فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
"اهمیت ازدواج بر هیچ کس پوشیده نیست. شاید با اطمینان بتوان گفت هر جوانی طبعا به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه دارد و غریزه جنسی او را در اقدام به آن دعوت می کند و لازم به نظر می رسد هر چه زودتر خواسته ی طبیعت را اجابت کرده و کانون خانواده را تشکیل دهد. لیکن در عمل چنین نیست و اغلب موانعی بر سر راه ازدواج جوانان وجود دارد و آن را از سنین طبیعی و مطلوب به سنین بالاتر به تاخیر می اندازد. هدف این تحقیق بررسی موانع ازدواج دختران و ارائه راهکارهای مناسب برای حل این معضل اجتماعی می باشد.
تحقیق حاضر از نوع زمینه ای بوده و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی 85_1384دانشگاه سیستان و بلوچستان بوده اند که به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 305 نفر به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، جدول، نمودار) و آمار استنباطی (آزمون مجذور خی تک متغیره) استفاده شده است.
نتایج پژوهش نشان داد که هر 5 عامل مورد بررسی در تحقیق یعنی عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، بی توجهی مسوولان و عدم صلاحیت جوانان در موانع ازدواج دختران از دیدگاه پاسخگویان مؤثر بوده است."
رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش شناسایی رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان بود.
روش: آزمودنیها ۱۹۲ دانشجوی زن متاهل در رده سنی ۴۰-۱۸ ساله در دانشگاه های علوم بهزیستی و توانبخشی، تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسالان، پرسشنامه رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس تجدید نظر شده احساس گناه جنسی موشر و شاخص میل جنسی هرلبرت، در این پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بود. برای تحلیل داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به کار برده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میل جنسی و سبک دلبستگی ایمن (01/0P<، 283/0r=)، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی (01/0P<، 321/0- r=)، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا (05/0P<، 144/0r=)، رضایت مندی زناشویی (01/0P<، 512/0r=) و احساس گناه جنسی (01/0P<، 422/0- r=) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین میل جنسی و سن آزمودنیها (r=-۰/۵۵۳) و مدت زمان ازدواج (349/0- r=) رابطه منفی معناداری (P<۰/۰۱) مشاهده شد. از بین متغیرهای پژوهش، رضایت مندی زناشویی، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و احساس گناه جنسی 8/49 درصد از واریانس میل جنسی را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که زنان دارای سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و رضایت مندی زناشویی بالا، میل جنسی بالاتری دارند. از طرف دیگر زنان دارای سبک دلبستگی اجتنابی احساس گناه جنسی بیشتری می کنند، سنشان بالاتر است و مدت زمان بیشتری از ازدواجشان می گذرد، میل جنسی پایین تری را گزارش می نمایند.
عوامل موثر بر رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای مخاطره آمیز را بهعنوان رفتار هایی که با بعضی از نتایج نامطلوب همبسته هستند تعریف می کنند و نوجوانی دوره مهمی برای شروع رفتارهای مخاطره آمیز است. نوجوانان به موقعیتهای مخاطرهای تمایل دارند و در ایران آسیب های اجتماعی عمده و درحال گسترشی وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی تر ت یب اولویت عوامل موثر بر رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان وکمکبه دقت تصمیم گیریهای مربوط به کاهش رفتارهای مخاطره آمیز و همچن ی ن بررسی نقش جنس ی ت در تاثیر عوامل مذکور انجام شد.
روش: این مطالعه از نوع همبستگی با استفاده از روشهای نمونهگیری خوشهای و هدفمند روی 316 دانش آموز شهر زاهدان در سال 84-1383 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای پژوهشگرساخته رفتارهای مخاطره آمیز، عملکرد خانواده، ساخت خانواده، خویشتنداری و سبکدلبستگی بود. دادهها پس از جمعآوری با نرمافزار SPSS 15.5 و با آزمون های همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شد.
یافتهها: ترتیب ورود متغیرها به الگوی پیشبینی رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان «کنترل در مقابل آزادی»، «خویشتنداری»، «کنترل به شیوه متقاعدسازی» و «حل اختلاف اعضای خانواده به شیوه متقاعدسازی» بود. ترتیب ورود متغیرها به الگوی پیشبینی رفتارهای مخاطره آمیز در دختران و پسران متفاوت بود.
نتیجهگیری: کنترل بهشیوه متقاعدسازی توسط والدین و تقویت خویشتنداری از مهمترین اقداماتی است که برای کاهش رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان پیشنهاد میشود.
رابطه بین هویت فردی ، سبک های دلبستگی با بهزیستی روان شناختی در جوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
فرایند تحول انواع خود میان بینی بر اساس تحلیل محتوای کتابهای کودکان و نوجوانان
حوزه های تخصصی:
"
در پژوهش حاضر، به تحلیل محتوای کتابهای کودکان و نوجوانان در سالهای 76-1374، در چهار گروه سنی، به منظور بررسی مراحل تحول انواع خودمیان بینی غیرمستقیم بر اساس نظریة پیاژه پرداخته شد. سی عنوان کتاب، از کتابهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نمونة پژوهش را تشکیل داد. برای دستهبندی دادهها و تنظیم جدولها، از آمار توصیفی استفاده شد. یافتهها نشان دادند: 1) در اکثر کتابها، به ویژه در آثار نویسندگان ایرانی، از انواع خودمیانبینی غیرمستقیم استفاده شده است. 2) نویسندگان خارجی بیش از نویسندگان ایرانی، کودکان و نوجوانان را در راه خروج از خودمیانبینی یاری کردهاند. 3) میزان همخوانی نتایج این پژوهش با نظرات شورای عالی پژوهشنامة ادبیات کودک و نوجوان، پایین است و این امر به تفاوت دیدگاه داوران، نسبت دادنی است.
"
بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:یکی از مسائلی که در خانواده باید به آن پرداخته شود بحث طلاق عاطفی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و طلاق عاطفی بین زن و مرد بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و نمونه آماری تحقیق را زنان و مردان ساکن شهر مشهد تشکیل می دهد که از بین آن ها 200 نفر (100 زن و 100مرد) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه ی یانگ و پرسشنامه طلاق عاطفی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه (گام به گام) تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین نمره کل طرحواره ها با طلاق عاطفی رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>P). تحلیل رگرسیون نشان داد، انزوای اجتماعی، شکست در پیشرفت، محرومیت هیجانی توانایی پیش بینی کنندگی طلاق عاطفی را دارند (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که با شناسایی و اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه می توان میزان صمیمیت و رضایت زناشویی را افزایش و میزان طلاق عاطفی را کاهش داد.
رابطه سبک های دلبستگی و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و کمال گرایی بود. یکصد و هفتاد دانشجوی دانشگاه تهران (97 دختر، 73 پسر) با پرکردن مقیاس دلبستگی بزرگسال و مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی در این پژوهش شرکت کردند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون t، ضرایب همبستگی، و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی و کمال گرایی مثبت و منفی رابطه معنادار وجود دارد. سبک دلبستگی ایمن با کمال گرایی مثبت همبستگی مثبت و با کمال گرایی منفی همبستگی منفی دارد. سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی، دوسوگرا) با کمال گرایی مثبت همبستگی منفی و با کمال گرایی منفی همبستگی مثبت داشتند. تحلیل آماری داده ها نشان داد که این همبستگی ها برای سبک دلبستگی ایمن فقط نسبت به کمال گرایی مثبت و برای سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا فقط نسبت به کمال گرایی منفی توان پیش بینی دارند. سبک دلبستگی از طریق «مدل های درونکاری»، مکانیسم «تنظیم عواطف» و «جبران ناایمنی» با استفاده از مکانیسم های «سرکوبی»، «انکار» و «آرمانی سازی»، کیفیت کمال گرایی را مشخص می کند.
بررسی رابطه بین میزان فعالیت های پرورشی مدارس و ابعاد هویتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمک به رشد ابعاد گوناگون هویت دانش آموزان، از جمله هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت دینی از رسالت های محوری امور تربیتی یا پرورشی است. در سندهای اخیر وزارت آموزش و پرورش که حاصل بازاندیشی ها و طرح های تحولی دهه اخیر است به کرات و در بندهای مهم روی واژه «هویت» تأکید شده است. بنابراین حوزه ای از پژوهش های کاربردی می تواند به توصیف و پایش وضعیت ابعاد هویت دانش آموزان و همچنین تبیین و توصیف رابطه بین فعالیت های گوناگون حوزه تعلیم و تربیت و ابعاد هویتی دانش آموزان مربوط باشد. در همین راستا پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین فعالیت های پرورشی مدارس استان خراسان شمالی و ابعاد هویت فردی دانش آموزان طراحی و اجرا شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 24 مدرسه بود که به شیوه تصادفی، مرحله ای انتخاب شدند. در بین این 24 مدرسه سهم متغیرهای جنسیت (دختر و پسر)، منطقه (روستایی و شهری) و مقطع (راهنمایی و دبیرستان) برابر بود. در هر مدرسه از بین کلاس های سوم، یک کلاس به عنوان خوشه انتخاب شد که در مجموع حدود 540 دانش آموز استان را شامل می شدند. به هر یک از این دانش آموزان چند پرسشنامه داده شد. پرسشنامه های مربوط به ابعاد هویت (فردی، اجتماعی و دینی). به مربیان پرورشی مدارس مذکور نیز پرسشنامه ای در جهت ارزیابی میزان فعالیت مدرسه در سال تحصیلی 89-90 ارائه شد. یافته های پژوهش در وهله اول نشان داد که دانش آموازن از بعد هویت فردی از وضعیت مطلوبی برخوردارند؛ اما در بعد هویت اجتماعی و دینی اگرچه میانگین نمره آنها بالاتر از متوسط بود اما با وضعیت مطلوب فاصله داشت. به گزارش مربیان پرورشی، سطح فعالیت پرورشی 34% مدارس بالاست و حدود همین مقدار در حد متوسط و پایین است؛ که نمی تواند خیلی مطلوب ارزیابی شود. در این میان، مدارس دخترانه از پسرانه، و مدارس شهری از روستایی عملکرد بهتری دارند. در رابطه با محور اصلی این پژوهش، تحلیل داده ها نشان داد که در حالت کلی، بین میزان فعالیت پرورشی مدرسه و سه بعد هویتی فردی، اجتماعی، و دینی، تنها بین فعالیت های پرورشی و هویت اجتماعی رابطه مثبت معنادار مشاهده شد و در دو مورد دیگر رابطه معناداری مشاهده نشد. بررسی همین رابطه به تفکیک متغیرها نشان داد که از مجموع24 رابطه، در 19 مورد رابطه معنادار مشاهده نشد، 3 مورد رابطه منفی را نشان داد و تنها در 2 مورد رابطه مثبت مشاهده شد. و این می تواند به معنای آن باشد که فعالیت های پرورشی سهم به سزایی در شکل گیری ابعاد هویتی دانش آموزان نداشته اند.توجه و نظارت بیشتر به مدارس پسرانه و روستایی از جمله پیشنهادهای پایانی این پژوهش است.
رابطه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی با احساس غربت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سبک های دلبستگی و احساس غربت طراحی شد.
روش: در یک روش مقطعی 280 نفر از دانشجویان غیر بومی دانشگاه رازی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس هوش هیجانی سیبریا شرینک و پرسشنامه احساس غربت آرچر و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری، آزمون t برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که دانشجویان دلبسته ایمن در مقایسه با دانشجویان دلبسته ناایمن احساس غربت کمتری تجربه می کنند. بین هوش هیجانی و احساس غربت رابطه منفی وجود داشت و دانشجویان دلبسته ایمن از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. بین سن و احساس غربت رابطه ای مشاهده نشد.
نتیجه گیری: سبک های دلبستگی و هوش هیجانی از طریق مختلفی ممکن است بر میزان احساس غربت تجربه شده توسط افراد تاثیر بگذارند.
بررسی نقش حمایت اجتماعی در رضایتمندی از زندگی، سلامت عمومی و احساس تنهایی در بین سالمندان بالاتر از 60 سال
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی نقش حمایت اجتماعی بر اساس تنهایی، سلامت عمومی و رضایتمندی از زندگی در بین سالمندان می پردازد. علاوه بر آن با توجه به تفکیکی که در پیشینه پژوهشی نسبت به انواع حمایت اجتماعی، در دو شکل حمایت عاطفی و حمایت ابزاری شده است، تاثیر این دو نوع حمایت اجتماعی بر زنان و مردان سالمند نیز بررسی می شود. برای اجرای این مطالعه 200 نفر از سالمندان شهر شهرکرد (افراد بالاتر از 60 سال)، بطور تصادفی انتخاب و با توجه به هدف و فرضیات ارائه شده مورد آزمون قرار گرفتند. آزمونها عبارت بودند از: مقیاس رضایتمندی از زندگی از دینر و پاوت و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و ویلیامز، الگوی ایتاردورک. نتایج به دست آمده که با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون چندگانه نشان داد، اولا حمایت اجتماعی تاثیر معنی داری بر احساس تنهایی، سلامت عمومی و رضایتمندی سالمندان از زندگی دارد. ثانیا حمایت عاطفی نقش با اهمیت تری نسبت به حمایت ابزاری داشته و به ویژه نقش حمایت عاطفی بر احساس تنهایی، سلامت عمومی و رضایتمندی از زندگی به طور معنی داری بیش از حمایت ابزاری بر زنان سالمند موثر است.
بررسی ارتباط بین کارکردهای شناختی اجرایی مغز با سلامت روان در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب روانی و اختلال شناختی از مشکلات شایع سالمندان است. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین سلامت روان و کارکردهای شناختی قطعه پیشانی مغز در سالمندان است.
این مطالعه به شیوه مقطعی مقایسه ای انجام شد. در این پژوهش از پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی و آزمون های ارزیابی عملکردهای شناختی اجرایی قطعه پیشانی مغز (آزمون ردیابی، آزمون فراخنای اعداد و آزمون روانی کلامی) استفاده شد. پس از آن ارتباط بین سلامت روان و کارایی آزمون های عملکرد های شناختی قطعه پیشانی مغز با استفاده از آزمون های همبستگی بررسی شد.
یافته ها نشان داد که بین آزمون فراخنای اعداد و افسردگی، اضطراب و درد جسمسی ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 004/0، 039/0 و 007/0) همچنین بین آزمون روانی کلامی و افسردگی، اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 006/0 و 001/0) همچنین بین آزمون ردیابی و اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی 014/0)
ارتباط بین افسردگی، اضطراب و سلامت شناختی، از نظریه تغیرات شناختی وابسته به سن قطعه پیشانی، نشات گرفته است مسیر قشری- استریاتومی- پالیدمی- تالاموسی- قشری قویاً مرتبط با عملکرد های شناختی اجرایی قطعه پیشانی در افراد افسرده و مضطرب به نا کارآمدی دچار می شود. نتیجه کاربردی که از این مطالعه و با کمک مطالعات آتی مداخله ای می توان گرفت این است که توانبخشی شناختی می تواند به عنوان درمانی برای افسردگی سالمندان مطرح شود.
تعارض زناشویی، ارزیابی و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین و نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه گذشته نظریه شناختی استرس (لازاروس، 1991) به عنوان نظریه ای برای بزرگسالی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی نظریه شناختی استرس یعنی رابطه استرس- ارزیابی- مقابله شناختی و نقش این رابطه در مشکلات عاطفی - رفتاری و سلامت جسمی و روانی - اجتماعی در کودکان است. این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر روی یک نمونه 413 نفری از دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران (220 دختر و 193 پسر) انجام شد. کودکان به پرسشنامه ادراک کودک از تعارض والدین، مادران به پرسشنامه های خصومت آشکار اولری- پورتر و سلامت کودک و مادران و معلمان به پرسشنامه تواناییها و مشکلات کودک پاسخ دادند. نتایج نشان دهنده رابطه معنادار بین تعارض زناشویی با ارزیابی منفی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی کودک است. همچنین رابطه معنادار بین تعارض زناشویی و ارزیابی شناختی منفی کودک از تعارض والدین با نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک بدست آمد. علاوه بر روابط مستقیم، نقش تعاملی تعارض زناشویی و ارزیابی شناختی منفی تعارض والدین در نشانه های آسیب شناختی کودک نیز مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش در قالب الگوی چارچوب شناختی مبتنی بر بافت، نظریه شناختی استرس و رویکرد سیستمی در آسیب شناسی تحولی، تایید کننده نقش مستقل و تعاملی دو عامل خطر تعارض زناشویی و ارزیابی های شناختی منفی کودک در پیش بینی مشکلات آسیب شناختی روانی و کاهش سلامت کودکان است.
شیوع رفتار خود آسیبی عمدی و رابطه آن با احساس تنهایی و سبک دلبستگی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار خود آسیبی یکی از رفتارهای شایع به خصوص در دختران نوجوان است. پژوهش حاضر شیوع رفتارهای خود آسیبی و رابطه آن را با احساس تنهایی و سبک دلبستگی دانش آموزان دختر پایه دوم و سوم متوسطه شهر تهران بررسی کرده است. آزمودنی ها 350 دختردانش آموز بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل سبک دلبستگی (کولینز و رید ،1990)،پرسشنامه خود آسیبی عمدی (گراتز، 2001) و پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1998) بودند. پژوهش حاضر از نوع زمینه یابی و همبستگی بوده ودر تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی آنالیز رگرسیونی لجستیک و کای دو استفاده شد. نتایج نشان داد که9/17درصد دختران دانش آموز مورد بررسی در سال گذشته حداقل یک بار و 1/11درصد آن ها بیش از یک بار اقدام به رفتارهای خود آسیبی کرده اند. همچنین، سبک دلبستگی و احساس تنهایی با رفتارهای خودآسیبی در دختران دانش آموز همبستگی مثبت معناداری داشت. همچنین آنالیز رگرسیون لجستیک به شیوه گام به گام نشان داد که سبک دلبستگی ایمن و احساس تنهایی بیش ترین نقش را در پیش بینی رفتارهای خود آسیبی دانش آموزان دارد. نتایج این پژوهش در طرح ریزی برنامه های پیشگیری از رفتارهای عمدی خود آسیبی نوجوانان اهمیت ویژه ای داشته و در ارتقاء مداخلات درمانی به روان شناسان و مشاوران یاری می رساند.
رابطه سبک دلبستگی با سلامت روان در بزرگسالان زلزله زده شهرستان بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سبک دلبستگی با سلامت روان بزرگسالان بازمانده در مناطق زلزله زده شهرستان بم، و تعیین وزن این متغیرهای پیش بینی کننده صورت پذیرفت. این پژوهش توصیفی پس رویدادی است و از نوع مقطعی تک مرحله ای میباشد. 314 بزرگسال (138 مرد و 176 زن) بازمانده زلزله شهرستان بم، از طریق نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند و در این پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالی (AAI)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28)، و نیز پرسشنامه خصوصیات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده های آماری از تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که بیـن سبک دلبستـگـی ایمن با سـلامت روان رابـطه مثبت معنادار، و بـین سبکهای دلبستگی اجـتنابـی و دوسوگرا با سلامت روان رابطه منفی معناداری وجود دارد. به علاوه، نتایج نشان دادند که سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی دوسوگرا قادرند به طور معناداری سلامت روان را پیشبینی کنند. در این پژوهش، سبک دلبستگی ایمن بهترین پیش بینی کننده سلامت روان بود. یافته های این پژوهش میتوانند تأیید کنندة نقش سبک دلبستگی در حفظ و ارتقاء سلامت روان افراد زلزله زده باشند. از این گذشته، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این سه سبک دلبستگی، میتوانند میزان بالایی از تغییرپذیری سلامت روان را در شرایط ناگوار تبیین کنند.