فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
111 - 136
حوزه های تخصصی:
عطار و دیدار با شاهد قدسی
(بررسی ساخت و محتوای برخی از غزل-روایت های دیوان عطار )
احمد سنچولی *
چکیده
عطار نیشابوری در بخش قابل توجهی از غزل های رندانه و شورانگیز خود، به موضوع دیدار با شاهد قدسی یا منِ برتر و ملکوتی خویش پرداخته است. او در این غزل ها، واقعه ای را به تصویر کشیده که به نوعی معرفت درونی، شهودی و کاملاً شخصی بی میانجی حسّ و عقل اشاره دارد؛ به همین سبب، از زبان، نگرش، سبک و سیاق خاصی برخوردارند و فردیت و خلاقیت شاعر در آن ها به خوبی نمایان است. عطار در این دسته از غزل ها که ساختاری داستان گونه و کاملاً روایی دارند و می توان آن ها را غزل-داستان نامید، راوی قصه های حوادث روحی خویش است؛حوادثی که بن مایه ی اصلی آن ها را زمینه ی معنایی داستان شیخ صنعان و حلاج رقم می زند. به دلیل غلبه ی احوال عاطفی و شهودی، شاعر به قطب استعاری زبان متوسل می شود و برای بیان منظور خویش از رمز و نماد بهره می گیرد. رؤیاگونگی، تناقض و ابهام سرشت ذاتی این غزل ها به حساب می آید و به همین دلیل، باب تأویل را به روی خویش می گشاید. همچنین غلبه ی وجه اخباری و عاطفی، لحن جدی و حسرت آمیز شاعر و نیز تناسب صورت و محتوا را می توان از دیگر مختصات این دسته از غزل ها برشمرد.
واژه های کلیدی: دیدار با شاهد قدسی(منِ ملکوتی)، عطار نیشابوری، غزلیات، معرفت شخصی و شهودی.
* دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زابل ah_sanchooli@uoz.ac.ir
تاریخ دریافت مقاله: 11/7/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 17/11/1400
بررسى صور خیال در باب «بازجست کار دمنه» در سه ترجمه نصرالله منشی، ابن مقفع و محمد بخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
353 - 382
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه یکی از مهم ترین و برجسته ترین متون ادبی و تعلیمی است که توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است و ترجمه های گوناگونی از آن در دست است. هدف این پژوهش بررسی صور خیال (تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز) در باب «بازجست کار دمنه» در دو ترجمه فارسی نصرالله منشی و داستان های بیدپای محمد بن عبدالله بخاری و ترجمه عربی عبدالله بن مقفع از مشهورترین ترجمه های کلیله و دمنه است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است، نگارندگان پس از بررسی صورخیال در سه اثر و ترسیم جدول و نمودار بسامدی به این نتیجه دست یافتند که صور خیال به کار رفته در دو ترجمه، جهت روشنگری خواننده و از ابهام و پیچیدگی به دور است و بسامد عناصر خیال در ترجمه فارسی نصرالله منشی بسیار بالاست و مترجم فارسی با پدید آوردن تشبیهات، استعارات و کنایات و مجازها به زیباتر شدن و خیال انگیزی بیشتر اثر خود پرداخته و در این زمینه بر دو مترجم دیگر برتری یافته است.
بررسی و تحلیل گونه های فخر در دیوان خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فن مفاخره که از فروع نوع ادبی حماسه به حساب می آید، یکی از بن مایه های مضمونی شعر فارسی، بلکه ادبیات جهان به شمار می رود. البته در این میان برخی شاعران به فراوانی از آن سود می برند که خاقانی شروانی یکی از این چهره هاست. خاقانی با نازش به خود و شیفتگی به شعر خویش، در خودستایی و برتری جویی مبالغه کرده است. در این مقاله، گونه های مختلف فخر وی در بیش از ده تقسیم بررسی و دلایل مفاخره شاعر نیز به تمامی بیان شده است و این نکته چشم انداز تازه ای برای مقاله حاضر رقم زده است. همچنین سخن در «واسوخت از فخر» مبحث کاملاً جدیدی است که در این نوشته و با توجه به شواهد متعدد آن در شعر خاقانی، مورد توجه قرار گرفته است. روش تحقیق ما در این مقاله کتابخانه ای است و به شیوه منبع پژوهی، پس از تدوین یافته ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. سخن ستایی، برتری جویی و فخر به فضایل اخلاقی از برترین مفاخرات این شاعر است.
واکاوی فضایل و خصوصیّات اخلاقی مشترک در شاهنامه و اوستا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
1 - 29
حوزه های تخصصی:
مضامین اخلاقی و اجتماعی از مباحث اصلی در ادبیّات فارسی است و از گذشته تاکنون جلوه گاه نغزترین و ناب ترین معانی و مضامین اخلاقی و تعلیمی بوده است؛ به گونه ای که در هر دوره، بخش انبوهی از شعر فارسی به حکمت و موعظه اختصاص داشته است. ادبیّات تعلیمی از رایج ترین و کهن ترین گونه های ادبی در جهان است که آموزه های عقلانی و اخلاقی را به مخاطبان ارائه می کند تا با کاربست آن ها در زندگی به نیکبختی و سعادت برسد. در شاهنامه که اثری حماسی است، سخن از انسان هایی آرمانی به میان می آید که آراسته به صفات نیکوی انسانی هستند و پای بندی به اخلاق، بارزترین ویژگی زندگی آنان است. فردوسی که صاحب گفتاری پاک و آراسته به راستی و درستی است، خود، به فضایل اخلاقی پای بند است و در داستان های شاهنامه به بیان این ارزش ها در زندگی آدمی می پردازد. اوستا نیز که اثری تعلیمی و اخلاقی است، پر از خوبی ها و اندیشه های انسان دوستانه است؛ که در آن مضامین اخلاقی به انحای مختلف بیان شده است. این مقاله سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای خصوصیات اخلاقی مشترک در این دو اثر را بررسی کند؛ از بررسی و مقایسه این دو منبع، این نتیجه حاصل شد که شاهنامه ضمن تأثیرپذیری و جذب مؤلفه های فرهنگی دین مبین اسلام، تأثیرات فراوانی نیز از فرهنگ ایران پیش از اسلام گرفته، بسیاری از مؤلفه های فرهنگی آن را حفظ و ضبط کرده است.
A Study of Antinarrative Elements in Alexander Burnes’ Travels into Bokhara(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Once treated like a pariah in the realm of literary criticism, the genre of travel writing becomes a legitimate object of critical inquiry after Said’s Orientalism in which he critically examines French and English travel books written in the context of colonialism. Similarly, this article embarks on reading Alexander Burnes’ Travels into Bokhara in the light of Orientalism. The travelogue recounts Burnes’ journey to Afghanistan and Turkistan during the Great Game. Instead of extracting and interpreting orientalist tropes in Burnes’ travel book, the present article seeks to study its antinarrative components: those statements and praxis which are inconsistent with Orientalism’s policing and regulatory norms. It contends that the travel writer exhibits his disenchantment with orientalist vision in three ways. Firstly, through recoiling from reiterating the trope of the alleged ‘Oriental’ despotism. Secondly, via unsettling the trope of the ‘monarch of all I survey’, and finally, by demonstrating cultural receptivity towards indigenous people and their Islamic culture.
دموکراسی ادبی در آواز های مالدورور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
325 - 350
حوزه های تخصصی:
به باور ژاک رانسی یر، فیلسوف هم روزگار فرانسوی، دموکراسی ادبی در سده نوزدهم و به ویژه در پیوند با ژانر رمان به وجود آمده است. این جستار می کوشد تا با تکیه بر تعریفی که برخی فیلسوفان معاصر از دموکراسی می دهند، این انگاره را در آوازهای مالدورور، یکی از متن های شاعرانه نیمه دوم سده نوزدهم بررسی کند. پژوهش حاضر نشان می دهد این متن تاج قدرت را از سر چه انگاره هایی پایین می کشد، چه انگاره هایی را در کانون توجه قرار می دهد، و پیامد چنین اقدامی چه خواهد بود. در حقیقت، این متن می تواند نمونه بارزی از یک متن ادبی دموکراتیک به شمار رود چه با گستراندن انگاره هایی چون برابری، آزادی و گفتگو به قدرت بسیاری از انگاره های ادبیات اقلیت «نخبه» پایان می دهد و طرح ادبیاتی نو را درمی اندازد. این متن هرگونه مرزبندی میان ژانرهای ادبی، از یک سو، و ادبیات خواص و ادبیات عوام، از سوی دیگر، را از میان برمی دارد و خوانشی فعالانه از خواننده خود می طلبد.
جزئی نگری در مثنوی مولوی بر اساس نظریۀ اخلاق مراقبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق مراقبت نظریه اخلاقی نوینی است که برپایه اصول مراقبت و مسئولیت تعریف شده و کرول گیلیکان آن را در تقابل با اخلاق سنتی بینان نهاده است. وی روش کلبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و آن را مبتنی بر سه محور جزئی نگری، جانبداری و عاطفه گرایی استوار کرد. به طوری که اخلاق سنتی تکلیف گرا و نتیجه گرا را رد کرد و آن را ناقص و مردسالارانه شمرد. در این مقاله، با روش تحلیلی توصیفی، ابتدا با تبیین نظریه اخلاق مراقبت، محور جزئی نگری اصول قضاوت اخلاقی مولانا در مثنوی بررسی می شود. با تعمق در اشعار و داستان های مولانا این نتیجه حاصل شد که این عارف اخلاق مدار با جهان بینی دینی و عرفانی خود که در تعالیم اسلامی ریشه دارد، بین عقل و عاطفه تعادل اخلاقی ایجاد کرده و نظریه اخلاق مراقبت را در کلام خود به کار برده است. وی فراتر از جنسیّت و زمان، با اشاره به جزئی ترین اصول اخلاقی مانند ریا، تجاوز، غیبت، فساد، نفاق، تقلید و... عواقب رعایت نکردن این اصول را قضاوت می کند. مخاطبان اصلی وی در این مقوله، ارکان سیاسی حکومت، عالمان و فقیهان، شاعران، مداحان و دلقکان، طبقات عامه مردم، کج فهمان، صوفیان و زاهدان دروغین و شخصیت های دروغین هستند. گفتنی است بیشترین بسامد در طبقه صوفیان و زاهدان دروغین است و مولانا به نقد تزویر، ریا، نفاق و فساد در آن می پردازد.
“For Others, in Spite of Myself, from Myself”: A Levinasian-Feminist Reading of Charlotte Mary Matheson’s "The Feather"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
When Charlotte Mary Matheson began writing The Feather in 1929, numerous movements regarding women's rights were emerging. However, despite various references to contemporary issues, Matheson’s book initially did not receive much attention from critics; it was only after a few decades that The Feather became one of the best-selling novels, especially in Iran. In this article, a feminist reading of the novel was conducted on the basis of the alterity of the Other and the ethics of the French philosopher Emmanuel Levinas. The common ground between the theories of feminism and Levinasian philosophy is the relationship between the Self and the Other, which according to both theories, needs to change. Traditionally, men were accepted as the dominant power or the Self and women as the second sex or the Other. On the other hand, ethics, according to Levinas, emphasizes a proper relationship between the Self and the Other. Hence, the kind of relationship between the Self and the Other and the alterity of the Other become important; thus, this relationship requires a new definition. This reading of the novel shows how the relationship between the Self and the Other in the story, which begins with carnal desires, eventually ends in a moral one. In addition, the female character rediscovers her independence and identity, which was initially dominated by men.
وجوه طنز در شخصیت ابوسعید ابی الخیر با تکیه بر اسرارالتوحید و حالات و سخنان ابوسعید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
153 - 174
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و تحلیلِ انگیزه ها و دلایلِ رفتار و گفتار طنزآمیزِ ابوسعید به عنوان یک شخصیت برجسته عرفانی پرداخته ایم و تأثیر ویژگی های اخلاقی و عرفانی ابوسعید بر گفتار و رفتار طنازانه او را به روش تحلیل محتوایی بررسی کرده ایم. اصلی ترین وجه شخصیت طنّاز ابوسعید، بداهه گویی و تسلط بر بازی های لفظی و کلامی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین وجوهی که به عنوان پایه و اساس شوخی ها و طنازی های ابوسعید است در سیزده دسته قرار می گیرند. از این میان سه مورد که عبارت هستند از: 1 بداهه گویی و بازیهای کلامی ابوسعید؛ 2 طنز موقعیت یا آموزش عملی عرفان با تکیه بر طنز؛ 3 پرهیز از خودخواهی و خودبینی، بیش از 60% از مجموعه انگیزه ها و دلایل طنّازی ابوسعید را تشکیل می دهند. مسأله شوخ طبعی ذاتی ابوسعید، اقبال مردم به او به دلیل روحیه طنّاز او و طنز به مثابه آیینه تمام نمای ویژگی های برجسته عرفانی، اخلاقی و اجتماعی ابوسعید از موضوعات مورد بحث در این پژوهش هستند.
نقد نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیکاف و جانسون، استعاره را ابزاری شناختی می دانند که بواسطه چیزی متعارف و تجربی، چیزی دیگر را می شناسیم. از نظر آنان استعاره در سراسر زندگی روزمره و نه تنها در زبان، که در اندیشه و عمل ما جاری است و نظام مفهومی معمول ما که در چارچوب آن می اندیشیم و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً استعاری دارد. آنان مدّعی اند در نظریه های سنتی، به رابطه استعاره با تفکر توجّه نشده است؛ بلکه فقط به تعابیر زبانی استعاره ها در شعر و ادبیات توجه کرده اند و بین زبان روزمره و زبان ادبی تمایز نهاده اند. از این رو تعریف جدید را در تقابل با استعاره زبانی، استعاره مفهومی نامیدند که دارای ویژگیهای چون یک سویگی نگاشت و اصل تغییر ناپذیری است و به انواعی چون استعاره متعارف و نو و تصویری تقسیم می شود. در این مقاله، نظریه استعاره مفهومی و برخی از تناقضهای درونی آن را نقد کرده ایم که برخی از نتایج عبارتند از: شناخت و فهم استعاری نیست بلکه قیاسی است؛ استعاره مبتنی بر شباهت است و تغییر ناپذیری اصل معتبری نیست.
تأملی در زیبایی شناسی صحنه در ادبیات کودک، براساس نظریه ماریا نیکولایوا، مطالعه موردی (داستان «هستی» نوشته فرهاد حسن زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی صحنه از نظریات تقریبا جدید در ادبیات کودک و نوجوان و از نظریاتی محسوب می شود که ارتباط مستقیم با نقد ادبی گذشته خود از جمله نظریه کرونوتوپ باختین دارد. در این نظریه عناصر زیبایی شناسی صحنه نقل می شود که تاثیر مستقیمی در تولید معنا دارند. از این رو می توان این نظریات را در ادامه و تکمیل نظریات پربار از جمله نظریات ژرار ژنت، پل ریکور، گریماس و دیگران دانست. در این پژوهش با توجه و تمرکز بر نظریه زیبایی شناسی صحنه ماریا نیکولایوا و بیان مشخصات کلی این نظریه و خصوصیات ساختاری آن، نیز اشاره به الگوهای مکانی(=خانه) که در این نظریات به کار رفته-است ضمن بیان شاهد نمونه هایی از این کتاب برخی از عناصر زیبایی شناسی صحنه در آن، به بررسی صحنه در مفهوم مکان در داستان هستی نوشته فرهاد حسن زاده پرداخته شده است. نتیجه حاصل از این بررسی این است که عنصر زیبایی شناسی صحنه ارتباط مستقیم در تولید معنا دارد و در درک و دریافت مخاطب از جمله کودک و نوجوان بسیار مؤثر و در تقویت فهم او ضروری است. داستان هستی اثر حسن زاده نیز دارای عناصری از زیبایی شناسی صحنه است که به تولید معنا کمک می کند؛ الگوی خانه هم که در این داستان به کار رفته است منطبق بر الگوی اودیسه ای و اودیپی است.
تجلّی قرآن و حدیث در سعادت نامه شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن، نوری است از نور النوّر به پیامبر گرامی اسلام به واسطه جبرییل امین نازل شده است. این کتاب آسمانی چارچوب و اساس دین اسلام را تشکیل می دهد، لذا نخستین کتاب و راهنمای اصلی مسلمین است. قرآن و حدیث پیامبر و ائمه اطهار، فرقان و جان مایه فرهنگ مسلمانان بوده و در زندگی آنان راه جُسته است. آثار ادبی و هنری و عرفانی مسلمانان با استناد به قرآن و احادیث نبوی، سندیت پیدا می کند. ادبیات و زبان فارسی نیز از آن بهره مند گردیده است. از جمله آثار ادبی و عرفانی، کتاب سعادت نامه شیخ الاسلام شیخ محمود شبستری، فقیه و عارف برجسته سده هشتم هجری را می توان نام برد. این منظومه دارای سه هزار بیت و هشت باب در قالب مثنوی و در وزن خفیف حدیقه الحقیقه سنائی سروده شده است که هر باب دارای فصل ها و حکایات و تمثیلات می باشد. این منظومه درباره معرفت ذات واجب الوجود و صفات و اسما و افعال خداوند است. این مقاله به روش (توصیفی- تحلیلی) می کوشد تا تاثیر بلاغی از شگرهای ادبی و اثرپذیری واژگانی را در بهره مندی از آیات قرآن و احادیث نشان دهد.
ارتقا سطح حرفه ای معلمان زبان با افزایش کفایت جمعی از طریق همکاری آنان در یک بستر غیرحضوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر همکاری معلمان در یک بستر غیرحضوری طراحی شده برای کمک به ارتقا سطح حرفه ای آن ها از طریق افزایش کفایت جمعی بوده است. بدین منظور تحقیق کنونی تلاش دارد تا با در نظر گرفتن سهم خود در زمینه آموزش زبان، برای آماده سازی معلمان زبان در جهت ارتقا سطح حرفه ای آنان گام برداشته و بینش موثری ایجاد نماید. شرکت کنندگان تحت یک طرح شبه آزمایشی شامل سه مرحله پیش آزمون، مرحله آموزشی و پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که همکاری در شبکه های اجتماعی به طور قابل توجهی کفایت جمعی معلمان را افزایش می دهد که به نوبه خود به پیشرفت حرف ه ای آن ها کمک می کند. براساس نتایج، مشارکت در حلقه های بحث مشارکتی، حرفه ای و انتقادی نقش موثری بر مؤلفه کفایت جمعی در ارتقا سطح حرفه ای معلمان زبان دارد و جنسیت، سن و سطح تحصیلات معلمان به طور متفاوتی بر رشد حرفه ای آن ها تأثیر می گذارد. نتایج این مطالعه در چارچوب نظریه های اجتماعی- سازنده و فعالیت مورد بحث قرار می گیرد.
تحلیل شخصیت های تمثیلی شاهنامه از منظر گفتمان انسان شناسانه فردوسی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
120 - 140
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی در نگاه اول شاید به قول محمود حدیث رستم و داستان همآوردی ها باشد اما اندکی آشنایی با بیان تمثیلی اسطوره ای و گفتمانی که فردوسی در آن، شاهنامه را سروده، باعث پرسش هایی می شود: فردوسی از بیان تمثیلی در شاهنامه چگونه و چرا استفاده می کند؟ و آیا رستم به صورت تمثیلی از منظر گفتمان انسان شناسی فردوسی می تواند نمونه ی اعلای یک هویت انسانی باشد که در روح جمعی و توانش فرهنگی جامعه ایران تأثیر داشته است ؟ یا این هویت انسانی به صورت تمثیل های متنوع در مجموعه ای از شخصیت های شاهنامه نمود یافته است؟ این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤالات و فهم آنچه فردوسی رمز و معنای (تمثیل) شاهنامه گفته، انجام شد. شناخت معماری تمثیل های فردوسی که نشان دهنده ذهن و زبان اوست، ضروری می نماید. این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای، در ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮﯾﻪ تحلیل گفتمان انجام شد و یافته ها نشان داد که فردوسی با بیانی تمثیلی جهان بینی و اندیشه انسان شناسانه خود را به نصویر کشیده است. تمثیل های شاهنامه هویت انسان ایرانی اسلامی را بیان کرده است، فردوسی در پردازش شخصیت های داستان های شاهنامه آگاهانه دو نوع شخصیت خیر و شر را مبتنی با گفتمان های دوره معرفی می کند. هر یک از شخصیت ها می توانند به صورت تمثیلی نموداری از چهره های منفی و مثبتی باشند که به سبب جهان بینی طبقاتی و روابط قدرت حاکم پدیدار شده اند. رستم و افراسیاب کلان تمثیل دو گروه از شخصیت های خوب و بد در گفتمان فردوسی هستند که زوایای دیگر آن در شخصیت هایی مانند ضحاک ماردوش، سیاوش، گردآفرید، سودابه، پیران ویسه و... نمودار می شود. تمثل نه تنها به متن شاهنامه مفهومی چندلایه و گسترده می بخشد بلکه آن را به متنی نشانه ای نمادین بدل می کند.
بررسی مقایسه ای نقش زنان در نزاع های درون خانوادگی اسطوره های ایرانی و یونانی و رومی (برپایه شاهنامه فردوسی و متون اساطیری یونان و روم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان نقش زنان در اسطوره ها ازنظر ارتباط با عناصر درون خانوادگی است. میان آثار بررسی شده ازنظر مضامین و گره خوردگی حوادث و شخصیت ها، همسانی ها و گاه ناهمسانی هایی وجود دارد. در این پژوهش کوشش می شود با تطبیق و مقایسه، به تحلیل تطبیقی و مقایسه ای محتوای این آثار و نیز مشخص کردن میزان همانندی ها یا ناهمسانی های دو جامعه شرقی و غربی در مقوله نقش زنان در نزاع های درون خانوادگی پرداخته شود. نگارندگان با توجه به پژوهش های ادبیات تطبیقی و بر مبنای مکتب امریکایی با روش تطبیقی توصیفی تحلیلی درپی آن اند تا تأثیرگذاری زنان را در نزاع های درون خانوادگی اسطوره ها و حماسه ها تحلیل کنند. دستاورد پژوهش بیانگر آن است که در اساطیر ایرانی، به ویژه در نزاع میان گشتاسب و اسفندیار، زنان نقش منفعلی دارند؛ چندان توجه برانگیز نیستند و حتی در سایه مردان قرار می گیرند. این امر می تواند با حاکمیت مردسالاری در فرهنگ ایرانیان پیوند داشته باشد؛ اما در اساطیر یونانی و رومی، زنان نقش توجه برانگیزی دارند و به نوعی یا نقش تحریک کننده دارند و یا اینکه عامل بازدارندگی هستند؛ حتی در این میان قربانی هم می شوند. حسادت، گریختن و فرار با جانان، عصیان و تمرّد و خیانت از وجوه مشابه و همسان روایت ها و کاهش زمینه و بافت اساطیری، شرط گذاشتن برای خواستگاران دختر، گروگان گیری، قابلیّت جادوگری، ایجاد دیوانگی و جنون، شهوت پرستی و کامجویی، جان بازی و جان نثاری برای وطن، عشق به همسر، خردمندی و حق طلبی و دعوت به سکوت و آرامش از وجوه تفاوت و ناهمسانی روایت ها بود. شاهدهای متن فارسی از کتاب شاهنامه فردوسی است و شاهدهای مربوط به یونان و روم از کتاب های مدیا و هکاپ ، ایفی ژنی در اولیس ، اسطوره های یونان و فرهنگ اساطیر یونان و روم بیان شده است.
نکته هایی درباره ارتباط سرنویس ها با ساخت داستان در شاهنامه و پیشنهادهایی برای گزینش بسامان تر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
111 - 125
حوزه های تخصصی:
سرنویس های شاهنامه عبارت های قرارگرفته در میان ابیات اند که بیانگر رخدادهای مهم در داستان هستند. سرنویس ها کارکردهای مختلفی دارند که مهم ترین آنها مشخص کردن بخش های داستان است. با خواندن داستان های طولانی، خواننده بیشتر پی می برد که به عنوان هایی نیاز دارد تا خط داستانی برای او مشخص شود. با حذف این عبارات از داستان های شاهنامه بخشی از هنر فردوسی در ساماندهی به توصیفات نیز مغفول می ماند. سرنویس ها مانند ابیات، ظرفیت داشتن وِیژگی های سبکی و هنری را ندارند؛ بنابراین مصحّحان در گزینش صورت صحیح آنها، عمدتاً به مطالب ثبت شده در نسخه ها بسنده می کنند. این شیوه از گزینش به سبب تک بُعدی بودن، مشکلاتی را به وجود می آورد. حال آنکه ساختار داستان و سرنویس با یکدیگر مرتبط است و می توان با شناخت ساخت داستان و عناصر اثرگذارش بر سرنویس ها، ضبط های دقیق تری ارائه داد. این رویکرد به متن و سرنویس، عناصری کمکی در اختیار مصحّح قرار می دهد که برای گزینش درست تر می توان از آن استفاده کرد. در این مقاله با در نظر داشتن ساختار داستان و پیوندی که با سرنویس ها دارد، راهکارهایی برای گزینش بسامان تر ارائه می شود؛ نیز در تصحیح متن، محل قرارگرفتن هر سرنویس مانند ضبط آن اهمیت دارد. با توجه به ساختار و محتوای ابیات شاهنامه، به انتخاب محل دقیق این عبارت ها اشاره، و برای ساماندهی به تصحیح سرنویس با رویکرد توجه به ساخت داستان، پیشنهادهایی ارائه خواهد شد.
کارکرد تربیتی اسطوره فریدون و ضحاک بر مبنای تئوری انتخاب گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی - توصیفی با تکیه بر کارکرد تربیتی اسطوره ها و تئوری انتخاب ویلیام گلاسر پس از روشن داشتن ارتباط نیاز های اساسی انسان با فرآیند تکوین اسطوره ها، الگوی رفتاری دو شخصیت برجسته داستان فریدون و ضحاک را بر مبنای تئوری انتخاب گلاسر تبیین نماید. معیار دنیای واقعی و دنیای مطلوب در چهارچوب اندیشه های ایران باستان و ویژگی های حماسه است که قصه گو می تواند در آغاز یا در میان داستان برای مخاطب به زبان ساده باز گو کند. از این منظر ضحاک الگوی شخصیت هایی است که برای ایجاد توازن بین تصاویر دنیای مطلوب و آنچه ادراک می کنند، رفتار نامؤثر و غیرمسئولانه دارند. پذیرفتن انجام قتل پدر و سپس تن پروری و خودستاییِ ضحاک نتیجه چیرگی دو چرخ عقب، احساس و فیزیولوژی، در ماشین رفتار است. از این رو همواره پیام ناکامی دریافت کرده و چرخه رفتار او برای تأمین نیاز قدرت ادامه می یابد. همچنین از داشتن یک رابطه معنی دار و عاطفی محروم می باشد. فریدون الگوی شخصیت هایی است که پس از دریافت پیام ناکامی ( فقدان پدر) ضمن حفظ رابطه معنی دار و عاطفی با اطرافیان برای تأمین نیاز قدرت با یاری دیگران رفتار مسئولانه و مؤثرتری دارند. رفتار آنها حاصل چیرگی دو چرخ جلو، فکر و عمل، بر دو مؤلفه دیگر است؛ البته در آغاز، پاسخ او به ناکامی طبق یک فرایند فیزیولوژیک خشم و اندوه است. مقایسه و تقابل دنیای ادراکی، دنیای مطلوب و انتخاب رفتار این دو با در نظر داشتن چهار قلمرو شناختی، بین فردی، شخصی و عاطفی قصه ها قابلیت نقش تربیتی این داستان را تبیین می نماید.
رمزگشایی کهن الگویی داستان های هفت پیکر نظامی با توجه به سیر بهرام برای رسیدن به «مادر مثالی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
315 - 341
حوزه های تخصصی:
می توان هفت پیکر نظامی را کتاب یگانگی قهرمان و پیوند مقدس او با آنیما دانست که در گستره نمادها یا استعاره هایی معنادار به نوعی «خویشتن شناسی» منجر می شود. جلوه کهن الگوهای ناخودآگاه جمعی موجود در این کتاب، آن را در هاله ای از ابهاماتی قرار می دهد که جز با راهکارهای روان شناختی اسطوره قابل درک و تبیین نیست. کهن الگوی «زن نخستین» یا «مادر ازلی» در سفر سمبلیک بهرام و در مراحل آزمون های خودشناسی او، حرکتی از اعماق سیاهی به دل روشنایی است. در داستان های این کتاب، نقصان و کمبودی در روان تمامی قهرمانان، موجبات حرکت و سفر آن ها را برای گشودن دریچه های ناشناخته فراهم می سازد. زندگی پر رمز و راز شاه در گزارش نظامی از او یک قهرمانان اسطوره مند ساخته که در فرجام زندگانی خویش به عنوان یک انسان آگاه به شعورِ شورمندِ خویش به نوعی فردانیت متافیزیکی دست می یابد. مسأله اصلی پژوهش در این مقاله، سیر بهرام است که خود در قالب سفری به قصد نوزایی رُخ می دهد و تسلسل وقایع و ارتباط درونی آن ها با یکدیگر فرایند خویشتن شناسی قهرمان را تقویت می کند. هدف این است تا با نشان دادن رویکرد روان شناختی اسطوره با واکاوی عناصرِ نمادینِ موجود در قصه های هفت گنبد، ارتباط درونی آن ها با داستان اصلی بررسی شود و تمامی کنش ها و واکنش های داستانی را در جهت استعلای متافیزیکی قهرمان معنا بخشد. گفتنی است که شیوه تحقیق در این مقاله، تحلیلی- توصیفی است.
طومار جامع فرارودی: روایتی از بحرالتواریخ وارس بخارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحرالتواریخ کهن ترین طومار جامع نقالی براساس شاهنامه است که وارس بخارایی (زنده تا 1088ق) آن را در نیمه دوم قرن 11 هجری و حدوداً نیم قرن قبل از طومار نقّالی شاهنامه (تألیف. 1135ق) در فرارود تنظیم کرده است. اغلب نسخه هایی که از بحرالتواریخ شناسایی شده است، تحریرهایی حدوداً متفاوت از اثر وارس است، نه روبرداری صِرف آن. در این مقاله، هم اطلاعاتی تازه درباره وارس در اصلاح و تکمیل تحقیقات قبلی ذکر شده و هم یکی از تحریرهای معتبر و کامل بحرالتواریخ معرفی و بررسی شده است. این تحریر از چند جهت، خصوصاً از لحاظ زبانی و محتوایی خصوصیات برجسته و ارزشمندی دارد که نمایانگر گونه فارسی فرارودی است.
واکاوی تطبیقی درون مایه شکواییه در دوبیتی های ادب عامه مازندران و خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکواییه یکی از گونه های اصلی ادبیات غنایی است. شاعران که وجود خویش را مورد خدشه روزگار و حتی معشوق می بینند، با زبان شکواییه شرح حال خویش می نمایند و آلام فکری، ناکامی ها، رنج ها و ناامیدی های خود را بیان می کنند. ترانه های عامه، به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان، بخش مهمی از ادبیات شفاهی را تشکیل می دهند. در میان قالب های شعری، دوبیتی، صمیمی ترین و نزدیک ترین قالبی است که هم سراینده و هم مخاطب به آسانی با آن ارتباط برقرار می کند. این پزوهش با روش توصیفی تحلیلی قصد دارد تا درون مایه شکواییه را در دوبیتی های عامیانه مازندران و خراسان بررسی کند. با مطالعه بیش از 3.000 دوبیتی عامیانه مازندرانی و خراسانی، 435 دوبیتی یعنی حدود 5/14درصد درون مایه شکواییه دیده شده است. این شکوه ها از نظر محتوایی به دو دسته شخصی و فلسفی تقسیم شده اند. براساس دسته بندی انواع شکواییه ها و یافته های تحقیق می توان گفت که در خراسان شکایت عاشق از بی وفایی معشوق و در مازندران شکایت از غم غربت بیشترین بسامد را داراست. در بقیه شکواییه ها همانند: شکایت از غم عشق؛ شکایت از دل تنگی؛ شکایت از خدمت سربازی؛ شکایت از والدین؛ شکایت از رقیب عشقی؛ شکایت از تنهایی؛ شکایت از زن بی وفا؛ شکایت از بخت و اقبال بد؛ شکایت از روزگار و شکایت از خداوند، آمار شکواییه ها در دو استان نزدیک به هم است