مقالات
حوزه های تخصصی:
اقبال لاهوری از خیل ارادتمندان به ساحت پیر رومی است که مستقیم و غیر مستقیم در تمام زمینه ها تحت تأثیر افکار او بوده است. یکی از مهم ترین مضامینی که هم در مثنوی و هم در آثار اقبال بازتاب چشم گیری دارد بحث نقد عقلانیت است که هر دو گاهی بالاترین تمجیدها و ستایش ها را از عقل دارند و گاهی با تازیانه ی انتقاد بر سرش می کوبند. این امر باعث شده است که برخی ناآگاهانه آن ها را به عقل ستیزی متهم کنند، لذا نگارندگان کوشیده اند تا در این مقاله به تبیین عقل و عقلانیت از دیدگاه مولانا و اقبال بپردازند. نتایج این تحقیق که به شیوه ی تحلیل محتوا صورت گرفته حاکی است که هر دو نه تنها عقل ستیز نیستند، بلکه بهترین ستایش ها را از عقل به دست داده اند و مخالفت آنها با عقل فلسفی است امااز آنجا که این نعمت الهی در دست عده ای عامل اختلاف بین مردم شده و به جای راهنمایی و هدایت آنها خود ابزار تباهی جامعه گردیده بود با آن به ستیز برخاستند و در واقع عقل ستیزی آنها نوعی واکنش اجتماعی و حاکی از یک نظام اندیشگی والاست که می خواهند عقل محدود گرفتار نفس را آزاد کنند.
تحلیل ساختار داستان سیاوش و دو داستان رام چندر و سدنوا در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرینتسر یکی از نظریه پردازانی است که طرح کلّی قصه های حماسی هند وتمدن های آسیایی را مورد تحلیل قرار داده است.در پژوهش حاضر سعی شده تا با تحلیل سه داستان سیاوش در ایران و رامایانا و سدنوا در هند، ساختار کلی آنها را برپایه ی نظریه ی گرینتسر مورد بررسی قرارداده و ارتباط آنها را با اسطوره ی مرگ و رستاخیز تحلیل کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا این گونه قصه ها دارای ساختار اسطوره های تقویمی هستند و آیا قهرمان این حماسه ها هم مانند ایزد باروری اسطوره های نباتی به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود؟پس از انجام تحقیق این نتیجه حاصل شده است که هر سه داستان طبق الگوی گرینتسر قابل تحلیل می باشند و طرح تقریباً یکسانی دارند اگر چه در قصه های هندی با تفاوت هایی نیز مواجه هستیم. روش کار، تحلیل کتابخانه ای طرح قصه های حماسی ایران و هند با تطبیق آن بر ساختار اسطوره های تقویمی است.
تأثیر افکار و آثار جلال الدین محمّد دوانی در شبه قاره ی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد مهمّ زندگی جلال الدین محمّد دوانی، تأثیر گسترده ی او بر حوزه ی فرهنگ و اندیشه ی منطقه ی شبه قاره ی هند است. باتوجه به این که در این موضوع مطالعه ی منسجمی وجود ندارد، توجه به جای در این حوزه برای تکمیل مطالعه ی ارتباط فرهنگ ایران و شبه قاره ضروری به نظر می رسد. مطالعه ی حاضر به شیوه ی کتاب خانه ای، با تأکید بر منابعی انجام شده که هم زمانِ او بوده یا در منطقه ی شبه قاره سامان یافته است. در این مقاله گستره ی تأثیر جلال الدین دوانی در شبه قاره ی هند با وجود عدم حضورش در آن منطقه، در سه مرحله بررسی شده است، در بخش نخست روابط او با بزرگان هند و در بخش دوم تأثیر جلال الدین دوانی بر برنامه های درسی شبه قاره مورد توجه قرار گرفته است. در مرحله ی سوم مهم ترین کتاب ها و آثار دوانی شامل شش اثر مهم او که موردتوجه اهل منطقه قرار گرفته اند در حوزه های حکمت عملی، فلسفه، کلام و منطق، شناسایی و مطالعه شده است.
مطالعه تطبیقی حقوق ملت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین حقوق و آزادی ملت ها ازمسائل مهم و ضروری در هرنظام سیاسی می باشد. به گونه ای که اکثرنظام های سیاسی جهان بخشی از قانون اساسی خود را به بیان این حقوق تخصیص داده اند. قانون اساسی ایران و پاکستان که دارای نظام جمهوری اسلامی هستند و قاعدتا از احکام و آموزه های دین مبین اسلام تبعیت می کنند،از این قاعده مستثنی نبوده وبه بیان حقوق ملت پرداخته اند لذا مطالعه حاضر با روش تحلیلی-تطبیقی به بررسی تطبیقی این حقوق در دو نظام سیاسی محل بحث می پردازد و از این حیث ضرورت داردکه موجب کشف نقاط قوت وضعف آنها شده واحیانا زمینه بازنگری و اصلاح آنان خواهد شد.طبق بررسی های انجام گرفته قانون اساسی ایران با بیان حقوق بنیادی ملت براساس آموزه های وحیانی دین اسلام و تخصیص یک فصل مجزا به بیان این حقوق، نسبت به قانون اساسی پاکستان کاملتر بنظر می رسد.
تأثیر پذیری تصوف ایرانی از آیین بودا با تمرکز بر اندیشه ی مُدارا طلبی و شفقت بر خلق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطه ی عزیمت فکری آیین بودا و تصوف ایرانی (خراسانی)، تمرکز بر مفهوم رنج و رهایی انسان ها از رنج است. در هر دو آیین، در جهت تقلیل مرارت انسان ها، اصل شفقت به عنوان مبنا اختیار شده است. صوفیان خراسان ، هم به لحاظ جغرافیایی و هم به لحاظ فرهنگی متأثر از فرهنگ و عرفان بودایی هستند و شباهت های انکار ناپذیر و چشمگیری بین بودیسم شرقی و صوفیسم خراسانی وجود دارد. با توجه به چالش های خونین معاصر و جدال های دینی و فرقه ای، طرح دوباره ی مفهوم شفقت می تواند به گفتگوی ادیان و فرهنگ های درحال نزاع یاری برساند.در این مقاله از رویکرد مقایسه ای و روش تحلیل متون مکتوب بودایی و تصوف خراسان استفاده شده و ضمن اشاره به درگاه های نفوذ آیین بودا در تصوف ایرانی، کوشش شده است تا همانندی های این دو مشرب عرفانی، در باب مفاهیم قبیل مدارا و شفقت مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.
مروری توصیفی - تحلیلی بر ترجمه های انگلیسی قرآن در شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به کثرت ترجمه های انگلیسی قرآن در شبه قاره، می توان این سرزمین را از فعال ترین مشارکت کنندگان در این عرصه دانست. اهتمام به این ترجمه ها در این سرزمین دلایل مختلفی دارد از جمله وجود فرق مذهبی مختلف در شبه قاره و تضادهای عقیدتی موجود بر سر معنای درست کلام خدا میان آنها، سلطه استعمار انگلیس و تلاش مسلمانان برای جلوگیری از تحریف مفاهیم اسلامی و معانی قرآن در ترجمه، و گسترش دین اسلام و مبارزه با گروه های تبشیری مسیحی. پژوهش حاضر بر آن است تا سهم شبه قاره را در تولید ترجمه های انگلیسی باز شناسد و به معرفی این ترجمه ها و ویژگی های آنها بپردازد. این تحقیق در پی پاسخ به این سوالات است که مهمترین ترجمه های انگلیسی صورت گرفته از قرآن در شبه قاره کدامند؟ این ترجمه ها چه خصوصیاتی داشته و بارزترین ویژگی آنان و دلایل عمده تولید آنها چه می باشد؟بنابراین پژوهشگران با اتخاذ روشی توصیفی-تحلیلی وبا مراجعه به تر جمه های مختلف به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ، و توصیف و تحلیل چهل ترجمه انگلیسی از قرآن کریم پرداخته اند. نتایج نشان داد که سیر کلی روشهای به کار رفته در این ترجمه ها از استراتژی های مبداء-محور شروع و به سمت شیوه های ارتباطی تر و مقصد مدارتر حرکت نموده است.
پژوهشی تطبیقی درساختار کالبدی- فضایی باغ ایرانی در دوران صفوی و گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمیان جلوه های گوناگون هنر معماری ایران، باغ ایرانی با ظاهری آکنده از سادگی و طراوت بر پایه اصولی مشخص و بنیادین، نمایش نمادینی از بهشت موعود است. هنرمند معمار با تکیه بر اصول اولیه معماری ایرانی و آگاهی از شرایط اقلیمی و توانمندی های طبیعی مناطق مختلف و با الهام از توصیفات متون مقدسی چون قرآن کریم پیرامون باغ های بهشت، باغ ایرانی را خلق می کند. در این میان، با افزایش روابط فرهنگی ایران و هند به خصوص در دوره های تیموری و صفوی، باغ ایرانی نیز همچون سایر ارکان معماری ایرانی، الگوی هنرمندان هندی قرار می گیرد که تجلی این تاثر در قلمرو معماری گورکانیان به وضوح قابل مشاهده است. در این پژوهش با بررسی هندسه ی باغ و برخی عناصر طبیعی و مصنوع مشخص گردید که باغ های عصر صفوی با ورود به هند در عصر گورکانی، بستری متفاوت، شکلی خاص و متمایز با تاکید بر هنر بومی را به نمایش می گذارند.