فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۴۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با توجه به مبانی فلسفه وجودی و روان شناسی وجودی ویکتور فرانکل به تبیین دیدگاه وی در پاسخ به دو مسئله: 1. ماهیت انسان چیست؟ 2. نیازهای اصیل روحی انسان چیست؟ میپردازد. فرانکل ماهیت انسان را متشکل از سه بعد جسم، روان و روح میداند که هسته مرکزی آن، روح و پوشش رویی آن، تن و روان است. عناصر اصلی ساحت روحانی انسان، ترکیبی است از معنویت، آزادی و مسئولیت که بدون در نظر گرفتن این عناصر، سخن گفتن از ماهیت انسان سخنی ناتمام و بیفرجام است. در پاسخ به سؤال دوم به تبیین مهم ترین نیازهای بخش روحانی انسان پرداخته و آنها را در قالب شش نیاز: نیاز به پویایی اندیشه، نیاز به معنا، نیاز به تعالی خویشتن، نیاز به ابدیت و جاودانگی، نیاز به دین و نیاز به گروه دوستی عاطفی طبقه بندی میکند.
تبیین و نقد مبانی فلسفی مفهوم یادگیری در طرح پایدیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین و نقد مفهوم یادگیری در طرح پایدیا است که بر مبنای دیدگاه مورتیمر آدلر مورد بررسی قرار گرفت. برای دست یابی به این هدف از روش توصیفی– تحلیلی استفاده شد. بنابراین، ویژگی های یادگیری در ارتباط با محتوای یادگیری، یاددهی، نقش معلم، فعالانه بودن یادگیری در طرح پایدیا، ارتباط یادگیری با سلامت ذهن و یادگیری مادام العمر و بزرگ سالی تبیین شد. سپس، به مهم-ترین نقاط قوت و ضعف مفهوم یادگیری در بستر پایدیا اشاره شد. بر اساس نتایج این پژوهش، فعالانه بودن یادگیری و در نظر گرفتن محتوایی گسترده برای یادگیری و زمینه سازی برای یادگیری مادام العمر در بستر آموزش مدرسه ای از نقاط قوت طرح پایدیاست. از مهم ترین نقاط ضعف آن نیز می توان به محدود کردن یادگیری در مسیری تک انشعابی و در نظر نگرفتن شاخه های حرفه ای و در نظر نگرفتن هوش عملی در سیر یادگیری اشاره نمود. بر این اساس، یکی از پیشنهادهای مهم این پژوهش برای بهبود یادگیری، استفاده از آموزش های جبرانی و استفاده از الگوهایی مانند الگوهای یادگیری در حد تسلط می باشد.
تبیین و تحلیل تعلیم و تربیت از منظر پساساختار گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پساساختارگرایی به عنوان شاخه ای از پست مدرنیسم ویژگیهایی چون ساختار شکنی، نفی فرا روایتها، انکار حقایق مطلق، تمرکز زبان و فرهنگ، کثرت گرایی، تمرکز زدایی از عقل و عقلانیت ونفی بازنمایی را دارد. تبیین و تحلیل ویژگی های مذکور و بیان دلالتهای این نظریه برای عناصر و اجزای فرایند تعلیم و تربیت از جمله اهداف تدوین این مقاله است. با مطالعات انجام شده درباره نسبت ویژگی های پسا ساختار گرایی با تعلیم و تربیت این نتیجه حاصل شده است که پسا ساختار گرایی دلالتها و پیامدهایی، از جمله تاکید بر تفکر انتقادی، بهبود فرهنگ عمومی، تدارک زمینه هایی برای مطالعات فرهنگی و اجتماعی، نفی معیارهای استاندارد برای ارزیابی های تربیتی، تردید در اهداف تربیتی از پیش تدارک شده را برای تعلیم و تربیت دربردارد. یکی از رسالتهای تدوین این مقاله، تحلیل و تبیین نتایج کاربرد نظریه پساساختار گرایی در تعلیم و تربیت است.
"
نقدی بر انسان شناسی تیلوریسم و پیامدهای آن در مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز، کمتر کسی می تواند با نگاه مکانیستی به مدیریت سازمان ها و بالاخص مدیریت آموزشی بنگرد. به ویژه در دهه های اخیر، عواملی همچون آگاهی، اندیشه و آزادی در نظام های آموزشی به طور فزاینده ای مورد تاکید قرار می گیرد. علی رغم این سیر پیشرونده علمی، به مبانی فلسفی این نظریه ها و روند شکل گیری آنها توجه لازم مبذول نشده است. مدیریت آموزشی علمی جوان است و لازم است از لحاظ فلسفی پشتیبانی شود. در همین راستا، پژوهش حاضر به بررسی مبنای انسان شناسی تیلوریسم به عنوان اولین نظریه علمی مدیریت پرداخته و پیامدهای آن را در مدیریت آموزشی به نقد می کشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که طبق این تئوری، انسان به عنوان یک موجود مادی نگریسته می شود که مرتبا باید کنترل شود. منابع نیروی انسانی برابر با منابع نیروی صنعتی فرض می شوند و انسان بر مبنای این تئوری، انسانی منطقی-اقتصادی و واحد تجزیه و تحلیل مدیریت در سازمان است. به همین سیاق، مدیریت آموزشی از اقتدار عقلایی-قانونی برای اداره مدرسه بهره می جوید و در شیوه های کنترل معلمین و شاگردان تمرکز شدید وجود دارد و نقش هنجارها به عنوان عوامل کنترل کننده رفتارهای انسانی به حداقل کاهش می یابد.
بررسی و نقد فلسفی برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران براساس فلسفه تربیت اسلامی و دلالت های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برخی از عناصر مهم محتوایی «برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران» (نگاشت سوم) را از لحاظ میزان سازگاری با مضامین اصلی فلسفه تربیت اسلامی و دلالت های آن، بررسی کرده ایم؛ بخش اول به تبیین مبنای اصلی نقد اختصاص دارد. که نخست «فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران» اشاره شده که اهم آن ها عبارتند از: تلقی تعاملی، تدریجی و یکپارچه از «تربیت»؛ تصویری لایه ای، تلفیقی و سیال از «هویت» و نگاه مراتبی و ذو ابعاد به «حیات طیبه» و آمادگی برای آن، نقش همه ارکان تربیت و لزوم مشارکت تمام عوامل اجتماعی در این فرآیند و نیز ضرورت هماهنگی بین انواع تربیت؛ توجه به این گونه مضامین، اقتضا می نماید که نظام تربیت رسمی وعمومی دارای خصوصیاتی باشد نظیر تاکید بر هویت مشترک، توجه به مرتبه لازم و شایسته از آمادگی عموم برای تحقق حیات طیبه، تاکید بر کسب شایستگی های پایه و تعیین اهداف در دو سطح مشترک و ویژه. این بخش هم چنین به ویژگی های برجسته برنامه درسی در نظام تربیت رسمی و عمومی می پردازد.. بخش دوم مقاله به تحلیل و نقد محتوای «برنامه درسی ملی» از نظر توجه به مضامین اصلی مندرج در «فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران» برای تبیین چیستی، چرایی و چگونگی جریان تربیت می پردازد. این بخش هم-چنین میزان توجه مفاد «برنامه درسی ملی» به خصوصیات تربیت رسمی و عمومی و ویژگی های برجسته برنامه درسی را بررسی نموده و شواهدی را درباره ناسازگاری و یا غفلت «برنامه درسی ملی» از این خصوصیات و ویژگی ها بیان می کند.
تاملی بر برنامه درسی در گستره تاریخ تعلیم و تربیت ایران
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بازخوانی و تاملی بر برنامه درسی در گذشته تاریخ، تعلیم و تربیت ایران در سه دوره : 1- قبل از اسلام 2- بعد از اسلام (دوره اسلامی) 3- معاصر می باشد، از این رو غواصی در دریایی عظیم و پر فراز و نشیب تاریخ ایران بزرگ در طول نزدیک به 3 هزار سال از حیات تمدنی، کار بسیار سخت و بدلیل عدم تحقیق جدی و منظم و نظریه پردازی در حوزه تاریخ برنامه درسی ایران و فقدان الگوهای تجربه شده در فرآیند تحقیق سه رویکرد: 1- برنامه درسی به عنوان سند و محتوا 2- برنامه درسی به عنوان تجربه و یادگیری 3- برنامه درسی به عنوان یک رشته علمی (قلمرو معرفتی) بعنوان ادبیات پژوهش انتخاب شد.
ضمن بیان مسئله تحقیق و شاخص های اساسی هر رویکرد، جدول هر دوره تاریخی مورد مطالعه با متغیرهای پنج گانه : 1- هدف 2- سازمان 3- برنامه 4-روش 5- ارزشیابی در جداول جداگانه تنظیم و در پایان مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفت. در پایان مقاله به لزوم تدوین دایره المعارف تاریخ برنامه درسی ایران به عنوان مهمترین نیاز و استفاده از این گنجینه گرانقدر تاریخ تمدن سه هزار ساله ایران برای تعیین و تدوین ایدئولوژی برنامه درسی در نظام برنامه درسی ایران به عنوان نتیجه اشاره شده است.
" فرایند تعلیم و تربیت با اقتباس از مبانی عرفان اسلامی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر قصد دارد با اقتباس از مبانی تربیتی عرفان اسلامی، چگونگی فرایند تعلیم و تربیت را از منظر آن مکتب تبیین کند. در حقیقت، این بررسی در صدد پاسخگویی به این سوال است که فرایند تعلیم و تربیت بر اساس مبانی نظری عرفان اسلامی چگونه است؟ در این پژوهش از روش تحلیل فلسفی با رویکرد استنتاجی استفاده شده است. به منظور پاسخگویی به سوال فوق، ابتدا مبانی معرف شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی عرفان اسلامی تشریح، و سپس ویژگی ها و اهداف تعلیم و تربیت عرفانی و همچنین چگونگی نگاه آن به برنامه درسی تبیین شدند. عمده ترین ویژگی های تعلیم و تربیت عرفانی عبارتند از: 1) وحدت گرایی، 2) اصالت باطن، 3) تاکید بر شناسایی های شهودی، 4) تلقی سفر (سیر و سلوک) از مفهوم تربیت. بر اساس این ویژگی ها، اهداف تعلیم و تربیت از منظر عرفان اسلامی را می توان در سه طبقه هدف غایی، هدف میانی و اهداف کوتاه مدت دسته بندی کرد. هدف غایی این فلسفه تربیتی عبارت است از فنا فی الله و به تعبیر دیگر معرفت توحید هدف میانی نیز مشتمل است بر خودشناسی که در این مرحله روشن شدگی و یا تحقق ادراکات شهودی حاصل می شود. آخرین طبقه، یعنی اهدافی که به منزله شیوه و روش رسیدن به هدف میانی و غایی محسوب می شوند. مشتمل است بر: 1) عشق پروری، 2) تربیت اخلاقی، 3) تربیت هنری (زیبایی شناسی).
نتایج استنباط شده در مطالعه حاضر حکایت از آن دارند که روش تربیتی رویکرد یاددهی – یادگیری مکتب عرفان اسلامی مبتنی بر فعالیت و تجارب عملی و فردی متربی است. اصولا تربیت به مثابه یک برنامه سفر است که از مراحل و منازل گوناگون و پشت سر هم تشکیل یافته است. در این رویکرد، مربی نقش هدایت و راهنمایی متربی را در جریان فعالیت های عملی و تجارب فردی وی بر عهده دارد و در واقع، مربی، بیش تر نقش یک مشاور و راهنما را ایفا می کند. مطابق با الگوی اقتباس شده، دانش آموز در فرایند یاددهی – یادگیری کاملا فعال است، چرا که بصیرت و روشن شدگی امری است باطنی که اساسا از خلال تجارب فردی حاصل می آید. بنا به این الگو، رابطه معلم – شاگرد بر دو رکن عمده استوار است. نخست، محبت و عشق دو جانبه بین مربی و متربی و دوم اطاعت متربی از مربی در فرایند تربیت. در واقع، این دو رکن از ضرورت های سفر تربیتی و معرفتی متربی محسوب می شود. در بخش پایانی این مقاله ضمن نتیجه گیری، برخی پیشنهادهای کاربردی ارایه شده اند.
"
انسان به منزله مساله ای زبانی (دیدگاه مولانا درباره نقش زبان در تعیین وضعیت روانی و رفتار انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های مطرح در حوزه روان شناسی هریک بنابر پیش فرض های فلسفی خود، در تبیین رفتار و ماهیت روان انسان بر عوامل متفاوتی تاکید داشته اند. در این میان برخی عمدتاً بر جهان عینی و بیرونی تمرکز و تاکید کرده و عوامل برون ذهنی را عوامل اساسی شکل دهنده رفتار انسان به شمار می آورند و برخی معتقدند انسان در جهان ذهنی و خصوصی تجربیات خویش زندگی می کند که بیشترین تاثیر را بر او دارد. در کنار دو دسته عوامل ذهنی- شخصی و عوامل عینی- بیرونی، می توان به عامل سومی اشاره داشت که در عین استقلال بر هر دو تاثیر گذار است؛ این عامل سوم که امری بین الاذهانی و اجتماعی محسوب می شود، زبان است که اهمیت ویژه ای در هستی انسان و شکل گیری رفتار او دارد؛ از این رو، تحقیق حاضر درصدد آن است که به بررسی دیدگاه مولانا درباره نقش زبان در تعیین وضعیت روانی و رفتار انسان بپردازد. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل محتواست که به منظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم به صورت نظامدار انجام شده است. در دیدگاه مولانا اساساً ذهن آدمی از زبان او جدا نیست؛ آگاهی انسان همواره ماهیتی کلامی دارد و فعالیت های ذهنی همچون ادراک، اندیشه و شناخت در زبان رخ می دهند. زبان صورت و شکل معنا را مشخص می سازد و افراد تجربه خود از واقعیت را به گونه ای خلاق، از طریق معانی موجود در زبان شکل می دهند. زبان همچنین خیال انسان را تحت سیطره خود قرار می دهد و بر بدن نیز تاثیر می گذارد؛ از این رو می توان گفت که زبان تعیین کننده اصلی وضعیت روانی و رفتار آدمی به شمار می آید و روش بررسی مسائل انسانی، زبان کاوی است. مولانا اهمیت ویژه ای برای زبان مجازی و از جمله استعاره و داستان در دستیابی به معنا قائل است. از نظر او محتوای ذهن و آگاهی انسان می تواند ساختی روایتی داشته باشد. دیدگاه مولانا به زبان و روایت، دیدگاهی واقع گرا است. هستی انسان ساختاری زبانی دارد و آدمی بر اساس شرایط زبانی اش عمل می کند. زبان، جهان سومی است که بین جهان ذهن و جهان عین قرار دارد و ارتباط آن دو را میسر و میان آن ها واسطه گری می کند. از این رو می توان گفت موضوع روانشناسی نه ذهن و فرایندهای ذهنی و نه رفتار، بلکه زبان است. چرا که آنچه ذهن نامیده می شود از زبان جدا نیست و فرایندهای ذهنی در واقع فعالیت های زبانی هستند و عامل اساسی شکل دهنده رفتار، زبان می باشد. پس به منظور دستیابی به سوژه انسانی و شناخت آن، باید ابژه زبان مورد مطالعه قرار گیرد.
طراحی الگوی آموزشی حل تعارض خانواده: برمبنای دیدگاه انسانشناسانه آیه الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خانواده» یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط بر برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. از این رو، سالم سازی اعضای خانواده و رابطه هایشان، بی گمان اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت. در این پژوهش درصدد آن بودیم تا الگویی را برای حل تعارض زوجین مبتنی بر عوامل خود درمانبخش در خانواده ها و مبانی انسان شناسی اسلامی ارائه دهیم. جامعه این پژوهش کلیه زوجین با عملکرد سالم ازدواج بود که حداقل ده سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. نمونه پژوهش، شامل 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن) می شد که از بین زوجین با عملکرد سالم ازدواج با روش نمونه گیری هدفمند در فاصله زمانی 3 ماه تابستان 1391 انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش؛ پرسشنامه «سنجش عملکرد ازدواج» و مصاحبه با زوجین بود. این تحقیق در قالب روش های کیفی انجام گرفت. نتایج این پژوهش الگوی آموزشی را متشکل از سه محور اصلی ارائه داد که عبارتند از: باور، اخلاق (درون فردی)، اعمال و هر کدام نیز شامل زیرمقوله ها و روابطی مختص خود است.
استلزام های تدوین نظریه تربیتی در پارادایم پیچیدگی: منظری معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه برخی استلزام های طرح و تدوین نظریه جدید با توجه به مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم پیچیدگی است. با این توضیح که نظریه های تربیتی معاصر تحت تأثیر مؤلفه های «پارادایم سادگی» شکل گرفته و بخش عمده ای از مشکلات و کاستی های آن ها ناشی از آن پارادایم می باشد. از این رو، با گسترش «پارادایم پیچیدگی» در عرصه های گوناگون علوم، اندیشمندان علوم تربیتی نیز به نقد و بررسی نظریه های تربیتی پیشین پرداختند، اما هنوز نظریه ای تربیتی مبتنی بر این پارادایم ارائه نشده است. بدین منظور، با استفاده از روش های استدلال فلسفی، پس از اشاره به نحوه اثرگذاری مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم سادگی (قطعیت، بازنمایی گرایی، و نظریه انطباقی صدق) بر نظریه های تربیتی معاصر، مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم پیچیدگی (عدم قطعیت، بازنمایی توزیعی، و نظریه فازی صدق) معرفی شدند. سپس، برخی از استلزام های تدوین نظریه تربیتی با تکیه بر این مؤلفه ها مورد بررسی قرار گرفتند. در این راستا، ابتدا از امکان یک نظریه قوی تربیتی در این پارادایم دفاع شد و سپس، با استفاده از مفهوم «نظریه توزیعی» به توضیح ماهیت این نظریه پرداخته و ویژگی هایی همچون «فرا پدیده ای بودن» و «فرارشته ای بودن» برای آن برشمرده شد.
شناسایی و تحلیل فلسفه آموزشی مربیان آموزش بزرگسالان استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، شناسایی و تحلیل فلسفه آموزشی آموزشیاران نهضت سوادآموزی استان یزد است. روش تحقیق در این مطالعه روش توصیفی پیمایشی است. جامعه تحقیق شامل 410 آموزشیار شاغل در ده شهرستان استان یزد در سال 86-1385 بود که با استفاده از روش تمام شماری، پرسشنامه فلسفه آموزش بزرگسالان (PAEI) بین همه آنها توزیع گردید و از این میان 322 مورد عودت داده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین نمره های آموزشیاران در گرایش به مکاتب فلسفی تفاوت معنی داری وجود دارد. بیش ترین وابستگی فکری و عاطفی آموزشیاران به فلسفه پیشرفت گرایی و رفتارگرایی و کم ترین وابستگی فکری و عاطفی آنها به فلسفه لیبرالیزم سنتی (محافظه کارانه) است. عامل های مدرک تحصیلی، شهر محل سکونت و اثر متقابل مدرک تحصیلی و شهر محل سکونت تفاوت معنی داری را در گرایش آموزشیاران به فلسفه های آموزشی ایجاد نمی کنند. در نهایت پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد این آموزشیاران ارایه شده است.
مضامین پست مدرنیسم و دلالتهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم رویکرد نوینی است که در دو دهه اخیر بر بیشتر رشته های علوم، ادبیات، و هنر ها و طبعا علوم تربیتی تأثیر گذاشته است. آنچه در وهله نخست زمینه ساز ظهور این رویکرد شده است، شکست مدرنیسم در به تحقق رساندن وعده هایی نظیر دموکراسی، صلح، سلامتی و عدالت اجتماعی در سایه پیشرفت علوم و سیطره عقلانیت بر امور بوده است. پست مدرنیستها معتقدند که جوامع مدرن دچار بحران شده اند. از این رو آنان با بازنگری نقادانه برخی مضامین مدرنیسم در صدد حل معضلات آن و نهایتا بحران زدایی بر آمده اند. به اعتقاد پست مدرنیستها این بحران بر تعلیم و تربیت نیز سایه افکنده و برای رفع آن باید تلاش نمود.
تحلیل فلسفه های تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران از منظر مفهوم تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اسناد نظری پشتیبان برنامه درسی از منظر مفهوم تفکر می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی (تحلیل زبان فنی- رسمی) بهره گرفته شد. در این راستا، فلسفه های تربیت پیشنهادی بر اساس سازه تفکر مبتنی بر انگاره اسلامی عمل، تحلیل محتوا شدند. در این دیدگاه، تفکر دارای سه مبنای شناختی، میلی و ارادی است. سازه بازسازی شده تفکر دربردارنده مقوله های مشاهده، بازخوانی و بازیابی، تحلیل، خیال ورزی، نقادی، معیار گرایی و حقیقت جویی می باشد. نتایج تحلیل محتوای مضمونی- کمی فلسفه های مورد مطالعه نشان داد که میزان توجه فلسفه اول به تفکر و مقوله های آن بیش از فلسفه های دوم و سوم می باشد؛ زیرا این فلسفه فرایند تربیت را در کانون توجه قرار داده است، درحالی که دو فلسفه دیگر، بیشتر به نظام مدیریت و مقتضیات حقوقی- سیاسی تربیت رسمی و عمومی پرداخته اند. همچنین، در هیچ یک از فلسفه ها توجه متعادلی به همه مقوله های سازه تفکر صورت نگرفته و برخی مقوله های آن از جمله بازیابی کمترین میزان توجه و برخی دیگر چون مشاهده و نقادی بیشترین توجه را به خود اختصاص داده اند.علاوه براین، در فلسفه های یاد شده، زیر مقوله پرسشگری در مقام مؤلفه ای مهم از سازه تفکر کمترین میزان توجه را داراست.
بررسی مبانی مهارت های اجتماعی از دیدگاه لقمان حکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مبانی مهارت های اجتماعی از دیدگاه لقمان حکیم می باشد. در سال های اخیر در غرب توجه زیادی به مباحث مهارت های اجتماعی و ارتباطی و آموزش و به کارگیری این مهارت ها در سطوح مختلف زندگی شده است. این در حالی است که لقمان حکیم قرن ها پیش از این پندها و اندرزهایی داشته که به تعبیر امروز از مصادیق بارز و برجسته آموزش مهارت های اجتماعی می باشد.
در همین راستا در قرآن مجید نیز سوره ای تحت عنوان لقمان وجود دارد که در این سوره به فرازهایی از پندهای لقمان حکیم به فرزندش اشاره شده است. در این مقاله آن دسته از سخنان آن حکیم بزرگوار که منطبق با مبانی مهارت های اجتماعی است استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
در این پژوهش از روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده شد و با استفاده از روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل پندها و اندرزها پرداخته شده است. براساس یافته های این تحقیق، اساس پندها و اندرزهای ایشان حتی پس از گذشت قرن ها از حیات او به طور کامل و جامع منطبق با مبانی آموزش مهارت های اجتماعی می باشد که به طور اختصار عبارتند از:
سپاسگذاری، صبر، قناعت، علم دوستی، احترام به بزرگان و اندیشمندان، آینده نگری و دوری از غفلت، سکوت و نگاهداری زبان و کلام به جا و به هنگام، میانه روی و دوری از افراط و تفریط، دوری از افراد جاهل و نادان و مجالست با دانشمندان، عفت در پرسش، راز نگهداری، صداقت، ترحم، نیکوکاری، حسن خلق و نیت، دوری از خشم و غضب و ... یافته های تحقیق نشان داد که مفهوم مهارت های اجتماعی در پندها و اندرزهای لقمان حکیم همان برقراری و شکل گیری یک رابطه صحیح با دیگران است که فرد بتواند بدون آن که حقوق دیگران را نادیده بگیرد به اهداف خود دسترسی پیدا نماید.
نگره ی انتقادی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"از رویکردهای اندیشه در زمینه آموزش و پرورش در دهه های گذشته که در ایران کمتر بدان نگریسته شده، پرورش انتقادی است. این رویکرد که بیشتر از دهه 80 در کانون نگرش اندیشه مندان بوده، برگرفته از نگره انتقادی یا مکتب فرانکفورت است. در این دیدگاه، پرورش وابسته به دگرگونی های اجتماعی و سیاسی دانسته شده است و از این رو، در آن برنامه های درسی بر بررسی های اجتماعی و سیاسی پایه گذاری می شود. نگره انتقادی آموزش و پرورش، بی طرفی دانش را نمی پذیرد و طرح انتقادی مسایل را در مدرسه ها، آشکار سازنده پیوند قدرت و دانش، و پی آمدهای آن می داند.
پرورش انتقادی که در سال های گذشته بسیاری از آموزش گران و به ویژه رنگین پوستان بدان نگاهی ویژه داشته اند، برآیند نگره پردازی برخی از اندیشه مندان و فیلسوفان انتقادی در کشورهای گوناگون، به ویژه اروپا و امریکا است. این نوشتار، در کنار روشن ساختن پرورش انتقادی، به بررسی پرورش رهایی بخش فریره، پرورش بنیادی ژیرو، و پرورش انقلابی مک لارن می پردازد. هم چنین، چالش هایی که آموزش گران انتقادی در دوران جهانی شدن با آن رو به رو اند بررسی و این دیدگاه به کوتاهی ارزیابی می شود.
"
بررسی دیدگاه های فلسفی در باره نسبت فناوری اطلاعات و تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"فناوری اطلاعات همچون آخرین دستاورد فناورانه، با توجه به حضور گسترده در تعلیم و تربیت همانند سایر جنبه ها و رویدادهای تعلیم و تربیت، نیازمند پرسش خردمندانه یا فلسفی است. در این پژوهش دیدگاههای گوناگون فلسفی درباره فناوری اطلاعات در حوزه تعلیم و تربیت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و با توجه به شباهتها و تفاوتهایی که در مبانی نظری این دیدگاهها وجود دارد، به سه گروه تقسیم شده اند.
دیدگاه نخست یعنی مدرنیزم، فناوری اطلاعات را وسیله فکر آدمی می داند که به سبب نگاه مشتاقانه و آرمانی به فناوری، در این مقاله به این دیدگاه لقب نگاه ""رؤیایی"" داده شده است. دیدگاه انتقادی در تقابل با دیدگاه مدرنیزم و با نظر به مشکلات ناشی از بی طرفی ارزشی این دیدگاه در به کارگیری فناوری اطلاعات شکل گرفته است. دیدگاه مذکور به بررسی و تحلیل پیامدهای منفی و مخرب فناوری اطلاعات می پردازد و معتقد است که نگاه مدرنیزم به فناوری اطلاعات نادرست و تأسف بار است. از این رو به آن لقب نگاه "" تراژیک"" داده شده است. دیدگاه پست مدرنیزم با درنوردیدن مرزهای سنتی، فراسوی ساختارهای ثابت و تقسیم بندیهایی چون سوژه و ابژه، جنسیت، طبقه اجتماعی و نژاد می رود و برای این منظور از شیوه هایی چون تفسیر مدد می گیرد. به همین دلیل در این مقاله به آن لقب نگاه ""دگرگونی"" داده شده است. به نظر می رسد دیدگاهها در روندی تکاملی شکل گرفته اند، اما حتی نگاه ""دگرگونی"" نیز به تنهایی راهگشا نیست؛ از این رو در با هم نگری و در پیش گرفتن الگوی چرخه ای مرکب به دیدگاهها (به جای الگوی خطی تکاملی) استلزاماتی برای سیاستگذاری و طراحی فناوری اطلاعات در آموزش پیشنهاد شده است.
"
عاملیت آدمی از دیدگاه ریچارد رورتی و پیامدهای آن در تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" انسان، موضوع تربیت است و هرگونه طرحی به منظور تربیت وی مسبوق به نگاه انسان شناختی ویژه ای است. پژوهش حاضر، در پی دستیابی به نگاهی متناسب با شرایط پیچیده اجتماعی امروز، از دریچه عاملیت آدمی به بررسی دیدگاه نو عمل گرای ریچارد رورتی می پردازد و پس از بررسی مبانی نظری، دلالت های تربیتی متناظر آنها را استنباط می کند. دیدگاه نو عمل گرایی که گونه تصحیح یافته عمل گرایی است، بر عمل آدمی تاکید ویژه دارد و عاملیت وی را به منزله مولفه محوری نظریات خویش در نظر می گیرد.
هدف تربیت اجتماعی منتج از این دیدگاه، تبدیل فرد به موجودی فعال است که در عین همراهی با جامعه می تواند خلاف باورهای متعارف حرکت کند. راه حل های بدیع ارایه کند و عاملیت خویش را در جامعه به منصه ظهور برساند. در اینجا در بررسی آرای فلسفی رورتی و نیز اصول تربیتی منتج از آن، علیه نگاه ارگانیک و عاملیت کور مطرح در نظریه وی استدلال شده است که در نظر نگرفتن اراده مستقل از عوامل بیرونی در آدمی و تقلیل آن به ارگانیسم سبب نادیده گرفتن اختیار و انتخاب او و فرو کاستن آن به حیوانی باهوش می شود. و منزلت وی را خدشه دار می کند. همچنین مقدر نبودن عالم در دیدگاه رورتی، سبب ایجاد حس وحشت و اضطراب در آدمی می شود و قدرت عمل را از او سلب می کند. سرانجام، خلاف تاریخی نگری افراطی رورتی استدلال شده است که این مساله نیز سبب پوچی و بی هدفی آدمی در اعصار مختلف شده، جهت و هدف اساسی حرکت وی را مورد تردید قرار می دهد و نوعی تشتت و پراکندگی در او به وجود می آورد. بنابراین همه اصول و نتایج مترتب بر این ادعاها نیز باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. همچنین در بخش آرای تربیتی، عملی بودن روش ها از جمله مزیت های مهمی است که در نظریات رورتی مشاهده می شود. در عین حال که گسست در امر تربیت که بر اثر تفکیک دو مرحله اجتماعی کردن و تفرد به وجود می آید، عدم تعیین معیاری برای سنجش کارآمدی واژگان نهایی و نیز تهی بودن فردیت رشد یافته با روش های تربیتی رورتی نیز از جمله انتقادات وارد به شمار می روند.
"