فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های اساسی دنیای مدرن، مسئله ی هویت است که در این مطالعه به بررسی این مسئله در داستان های کودک پرداخته شده است. در این پژوهش با رویکردی غیر پیدایشی، مولفه های هویت ملی در داستان های یادشده، بررسی شده است. هم چنین چگونگی توجه نویسندگان داستان های کودک به شکل دهی هویت ادبیات کودک ایران، مورد پژوهش قرار گرفته است. به منظور داده کاوی، پژوهش گر از روش تحلیل محتوای قیاسی مایرینگ و تحلیل تاملی و برای داده یابی از روش اسنادی بهره گرفته است. پژوهش گر، خود، ابزار پژوهش بوده است. نمونه از نوع هدفمند بوده که ده داستان را شامل می شود که مربوط به دو مجموعه ی ""قصه های شیرین مغزدار"" اثر علی اصغر سیدآبادی و "" قصه بازی شادی"" اثر مرتضی خسرونژاد است. نتایج نشان داد که در این داستان ها، مولفه های هویت ملی وجود دارد که بسامد آن در داستان های سیدآبادی از خسرونژاد، بیشتر است. از طرفی، تنوع و گستره ی توجه به گفتگوهای سه گانه در شکل دهی به هویت ادبیات کودک، در آثار خسرونژاد بیشتر از سیدآبادی بوده است.
خودباوری در شعر و اندیشه حافظ
حوزه های تخصصی:
جهت میانه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی همچون بسیاری از زبانهای دنیا ، سه نوع جهت وجود دارد که عبارتند از : معلوم ، مجهول و میانه . ساختهای میانه در زبان فارسی همچون مجهول مشتمل بر یک موضوع هستند . فعلهای میانه به لحاظ صرفی ، شبیه صورت معلوم خود می باشند ؛ اما به لحاظ نحوی و معنایی به مجهولها شباهت دارند . در این جستار ، سعی بر آن است تا ضمن تبیین ویژگیهای ساخت میانه در زبان فارسی ، چگونگی اشتقاق این ساختها به عنوان ساختی متعدی بر اساس تازه ترین رویکردهای دستور زایشی - گشتاری مشخص شود .
شمس تبریزی و تفسیرهای بدیع او از آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از آن هنگام که از طرف باری بر قلب رسول خویش نازل گردید، به دلیل ساخت زبانی، بافت معنایی و ویژگیهای بلاغی بی مانندش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت؛ به گونه ای که حتی سوالات متعددی را بر اصحاب پیامبر اکرم (ص) به وجود می آورد و آن حضرت به فراخور درک و آگاهیشان به رموز معنایی پاره ای از آیات اشاره می کردند. بنابراین، می توان گفت تفسیر قرآن از بدو نزول آیات آغاز گردید و با گسترش اسلام و افزایش تعداد مخاطبان و رشد آگاهیهای دینی پیروان آن، وسعت و عمق بیشتری یافت. به طوری که رویکردهای متفاوتی در تفسیر قرآن اعم از بررسی اختلاف قرائتها، تفسیر لغوی و نحوی، تاریخی، کلامی، سیاسی و عرفانی در میان مسلمانان به وجود آمد و مفسران اسلامی در هر یک از حوزه ها، آثار پرشمار و ارزشمندی خلق کردند. تفسیرهای عارفانه نیز در کنار سایر تفاسیر از قرون اولیه مورد اهتمام قرار گرفت و آثار مدونی در این زمینه نگاشته شد. اما عارفانی بودند که به صورت پراکنده و در لابه لای آثار خویش بعضی از آیات قرآن را تفسیر یا تاویل می نمودند. جستجو، یافتن و تحلیل این تفسیرها کمک شایانی به تبیین سنت تفسیر نویسی عارفانه خواه نمود. شمس الدین محمد تبریزی در تنها اثر خویش؛ یعنی «مقالات» نظریه های جالب تفسیری و تاویلات بدیعی از پاره ای از آیات قرآن دارد و خود ادعا می کند از هیچ مفسر پیش از خود تاثیر نپذیرفته است. در این مقاله ضمن تشریح نظریه و رویکردهای وی به علم تفسیر، نمونه هایی از تفسیرهای او را آورده و با تفسیرهای عرفانی پیش از وی مقایسه کرده ایم. شمس تبریزی در تفسیرهای معدود خویش، تفسیر واژگانی، تاریخی و کلامی را نادیده می گیرد و به تفسیر تخیلی متکی بر اسطوره های مذهبی نیز توجهی نمی کند. بلکه بر اساس «تجزیه عارفانه شخصی» خویش، آیات را تفسیر و تاویل می کند. با مقایسه تفسیرهای وی با آثار پیشینیان، به این نتیجه رسیدیم که شمس، هر چند نتوانسته است خود را یکسره از سیطره سنت تفسیرنویسی عرفانی قبل از خود خارج کند، در تفسیرهای معدود خود رهیافتهای کاملا بدیع و تازه ای دارد و به دلیل اصالت دریافت و تاویلات وی، نمی توان در سنت تفسیرنویسی عرفانی آنها را نادیده گرفت.
مسئله امانت در ترجمه
حوزه های تخصصی:
واکاوی شخصیت فرهاد در داستان خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خسرو وشیرین ، شخصیت هایی تاریخی هستند اما از فرهاد ردپای محوگونه ای در برخی متون بر جای مانده است وجایگاه تاریخی او لغزان وقابل تردید می نماید . شیرین در داستان نظامی ، شخصیتی آرمانی دارد که با روایت های تاریخی نزدیک به روزگار نظامی چندان همسو نیست. با نگاهی دقیق به خسرو و شیرین می توان دریافت که نظامی شیرین را عامدانه تطهیر می کند و با این روش الگویی از معشوق آرمانی به دست می دهد. بن مایه عامیانه داستان به ما نشان می دهد که فرهاد بر خلاف تصور تاریخی جامعه تنها نقش یک قربانی عشقی را در این منظومه بازی می کند. فرهاد در این داستان بازیچه شیرین است و به میان کشیدن او، کنش متقابلی است از طرف شیرین در برابر هوس رانی های لگام گسیخته خسرو. در این منظومه عشق فرهاد که یکسویه و بیمارگونه می نماید با شور و اشتیاق بسیار توصیف می شود و از آنجا که چنین عشقی با مشخصات جامعه ایرانی هماهنگ بوده ،مورد اقبال عام قرار گرفته و فرهاد الگوی عاشق و دلداده راستین گشته است. در این جا کوشش شده تا بر اساس فرضیه تئوری توطئه خوانش جدیدی از این منظومه ارایه گردد و نشان داده شود که فرهاد چگونه نقش یک قربانی از پیش تعیین شده را ایفا می کند. در نهایت مقاله می کوشد از تصویر عاشق آرمانی در ادبیات و فرهنگ ایران – که این منظومه در ساخت و شکل گیری آن نقش عمده داشته است- به نوعی کلیشه زدایی کند.
بررسی و تحلیل ساختار روایی هفت خوان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، داستان هفت خوان رستم از منظر ساختارگرایان، تحلیل و بررسی شده است. در بررسی ساختار روایت و داستان، ضمن پژوهشِ روابط حاکم میان اجزای روایت، به شناخت سازه های داستانی و دریافت الگوی مشترک و محدود می توان دست یافت. در این مقاله، داستان هفت خوان رستم از منظر سه تن از روایت شناسان ساختارگرا؛ یعنی پراپ، گرماس و تودوروف بررسی شده است. در روش پراپ جستجوی خویشکاری ها و حوزه های عمل اشخاص برجسته تر است. از نظر گرماس داستان ها دارای کنشگرهای شش گانه و سه زنجیره اجرایی، میثاقی و انفصالی هستند. تودوروف نیز در بررسی روایت، تمام داستان ها را به قضایا و جمله هایی تقلیل می دهد که شامل یک نهاد و یک گزاره است، نهاد نقش عامل را دارد و اغلب معادل یک اسم خاص است، گزاره نیز شامل یک صفت یا فعل است. هفت خوان رستم از منظر پراپ دارای مراحل آغازی، میانی و پایانی است و هفت حوزه عمل و خویشکاری های متعددی در آن دیده می شود؛ شش کنشگر مورد نظر گرماس عبارتند از: فرستنده: زال + فاعل: رستم+ هدف: نجات کیکاووس + یاریگر: جهان آفرین، رخش و اولاد( بعد از اسیر شدن) + رقیب: همه نیروهای شرور در هفت خوان اعم از شیر، اژدها، تشنگی، زن جادوگر، اولاد، ارژنگ دیو و دیو سپید +گیرنده: کیکاووس؛ از منظر تودوروف این داستان را به قضیه های زیر می توان تقلیل داد: Kشاه است؛ R پهلوان است؛ D دیو و نیروهای شرور است؛ K گرفتار D می شود؛ R، D را می کشد؛ R، K را از دست D نجات می دهد.
ترانه های طبری امیر پازواری و اشعار هجایی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه های طبری در زمره میراث ادبی و فولکوریک ایرانی است. در این مقاله، ترانه ها و اشعار امیرپازواری، شاعر بومی سرای خطه طبرستان (مازندران) و اشعار هجایی – تکیه ای ایرانی میانه (پارتی و فارسی میانه) مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. طی این پژوهش، مشخص گردید که ترانه های طبری دنباله سنت شعری فهلویات قدیم بوده است؛ سنتی که خود بازمانده سنت گوسانی با خنیاگری ایران در دوره میانه (دوران اشکانی و ساسانی) است. زبان طبری بازمانده زبان های ایرانی میانه، یعنی پارتی یا پهلوی اشکانی و فارسی میانه دوره ساسانی است. از نظرگانه ریشه ای شناسی، صرف و نحو و کاربرد واژگانی، گویش های شرق مازندران، بیشتر خصوصیات پهلوی اشکانی و گویش های غرب مازندران، عمدتا، ویژگی های فارسی میانه دوره ساسانی را نشان می دهد؛ هر چند با گذشت زمان، خصوصیات هر دو گویش با هم آمیخته شده است. از این رو ترانه های امیر پازواری گونه تحول یافته ترانه های پارتی و فارسی میانه از نمونه های متاخر فهلویات قدیم به شمار می رود. در این پژوهش، نظریات ایران شناسان بلند پایه ای چون دکتر خانلری، هنینگ، بویس و لازا در باب هجایی بودن شعر ایرانی دوره میانه بررسی شده است.
تسکین و موسیقی شعر (مقایسه تسکین یا سکته عروضی در غزلهای انوری و خاقانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وزن شعر فارسی بر پایه نظم بخش ها یا هجاهاست. هر گاه شاعر به جای دو هجای کوتاه، یک هجای بلند بیاورد، از اختیار تسکین یا سکته بهره گرفته است. سکته نیز در آغاز مصراع، در همه جای مصراع، به کار می رود. سکته، به ویژه در وسط مصراع در تغییر آهنگ شعر، بسیار موثر است. در این پژوهش به اثبات رسیده که میزان سکته عروضی وسط مصراع در غزل های خاقانی نسبت به غزلهای انوری، پنج برابر است، زیرا: 1. زبان غزل های انوری، ساده تر است و بیشتر از وزن های کوتاه بهره گرفته است؛ در حالی که زبان غزل های خاقانی، سنگین تر است و بیشتر از وزن های متوسط، بلند و متناوب الارکان سود جسته است؛ 2. انوری در زندگی، روحیه ای شادتر از خاقانی داشته است؛ 3. تخلص (لقب شاعری) خاقانی و لزوم ذکر آن در پایان غزل نیز یکی از عوامل کثرت سکته در غزل های اوست.
مولوی و میل به «جاودانگی» در مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
"مرگ و نیستی که به گونه ای با مذهب و اندیشه های مذهبی پیوند دارد از مفاهیمی است که همواره انسان را در جوش و هیجان نگه داشته است. انسان از آغاز آفرینش همواره رویاها و اندیشه های بزرگی را در درون خود پرورده، همین آرزوها و رویاها سبب رشد و تعالی او گشته است، و آنجا که رویاها و آرزوهایش عملی نشده است، با پرداختن افسانه ها و ساختن شخصیت های اسطوره ای، رویاهای خود را تحقق بخشیده است. یکی از این رویاهای شگفت انسان میل به «جاودانگی» یا آرزوی «بی مرگی» است که هم در اساطیر قومی و ملی بازتاب یافته است مانند افسانه گیل گمش، آشیل (آخیلیوس) رویین تنی اسفندیار؛ و هم در روایات دینی مثل اسطوره خضر منعکس شده است. این اندیشه و تخیل همواره انسان را به جستجوی یافتن راهی برای تحقق آن کشانده است. آثار ماندگار تاریخ اندیشه بشر، جست و جوها و یافته های او را به زبان هنر باز می نماید. مثنوی مولوی یکی از این نمونه هاست. مولوی با الهام از قرآن و احادیث قدسی، بنیاد هستی را بر عشق (حب) می داند و به واسطه جوهر مشترک یعنی روح الهی دمیده در وجود انسان به نوعی تجانس میان او و خدا باور دارد. او معتقد است انسان به خاطر همین جوهر مشترک می تواند وجود جسمانی خود را نیز خاصیت روح ببخشد و به خداگونگی و جاودانگی برسد. در این مقال «میل به جاودانگی» در اندیشه مولوی با توجه به منبع الهام مولوی و با استشهاد به پاره ای از حکایات و ابیات مثنوی و شواهدی از دیوان شمس به اجمال بررسی شده است.
"
دماوند در اساطیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دماوند در اساطیر ایرانی مرکز جهان و جایگاه میترا و گیومرد، نخستین انسان، پنداشته شده است. جمشید سوار بر گردونه ای که دیوان آن را می کشیدند، سفری هوایی از دماوند به بابل داشت. ضحاک در دماوند به جمشید تاخت. فریدون در روستایی نزدیک دماوند به دنیا آمد؛ زیرا مادرش به آنجا پناه برده بود. ضحاک تا پایان جهان در دماوند زندانی است. منوچهر در دماوند زاده شد و آرش کمانگیر تیرش را از کوه دماوند پرتاب کرد. دیو سپید در دماوند مسکن دارد و دخترش در صخره های آن می زید و سرگرم نخ ریسی است. اژدها در نزدیکی همین کوه در خواب به رستم بر می خورد. چکاد هرا یا قله البرز 180 روزنه در خاور و 180 روزنه در باختر دارد که خورشید هر روز از یکی از روزن های خاور به روزنه ای در باختر رهسپار می شود. در این جستار به بررسی و تحلیل جنبه های گوناگون اساطیری کوه دماوند و شخصیت های مرتبط با آن می پردازیم.
تعالی گرایی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعالی گرایی transcendentalism جنبشی در نهضت های فکری است که تأثیر فراوانی در هنر وادبیات اروپا داشته است . این جنبش ریشه در مذهب داردوجویای تعالی درزندگانی بشر است. این مکتب براین باور است که با تمرکز کردن بر روی وجدان ، الهام و اشراق می توان به اخلاق وهدایت دست یافت.در ایران ، مولانا، یکی از بزرگ ترین عرفایی است که می توان نظریات اورا دراین مکتب جای داد.مولانا برای رسیدن به تعالی دراشعارش به مسایلی چون وحدت نظر، ژرف اندیشی ، نیکی با خلق ، همدلی ، صبر، تزکیه نفس ، طرد ظاهر بینی ونیزتحولاتی که منجر به تکامل می شود، می پردازد. او ازاین رهگذر سالک را به تعالی و سرانجام اوجگاه اخلاقی سوق می دهد.
بررسی نیایش های عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنا به اعتقاد عطار نیشابوری، دعوت خداوند بزرگ برای دعا و نیایش، افتخاری بزرگ از برای نوع بشر است و حتی در این راه، شور و شوق دعا کردن را نیز خود خداوند در آدمیان ایجاد می کند و برای انجام آن توفیق می دهد. دورنمایه نیایشهای عطار، ستایش خداوند بزرگ، عجز و عشق او نسبت به خدا و بیان درخواستهاست. مهمترین دعا و خواسته وی، سلامت نفس و سعادت آخرت است. از مجموع نیایش های عطار آشکار می گردد او مومنی است با اعتقاد راستین که در سیر و سلوک عارفانه پای از جاده شریعت بیرون ننهاده و در تصوف جانب اعتدال را اختیار کرده است.
ارزش چند جانبه ردیف در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف گوشه ای از موسیقی شعر است و با اینکه در تکمیل موسیقی قافیه و وزن اهمیت بسیاری دارد، اغلب نقشها و کارکردهای آن نادیده گرفته شده است. این مقاله می کوشد، ابتدا با ارزیابی تعاریفی که از ردیف ارایه شده و بازگویی نارسایی بعضی از آنها، تعریفی برگزیند که ضمن داشتن انسجام و سادگی، جامع و مانع بودن، در زمینه پژوهش نیز سودمند واقع شود. از آنجا که ردیف تنها در زبان فارسی حضوری موفق دارد و بسامد آن در زیباترین و موسیقایی ترین غزلهای فارسی از جمله غزلهای حافظ، بسیار چشمگیر است، در ادامه نقشهای گوناگون ردیف از جمله نقش موسیقایی و معنایی آن را با توجه به غزلهای حافظ پی می گیریم. آمار انواع ردیفهای فعلی، اسمی، گروهی، جمله ای، ضمیری، صفتی و حرفی حافظ، نیز فراهنجاری در ساخت ردیف و قافیه که نشان از نوعی شگرد هنری است، از جمله مباحثی هستند که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
نشانه شناسی زبان در شعر کودک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تجلی شعرکودک، همچون هنر شعر حوزه بزرگسال، در زبان و ساختار خاص آن است، اما تمایز شعر کودک، از شعر بزرگسال، در ضرباهنگ و موسیقی سرشار همراه با ریتم تند زبان، استفاده از دست مایه های زبانی نشاط انگیز، کنش تصویری بالا، بیرونی بودن زبان، استفاده از مکان و محیط بیرونی در شخصیت پردازی مطلق، یک پارچگی و عدم فاصله گذاری و حذف در خط روایی شعر، تک آوایی بودن زبان شعری در محور عمودی، کوتاهی و مقطوع بودن زبان در محور افقی، ترجیح زبان بر پیام، از نشانه های مربوط به حوزه تفکیک شده شعر کودک است.غنای موسیقیایی شعر کودک بسیار پیچیده و دشوارتر از کاربرد صحیح دیگر عناصر زبانی است، چراکه استخدام درست و آگاهانه عناصر موسیقیایی در شعرکودک نیازمند دقت، حوصله و از همه مهمتر تسلط و درک درست از زبان کودکانه می باشد. این مقاله در خدمت تشریح و بازکردن مهمترین نشانه (ویژگی) های زبانی شعر کودک قرار گرفته است.