"
در پژوهش حاضر، به تحلیل محتوای کتابهای کودکان و نوجوانان در سالهای 76-1374، در چهار گروه سنی، به منظور بررسی مراحل تحول انواع خودمیان بینی غیرمستقیم بر اساس نظریة پیاژه پرداخته شد. سی عنوان کتاب، از کتابهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نمونة پژوهش را تشکیل داد. برای دستهبندی دادهها و تنظیم جدولها، از آمار توصیفی استفاده شد. یافتهها نشان دادند: 1) در اکثر کتابها، به ویژه در آثار نویسندگان ایرانی، از انواع خودمیانبینی غیرمستقیم استفاده شده است. 2) نویسندگان خارجی بیش از نویسندگان ایرانی، کودکان و نوجوانان را در راه خروج از خودمیانبینی یاری کردهاند. 3) میزان همخوانی نتایج این پژوهش با نظرات شورای عالی پژوهشنامة ادبیات کودک و نوجوان، پایین است و این امر به تفاوت دیدگاه داوران، نسبت دادنی است.
"