فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی لایه ای روشی منظم برای بررسی خصوصیّات ادبی و ایدئولوژیک هر اثر ادبی است. در این مقاله تلاش شده است بر اساس این روش و دانش ادبی، اشعار ملاحسین مسیحا (-از شاعران قرن 13 میناب-) که در زمینه شعر آیینی اشعار بجا مانده ای دارد و در کتاب رخش بی سوارجمع آوری و تصحیح شده، بررسی شود. روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیلی توصیفی است که شعر این شاعر در پنج سطح آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک واکاوی می شود؛ نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر آوایی این شاعر به موسیقی کلام توجّه نشان داده و برای دست یافتن به این هدف از آرایه های مختلفی همچون سجع پردازی، واج آرایی، تکرار، جناس، استفاده کرده است. واژگان اشعار این شاعر از نظر نوع رمزگان، نشان دار بودن، رسمی، کهنگی و بیگانه بودن بررسی شده است که تنها نکته برجسته در این زمینه، استفاده از واژگان نشان دار است. لایحه نحوی شعر این شاعر نوحه گوی در زمینه هایی همچون سبک جمله ها، وجه فعل، زمان افعال و صدای دستوری بررسی شد که اغلب جمله ها در شعر این شاعرکوتاه و نوع جمله ها نیز ساده بود. وجه خبری وجه غالب، بیشتر زمان افعال زمان ماضی ساده و مضارع و صدای افعال صدای دستوری فعال بود. حسین مسیحا شعر را در خدمت بیان ایدئولوژی شیعه خود قرار داده و واژگان، نحو و صُورخیال در شعر آن ها به صورت صریح ایدئولوژی مورد نظر او را نشان می دهد.
مواضعِ رتوریکی در تاریخ نگاریِ عصرِ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان همه ی رویکردهایی که در نقد ادبی دست مایه ی پژوهش گران بوده است، سهم نقدِ رتوریکی بسیار ناچیز است. نقدِ رتوریکی که از آن با عنوان نقدِ نو- ارسطویی هم یاد می شود در سال 1925 توسط هربرت ویچلز با ارائه ی مقاله ایی با عنوان «نقدِ ادبیِ سخنوری » بنیاد نهاده شد. او در این مقاله به چارچوب های اصلی این نقد پرداخت و تفاوت های آن را با نقدِ ادبی نشان داد. پس از وی نقدِ رتوریکی با به کارگیری آموزه های آموزگاران خطابه، مانند ارسطو، کیکرو، کوئینتیلیان و ... قصد دارد تا راهبردهای اقناعی متن را کشف و آنان را بررسی کند. این نقد عواملی مانند، سخنور، مخاطب، شیوه های کشف استدلال، اعتبارِ شخصی (اتوس)، شورمندی (پاتوس) و لوگوس و هم چنین دیگر ابزارهای رتوریکی را برای تحلیل متن به کار می بندد. باتوجه به این توضیحات یکی از روش های نقد رتوریکی نقدِ نو-ارسطویی است. در این شیوه منتقد با به کارگیری ارکان خطابه در پی دستیابی به شیوه هایی است که سخنور قصد در اقناع مخاطب داشته است. ادر این مقاله تنها یکی از بخش های نقدِ رتوریکی یعنی سخن یابی (ابداع) را به کار بسته ایم. رکنِ سخن یابی به آن بخش از خطابه نظر دارد که خطیب می بایست روشی را برای ارائه ی سخنِ خود بیابد. هدف این مقاله این است که تاریخ نگاران دوره ی صفوی برای این که روایت شان را باورپذیرتر کنند، از چه مواضعی برای شروعِ موضوعِ سخنِ خود بهره می گرفتند. به عبارت دیگر پشت هر موضعی استدلالی نهفته است که تاریخ نگار می خواهد آن را برای مخاطب عرضه کند تا از آن طریق مخاطب را اقناع کند.
جلوه های انواع ایهام در مثنوی مهر و مشتری عصار تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایهام یکی از زیبا ترین شگردهایی است که در کلام ابهام ایجاد می کند و خواننده را به درنگ وامی دارد و می توان آن را از انواع هنجار گریزی معنایی برشمرد و به خاطر پیچیدگی خاصی که در کلام ایجاد می کند مورد توجه سخندان قرار گرفته است. عالمان علم بدیع از دیر باز در پی تعریفی برای روشن کردن انواع آن بوده اند. برخی تعریفی که برای ایهام توریه آورده اند مربوط به ایهام تناسب است. در حالیکه در ایهام تناسب فقط یک معنی در کلام وجود دارد و معنی دوم غایب است. ایهام در شعر تعدادی از شاعران از جمله عصار تبریزی نمود و تشخص خاصی دارد و می توان او را شاعر ایهام پرداز نامید. در مثنوی «مهر و مشتری» انواع ایهام: ایهام تناسب، ایهام در ایهام، ایهام تضاد، ایهام ترجمه، ایهام استخدام، ایهام تبادر و ایهام عکس بسامد بسیار زیادی دارد و از این منظر می توان ایهام را از ویژگی های سبکی عصار تبریزی محسوب کرد. تا کنون پژوهشی در باره ی ایهام در اشعار این شاعر انجام نگرفته و اشعار شاعران بزرگی چون حافظ و خاقانی مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیقات انجام گرفته در مورد عصار تبریزی بیشتر مربوط به عرفان و ریخت شناسی مثنوی مهر و مشتری است و جنبه های زیبایی شناسی او از نظرها دور مانده است. بدین خاطر این پژوهش در نوع خود می تواند کاری تازه باشد.
بررسی گفتمان اکوفمینیسم در رمان ره ش نوشته رضا امیرخانی براساس الگوی تحلیل گفتمانی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخریب منابع طبیعی و مشکلات زیست محیطی به دغدغه های انسان معاصر تبدیل شده اند. بررسی ابعاد این معضلات و رابطه آن با حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی باعث شد تا به نقش انسان در افزایش و یا کاهش آسیب های زیست محیطی توجه شود. از نظر پیر شونتچه، نظریه پرداز زیست محیط، زبان و ادبیات نقش مهمی در آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی نسل آینده، برای رسیدن به توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست ایفا می کنند. اکوفمینسم جنبش فکری است که ادعا دارد بهره برداری سودجویانه از منابع طبیعی و نگاه فرودست به زنان با یکدیگر رابطه مستقیم دارد و ازبین رفتن تبعیض جنسیتی راهی برای حفظ محیط زیست می باشد. در این پژوهش چگونگی بازتاب مؤلفه های اکوفمینیسم در رمان ره ش رضا امیرخانی بررسی خواهد شد، با خوانش اثر بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی، رویکرد فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، نشان می دهیم چه رابطه ای در جامعه مردسالار، بین تخریب محیط زیست و تمایل بر اقتدار بر زنان وجود دارد. نتایج نشان داد، زن بدن خود را به جهان هستی وام می دهد تا بیانگر اندیشه شود، رابطه تعاملی تن زنانه در تارو پود جهان و تجلی هستی در زن پیام نمادین تشابه تسلط توجیه ناپذیر مردان در هرم قدرت جامعه مردسالار بر زنان و هستی را دارد که بهره برداری بی رویه از محیط زیست را به دنبال می آورد.
تحلیل چگونگی بازتاب مفاهیم رمزگونه داستان گنبد سیاه هفت پیکر در نگاره نسخه مصور خمسه نظامی مدرسه عالی شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
49 - 64
حوزه های تخصصی:
در نسخ مصور، متن ادبی مبنا و پایه شکل گیری نگاره هاست و نگارگر برای انتقال مفاهیم از متن ادبی به تصویر، از ابزارهای گوناگونی استفاده می کند و نمادگرایی از مؤثرترین ابزارهای انتقال معنا برای هنرمندان ایرانی بوده است. بنابر رمزگونه و تمثیلی بودن بنیان های متافیزیکی نهفته در هفت پیکر نظامی، نگاره ها هم برای انتقال این مفاهیم به مخاطب، می توانند از این زبان رمزی و استعاری تبعیت کنند. این پژوهش، براساس روش توصیفی- تحلیلی به چگونگی انعکاس مفاهیم رمزگونه و پنهانی داستان گنبد سیاه هفت پیکر در نگاره مربوط به نسخه مصور خمسه نظامی متعلق به مدرسه عالی شهید مطهری پرداخته است. نتیجه مطالعه این است که نمادهایی که در نگاره براساس مفاهیم نمادین متن منظومه انعکاس یافته اند، به منظور انتقال پیام اصلی داستان گزینش شده اند؛ ولی تابع صرف متن ادبی مربوط نیستند و گزینش نمادها در نگاره مربوط با تناسبات فرهنگی زمان خود نیز ارتباط دارد.
از هرمنوتیک فلسفی گادامری تا ساختارشکنی دریدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در غالب پژوهش های انجام شده، هرمنوتیک فلسفی گادامری را در برابر ساختارشکنی دریدایی قرار داده اند و بر تقاوت ها و تقابل هایشان تأکید کرده اند. این پژوهش برآن است که با برقراری تناظر مفهومی میان این دو جریان مهم تفسیری معاصر، ضمن اشاره به تفاوت ها، همدلانه، و با توجّه به آثار و نوشته های گادامر و دریدا، بر همانندی و همسویی های مفردات اندیشه هایشان تأمّل و درنگ تازه ای داشته باشد؛ بدین منظور، مقاله حاضر به طرح و شرح تلقّی گادامر و دریدا از مفاهیمی چون: زبان و نشانه، حقیقت و معنا، تفسیر، و روش پرداخته است و نشان می دهد که گادامر و دریدا در احکامی چون: هستی فی نفسه دارای انشتقاق و در خود متفاوت است، رد مدلول استعلایی، ظهور خودکفاترین وجه زبان در نوشتار، مخاطره آمیز بودن گفتار و نوشتار در ایجاد ابهام و فریب، عدم باور به تفسیر و حقیقت واحد، انضمامی و سیّال بودن فهم، خلق و آفرینش معنا، نفی روش و... از جهت مناسبات فکری به هم نزدیک می شوند و با یکدیگر هم داستان اند. این پژوهش تلاش می کند پاره ای از بدفهمی های نظری رایج درباب هرمنوتیک فلسفی و ساختارشکنی را برطرف نماید.
درآمدی بر ظرفیت موسیقایی دفتر شعر «زمستان» اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پیوند دیرین و ناگسستنی ادبیات و موسیقی، موضوعی است که در ادوار مختلف همواره مورد توجه و تأمل قرار گرفته است. پژوهش پیش رو که در حوزه مطالعات میان رشته ای جای می گیرد، این ارتباط را در دفتر شعر زمستان مهدی اخوان ثالث با رویکردی توصیفی تحلیلی و از منظر موسیقی دستگاهی ایران واکاوی کرده است. توجه ویژه اخوان ثالث به مقوله موسیقی شعر و تعدد آثار منتشر شده موسیقایی مبتنی بر اشعار دفتر زمستان موجب گردید تا به بررسی و کشف ظرفیت های موسیقایی موجود در این دفتر برآییم. در این پژوهش، با بررسی آلبوم های موسیقی «زمستان است»، «فریاد» و «هم آواز پرستوهای آه» به بازنگری و تحلیل آثار موسیقایی برگرفته از اشعار دفتر زمستان پرداخته و عوامل ایجاد آهنگ و موسیقی در شعر نو را متناسب با ساختار این آلبوم ها در فضای موسیقی کلاسیک ایران مورد توجه قرار داده ایم. برآیند این بررسی دستیابی به شناخت بیشتر نسبت به غنای موسیقایی اشعار اخوان ثالث و میزان تطبیق پذیری شعرهای او با موسیقی دستگاهی ایران بوده است.
تطبیق رواییِ داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق الطیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
102 - 118
حوزه های تخصصی:
روایت یکی از شیوه های بسیار کارآمد و مؤثر ادبی و تعلیمی است. داستان پردازی در مثنوی معنوی، جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی به عنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستان ها و حکایات می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای درصدد آن است تا به تطبیق رواییِ یکی از داستان های مثنوی و منطق الطیر با عنوان «داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق الطیر» بپردازد. از آنجایی که داستان های تمثیلی، بخش وسیعی از مثنوی را تشکیل می دهند و برترین شیوه و شگرد مولوی در القای تعالیم، شیوه خاص روایتگریِ اوست، با تحلیل این داستان می توان به چگونگی روایتگری و نقش تداعی معنایی در شیوه روایت مولوی پی برد؛ یعنی اطلاع از سبک روایی متن به ما کمک می کند که به ذهنیّت نویسنده نیز نزدیک شویم و با شناسایی سبک رواییِ مثنوی می توان به این پرسش ها پاسخ داد که انتخاب شیوه خاص روایت در داستان مثنوی چه تفاوتی را در برداشت و معنا بخشی به متن یا داستان منطق الطیر به وجود می آورد و مولوی تا چه حد توانسته است در اثر تغییر در شیوه روایت داستان منطق الطیر به خلق معانی جدید بپردازد؟ در بررسی فرایندهای دگرگونی و مطالعه تغییرات داستان های مشترک مولوی و عطار می توان نتیجه گرفت که هم عناصر متغیر داستان و هم عناصر بنیادی که عبارت از محور جانشینی و هم نشینی هستند در مثنوی و منطق الطیر تغییر می کند.
عناصر گروتسک و مدرن گرایی در رمان شازده احتجاب گلشیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پایبندی به فرم و شگرد در داستان، استخوان بندی اندیشه های گلشیری را تشکیل می دهد. او به دنبال نمایش حرکت و پویایی در ادبیات، به سنت شکنی دست زد و داستان را به ابزاری برای شناخت خود و دیگران مبدل ساخت و با این دیدگاه در رمان شازده احتجاب به جستجو در اعماق و نفوذ در لایه های پنهان ذهن شخصیت ها و کشف و شناخت خود و دیگران و بیان حقایق جامعه با استفاده از برهم زدن ترتیب و توالی پیوسته زمان پرداخت و با بهره گیری از ژانر گروتسک، چشم خوانندگانش را به روی حقایقی گشود که در زندگی روزمره در مواجهه با واقعیت به ورطه فراموشی سپرده شده بود. نویسندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگرد های مدرن در این رمان پرداخته و به این نتیجه دست یافته اند که شازده احتجاب توانسته مدرن گرایی نویسنده اش را به نمایش درآورد و به دلیل مشخصه های عدول از هنجارهای عادی و پذیرفته شده، مسخ شدگی، برانگیختن خنده تلخ و نفرت آور، جان بخشی به اشیاء، تصویر دیوانگی در معنای رمانتیک، ترسیم فضاهای تاریک، رعب آور، تشریح شکنجه های هولناک و نشان دادن مرگ تلخ با بهره گیری از استعاره و مجاز، تصویرگر وقایع روی داده برای چهار نسل از یک سلسله در ژانر گروتسک باشد.
نظریه کهن الگو «خود» یونگ در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جستاری در رئالیسم و انواع واقع گرایی در شعر فریدون توللی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تحلیلی پژوهش های حوزه مطالعاتی فن بیان در نشریه علمی فنون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
47 - 64
حوزه های تخصصی:
نشریات علمی، محور کلیدی در انتقال و گسترش دانش در زمینه های مختلف مطالعاتی محسوب می شوند و ارتقا و اعتلای امر پژوهش وامدار فعالیت هایی است که در این نشریات انجام می گیرد؛ بنابراین رویکردهای تحلیلی و آسیب شناختی به منظور تبیین نکات مثبت و منفی این پژوهش ها، به بهترین وجه تأثیر و کاربرد آنها را بیان خواهد کرد. گستردگی پژوهش درزمینه علوم بلاغی، به ویژه حوزه مطالعاتی علم بیان، به عنوان شاخص ترین قالب انتقال و گسترش دانش ادبی، اهمیت تحلیل قلمرو محتوایی و روش شناختی این پژوهش ها را بیش ازپیش آشکار می سازد؛ بنابراین، این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی به ارزیابی محتوا و ساختار مقالات جامعه آماری هدف (28 مقاله) می پردازد و به این نکته رهنمون می شود که پاره ای از مقالات در مواجهه با ساختار، دچار ضعف هایی هستند و برخی دیگر ازنظر محتوا و سطوح بهره گیری منابع، از اصول تخطی کرده اند؛ هرچند پژوهش های شاخص و کاربردی نیز در این فصلنامه کم نیستند؛ ازاین رو به سبب ماهیت علمی که چنین پژوهش هایی به مطالعات ادبی می بخشند، کمک شایانی در رد تفکری دارند که در آن ادبیات امری ذوقی و غیرعلمی پنداشته می شود. انتظار می رود پژوهش حاضر زمینه ای فراهم کند که نشریات علمی، اصول شاخصی را در شیوه نامه خود بگنجانند که در مرجعیت بخشی و ارتقای سطح کیفی مطالعات حوزه علوم بلاغی با محوریت علم بیان، بیش از پیش مؤثر باشد.
مطالعات ترجمه و ادبیات تطبیقی: ایده ای نویافته در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
167 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور یافتن نشانه ای از ایده های بومی فن ترجمه، «مقامات حمیدی» اثر قاضی حمیدالدین بلخی را مطالعه و بررسی کرده است. بدیهی است که تاریخ مطالعات ترجمه به سه دوره پیشازبانی (لفظ به لفظ)، زبانی (زبان شناختی) و پسازبانی (فرهنگی) تقسیم شده است. باتوجه به آخرین دوره، امروزه این تصور وجود دارد که فرهنگ ها بر اساس نیازهایشان ترجمه می کنند. نظر به این که یافته های پژوهش حاضر، وجود این اندیشه را در دیباچه مقامات حمیدی ردیابی کرده است، باید به این نکته مهم توجه کرد که قاضی حمیدالدین قرن ها قبل تر از صاحب نظران کنونی، به مسائل فرازبانی و فرهنگی در امر ترجمه اشاره کرده و ایده مترجم مؤلف را به صحنه مطالعات ترجمه آورده است. موضوع این پژوهش از حیث روش، ماهیتاً کتابخانه ای، و شیوه انجام آن، توصیفی-تحلیلی است. یافته ها بیانگر آن است که حمیدی ایده عبور از ترجمه های وفادار به زبان مبدأ را باهدف جلب رضایت کاربران زبان مقصد و نیز تقویت زبان و ادبیات جامعه هدف، در دیباچه مقامات خود مطرح کرده است تا زمینه حرکت به سمت بازنویسی و بازآفرینی متون مبدأ به زبان مقصد فراهم آید. وی برای عملی ساختن این ایده، به بازآفرینی مقامات همدانی و حریری در زبان فارسی پرداخته است.
Humour et Ironie: aspects linguistique et psychanalytique Relecture du roman Où on va papa?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Cet article se penche sur l’étude analytique d’une autobiographie relatant la vie d’un père de deux handicapés mentaux où les termes de parentalité du handicap sont associés à l’humour et à l’ironie. C’est le cas de Jean-Louis Fournier, auteur de Où on va papa ? (2008), celui qui, oscillant entre réalité et imagination, établit un lien entre deux situations qui semblent inconciliables, tant il paraît évident que la première soit déprimante et la deuxième amusante. De surcroît, puisqu’il se voit tout le temps confronté à différentes réactions des gens : pitié, moquerie, dédain et hypocrisie, il ne peut guère donner une pause à sa pensée toujours penchée sur le destin de ses fils. La question à laquelle nous essayons de répondre, c’est de vérifier si l’humour et l’ironie servent de remède à ces conditions difficiles. Pour ce, outre les extraits du livre qui font part de divers aspects de la vie de ce père et de ses deux fils infirmes et témoignent des moments très délicats même insupportables qu’ils traversent, nous recourons aux définitions de ces deux éléments linguistiques ainsi qu’aux travaux des psychanalystes, nous déduirons que la présentation humoristique de cette vie, à savoir se ridiculiser et ridiculiser les autres sont des « mécanismes de défense » qui aident ce père à survivre.
Etude du déclinisme en littérature contemporaine française(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Un ensemble de discours déclinistes, publiés depuis le début du XXIe siècle, notamment rédigés par les spécialistes et professeurs de littérature, proclament la dévalorisation, la crise, l'oubli et voire la mort de la littérature et des études littéraires. Pour étudier la nature et les cibles de ce déclin en littérature contemporaine, cet article se propose, d’une part, de présenter ces textes apocalyptiques suivant une approche descriptive, et d’autre part, de les distinguer les uns des autres selon une approche comparative et surtout contrastive, tout en se basant sur les trois catégories de menaces déjà évoquées en 2011 par Dominique Viart. Une conception très retreinte et esthétique, remontant au XIXe siècle et notamment diffusée et défendue par le système éducatif et la théorie littéraire, se trouve à l’origine de toutes ces inquiétudes devant la perte de l’autonomisation de la Littérature dans une société marquée par le capitalisme cognitif. Il est peut-être temps de recourir également à une conception élargie et pragmatique de la littérature, en interaction avec les autres moyens modernes d’expression et en contact avec le monde réel, et de mettre fin à toute hégémonie des approches monologales au profit d’une lecture actualisante avancée par le philosophe suisse Yves Citton.
Étude de l’énonciation dans Étoile errante de Le Clézio(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Suite à la lecture d’ Étoile errante de J.M.G. Le Clézio, une question se pose dans l'esprit du lecteur : la structure de cette œuvre est-elle en relation avec son contenu et son thème principal. En d’autres termes, comment le sens se structure ? Étude sémiotique de cette œuvre nous oriente vers la réponse. Le choix du corpus de cet article est basé sur le thème dominant et omniprésent à peu près dans toutes les œuvres de l’auteur ; le thème du voyage qui s’y transforme en errance du personnage principal Esther dont l’histoire raconte la vie en pleine guerre mondiale. Les fuites, les douleurs et les difficultés du déplacement obligé de peur des Nazis de cette jeune fille juive à la recherche de la Terre promise, non seulement ne lui apportent pas le bonheur mais aussi la laissent dans le tourbillon d’errance. Notre hypothèse se repose sur le lien des énoncés et la situation d’énonciation du point de vue actanciel et spatio-temporel. Donc sur la base de l’énoncé de l’errance, nous avons étudié l’énonciation de l’errance et ses propriétés actancielle et spatio-temporelle. L’embrayage et le débrayage de l’énonciateur sont les concepts les plus importants pour révéler la situation de l’énonciation ainsi que les stratégies choisies par l’énonciateur dans différentes situations.
L’efficacité des travaux en petits groupes dans l’apprentissage des langues à l’école primaire en Iran et en France(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Aujourd'hui, les enseignants sont souvent encouragés à varier les activités et donc à utiliser le travail de groupe avec les élèves. Travailler en groupe n'est pas une tâche facile pour les élèves mais cela peut être appris. La place du travail de groupe, tant dans les bulletins officiels de l'éducation nationale que dans les théories pédagogiques, montre déjà son importance. La France et l'Iran ayant intégré des système collaboratifs au sein du structure éducatif, nous baserons nos recherches sur la comparaison de ces deux systèmes éducatifs. Pour comprendre l'efficacité du travail de groupe à l'école primaire, nous avons mis en place des questionnaires afin de savoir si le travail de groupe est plus efficace que le travail individuel dans l’apprentissage des langues. En analysant les réponses des élèves, d’une part, nous constatons que la majorité des élèves s’entendent dire qu’ils sont souvent à l’aise dans le travail de groupe. D’autre part, nous avons constaté que les groupes ne permettent pas toujours d’obtenir de meilleures performances que le travail individuel. Notre recherche nous a permis de comprendre que le travail de groupe demande beaucoup de réflexion, de préparation, de rigueur et d'attention. Autrement dit, malgré le grand intérêt de la part des élèves qu’on a observé, le travail en groupe ne peut pas être considéré comme l’unique forme de travail.
Typologie textuelle et Narrativité selon J.-M. ADAM et son application sur une fable de La Fontaine(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La question intransigeante du « texte » a poussé pendant toute l’histoire littéraire les critiques et les linguistes à chercher son sens immanent et à en établir une certaine classification de manière à appréhender le texte et l’analyser, le cas échéant. Ainsi les grands théoriciens tels que Bakhtine, Jakobson, Werlich, Bremond, Molino, Dispaux, Brassart, Greimas, Adam et beaucoup d’autres se sont- ils efforcés de donner une certaine typologie du texte parmi lesquelles celle de Jean-Michel Adam – qui se trouve chronologiquement presqu’à la fin de cette liste – a l’avantage d’avoir une conception concise, plus complète et purgée des objections et des imperfections placées dans les versions précédentes. De cette manière, cette recherche essaiera d’appliquer la typologie textuelle d’Adam sur une fable de la Fontaine, intitulée « La Laitière et le Pot au lait », afin de vérifier en quelle mesure, selon la narrativité adamienne, cette fable est un récit. Pour ce faire, nous avons mis en avant la typologie de textes d’Adam et nous nous sommes penchés plus précisément sur le type narratif, lequel est principal selon la tradition littéraire occidentale. Nous avons eu l’intention d’attester l’intérêt et les convenances de cette classification face à tout texte tout en ayant dégagé à cette fin les composantes de la séquence narrative et tout en ayant présenté les six critères constituant, d’après Adam, la narration . Au terme de cette recherche, basée sur l'application et l'analyse, nous avons constaté que la théorie d'Adam peut agir comme un dispositif analytique pouvant être utilisé pour distinguer les textes narratifs des non-narratifs et extraire la ou les séquences du récit. .
Métamorphose transsubstantielle du Je, et différenciation de l’identité narrative dans l’écriture d’Annie Ernaux(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Les œuvres d’Ernaux fournissent des exemples typiques de l’autobiographie contemporaine dans lesquels même si le Je de l'auteur, du narrateur et du personnage principal n’en font qu’un seul et unique, mais c’est un Je transpersonnel qui recouvre plusieurs identités. En effet, à travers le récit de la vie du père et de la mère, et à partir de la célèbre formule « Je est un autre », Annie Ernaux se donne à une tentative de dénoncer l’inacceptable, d’exprimer l’inexprimé, d’où, le reniement des origines. L’inculturation, l’indigénisation et la conversion sont à cet effet, les mots d’ordre de l’écriture ernausienne. À fin d’échapper à une expression directe de « Soi », l'auteur décrit, avec minutieux, l’itinéraire de la vie de ses parents et l’évolution que cette existence malmenée avait subie au cours du temps, à travers laquelle elle parvient, par le biais de l’écriture blanche, à définir la position du « Soi » et la métamorphose du « Je ». Notre travail porte en grande partie sur les stratégies employées par l'auteure pour consolider, ou fragiliser, le rapport entre soi et les autres, pour en venir à une différence de systématisation de l’expression de soi. Pour ce faire, il est souhaitable de suggérer que le style choisi, les titres des œuvres, le réseau intertextuel dans lequel sont-elles ancrées, les déclarations de l'auteure, son parcours et ses objectifs, sont autant d'éléments cruciaux pour saisir la profondeur et la complexité du rapport entre je et les autres. .
Enjeux des postures énonciatives dans Harmonie nocturne, présentation suivie des modèles textuels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Les orientations nouvelles en linguistique énonciative confèrent un intérêt tout particulier à l’étude du point de vue (PDV), éclairant en ce qu’elle révèle la possibilité, pour l’homme, de développer une infinité de significations à travers ses multiples prises de position par rapport au réel. En ce sens, l’étude des rapports de place entre les diverses sources du PDV revêt une importance de premier ordre dans l’analyse du discours, du fait qu’elle permet au lecteur de toucher, de près, le dynamisme de la construction du sens. La tâche s’avère, pourtant, difficile étant donné qu’elle exige l’approfondissement des postures énonciatives déterminantes dans la structuration sémantique du PDV. Le présent article porte sur l’étude des axes de la topique énonciative (Rabatel, 2004), à savoir, co-énonciation, sur-énonciation et sous-énonciation, mis en scène, essentiellement, à travers les représentations intériorisées du ‘je’ dans Harmonie nocturne (Ghâssemi, 1996). Les passages extraits du roman sont, soit marqués par les traits de l’argumentativité (directe ou indirecte) contenus dans les relations autodialogiques ; soit caractérisés par les effets de l’effacement énonciatif qui servent à des fins persuasives. Ils permettent d’examiner l’hypothèse selon laquelle la mise en scène discursive des vagabondages de la pensée pourrait contribuer à une meilleure exploration des niveaux d’intervention de l’instance énonciative dans la construction du sens.