فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
تاثیر بازیدرمانگری کودک محور بر کاهش مشکلات برونیسازیشده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیدرمانگری کودکمحور گروهی در کاهش نشانههای برونیسازیشده در کودکان پیشدبستانی اجرا شد.
روش: پس از غربالگری اولیه 120 کودک پیشدبستانی در سه مهد کودک با استفاده از فرم فهرست رفتاری کودک (CBCL)، تعداد 10 کودک که بالاترین نمره را در مقیاس برونیسازیشده این فهرست بهدست آورده بودند، بهعنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. مربیان این کودکان نیز پیش از شروع مداخله، فرم گزارش معلم (TRF) را تکمیل کردند. سپس گروه نمونه در قالب گروههای دونفره، 16 جلسه بازیدرمانگری را در مدت 8 هفته دریافت کرد. مادران این کودکان در پایان جلسههای چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم بار دیگر فرم CBCL را تکمیل کردند و مربیان نیز بار دیگر به تکمیل فرم TRF پرداختند.
یافتهها: تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر نشان داد که براساس ارزیابی مادران، نمره مقیاس برونیسازیشده کودکان و زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه، بهطور معنیداری کاهش یافت. مقایسه میانگینهای نمرههای TRF در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون نیز حاکی از کاهش معنیدار مشکلات برونیسازیشده کودکان بود. تفاوت میانگین نمرههای پسآزمون اول و دوم و نیز پسآزمون سوم و چهارم در مقیاس برونیسازیشده و هر دو زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه و نادیده گرفتن قوانین معنیدار بود.
نتیجهگیری: بازیدرمانگری کودکمحور روش موثری برای کاهش مشکلات رفتار برونیسازیشده از کودکان به حساب میآید و به نظر میرسد که این شیوه بر رفتارهای پرخاشگرانه تأثیر بارزتری دارد. افزون بر این بیشترین بهبود در فاصله جلسههای نخست و جلسههای پایانی مشاهده میشود و روند کاهش مشکلات در جلسههای میانی کمتر محسوس است."
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 27 مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی (13 نفر) و گروه گواه (14 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 جلسه گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های مورد پژوهش توسط مقیاس تاب آوری کونور دیویدسون (CD-RIS) و آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، پایان درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری 4 ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون خی دو و آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون خی دو نشان دادکه تفاوت معنی داری بین فراوانی عود در دو گروه وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس نشان دادکه بین دو گروه در افزایش تاب آوری در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مقابله ای در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد مؤثر است.
بررسی تاثیر آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اضطراب امتحان و همچنین تاثیر منفی آن بر روی عملکرد پیشرفت تحصیلی؛ تاکنون شیوه های مختلفی از مداخله های روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان انجام گردید.مواد و روشها: پژوهش حاضر پس از گمارش تصادفی 11 نفر آزمودنی در گروه آزمایشی که در معرض آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و 11 نفر در گروه کنترل، به روش طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. برای بررسی میزان اضطراب امتحان آزمودنی ها از آزمون اضطراب امتحان اسپیلبرگر(STAI)استفاده شد.یافته ها: برای بررسی فرضیه پژوهشی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل، داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر در قالب یک طرح 2x2 از نظر آماری تحلیل شدند. مقایسه ها نشان داد که به دنبال اعمال روشهای مداخله ای؛ تفاوت معنی داری بین نمرات اضطراب امتحان دو گروه در سطح(p>0.001)ایجاد شده است، به این نحو که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنا داری را در میزان نمرات اضطراب امتحان نشان داده است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه همخوان با فرضیه پژوهشی این مطالعه نشان می دهد که جلسات گروهی آموزش فنون ذهن آگاهی کاهش قابل ملاحظه اضطراب امتحان را در دانش آموزان موجب می شود.
مقایسه نقایص شناختی در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع I و بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نقایص شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I با بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، انجام شده است. نمونه شامل 30 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I و 30 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بود که پس از رسیدن به سطح باثبات و کاهش علایم مرضی از بین بیماران مرد بستری در سه بیمارستان رازی، آزادی و سعادت آباد شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دو گروه در متغیرهای سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، طول مدت بیماری و بستری فعلی با یکدیگر همتا شدند. سپس با استفاده از آزمون شناختی- عصبی کاگنیستات (NCSE؛ کیرنان و مولر، 1985-1987) که 5 حیطه اصلی شناختی شامل زبان، حافظه، توانایی ساختاری، محاسبات و استدلال را می سنجد، مورد ارزیابی قرار گرفتند. مقایسه نتایج با آزمون آماری t مستقل نشان داد که اختلاف آماری معنادار بین عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و بیماران دوقطبی نوع I در حیطه های جهت یابی، توجه و دقت، درک مطلب، تکرار، نامیدن، محاسبات، تشابهات و قضاوت وجود داشت، ولی در حافظه و توانایی ساختاری بین دو گروه تفاوت معنادار دیده نشد (05/0>P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی عملکرد شناختی ضعیف تری نسبت به بیماران دوقطبی نوع I داشتند و این ضعف در حیطه های جهت یابی، توجه و دقت، درک مطلب، تکرار، نامیدن، محاسبات، تشابهات و قضاوت کاملاً مشهود است.
تاثیر برنامه ی آموزش بهداشت بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: افسردگی به عنوان یکی از پیامدهای جراحی بایپاس عروق کرونر، طبق گزارشات میتواند با افزایش خطر مرگ و میر و ناتوانی همراه باشد؛ این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پیشگیرانه ی آموزش بهداشت بر آن انجام شد. روش کار: این پژوهش نیمه تجربی در سال 1385 در مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان بر روی 54 بیمار قلبی با عمل جراحی بای پاس که به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند، انجام شد. علاوه بر مقیاس افسردگی بیماران قلبی، جهت سنجش آگاهی، نگرش، مهارت و رفتارهای خودیاری از پرسش نامه ی خود ساخته قبل و بعد از آموزش استفاده گردید. برنامه ی آموزشی به صورت 9 جلسه ی هفتگی (مجموعا 2 ماه)90-60 دقیقه
ای برای گروه آزمون انجام شد و سپس بیماران به مدت دوماه پی گیری شدند. در تحلیل داده ها از نرمافزار SPSS و آزمون های تی زوج، تی مستقل و مان ویتنی استفاده گردید.یافته ها: بعد از آموزش، میانگین نمرات آگاهی، نگرش، مهارت ها و رفتارهای خودیاری افزایش معنیدار یافتند (001/0>P). میانگین نمره ی افسردگی قبل از آموزش در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند اما بعد از آموزش میانگین نمره ی افسردگی در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد به میزان معنداری کاهش یافت (001/0P<) که خصوصا در چهار بعد قضاوت نسبت به بیماری، خلق، ناامیدی وخستگی بین دوگروه اختلاف معنی دار مشاهده گردید (001/0P<).نتیجه گیری: برنامه ی آموزش بهداشت در افزایش رفتارهای پیشگیری کننده و کاهش سطح افسردگی در بیماران پس از عمل جراحی بای پاس کرونر بسیار موثر می باشد.
"
تاثیر آموزش مهارت های زندگی به مادران برکا هش مشکلات رفتاری دانش آموزان سوم تا پنجم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به مادران بر کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان مقطع تحصیلی سوم تا پنجم ابتدایی شهر اصفهان است. این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 87 ـ86 تشکیل داده است. روش نمونهگیری مورد استفاده در پژوهش برای انتخاب مدارس خوشهای چند مرحلهای و برای انتخاب آزمودنیها بر اساس امتیاز مشکلات رفتاری آنها است. بدین ترتیب که از 5 ناحیه آموزش و پرورش اصفهان، یک ناحیه بهطور تصادفی انتخاب و سپس از این ناحیه یک دبستان دخترانه و یک دبستان پسرانه به طور تصادفی انتخاب شد. آنگاه از این دو مدرسه با انجام پیشآزمون از کلیه دانشآموزان پایه سوم تا پنجم، 96 نفر دانشآموز که دارای مشکلات رفتاری بودند مشخص و بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند، سپس این 96 نفر به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. به مادران گروه آزمایشی طی 9 جلسه آموزش مهارتهای زندگی داده شد. همچنین بهمنظور بررسی میزان مشکلات رفتاری از آزمون مشکلات رفتاری راتر (9/0 = ) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد و آموزش مهارتهای زندگی به مادران بر کاهش مشکلات رفتاری تاثیر دارد.
"
اثر بخشی آموزش تلقیح استرس (SIT) در کاهش اضطراب دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین اثربخشی آموزش تلقیح استرس (STD) در کاهش اضطراب دانشجویان است. روش تحقیق حاضر از نوع آزمایش با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل می باشد. نمونه مورد پژوهش 30 نفر بودند که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب زانک (S.A.S) جمع آوری و از طریق آزمون آماری t استودنت مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش تلقیح استرس (SIT) اضطراب دانشجویان را کاهش می دهد (P<0.01). همچنین یافته های تحقیق نشان داد که اثربخشی آموزش تلقیح استرس در کاهش اضطراب دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری ندارد. این روش می تواند توسط مشاوران و متخصصان بهداشت روانی جهت یاوری مراجعان مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر خاطرهگویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: بررسیهای جهانی نشان میدهد که جمعیت سالمندان به علت ارتقاء سطح بهداشت در حال افزایش است، این در حالی است که این گروه همچنان مشکلات بهداشتی ـ درمانی زیادی را تجربه میکنند به طوری که یکی از مشکلات اساسی سالمندان مساله افسردگی است . این مطالعه با هدف تعیین تاثیر خاطرهگویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان ساکن شهرکرد انجام شده است .
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که تعداد 64 نفراز سالمندان مراجعه کننده به کانون بازنشستگان کشوری شهرکرد در سال 1385 به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون خاطرهگویی گروهی و در گروه شاهد جلسات گروهی به طول 8 جلسه و هر جلسه به مدت یک و نیم ساعت انجام شد. میزان افسردگی واحدهای پژوهش قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه افسردگی سالمندان ارزیابی گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای و تی زوجی تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین امتیاز افسردگی سالمندان گروه آزمون از 95/17 قبل از مداخله به 92/12 بعد از مداخله رسید و نتایج اختلاف معنیداری را در این گروه نشان داد(04/0=p)، این در حالی است که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله اختلاف معنیداری مشاهده نشد .
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت که خاطرهگویی گروهی بر کاهش میزان افسردگی سالمندان موثر است، لذا میتوان این تکنیک را که مورد بیتوجهی قرار گرفته است، به طور آسان، و قابل اجرا در تمام مراکز نگهداری سالمندان و یا در منزل به کار برد.
اثربخشی درمانگری رفتاری و شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های بالینی اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی درمانگری رفتاری و شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های بالینی اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی کودکان در طول زمان و در خلال موقعیتهای اصلی تظاهر نشانه ها انجام گرفت. روش: در فرایند روش شناختی، تعداد هشت آزمودنی از دو موقعیت آموزش ویژه انتخاب شدند. با استفاده از طرح تک آزمودنی با آزمودنیهای مختلف، نخست داده های حاصل از مشاهده رفتاری مکرر هر آزمودنی در مرحله خط پایه گردآوری شد. سپس در مرحله درمانگری تعداد چهارآزمودنی تحت درمانگری رفتاری و چهار آزمودنی دیگر در معرض درمانگری شناختی- رفتاری قرار گرفتند. رفتار آزمودنیها بعد از مداخله درمانگری در جلسات مرحله پیگیری نیز مورد مشاهده دقیق قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نقاط داده ها در مراحل آزمایشی، کاهش نشانه های رفتار تکلیف گریز اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی را در سه آزمودنی درمانگری رفتاری و چهار آزمودنی درمانگری شناختی- رفتاری در مرحله مداخله درمانگری نسبت به خط پایه نشان داد، اما تداوم اثربخشی در طول زمان مرحله پیگیری ملاحظه نشد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه، الزامهایی را برای بررسی اثربخشی دراز مدت درمانگریهای رفتاری و شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های بالینی اصلی اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و تعمیم آنها از موقعیت مدرسه محور به موقعیت خانه دارد.
مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتار کودکان پیش دبستانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
چکیده
با هدف اندازهگیری مهارتهـای اجتماعی، مشکلات درونیسازیشده و مشکلات برونیسازیشده براساس تفاوتهای جنس در کودکان، والدین (1001 = n) و مربیان (284 = n) 518 دختر و 483 پسر (3 تا 5 ساله)، به فرمهای والد و مربی نظام رتبهگذاری مهارتهای اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان دادند که برحسب رتبهگذاری والدین و مربیان، در زیرمقیاسهای مهارتهای اجتماعی (همیاری، خودمهارگری و مسئولیتپذیری) و مشکلات درونیـ سازیشده (غمگینی، افسردگی و تنهایی) دختران رتبههای بالاتر از پسران بهدست آوردند. پسران در مقایسه با دختران، رتبههای بالاتری در زیرمقیاس مشکلات برونیسازیشده (پرخاشگری، مهار ضعیف خلق و بحث با دیگران) کسب کردند. رتبهگذاری والدین برای نمرههای جرئتورزی در دختران و پسران تفاوت معناداری را نشان نداد.
"