فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی توجه انتخابی یا سوگیری پردازش اطلاعات در بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون انجام شد. شواهد قـابـل توجهی وجود دارد که افراد انتخابی به نشانههایی توجه میکنند که با موضوعات برجسته هیجانی آنها در ارتباط است و اگر بهصورت پیوسته به محرک تهدیدکننده توجه شود، رفتار هدفمند فرد مختل میگردد.
روش: 25 بیمار تحت درمان نگهدارنده متادون، 25 فرد بهنجار (بدون سابقه مصرف مواد) و 25 بیمار وابسته به مواد در حال پرهیز، در این مطالعه وارد شدند که هر سه گروه در متغیرهای سن، جنس و تحصیلات همتا شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه افسردگـی یک، مقیاس اضطراب حـالت- صفت اسپیلبرگر و تکلیف تغییریافته پیگیری چشمی نقطه با کلمات مرتبط با اعتیاد بود.
یافتهها: گروه دریافتکننده متادون دارای اجتناب شناختی نسبت به محرکهای مرتبط با اعتیاد بودند. مقایسه دادههای دو گروه بهبودیافته و گروه بهنجار نشان داد که در تکلیف پیگیری چشمی نقطه تفاوتی در عملکرد آنها وجود ندارد. همچنین گروه بهبودیافته فاقد سوگیری توجه نسبت به محرکهای مرتبط با اعتیاد بودند.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش با نتایج مطالعات دیگران همخوانی داشته و حاکی از آن است که افراد مصرفکننده متادون دارای سوگیری شناختی هستند. "
مقایسه همجوشی فکر - عمل در اختلالات وسواس فکری - عملی ، افسردگی ، همبودی این دو اخلال و گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور مقایسه وضعیت همجوشی فکر- عمل(TAF) در اختلالات وسواس فکری- عملی، افسردگی و همبودی این دو اختلال و گروه بهنجار انجام شد. روش (چهار گروه 20 نفره از اختلالات ذکر شده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمره های TAF آنها به وسیله تحلیل واریانس بررسی شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه های وسواس خالص و همبودی وسواس و افسردگی نسبت به گروه افسرده و بهنجار در تمام خرده مقیاس های TAF به طور معناداری نمره بیشتری کسب کردند. در ضمن گروه همبود در TAF اخلاقی به طور معناداری نمره بیشتری نسبت به سایر گروه ها کسب کردند. این نتیجه بیانگر اهمیت نقش TAF در شکل گیری وسواس و به خصوص TAF اخلاقی در شکل گیری اختلال همبودی وسواس و افسردگی است.
آموزش مهارتهای زندگی برای کاهش افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر به مطالعه اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش نشانه های افسردگی دانش آموزان پرداخت. 62 دختر دانش آموز سال سوم راهنمایی به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی هفته ای دو بار و طی 12 جلسه دو ساعته، مهارتهای زنـدگی را آموزش دیدند. هر دو گروه، مقیاس افسردگی کودکان (لانگ و تیشر، 1983) را قبل و بعد از آموزش تکمیل کردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی، نشانه های افسردگی، مشکلات اجتمـاعی و اشتغـال ذهنی با بیماری و مرگ را به گونـه ای معنادار کاهش می دهد، اما از لحاظ پاسخ عاطفی، احساس گناه، حرمت خود و خوشی و لذت بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین به نظر می رسد برای بهبود کامل نشانه ها به دوره های طولانی تر آموزش نیاز است.
"
مقایسه میزان اضطراب امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان اضطراب عمومی امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب می باشد. لذا در این مسیر از «10244» نفر جامعه آماری بر طبق جدول مورگان، «380» نفر نمونه، به تفکیک ورزشکار و غیرورزشکار بودن و جنسیت، به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه اضطراب امتحان پاسخ دادند.اطلاعات جمع آوری شده بر اساس آزمونهای همبستگی، T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که اضطراب امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنی داری با هم دارند. این تفاوت در دختران ورزشکار و غیرورزشکار و همچنین در پسران ورزشکار و غیرورزشکار نیز دیده شده، پسران و دختران در اضطراب امتحان نسبت به هم تفاوت معنی داری را نشان می دهند، و میانگین اضطراب امتحان در دختران بیشتر است.
مقایسه شیوه های حل مساله و سبک های تفکر در افراد مصرف کننده مواد و افراد غیرمعتاد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه اعتیاد به مواد مخدر و سوءمصرف مواد به صورت یک معضل اجتماعی ـ روانی درآمده است که کشورهای مختلف و جوامع انسانی را به شدت تهدید می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوه های حل مساله و سبک های تفکر در افراد مصرف کننده مواد و مقایسه آن با افراد عادی بود.
روش: به این منظور 100 شرکت کننده (50 نفر افراد مصرف کننده مواد و 50 نفر افراد عادی) انتخاب شدند و به پرسشنامه های شیوه های حل مساله و سبک های تفکر به صورت انفرادی پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج نشان داد که شیوه های حل مساله و سبک های تفکر افراد مصرف کننده مواد و افراد عادی با هم متفاوت است. افراد وابسته در مقایسه با افراد غیر وابسته کمتر از شیوه های حل مساله خلاقیت و تقرب بهره می جویند. همچنین افراد وابسته در مقایسه با افراد غیر وابسته از سبک های تفکر قانون گذاری، قضایی، گروه سالاری، جزئی، درونی و آزاد منشی کمتر استفاده می کنند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از تفاوت افراد در سبک های حل مساله و تفکر است و می تواند در پیشگیری از اعتیاد مورد توجه قرار گیرد.
بررسی مقدماتی کارایی راهنمای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، تهیه ی یک راهنمای درمانی فشرده و کوتاه مدت بر اساس شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، برای استفاده در مبتلایان به اختلال افسردگی مهاد با افکار خود کشی و بررسی مقدماتی کارآیی آن بود.
روش: راهنمای درمانی حاضر، با در نظر گرفتن اصول بالینی کاربردی در تهیه ی راهنمای درمانی برای مداخلات روان شناسی و مشاوره تهیه، و پس از بررسی مطالعات نظام دار بازنگری در حیطه ی کارآمدی درمان های شناختی – رفتاری بر افسردگی و خودکشی استفاده شده است. این راهنما برای نخستین بار روی یک بیمار افسرده دارای افکار خودکشی اجرا، و نتایج در چارچوب گزارش موردی ارزیابی گردید. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه ی افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس بک برای افکار خودکشی BSSI)) و همچنین دو فرم جداگانه ی محقق ساخته بود.
یافته ها: نتایج نشان داد، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس راهنمای درمانی حاضر، موجب کاهش معنادار افسردگی (10نمره) ونیز افکار خودکشی (4نمره) در بیمار گردیده است. به علاوه این نتایج در دو نوبت پیگیری 3 ماهه (در مجموع 6ماه) دوام داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، می توان نتیجه گرفت که راهنمای درمانی تهیه شده، در کاهش افسردگی و افکار خودکشی بیماران افسرده موثر بوده است.
تاریکی ترس ندارد!
مقایسه عناصر آزمون «ترسیم آدمک رنگی» در کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی مقابله ای و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور مقایسه عناصر آزمون ترسیم آدمک رنگی در کودکان 7 تا 10ساله مبتلا به اختلال تضادورزی مقابلهای (ODD) و کودکان عادی انجام شد.
روش: این تحقیق از نوع علّی- مقایسهای است. جمعآوری نمونه، در دو مرحله تصادفی و مبتنی بر هدف صورت گرفت و در نهایت از 16 مدرسه ابتدایی (هشت مدرسه دخترانه و هشت مدرسه پسرانه) انتخاب شده از مدارس شهر تهران، 60 دانشآموز در محدوده سنی 7 تا 10سال بر اساس فهرست رفتاری کودک و فرم گزارش معلم (دارای نمره بالاتر از نقطه برش در مقیاس تضادورزی مقابلهای) بهعنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. 60 دانشآموزان نیز بهعنوان گروه گواه انتخاب شدند که در تمام مقیاسهای هر دو پرسشنامه مذکور، نمره کمتر از نقطه برش داشتند. آزمون ترسیم آدمک رنگی روی همه کودکان اجرا شد. از آزمون مجذور کای برای مقایسه فراوانی سطوح عناصر در آزمون ترسیم آدمک رنگی استفاده شد. .
یافتهها : فراوانی 18 مورد از عناصر آزمون ترسیم آدمک در گروه آزمایشی بهطور معنیداری بالاتر از گروه گواه (05/0>p) و فراوانی 13 مورد از عناصر نیز در گروه گواه بهطور معنیداری بالاتر از گروه آزمایش بود (05/0>p). میان فراوانی عناصر آزمون ترسیم آدمک دختران و پسران مبتلا به ODD ، تفاوت معنیداری بهدست نیامد .
نتیجهگیری: عناصری در ترسیم آدمک رنگی کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی مقابلهای وجود دارند که میتوان به واسطه آنها به تشخیص کودکان مبتلا به این اختلال نزدیک شد و این عناصر، صرف نظر از جنس، به شکل مشابهی در آزمون ترسیم آدمک رنگی این کودکان دیده میشوند."
بررسی تاثیر اضطراب در کودکان دچار لکنت زبان و کودکان عادی سنین 14-8 ساله شهرستان شهرضا و اصفهان
اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سلامت عمومی و کیفیت زندگی مددجویان مرکز اجتماع درمان مدار
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی همایند با اختلالات سوء مصرف مواد است. افسردگی علاوه بر اینکه یکی از علل گرایش افراد به سوء مصرف مواد است یکی از عواملی است که باعث عود مجدد پس از درمان می شود. با توجه به ضرورت انجام درمان های روانشناختی در درمان و پیشگیری از عود بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری در کاهش شدت علایم افسردگی، و افزایش سلامت روانی و کیفیت زندگی مددجویان مرکز اجتماع درمان مدار بود.
روش: 21 مددجو که دچار علایم افسردگی بودند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) وکنترل (11 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه درمان گروهی فعال سازی رفتاری شرکت کردند. علایم افسردگی، سلامت روانی و کیفیت زندگی مددجویان قبل و پس از درمان اندازه گیری شدند.
یافته ها: میزان بهبود علایم افسردگی و سلامت روانی در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. اما دو گروه از نظر تغییر در کیفیت زندگی تفاوت معنی داری با هم نداشتند.
نتیجه گیری: اثربخشی یک درمان گروهی، مختصر و محض رفتاری در کاهش شدت علایم افسردگی و افزایش سلامت روانی بیماران مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد، تلویحات نظری و عملی زیادی در پی دارد. کاربرد روش های رفتاری محض در کمک به درمان و توانبخشی بیماران مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد حائز اهمیت فراوان است.
مقایسه اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری، فلوکستین و هایپیران در کاهش شدت علایم افسردگی اساسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: روش های متنوعی جهت درمان افسردگی وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی گروهی شناختی- رفتاری، داروی ضد افسردگی فلوکستین و داروی گیاهی هایپیران در درمان افسردگی زنان انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش آزمایشی و با انتخاب تصادفی 45 آزمودنی زن، که با پرسش نامه سنجش میزان افسردگی و بر اساس ملاکهای DSM- IV توسط روان پزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، انجام شد. نمونه های تشخیص گذاری شده به عنوان افسرده اساسی، در سه گروه آزمایش گمارده شدند؛ گروه تحت درمان گروهی شناختی- رفتاری، گروه تحت درمان با داروی فلوکستین و گروه تحت درمان با داروی گیاهی هایپیران. نمرات قبل و بعد از مداخله و مرحله پیگیری در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری کواریانس، واریانس یکراهه و آزمون های تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد که بین میزان اثر بخشی سه روش درمانی با یکدیگر تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0 P <). نتایج آزمون شفه نیز بیانگر آن بود که درمان گروهی شناختی- رفتاری از هایپیران مؤثرتر است، در حالی که بین اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری با فلوکستین و فلوکستین با هایپیران تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >). پایداری نتایج درمان در مطالعه پیگیری نیز تأیید شد، البته بین میزان پایداری روش های درمانی تفاوت معنیدار مشاهده شد (01/0 P <).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید اثر بخشی سه روش درمان افسردگی بودند. به خصوص برتری درمان گروهی شناختی- رفتاری در مقایسه با هایپیران در مرحله پس آزمون و نسبت به فلوکستین و هایپیران در مرحله پیگیری تأیید شد.
بررسی رابطه همجوشی فکر - عمل، احساس مسوولیت و گناه با ابعاد مختلف علایم وسواس در دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی این مطلب است که کدامیک از سازه های همجوشی فکر- عمل (TAF)، احساس مسؤولیت و احساس گناه در نظریه های سالکوسکیس و راچمن در زمینه اختلال وسواس فکری –عملی، نشانه های اصلی وسواس را بیشتر پیش بینی می کنند. بدین منظور نمونه ای به حجم 565 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های TAF-R، پادوآ، نگرش مسؤولیت پذیری و پرسشنامه گناه پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که خرده مقیاس های همجوشی فکر- عمل بیشتر نشانه های اصلی وسواس را پیش بینی می کنند. سازه TAF اخلاقی نشانه کنترل فکر، احتمال وقوع افکار در مورد خود نشانه ترس از آلودگی و احتمال وقوع وقایع منفی نشانه های وارسی و نگرانی از دست دادن کنترل رفتار حرکتی را بیشتر پیش بینی می کند.