مطالعات معماری ایران

مطالعات معماری ایران

مطالعات معماری ایران بهار و تابستان 1393 شماره 5 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

فهم چیستی پوشش پتکانه از طریق تحلیل نمونه های نخستین در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری ایران پتکانه مقرنس نیارش آسمانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام
تعداد بازدید : ۱۹۲۷ تعداد دانلود : ۶۴۷۶
براساس تعریفی اولیه، پتکانه نوعی گوشه سازی است شامل چند ردیف تاقچه (تاسه) که روی هم سوار می شوند و جلو می آیند. توسعه و تکامل این اندام منجر به شکل گیری یکی از جالب ترین و پیچیده ترین تاق های ایرانی به نام تاق پتکانه می گردد که به دلیل شباهت با برخی دیگر از گونه های تاقی و پوشش های تزئینی، کمتر به عنوان یک پوشش مستقل به آن پرداخته شده است. این مقاله در پاسخ به یک سؤال بنیادی شکل گرفته است که «مفهوم پتکانه به عنوان یکی از گونه های پوشش فضا در معماری ایران چیست؟» در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر پیشینه شکل گیری این اندام را از نخستین گام های پیدایش بررسی می کند. بدین منظور، ابتدا اطلاعات مربوط به نمونه های نخستین از طریق «مشاهده و برداشت مستقیم میدانی»، «مصاحبه با استادکاران و مرمت گران ابنیه» و «مطالعات کتابخانه ای» برداشت می شود. پس از آن، نظام هندسی و ساختار سازه ای نمونه ها از طریق مدل سازی با نرم افزارهای سه بعدی سازی پیاده می شود. در نهایت، مقایسه و تحلیل یافته های مرتبط به همه نمونه ها، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تعیین اندام ها و اجزای سازنده پوشش پتکانه و مرزشناسی آن با دیگر پوشش ها می انجامد. براین اساس، پتکانه در بدو ظهور، با ایده گوشه سازی در گنبدخانه در معماری پیش از اسلام، ارتباط معناداری دارد. در ادوار بعدی، با ارتقای دانش فنی معماران مسلمان، باربری بالای باریکه تاق ها موجب می شود که از آن ها برای پوشش یک کنج استفاده شود و ترکیبی از یک باریکه تاق و دو تاسه به وجود آید. در ادامه، این ایده در چهار سوی دهانه تکرار و با پیدایش «گوشه سازی سه کنج با باریکه تاق»، مسئله گوشه سازی با کارایی بهتر و هندسه غنی تر حل می شود. در نهایت، ترکیب باریکه تاق های مطبق موجب ایجاد فضاهای پلکانی در زیر سازه و توسعه افقی و عمودی تاسه ها و ایجاد ماهیتی یکپارچه می شود که می توان آن را پوششی نو به نام «پتکانه» خواند.
۲.

بررسی و تبیین سیر تحول سیاست ها و برنامه های حفاظت از میراث فرهنگی، بازه زمانی سال 1357تا1391(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حفاظت سیاست ها سازمان میراث فرهنگی قانون برنامه سوم چهارم و پنجم توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۸ تعداد دانلود : ۲۶۸۲
بسترها و عوامل گوناگونی در فرایند شکل گیری سیاست ها و برنامه های حفاظت از میراث فرهنگی در ایران تأثیر گذار بوده اند. در این راستا مقاله حاضر، تغییرات ساختاری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور متأثر از تحولات و رویدادهای فرهنگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور را که نقش مؤثری در فرایند شکل گیری سیاست ها و برنامه های حفاظت داشته اند، مورد بررسی قرار داده است؛ از این رو، هدف اصلی این مقاله بررسی و تبیین سیر تحول سیاست ها و برنامه های حفاظت از میراث فرهنگی، به ویژه از دیدگاه سازمان میراث فرهنگی است. برای این منظور، از روش تحقیق کیفی با راهبرد تفسیرگرایی، به منظور تبیین و تفسیر موضوع استفاده شده است؛ ابزارهای مورد استفاده شامل جمع آوری اطلاعات به روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و بهره گیری از مصاحبه های عمیق و ساختاریافته با صاحب نظران و غالباً مدیران سازمان میراث فرهنگی است که توضیح و تفسیر آن مصاحبه ها محتوای مقاله را شکل می دهد. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد قوانین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و تحولات ساختاری صورت گرفته در سطح کشور ازجمله پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، به همراه تغییرات در سطح مدیریت سازمان میراث فرهنگی، تأثیرات متفاوتی را بر فرایند شکل گیری سیاست ها و برنامه های حفاظت از میراث فرهنگی در ایران داشته است. بررسی ها نشان می دهد در دوره ای که بیشترین همگرایی بین برنامه های کلان توسعه ای کشور و اهداف سازمان میراث فرهنگی به وجود آمده است، بیشترین دستاوردها در راستای حفاظت از میراث فرهنگی تاریخی حاصل شده است. به علاوه، بررسی و واکاوی قوانین برنامه های پنج ساله اول تا پنجم توسعه، به خصوص برنامه های سوم و چهارم توسعه، بیانگر ارائه راهبردها و به دنبال آن، شکل گیری سیاست ها و اقداماتی مؤثر به منظور حفاظت از میراث فرهنگی از سوی سازمان میراث فرهنگی و سایر سازمان های مرتبط می باشند.
۳.

بررسی سه مناره مهم دوره سلجوقی (چهل دختران اصفهان، تاریخانه دامغان و مسجد جامع ساوه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معماری اسلامی مناره سلجوقی تزئینات آجری مناره تاریخانه دامغان مناره چهل دختران اصفهان مناره مسجد جامع ساوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴۰ تعداد دانلود : ۵۳۷۸
مناره های سلجوقی ایران از عناصر مهم معماری اسلامی از نظر حکمی، فرم معماری، سازه و تزئینات هستند که در این چهار حوزه، نیاز به بررسی و تحقیق دارند. احداث مناره در ایران، به عنوان راهنما و هدایت معنوی و مادی، از دوره پیش از اسلام، آغاز و در عصر سلجوقی به اوج تکامل خود رسید. آن ها ابتدا به صورت منفرد در دشت ها، در کنار راه های مهم و مسیر کاروان ها و سپس در نزدیکی مساجد و مدارس، به عنوان یک عنصر مهم و نشانه، قرار گرفتند. با توجه به اینکه طرح، ساخت و تزئینات مناره های سلجوقی از شاهکارهای معماری ایران بوده، این مقاله به بررسی سه مناره مهم دوره سلجوقی ایران، یعنی مناره تاریخانه دامغان، چهل دختران اصفهان و مسجد جامع ساوه و تحلیل مقایسه ای تزئینات آجری شامل نقوش هندسی و کتیبه های آن ها پرداخته است. روش تحقیق مقاله، به صورت روش تفسیری تاریخی بوده و سپس با رویکرد تحلیلی به مقایسه تزئینات سه مناره از نظر کتیبه ها و نقوش و جایگاه آن ها پرداخته است. علاوه بر بررسی مقالات مربوط و کتب و اسناد با برداشت از بناهای یادشده، برای اولین بار نقشه و نمای تزئینی مناره های مذکور و سپس جدول مقایسه ای تزئینات آن ها ارائه می شود. در نهایت، علاوه بر دستیابی به اهداف برپایی و تغییرات شکلی مناره ها ی اولیه تا دوره سلجوقی و مقایسه تزئینات آن ها، جایگاه هریک در بخش های اصلی مناره مشخص و مدل تحلیلی جهت مطالعات آتی پیشنهاد می شود.
۴.

بررسی تطبیقی باغ سازی ایران در دوران ساسانی و اسلامی براساس توصیف های بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسلام بهشت زرتشت مبانی نظری ساسانی باغ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پس از اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ساسانی فرهنگی
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
تعداد بازدید : ۳۹۳۸ تعداد دانلود : ۴۰۳۱
باغ به مثابه تمثالی از بهشت، همواره در میان باورهای ایرانیان، جایگاه مقدسی داشته است. برخلاف اندیشه های رایج مبنی بر هویت و ساختار یکسان باغ ایرانی در طول تاریخ، شاخصه های اصلی باغ سازی در ادوار گوناگون بسیار متغیّر بوده است. به نظر می رسد این تفاوت ها با تغییر آیین های دینی که تعاریف متفاوتی از بهشت آرمانی ارائه می دهند، نمود بارزتری یافته و مستلزم تأملی دقیق تر است. این پژوهش سعی بر این دارد تا ضمن بررسی مصادیقی از دوران ساسانی و دستیابی به الگوی کلی باغ سازی در این دوران، تغییرات صورت گرفته در آن با ورود به دوران اسلامی را مورد ارزیابی قرار دهد؛ همچنین با بررسی شاخصه های بهشت آرمانی و مبانی نظری مرتبط با این مقوله در ادیان زرتشت و اسلام، حکمت دستیابی به این الگوها و دلایل تفاوت های کالبدی باغ های این دو دوره مشخص می شود. در این تحقیق، با استناد به آموزه های اوستا و قرآن و سایر منابع دینی، با روش تحقیق تفسیری تاریخی شاخصه های مورد اشاره در توصیف باغ های بهشتی تبیین می شود؛ سپس با روش تطبیقی به بازبینی مبانی نظری باغ سازی ایرانی در دوران ساسانی و اسلامی می پردازیم تا امکان انطباق مؤلفه ها و عناصر باغ ایرانی با مبانی نظری فرهنگ دینی (زرتشتی و اسلامی) فراهم شود. بررسی ها نشان می دهد صفات و مفاهیم نمادین مرتبط با باغ سازی، مبنایی فرهنگی و صبغه ای دینی دارد و ویژگی های خود را از صفات بهشت آرمانی مذهب و آیین حاکم بر جوامع می گیرد و همین تفاوت هاست که به ساختارها و الگوهای کالبدی متفاوت در هر برهه از زمان می انجامد. تمدن ایران در دوره رواج و گسترش آیین های میترایی، مزدیسنا و زرتشتی با تفسیر ویژه از طبیعت به تقدیس آن می پرداخت؛ اما با ورود دین اسلام، احترام به طبیعت جای تقدیس آن را گرفت و به تبع آن، تغییرات کالبدی چشمگیری از منظر برون گرایی درون گرایی، محوربندی، موقعیت قرارگیری، تعداد طبقات کوشک و... در باغ های ایرانی به وجود آمد. بررسی ها حاکی از آن است که کوشک های ساسانی نسبت به اسلامی، بعد درون گرای قوی تری نسبت به طبیعت پیرامونی داشته اند؛ با این حال، مرزبندی و تعریف حریمی مشخص برای باغ، با آغاز دوره اسلامی معنی و مفهوم می یابد. با گذر از دوران ساسانی به اسلامی، محوربندی و تقسیمات کلی پلان باغ ها از تقسیمات دوتایی به الگوی چهارباغ متحول و بر تعداد طبقات کوشک ها نیز افزوده شد.
۵.

تحلیل فرهنگی خانه سلماسی تبریز بر اساس نظریه رپوپورت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تبریز فرهنگ ایرانی ایمس رپوپورت مطالعات محیطی رفتاری خانه قاجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۳ تعداد دانلود : ۸۱۸
در این تحقیق با فرض اینکه خانه بیانی از فرهنگ است، سعی در شناخت خانه ای قاجاری در تبریز و چگونگی ارتباط آن با بستر فرهنگی شده است. بدین منظور، از دیدگاه ایمس رپوپورت در تدوین چارچوب نظری این تحقیق بهره گرفته شده است. استفاده از دیدگاه وی علاوه بر این که به شناخت خانه سلماسی و مختصات آن کمک می کند، به ارائه روشی می انجامد که می توان از آن برای فهم و خوانش مصادیق معماری ایران، از جمله خانه ها سود جست. زیرا، رپوپورت برای تبیین ارتباط میان محیط مصنوع و فرهنگ، تعاریف و راهکارهایی براساس مطالعات محیطی رفتاری ارائه داده است. در بررسی خانه راهکار سه مرحله ای پیشنهادی رپوپورت، تفکیک، تحلیل و تعمیم، به کار گرفته شده است: نخست، دو مفهوم فرهنگ و محیط مصنوع به متغیرها و اجزایی متناسب با موضوع تفکیک شد؛ سپس پیوند و ارتباط میان اجزا، در کل و جزء، تحلیل و بررسی گردید؛ و در گام نهایی با تجمیع و ترکیب دوباره اجزا و تبیین پیوند میان آنها سعی شد تعمیمی حاصل شود که طی آن فهمی مناسب از پیوندهای اساسی خانه و بستر فرهنگی آن به دست آید. برای انجام پژوهش موردی حاضر، که حاوی نظریه مبنا است، راهبردی ترکیبی برای تبیین و گردآوری اطلاعات مورد نیاز بکارگرفته شده است: مطالعات مقدماتی برای آشنایی با بستر زمانی و مکانی مصداق؛ مصاحبه عمیق با ساکنان قدیمی خانه سلماسی برای آشنایی با زندگی و کیفیت رفتار در خانه؛ و مشاهده و بررسی صورت کالبدی خانه. یافته های تحقیق شامل چگونگی تطبیق صورت کالبدی خانه سلماسی با خواست ها، نیازها و در کل با ویژگی های فرهنگی اهالی آن است. در پایان، باتوجه به تجربه حاصل از تحقیق، به محدودیت ها و احتیاط هایی اشاره می شود که بایستی در مطالعه مصادیق مشابه درنظر گرفته شود.
۶.

درآمدی بر مفهوم «مفصل» در معماری براساس روش هایدگریِ ریشه شناسی واژه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معماری اندازه هماهنگی بند مفصل ریشه شناسی واژه حد و آستانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی تئوری
تعداد بازدید : ۳۰۱۴ تعداد دانلود : ۳۰۳۷
این پژوهش در حوزه نظری معماری جای می گیرد. هدف اولیه آن نیز ریشه یابی واژه «مفصل» است؛ اما با دستیابی به آن، مسیر کشف اهداف والاتر این پژوهش را که در آینده قابل دستیابی است، نیز طی می شود؛ اهدافی نظیر چیستی مفصل و در نتیجه چگونه طراحی کردن آن. باور بنیادین این پژوهش را بدین مضمون می توان مطرح کرد که «یک مفصل شامل مفاهیمی والاتر از یک اتصال صرف است». ازآنجاکه مسیر عمده این گفتار ریشه شناسی واژه است، مطالعه اسنادی رویه برگزیده برای پژوهش و توصیف و تحلیل دو شیوه پیگیریِ آن بوده اند. نقطه عزیمت در تدوین چهارچوب این مقاله، تلقی مفصل به عنوان «محل اتصال و انفصال» به طور هم زمان است. همین امر مجموعه ای از مهم ترین یافته های این تحقیق را رهنمون می شود. حضور مفصل، معنابخشِ کلیت و همراه با هماهنگی اجزای اتصال است. یک مفصل قابلیت آن را دارد که انتظام دهنده کلیت معماری باشد. اجزای مفصلی می بایست در محل مفصل دگرگونی یابند تا در اندازه یکدیگر درآیند و به تعادل برسند.
۷.

اطوار مرکز ، تحلیلی بر مراتب مفهوم مرکز در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی معماری مرکز ادراک بصری سلسله مراتب معنایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی تئوری
تعداد بازدید : ۲۹۷۰ تعداد دانلود : ۱۷۷۲
یکی از مفاهیمی که در مطالعات نظری معماری از آن بسیار سخن گفته شده، مفهوم «مرکز» است. در حوزه هنر و معماری، کریستیان نوربرگ شولتس، رودولف آرنهایم و کریستوفر الکساندر، مفهوم «مرکز» را مبنا و اساس نظریه پردازی های خویش قرار داده اند. با رجوع به سخنان نظریه پردازان در این باب، آشکار می شود که آن ها از منظرهای متفاوتی به این مفهوم واحد نگریسته اند؛ بنابراین، با جمع آوری و کنار هم گذاشتن آرای این نظریه پردازان، نه تنها این مفهوم آشکارتر نمی شود، بلکه بر ابهام آن افزوده می شود. این نوشتار در پی آن است که با تأمّل در آرای مختلف درباره مرکز و یافتن جایگاه هر سخن، این ابهام را تا حدی برطرف کند. برای رسیدن به این هدف، ابتدا وجوه مشترک مرکز از خلال سخنان پراکنده نظریه پردازان نمایان می شود. سپس با تأمل در آرای ایشان آشکار می گردد که با وجود اینکه همگی از واژه مرکز استفاده می کنند، گویا انواع (مراتب) گوناگونی از مرکز را مدّنظر دارند؛ لذا تلاش می شود مراتب مختلف مرکز با تعمّق در سخنان نظریه پردازان، استخراج، نام گذاری و شرح داده شود. با تحلیل مضمونی گفته های ایشان در نهایت، پنج مرتبه برای این مفهوم معرفی می شود که عبارت اند از: مرکز حقیقی، جوهری، معنایی، عملکردی و کالبدی (شامل مصنوع و طبیعی). مرکز حقیقی هستی غالباً موضوع بحث ادیان بوده است. هرچند کریستوفر الکساندر آن را در پدیده های طبیعی نیز آشکار می یابد. مرکز جوهری اشاره به لایه هایی درونی هر پدیده دارد که چیستی آن را معیّن می کند. ترکیب واژگانی «مرکز معنایی» را نوربرگ شولتس به کار برده است و مفهوم آن را نیز کریستوفر الکساندر به مثابه یکی از مراکز شرح داده است. هر دوی آن ها به مرکز معنایی در ساحت باطنی اش توجه کرده اند. کریستوفر الکساندر و رودولف آرنهایم عملکردهای یک پدیده را نیز در زمره مراکز تشکیل دهنده کلیت پدیده به شمار می آورند و مرکز عملکردی با رجوع به آثار ایشان تعریف می شود. مرکز کالبدی، تمرکزی در فضای عینی است. چنانچه این تمرکز در طبیعت بوجود آید، آن را مرکز طبیعی گویند و اگر تمرکزی در محیط مصنوع توسط انسان به وجود آید، آن را مرکز کالبدی مصنوع می نامند. مرکز مانند هر مفهوم دیگری در عالم، نظام معنایی ذومراتبی دارد؛ نظامی که سیری از ظاهر به باطن را طی می کند و تمام پیکره معماری را در بر می گیرد. اختلاف نظریه پردازان در تبیین مفهوم مرکز، به علت همین مراتب مختلف آن است؛ بنابراین می توان از اطوار مرکز سخن گفت.
۸.

مدرسه جعفرآباد بنایی ناشناخته از دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصفهان تشیع صفوی جعفرآباد برخوار مدرسه سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پس از اسلام صفویه
تعداد بازدید : ۱۶۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۸۸
مدرسه جعفرآباد در فاصله 50 کیلومتری شمال اصفهان در دشت باستانی برخوار قرار گرفته و برای اولین بار، توسط نگارندگان شناسایی شده است. تحقیق حاضر به منظور پاسخ به پرسش هایی همچون تعیین زمان ساخت بنا، دلیل ساخت مدرسه در جعفرآباد و تعیین ارتباط مدرسه با سایر ابنیه و علت قرارگیری مدرسه در بافت فعلی جعفرآباد انجام شده است. روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی تحلیلی است؛ بر همین اساس، پس از بررسی سطحی باستان شناختی آثار و مواد فرهنگی جعفرآباد، مدرسه مورد مطالعه به دقت ثبت و مستند سازی شده و در مرحله بعد با مطالعه متون و منابع مکتوب تاریخی، به ویژه سفرنامه ها، متون جغرافیایی محلی و برخی تواریخ مرتبط با دوران صفوی و قاجار و برخی کتب و منابع دوره معاصر و همچنین بررسی ارتباط جعفرآباد با سایر سکونت گاه های دشت برخوار، پاسخ گویی به سؤالات مطرح شده مورد نظر بوده است. بر این اساس، مشخص شد که مدرسه جعفرآباد در اواخر دوره صفوی و احتمالاً زمان سلطان حسین صفوی ساخته شده و دلیل ساخت آن در این مکان، به واسطه اهمیت شهری جعفرآباد و همچنین در نتیجه موقعیت مکانی ویژه آن، در بین سکونت گاه های عهد صفوی دشت برخوار بوده است. قرارگرفتن مدرسه در بافت فعلی، توسعه شهری جعفرآباد در عهد صفوی را نشان داده و تمهیدی در راستای بالابردن ظرفیت های اقتصادی، به منظور تأمین هزینه های مدرسه و تداوم حیات آن بوده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴