فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای ما بیش از هر چیز نیازمند فضاهای جمعی هستند. میدان ها از دیرباز در بافت شهر به عنوان یک فضای جمعی ایفای نقش می کرده اند. وجود میدان ایرانی در شهر ایرانی، ضرورتی انکار نشدنی است. ویژگی های میدان ایرانی را می توان در میدان های تاریخی ایران که در رأس آنها میدان نقش جهان قرار دارد، جستجو کرد. میدان نقش جهان به عنوان یک میدان حکومتی ایرانی و با دربرداشتن سه جزء اصلی شهر (اقتصاد، مذهب و حکومت) سعی در پیوند با مردم دارد. یافتن خاستگاه نظری ویژگی های میدان نقش جهان می تواند به یافتن اصول طراحی یک میدان حکومتی بیانجامد. مقاله حاضر با مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با بناهای مشابه توانسته تا حدودی به خاستگاه نظری ویژگی های آن نزدیک شده و الگویی برای طراحی یک میدان ایرانی ارایه دهد. مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با میادین پیشین صفوی و مقبره شیخ صفی در قالب ویژگی های مشترکشان صورت گرفته است. این ویژگی ها از متون تاریخی استخراج و سعی شده به ویژگی های اصیل آنها نزدیک تر باشد. با طبقه بندی و تحلیل و بررسی ویژگی این بناها، معنا و خاستگاه نظری آنها استنباط شده است. سپس با تأکید بر بدیع بودن میدان نقش جهان در زمان خود به ویژگی های خاص و ترکیبی آن پرداخته می شود. میدان نقش جهان ترکیبی نو از میادین پیشین صفوی، مقبره شیخ صفی و به طور کلی معماری ایران بوده است. در آخر و پس از شناخت معنایی میدان نقش جهان، راهبردهایی برای طراحی میدان حکومتی ایرانی ارایه شده است. راهبردهایی چون استفاده از هندسه ایرانی، محصوریت، استفاده از عناصر باغ ایرانی، احیای سنت نقاره خوانی، دادن نقش مذهبی، تجاری و نمایشی به میدان بایستی در طراحی میدان حکومتی ایرانی مدّ نظر قرار گیرد.
باغی که خیابان شد؛ سیر تحول کهنه باغ شاه ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مازندران به واسطه برخورداری از مواهب طبیعی در طی اعصار گذشته محمل مناسبی برای باغ سازی بوده است. در دوره صفوی و حکومت شاه عباس، این منطقه برای شکار و گذراندن قشلاق از اهمیت خاصی برخوردار گشت و باغ های زیادی در این ناحیه احداث شد. شهر ساری نیز به عنوان مرکز سیاسی آن دوره، باغ هایی داشت که عدم شناخت آن ها به دلیل فرسایش طبیعی، توسعه شهرها و ادغام باغ ها در بافت شهر و تغییر کاربری آن ها، موجب مهجور ماندن این گروه از باغ های ایرانی شده است. آثار اندکی از باغ های مازندران برجای مانده و مطالعات گسترده ای در خصوص آن ها صورت نگرفته است. شناخت باغ های ازمیان رفته مازندران و یافتن الگوی حاکم بر آن ها می تواند کمک شایانی در راستای فهم غنی ترین منظر انسان ساخت ایرانی و گامی مؤثر در راه بازشناسی باغ ایرانی باشد. پژوهش حاضر بر اساس اسناد تاریخی و کاوش های میدانی به بازشناسی باغ شاه ساری با هدف یافتن الگوی حاکم بر ساختار آن پرداخته است. در ابتدا متون و اسناد تاریخی و گفته های جهانگردان در خصوص باغ و در ادامه به کمک عکس های تاریخی موجود، ساختار باغ بررسی شد. پس از تجزیه وتحلیل و ترسیم پلان احتمالی باغ با استفاده از مستندات تاریخی و اصول باغ ایرانی، می توان دریافت که باغ شاه دارای ساختار هندسی منظم بوده و عمارتی دورویه در محل محور اصلی آن قرار داشته است. پس از دخل و تصرف در دوره پهلوی اول، خیابان خیام امروزی در راستای محور اصلی باغ شکل گرفته و تبدیل به شریان شهری شد. در ادامه، ساخت وساز ابنیه مختلف در محدوده دو سمت محور اصلی باغ از سوی مردم آغاز شد و محله های مسکونی کهنه باغ شاه در شهر ساری به وجود آمد.
آسیب شناسی برنامه درس طراحی در رشته معماری منظر در ایران 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه فعالیت آموزشی و پژوهشی معماری منظر به عنوان یک رشته دانشگاهی در ایران کمتر از دو دهه است و به عنوان فعالیت حرفه ای نیز تخصصی نو محسوب می شود و نیازمند رشد بستر نظری و عملی، تربیت نیروهای متخصص و بومی سازی علمی در کشور است. همچنین طراحی به عنوان هسته اصلی فعالیت های آموزشی و حرفه ای این رشته مستلزم گسترش مفاهیم، روش ها و ابزار تخصصی است. این مقاله با هدف آسیب شناسی برنامه آموزشی درس طراحی در رشته معماری منظر در دانشگاه های کشور و با تأکید بر کارگاه محیط و منظر ۱، سعی دارد تا چارچوبی نظری در تبیین محتوای آموزشی کارگاه طراحی منظر ۱ ارائه دهد. برای مقایسه تطبیقی، برنامه درسی کارگاه طراحی منظر ۱ در چند دانشگاه مطرح دنیا و در دانشگاه های ایران به شیوه نمونه یابی تصادفی بررسی شد. همچنین با هدف زمینه یابی بستر آموزش طراحی، با نُه نفر از اساتید و متخصصان طراحی منظر در دانشگاه های کشور مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با روش پیمایش زمینه یابی انجام گرفت. با تکیه بر تحلیل پاسخ ها می توان دو دیدگاه کلی را در آموزش طراحی منظر در ایران بازشناخت: ۱. آموزش «ارزش های بوم شناختی و قابلیت های طبیعی»، ۲. آموزش «ارزش های زیبایی شناختی و اصول طراحی معماری در محیط های باز». یافته های مقاله (مقایسه برنامه های آموزشی و نتایج مصاحبه ها) نشان داد که رویکردها و محتوای آموزشی در کارگاه طراحی منظر، نیاز به شرح دقیق تر دارند. با استناد به پیمایش برنامه های درسی، چارچوب پیشنهادی محتوای آموزشی کارگاه طرح منظر ۱ در دو سطح مقدماتی و پیشرفته در آخر معرفی شده است. همچنین مقیاس و موضوع پروژه طراحی با تکیه بر نظرسنجی ها در هریک از سطوح آموزشی در یک جدول معرفی شده است. نتایج نشان می دهد که محتوای آموزشی کارگاه طرح منظر ۱ در سطح مقدماتی باید بر طراحی پروژه های کوچک مقیاس و آموزش نظریه های پایه طراحی، شناخت مفاهیم پایه و اصول و روش های طراحی، بیان تصویری، یادگیری از مصادیق پروژه های حرفه ای و یادگیری بین رشته ای متمرکز گردد.
نمایش خیابانی و نسبت آن با فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گونه های نمایش، از ابتدای آغاز این هنر، اجرا در «فضاهای بیرونی»، اعم از میادین، راه های عبور و مرور، مراکز تجمع مردم (نظیر بازارها، کشتزارها، مقابل معابد) و سایر فضاها از این دست بوده است. در روزگار معاصر نیز ما شاهد اجرای نمایش هایی هستیم که به جای استفاده از فضاهای «داخلی» و «رسمی»، محیط بیرونی، خیابان ها، کافه ها و دیگر مکان های نمایش «غیررسمی» را برای خود برمی گزینند. هرچند مشابهاتی بین اجراهای دستة اخیر با اجراهای عهد باستان قابل مشاهده است، اما در واقع نمایش های اجرا شده در فضای بیرونی یا مکان های نمایشی غیررسمی – که عمدتاً به نام «نمایش های خیابانی» نامیده می شوند – از فضای آیینی فاصله گرفته و تمرکز خود را بر مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی نظامی معطوف کرده اند؛ مسایلی که بیشتر در قالب اعتراض به شرایط موجود مطرح می شوند.
یکی از نقاط مشترک این اجراها در دوران کهن و روزگار معاصر، استفاده از «فضای شهری» (در مورد عهد کهن شاید فضاهای روستایی) به عنوان صحنة نمایش است. در واقع این نمایش ها با استفاده از فضاهای شهری نوعی هویت جدید را به شهر منتقل کرده و هم بر فضاهای شهری تأثیر می گذارند و هم از آن تأثیر می پذیرند.
امروزه فضای شهری تنها به عنوان فضایی برای داد و ستد، ارتباط یا گذران زندگی فیزیکی و مادی تلقی نمی شود، بلکه به استناد هنرهایی که فضای شهر را در نوردیده و اتمسفری معنوی (منتج از هنر) پدید می آورند، می تواند نقش بیشتر و والاتری در زندگی بشر ایفا کند.
تا کنون پژوهشگران مختلفی چه در داخل، چه در خارج از کشور به موضوع «نمایش خیابانی» یا «تئاتر خیابانی» پرداخته اند. وجه مشترک همة این پژوهش ها، تأکید بر اصول اجرایی این گونة نمایشی بوده است و کمتر کسی به این موضوع از منظر اهمیت فضای شهری یا «شهر به مثابة صحنة نمایش» نگاه کرده اند. ویژگی این مقاله در قیاس با پژوهش های پیشین در ورود به موضوع از منظر «شهری» است. علاوه بر آن متاسفانه اغلب کتاب هایی که در این زمینه در کشور تألیف شده اند، تکرار یافته های محققین غربی بوده و کمتر نشانه ای از ابداع و هویت بومی «نمایش خیابانی و شهر» ایران در آنها مشاهده می شود.
نگاه دوباره به «نمایش خیابانی» از منظر اهمیت فضای شهری و تأکید بر استفاده از فضاهای شهری به عنوان جایگاه اجرای نمایش، به دلیل رابطة نزدیک با مخاطب، وجود تماشاگران بالقوه و همچنین مضامینی که نسبت نزدیکی با زندگی اجتماعی مردم دارد، می تواند راهکارهای جدیدی را پیش روی هنر نمایش کشور نهاده و آن را به هنری جدی در زندگی روزمرة مردم تبدیل کند. نکته ای که در ایران قدیم به شدت مورد توجه هنرمندان و مردم بوده و در حقیقت این نوع نمایش را به جزیی از زندگی ایرانیان بدل کرده است.
احیاء رودخانه های شهری، بر اساس دو رویکرد طراحی شهری بیوفیلیک و حساس به آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به مسائل زیست محیطی از جمله بحران آب به عنوان یکی از موضوعات چالش برانگیز در محافل علمی و تصمیم گیری های سیاسی نقش پررنگی به خود گرفته و توجه به رودخانه ها به عنوان یکی از عناصر اصلی زیست محیطی در شهرهای ایران مغفول مانده و کیفیت فضاها و بافت شهری مجاور آن ها تنزل یافته است. از این رو متخصصین شهری به دنبال ارائه راه حل هایی مختلف برای مقابله با مهجور ماندن رودخانه ها و بازگرداندن و پیوند آن ها با بستر و زمینه شان هستند. در این میان طراحی بیوفیلیک و حساس به آب به عنوان دو رویکرد جدید مطرح در طراحی شهری سعی در تلفیق شهر و طبیعت با در نظرگیری مسائل مرتبط با آب دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل داده های ثانویه (اسنادی)، معیارهایی برای طراحی لبه های رودخانه های شهری بر مبنای دو رویکرد بیوفیلیک و حساس به آب ارائه شود.
مروری بر ادبیات اکولوژی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
واژه اکولوژیبه مفهوم ساده به معنای مطالعه روابط متقابل بین موجودات زنده و محیط زندگی آن هاست. اکوسیستم، مجموعه موجودات زنده و محیط پیرامون آن ها در یک ناحیه معین است که با روابط و تأثیر متقابل به ساختن و مبادله مواد غذایی و انرژی مشغول هستند. دانش مطالعه اکوسیستم ها را اکولوژی می نامند. به دلیل دامنه بسیار وسیع اکولوژی، این علم به عنوان یک دانش چند رشته ای موردتوجه قرار می گیرد و با توجه به همین اصل علوم مختلفی مانند اکولوژی جمعیت، اکولوژی جامعه، اکولوژی اکوسیستم، اکولوژی منظر، اکولوژی شهری و اکولوژی جهانی شکل گرفته است. در دهه های اخیر با توجه به روند زوال و نابودی مناظر، پارادایم اکولوژیِ طراحی مطرح، و رویکرد اکولوژی منظر بیان شد. این رویکرد متأخر، به عنوان یک دانش میان رشته ای، روش های بیوفیزیکی را با رویکرد کلی نگر علوم انسانی تلفیق کرده و به دنبال ارائه واژه ها و راهکارهایی در جهت هم زبانی و سازگاری هرچه بیشتر با سرمایه های طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بستر است تا از این رهگذر موجبات پویایی هرچه بیشتر منظر را فراهم آورد. علی رغم اینکه بسیاری از مناظر توسط مداخلات ناسازگار انسانی مخدوش شده، اما مطالعات اکولوژیکی منظر تصویری کلی از لایه های طبیعی و فرهنگی محیط ارائه می دهد. فلسفه اساسی در این رویکرد، در نظر گرفتن منظر به مثابه موزاییکی گسترده، شناسایی آشفتگی های ایجادشده در روند طبیعی الگوهای ذاتی طبیعی شکل دهنده این موزاییک ها، طراحی در جهت احیای الگوها از طریق ایجاد و احیای لکه ها، جریان ها، کریدورها و شبکه های اکولوژیکی است.
نقش مبلمان شهری در سرزندگی پیاده راههای بافت تاریخی (نمونه موری: خیابان حافظیه و شهرداری)
حوزه های تخصصی:
یکی از این عناصر شهری که سبب جلب توجه شهروندان می شود، مبلمان شهری است. مبلمان شهری ازعواملی است که در ایجاد هوّیت،زیبایی و خوانایی شهر بسیار اهمیّت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مبلمان شهری در سرزندگی پیاده راه های بافت تاریخی انجام گرفته است. که برای انجام این پژوهش، پیاده راه های خیابان شهرداری و خیابان حافظیه شیراز به عنواننمونه موردی،مورد مطالعه قرار گرفته است.شیوه تحقیق در این پژوهش به صورت ترکیبی می باشدو روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مشاهده غیر مستقیم است،که در روش غیر مستقیم،دو نوع پرسش نامه مربوط به دو مکان تاریخی تهیه و تنظیم و بین 118 فرد پیاده(58 نفر در خیابان شهرداری شیراز و 58 نفر در خیابان حافظیه) به صورت تصادفی توزیع گردیده است.داده های بدست آمده توسط آزمون ضریب همبستگی (همبستگی اسپیرمن) و آزمونT تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفته است.و ارزش گذارى آنها با استفاده از طیف 5 گزینه اى لیکرت صورت پذیرفته است. بررسى پایایى پرسش نامه با استفاده از روش آلفاى کرونباخ مورد سنجش قرارگرفته که مقدار آن870.0 به دست آمده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، ایجاد سرزندگی با استفاده از مبلمان شهری مناسب در مکان های تاریخی سبب کاهش فرسودگی آن مکان ها می شود. و با بررسی عوامل مؤثر دیگر در این پیاده راه می توان گفت که عواملی از جمله آرامش و آسایش محیطی و خود بناهای تاریخی عواملی دیگری هستند که در این مکان های تاریخی سرزندگی ایجاد می کنند.این موارد خود نشان از این موضوع دارد که عواملمؤثر بر سرزندگی از جمله مبلمان شهری نیز با فضای شهری و جذب گردشگران رابطه مؤثری دارد.
ارزیابی طرح کارل فریش بر پیکربندی ساختار فضایی بافت قدیمی شهر همدان (با استفاده از تکنیک چیدمان فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با روی کارآمدن رضاخان، تفکرات شبه مدرنتیه در ایران شکل گرفت. و اجرای خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر نه تنها بر نظام محله ای و بازار به عنوان عمومی ترین فضای شهری تأثیرات منفی گذاشت. بلکه بر ساختار فضایی و سلسله مراتب هم پیوندی(دسترسی) شهری نیز آسیب رسانید. در دوره های قبل اگر بازار به عنوان ستون فقرات شهری نقش بازی می کرد با اجرای طرح های خیابان کشی، بازار به حاشیه رانده شده و خیابان به عنوان لبه قدرتمند جایگزین بازار شد.
طرح کارل فریش (میدان مرکزی شهر و شش خیابان منشعب و کمربندی های آن) در دوره پهلوی اول یعنی از اواخر سال 1310 به بعد بر روی بافت قدیمی شهر همدان احداث شد. نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از نقشه محوری شهر در سال های 1297،1332و1393و نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس به تحلیل ساختار و هم پیوندی شهر در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها (که خود به دو مرحله قابل تقسیم است) پرداخته ایم. طبق نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و از طرفی میزان هم پیوندی (دسترسی) در قسمت بازار به شدت کاهش و از سوی دیگر، مقدار هم پیوندی (دسترسی) خیابان افزایش یافت. از این دوره به بعد خیابان به عنوان ستون فقرات شهری معرفی می شود.
باغ کهنه فین و محدوده میان آن تا باغ فین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه فین، ییلاقی برای شهر کاشان محسوب می شود و به سبب نزدیکی به کوه و برخورداری از حضور چشمه تاریخی فین از وضعیت اقلیمی مناسب تری نسبت به شهر کاشان برخوردار است. این ناحیه دربردارنده باغ های پرشماری است. هم اکنون بقایای باغی قدیمی تر از باغ فین در پایین دست آن قرار دارد که باغ کهنه نامیده می شود. براساس پاره ای از مستندات تاریخی، باغ یادشده در زلزله ای که در اواخر حکومت شاه تهماسب رخ داده، آسیب دیده است. درنتیجه این تخریب، باغ شاهی جدیدی در جایی نزدیک تر به مظهر چشمه فین ساخته شده است. به دلیل انتقال باغ به مکان کنونی آن، به نظر می رسد بعد از این تاریخ باغ کهنه از اقبال کمتری بهره برده باشد؛ علاوه بر آن مستندات تاریخی در خصوص این باغ و محدوده مابین آن تا باغ فین، بسیار محدود هستند. این تحقیق که با روشی تفسیری تاریخی انجام گرفته، به دنبال آن است تا با استفاده از منابع تاریخی و مقایسه آن ها با عکس های هوایی دوره های گوناگون و انجام مطالعات میدانی، طرح باغ کهنه، نحوه اتصال دو باغ و محدوده پیرامونی باغ فین را بازیابی کند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که باغ کهنه تا اوایل دوره پهلوی همچنان به حیات خود ادامه می داده است و پس از آن با عبور خیابان میان فین و کاشان، باغ کهنه به دو بخش تقسیم شده است. حد میان دو باغ کهنه و فین، پیش از احداث خیابان یادشده، خیابانی شاهی بوده است که احتمالاً از بقایای دوره صفویه بوده است. در محدوده بلافصل باغ فین نیز باغ ها و محوطه هایی بوده اند که وجود خیابان فعلی خارج از باغ موازی با جبهه سردر خارج باغ را دست کم در جبهه سردرخانه باغ فین نفی می کنند.
هویت نما در روند نوسازی؛ تجربه تدوین ضوابط نمای ساختمانی در منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات بنیادی شهرهای ایران، مسئله ""هویت شهر"" است. امروز علی رغم گسترش و توسعة شهرها، سیمای آنها ناخوانا، فاقد شخصیت شهری و مولد انواع بحران ها است. شهر بدون هویت، قدرت خود را در ""هدایت ناخودآگاه جمعی شهروندان"" از دست می دهد.
نمای ساختمان ها به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده سیما و منظر شهر، دارای نمادها و نشانه های تعیین کننده هویتی است که از عواملی چون اقلیم، فرهنگ، تاریخ و اقتصاد تأثیر می پذیرد. در سال های اخیر برای احیای هویت معماری اسلامی ایرانی اقداماتی چون الگوسازی در بافت های فرسوده، تدوین ضوابط طراحی نما و برگزاری مسابقات طراحی صورت گرفته که از نتایج آنها قبول سهم مشترک حوزه عمومی و خصوصی بر نما است، اما افراط و تفریط در تعیین میزان نقش آفرینی این دو حوزه همچنان ادامه دارد. با هدف تسهیل امر نوسازی، مشوق هایی را در نظر می گیرد که منجر به خلق جداره های نامطلوب شده و یا اغماض در رعایت برخی قوانین حین مرور پایان کار بیش تر با ملاحظات اقتصاد پایین ساکنان مصداق کوتاهی در دفاع از حق عمومی است
در این نوشتار با بیان تجربه نوسازی بافت های فرسوده منطقه 17 تهران و آسیب شناسی نماهای جدید ساختمانی، لزوم ورود متخصصان و تقویت نقش حوزه عمومی در هدایت هویت نماها گوشزد می شود. یکی از سیاست های اصلی سازمان نوسازی، افزایش مشارکت مردمی است. سپردن امر نوسازی به بخش مردمی آن را به جریانی پویا و پایدار تبدیل می کند؛ اما در غیاب کار کارشناسی، آموزش های مردمی و ضوابط راه گشا، نماهای جدید آینه تمام نمای معضلات فرهنگی و هویتی ساکنان آن خواهد بود.
تصویر کاخ و باغ شاه موبد در مثنوی ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل یا طرح باغ موضوعی است که برخی از مهم ترین ویژگی های فضایی باغ را در بر دارد. علاوه بر آثار باقی مانده یا مدارک تصویری و متون تاریخی، شعر فارسی نیز منبعی برای شناخت باغ محسوب می شود و تصویری از آن فراروی ما قرار می دهد. تصویر یادشده که ممکن است حاصل مشاهده توصیفگر یا حتی تصویر ذهنی او درباره فضایی خاص باشد، اهمیت دارد و ما را با موضوعی آشنا می کند که اطلاعات دیگری از آن در دست نداریم یا اطلاعات ما را تکمیل می کند. این مقاله متن داستانیِ منظومی را از نیمه نخست سده پنجم مطالعه می کند؛ زمانی که فخرالدین اسعد گرگانی داستانی قدیمی تر را روایت کرده است. داستان یادشده، مثنوی ویس و رامین است که تأثیری گسترده بر داستان های منظوم پس از خود داشته و احتمالاً اصل آن به دوره اشکانی بازمی گردد. مقاله در پی آشکار کردن تصویری از باغ و سرای شاه موبد است که شاعر در حین داستان گویی خود و شرح روابط میان شخصیت ها، آن را به طور ضمنی وصف کرده است. در این مطالعه، شعر شاعر ازجمله آن ها که مربوط به شرح فضای یادشده اند یا غیر آن، تفسیر می شوند تا خصوصیات فضایی سرای شاه موبد روشن شود. در تفسیر یادشده، درون مایه دراماتیک و صحنه های داستان در مرکز توجه قرار دارند و هدف، یافتن ویژگی های معماریِ صحنه هایی است که شاعر در ارتباط با سرای شاه موبد شرح می دهد. بنا بر شرح شاعر، «سرای شاه موبد» از باغ و کاخ و شبستانی تشکیل شده است و مجاور گوشکی است که مشرف به میدان است و کل مجموعه در دز یا کندز مرو قرار دارد. سرای موبد دربردارنده دو باغ است که یکی همچون حیاط اندرونی در میان عمارت شبستان بوده و دیگری دارای دیوار و حصار بوده و در مقابل کاخ اصلی است. کاخ به هر دو راه دارد و از طریق ایوان با فضای هر دو باغ گلستان و بوستان ارتباط می یابد.
ارزیابی کیفیت زیبایی شناختی منظر پل های عابر پیاده در فضاهای شهری تهران با رویکرد «طراحی همخوان با زمینه»
حوزه های تخصصی:
شهر تهران به دنبال توسعه سریع و بی رویه فضاهای شهری، از فقدان ضوابط و دستورالعمل های مناسب برای طراحی و برنامه ریزی فیزیکی شهر رنج می برد که منجر به ناکارایی فضاهای شهری و برآورده نشدن نیازهای فیزیکی و روحی شهروندان گردیده است. از سوی دیگر شکل گیری مبلمان شهری و در پی آن شکل گیری پل های عابر پیاده به عنوان پاسخی به تغییرات صورت گرفته و تأمین امنیّت شهروندان در فضاهای شهری، یکی از شاخص ترین عناصر شهری بوده که علاوه بر جنبه های عملکردی، نقش بسزائی در شکل گیری کیفیات بصری آن خواهند داشت. علیرغم وجود مطالعات متعددی که بر ضرورت ملاحظات زیباشناسانه از یک سو و لزوم تلفیق و هماهنگی بصری ساختار پل با محیط اطراف آن (طراحی همخوان با زمینه) به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیات زیباشناسانه انجام گرفته، متأسفانه امروزه خصوصاً در شهر تهران به دلیل نادیده انگاشتن پتانسیل های زیبا شناسانه پل های هوایی در فضاهای شهری، مورد بی مهری شهروندان قرار گرفته است و آنها صرفاً عناصری عملکردی در ترافیک شهری تلقی گردیده و قابلیّت آنها در بهبود کیفیات بصری شهر نادیده انگاشته می شود. در مطالعه حاضر، با تأکید بر ارتباط بصری میان پل های عابر پیاده و منظر شهری اطراف آن، با روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه، با نظرسنجی ترجیحی از 384 نفر شهروند تهرانی در ارتباط با کیفیات زیباشناسانه پل های عابر پیاده با فرم های مشابه در مناظر شهری مختلف، تأثیر و نقش رویکرد طراحی همخوان با زمینه بر ادراک زیبایی عناصر شهری خصوصاً در مناظر شهری تهران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعات نشان داده است که در شهر تهران به دلیل عدم در نظر گیری اصول طراحی همخوان با زمینه و هماهنگی بصری میان پل و منظر شهری اطراف آن، اولاً شهروندان ادراک زیباشناسانه بالایی نسبت به این پل ها نداشته و دوماً شرکت کنندگان نسبت به پل های عابر پیاده با فرم یکسان در فضاهای شهری مختلف ترجیحات متفاوتی نشان داده اند که این امر نشان دهنده اهمیّت و نقش ارتباط بصری میان پل های عابر پیاده و زمینه اطراف آنها، بر کیفیات زیبایی شناختی پل های عابر پیاده در فضاهای شهری خواهد بود که در نهایت می تواند موجب ارتقاء کیفیات عملکردی در این گروه از پل ها نیز باشد.
شهر معاصر، از هندسه تا متن؛ بازخوانی منظر شهر در دو رمان خروجی کارخانه و دکور سیمان از فرانسوا بن
حوزه های تخصصی:
شهر، به عنوان اساسی ترین جلوه تجلیات روح خلاق انسان، همواره در ارتباط با آفرینش های بشری، از جمله صنعت و هنر، معنا یافته و در نتیجه خوانش های مختلف از نو زاده می شود. حضور شهرها در ادبیات، نه تنها فضاهای مورد نیاز عناصر روایی را تأمین می کند، بلکه با خلق خاطره ها در بطن فضاهای شهری، این فضاها را به اسطوره هایی بیانگر روح حاکم بر جامعه بدل می کند. ادبیات که بسیار زودتر از سینما، هنرهای تجسمی، و سایر هنرها، شهر را به تصویر کشیده و خاطرات و کهن الگوهایی را در آن ایجاد کرده است، در دوران معاصر، و با افزایش فضاهای شهری، بیش از پیش به شهر و فضای بیرونی توجه می کند، تا آنجا که شخصیت های داستان و روایت، هویّت خود را در متن شهر جستجو می کنند، شهری که خود به عنوان شخصیت و قهرمان (یا ضد قهرمان) اصلی روایت مطرح می شود. در این بین نویسندگانی چون فرانسوا بن(François Bon)، با نزدیک شدن به فضاهای فراموش شده شهری، چهره ای دیگر از شهر ارائه می دهند. بن با به صحنه آوردن فضاهایی طرد شده، چون زاغه ها، تصویری نو از زندگی در فضای شهری معاصر ارائه می دهد، فضایی که گاه به عنوان عاملی برای تخریب هویّت فرد و خاطرات او عمل می کند. مطالعه پیش رو، با هدف مطالعه این نوع خاطره پردازی ها در سطح منظر شهری، و با تکیه بر آراء متفکرانی چون رن وژل و میشل کولو در حوزه روابط فضایی و انعکاس منظر، به مثابه فضای زیسته، در آثار هنری و به خصوص ادبیات، در صدد پاسخگویی به این پرسش است که تصاویر و خاطرات شهر معاصر چگونه در دو رمان فرانسوا بن، یعنی خروجی کارخانه و دکورسیمان، شکل گرفته و چه منظری از فضای شهری معاصر ارائه می دهند؟ پرسشی که درنهایت با ارائه تصاویر و خاطرات برآمده از فضاهایی گم شده در این رمان ها، فضای شهری حاضر در آنها را چون نامکانی درمی یابد.
چهارباغ یا چارباغ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
«چهارباغ» صحیح است یا «چارباغ»؟ این سؤال اصلی نوشتار پیش روست. هرگاه برای فهم عمیق تر این پدیده به متون تاریخی، کتاب ها، سفرنامه ها، زندگینامه ها و حتی کتیبه ها سر می زنیم مشاهده می کنیم که واژه «باغ» به عرصه ای دلپذیر، پر از گل، گیاه، درخت و آب جاری، اما منظم و برپایه هندسه ای مشهود، اطلاق شده است. در این میان«چهارباغ» یا شاید «چارباغ» اشاره ای به الگوواره نظم دهنده به آب ، گیاه و بنا در عرصه ای به نام «باغ» است.
اما سؤال اصلی اینجاست که چرا گاهی در متون علمی و ادبی حرف «ه» از واژه «چار» حذف شده است. آیا دلیل ویژه ای برای این امر وجود دارد یا صرفاً به مرور زمان و در افواه عمومی این حرف حذف شده است. البته بعید است فرض دوم صحیح باشد زیرا در متون ادبی که معمولاً نویسنده آن بر نگارش صحیح واژه اصرار داشته است نیز واژه «چارباغ» به چشم می خورد. از این رو این نوشتار براساس بررسی تطبیقی اسناد در دسترس - اما محدود- دودمان شناسی واژه و تطبیق آن با شکل شناسی، به کنکاش این موضوع می پردازد.
بررسی پروژه طراحی فضای شهری حاشیه رودخانه بابلرود و موانع تحقق پذیری آن
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر ابتدا به معرفی پروژه طراحی فضای شهری بابلرود و بررسی آن در اسناد فرادست موجود، بیان اهداف کلان و اهداف عملیاتی پروژه پرداخته، سپس با عنایت به اینکه یکی از مهمترین اهداف کلان هر پروژه از جمله پروژه مذکور‹‹تحقق پذیری›› می باشد، پس از ارائه مقدماتی مختصر در خصوص عوامل تاثیرگذار در تحقق پذیری پروژه های شهری، به بررسی موانع تحقق پذیری این پروژه پرداخته می شود. تحقییق حاضر بر این فرض استوار است که ضعف مدیریت شهری، عدم مشارکت پذیری مردم و همچنین موانع و مشکلات حقوقی موجود، از مهمترین موانع تحقق پذیری این پروژه می باشد. روش گردآوری اطلاعات جهت بررسی فرضیه این پژوهش، روش میدانی(با استفاده از مصاحبه و تهیه پرسشنامه های متعدد) و همچنین روش کتابخانه ای (با استفاده از منابع مکتوب و الکترونیک)می باشد.
یادمان شهدای گمنام؛ بررسی دو رویکرد منظره پردازی در ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
جنگ ایران و عراق که در ایران با نام دفاع مقدس و در عراق و کشورهای عربی با عنوان «قادسیه صدام» و «جنگ اول خلیج فارس» شناخته می شود، از رویدادهایی است که بازآفرینی یادمانی آن در سال های بعد از جنگ در شهرهای مختلف ایران و همچنین عراق منظر شهرها را تحت تأثیر قرار داده است. جنگ ایران و عراق برای ایرانیان نسبت به عراقی ها یک تفاوت اصلی داشت؛ در جنگ ایران و عراق کشور ما مورد حمله قرار گرفت و مردم ما موضع دفاعی گرفتند. تفاوت دیگر جنگ برای ایرانیان، وجه اصلی و انسانی آن است. به همین دلیل تعریف انسان ایرانی از جنگ یک تعریف دم دستی و مطلق نخواهد بود و ادبیات جنگ در ایران با این مشخصات همیشه معنادار خواهد بود. تفاوت معنای جنگ در دو جامعه ایران و عراق، علی رغم شباهت های اجتماعی و تاریخی زیاد، منجر به رواج دو دیدگاه و دو رویکرد مختلف در ساخت یادمان های شهدا شد. مقاله حاضر ضمن ارزیابی نمونه های ساخته شده مزار شهدای گمنام در عراق و ایران نشان می دهد بازآفرینی خاطرات حماسه و غرور یک ملت، نقش بسزایی در اتصال خاطره فرهنگی مردم آن ملت برای نسل های بعدی دارد. نتایج پژوهش در جدولی به جمع بندی ویژگی های یادمان شهدای ایران در مقابل شهدای عراق پرداخته و نشان می دهد تفاوت دیدگاه چگونه باعث تفاوت در نمودها، ظاهر و محتوای یادمان های یک جنگ در دو کشور مدافع و مهاجم شده است.
نتیجه بررسی این مقاله نشان می دهد که مشکل قابل توجه المان های یادمانی شهدا در ایران، عدم استفاده از تخصص منظر و کم توجهی به پتانسیل فضاهای شهری مناسب در جذب مخاطبان است که علی رغم ضعف های تکنیکی، به دلیل مردمی بودن، ماندگار و معنادار بوده، در بلندمدت می تواند ارتباط خود با فضا و زندگی روزانه را اصلاح و تقویت کند. در مقابل یادمان های شهدای عراق علی رغم ویژگی های کالبدی برتر، به دلیل رویکرد اقتدارگرایانه، بعد معنوی ضعیفی دارد و قابلیت اصلاح پذیری در آن کمرنگ است.
پژوهشی تطبیقی درساختار کالبدی- فضایی باغ ایرانی در دوران صفوی و گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمیان جلوه های گوناگون هنر معماری ایران، باغ ایرانی با ظاهری آکنده از سادگی و طراوت بر پایه اصولی مشخص و بنیادین، نمایش نمادینی از بهشت موعود است. هنرمند معمار با تکیه بر اصول اولیه معماری ایرانی و آگاهی از شرایط اقلیمی و توانمندی های طبیعی مناطق مختلف و با الهام از توصیفات متون مقدسی چون قرآن کریم پیرامون باغ های بهشت، باغ ایرانی را خلق می کند. در این میان، با افزایش روابط فرهنگی ایران و هند به خصوص در دوره های تیموری و صفوی، باغ ایرانی نیز همچون سایر ارکان معماری ایرانی، الگوی هنرمندان هندی قرار می گیرد که تجلی این تاثر در قلمرو معماری گورکانیان به وضوح قابل مشاهده است. در این پژوهش با بررسی هندسه ی باغ و برخی عناصر طبیعی و مصنوع مشخص گردید که باغ های عصر صفوی با ورود به هند در عصر گورکانی، بستری متفاوت، شکلی خاص و متمایز با تاکید بر هنر بومی را به نمایش می گذارند.
The productive landscape in Persian Gardens; Foundations and features (بسترهای شکل گیری و ویژگی های منظر مثمر در باغ ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش کنکاش ابعاد و ظرایف منظر مثمر و جایگاه آن در باغ های ایرانی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مصاحبه، به همراه مطالعات میدانی در شش باغ ایرانی (باغ اکبریه، رحیم آباد، امیرآباد و بهلگرد در بیرجند، باغ پهلوان پور مهریز، شاهزاده ماهان) است. نتایج نشان می دهد لزوم تأمین خدمات تفرجی برای مالکان، مهمانان، و در مواردی مردم موجب شده که حتی در باغ های حکومتی بیرجند نیز منظر مثمر حضوری پررنگ داشته باشد. وجود درختان میوه متنوع در باغ های شاهزاده، امیرآباد و پهلوان پور، اهمیت تولید محصولات خوراکی هدف دار برای مصرف انسان و سایر جانوران را در نظام طراحی فضاهای سبز سنتی نشان می دهد. ارتقای کیفیت زیبایی منظر سبز درونی باغ، دیگر ویژگی منظر کشاورزی در باغ های تاریخی است که به طور مشخص در باغ های بیرجند با نظام منظر متشکل از ترکیب بصری گونه های مولد و زینتی ایجاد شده است. همچنین افزایش کارایی، سوددهی و خودکفایی منظر، کاشت گونه های چندکاربردی در نظام طراحی باغ ایرانی را الزام آور ساخته است. وجود گونه های متنوع میوه و گیاهان دارویی در باغ شاهزاده، گل های معطر، زعفران، آلو، انار و انجیر در باغ های بیرجند نشان دهنده خاصیت شفابخشی منظر مثمر بوده تا علاوه بر انتخاب گونه ها متناسب با شرایط اقلیمی و صرفه جویی در مصرف منابع، کارکردهای چندجانبه منظر مغفول نماند. نتایج این بررسی نشان می دهد که اهمیت ساختاری منظر مثمر در طرح باغ های ایرانی مختلف در طول تاریخ مرهون نگرش حکیمانه به مقوله فضای سبز و منظر، نتیجه تلفیق باغبانی زینتی و کشاورزی مثمر در باغ، و با هدف طراحی منظر چندعملکردی بوده است. لذا منظر مثمر به عنوان شاخصی جهت ارزیابی کیفیت مدیریت باغ، معرفت و منزلت فلاحت، سلامت باغ و همچنین سبک زندگی و میزان پیوستگی باغ با بستر فرهنگی- طبیعی باید بیشتر مورد توجه محققان قرار گیرد.
سهم شاخص های زیبایی محیط در شناخت منظر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم زیبایی همواره یکی از دغدغه های اندیشمندان و فلاسفه در طی قرون مختلف بوده است. در دهه های اخیر زیبایی شناسی منظر به عنوان رویکردی مؤثر در شناخت و ادراک محیط توانسته است نقشی برجسته در ادبیات موضوعی منظر ایفا نماید. به همین دلیل شناخت جهت گیری های گوناگون در طراحی زیبایی شناسی منظر و شاخص های ترجیح زیبایی شناسی در منظر شهر ازجمله ضروریات مورد بررسی در این زمینه است. این مقاله با طرح این سؤال آغاز می شود که نسبت شاخص های زیبایی شناسی محیط در منظر شهر چیست؟ جهت پاسخ به این سؤال این فرضیه که می توان با مدون ساختن شاخص های زیبایی شناسی به مدلی جهت فهم و درک زیبایی محیط بر مبنای اجزاء شکل دهنده آن رسید شکل گرفته است. روش تحقیق این مقاله از نوع کیفی بوده و با استدلال منطقی به واسطه مطالعات کتابخانه ای به مرور ادبیات موضوع در حوزه زیبایی شناسی منظر شهر پرداخته است که از طریق مطالعات منابع مرتبط و مرور جامع آن شاخص های زیبایی شناسی به دست آمده است. ضمناً رویکردهای مختلف زیبایی شناسی در منظر شهر نیز بررسی و تحلیل شده است تا بتوان به ارتباطی معنادار بین شاخص های به دست آمده و رویکردهای اشاره شده دست یافت. جهت پیشنهاد کردن مدلی مفهومی در این مقاله، چهار کلیدواژه اصلی شامل حس، ادراک، مفهوم و قضاوت زیبایی شناسی که به شناخت زیباشناسی منظر شهری اشاره دارند شناسایی شد. در پایان مدل پیشنهادی تحقیق، برگرفته از ادبیات موضوع تدوین شده است که نشان می دهد زیباشناسی منظر شهری شامل چهار مرحله : مطالعه عناصر عینی منظر شهری؛ مطالعه عوامل سازمانی عناصر که منجر به پتانسیل برانگیختگی می شوند؛ مطالعه ویژگی های ذهنی مشتق شده شکل محیطی و مطالعه پاسخ زیباشناختی انسان به محیط است.
اکولوژی، منظر و طراحی اکولوژیک منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
یک نگاه محدود و غیرزمینه گرا، که از دریافت میراث منظرین غنی خاورمیانه ناتوان است، ظرفیت های منظر را به عنوان یک چارچوب مطالعاتی میان رشته ایِ تضعیف کرده و حیطه حرفه معماری منظر را به زیباسازی سطحی و ظاهری محدود می سازد. این مقاله رویکرد کل نگر و پویای طراحی اکولوژیک منظر را مطرح می کند، با این استدلال که اکولوژی می تواند الف) معنای منظر را، فراتر از اینجا و اکنون، زمینه گرا کند، پاسخگوی اکولوژی منطقه باشد و میراث تاریخی و بومی منظر را ادغام کند؛ و ب) مباحث معماری منظر را گسترش دهد تا نه تنها سیما و نمود ظاهری را در بر گیرد، بلکه شامل ابعاد محیطی، اکولوژیک، اجتماعی- اقتصادی و سیاسی نیز باشد. برای نشان دادن پیچیدگی و انطباق پذیری یک چارچوب منظرین کل نگر، و قابلیت های آن در پیشبرد پژوهش ها و فعالیت های حرفه ای معماری منظر، گستره ای از کاربردهای آن ذکر شده است.