فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
145 - 167
حوزه های تخصصی:
دراسه تاریخ المرآه فی الأدب والثقافه والتصوف الإیرانی لها ماضٍ طویل. ما تم تناوله فی هذا البحث وهو مهم جدا هو موقع وطریقه استخدام المرآه کأحد الرموز الصوفیه للتعبیر عن الأسرار الداخلیه والوصول من الحد الأدنی للجزیء إلی الحقیقه الکامله. بعباره أخری، یمکن للمرآه أن تربطنا بالحقیقه المطلقه التی هی الجوهر والذات الأبدی للوحده. شرط الإرتباط بهذه الحقیقه هو تقلیم مرآه القلب من الحجاب والمتعلقات. یهدف هذا البحث الی التعبیر عن أهمیه هذه الحقیقه اللامعه التی تتسبب فی ازدهار العقل البشری فی العصر الحاضر ومدی انعکاسها فی النصوص الشعریه والنثریه الحدیثه وکیفیه ظهورها. من الجدیر بالذّکر أنّ هذه الدراسه تعتبرُ جدیدهً لأنّها تنظرُ إلی «المرآه» کإحدی مظاهر الصوفیه وهذا ما لن یتطرَّق إلیه الأدباء فی العصور الماضیه فعلی هذا الأساس یمکن القول بأنّ تبیین الدلالات الصوفیه لکلمه «المرآه» تکون الهدف الرئیسی فی هذه المقاله.
در باب معاصرستیزی و معاصرگرایی (جدال گذشته و اکنون ادبی در تذکره الشعراء و مجالس النفایس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تذکره ها محملی برای بازتاب تفکرات و عقاید ادبی بوده اند. تذکره نویسان از رهگذر این آثار نظرات خویش را مطرح می کرده اند و گاه نسبت به عقاید مخالفشان واکنش نشان می داده اند. پس انتظار می رود که دو تذکره نویس هم روزگار هم در باره ادبیات عصر خویش نظرات متفاوت و بعضا متضاد داشته باشند. برخی از ایشان گاه مدافع ادبیات روزگار خود بوده و در تأیید و تثبیت جریان های ادبی عصرشان قلم زده اند و گاه بعضی آن را مورد انتقاد قرار داده و به سختی بر آن تاخته اند. اواخر قرن نهم هجری –مصادف با آخرین سال های حکومت تیموریان- بزنگاهی تاریخی برای جدال میان طرفداری از گذشته و اکنون ادبی بوده است. تذکرهالشعرا و مجالس النفایس دو اثر ادبی هستند که با وجود نگاشته شدن در یک محدوده زمانی و مکانی، دو نگرش متفاوت و متضاد نسبت به ادبیات معاصرشان بر آن ها حاکم است. یکی در دفاع از جریان ها و تفکر ادبی روزگارش نوشته شده و دیگری برابر ادبیات عصرش ایستاده و در مقابل آن گذشته و عظمت آن را برجسته کرده است. در مقاله حاظر نشان داده ایم دو تذکره مزبور، در پاسخ به سؤالِ «اوضاع ادبی روزگار خویش را چگونه می بینید؟» نوشته شده اند و نسبت به یکدیگر بدان پاسخ هایی متفاوت داده اند.
ارزیابی کیفیت ترجمه حکمت های نهج البلاغه با تکیه بر مدل کارمن گارسس (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی مترجمان و منتقدان بوده است؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیش تری می یابد و شاهد ترجمه های متعدد از آن ها هستیم. بدون شک، هر ترجمه ای از ویژگی های مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگی هاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمه ای کامل و مطلوب داشته اند. این تلاش ها و ارزیابی ها سبب پیشرفت در امر ترجمه می شوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شده است، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمت های نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفه های این نظریه، کدامیک از ترجمه ها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگی های مثبت بیش تر و ویژگی های منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگی های هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. به علاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
ویژگی های ادبیات داستانی آرتور شنیتسلِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
729 - 746
حوزه های تخصصی:
آرتور شنیتسلِر، نویسنده و نمایش نامه نویس شهیر اتریشی، از بانیان ادبیات مدرن آلمانی زبان به شمار می آید. او که با تازه ترین و پیشروترین جریان های ادبی روزگار خود همگام و در پاره ای زمینه ها حتّی مبدع و پیشاهنگ بود تا امروز بر چندین نسل از نویسندگان و نمایش نامه نویسان شرق و غرب جهان اثر گذاشته است. شنیتسلِر به عنوان نویسنده ای روانشناس و روانکاو شهرت دارد و منتقدانْ هوشمندی کم نظیر وی در کاوش و کشف انگیزه های پنهان کنش انسانی را بسیار ستوده اند. امّا هنر داستان نویسی آرتور شنیتسلِر که موضوع این مقاله است جنبه های درخور توجّه دیگری نیز دارد که از آن جمله می توان به انسان دوستی مضمر در آن و پیوندش با ادبیاتِ زوال اشاره کرد. در این مقاله مهم ترین ویژگی های ادبیات داستانی آرتور شنیتسلِر – نویسنده ای که در ایران هرگز متناسب با اهمّیت و ﺷﺄن ادبی او شناسانده نشده است – بررسی می شوند. این بررسی خواننده را هم با بینش و مختصّات جهان فکری شنیتسلِر آشنا می کند هم با پاره ای خصوصیات فنّی هنر داستان نویسی او.
دراسه أسباب عدم إتقان الحوار الأدبی العربی لکبار خریجی اللغه العربیه وآدابها(دراسه حاله مدینه أصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
99 - 126
حوزه های تخصصی:
نظراً لأهمیه تعلم المحادثه العربیه ومکانتها بین خریجی اللغه العربیه وآدابها، تهدف هذه الدراسه إلی دراسه العوامل التی تؤثر علی عدم إتقان الحوار الأدبی العربی بین خریجی هذا المجال وبعد الاعتراف به تقییم عوامل الدور لکل منهم، ولتحقیق هذا الهدف، تم استخدام طریقه المسح وأدوات البحث فی تقییم استبیان خریجی اللغه العربیه وآدابها فی مدینه أصفهان کإحصاء سکانی ونتائجها بصیغه spss أوضحت النتائج أن العوامل المؤثره علی عدم إتقان درجه الماجستیر فی أدب اللغه العربیه یمکن تصنیفها إلی أربعه عوامل منها: القدره علی تدریس الأساتذه، ومحتوی النصوص التعلیمیه، وطرق التدریس، وتحفیز الخریجین. النتائج یوضح الاستبیان أن جمیع العوامل الأربعه فعاله فی تعلم الحوار الأدبی، ولکن أی عامل یتم وفقًا للمبادئ التربویه وأی عامل لا یتم تنفیذه وفقًا للمبادئ التعلیمیه، وهو السبب فی عدم إتقان کبار الخریجین فی هذا المجال من الحوار الأدبی.
معرفی نسخه خطی صفاء القلوب و بررسی ویژگی های سبکی آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صفاء القلوب اثر ارزشمندی است که فقط یک نسخه خطی در کتابخانه ملّی تبریز از آن وجود دارد و تاکنون هم تصحیح نشده است. این کتاب را عبدالرحیم حزین شیروانی در دوره قاجار در 19 گفتار و 11 حکایت و یک خاتمه ای کوتاه در دعای خیر در حق کاتب به اقتفا از نان و حلوای شیخ بهایی و در وزن و قالب آن سروده است. مقاله حاضر به روش اسنادی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای بررسی و تحلیل شده، در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که بارزترین ویژگی های سبکی صفاء القلوب چیست؟ به این منظور، مهم ترین ویژگی های صفاء القلوب در سه سطح فکری، زبانی و ادبی همراه با معرَّفی نسخه و ویژگی رسم الخط آن، بررسی و تلمیحات و تضمین های به کار رفته، تخریج و مصدریابی شده است. یافته های پژوهش مبنی بر آن است که این اثر از جهتی ویژگی های سبک کهن را دارد و از جهتی رد پای واژه ها و اصطلاحات روز و کاربردهای نو در لابلای این نسخه مشهود است. ویژگی های سبکی و رسم الخط نسخه، در دو نسخه دیگر نیز دیده می شود. تنها 7 درصد ابیات مردّف، هستند. پیروی از نان و حلوا نیز در جای جای نسخه نمود دارد. مؤلفّ این اثر، غیر از شیخ بهایی، به اشعار مولوی و عطار و صائب نیز نظر داشته است.
بررسی طرح واره ها در کشف المحجوب و تذکرهالاولیای عطار نیشابوری (نمونه مورد پژوهش: حلاج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عمق سخنان حلاج از یک سو، رازگونگی و بیان ناپذیری آن از سوی دیگر موجب شده عارفان در بازتاب احوال او به زبانی خاص متوسل شوند. در این میان استعاره از نظر قابلیت های تصویرگری و انتقال، مهم ترین ابزار زبانی در ذکر تجربه های بیان ناپذیر عارفان بوده است. استعاره های تصویری در تنگنای حروف به کمک عارف آمده تا او بهتر بتواند تجارب عرفانی، مفاهیم درونی و انتزاعی را بیان کند. مقاله حاضر، درصدد است تا نشان دهد عارفان به ویژه عطار و هجویری، تجارب معنوی و شخصیت پیچیده حلاج را با چه سازوکاری مفهوم سازی می کنند. این بررسی نشان می دهد که عطار برای نشان دادن جهان عرفانی حلاج بیش از هجویری از مفاهیم استعاری بهره گرفته است. برای دست یابی به این اهداف با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های کتابخانه ای به موضوع پرداخته شده است. نتیجه آنکه طرح واره حرکتی بیش از دو طرح واره دیگر به کارگرفته شده و به کمک آن مفاهیم انتزاعیِ شوق، تصوف، وصال، معرفت، رضا، شوق و ... بازنمایی شده است. بنابراین، طرح واره حرکتی، طرح واره غالب است که نشان می دهد، عارفان هستی را در جوششی مداوم و پویشی متکامل می دانند. ضمن اینکه سبک هنری و عارفانه تر عطار در مقایسه با هجویری آشکار می شود.
بررسی و تحلیل مبانی تأویل گرایی در میراث نقد ادبی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
176-131
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، آثار نقدی پورنامداریان با رویکرد هرمنوتیک فلسفی تحلیل و بازخوانی می شود. مسئله این است که آیا فلسفه هرمنوتیکی در آثار نقدی نویسنده مورد نظر مبنای تفسیر آثار ادبی قرار گرفته است و اگر چنین است، چه مفاهیم و موضوعات هرمنوتیکی مبانی کار او را تشکیل می دهد. فلسفه هرمنوتیکی با بسیاری از موضوعات و مفاهیم خود در نقد ادبی نفوذ کرده است. به نظر می رسد پورنامداریان نیز در آثار خود از بسیاری از این مفاهیم بهره برده و بسیاری از جلوه ها و اندیشه های برآمده از این فلسفه مبنای کار وی در نقد و تحلیل آثار ادبی قرار گرفته است. اما او در بهره گیری از این مفاهیم، صرفاً خود را در محدوده منتقد مقلد قرار نداده است که تحت تأثیر یکی از رویکردهای اندیشگانی مرتبط با هرمنوتیک فلسفی قرار گرفته باشد؛ بلکه وی علاوه بر آگاهی از دانش جهانی نقد در زمینه هرمنوتیک (علم تأویل جدید)، با تکیه بر میراث تأویل، مخاطب را با چشم انداز جدیدی در زمینه نقد ادبی روشمند آشنا می کند. عنوان ها و لایه های این مقاله که متأثر از این مفاهیم است، عبارت اند از: تأویل، تکثر معنایی، رمز و تمثیل، اسطوره زدایی در متن های رمزی، ساخت شکنی، گراماتولوژی، نظریه مرگ مؤلف، بینامتنیت، ابهام و بی معنایی (چندمعنایی)، التفات و چندمعنایی، ارتباط ساخت شکنی و چندمعنایی با شعر تعلیمی و حکمی، چندمعنایی و تعهد اجتماعی در شعر و ادب. وی در آثار نقدی خود گاه این موضوعات را به طور مستقیم تحلیل و بررسی کرده و گاهی نیز در مقام رویکردی مخصوص چنان در آثارش حلّ و هضم و جذب نموده که آن ها را چون گفتمانی ازآنِ خود کرده است.
پژوهشی در واژگان خاصّ فرهنگ مصرّحهالأسماء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
131 - 160
حوزه های تخصصی:
مصرّحهالأسماء از فرهنگ های دوزبانه عربی به فارسی در قرن نهم هجری قمری است. این فرهنگ از نظر لغات، معانی و تلفّظ های خاص و کمیاب حائز اهمّیّت است. در این پژوهش بیش از صد نمونه از این نوع واژه ها، همراه با شواهد اندک شمار آن ها از متون دیگر، بر اساس داده های پیکره های زبانیِ قابل دسترس، با توضیحاتی چند، ارائه شده است. این لغات به ترتیب بر اساس شاذ بودن در متون کهن، دارا بودن تلفظ های کمیاب، داشتن معانی نادر، کاربرد ویژه آن ها در فرهنگ حاضر و تبعیت از فرهنگ های پیشین دسته بندی شده اند. یافته های این پژوهش در مصرّحهالأسماء نشان دهنده بسامد و کاربرد لغات خاص، دگرگونی های آوایی آن ها و تحوّلات زبانی در این قرن است. همچنین ضبط برخی از واژگان این فرهنگ می تواند به خوانش و ضبط درست لغات مبهم متون کهن دیگر کمک کند. در این پژوهش، بستر مناسبی برای محقّقان حوزه های لغت شناسی، معناشناسی، فرهنگ نویسی، سبک شناسی و واژه گزینی و ... فراهم آمده است
Social Ecofeminism Versus Cultural Ecofeminism: Marsha Norman’s Getting Out and ’night, Mother(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present article analyzes two of Marsha Norman’s groundbreaking plays, Getting Out (1977) and ’night, Mother (1983), in the light of ecofeminism. From the viewpoint of ecological feminism, Western patriarchal culture, which is structured in a hierarchical and dualistic manner, is responsible for the domination of women as well as the destruction of the natural environment. Broadly speaking, ecofeminist studies fall into two main categories: social ecofeminism and cultural ecofeminism. Considering the theories and positions of both groups, the researchers analyze how ‘nature’ and ‘women’ have been historically, socially, and culturally oppressed by hierarchical and dualistic structures of patriarchal capitalism; and discuss how Norman in her selected plays challenges and destabilizes such structures. Accordingly, it is concluded that Norman’s conception of woman-nature connection corresponds more closely to the theories and positions held by social ecofeminists than those of cultural ecofeminists, and that she considers woman-nature affinity as more of a sociocultural product than a biological fact.
بررسی کارکرد گفتمانی «تمثیل» در بیان صوفیه (مطالعه موردی تمثیل پردازی مفهوم «طاعت و عبادت»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۱۲
1-20
حوزه های تخصصی:
در مطالعه «تمثیل» سه نگرش اصلی وجود دارد: الف) در نگرش «بلاغی» تمثیل یک صنعت ادبی است که اندیشمندان بلاغت آن را ذیل علم بیان بررسی می کنند و کارکرد زیبایی شناسانه دارد؛ ب) در نگرش «شناختی» پدیده ای شناختی است که نقش مهمی در ساماندهی مفاهیم و تفکر انسان ایفا می کند و آنچه در زبان ظاهر می شود تنها نمود آن پدیده شناختی است؛ ج) در نگرش «گفتمانی» تمثیل ابزار قدرتمندی است که کنشگران اجتماعی متکی بر آبشخورهای فردی و اجتماعی و برای مشروعیت بخشی به گفتمان خود و طرد گفتمان های رقیب از آن بهره می جویند. صوفیه در طول تاریخ تصوف همواره کوشیده اند تا به کمک تمثیل به عناصر معنوی تجربه های عرفانی خویش هیأتی مملوس ببخشند؛ اما هر تمثیل، مفاهیم عرفانی را به شکل خاصی بازنمایی می کند. پژوهش حاضر با تکیه بر چنین نگرشی و به کمک مبانی و ابزارهای روش شناختی نظریه گفتمان لاکلائو و موف به بررسی کارکرد گفتمانی تمثیل پردازی صوفیه در باب مفهوم «طاعت و عبادت» در بیان صوفیه می پردازد. از منظر گفتمانی، در ادوار نخستین تصوف، تمثیل ها ماهیتی بیناگفتمانی دارند؛ یعنی هویت ها و مفاهیم، اغلب حول دال هایی شکل می گیرند که برآمده از گفتمان های رایج آن دوره یا حتی گفتمان هایی بیرون از میدان گفتمانی علوم شرعی اسلامی است. اما در ادوار متأخرتر، صوفیه کوشیدند با ساخت شکنی مفاهیم و هویت ها، معانی گفتمان های رقیب را طرد کنند و شبکه های تازه ای از نشانه ها برسازند.
صاحبان قدرت سیاسی به مثابه دیگری در نامه های امام محمّد غزّالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۱۲
65-83
حوزه های تخصصی:
نویسندگان این مقاله، با هدف روشن کردن عقیده حقیقی امام محمّد غزّالی در مورد صاحبان قدرت سیاسی، با استفاده از مدل تئون ون دایک به بررسی حضور آنان به مثابه دیگری در متن نامه های غزّالی می پردازند. پس از تعیین بخش هایی از متن مکاتیب غزّالی که در آنها با صاحبان قدرت سیاسی به منزله دیگری برخورد شده است، ابزارهای مورد استفاده غزّالی در جهت بازنمایی منفی آنان را معرّفی می کنیم. با بررسی شیوه استفاده از این ابزارها، روشن می شود که نگاه غزّالی به صاحبان قدرت سیاسی به مثابه دیگری بیشتر معطوف به ویژگی «گمراه بودن» و حاکی از ترحّم است. در نتیجه، غالب استراتژی های وی به جای سرکوب دیگری و مقابله با او در جهت ترغیب دیگری به تغییر به کار می رود. غزّالی در میان دو دسته «شاهان» و «وزرا»، غالباً به وزرا می پردازد و در برخورد با شاه، احتیاط و ملاحظه کاری موجب کاربرد شیوه های بالا بردن تفسیرپذیری متن می شود. تأثیر مطالعات فلسفی غزّالی در عدم قطعی نگری، در نظر گرفتن احتمال تغییر دیگری، کاربرد قیود تردید و صراحت بالای متن نمایان است.
نقدی شناخت شناسانه بر داستان «پادشاه و وزیر یهودی» در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین مسئله: داستانِ «پادشاه و وزیر یهودی» در مثنوی معنوی در خوانش نخست، بیانگر روشی در سیاستِ صاحب منصبان برای تفرقه افکنی میان پیروان یک دین و آیین است. این داستان از دیدگاه معرفت شناختی و اندیشگانی نیز تصوّرات غلط و اشتباه های انسان را در استدلال به نمایش گذاشته است. مولانا در این داستان با نمایش طرح و نقشه وزیر برای نابودی دین مسیحیّت، عملاً نشان داده است که چگونه استدلال نادرست و نیز قضاوت و عمل مبتنی بر آن استدلال باعث فاجعه می شود. روش در این جُستار چگونگی استدلال و توجیه وزیر و پادشاه یهودی برای کار آنها به صورت توصیفی تحلیلی نقد و بررسی می شود تا نقص ها و ایرادهای ساختار اندیشه آنان پدیدار شود. یافته ها و نتایج: دستاورد پژوهش بر این موضوع دلالت دارد که اشتباه پادشاه و وزیر یهودی منشأ شناختی دارد و به تصوّرات نادرست آنها برمی گردد. آن دو با ذهنیّت بنیادگرایانه دوقطبی، به موضوع (دین مسیحیّت) اندیشیده اند و برپایه همین ذهنیّت به ارزشگذاری، قضاوت و سرانجام صدور حکم اقدام کرده اند.
عناصر و سنت های عیاری در داستان رستم یکدست/ کُله دست (براساس طومارهای نقالی و داستان های عامیانه پهلوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مرداد و شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
۲۰۹-۲۵۰
حوزه های تخصصی:
عیاری که قدمت آن در ایران به پیش از اسلام می رسد، پدیده ای اجتماعی سیاسی به حساب می آمد که خاستگاه اصلی آن، جامعه پیشه ورِ شهری بود. این طبقه، در میان توده مردم چنان جایگاهی داشتند که بیشتر قهرمانان داستان های عامه را عیاران تشکیل می دادند. نفوذِ کار و کردار و اعمال عیارانه، صرفاً منحصر به این گونه داستان ها نمی شد، بلکه در منظومه های پهلوانی پارسی نیز، گاه گاهی، آثار و نشانه هایی از آن را می بینیم. با رواج نَقل و نقالی در ایران، نفوذ ادبیات عیاری در داستان های حماسی و پهلوانی شدت گرفت و اوج حضور این گونه ادبیات را در پیدایش چهره ای نوظهور به نام رستم یکدست/ کُله دست شاهدیم. این چهره نوظهور که ساخته و پرداخته ذهنِ خلاق و عامه پسند نقالان بود، قهرمانی است که روبه روی رستم و ایرانیان می ایستد و سیمای پهلوانیِ قوم ایرانی را به چالش می کشد. نگارنده با بررسی تاریخ و ادبیات عیاری در ایران و جهان اسلام، سعی بر آن دارد تا مؤلفه های عیاری را در اعمال و رفتار رستم یکدست/ کُله دست به تصویر بکشد و علاوه بر آن، با تحلیل ذاتِ دوگانه عیاری در تاریخ اجتماعی و سیاسی، شخصیت دوگانه رستم یکدست را بررسی کند.
بازشناسی ستی نامه ها و ستی واره های منظوم فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
239 - 266
حوزه های تخصصی:
رسم ستی (= ساتی) از رسوم کهن و الحاقی هندوییسم است که سال ها در هندوستان به عنوان فریضه ای دینی اجرا می شد و امروزه با رشد فرهنگ و وضع قوانین جدید، ظاهراً متروک شده است. این رسم خشن و غیرانسانی، البته با معیارهای امروزی که زنِ تازه بیوه شده را به سمت خودسوزیِ اختیاری با جسد شوهرش سوق می داد و در ازای آن به او بشارت زندگی دوباره با همان شوی (طبق نظریه ی تناسخ) یا زندگی دوباره با هیئت مردانه را می داد، بر سه محور اعتقاد به آتش، عشق به همسر و ایمان به زندگی دیگرباره استوار بود. پژوهشگران در این جستار کوشیده اند تا ضمن بررسی سابقه و نحوه ی اجرای این رسم، بازتاب آن را در منظومه های عاشقانه ی ادب فارسی که تاکنون بررسی نشده، مشخص نمایند و نشان دهند که بعضی از منظومه هایی که پیش از این به عنوان ستی نامه معرفی شده اند، ستی نامه نیستند و تعدادی از منظومه ها که مغفول مانده اند، مطابق با ویژگی ها و مختصات این رسم کهن هندویی، ستی نامه هستند.
کتاب شناسی آثار هوشنگ مرادی کرمانی
منبع:
قند پارسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۰
37-57
حوزه های تخصصی:
هوشنگ مرادی کرمانی از جمله نویسندگان نام آشنا و صاحب سبک معاصر ایران است که در باروری و شکوفایی ادبیات نوین کودک و نوجوان کشورمان، تلاشی ستودنی و تأثیری ژرف داشته و آثار فراوان و کم نظیری برای کودکان و نوجوانان پدید آورده است. این نویسنده در بیشتر نوشته های خود، به ترسیم دنیای کودکان و نوجوانان و مسائل و مشکلات و دغدغه های مختلف آنان در زندگی پرداخته است. در این مقاله که با روشی توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت گرفته، ضمن ارائه زندگینامه مختصری از هوشنگ مرادی کرمانی، با نگاهی فراگیر آثار ارزشمند این نویسنده عرصه ادبیات کودک و نوجوان ایران، بررسی و معرفی شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که مرادی کرمانی در طی پنج دهه نویسندگی و فعالیت ادبی خود، 8 مجموعه داستان، 10 رمان، 1 زندگینامه خودنوشت، 3 نمایشنامه، 3 فیلمنامه و 3 پیام ادبی آفریده است. بیشتر این آثار به زبان های گوناگون همچون آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، عربی، چینی و... ترجمه و برنده جوایز متعدد و مختلف داخلی و بین المللی شده اند و نیز فیلم های سینمایی، تلویزیونی و پویانمایی بسیاری بر اساس آن ها ساخته شده است. آثار مرادی کرمانی از نظر تناسب با گروه های سنی مختلف کودک و نوجوان، به ترتیب مناسب گروه های سنی «د»، «ه »، «ج» و «ب» است و حتی بزرگسالان هم می توانند مخاطب پاره ای از نوشته های وی باشند. از میان آثار مرادی کرمانی، «قصه های مجید» به سبب پخش از رادیو و تلویزیون و انتشار چندین باره در قالب کتاب، شناخته شده ترین اثر کودک و نوجوان در ایران و «خمره»، با بیشترین بازگردانی و جایزه بین المللی، معروف ترین اثر ایرانی کودک و نوجوان، در جهان است.
رستم را که کشت؟ بهمن یا شغاد تحلیل منابع داستان فرجام رستم برپایه تطبیق اسناد رسمی و عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۴۱
۳۲۰-۲۸۵
حوزه های تخصصی:
داستان «فرجام رستم» در شاهنامه و غررالسیر ثعالبی متفاوت با همه منابع دیگر است. در منابع، چهار شکل کشتن به دست بهمن، مرگ طبیعی، مرگ هر دو حریف در پایان جنگ با اسفندیار، و کشتن به دست شغاد دیده می شود. نقد منابع نشان می دهد این داستان در خدای نامه نبوده، از طریق کتاب مستقل رستم و اسفندیار و دو کتاب سیکسران و پیکار، در عصر نهضت ترجمه وارد منابع اسلامی شده است. تفاوت راوی داستان (آزادسرو) با راویان شاهنامه ابومنصوری و گمنامی «شغاد» در منابع، خاستگاه داستان را مبهم کرده است. این جستار با توجه به تداوم محتویات کهن در منابع عامیانه، در کنار نقد منابع رسمی، نقش بهمن در قتل رستم در طومارهای نقالی و حماسه های گفتاری و درنهایت، روایت خوسفی در خاوران نامه در سده نهم هجری را که محتوی افکندن رستم در چاه های بهمن بوده، تحلیل و ثابت کرده است که کشنده رستم در کهن ترین منابع کسی جز بهمن نبوده، برای کاستن از تحقیر کشته شدن وی به دست شاه کیانی، گناهش در سیمای یک برادر ناتنی فرافکنی شده است.
La Mythomanie dans La Ronde de Nuit et Dora Bruder de Patrick Modiano(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۸, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۱
142 - 157
حوزه های تخصصی:
Le romancier français contemporain, Patrick Modiano nous présente à travers ses œuvres romanesques et entre autres, La Ronde de Nuit et Dora Bruder, une âme hantée par les éléments du passé et un goût penché vers l’imagination. Celle-ci a le plus grand pouvoir sur l’auteur mais la part autobiographique est tout de même indéniable, entièrement métamorphosée par l’imagination. Modiano mélange la vérité et la fiction en une structure variable où domine, de surcroît, l’invention, les perceptions et les fantasmes. L’œuvre modianesque est fondée dans une large mesure, sur un seul principe : la mythomanie. La mythomanie est une forme de déséquilibre psychique caractérisée par des propos mensongers auxquels l'auteur croit lui-même. Le sujet élabore des évènements et des actes qui n'ont jamais eu lieu. En fait, la mythomanie s'avère être un type de mensonge pathologique dans lequel le sujet croit à la réalité de sa production créative imaginaire et agit partiellement ou complètement en fonction d'elle. Quel que soit le roman, l’auteur la met en avant de façon récurrente. Dans cette recherche, nous allons tenter de comprendre l’obsession de Modiano pour ce qui touche à cette figure de mythomanie. Pour ce faire, en étudiant les thèmes « histoire », « espace » et « temps » dans les deux romans susmentionnés, nous essayerons de comprendre la part de la fiction et surtout de la mythomanie dans le monde littéraire de Modiano.
سازواری ها و فرآیندهای واجی در زبان فارسی و هندی از دیدگاه خان آرزو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۳
203 - 231
حوزه های تخصصی:
عصر صفوی از دوره های مهمّ در تاریخ زبان و ادب فارسی است که آثار ذی قیمتی از شعرا و ادبای جغرافیای فرهنگی این دوره به یادگار مانده است. حوزه فرهنگی شبه قاره هند و آسیای مرکزی، در این عهد اهمّیّت بیشتری داشته و سهم دانشمندان هند در حوزه لغت، نقد و زبانشناسی، گاه بیشتر از ادیبان ایرانی بوده است. یکی از برجسته ترین چهره های ادبی شبه قاره، سراج الدّین علی خان آرزوست که با و تصنیف بیش از بیست اثر، خدمات شایانی به ادب فارسی نموده است. مثمر یکی از آثار ارزشمند اوست. آرزو در این کتاب در باب مسائل زبان شناسی، فرآیندهای واجی ابدال، قلب، کاهش و افزایش واجی و تصرّفات ایرانیان در واژگان عربی و هندی سخن گفته است. او در نگارش این اثر به کتاب المُزهر سیوطی نظر داشته است. آرزو از پیشگامان گستره زبان شناسی و جزء نخستین کسانی است که به سازواری میان زبان فارسی و هندی پی برده است. این اثر، فصولی درباره سازواری و توافق فارسی و عربی، فارسی و هندی و تفریس آمده و سازواری واژگان فارسی و هندی را از جهات گوناگون بررسی شده است و علاوه بر آن در سرتاسر این اثر، کلمات متعدّدی را به تناسب موضوعات مطرح شده، مثال می زند. در این مقاله نگارندگان برآنند که برای مخاطبان با غور در اثر یادشده، با طرح شواهد، چشم اندازی در زمینه سازواری های زبان فارسی و هندی ارائه دهند.
جمال شناسی ضمایرِ تاریخ سیستان با تأکید بر قطب مجازی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
307 - 332
حوزه های تخصصی:
هر چند به طور طبیعی زیبایی هایی در برونه زبان نثر مرسل دیده می شود، امّا بیشتر زیبایی های آن مبتنی بر درونه زبان است که از طریق علم معانی ایجاد شده است. زبان شناسیِ متن بنیاد بر این باور است که این نوع زیبایی ها از طریق گرایش زبان به قطب مجازی زبان محقق می شود. در متون نثر مرسل، ضمایر یکی از عناصر مهمی است که جایگاه لغزان آن در ساختار جمله موجب شده تا کارکردِ هنری ویژه ای پیدا کند. نویسندگان آثاری چون: تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان و... با جای گردانی نحویِ ضمیر، مقاصد هنریِ متنوّعی را تولید می کنند. از این رو، نظریه قطب مجازی یاکوبسن می تواند روش مناسبی برای باز خوانی زیبایی های ضمیر در این متون باشد. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که ضمایر چگونه در هم نشینی با واژه های دیگر، کارکردِ هنری و زیبایی شناختی پیدا می کنند؟ نویسنده این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه قطب مجازی یاکوبسن، از میان آثار نثر مرسل، تاریخ سیستان را به دقّت بررسی کرده و هرگاه نیاز به مطالعه تطبیقی شده، از تاریخ بلعمی نیز بهره برده است. نتایج این پژوهشِ دستوری- بلاغی نشان می دهد که نویسنده تاریخ سیستان برای ایجاد زبان هنری از ضمایر پیوسته و جدا به شکل متنوّعی در جایگاه آغازین و پایانیِ جمله بهره برده و از این طریق در ایجاد اغراض ثانویّه ای مانند: تکریم، تحقیر، تعجّب، تأکید، ایجاز، توازن نحوی، طرد و عکس، لفّ و نشر، تضاد، کنایه ، آرایه تکرار، ایجاد نثری موزیکال و موسیقایی و... بهره برده اند و علاوه بر تزئین معتدل برونه زبان، درونه زبان را به شکل معنا داری زیبا و هنری کرده اند. طبیعی است که شناخت و کار بست ویژگی های بلاغی- دستوریِ ضمایر می تواند بر ظرفیّت ادبی زبان فارسی معاصر بیفزاید و ضمایر خشک و کم تحرّک را غنی کند.