فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
275 - 286
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل مهم توجه به تصحیح متون فارسی، وجود گنجینه ی واژگانی محفوظ در این دست نویس ها است و تأکید بر اهلیت در ورود به این عرصه، به دلیل اهمیت شناختن راه و روش صحیح این کار است. در بسیاری از دست نویس های موجود زبان فارسی، به دلیل خطای کاتبان، کم دانشی و اعمال سلیقه ی متعمدانه ی آن ها در تغییر و جایگزین کردن کلمات مهجور، بخشی از واژگان محفوظ در این متون دستخوش تغییر و فراموشی شده اند. آشنایی با شیوه ی درست برخورد با این متن ها به پژوهشگران این امکان را می دهد که بخشی از این واژگان کهن را که از بلای تصحیف، تحریف و تغییر چنان کاتبانی جان به در برده اند، بازیابی و معرفی کنند و آن را به گنجین ه ی واژگان ی زبان فارسی بیفزایند. این مقاله به تغییر صورت یکی از این واژگان در متن گرشاسب نامه اسدی طوسی خواهد پرداخت و نشان خواهد داد چگونه صورت تحریف شده ی یک کلمه در درازنای زمان در متن پذیرفته می شود و فرهنگ نویسان از طریق متن، صورت محرف آن کلمه وارد فرهنگ ها می کنند و با توجه به بافت متن برای آن معنایی ساخته می گردد و صورت اصلی کلمه به دست فراموشی سپرده می شود.
Le Rôle et la Manifestation de l'Archétype de l'Anima dans les Poèmes d'Ahmad Shamlou(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La femme et la féminité en tant qu'incarnation de la fertilité ont toujours joué un rôle décisif dans les mythes, les religions et les formes primitives de la vie humaine; cette catégorie présente dans la littérature persane sous la forme du culte de la déesse des femmes iraniennes, dont la plus célèbre est l’archétype d’Anahita. Selon Jung, la représentation subconsciente de cet archétype est due à la manifestation de l'anima. Anima est en fait l'aspect féminin de subconscient d'un homme qui provient de l'inconscient collectif. Cette recherche se donne pour tâche de familiariser le lecteur avec la théorie des archétypes de Jung, en particulier l'archétype de l’anima dans les poèmes de Shamlou. Donc, nous analyserons d’abord la totalité des théories de Jung sur la féminité et les archétypes, puis nous examinerons la fonction de l'anima dans les poèmes de Shamlou. En considérant des conditions sociales, culturelles, la personnalité et la vie du poète, la question que se pose cette étude est de savoir comment et dans quelle mesure l’archétype de l’anima est utilisé dans les poèmes de Shamlou et quelles sont les différentes formes de l’archétype de la féminité et ses aspects positifs et négatifs dans ses poèmes.
نقد اسطوره ای تذکره های عرفانی مناقب العارفین، معدن الدرر، فردوس المرشدیه و صفوه الصفا براساس نظریه جرج فریزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره شناسی تلاشی برای شناخت ریشه های کهن و قوی بنیاد فرهنگ مردم است. در این پژوهش به روش توصیفی تطبیقی تکرار و بازتاب آیین های اساطیری در جامه ای نو به صورت اعمال و مناسک عرفانی بررسی می شود. تمرکز برای این بررسی بر چهار تذکره عرفانی مناقب العارفین، معدن الدرر، فردوس المرشدیه و صفوه الصفا با استفاده از نظریه جیمز فریزر است. رسم سپردن بدن به نیش گزندگان مراسم دینی و آیینی است که در رازآموزی و تشرف، جنبه اسطوره ای دارد. عارفان مانند انسان خدایانِ متون اسطوره ای با تسخیر نیروهای طبیعت، باران می بارانند و در نقش انسانِ بلاگردان، بار گناهان، بلایا و محنت های عموم مردم را به دوش می کشند. مراسم وفات عارفان نیز برپایه دیدگاه فریزر با چرخه طبیعت مطابقت دارد و روح ملکوتی آنها در وجود فردِ زنده مجسم می شود. واژگان در زبان رمزی عارفان براساس افسون هومیوپاتیک سبب تداعی معانی مشابه دیگر می شود. بنابر افسون واگیردار نیز پاره های جداشده از وجود عارفان مانند آب دهان، تار مو، تبرک، جامه و خرقه و امثال اینها از راه دور اثر همدلانه را به هم انتقال می دهند و عارف می تواند با اینها اراده خود را در شفای مریض یا پیروزی در جنگ تحمیل کند. همچنین براساس این نظریه، ازجمله دلایل پرهیز اهل عرفان از خوردن گوشت آن است که تصور می شود زیان ها و حالات نامطلوبی در خوراک ها وجود دارد و خوردن آن باعث می شود این زیان ها دامنگیر افراد شود.
بازخوانی انتقادی شروح آثار خاقانی و نظامی با تکیه بر برخی از اصطلاحات بازی های نرد و شطرنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون برجسته نظم و نثر کهن فارسیْ بخشی از میراث فرهنگی ایران را تشکیل می دهد. آشنایی با جنبه های مختلف این بخش از میراث فرهنگی، در گرو دسترسی به اَشکال و شرح های معتبر و بدون تحریف و یا کم تحریف آن متون است؛ در مقابل، مراجعه به نسخه ها و شرح های نامعتبری از این آثار، به فاصله گیری از شکل اصیل آنها و بیگانگی با مظاهری از میراث فرهنگی خواهد انجامید. آثار خاقانی و نظامی ازجمله این متون است که پژوهشگران مختلفی کوشیده اند گامی برای گشودن گره های لفظی و معنایی و... آنها بردارند که گاهی موفق بوده و گاهی به خطا رفته اند. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر استقراء، به خوانش انتقادی برخی از شروح اشعار خاقانی و نظامی با محوریّت اصطلاحات بازی های شطرنج و نرد و متعلّقات آن پرداخته می شود؛ همچنین از مطالب بحث شده، شرح مقرون به صواب ارائه خواهد شد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که برخی از شارحان در رویارویی با ترکیبات و اصطلاحات این دو بازی، یا چشم بسته گذشته اند و یا متوجه اصل مسئله نشده و درنهایت برداشت های غیرموجّهی داشته اند. نگرش نویسندگان، بازخوانی انتقادی این شروح است؛ به همین سبب از نشان دادن وجوه نامتناسب و توجیه ناپذیرِ برداشت های صورت گرفته در این شرح ها ناگزیر بوده ایم.
ضرورت تصحیح مجدّد دیوان جلال طبیب شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلال الدین احمد بن یوسف معروف به جلال طبیب شیرازی از پزشکان و شاعران قرن هشتم هجری قمری است. او پزشک مخصوص شاه شجاع بود و از او در تذکره هایی مانند سفینه خوشگو، تذکره الشعرای دولتشاه سمرقندی و عرفات العاشقین و عرصات العارفین سخن رفته است. دیوان جلال در سال 1389 به تصحیح و مقدمه نصرالله پورجوادی در 358 صفحه به همراه رساله جواهرالبحور به چاپ رسید. در این مقاله ابتدا به معرفی مختصر این شاعر و متن مصحَّح پورجوادی از دیوان او پرداخته می شود؛ همچنین نسخه نویافته کتابخانه سلیمانیه ترکیه معرفی خواهد شد؛ سپس برخی از اشتباه خوانی ها، غلط ها و افتادگی های متنِ مصحّح پورجوادی در مقایسه و مقابله با نسخه کتابخانه ترکیه برشمرده می شود و یادآوری خواهد شد که مجموعه ای از شعرهای عربی جلال طبیب و غزل های فارسی او و مثنوی فارس نامه در متن مصحّح نصرالله پورجوادی نیامده است. پس از مقایسه و مقابله متن چاپی با نسخه سلیمانیه ترکیه، ترجیح و برتری این نسخه بر نسخه اساس پورجوادی کاملاً آشکار شد. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و مطالعه موردی انجام شد. در پایان پیشنهاد می شود بار دیگر دیوان جلال طبیب شیرازی با استفاده از نسخه نویافته کتابخانه سلیمانیه ترکیه و مقابله با نسخه های دیگر تصحیح شود تا هم اشتباهات و نقص های چاپ موجود رفع گردد و هم نسخه ای پیراسته تر و کامل تر به دست آید.
پیشنهاد هایی درباره تصحیح منظومه شاهنامه اسدی (زرّین قبانامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی «محب و محبوب» منظومه ای است که شاعری به نام اختیار در سال 830 قمری آن را در نوع ادبی ده نامه به نظم درآورده است. این منظومه به ماجرای عشق شاهزاده ای به نام محب می پردازد که در خواب، دختری زیبارو به نام محبوب را می بیند و شیفته او می شود. شاعر در قالب روایتی منسجم و با بیانی هنرمندانه، از عشق آتشین محب به محبوب به ویژه در قالب نامه های عاشقانه سخن می گوید. این نوع ادبی در تاریخ ادب فارسی با ساختاری مشخص رواج داشت؛ اما ده نامه اختیار ساختاری نسبتاً متفاوت دارد و نیز طولانی تر از ده نامه یا حتی سی نامه های دیگر است. این مثنوی براساس یک نسخه ناقص که در کتابخانه توبینگن برلین نگهداری می شود، پیشتر چاپ شده است؛ اما یک نسخه دیگر از این منظومه در کتابخانه عاطف افندی (ترکیه) نگهداری می شود که هم کامل است و هم صحّت بیشتری دارد. نگارندگان در این مقاله ضمن معرفی نسخه عاطف افندی و مقایسه ضبط های نسخه یادشده با نسخه چاپ شده (و نیز نسخه اساس مصحّح) و ذکر ضبط های برتر نسخه عاطف افندی، ابیات تازه مندرج در آن را نقل کرده اند. با مقایسه دو نسخه مشخص می شود که برای تصحیح این منظومه، حتماً می بایست از نسخه عاطف افندی استفاده می شد؛ اما با اینکه این دست نویس پیشتر در فهرست کتابخانه مذکور معرفی شده، در دسترس مصحّح نبوده و ازاین رو منظومه ناقص چاپ شده است.
بازتاب فرهنگ و زبان فارسی در شعر محمود سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
25 - 41
حوزه های تخصصی:
ادب فارسی و عربی در طول دوران های تاریخی به علت ارتباط مستقیم قوم ایرانی و عرب، تعامل بسیار نزدیکی با یکدیگر داشته اند. تأثیرپذیری شاعران ایرانی و عرب از فرهنگ و ادب یکدیگر از جلوه های بارز این تعامل است. محمود سامی البارودی شاعر معاصر مصری، یکی از شاعرانی است که تحت تأثیر این تعامل، تأثیرات بسیاری از فرهنگ و ادب فارسی پذیرفته است. وی در پاره ای از اشعارش، علاوه بر تأثیر پذیری از افکار و اندیشه های شاعران بزرگی چون، حافظ و خیام از واژه های فارسی نیز بسیار استفاده کرده و به ذکر نام شخصیّت ها و اماکن ایرانی پرداخته است. این پژوهش از رهگذر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی واژگان، شخصیّت ها و اماکن ایرانی و همچنین تأثیرپذیری بارودی از شاعرانی چون، حافظ و خیام می پردازد. بیشتر واژه های فارسی مورد استفاده بارودی، واژه های کهن و قدیمی هستند که امروزه کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. بارودی به آن دسته از شهرها و اماکن ایرانی پرداخته که شاعران پیش از وی نیز آن را توصیف کرده اند. ایشان در ذکر نام شخصیّت های ایرانی نیز به شخصیّت های باستانی و کهن توجه بیشتری نموده است.
نقد و بررسی برخی از ابهامات تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
224 - 246
حوزه های تخصصی:
یکی از موثق ترین منابع مطالعه عهد مغول، «تاریخ جهانگشای جوینی» است که هم از نظر ادبی و هم از نظر تاریخی، اثری سترگ و درخور توجه است. با اینکه تاکنون شرح ها و تعلیقات متعددی درباره این اثر سترگ نوشته و سعی شده که گره از فروبستگی ها و ابهامات آن گشوده شود، اما هنوز به نظر می رسد که برخی از عبارات، آنچنان که بایسته است، شرح و تبیین نشده و برخی از دیدگاه های شارحان محترم با بافتار متن ناسازوار است. از این رو، در این جستار کوشش شده که با روشی توصیفی تحلیلی -با توجه به قراین درون متنی و برون متنی- برخی از عبارات تاریخ جهانگشا بازبینی و معنایی درخورتر ارائه شود؛ چنانکه عبارات «باد بر کسی جستن»، «خیمه به صحرا زدن»، «قواد»، «از راه تهتّک در کشتی نشستن»، «از تمکن رجوم بر هجوم امتناع نمودن»، «اندیشه داشتن»، «لعل ممسوح»، «مستدفئی»، «حشر»، «نفار»، «صادر و وارد»، «ابنه»، «براز»، «فرا آب دادن» و موارد دیگر در این جستار تشریح شده است.
نقدی بر ترجمه ابراهیم امین الشواربی از غزل دهم حافظ بر اساس نگره بازنویسانه لِفِوِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
166 - 185
حوزه های تخصصی:
ابراهیم امین الشواربی مصری، نخستین مترجم عربی است که به گستره ترجمه غزلیات حافظ گام نهاد و با «أغانی شیراز، غزلیات حافظ الشیرازی» بلندآوازه گردید. این اثر منثور که در ترجمه برخی غزلیات همچون غزل دهم، سرایشی منظوم نیز به همراه دارد، متأثر از محدودیت هایی است که آندره لِفِوِر ترجمه پژوه در نگره بازنویسی خود مطرح می کند. وی در این نگره، ترجمه را نوعی بازنویسی می داند که محدودیت های برون سیستمی و درون سیستمی؛ ایدئولوژی و سبک ادبی در آن مؤثر است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی می کوشد ترجمه عربی منظوم و منثور شواربی از غزل دهم حافظ را در سایه محدودیت های مورد نظر لفور بررسی نماید. برآیند پایانی این پژوهش، از یک سو نمایش تأثیر محدودیت ایدئولوژی لفور در ترجمه شواربی است آن هم با نگرش عارفانه وی در بازنویسی این غزل و معادل سازی نمادهای خانقاهی؛ «پیر»، «میخانه»، «خرابات» و «خانه خمّار» و از سویی دیگر، بیانگر محدودیت سبک ادبی است که شواربی را به بازنویسی مفهومی و دست کاری شده در آوا، موسیقی و صنایع ادبی می کشاند. نمودهای نگره لفور را می توان در بازنویسی شواربی به شکل ترجمه جداگانه منظوم و منثور، افزایش و کاهش برخی واژگان، وارونه سازی در کاربرد ساختارها، شکل و جنس ضمایر و وارونه سازی در تخلص یا حذف آن دید. شواربی در بازنویسی خود هم متأثر از محدودیت های یادشده است و هم با گزینش استراتژی هایی ویژه، عاملی کنترل گر جلوه می نماید.
Becoming Legend in Richard Matheson’s I Am Legend: The Semiotic Last Resort for Survival(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In Richard Matheson’s I Am Legend (1954), vampires and the protagonist are regarded as the incumbents of legend-based subject positions respectively. This full circle and chiasmastic changeability in the incumbency of legend-based subject positions have been read through several postcolonial and racial critical paradigms. The present study, while acknowledging the merit of these readings, puts the changeable incumbencies of legend-based subject positions of this novel within Julia Kristeva’s critical conceptualization of chora. Such a reading acknowledges the repressive features of becoming a legend in symbolic order of signification, and at the same time, bespeaks the eruptive and threatening inklings of the semiotic and irrepresentable aspects of becoming a legend for such orders. The reading also manages to distance itself from those studies and analyses which see in legends some transcendental or holy teleology. This study argues that it is the very irrepresentable but materialistic and heterogeneous developments in the process of legend formation which make the incumbencies of legends motile, semiotically enabling and eruptive, and overall choric. In the novel’s post-apocalyptic, always-changing and chaotic world, becoming a legend can ensure one’s symbolically irrepresentable but semiotically perpetual survival.
Dialogue Between Nature and Human in Margaret Atwood’s Alias Grace(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
127 - 141
حوزه های تخصصی:
This article will portray Atwood’s Alias Grace (1996) from an Eco-critical viewpoint. The real concern of eco-criticism is to create an eco-literary discourse to produce an interactive approach between the language of nature and the literary language. Likewise, Gregory Garrard explored a different way between humans and environment in the area of cultural spheres in his article in 2016. Garrard wrote a well-known book, Eco-criticism, in 2004 and explored concepts of this approach like: pollution, wilderness, dwelling, animals, and the earth. This type of awareness in literature is significant because of both the current environmental crisis and possible disasters in the future. As such, nature signifies a metaphor for life in the environment. Apart from that, a rural landscape has a profound impact not only on characters, but also on humans the world over. Meanwhile, Atwood followed a creative path which identifies environmental crisis as a modern problem with eccentric human nature as a key element in global ecological concerns. Hence, the main purpose of the current article is looking for a close relationship between humans and nature in the literature which has been ignored in many criticisms. Finding enough harmony with nature will be a plausible result of it.
The Efficacy of Two Teaching Methods on Minimizing the Grammatical Errors in Translating Persian Sentences into English(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
191 - 210
حوزه های تخصصی:
This study deals with spotting the grammatical errors committed by the Iranian students majoring in English translation while translating the Persian sentences into English and investigating the effect of two teaching methods, including Grammar-Translation Method (GTM) and Communicative Language Teaching Method (CLT), on minimizing these errors. For this purpose, the grammatical errors in the translation of thirty students were identified. These errors were analyzed and classified according to Keshavarz’s model of error analysis. The students were divided into two groups; the first group received the learning materials based on GTM, and in the second group CLT was applied. Afterward, a test which included English sentences extracted from Modern English 1 and 2 was designed based on the errors taken from the corpus compiled by the students’ translations. Then the frequency of the errors in both groups were analyzed by SPSS software to determine the significance of using these methods on minimizing the grammatical errors made by the students in their translations into English. To determine the level of significance, the probability value was calculated for raw errors, GTM and CLT errors. The analysis of Pearson correlation showed that both methods had their significance; however, the communicative method proved to be slightly more effective than the other. Undoubtedly, this does not mean to underestimate the efficacy of grammar translation method since it seems that it plays a complementary role in teaching environment, and achieving better pedagogical results cannot be prescribed on a single method.
بررسی اشتراکات ساختاری داستان ضحاک شاهنامه با حکایت «شیر و خرگوش» کلیله ودمنه و داستان هندی «بهیم سین و باکه» مهابهاراتا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حضور حیوانات در زندگی انسان باعث شده که این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت اندیشه های انسان قرار گیرد. کلیله ودمنه یکی از آثاری است که حیوانات در آن ایفای نقش کرده اند. با توجه به فرهنگ غنی و سابقه تمدن کهن، ایران و هند، اسطوره های یکسان با بن مایه اصلی مشترک در این دو فرهنگ دیده می شود. اسطوره ها نه تنها ازلحاظ محتوا، ازلحاظ ساختار نیز با یکدیگر شباهت بسیار دارند. در این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای، ریشه ها و نمادهای مشترک در داستان ضحاک با حکایت «شیر و خرگوش» کلیله ودمنه و «بهیم سین و باکه» مهابهاراتا ازنظر اسطوره شناسی مقایسه و موارد مشترک مورد تحلیل و رمزگشایی قرارگرفته است. در این مقاله، ریشه های حکایت «شیر و خرگوش» با حکایت بهیما و باکه (مهابهاراته) و فریدون و ضحاک (شاهنامه) در اساطیر هندی و ایرانی جستجو و مورد تحلیل و رمزگشایی قرارگرفته است. وجه تشابه آن ها در این است که یک ظالم قدرتمند (پادشاه یا دیو)، برای سیر کردن خود هرروز عده ای از ساکنان (شهر/ جنگل) را می کشد؛ ساکنان شهر/ جنگل، هرروز یک یا دو نفر را برای او می فرستند تا به دیگران آسیب نرساند و سرانجام یکی از طعمه های ظالم موجب مرگ و نابودی او می شود.
متن پژوهی و قصه شناسی داستان ملک جمشید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
داستان «ملک جمشید، طلسم آصف و حمام بلور» یکی از داستان های عامیانه فارسی و رایج در عصر قاجار و کتابی از آخرین بازماندگان سنت افسانه سرایی ایرانی اثر نقیب الممالک است. ازجمله نوادر قصه های عامه است که مؤلف دارد. نویسنده این کتاب، همان پردازنده «امیرارسلان» معروف است که به دلیل شهرت «امیرارسلان»، داستان «ملک جمشید» کمتر شناخته شده است. هدف این مقاله آشنایی اهل ادب با این داستان کمتر شناخته شده و بررسی ابعاد ادبی و اجتماعی و متن شناسی اثر است؛ بنابراین کوشش می شود به روش توصیفی-تحلیلی ضمن معرفی قصه و پردازنده داستان، محمدعلی شیرازی معروف به نقیب الممالک، و معرفینسخه ها و چاپ ها و گزارش داستان از سه منظر به قصه شناسی این اثر پرداخته شود: اول جنبه های زبانی و ادبی، دوم جنبه های داستانی و بن مایه های قصه و سوم جنبه های اجتماعی. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و دستاورد آن به لحاظ زبانی و ادبی بیانگر اینست که نثر کتاب روان، ساده، شیرین و نزدیک به زبان محاوره است و واژگان، کنایات و ترکیبات عامیانه به فراوانی کاربرد دارد. تشبیه ابزار اصلی نویسنده در توصیفات و بیان ادبی و اغلب برآمده از سنت های ادبی و تکراری اند. حوادث اصلی داستان بر محور جنگ، عشق و بازگشت به سرزمین پدری شکل می گیرد. حوادث داستان همگی از بن مایه های رایج افسانه هاست. برخی آداب و رسوم مربوط به جنبه های گوناگون زندگی، حکومت و جنگ را در خلال داستان می توان یافت که بازتابنده آداب و رسوم زمانه است و برخی از پیشه های مورد اشاره در داستان، امروزه یا وجود ندارند یا تغییر نام داده اند.
مقایسه ساختاری عاشقانه های زرین قبانامه و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تقسیم بندی انواع ادبی اگرچه بعضی متون در زمره ادب حماسی قرار می گیرند، امّا گاه از جنبه های غنایی نیز خالی نیستند و چه بسا بخش های غنایی این گونه آثار در کلیت داستان، نقشی کلیدی دارند؛ مانند داستان های عاشقانه شاهنامه فردوسی که بر اساس نظر محققان، ساختاری ویژه و متفاوت با داستان های عاشقانه غیر حماسی دارد. در این تحقیق با روش تحلیل سنجشی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، ویژگی ها و ساختار داستان های عاشقانه زرین قبانامه که در واقع نوعی داستان شهسواری و پهلوانی است، با موارد مشابه در شاهنامه فردوسی، مقایسه می شود تا به این سوال اصلی پاسخ داده شود که با وجود تشابهات احتمالی، چه تفاوت هایی در ساختار این گونه داستان ها وجود دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که داستان های عاشقانه زرین قبا نامه، اگرچه در موضوع شروع داستان با شکار، دیگرتباری معشوق و استقلال دختر در تصمیم گیری برای ازدواج، با عاشقانه های شاهنامه شباهت هایی دارد، اما در نحوه آشنایی و عاشقی، شخصیت یاریگر، اظهار خاکساری و ... با آن متفاوت است که شاید به دلیل تفاوت بنیادین داستان های حماسی و داستان های عیاری و پهلوانی باشد.
بررسی ساختاری مضمون عدل در قصاید مدحی (از آغاز تا قرن ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
97 - 114
حوزه های تخصصی:
مضمون سازی با موضوعات مرتبط با فضایل ممدوح، از مواردی بوده که همواره، دستاویز شاعرانِ مداح، برای ستایشِ ممدوح قرار می گرفته است. مداحان درباری با یکدیگر در رقابت بوده اند تا اوصاف ممدوح را در پوششِ بدیع ترین مضامین جلوه دهند. از موضوعات بسیار مهمِ مدح در مضمون سازی، خصوصیت عدل ممدوح بوده است. در مقاله حاضر، کوشش شده است تا با تحلیلِ ساختاری مضمون عدل، اجزا و عناصرِ مورد استفاده، نوآوری و شیوه هایِ مضمون پردازی در خصوصِ عدلِ ممدوح در قصاید مدحی ده تن از چهره های شاخص مداح از آغاز تا قرن ششم هجری مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که مضمون عدل در دوره سامانی و غزنوی، روساختی ساده و طبیعی دارد اما در عصر سلجوقی مضمون عدل پیچیده و پر از تصاویر ذهنی است. در زیرساخت مضمون عدل با دو نوع مضمون مواجه می شویم؛ نخست مضامینی که بین عصر سامانی و غزنوی و عصر سلجوقی مشترک است. مضامینی از قبیل قیاس عدل ممدوح با شخصیت های تاریخی و نمود عدالت ممدوح در بین جانوران؛ دوم مضامینی که منحصر به عصر سلجوقی است، از جمله: ایجاد الفت بین طبایع متضاد و تسری عدل ممدوح در بین روابط پدیده ها.
روایت پنهان در شعر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
193 - 214
حوزه های تخصصی:
در جستار حاضر، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل و توصیف داده ها، به این پرسش اصلی پاسخ داده شده که در شعر قیصر امین پور، «روایت پنهان» چیست؟ چگونه شکل می گیرد؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ از دیرباز شاعران به کمک نظم داستان هایی را روایت کرده اند. با این حال روش استفاده همه شاعران از روایت مانند هم نیست. برخی شاعران داستان هایی منظوم می سرایند که تفاوت اصلی آن ها با داستان های منثور تنها در رعایت نظم عروضی است. بعضی دیگر، هم چون قیصر امین پور، به روایت و عناصر سازنده آن رویکردی عمیق تر دارند. شعرهای روایی امین پور از تعریف یک قصّه به «نظم» عبور می کنند. وی روایت را به صورت ساده و آشکارا پیش روی مخاطب نمی گذارد، بلکه آن را چنان در بافت و خصوصیّات شاعرانه متن می گنجاند که این «روایت پنهان» و کارکرد هر یک از عناصر آن جز از طریق تجزیه و تحلیل دقیق متن مشخّص نمی شود. وی با به کارگیری خلّاق ویژگی های روایی و حل کردن روایت در شعر به دنبال افزایش تأثیربخشی بر مخاطب است. نشانه هایی که امین پور از روایی بودن متن به جا می گذارد، خواننده را وامی دارد تا در پی کشف جزییّات قصّه براید. این تلاش فکری و تأخیر در کشف روایت پنهان شده در شعر موجب لذّت مضاعف او می شود.
درد بر گرفتن؛ بازتاب آیینی اسطوره ای در متون عرفانی نقشبندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
179 - 210
حوزه های تخصصی:
یکی از خوارق عاداتی که در متون متصوفه به چشم می خورد شفابخشی است که به گونه های متفاوتی بروز و ظهور یافته است. در این میان به نظر می رسد مقوله درد برگرفتن یا به تعبیر شاعرانه آن درد برچیدن، بازمانده آیین و رسمی اسطوره ای است که اسطوره شناسان، از آن با عنوان بلاگردانی یاد کرده اند. بلاگردان های اسطوره ای عمدتاً با هدف راندن بیماری، عوارض و آثار گناه، مصیبت، قحطی و خشکسالی و به طور کلی هر نوع شرّ از شخص یا مردم، عمل می کردند. یکی از این بلاگردان ها وقتی به کار می آمده که می خواستند بیماری یا مرضی را از وجود بیمار بیرون برانند. بر این اساس، بلاگردان با پذیرش بیماری فرد مذکور به خود، موجب شفا یا بهبود آن شخص می شده است. این شیوه از شفابخشی در قالب نوعی کرامت عرفانی در برخی از متون متصوفه نیز دیده شده است. هدف از این پژوهش با شیوه تحلیلی توصیفی، بررسی کرامتِ درد برچیدن در متون عرفانی نقشبندیه و مقایسه آن با آیین های اسطوره ای است. در این پژوهش برخی نمونه ها از این رسم و آیین بررسی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که متون طریقت نقشبندیه بیشتر از سایر متون صوفیانه، از این باور اسطوره ای تأثیر پذیرفته است.
هخامنشیان در شاهنامه و روایات ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
89 - 122
حوزه های تخصصی:
از آن جا که اثری از هخامنشیان در شاهنامه و بالطبع در خدای نامه عصر ساسانی نیست، از ابتدای شکل گیری مطالعات بر دودمان ساسانی، همواره بحث بر این بوده که آیا ساسانیان از هخامنشیان آگاهی داشته اند یا خیر. برخی چون نولدکه، ممزن و یارشاطر نافی این آگاهی بوده اند و برخی دیگر چون فرای، شهبازی و زرین کوب با جدیت بر این یادسپاری تأکید دارند. برخی دیگر چون دریایی نیز با اخذ روی کردی میانه عقیده دارند که ساسانیان آگاهانه یاد هخامنشیان را نادیده گرفته اند تا خود را به کیانیان که دودمان کهن ایران شرقی بودند، نسبت دهند. برخی شواهد و مدارک نشان می دهد که ساسانیان نخستین یقیناً از وجود هخامنشیان آگاه بودند و خود را به آنان منتسب می کردند و ساسانیان پسین آگاهانه با دست برد در تاریخ و دگرگون سازی شخصیت ها با اهداف سیاسی و دینی، چهره های هخامنشی را بنابر صلاح دید خود تا حدودی دگرگون ساختند. بااین حال، هخامنشیان با گرفتن هویت و چهره ای جدید، در تاریخ نگاری ساسانی پابرجا ماندند و به دوران اسلامی راه یافتند. این تحریفات در تاریخ ایران کاملاً آگاهانه از سوی ساسانیان صورت گرفته است و اکنون می توان با بررسی شواهد به میزان و علت این دگرگونی ها پی برد. مقاله پیش رو در پی اثبات وجود چهره های برجسته هخامنشی چون کوروش و داریوش در تاریخ نگاری نوین ساسانی–اسلامی است. لذا مسأله اساسی پژوهش حاضر یافتن دلیل تحریف تاریخ هخامنشیان از سوی ساسانیان و بازیابی آثار وجود هخامنشیان در منابع دوران ساسانی است که نیازمند پژوهش در تاریخ فکری ساسانیان با روی کردی اندیشه گرایانه است.
کتابشناسی لالایی های ایرانی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۲
87 - 108
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل 347 کتاب، مقاله و پایان نامه در این موضوع است. در دسترس بودن چنین فهرستی می تواند در سازمان دهی، تدوین و تحلیل لالایی های ایرانی از منظرهای گوناگون چون زبانشناسی، ادبیات، جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه های تربیتی یاری رسان باشد. در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل 347 کتاب، مقاله و پایان نامه در این موضوع است. در دسترس بودن چنین فهرستی می تواند در سازمان دهی، تدوین و تحلیل لالایی های ایرانی از منظرهای گوناگون چون زبانشناسی، ادبیات، جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه های تربیتی یاری رسان باشد. در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل 347 کتاب، مقاله و پایان نامه در این موضوع است. در دسترس بودن چنین فهرستی می تواند در سازمان دهی، تدوین و تحلیل لالایی های ایرانی از منظرهای گوناگون چون زبانشناسی، ادبیات، جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه های تربیتی یاری رسان باشد. در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل 347 کتاب، مقاله و پایان نامه در این موضوع است. در دسترس بودن چنین فهرستی می تواند در سازمان دهی، تدوین و تحلیل لالایی های ایرانی از منظرهای گوناگون چون زبانشناسی، ادبیات، جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه های تربیتی یاری رسان باشد. در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل