فاطمه گل بابایی

فاطمه گل بابایی

مدرک تحصیلی: دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

درآمدی بر ظرفیت موسیقایی دفتر شعر «زمستان» اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شعر نو موسیقی مهدی اخوان ثالث زمستان ظرفیت موسیقایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 896 تعداد دانلود : 184
پیوند دیرین و ناگسستنی ادبیات و موسیقی، موضوعی است که در ادوار مختلف همواره مورد توجه و تأمل قرار گرفته است. پژوهش پیش رو که در حوزه مطالعات میان رشته ای جای می گیرد، این ارتباط را در دفتر شعر زمستان مهدی اخوان ثالث با رویکردی     توصیفی تحلیلی و از منظر موسیقی دستگاهی ایران واکاوی کرده است. توجه ویژه اخوان ثالث به مقوله موسیقی شعر و تعدد آثار منتشر شده موسیقایی مبتنی بر اشعار دفتر زمستان موجب گردید تا به بررسی و کشف ظرفیت های موسیقایی موجود در این دفتر برآییم. در این پژوهش، با بررسی آلبوم های موسیقی «زمستان است»، «فریاد» و «هم آواز پرستوهای آه» به بازنگری و تحلیل آثار موسیقایی برگرفته از اشعار دفتر زمستان پرداخته و عوامل ایجاد آهنگ و موسیقی در شعر نو را متناسب با ساختار این آلبوم ها در فضای موسیقی کلاسیک ایران مورد توجه قرار داده ایم. برآیند این بررسی دستیابی به شناخت بیشتر نسبت به غنای موسیقایی اشعار اخوان ثالث و میزان تطبیق پذیری شعرهای او با موسیقی دستگاهی ایران بوده است.
۲.

پیوند ادبیات و موسیقی در روایت «سمفونی مردگان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعه تطبیقی ادبیات مکتب نقدبنیاد ادبیات و موسیقی سمفونی مردگان شوستاکوویچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 179 تعداد دانلود : 626
دگرگونی های جهان امروزین و از میان رفتن مرزبندی ها میان دانش ها، وظیفه سنگینی را متوجه مطالعات تطبیقی ادبیات کرده است. در پرتو این امر، یکی از کارکردهای چنین مطالعاتی برقراری پیوند میان ادبیات و دیگر هنرها و دانش ها است. از این منظر، تحلیل پیوند ادبیات با هنری نظیر موسیقی یکی از حوزه های فعالیت این دانش پویا و دینامیک به شمار می رود. پژوهش حاضر با این انگاره و بر مبنای روش مطالعاتی نقدبنیاد، رابطه موسیقی و ادبیات را در روایت «سمفونی مردگان» نوشته عباس معروفی تحلیل کرده و در عین حال، این روایت را از منظری ساختاری با سمفونی شماره پنج دیمیتری شوستاکوویچ مقایسه کرده است. پژوهش پیش رو نشان می دهد که موسیقی به شیوه های گوناگون در شکل دادن به سازگان روایت اثرگذار بوده است. عنوان پردازی موسیقایی روایت، عنوان گذاری فصل های متن و همسازی سیر رویدادهای موومان ها/ فصل های روایت با ماهیت فرمیک موومان های یک سمفونی در شمار مؤلفه های دخیل در شکل دادن به نظام همبسته روایت اند. بهره گیری از خصوصیت کنترپوان موسیقی و همسازی بخش بندی های موومان دوم روایت با واریاسیون های موسیقی، محورهای دیگر تلاقی این دو هنر در روایت اند . پژوهش حاضر همچنین نشان می دهد با واکاوی تطبیق گرایانه روایت می توان به شناختی دقیق تر از متن ادبی دست یازید و ظرفیت هایی را در آن کشف کرد که نقد ادبی محض بدان ها توجهی نمی کند. نویسندگان می توانند به واسطه پیوند زدن آثار خویش با هنرها و دانش های انسانی و تجربی بر غنای آن ها افزوده، لذت خوانش متن را برای مخاطبان خویش دوچندان کنند.
۳.

پیرامتن عنوان در نظم و نثر فارسی از قرن پنجم تا نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیرامتنیت عنوان ژرار ژنت سنت ادبی فارسی متون منظوم و منثور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 839 تعداد دانلود : 650
پیرامتنیت به مثابه مفهومی بنیادین در مطالعات ساختارگرایانه ادبیات می تواند علاوه بر کشف دلالتمندی متن ادبی، داده هایی را درباب سازمان بندی اندیشگانی نویسنده و شاعر و فضای فرهنگی و اجتماعی زیسته در آن به دست دهد. از میان گونه های مختلف پیرامتنیت، «عنوان» در جایگاه شاخص ترین پیرامتن از نظر گستردگی و تنوع کارکرد، ظرفیت بالایی برای تحلیل و واکاوی دارد. پژوهش حاضر با نگاهی به نگره های ژنت درباب پیرامتن و به روش توصیفی تحلیلی، پیرامتن عنوان را در شناخته شده ترین متون منظوم و منثور سنت ادبی فارسی از قرن پنجم تا نهم هجری بازاندیشی کرده است. پژوهش پیش رو در یک صورت بندی نسبی، عنوان های مورد مطالعه را در پنج گروه ژانرمحور، شخصیت محور ، مؤلف محور، شگردگرا و مستقیم طبقه بندی کرده است. در این دسته بندی، عنوان های شگردگرا دارای دو گونه مسجع و استعاری اند و عنوان های استعاری نیز به دو گروه عنوان های گفتمان گرا و فراگفتمانی صورت بندی می شوند. به طورعام، عنوان های استعاری در مقایسه با عنوان های مسجع شبکه دلالت های معنایی پیچیده تری را ایجاد می کنند و بنابراین، تراکم و انباشت معنایی بیشتری نسبت به عنوان های مسجع دارند. از منظری سبک شناختی، عنوان های دوره نخست ساده و کوتاه اند اما در دوره سپسین سبک شناختی، عنوان ها گسترده و دیریاب می شوند؛ اما، در پرتو توانایی مؤلف، دگرگشت های ژانریک و محتوای متن، عنوان هایی ظهور می یابند که به جای گسترش افقی، گسترش عمودی یافته، دلالت های معنایی متکثری را القا می کنند. میل به جزئی نگری به جای کلیت گرایی، پی گرفتن گونه ای نزاع اسطوره و تاریخ، فردیت نیافتن مؤلف به مثابه هویتی کنش مند و تاریخ زدایی از عنوان بخش دیگری از دستاوردهای برون تراویده از واکاوی عنوان های آثار ادوار مورد مطالعه است.
۴.

واکاوی پیوند ادبیات و عکاسی در شعر هایکو (پژوهشی میان رشته ای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ایماژیسم تصویرگرایی هایکو عکاسی طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 31 تعداد دانلود : 691
ایماژیسم یا تصویرگرایی در ادبیات قرن بیستم، تحت تأثیر شعر تصویرگرای ژاپن موسوم به هایکو ایجاد شد. این مکتب با اولویت قرار دادن انعکاس تصاویر واقع گرا به دور از انتزاعات پیچیده متون گذشته به فعالیت پرداخت. هایکو به عنوان مشخص ترین نمونه آثار ایماژیستی، به دلیل کاربرد فراوان تصویر برای انتقال مفاهیم ذهنی شاعر، بیشترین تطابق و همگونی را با فن عکاسی از میان سایر هنرهای تجسمی دارد. این پژوهش با قرارگیری در حوزه مطالعات بین رشته ای به بررسی آنالوژیک ساختار و عملکرد هایکو در مقایسه با تکنیک های عکاسی از طبیعت می پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی برخی از اشعار کتاب «هایکو شعر ژاپنی از آغاز تا امروز» را که برگردان احمد شاملو و ع.پاشایی است به عنوان مرجع تحلیل و تطبیق خود قرار داده و وجوه مشترک این سبک شعر را با مؤلفه های مهم در شکل گیری یک عکس مقایسه نموده است. این پژوهش کوشیده است با بررسی تأثیرات متقابل و تطبیق مفاهیم دو رشته ادبیات و عکاسی در هایکو به نمایش اندیشه و نگاه مشترک بشر به پدیده های واحد و شیوه های بیان مختلف آن ها دست یابد. برآیند این مطالعه شناخت هرچه بیشتر غنای تصویری سبک شعر هایکو، درک شباهت ها و تفاوت های نحوه بیان در ادبیات و عکاسی و جلوه های ارتباط این دو حوزه است.
۵.

نقد زیست بوم گرایانة داستانی کوتاه از غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات و محیط زیست نقد زیست بوم گرا عافیتگاه غلامحسین ساعدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 537 تعداد دانلود : 285
واکاوی پیوند ادبیات و محیط زیست و نحوة انعکاس زیست بوم در آثار ادبی از اواخر قرن بیستم میلادی در قالب نقد زیست بوم گرا آغاز گردید. این حوزة مطالعاتی با محور قرار دادن محیط زیست و دقت در تأثیر آن بر متون ادبی، ضرورت توجه به این موضوع را در علوم انسانی مطرح می نماید و بدین ترتیب، در تلاش برای برجسته سازی جایگاه محیط زیست در متون ادبی و نیز حفظ آن در دنیای صنعتی امروز است. پژوهش پیش رو بر مبنای روش مطالعاتی همبستگی و با رویکردی توصیفی تحلیلی به بازخوانی و واکاوی داستان کوتاه عافیتگاه از مجموعه داستان دندیل اثر غلامحسین ساعدی پرداخته است. براساس پژوهش حاضر، محیط زیست به شیوه های گوناگونی در شکل دادن به نظام همبستة روایت اثرگذار بوده است. عنوان پردازی بوم شناسانة روایت، کنشگری های عنصر زیست محیطی رودخانه در تعامل با شخصیت اصلی روایت و در نتیجه تغییر روند کلی زندگی وی، برقرار شدن تقابل میان عناصر سه گانة زیست محیطی طبیعی، مصنوعی و اجتماعی و غلبة عنصر زیست بوم طبیعی در این تقابل بخشی از مصادیق نقش آفرینی محیط زیست در خلق کلیت روایت را شکل می دهند. برمبنای پژوهش پیش رو محیط زیست دیگر صرفا کارکردی زیبایی شناختی ندارد بلکه در روایت پردازی به سطح یک شخصیت مستقل ارتقاء یافته است و در پیرنگ روایت دخالتی فعالانه دارد. وارونگی معادله انسان/ سوژه - زیست بوم/ ابژه و در نتیجه بروز فاعلیت زیست بوم و انفعال انسان یکی دیگر از جلوه های اثرگذاری زیست بوم در ساختار عام روایت است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان