فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کاهش اشتیاق و بهبود نشانه های افسردگی و اضطراب در معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی ـ رفتاری گروهی بر کاهش اشتیاق و بهبود نشانه های افسردگی و اضطراب در معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون بود.
روش: در این مطالعه تجربی تعداد 36 نفر از معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون از بین کلیه معتادان به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ملی مطالعات اعتیاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در گروه آزمایشی درمان شناختی ـ رفتاری گروهی طی 8 جلسه به صورت یک جلسه در هفته انجام شد. جلسات با محوریت مدیریت اشتیاق، خلق منفی و اضطراب اجراء شد. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس پیش بینی پذیری بازگشت برای سنجش اشتیاق، آزمون افسردگی بک و آزمون اضطراب جمع آوری شد. داده ها با استفاده از بک آزمون های آماری t مستقل و وابسته تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پس آزمون و پیگیری شاخص اشتیاق کاهش داشته و این کاهش از نظر آماری معنا دار بوده است. همچنین در شاخص های افسردگی و اضطراب بک نیز در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش وجود داشته که از نظر آماری معنادار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت درمان شناختی ـ رفتار گروهی در کاهش اشتیاق هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری تاثیر داشته، همچنین در کاهش علائم افسردگی و اضطراب هم در مرحله پس آزمون و هم پیگیری اثربخش بوده است و می تواند به عنوان یک روش مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری در پیشگیری از عود و بهبود سلامت روانی افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی _ رفتاری بر بهبود سلامت روانی و پیشگیری از عود در افراد معتاد بوده است. به همین منظور در یک طرح پژوهشی شبه تجربی 15 نفر از معتادینی که در مرکز خود معرف بهزیستی شیراز دوره سم زدایی را با موفقیت به اتمام رسانده بودند براساس ملاک هایی انتخاب و در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر نیز از همین معتادین براساس چند ملاک با این گروه همتا شده، در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 5/1 ساعته از درمان گروهی شناختی- رفتاری بهره مند شد و گروه کنترل نیز به همین مدت در گروه های بی نام شرکت کرد که در آن، درمان خاصی صورت نمی پذیرفت. دو گروه قبل از شروع، بعد از اتمام درمان و دو ماه پس از آن مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و آزمایش سنجش مورفین در ادرار بوده است. برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با تدابیر مکرر مختلط (Mixed Repeated Measures) با طرح 32 و همچنین آزمون تعقیبی مقایسه های جفتی استفاده شده است . نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که بین دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از لحاظ وضعیت سلامت روانی، تفاوت معنا داری دیده می شود و درمان گروهی شناختی- رفتاری در پیشگیری از عود در افراد معتاد مؤثر بوده است.
پیش بینی تغییرات شاخص های پردازش هیجانی مبتنی بر شناخت واره های مزاحم نگرانی، کمال گرایی و نوع اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر، به منظوربررسی تغییرات شاخص های پردازش هیجانی مبتنی برشناخت واره های مزاحم نگرانی، کمال گرایی ونوع اختلال انجام شده است.
روش: آزمودنی های پژوهش 45 نفر از بیماران مرد و زن مبتلا به اختلال وسواس وارسی، شستشو و اضطراب فراگیر بودند، که در یک پژوهش شبه آزمایشی با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده بودند. پس از مصاحبه بالینی و تهیه سلسله مراتب اضطراب، رویارویی انجام گرفت و در دو مرحله میزان اضطراب و تپش قلب بیماران سنجیده شد. برای بررسی شناخت واره های مزاحم از پرسشنامه افکار ناکارآمد و نگرانی استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری رگرسیون تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که نگرانی،کمال گرایی و نوع اختلال سهم قابل توجهی درپیش بینی تغییرات شاخص های پردازش هیجانی (ضربان قلب و تشویش) دارند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که در موقعیتهای رویارویی، نگرانی وکمال گرایی در گروههای مورد مطالعه مانع پردازش هیجانی می شود و ممکن است به دلیل عدم وقوع پردازش هیجانی، رویارویی در بیمارانی که نگرانی و کمال گرایی دارند مٌوثر واقع نشود.
کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی و برخی ویژگی های بالینی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
میزان شروع اختلال کاستی توجه و بیش فعالی ، اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع اختلال کاستی توجه و بیش فعالی، اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر شیراز بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از جامعه آماری دانش آموزان عادی دوره ابتدایی مشغول به تحصیل در نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز تعداد 1300 دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه علائم مرضی کودکان ) ) (CSI-4فرم والدین) بوده است. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی شامل درصد، فراوانی و آزمون Z نسبتها تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان شیوع اختلالهای رفتاری در پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4)(فرم والدین) 5/17 درصد است. همچنین مشخص شد که شیوع اختلالهای رفتاری در پسران بیشتر از دختران است. شایع ترین اختلالهای رفتاری به ترتیب عبارت بودند از: کاستی توجه (7/6درصد)، بیش فعالی/ تکانشگری (6 درصد)، نوع ترکیبی (5 درصد)، سلوک (5 درصد) و نافرمانی مقابله ای (6/3 درصد). بنابراین، شایع ترین اختلال رفتاری دردانش آموزان ابتدایی شهر شیراز کاستی توجه است. نتیجه گیری: در مجموع، یافته ها نشان داد که شیوع اختلالهای رفتاری با توجه به جنسیت و تحصیلات پدر متفاوت است. این نتیجه برای موقعیتهای آموزشی دارای مضامین کاربردی است و بیان کننده آن است که مدارس ابتدایی برای پیشگیری و درمان اختلالهای رفتاری، نیازمند خدمات مشاوره و راهنمایی هستند. این موضوع در برنامه ریزی، تنظیم بودجه و سیاستهای آموزشی و درمانی، می تواند سودمند باشد.
مقایسه میزان اضطراب در پایگاه های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق رابطه بین پایگاه هویت و اضطراب مورد بررسی قرار گرفته است، با این فرض که بعضی از پایگاه های هویت آسیب پذیری بیشتری در برابر اضطراب دارند. به این منظور میانگین های اضطراب چهار پایگاه هویت یعنی دستیابی، تعیلق، ممانعت و پراکندگی مورد مقایسه قرار گرفته است. همچنین در تحلیل دیگری مقایسه ای بین فراوانی پایگاه های مختلف هویت در بخشی از گروه نمونه که مبتلا به اضطراب در سطح مرضی بوده اند، انجام شده است و معنادار بودن این تفاوت ها مورد آزمون قرار گرفته است. این تحقیق بر روی 78 زن و 60 مرد دانشجوی کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی صورت گرفته است. برای تشخیص پایگاه هویت از آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من ـ تجدید نظر دوم (EOM-EIS-2) و برای سنجش میزان اضطراب از سیاهه اضطراب آشکار و پنهان ـ فرم (STAI-Y) Y استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اضطراب افرادی که در پایگاه های فاقد تعهد به هویت هستند، بطور معناداری بالاتر از اضطراب افرادی است که به هویت مشخصی متعهد شده اند. همچنین فراوانی افراد فاقد تعهد به هویت در گروه مبتلا به اضطراب (در سطح مرضی) بطور معناداری بیشتر از افراد متعهد به هویت است. براین اساس می توان گفت که تعهد به هویت می تواند مانع ابتلا به اضطراب باشد و پایگاه های فاقد تعهد در برابر اضطراب آسیب پذیرترند.
ابعاد اسکیزوتایپی: پیوستاری بین اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی مقوله های تشخیصی متمایزی هستند، ولی بر اساس برخی ویژگی ها بین دو اختلال همپوشی وجود دارد. همچنین، بین شخصیت اسکیزوتایپی به عنوان شخصیت پیش نشانه ای اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی شباهت هایی وجود دارد که در ادبیات پژوهشی اخیر انعکاس یافته اند. بررسی حاضر، به منظور امکان ارتباط الگوهای اسکیزوتایپی با اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی انجام گرفت. صد و دو آزمودنی (دو گروه از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی به همراه گروه بهنجار، هر کدام 34 نفر) با استفاده از مقیاس شخصیتی اسکیزوتایپی (STA) و پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی، فرم کوتاه (SPQ-B)، بررسی شدند. نتایج نشان داد گروه های اسکیزوفرنیا، اختلال وسواس فکری عملی و بهنجار به ترتیب بیشترین نمره را در مقیاس-های اسکیزوتایپی کسب کرده اند. این یافته ها در راستای تحقیقات قبلی و بر اساس رابطه وسواس و اسکیزوفرنیا از طریق الگوهای شبه پسیکوزی شخصیت اسکیزوتایپی تفسیر گردید.
مقایسه ارزیابی ها و نگرش ها نسبت به بیماری در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، اختلال اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ارزیابی ها و نگرش های بیماران دارای تشیخص های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روا ن پریشی نسبت به بیماری شان بود.
روش: هفتاد و هفت بیمار دارای تشخیص-های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی تحت مصاحبه تشخیصی قرار گرفته و به -وسیله پرسشنامه خود– ارزیابی بیماری مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: در بین بیماران فوق، گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران دارای تشخیص افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی، دارای سطوح بالاتر انکار بیماری و پیامدهای آن و انکار نیاز به درمان و نیز دارای سطح پایین-تر نگرانی بودند.
نتیجه گیری: بیماران اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران افسردگی اساسی نقایص خودآگاهی بیشتر و بینش پایین تری دارند. جمعیت افسرده بدون علائم روان پریشی از بینش نسبتاً بالایی در مقایسه با دو گروه دیگر برخوردار بودند.
عملکرد حافظه کوتاه مدت بیماران اسکیزوفرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: در دهه های گذشته شواهد بهدستآمده در مورد مجموعه اختلالات اسکیزوفرنی، نشان میدهند که اسکیزوفرنی با نقایص قابل توجهی در عملکردهای ادراکی و شناختی (بهخصوص نقصهایی در دقت و حافظه عملکردی) همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد حافظه کوتاهمدت و ابعاد مختلف آن در بیماران اسکیزوفرن و مقایسه با افراد عادی انجام گرفت.
روش: افراد مورد مطالعه 30 بیمار مرد با تشخیص اسکیزوفرنی بستری در بخش روانپزشکی شهرستان شاهرود بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. عملکرد حافظه کوتاهمدت آنها با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده حافظه وکسلر ( III - WMS ) مورد ارزیابی قرار گرفت و با 30 مرد عادی که بهشیوه تصادفی انتخاب شده بودند، مقایسه شد.
یافتهها: تحلیل واریانس چندمتغیره با کنترل سن و تحصیلات نشان داد که بین عملکرد حافظه کوتاه مدت بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی در 4 خردهمقیاس حافظه وکسلر از جمله جهتیابی، کنترل ذهنی، تکرار ارقام و حافظه بینایی تفاوتهای معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: بیماران اسکیزوفرن در حافظه و مفهومسازی ضعیفتر از افراد عادی عمل میکنند که این الگو با فرضیه آسیب در قشر پیشانی- گیجگاهی هماهنگی دارد. توانبخشی شناختی یکی از ضروریات مداخلات درمانهای روانشناختی در بیماران اسکیزوفرن است."
سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار در افراد افسرده بر اساس پردازش انتقال مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار در افراد افسرده براساس چارچوب پردازش مناسب انتقال (TAP) بود. بدین منظور 60 نفر آزمودنی (30 نفر افراد افسرده سرپایی و 30 نفر گروه کنترل) با توجه به تشخیص روان پزشکی براساس ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای بررسی سوگیری حافظه ناآشکار از تکلیف شمارش نقطه کلمات (رمزگردانی ادراکی)، تکلیف تولید کردن (رمزگردانی مفهومی) و تکلیف تصمیم واژگانی در دو سطح پردازش ادراکی و مفهومی و برای بررسی سوگیری حافظه آشکار از تکلیف یادآوری آزاد، استفاده شد. شرکت کنندگان به طور انفرادی آزمون ها را انجام می دادند. نتایج نشان داد که افراد افسرده نسبت به افراد عادی نسبت به کلمات منفی در سطح پردازش مفهومی، سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار نشان می دهند. در سطح پردازش ادراکی، در حافظه آشکار، افراد افسرده در مقایسه با افراد گروه کنترل نسبت به کلمات منفی و افراد گروه کنترل غیر افسرده نسبت به کلمات خنثی یادآوری بهتری داشتند. یافته ها در مجموع نشان داد که اگر در سوگیری حافظه ناآشکار افراد افسرده، سطوح پردازش ادراکی و مفهومی و پردازش انتقال مناسب (TAP) را با هم در نظر بگیریم ، منجر به فهم بهتر سوگیری حافظه ناآشکار در افراد افسرده خواهد شد.
خاطرات تلخ روزهای اعتیاد
مطالعه مقاله نگاری سی سال مقالات پژوهشی اعتیاد کشور
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: در جهان، در طول دهه های گذشته دانش تولید شده در زمینه اعتیاد رشد قابل توجهی داشته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی ویژگی های مهم تولید علم در زمینه اعتیاد در کشور از طریق بررسی مقالات چاپ شده در مجلات علمی داخلی و خارجی طی سی سال گذشته بوده است.
روش: برای انجام این پژوهش از بانک مقالات پژوهشی بهداشت روان کشور(IranPsych) که شامل مقالات پژوهشی روانپزشکی، روانشناسی و علوم عصب پایه است استفاده شد. این مطالعه به بررسی مقالاتی محدود شد که در یک دوره سی ساله، از سال 1352 تا 1381 (1973 تا 2002 میلادی) منتشر شده اند. مقالات از نظر اطلاعات مقاله نگاری شامل ویژگی های مجلات، نویسندگان، سازمانها و منبع حمایت مالی پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات توسط شش روانپزشک و روانشناس آموزش دیده انجام شد.
یافته ها: در طی این 30 سال، 218 مقاله مرتبط بامصرف مواد و اعتیاد به چاپ رسیده اند. حدود نیمی از این مقالات در دو سال آخر منتشر شده بودند. نزدیک به نیمی از مقالات در مجلات پزشکی فارسی زبان و بیش از یک سوم دیگر در مجلات خارجی چاپ شده اند. در مجموع، 449 نفر نویسنده در نوشتن این مقالات مشارکت کرده بودند که حدود 80 درصد تنها دارای یک مقاله بوده اند. نیمی از 218 مقاله تنها توسط 15 نفر (3/3 درصد) از نویسندگان نوشته شده بود. از میان نویسندگان مقالات، بیشترین میزان دارای دکترای پزشکی بوده و اغلب از دانشگاه های علوم پزشکی کشور بوده اند. هیچکدام از این پژوهش ها از حوزه صنعت، حمایت مالی دریافت نکرده بودند.
نتیجه گیری: در سالهای گذشته رشد انتشار مقالات در زمینه اعتیاد چشمگیر بوده است؛ لیکن با توجه به شیوع اعتیاد در کشور و بهبود ساختارهای علمی و اجرایی، سهم کشور در تولید دانش اعتیاد جهان ناچیز است. این یافته ها ضرورت برنامه ریزی سیستماتیک برای تربیت پژوهشگران و ارتقای پژوهش را مطرح می نماید. هم چنین مداخله بیشتر متخصصین علوم اجتماعی در پژوهش اعتیاد و انتشار نتایج آنها توصیه می شود.
نقش اضطراب و افسردگی در تبیین اختلالات نارسایی توجه در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه با اضطراب و افسردگی در نمونه های بزرگسال و گروه های بالینی رابطه نشان داده است. به نظر می رسد تا این تاریخ رابطه مؤلفه های عاطفی اضطراب و افسردگی با اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه در کودکان دبستانی بسیار اندک مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دو اختلال ذکر شده در کودکان دبستانی انجام گرفت.
روش: بدین منظور نمونه ای به حجم 1009 نفر (490 دختر و 519 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از نواحی چهارگانه مدارس ابتدایی شیراز، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که اضطراب - افسردگی در تبیین تغییرات انواع سه گانه فزون کنشی/نارسایی توجه یعنی نارسایی توجه، فزون کنشی - تکانشگری و ترکیبی سهم قابل ملاحظه ای دارد. این یافته ها همسو با تحقیقات قبلی تفسیر گردید و نشان داد ساز وکار های مشترکی بین مؤلفه های عاطفی و فزون کنشی/نارسایی توجه وجود دارد. نتیجه گیری: نارسایی توجه نقش اساسی در اشتراکات دو متغیر دارد و در این راستا شاید بتوان نوعی آمادگی ژنتیکی عمومی برای شکل گیری اختلالات نارسایی توجه و اضطراب - افسردگی را متصور شد.
بررسی ارتباط خستگی مادر با افسردگی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خستگی مادر در دوره ی حاملگی و پس از زایمان با افسردگی پس از زایمان
انجام شد.روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ی همبستگی طولی است که با نمونه گیری چند مرحله ای در مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد، در سال های 87-86 13، بر روی60 خانم باردار واجد شرایط با سن حاملگی36 هفته و نمره ی آزمون ادینبورگ 9 یا کمتر انجام شد. خستگی با چک لیست اصلاح شده علایم خستگی در هفته 36 و37 حاملگی و روزهای 5 و14 بعد از زایمان و افسردگی پس از زایمان با آزمون افسردگی ادینبورگ و تایید روان پزشک در روزهای 5 ،14 و 28 پس از زایمان ارزیابی شد. داده
ها با استفاده ازآزمون های مجذور خی، دقیق فیشر، تحلیل واریانس با مقادیر تکراری، رگرسیون لجستیک و همبستگی اسپیرمن و لامبدا با نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها: همبستگی معنی داری بین خستگی هفته ی 37 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز
5 (651/0 =r، 045/0P=)،14 (651/0=r، 045/0=P) و 28 (000/1 = r ,001/0=P) هم چنین بین خستگی هفته ی 36 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز 5 (000/1=r، 001/0=P) و خستگی روز 14 با افسردگی بعد از زایمان روز 28 (000/1=r،000/0=P)به دست آمد. نتیجه گیری: وجود خستگی اواخر حاملگی و پس از زایمان مادران با وقوع افسردگی پس از زایمان ارتباط دارد.
"