فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در بررسی جلوه های هنر این مرز و بوم، نقش پارچه کمتر در کانون توجه قرار داشته و با ورود روزافزون نقوش پارچه های خارجی، نقوش زیبا و اصیل نیاکان ما که مورد توجه کشورهای دیگر بوده فراموش شده و ریشه این امر را می توان در عدم شناخت و توجه به محتوا و معنای ارزشهای واقعی این نقوش بدانیم....
بررسی منشاء نقوش حیوانی سفالینه های تپه های سیلک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی و پژوهش های متنوعی درباره ویژگی های مختلف سفال در تمدن سیلک صورت گرفته است....
خانه ی سوکیاس در جلفای نو اصفهان: تاریخچه، معماری، تزئینات و تعمیرات
حوزه های تخصصی:
خانه های دوره ی اسلامی ایران از جمله ی مهم ترین بناهایی هستند که هنرهای ایرانی در آن ها به نحوی شایسته در قالب های گوناگون پدیدارشده است. معماری و تزئینات به کار رفته در این خانه ها نیز دارای ویژگی های بسیار قابل تأملی است که متأسفانه کم تر بدان پرداخته شده است. شهر اصفهان به عنوان یکی از پایتخت های فرهنگی جهان اسلام، موزه ای با چند صد خانه ی تاریخی مربوط به دوران صفویه و قاجاریه است. در جلفا - منطقه ی ارمنی نشین اصفهان - خانه هایی وجود دارد که با کم ترین دخل و تصرف، ویژگی های اصیل معماری اسلامی - مسیحی را حفظ کرده اند. از این قبیل خانه ها می توان به خانه ی سوکیاس اشاره کرد که در بررسی معماری تاریخی خانه های جلفای نو بسیار حائز اهمیت است. این خانه ی تاریخی در واقع یکی از کوشک های ارامنه ی جلفای اصفهان بوده که در عصر صفوی، میان سال های ۱۶۶۰-۱۶۷۰میلادی ساخته شده است. معماری حاکم بر این خانه با وجود صاحبان ارمنی اش، مطابق با معماری اسلامی مکتب اصفهان در معماری ایرانی است ولی تزئینات و باغ اطراف آن، ساختاری کاملاً مسیحی دارند. در این مقاله، به مواردی از قبیل: تاریخچه، معماری، تزئینات و تعمیرات خانه ی سوکیاس در جلفای اصفهان پرداخته خواهد شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، از طریق حضور در محل خانه ی سوکیاس، مشاهده ی دقیق و عکس برداری از بنا به علاوه ی بررسی منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند.
مطالعه تاثیرنقش مایه های گچبری دوره ساسانی بر نقوش گچبری دوره اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هنر گچ کاری از دیرباز در ایران مرسوم بوده، ایرانیان این هنر را بیشتر در معماری برای زیبایی و تزیین به کار می بردند....
گذری بر معماری و شهرسازی ایران در دوره اشکانی (256ق.م تا224م.)
حوزه های تخصصی:
دوره ی اشکانی یکی از مهم ترین دوران تاریخ معماری و شهرسازی ایران است. در این دوره طولانی پایه و شالوده معماری و شهرسازی ایران ریخته می شود، زیرا در این دوران شهرهای زیادی ساخته یا دوباره مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته شدند که در دوران بعد این سبک شهرسازی و معماری به اوج خود رسید و به سیر تکاملی خود ادامه داد. از طرفی این دوره به دلیل کمبود مدارک، یکی از تاریک ترین دوران تاریخی از نظر مطالعات باستان شناسی است. متأسفانه تاکنون مطالب پراکنده و بعضا ضد و نقیض فراوانی درباره معماری و شهر سازی این دوران نوشته شده است. یکی از این نکات مهم که در بحث معماری اشکانی می باید توجه را به آن معطوف داشت؛ شیوه ناصحیح محققان و باستان شناسان در قیاس مدارک معماری این دوران با دوره پیش و پس از آن است. در این دوره به علت گستردگی قلمرو اشکانیان و نبود سبکی استاندارد، شیوهای مختلف معماری شکل گرفته بود که از آسیای مرکزی به وجود آمد و سپس به طرف غرب گسترش یافت با سبک های بومی تلفیق یافت و بعد از تصرف بین النهرین وارث سبک های کهن معماری آن شد. علی رغم تحول تأثیرات بلند مدت معماری یونانی بر معماری اشکانی، در نهایت در سبک معماری دوره ی اشکانی محو گردید.
گل نیلوفر آبی در مکتب نقاشی گورکانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تجلی نقش مایه نیلوفرآبی، در نگارگری مکتب گورکانیان است. این مکتب حاصل پیوند نگارگری هندی و ایرانی است. بسیاری از هنرمندان ایرانی بنا بر دعوت همایون شاه به سوی دربار هند شتافتند و در آن جا عناصر هنر نگارگری ایرانی را با شیوه هندی درآمیختند. میرسیدعلی و میر مصور از آن جمله هنرمندان شاخص این شیوه بودند.
در این نوشتار سعی شده با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به تحلیل مکتب گورکانی به لحاظ نظری و همچنین ارایه نمونه های تصویری پرداخته و سپس به مفهوم اساطیری و نمادین گل نیلوفر در فرهنگ ایرانی و هند و تاثیرات دو جانبه این دو فرهنگ در نگارگری گورکانی پرداخته شود.
رمزاندیشی ایرانیان باستان در خصوص نقش مایه عقاب و انعکاس آن روی برخی مصنوعات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه جایگاه نمادین و اساطیری نقش مایه عقاب در خلال رمزپردازی های ایرانیان باستان، و کشف تصاویر آن بر روی برخی مصنوعات همچون تندیس ها و نقوش برجسته، فلزکاری ها، مسکوکات و منسوجات، از دوران هخامنشیان تا ساسانیان (قبل از اسلام) و نیز تحلیل میزان تاثیر و تاثیرات این نگاره در نقش مایه های سرزمین ها باستانی دیگر مانند یونان، روم و مصر می باشد.
مطالعه نمادشناسانه و تطبیقی عناصر نقوش منسوجات ساسانی و صفوی
حوزه های تخصصی:
هنر دوران ساسانی به عنوان چکیده ای از هنر تمامی اعصار ایران به شمار می رود. بیشترین مشخصه هنر ساسانی، نقوش تزئینی آن است و یکی از تجلیات این نقوش در منسوجات ساسانی است که تأثیر عمیقی بر هنر ادوار و ملل مختلف تاریخ گذاشت. در دوره صفویه نیز به علت حمایت حاکمان وقت، صنعت نساجی به ویژه قالی بافی از پیشرفت چشمگیری برخوردار بوده است. قالی های سده دهم هجری در زمره باشکوه ترین نمونه های باقیمانده آن دوره است. بیشتر شهرهای صفوی پیشرفت قابل توجهی در پارچه بافی داشته اند. شماری از مستشرقان، بهترین منسوجات را متعلق به کاشان دانسته اند. در تحقیق حاضر، به رمز و ماهیت نمادشناسانه نقوش پرداخته شد. رمز یا نماد، بیانی ادراکی و مشهود است که باید جایگزین چیزی مخفی و مکتوم شود و این ماهیت در نقوش هر دو دوره کاملاً قابل مشاهده است. در این مقاله، با استفاده از روش های تاریخی، توصیفی و تطبیقی، عناصر نقوش منسوجات ساسانی با توجه به کیفیات فرمی و محتوایی آنها، در منسوجات دوره صفوی به عنوان دوران درخشان فرهنگ و هنر ایران و دوره اوج درخشش هنر پارچه بافی ، ردیابی شده است.
در انتها این پژوهش به بررسی علمی و نمادشناسانه و تطبیقی نقوش منسوجات در دوره پرداخته و با ذکر مقایسه عناصر با یکدیگر، به تاثیر پذیری عصر صفوی از این نقوش اشاره کرده است. نتیجه ای که در این نوشته حاصل شده آن است که بیشتر نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در پارچه های صفوی مورداستفاده قرار گرفته اند همان اشکال ساسانی اند که با کیفیت فرمی و محتوایی متفاوتی به کار رفته اند.
زن در هنرهای تصویری دوره قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار به سبب مواجهه با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق، نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد.
بررسی زیباشناسی سفالینه های کاشان دوره ایلخانی بر اساس آرای آن شبرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فن و هنر سفالگری کاشان سابقه دیرینه دارد. در طی این سابقه طولانی ویژگیهای مشخصی را در آن می توان مشاهده نمود که از جهات مختلف شایسته تحقیق و مطالعه است. این فن و هنر در دوره های مختلف تحول و تکامل یافته است. این تحول و تکامل در دوره اسلامی بسیار چشمگیر بوده و در مقایسه با دوره های قبل دارای اهمیت بسیاری می باشد. از جمله دوره هایی که سفال کاشان دارای درخشش و اهمیت بوده دوره ایلخانی مغول می باشد. تولید ظروف لعابی در کنار ترکیب بندی عناصر چینی و اسلامی و حل شدن آن در عناصر ایرانی، هنر این دوران را دارای ویژگی خاصی کرده است.
در این مقاله با توجه به پژوهش کتابخانه ای و اسنادی به بررسی زیبایی شناسی آثار سفالی دوره ایلخانی کاشان بر اساس آرای آن شبرد با تاکید بر برجستگی های هنری همچون بازنمود، فرانمود و فرم پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی باغ سازی ایران در دوران ساسانی و اسلامی براساس توصیف های بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ به مثابه تمثالی از بهشت، همواره در میان باورهای ایرانیان، جایگاه مقدسی داشته است. برخلاف اندیشه های رایج مبنی بر هویت و ساختار یکسان باغ ایرانی در طول تاریخ، شاخصه های اصلی باغ سازی در ادوار گوناگون بسیار متغیّر بوده است. به نظر می رسد این تفاوت ها با تغییر آیین های دینی که تعاریف متفاوتی از بهشت آرمانی ارائه می دهند، نمود بارزتری یافته و مستلزم تأملی دقیق تر است. این پژوهش سعی بر این دارد تا ضمن بررسی مصادیقی از دوران ساسانی و دستیابی به الگوی کلی باغ سازی در این دوران، تغییرات صورت گرفته در آن با ورود به دوران اسلامی را مورد ارزیابی قرار دهد؛ همچنین با بررسی شاخصه های بهشت آرمانی و مبانی نظری مرتبط با این مقوله در ادیان زرتشت و اسلام، حکمت دستیابی به این الگوها و دلایل تفاوت های کالبدی باغ های این دو دوره مشخص می شود. در این تحقیق، با استناد به آموزه های اوستا و قرآن و سایر منابع دینی، با روش تحقیق تفسیری تاریخی شاخصه های مورد اشاره در توصیف باغ های بهشتی تبیین می شود؛ سپس با روش تطبیقی به بازبینی مبانی نظری باغ سازی ایرانی در دوران ساسانی و اسلامی می پردازیم تا امکان انطباق مؤلفه ها و عناصر باغ ایرانی با مبانی نظری فرهنگ دینی (زرتشتی و اسلامی) فراهم شود. بررسی ها نشان می دهد صفات و مفاهیم نمادین مرتبط با باغ سازی، مبنایی فرهنگی و صبغه ای دینی دارد و ویژگی های خود را از صفات بهشت آرمانی مذهب و آیین حاکم بر جوامع می گیرد و همین تفاوت هاست که به ساختارها و الگوهای کالبدی متفاوت در هر برهه از زمان می انجامد. تمدن ایران در دوره رواج و گسترش آیین های میترایی، مزدیسنا و زرتشتی با تفسیر ویژه از طبیعت به تقدیس آن می پرداخت؛ اما با ورود دین اسلام، احترام به طبیعت جای تقدیس آن را گرفت و به تبع آن، تغییرات کالبدی چشمگیری از منظر برون گرایی درون گرایی، محوربندی، موقعیت قرارگیری، تعداد طبقات کوشک و... در باغ های ایرانی به وجود آمد. بررسی ها حاکی از آن است که کوشک های ساسانی نسبت به اسلامی، بعد درون گرای قوی تری نسبت به طبیعت پیرامونی داشته اند؛ با این حال، مرزبندی و تعریف حریمی مشخص برای باغ، با آغاز دوره اسلامی معنی و مفهوم می یابد. با گذر از دوران ساسانی به اسلامی، محوربندی و تقسیمات کلی پلان باغ ها از تقسیمات دوتایی به الگوی چهارباغ متحول و بر تعداد طبقات کوشک ها نیز افزوده شد.
مفهوم و جایگاه «فضا» در سه نگاره از نگاره های استاد کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مفهوم و جایگاه «فضا» در نقاشی ایرانی دوره تیموری1 و تفسیر قواعد و ضوابط حاکم بر آن ها در آثار استاد کمال الدین بهزاد است. در این پژوهش، ساختار بصری سه اثر از معروف ترین نگارگری های ایرانی دوره تیموری بررسی و تحلیل شده است که فضای معماری را تصویر کرده اند. با توجه به اینکه مکتب هرات2 نقطه اوج نقاشی ایران محسوب می شود و در این مکتب به فضا های معماری و شهری بسیار توجه شده است، نگاره ها از این مکتب هنری انتخاب شده اند. ضرورت این پژوهش از جهت یافتن نوآوری های موجود در نگاره های بهزاد، نظام ترکیب بندی عناصر، جایگاه فضاها و تحقیق و دقت نظر در نقش، طرح و رنگ نگاره های استاد است. با فرض اینکه استاد سعی داشته با رعایت اصل تناسبات طلایی، فضاهای معماری را در جایگاه ویژه ای قرار دهد، درک و شناخت قواعد و دریافت فرم و محتوای این آثار، راهی برای درک مفهوم و معانی این نگارگری ها است. نتایج حاصل از تحقیق بیان می کند که در نگارگری های بهزاد، اصول خاصی بر صحنه پردازی فضا حاکم بوده و عناصر معماری بر اساس این ضوابط که اصل نسبت طلایی است، جایگاه ویژه ای داشته اند که نشان دهنده نبوغ و نوآوری های استاد در نظام ترکیب بندی عناصر بوده است.
بررسی نماد براق در مکتب های هرات و تبریز (2)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اسطوره، دریچه ای به تجربه های ماورایی است، تجربه هایی که فراسوی استدلال عقلی می نشیند. بنابراین، بهترین بستر برای بیان تجربیات عمیق انسان در برقراری ارتباط با مبدا هستی است، زیرا، تجربیاتی ژرف مانند معراج حضرت پیامبر، به استدلال های منطقی تمکین نمی کنند. حیوانات ترکیبی در دنیای اساطیر نقشی مهم ایفا می کنند و براق – مرکب حضرت پیامبر در شب معراج – در میان حیوانات ترکیبی اساطیری، نمونه ای نادر به عنوان واسطه تحقق تجربه های ماورایی انسان است و مفاهیم نمادین بسیاری را در خود نهفته دارد.
مضمون معراج حضرت پیامبر از دوره ایلخانی مورد اقبال هنرمندان واقع شد و در دوران تیموری و صفوی شاهکارهایی در این زمینه آفریده شدند. در این مقاله نمونه هایی از براق در نگاره های دو مکتب مورد مقایسه قرار گرفته است. هنرمندان با در نظر داشتن روایات و آثار ادبی و بهره گیری از سنت های تصویری مکتب مربوط و خلاقیت خود به ترسیم براق همت گماشته اند. براق در نگارگری هرات گاه زیبایی صرف و گاهی شکوه را به نمایش می گذارد و هنرمند در نگارگری تبریز زیبایی و شکوه را با هم می آمیزد و در وجود براق عرضه می کند.