فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
نگاره سرو یکی از پرکاربردترین درختان در نگارگری و ادبیات و هنر ایرانی است. این جایگاه وامدار پیشینه بسیار دیرینه و کهنی است که در متون اساطیری، دینی و عرفانی جهان ریشه دارد. معانی و مفاهیم نمادین نگاره ها را در فرهنگها و بسیاری از کتابهای موجود در زمینه نمادها می توان فهرست وار یافت، اما دو مقوله در این میان اغلب نادیده گرفته می شود: نخست رابطه همنشینی و جانشینی این نمادها و دوم نقش بافت موقعیت و فرهنگی که این نگاره ها در آن قرار دارند . در این تحقیق برآنیم نقش این مقوله ها را در فهم دلالتهای نمادین سرو در متون ادبی و نقوش موجود در ظروف، فرش و بناها بررسی کنیم. برای این منظور از مبحث رابطه همنشینی(Syntagmatic relationship) و جانشینی (paradigmatic relationship) در زبانشناسی که سوسور آن را مطرح ساخت کمک گرفته ایم. جهت فهم مدلولها و مفاهیم در مورد تک نگاره ها بافت موقعیت ( Contex of situation) را لحاظ نمودیم. بررسی ده ها نگاره نشان داد که سرو در رابطه همنشینی با انسان، خورشید و سیمرغ، درختان، حیوانات مفاهیمی چون راست قامتی، پاکدامنی، جاودانگی، قداست و سرسبزی، مقاومت را با خود دارد. همچنین نگاره سرو به تنهایی با توجه به بافت موقعیت مفاهیمی چون جاودانگی، سوگواری و مرگ و اتصال به آسمان را با خود دارد . این تحقیق چند رشته ای در حوزه زبانشناسی، ادبیات و هنرهای تجسمی و با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته و در پایان پیشنهاداتی در جهت درک بهتر مفهوم نگاره ها ارائه شده است.
نگرش ها و نگارش های تاریخی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صادق هدایت از مهم ترین چهره های جریان روشنفکری غربگرا در ایران سده بیستم و از مشهورترین داستان نویسان ایرانی به سبک مدرن است. در میان آثار متعدد او، نگارش های تاریخی دارای جایگاهی قابل توجه هستند و مهم تر از آن، نگرش های تاریخی این نگارنده که انگیزه و مایه نگارش بسیاری از آثار وی بوده است. این پژوهش کوشیده است تا ضمن ارائه تحلیلی از آثار دارای ارزش تاریخ نگارانه این نویسنده، درک تاریخ نگارانه و نگرش های تاریخی هدایت را مورد بازشناسی قرار دهد و درصدد یافتن پاسخ این پرسش ها است که تاریخ چه جایگاهی در آثار هدایت دارد؟ و مهم ترین مؤلفه ها در نگرش های تاریخی ایشان چیست؟ لذا این آثار در سه قالب اصلی درام های تاریخی و با مضمون سرخوردگی باستانی ایرانیان مقهور در برابر حملات غیر ایرانیان، تصحیح و برگردان متون تاریخی پهلوی از دوران ساسانی و آثاری با مضمون مردم شناسانه دسته بندی می شوند. شناخت تحلیلی این آثار که با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه مفهومی آثار ادبی وی فراهم آمده است، نشان می دهد که نگرش ملی گرایانه ناسیونالیستی، باستان گرایی و زرتشتی گرایی تاریخی و دشمنی نژادگرایانه با عناصر غیر ایرانی، عمده ترین مؤلفه های نگرش های تاریخی هدایت را تشکیل می دهند.
تحول معنایی عقل و عشق در شعر داستانی فارسی و برداشت امروزین (فردوسی، نظامی، مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل و عشق دو اسم معنا هستند و مثل اغلب اسامی معنا، مفهومی کشسان داشتهاند. فیلسوفان و عارفان و شاعرانِ حکیم هرکدام به نوعی در تعریف و تحدید حدود یا تعریض حدود آنها سخن گفتهاند. در قالب یک نگاه بین رشته ای، ادبیات از یک سو، فلسفه (و روان شناسی شناخت)، از سوی دیگر، این مقاله در قالب یک تحلیل محتوای مقایسه ای، سیر تحول معنایی این دو واژه را در شاهنامه، پنج گنج و مثنوی پی می گیرد و از دلیل تفاوت دو مقام گفتار و کردار در اقبال به آنها پرسش می کند. بنا بر آنچه یافته شد، فردوسی عقل و عشق را در معانی نزدیک به عرف عمومی کاربرد آنها به کار گرفته؛ نظامی عشق بشری و زمینی را در اعلی درجه آن توضیح و بازنمایی کرده است و اشارات اولیه و بسط نایافته ای هم به مفاهیمی چون «عقل کلی» و «عقل تحت هدایت وحی» داشته است؛ مولوی در این کار به شکلی شاخص شالوده شکن بوده و معانی معنوی و آیینی به کلی متفاوتی بر این مفاهیم حمل کرده که تا مرز اشتراک لفظی پیش رفته است. در قالب یک تناقض نما، تعابیر مولوی از عقل و عشق، تاحدی به دلیل روش غیراستدلالی آن و دشواری درک و سختی اجرا، در یک فضای گفتاری اشرافیت معنوی محدود شد و کاربرد عمومی و عملی این دو مفهوم به نگاه و نمادپردازی اعتدالی نظامی و به ویژه فردوسی نزدیک ماند؛ در حالی که از حیث اشتهار و احترام ماجرا برعکس این است.
بررسیِ نسبتِ تکوینِ شخصیت و چندصدایی با تکیه بر سال مرگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی داستان «سالمرگی» اصغرالهی از منظر تک صدایی و چندصدایی پرداخته است. بنیان نظری در این بررسی مبتنی بر دیدگاهی است که باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی طرح و تبیین کرده است. در ضمنِ مقاله نخست کوشش شده است تعریف دقیقی از تک آوایی و چندآوایی به دست داده شود و سپس اصول و موازینی که از خلال اثر باختین قابل دریافت است به منظور تبیین موضوع به کار گرفته و در نهایت رمان سالمرگی براساس آن ها بررسی و تحلیل شود. مقاله در کلیت خود می کوشد به پرسش های زیر پاسخ دهد: 1- براساس چه معیارهایی می توان رمانی را چندصدایی دانست؟ 2- چه نسبتی میان چندصدایی و تکوین شخصیت در رمان وجود دارد؟ 3- آیا داستان سالمرگی را می توان اثری چندصدایی تلقی کرد؟ و اگر چنین است کدام خصوصیات آن را در طراز چنین داستان هایی قرار داده است؟ نتایج مقاله نشان می دهند که رمان سالمرگی چند صدایی است و شخصیت های مستقلی که نسبت گفتگویی با هم دارند در داستان باعث این چند صدایی شده اند.
نقد مجموعه داستان «چشم سگ» از عالیه عطایی براساس مفهوم بیگانگی از ژولیا کریستوا (بررسی معضلات و دغدغه های مهاجران افغان در این مجموعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد مهاجرت یکی از زمینه های نقد پسااستعماری است که در جهان جدید با توجه به شیوع مهاجرت میان سرزمین های مختلف، توجه منتقدان ادبی و هنری را جلب کرده است. در این میان آراء ژولیا کریستوا اندیشمند و نظریه پرداز فرانسوی با توجه به استفاده از دست آوردهای دانش روان شناسی در تفسیر انتقادی مسائل مربوط به مهاجرت و مهاجران، جایگاه ویژه ای یافته است. کریستوا که در بررسی روان شناختی و اجتماعی پدیده مهاجرت از تعابیر «بیگانه درون»، «بیگانگی» و «آلوده انگاری» استفاده می کند، اصلی ترین دلیل طرد بیگانه از سوی ساکنان سرزمین میزبان را در عدم مواجهه صحیح آنان با بیگانه درون می داند. همچنین گسست پیوند مهاجران از سرزمین و زبان اجدادی، حسی از تعلیق در فضا و زمان را برای آنان رقم می زند که مانع از احساس تعلق به سرزمین جدید می شود. عالیه عطایی نویسنده ایرانی – افغانی ازجمله هنرمندانی است که در آثار خود مشکلات و دغدغه های مهاجران افغان را دستمایه داستان پردازی قرار می دهد. مجموعه داستان «چشم سگ» از این نویسنده، دربردارنده هفت داستان کوتاه با موضوع مهاجران عمدتاً افغانی است که به خوبی مشکلات و مسائل آنان را بازنمایی می کند. مقاله حاضر در پی آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی، داستان های این مجموعه را که برخی از آن ها توجه داوران جایزه های ادبی را هم به خود جلب کرده اند، از منظر نقد مهاجرت و بر پایه اندیشه های ژولیا کریستوا بررسی نماید. نتایج نشان می دهد که معضلات آلوده انگاشته شدن از سوی میزبان، عدم تعلق به سرزمین جدید، تعلیق در زمان، رجعت به دوران پرشکوه گذشته و ناکارآمدی لهجه سرزمین مادری، اصلی ترین مشکلات شخصیت های مهاجر در مجموعه داستان «چشم سگ» محسوب می شوند.
عقل جز نقد خیر و شر نکند شرح انتقادی چند بیت از حدیقه الحقیقه به همراه برخی غلطهای اعرابی و املایی تصحیح جناب دکتر محمدجعفر یاحقی و دکتر سید مهدی زرقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه عرفان و متون عرفانی، بخش مهمی از ادبیات فارسی را تشکیل می دهد. اما با توجه به فاصله زمانی قابل توجهی که دوران معاصر با دوران نگارش این دست آثار دارد، فهم و درک معنای برخی از این آثار برای ادب پژوهان و نیز دانشجویان با پیچیدگی ها و دشواری هایی گاه در خور تامل روبروست. از این رو شرح این آثار، امری است ضروری که البته از دید اهل ادب دور نمانده است. اما گاهی اوقات، خود این شروح نیز نیاز به اصلاحات و بازنگری دارند. از جمله آثاری که شروح متعدد و البته ناقصی بر آن نگاشته شده، کتاب حدیقه الحقیقه سنایی است که از منابع درسی دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی است. در پژوهش حاضر تلاش بر این است تا برخی نکات در خصوص برخی ابیات مشروح در کتاب «شرح حدیقه آقای دکتر یاحقی و آقای دکتر زرقانی» و نیز غلطهای اعراب گذاری و املایی که به نظر می رسد ایرادات و اصلاحاتی نیاز دارد، بیان شود تا دید روشن تر و کامل تری از این کتاب در اختیار دانشجویان و دانش پژوهان قرار گیرد.
مآخذ نویافته 75 رباعی از دیوان کبیر مولانا با تکیه بر نزهه المجالس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصحّح دیوان کبیر مولانا، استاد بدیع الزمان فروزانفر و صاحب نظران دیگر عقیده دارند که رباعیات مشترکی میان دیوان کبیر و منابع متقدم وجود دارد. با ردیابی رباعیات منسوب به مولانا در رباعیات گویندگان متقدم، می توان به گوشه ای از منابع مطالعاتی و سرچشمه های ذوقی و فکری مولانا دست یافت. یکی از مجموعه های رباعی بازمانده از قرن هفتم، نزههالمجالس است. این کتاب حاوی 4125 رباعی از سیصد شاعر فارسی زبان است. علاوه بر 40 رباعی مشترک بین دیوان کبیر و نزههالمجالس که محمد امین ریاحی، در پانوشت نزههالمجالس به آن اشاره کرده است، 75 رباعی دیگر از این مجموعه را در دیوان کبیر بازیافته ایم. سپس این رباعیات را در دواوین و متون ادبی متقدّم جستجو کرده، منابع نویافته دیگری را برای تعدادی از رباعیات مشترک به دست آورده ایم. از مجموع 115 رباعی مشترک نزهه المجالس و دیوان کبیر، در 65 مورد، نام سراینده رباعی مشخص است که از 38 شاعر به دیوان کبیر راه یافته اند. از این میان، سنایی با شش رباعی در صدر است. این رباعیات عیناً و بدون تغییر در دیوان کبیر وارد نشده اند؛ بلکه وجه مشترک آن ها، از شباهت در چهار مصراع تا شباهت در یک مصراع متغیر است.
افسانه صوفی ستیزی فقیهان (نگاهی تبارشناسانه به نزاع میان فقیهان و صوفیان در دروه قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر دوره زندیان، با بازگشت صوفیان نعمت اللهی به ایران، جریانی از نقد تصوف در ایران شکل می گیرد. این دوره که مصادف با قدرت گرفتنِ فقیهانِ اصولی در حوزه های فقهی شیعی، و نیز مقارنِ پیوند عالمانِ شیعی و حکومت قاجار، خاصه در دوره فتحعلی شاه است، تقابلی جدی میانِ فقهای شیعه و صوفیان ایجاد می کند. دیدگاه رایج در این زمینه، حاکی از اختلاف بر سر مسائل معرفت شناسانه است و دوری صوفیان از شریعت را عامل این اختلاف می داند. اما بررسی منابع تاریخی این فرض را زیرسوال می برد؛ چرا که اسنادِ تاریخی حاکی از وجود یکی از سلاسل صوفی، ذهبیان، است که فقها نزاعی باایشان نداشته اند و این درحالی است که مبانیِ معرفتیِ ذهبیان و نعمت اللهیان، تفاوتِ خاصی ندارد.در این پژوهش با استفاده از نظریه تبارشناسی فوکو، نشان دادیم که وراءِ این نزاع معرفت شناسانه، امری دیگر نهفته است و آن حضور در مرکز گفتمانِ سیاسیِ دوران است. در واقع مساله قدرت در تعیین چگونگی رفتارِ فقها و صوفیه با یکدیگر تأثیر بسیار مهمی داشته است. ذهبیه از آنجا که تمایلی به قدرت نداشتند، با ستیز فقیهان مواجه نگردیدند اما نعمت اللهیان که داعیه قدرت داشتند، به سرعت سرکوب گردیدند. ما این مقوله را با استفاده از مفهومِ قدرت در اندیشه فوکو تبیین کردیم.
بررسی برخی از خطاهای وحید دستگردی در شرح خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح مرحوم حسن وحید دستگردی بر خسرو و شیرین نظامی، از شروحی است که سالها مورد استفاده علاقه مندان به ادب پارسی و نیز کاوشگران آثار حکیم نظامی می باشد. این شرح نیز چون همه آثار مکتوب دیگر، عاری از خطا نمی باشد. نگارنده این مقاله کوشیده است تا به تبیین بعضی از این خطاها پرداخته و همّت خود را بر آن داشته تا در راستای سره کردن و پیراستگی بیش از پیش این منظومه گامی بردارد. در نقد این خطاها ابتدا بیت مورد بحث درج گردیده و پس از نقل مستقیم نظر شارح، به طور دقیق به خطاهای ایشان و ارائه معنای صحیح بیت اشاره رفته است. به نظر می آید خطاهای استاد وحید دستگردی در شرح ابیات، به دلایل ذیل صورت گرفته است: 1- خوانش غلط بعضی ابیات. 2- عدم توجّه به فضایی که بیت در آن قرار دارد. 3- متّکی بودن به قیاسات ذوقی در شرح برخی ابیات. 4- عدم التفات به ابیات مشابه با بیت مورد بحث در دیگر دواوین نظامی. 5- عدم توجّه به منابع بیشتر برای شرح پاره ای ابیات. 6- عدم دسترسی استاد به امکانات امروزین ما؛ از قبیل: اینترنت، موتورهای جستجو، نرم افزارهای ادبی، مقالات پر تعداد و متنوّع و امثالهم.
ناراستی و پنهان کاری شخصیت ها در داستان رستم و سهراب از منظر ادب تعلیمی
حوزه های تخصصی:
شاهنامه نامدارترین اثر حماسی ایران است. آثاری نظیر شاهنامه، در کنار روایت داستان های پهلوانی، با نشاندن هنجارها و ناهنجاری ها در مقابل هم، وظیفه تعلیم نیکی ها را نیز انجام می دهند. داستان نبرد رستم و سهراب اگر چه بخش کوچکی از شاهنامه است امّا از مشهورترین داستان های این کتاب است. این نوشتار، داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی را از منظر ادبیات تعلیمی و مبحث راستگویی، می نگرد. در یک نگاه گذرا و سرسری به داستان رستم و سهراب، با توجه به آغاز و پایان داستان، خواننده گمان می کند که فردوسی هم همانند تصوّر بسیاری از مردم آن روزگار، تقدیر را بدون نقش فعّال آدمی، مهم ترین عامل بروز فاجعه مرگ سهراب قلمداد می کند امّا با نگاهی دقیق تر به داستان به نظر می رسد که فردوسی، در چینش مکالمات اشخاص این داستان، نشان می دهد که همگی در پنهان کردن حقیقت، دست دارند و همین کارهای آن ها در وارونه نشان دادن حقایق دست به دست هم داده و به بروز فاجعه منتهی شده است.
بررسی دیدگاه عین القضات درباره شعر و بررسی اشعار فارسی آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب از سرآمدانِ روزگاران. از ویژگی های نوشته های او که سرشاراند از نکته سنجی های عرفانی، حکمی و ... و این پژوهش به بررسی آن ها پرداخته، یکی نیز اشعار فارسیی است که بیشتر بی نام گوینده و گاه با نام گوینده در جای جای سخنان او آمده و این ویژگی پی آمد دیدگاه ویژه ی او به شعر است. پرسش اصلی این پژوهش یکی دیدگاه ویژه یِ قاضی در باره ی شعر است و دیگر کیستی و چیستی شاعرانی که بیت هایی از آنان آورده. در پاسخ به این پرسش ها به شیوه ی کتابخانه ای نخست دیدگاه پیشرفته ی قاضی که شعر را آیینه ای می داند که هرکس خویشتن خویش را در آن می بیند، باز نموده ایم. دیدگاهی که با دیدگاه امروزیان درباره ی مرگ مؤلف و بی معنی بودن شعر همانند است، و سپس تا آن جا اسناد تاریخی یاری کرده اند، شاعرانی چون ابوالحسن بستی و یوسف عامری و احمد حمویه و واعظ سرخسی و ... را که قاضی ابیاتی از آنان آورده، شناسانده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که قاضی هم درباره ی شعر دیدگاهی پیشرفته داشته و هم نام و نمونه هایی از اشعار چند شاعر عارف سده های چهارم و پنجم را که جای دیگری نشانی از آن ها نیست، زنده نگه داشته.
بررسی تطبیقی الهی نامه و منطق الطیر عطار بر اساس سلسله مراتب نیازهای مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عطار تجربه والای عشق، خودیابی، خودشناسی و معرفت الهی را در کتاب های خود در اختیار همگان قرار داده است. او راه رسیدن به کمال را عبور از وادی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا می داند، او با خودشناسی و نشان دادن وجوه مختلف آدمی، کمال انسانی و رسیدن به سرچشمه عشق را برای انسا ن ها تضمین می کند. مزلو با تعیین سطوحی برای نیازهای آدمی در تلاش است تا انسان خود شکوفا را معرفی نماید. عطار می کوشد تا جام وجود را از می صافی لبریز کند و از جامعه خود نیز غافل نمی ماند، با توجه به بیان خواست های آدمی از زبان پرندگان در منطق الطیر و شاهزادگان الهی نامه، بررسی تحلیلی - تطبیقی نظریه نیازهای مزلو و دو کتاب الهی نامه و منطق الطیر پرده ای دیگر از علم و شخصیت عطار و را برای ما بازگو خواهد کرد. عطار پس از تجربه های خود و رسیدن به من برتر، جامعه خود را نیز آگاهانه به رشد هرچه بیشتر و همه جانبه تر فرا می خواند، مزلو نیز با مطالعه بر روی اشخاص موفق در پی یافتن مفهوم کمی برای انسان کامل است. اشعار عطار، نمودار عملی و نظری او در رشد نیازها است.
بررسی و تحلیل هویت انسان در سروده های سپیده کاشانی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان با توجه به شرایط زیستی و تاثیرپذیری اش از محیط و روی داده های سخت زندگی اجتماعی، به هویت خود شکل می دهد. این هویت زاده فردیت یافتگی و تقابل درون و بیرون اوست. تقابلی که در ازل از ناسازی خاک وجود او و روح الهی، به وجود آمده و خود ایجادگر تقابل های دیگر شده است، بنابراین انسان با گرایش به هر یک از این دو عنصر، سرنوشت خویش و سعادت و شقاوت خود را رقم می زند. او در مواجهه با بلایای سخت، بیش از شرایط عادی، ویژگی های ذاتی و اکتسابی را بروز می دهد. یکی از این رویدادهای تعیین کننده، جنگ است که بر انسان تحمیل می شود و او را بر سر دوراهی مقاومت یا تسلیم قرار می دهد تا فضیلت و یا رذیلت هایش را به نمایش بگذارد. در این مقاله برسر آنیم بدانیم که آدم ها، در جریان جنگ، از دید سپیده کاشانی و قیصر امین پور، چه ویژگی هایی دارند و چگونه می توانند با این خصوصیات، ذات الهی و پنهان خویش را آشکار کنند. داده های این مقاله با بهره گیری از شیوه کتابخانه ای فراهم آمده و با روشی کیفی، توصیف و تحلیل شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش این است که در آغاز جنگ ذات الوهی انسان ها همواره شیطان را محروم می کند ولی با پایان یافتن جنگ، به تدریج شیطان راه نفوذ در آنان را می یابد.
بررسی تطبیقی مهاجرت در آینه های دردار گلشیری و بی خبری کوندرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 109
حوزه های تخصصی:
مهاجرت مفهوم و کنش مدرنی نیست، اما نگرش به آن در سده بیستم، بویژه پس از نیمه دوم آن بانگریستن به وضعیت انسان معاصر و خودآگاهی اش عوض شده است، وگرنه، مهاجرت از همان آغاز آفرینش وجود داشته و چه بسیار کسان که هجرت کرده اند (از اشخاصی بزرگ همچون حضرت ابراهیم و پیامبر اسلام و یارانش، و یا مهاجرت برخی اقوام در زمان جنگ ها). اما آنچه که در این میان، نگاه کوندرا و گلشیری را متمایز می کند، نگاه این دو به مهاجران در غربت (نگاه گلشیری در آینه های دردار ) و برگرداندن آن ها به کشورشان (نگاه کوندرا در بی خبری ) است، تا فرق اساسی بین خود و هم میهنان و حتی نزدیکان شان را ببینند. در این میان گلشیری مهاجران ایرانی را در غربت توصیف می کند و کوندرا مهاجران را به پراگ برمی گرداند؛ دو چیزی تقریبا متفاوت، اما هر دو راجع به مهاجرت و مهاجران و تغییر آن ها در این فرایند که سرانجام به دو نتیجه متفاوت منجر می شوند.
بررسی تطبیقی رمان ملکوت و مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید از دیدگاه مکتب گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
294 - 318
حوزه های تخصصی:
در دنیای داستان نویسی، گوتیک گونه ای داستانی است که مرزهای میان واقعیت، توهم و جنون را مطرح می کند. بازی واقعیت و توهم با بهره گیری از مفهوم مرموز، خواننده را دچار دلهره ای درک ناپذیر می کند و به ویژه از موارد وهم و ترس های کلی درباره مرگ بهره می برد. این گونه داستان ها بیشتر در فضایی رنجور و بیمارگونه رخ می دهند. یکی از آثار مهمی که در سده نوزدهم در این سبک نوشته شد، رمان دکتر جکیل و آقای هاید نوشته رابرت لوئی استیونسون بود. این سبک در عرصه رمان نویسی ایران نیز راه یافت و ازجمله آثاری که مهم ترین شاخصه های این مکتب را داراست، رمان ملکوت است که ازلحاظ مضمون و شاخصه های مکتب گوتیک قابلیت انطباق با رمان دکتر جکیل را دارد. درماندگی و دوگانگی شخصیت ها، مسخ شدن، کشمکش و ستیز شخصیت ها با دنیای درونی و بیرونی، حضور ارواح، مکان های مخوف، مرگ، جنون، قتل های رعب انگیز، حوادث عجیب، ترسناک و غیرمعقول، هراس و ... از ویژگی های گوتیکی این آثار هستند.
خطاهای مؤلفانِ متون کهن ادب فارسی در معرفی ابوسعیدابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱۳
119 - 151
حوزه های تخصصی:
برای ابوسعیدابوالخیر در فرهنگِ ایرانی، جایگاهی همانند سقراط در فرهنگِ یونانی در نظر گرفته شده است. این دو، به رغمِ آن که هیچ تألیفی از خود به یادگار نگذاشته اند، امّا در تعدادی کثیر از کتاب ها حضوری پُررنگ دارند. نقش آفرینیِ ابوسعید در متونِ کهنِ ادب فارسی را به سه شکلِ مختلف می توان دید. یادکردها از او، یا دارای منبعی شناخته شده هستند و با مأخذِ اصلی خود از نظر محتوا هیچ مغایرتی را نشان نمی دهند. یا هیچ مأخذی مشخص برای آن ها نمی توان در نظر گرفت. یا این که به رغم مشخص بودنِ مأخذ، مضمونِ آن ها در مقایسه با منبعِ اصلی، مغایرتی فاحش دارد. هدف از جستارِ حاضر، معرفی این مغایرت ها و توضیح در بابِ علل متصوّر بر چگونگی پدید آمدنِ آن هاست. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از میانِ چندین عامل مهم، که سبب سازِ بروز این لغزش ها بوده ، خَبط و خَلطِ زندگانی اشخاصِ مختلف با یک دیگر، نقلِ مسموعات به جای استناد به مآخذِ مکتوب، و هم چنین استفاده از منابعِ واسطه در عوضِ رجوع به منابعِ اصلی، بیش ترین نقش را در شکل گیری این سهوها ایفا کرده است.
تصحیح قیاسی یا تغییر ذوقی؟ نقدی بر تصحیح مجدّد عتبه الکتبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب عتبه الکتبه انشای منتجب الدین بدیع جوینی مشتمل بر مراسلات دیوانی و مکاتبات اخوانی عهد سلطان سنجر سلجوقی است. این کتاب به اهتمام علامه قزوینی و استاد اقبال آشتیانی براساس عکسِ تنها نسخه موجود اثر، تصحیح شد؛ در سال 1329 ش. به چاپ رسید و در سال 1384 ش. تجدید چاپ شد. تصحیح دوباره این کتاب به همراه نمایه ها و شرح متن، در سال 1396 ش. به اهتمام مریم صادقی انجام شده است. صادقی گفته عتبه الکتبه را به روش قیاسی و براساس کتاب یا نسخه چاپی قزوینی اقبال تصحیح کرده است. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی شیوه تصحیح صادقی و نقد برخی کاستی های آن است که پس از مقابله با تصحیح قزوینی اقبال استخراج شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در چاپ قزوینی اقبال، مواردی از خطاهای چاپی یا اشتباهات ناشی از سهو در کتابت یا تصحیح وجود دارد که صادقی در رفع آنها کوشیده و به ویژه برخی خطاهای چاپی را به خوبی اصلاح کرده است؛ اما در تصحیح متن، بارها از روش قیاسی خارج شده و به تصحیح ذوقی دست زده است؛ یعنی به سلیقه خویش، ضبط درست قزوینی اقبال را تغییر داده است؛ درنتیجه اشتباهات آشکاری را به متن وارد کرده است. در این پژوهش، مواردی از این دست تغییرات ذوقی، بررسی و تحلیل شده است.
بررسی کارکرد شگرد آیرونی در شعر نسیم شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیرونی، سخنی است دو پهلو که معنا و مفهوم ثانویه آن اهمیّت دارد؛ این شگرد ادبی، از ظرفیت گسترده ای برای رساندن مفاهیم و مقاصدی که مجالی برای عرضه و مطرح کردن مستقیم آنها نیست، برخوردار است. نسیم شمال (سیّد اشرف الدّین حسینی) از شاعران عصر مشروطه که برای تبیین اندیشه های سیاسی و اجتماعی خود در بحبوحه خفقان و استبداد عصر خود، گزیری جز از بیان غیرمستقیم اندیشه های آزادی خواهانه اش نداشته است، از این صنعت بلاغی بهره ها می گیرد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع و ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، تلاش می کند تا نحوه حضور آیرونی و انواع آن را در شعر نسیم شمال بررسی کند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که زبان آیرونیک نسیم شمال، علاوه بر ماندگار کردن آثارش، زمینه گسترده ای را برای ایجاد آیرونی فراهم می آورد؛ چرا که اساساً بنیاد ادبی آیرونیک، خاصه آیرونیک کلامی، ناظر به معنای ثانویه است، نه معنای اولیه؛ و شاعر با استفاده از این شگرد، ضمن تبیین اندیشه های اجتماعی خود، می کوشد تا خستگی و ملال حاصل از تکرار مضامین را بزداید. همچنین می توان اذعان داشت که آیرونی های به کار رفته در اشعار وی، چندان دیریاب نیست و بیشتر آنها به مانند زبان اشعار شاعر ساده اند. همچنین بر اساس پژوهش حاضر می توان اذعان داشت که تحلیل اشعار نسیم شمال صرفاً با تلقّی از طنز در مطالعات ادبی موجود (و نه آیرونی)، تقلیل دادن ظرفیت های نهفته در این متن است.
ساختار مَثَل گونه سخن، شیوه ای برای القای نظر و حذف «دیگری» در کلام سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۳
25 - 45
حوزه های تخصصی:
««دیگری» مفهومی وابسته به هویت فردی است و هویت فردی فقط وقتی معنا پیدا می کند که با دیگران سنجیده شود. مفهوم «دیگری» حاصل معرفت شناسی و هستی شناسی انسان مدرن است که زندگی و تجاربی متفاوت از انسان کهن دارد. این مفهوم که با ماهیت مباحث ادبی نیز سازگار است، می تواند مبتای تازه ای برای تحلیل آثار ادبی باشد و پنجره تازه ای به آثار ادبی بگشاید .یکی از انواع ادبی که می توان مفهوم دیگری را در آن کاوید و تابه حال از این جهت مورد توجه قرار نگرفته، «مَثَل» یا «ضرب المثل» است که به دلیل فقدان گفتگومندی منجر به حذف «دیگری» می شود. سعدی از شاعران و نویسندگانی است که هم از ضرب المثل استفاده فراوان کرده و هم در شیوه سخنوری کوشیده است کلام خود را به ساختار ضرب المثل نزدیک کند. وی با شناخت دقیق قابلیت های زبان فارسی و نیز ظرفیت های خاص مَثَل، بسیاری از سخنان خود را مثل واره ارائه و البته از این راه نظرات خود را به دیگران القا کرده است. او با استفاده از ویژگی های خاصی از ضرب المثل ازجمله: «مخاطب قرار دادن»، «هشداردادن»، «استفاده از نام اشخاص مشهور»، «استفاده از طنز»، «استفاده از جادوی مجاورت»، «تحقیر کردن» و «تشبیه به حیوانات»، نظر خود را القا و خودآگاه یا ناخودآگاه «دیگری» را حذف می کند. در پژوهش حاضر ضمن تحلیل ساختار ضرب المثل، شیوه استفاده سعدی از این صورت ادبی به قصد حذف «دیگری» و القای هنرمندانه سخن به دیگران در گلستان و بوستان بررسی می شود.
پست مدرنیسم در شعر شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۳
47 - 67
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم پس از ظهور و ایجاد دگرگونی در ادبیات غرب، مورد توجه برخی نویسندگان و طیفی از شاعران معاصر فارسی قرار گرفت. شمس لنگرودی از شاعرانی است که پس از تجربه های زبانی مختلف که پیش و بعد از انقلاب از سرگذراند، به رویه ای ساختارشکنانه و زبانی هنجارگریز روی آورد. تحت تأثیر این رویکرد، برخی مختصات در شعر لنگرودی ظهور یافت که با مختصات و مولفه های پست مدرنیسم همانندی و قرابت دارد. در این گفتار، شاخصه هایی از شعر لنگرودی که با مولفه های پست مدرنیسم نزدیکی دارد و به نوعی نشانگر گرایش خودآگاه و ناخودآگاه این شاعر به پست مدرنیسم است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یکی از این مولفه ها، «عدم قطعیت» و تأکید بر نسبی بودن اجزا و عناصر کلام است که به نظر می رسد لنگرودی در مواردی از آن در جهت ساختارشکنی، عدم تجانس و نیز گسستِ معنایی استفاده کرده است؛ دیگر، «تناقض» (پارادوکس) است که به عنوان شگردی برای تردیدزایی و تکثر معنا در شعر لنگرودی به کار رفته است؛ «عدم پیوستگی» مولفه دیگری از پست مدرنیسم است که در کلام لنگرودی در جهت ایجاد تردید و شگفتی در خواننده و به کنکاش و چالش ذهنی واداشتنِ او مورد استفاده قرار گرفته است؛ از مولفه های دیگر پست مدرنیسم که در شعر لنگرودی ظهوریافته، «تعلیق» است. تعلیق به صورت ترفندی برای ابهام آفرینی به کار گرفته شده تا به واسطه آن، انتقال پیام و کشف معنای قطعی کلام به تعویق افتد.