مقالات
حوزه های تخصصی:
ناحیه فین، ییلاقی برای شهر کاشان محسوب می شود و به سبب نزدیکی به کوه و برخورداری از حضور چشمه تاریخی فین از وضعیت اقلیمی مناسب تری نسبت به شهر کاشان برخوردار است. این ناحیه دربردارنده باغ های پرشماری است. هم اکنون بقایای باغی قدیمی تر از باغ فین در پایین دست آن قرار دارد که باغ کهنه نامیده می شود. براساس پاره ای از مستندات تاریخی، باغ یادشده در زلزله ای که در اواخر حکومت شاه تهماسب رخ داده، آسیب دیده است. درنتیجه این تخریب، باغ شاهی جدیدی در جایی نزدیک تر به مظهر چشمه فین ساخته شده است. به دلیل انتقال باغ به مکان کنونی آن، به نظر می رسد بعد از این تاریخ باغ کهنه از اقبال کمتری بهره برده باشد؛ علاوه بر آن مستندات تاریخی در خصوص این باغ و محدوده مابین آن تا باغ فین، بسیار محدود هستند. این تحقیق که با روشی تفسیری تاریخی انجام گرفته، به دنبال آن است تا با استفاده از منابع تاریخی و مقایسه آن ها با عکس های هوایی دوره های گوناگون و انجام مطالعات میدانی، طرح باغ کهنه، نحوه اتصال دو باغ و محدوده پیرامونی باغ فین را بازیابی کند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که باغ کهنه تا اوایل دوره پهلوی همچنان به حیات خود ادامه می داده است و پس از آن با عبور خیابان میان فین و کاشان، باغ کهنه به دو بخش تقسیم شده است. حد میان دو باغ کهنه و فین، پیش از احداث خیابان یادشده، خیابانی شاهی بوده است که احتمالاً از بقایای دوره صفویه بوده است. در محدوده بلافصل باغ فین نیز باغ ها و محوطه هایی بوده اند که وجود خیابان فعلی خارج از باغ موازی با جبهه سردر خارج باغ را دست کم در جبهه سردرخانه باغ فین نفی می کنند.
الگوهای کالبدی حسینیه ها: ریشه ها و تحولات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام در سیر تحول کالبدی حسینیه ها در ادبیات تاریخ شناسانه معماری، انگیزه اصلی ورود به این پژوهش است. این نوشتار در جست وجوی روندهای کالبدی فرهنگی است که به ظهور پدیده منحصربه فرد شهری ایران دوران اسلامی، یعنی «حسینیه» به عنوان گونه ای از فضای شهری که برای آیین عزاداری کاربرد دارد (در مقابل عنوان عام تر تکیه) منجر شده است. این پژوهش، با رویکرد تفسیری تاریخی و تاریخ نگاری علی به همراه استدلال منطقی با تأکید بر «شکل شناسی» نمونه های موجود و با محور قرار دادن تحول تاریخی فرهنگی منجر به پیدایش این آیین ها، به بررسی نقش عوامل فرهنگی کالبدی مؤثر و فرضیه های جدید قابل طرح در این موضوع پرداخته و مواردی را همچون فاصله داشتن الزامات رفتاری آیین های خاص مکان با چارچوب فرهنگی کالبدی مسجد، نقش تکایای صوفیه و نیز هویت جویی اجتماعی، در عرصه محیط مصنوع، مطرح کرده و در کنار آن، فرضیه تأثیر عوامل دارای جنبه معمارانه بیشتر مانند داشته های معماری ایران در نقطه تحول، نمونه های الگووار حسینیه های متقدم و الزامات تکنیکی معماری سنتی ایران، به عنوان فرضیاتی برای بروز ویژگی های فیزیکی این قالب کالبدی شهر ایرانی، بیان نموده و به ارائه شواهد تاریخی درباره آن ها اقدام کرده است. پس از بررسی این فرضیه ها، به نظر می رسد که همه آن ها با قوت و ضعف، در نقاط مختلف، تأثیرگذار بوده باشند و توسعه سریع آیین های عزاداری و نیز همگانی و غیردولتی بودن بسیاری از تأسیسات مرتبط با آن، به الگوگیری های سریع از راه حل های کالبدی در دسترس منجر شده باشد که به تدریج در طول چهار قرن پالایش شده است.
خوون چینی، تکامل و تناسب ابعاد آجر در نماسازی های آثار معماری دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری هنری است که در اثر تکامل تجربیات استادان دوره های مختلف تاریخ همواره غنی تر شده است. آثار معماری بناها در شهرهای تاریخی ایران که متناسب با اوضاع اقلیمی، فرهنگی و بومی آن مناطق، صورت های متنوع و بدیعی را به خود گرفته اند، بهترین نوع این مدعا هستند. بافت قدیم دزفول نیز در این زمره قرار دارد. عنصر اصلی مصالح ساختمانی کالبد قدیمی این شهر آجر است. استفاده از آجر در این بافت منحصر به جداره ها و معابر در درون بافت نیست، بلکه همه اجزای سازه تا تزیینات بناهای بافت را در بر می گیرد. مهارت معماران و استادان سازنده بافت این شهر در خلق ترکیب های تزیینی بسیاری از اجزای آجر با ضخامت دوونیم سانتی متر تا چهار سانتی متر، بافت شهری منحصر به خود و با گونه های بسیار متنوعی از نقش های هندسی آجر (خوون چینی) را ایجاد نموده است. به بیانی دیگر خوون چینی نقوش تزیینی با آجر است که به صورت خفته و رفته و چلیپایی غالباً در ورودی و نماهای خانه های دزفول در بافت قدیم دیده می شود. تاکنون کتاب ها و مقالات بسیاری درباره تزئینات آجری یا ترکیب آن با سایر عناصر در شهرهای مختلف در معماری ایران ارائه شده است. لیکن سهم آجرکاری دزفول در این حوزه مطالعاتی بسیار ناچیز و در حد گزارش های بسیار کوتاه است. این پژوهش با هدف مستندسازی و معرفی گونه های نقوش آجری بافت دزفول با توجه به گستردگی کاربرد آن ها در داخل بناهای مسکونی، سردرها و گاهی در جداره معابر ارائه شده است. مستندسازی با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای و همچنین مطالعات میدانی نگارندگان به روش توصیفی تحلیلی تکمیل گردیده است. در این تحقیق با استناد به 65 نقش تزیینی آجر با خوون چینی متمرکز، به گونه شناسی نقش های آجری براساس تعداد اجزای تکرارشده آن پرداخته شده است. شناسایی پرکارترین تزیین آجری به لحاظ تعداد اجزای تشکیل دهنده از نتایج آفرینش همه نقوش بر زمینه شطرنجی و مربع قناس با زاویه چرخش 45 درجه می باشند. همچنین وحدت و انسجام بین نقوش به نحوی است که تمام کتیبه یک کل واحد را تشکیل می دهد و تفکیک اجزای آن غیرممکن می گردد.
باغ سعاد ت آباد اصفهان در آینه مثنوی گلزار سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه آن دست از بناهای تاریخی ایران که بخش هایی از آن با همه آن از میان رفته است، نقش منابع مکتوب و تصاویر بسیار پررنگ می شود. ازآنجاکه در مطالعه این نوع بناها، کوچک ترین اطلاع افزون تری نیز می تواند مفید باشد، شناسایی و بررسی همه منابع موجود بسیار اهمیت دارد. یکی از انواع کمتردیده منابع تاریخ معماری که گاه ممکن است درباره گونه ای بناهای تاریخی یا یک بنای خاص اطلاعاتی به دست دهد، متون ادبی منظوم است. هدف از این مقاله، معرفی و بررسی قابلیت های یک نمونه از این متون است. منظومه گلزار سعادت اثر میرزامحسن تأثیر تبریزی (۱۰۶۰ ۱۱۲۸ق)، در وصف باغ سعادت آباد اصفهان سروده شده، و جزو آثار منظوم اندک شماری است که به طور کلی به وصف معماری چند بنا می پردازد. به جرئت می توان گفت که برخی اطلاعات موجود در گلزار سعادت، در هیچ یک از منابع درجه اول و درجه دوم دیگر نیامده و از این نظر بی همتاست. همچنین، ازآنجاکه همه بناهای وصف شده در این منظومه از میان رفته، اهمیت اطلاعات آن دوچندان می شود. در این مقاله، ابتدا به معرفی مختصر باغ سعادت آباد و مثنوی گلزار سعادت می پردازیم، و سپس می کوشیم تا از طریق تحلیل محتوای این متن، و در موارد ممکن با تطبیق اطلاعات آن با دیگر منابع، تصویری از اجزای معماری باغ سعادت آباد به دست دهیم؛ و در نهایت، طرحی کلی از پلان این باغ ترسیم کنیم. متن گلزار سعادت نشان می دهد که در زمان شاه سلطان حسین بخش هایی به این باغ افزوده شده که تاکنون در هیچ منبع دیگری از آن نامی برده نشده است.
بررسی کیفیت محیطی فضاهای داخلی با تأکید بر آسایش حرارتی در خانه های سنتی نمونه های موردی: دو خانه قجری در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از فعالیت های زندگی هر انسان در فضاهای داخلی صورت می گیرد. طبق آمار در کشورهای غربی حدود 90درصد از زمان زندگی در محیط های داخلی سپری می شود؛ ازاین رو در سال های اخیر توجه به کیفیتِ محیطیِ داخلی، از سوی سازمان ها و انجمن های معماری کشورهای مذکور با جدیت دنبال می شود و ازآنجاکه کیفیت فضاهای داخل به طور مستقیم در سلامت ساکنان اثر می گذارد، توجه به این مفهوم در ابعاد مختلف آن مانند کیفیت هوای داخل، آسایش حرارتی و همچنین آسایش بصری و صوتی، امری بسیار حائز اهمیت است و مطالعه دقیق آن در ایران باید ضروری تلقی شود. آسایش حرارتی فضاهای داخلی یکی از مهم ترین نکات این مفهوم است که در بحث حاضر توجه بیشتری به آن خواهیم داشت. بررسی این عامل در دو نمونه از خانه های دوره قاجار در شیراز با استفاده از برداشت های میدانی و تطبیق آن با شبیه سازی نرم افزاری صورت پذیرفته است. اطلاعات گردآوری شده در دو مرحله تحلیل شده اند. در مرحله اول رفتار حرارتی هریک از فضاها با استاندارد جهانی اشری مقایسه شده و سپس رابطه بین ویژگی های معماری و نتایج عملکرد حرارتی اتاق ها مورد بررسی قرار گرفته است؛ با این هدف که اگر نشانی از توجه به آسایش حرارتی در این مکان ها بود، عوامل آن چیست و چگونه می توان این عوامل را در طراحی خانه های امروزی احیا کرد و با صرف کمترین انرژی به حدود آسایش در فصول گرم و سرد رسید. نتایج مطالعات نشان می دهند که اتاق های این خانه ها به لحاظ تأمین آسایش حرارتی عملکرد مناسبی داشته و به یقین در زمان گذشته، این عملکرد بهتر بوده است؛ برای مثال اتاق شاه نشین در حدود هشت ماه از سال در محدوده آسایش قرار دارد.
تزیینات معماری مسکونی دوره آل مظفر در منطقه یزد و جایگاه آن ها در خانه های این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره آل مظفر یکی از دوره های شکوه و رونق در منطقه یزد است که به مدت نیم قرن، آرامش نسبی را برای این منطقه فراهم کرد؛ در سایه این آرامش، ساخت وساز بناها با کاربری های مختلف ازجمله مسکونی رونق گرفت. خانه های ساخته شده با استفاده از آرایه ها و تکنیک های مختلفی تزیین شده اند که با توجه به گستردگی و عدم شناخت آن ها تاکنون در هیچ پژوهشی، به اهمیت و جایگاهشان در معماری دوره آل مظفر پرداخته نشده است. با توجه به ضرورت یادشده، پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی توصیفی تحلیلی، به تبیین جایگاه گونه های تزیینی پرداخته است. این پژوهش در دو شیوه انجام گرفته است: در شیوه اول به گردآوری اطلاعات تاریخی لازم از متون و در شیوه دوم، به جمع آوری داده ها و مستندسازی آن ها از طریق بررسی های میدانی پرداخته شده و براساس داده های گردآوری شده، تجزیه و تحلیل نهایی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در خانه های این دوره از گونه ها و تکنیک های مختلفی ازجمله تکنیک گِل بُری، تُنگ بری، آرایه های گچی، استفاده از چفد کلیل تزیینی، نقاشی دیواری و غیره استفاده شده است. همچنین متون به تزیین به وسیله جام های آبگینه الوان و کتیبه نگاری اشاره کرده اند که آثاری از آن ها برجای نمانده است. اجرای برخی از این گونه ها بسیار ساده و ابتدایی بوده و با ابزارآلات معمولی قابل اجرا بودند که در اکثر مناطق مورد بررسی مشاهده می شوند؛ اما برخی از گونه ها از ظرافت خاصی برخوردارند و همین امر سبب شده در نمونه های انگشت شمار از این گونه ها استفاده شود به طوری که می توانند به نوعی بیا ن کننده اهمیت این شهرها و روستاها باشند. همچنین تزیینات گل بری جایگاه ویژه ای در خانه های این دوره دارند. این تزیینات از لحاظ تکنیک های اجرا منحصربه فرد بوده و توانسته اند شیوه ای شاخص در این دوره ثبت کنند و به عنوان معیاری برای سنجش میزان اهمیت فضاها در نظر گرفته شوند. همچنین استفاده از گونه های تزیینی مختلف، می توانند به عنوان شاخصه ای برای بازشناسی خانه های این دوره قلمداد شوند.
سازه، فرم و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری فرم در معماری، حاصل عوامل مختلف عملکردی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اقلیمی و محیطی و همچنین شرایط ساخت و ایستایی است. ایستایی در این میان، نقش اساسی در شکل گیری فرم و پایداری در مقابل عوامل محیطی دارد، زیرا نقش ایستایی متضمن پایداری کل ساختار فرم معماری است؛ بنابراین، جایگاه سازه و اهمیت آن در طراحی و نقشی که در شکل دادن به فرم دارد، موضوعی است که به سبب اهمیت آن باید مورد مطالعه قرار گیرد.از سوی دیگر، آگاهی از چگونگی پیدایش و به وجود آمدن دانش سازه، رابطه این دانش با معماری را در طول تاریخ روشن می سازد. اگرچه فرم به منزله تجلی معماری در نظر گرفته می شود، شکل گیری فرم به سازه وابسته و پیوسته است؛ بنابراین، سازه و مفاهیم و شیوه عمل آن، نقش اصلی را در پدید آوردن فرم ایفا می کنند. ابتدایی ترین تعریف سازه، آگاهی از نظام پخشایش بارها، همچنین توجه به شیوه عمل نیروها و روش های انتقال آن ها به زمین است؛ بنابراین می توان پرسید که آیا نیروها بر شکل گیری فرم تأثیر دارند؟ در این مقاله، از میان وجوه گوناگون فرم، وجه سازه ای آن مورد تأمل قرار می گیرد. در این بین، نیرو به عنوان سیستم عامل و تأثیرگذار بر هر دو وجه معماری و سازه ای فرم مطرح است. به همین دلیل این مقاله، ضمن توجه به جایگاه و نقش سازه در معماری، به بررسی رابطه سازه و نیروها با فرم می پردازد. روش تحقیق مقاله، توصیفی و تحلیلی است و مقاله می کوشد با استفاده از منابع موجود و به روش استدلالی، نگاهی نو به ارتباط سازه و معماری به منظور افزایش درک سازه ای مهندس معمار فراهم آورد. بدین منظور ضمن جست وجوی ریشه های دانش سازه در تاریخ ساختمان و در پیوند با معماری، سعی می شود تا مفاهیم کنونی این دانش در قالبی مشترک با معماری تعریف شود؛ بنابراین ضمن تحلیل فرم های طبیعی، جریانات نیرویی در مصالح و فرم های مصنوع بررسی می شود که حاصل آن رسیدن به فرایند منطقی و ایدئال طراحی فرم در بستر معماری با توجه به مفاهیمِ پیچیده سازه ای است.
بررسی ارتباط میان پیکربندی فضایی و حکمت در معماری اسلامی مساجد مکتب اصفهان (نمونه های موردی: مسجد آقانور، مسجد امام اصفهان و مسجد شیخ لطف الله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساجد در طول تاریخ از شاخص ترین نمونه های معماری اسلامی بوده اند؛ آن ها نشانه هایی شهری هستند که به عنوان مِفصل، نقشی اساسی در ارتباطات میان عناصر شهری بازی می کنند. نگاه به اجزای تشکیل دهنده و فضاسازی مساجد و بررسی عوامل شکل گیری ساختاری، جایگاه هر فضا و نقشی که در ارتباط با دیگر فضاها دارد، رهیافتی برای دستیابی به تأثیر حکمت معماری اسلامی در شکل دهی شاکله بنای مساجد فراهم خواهد آورد. از این جهت در نوشتار پیش رو، به ترکیب فرمی و شکلی فضاهای مساجد در مکتب اصفهان و نیز چگونگی پیکربندی فضایی در عرصه بندی ساختار مساجد پرداخته می شود. در این پژوهش، فرض بر این بوده که پیکربندی فضاییِ بنای یک مسجد با توجه به مختصات قرارگیری هر فضا در ارتباط با دیگر فضاها، با عوامل شکل گیری ساختاری، جایگاه و نقش هر عنصر، برآمده از حکمت اسلامی دارای ارتباطی معنادار است. این تحقیق از نمونه پژوهش با شیوه تحقیق ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و سرانجام نتیجه گیری منطقی است. بدین ترتیب موضوع پژوهش با استفاده از مشاهده و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای، شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و مقایسه تطبیقی، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد میزان نفوذپذیری، پیکربندی فضایی و همچنین قرارگیری هر فضا در عمق بنای مساجد، ارتباط مستقیمی با مؤلفه های شناخته شده حکمت در معماری اسلامی ازجمله نحوه انتظام فضاها دارد؛ با توجه به نقد زمینه اثبات گراییِ شبیه سازی چیدمان فضا سعی بر آن بوده تا با بهره گیری از مؤلفه های ساختاری حکمت در معماری اسلامی، در این زمینه رفع و رجوع لازم صورت گرفته باشد. در تحلیل نقشه های در دست، فضا، امور کیفی، مؤلفه ها و پیکربندی فضایی با مدل سازی رایانه ای همراه شده تا تحلیل های کیفی از مدل سازی های کمی صورت گرفته باشد. نتایج به دست آمده نشان از تأثیر مستقیم و نقش تعیین کننده حکمت اسلامی در جایگاه تک تک فضاهای مساجد مکتب اصفهان و تعیین ارتباط هر فضا با فضاهای دیگر و همچنین با کلیت بنای مساجد دارد.
طراحی پیاده راه و تأثیر آن بر کیفیت زندگی در بافت تاریخی شهرها، مطالعه موردی پیاده راه تربیت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی پیچیده در ارتباط با علوم مختلف، بسته به حوزه علمی مورد بحث، معانی متعددی دارد. امروزه کاربرد پیاده راه ها به ویژه در حفاظت از بافت های کهن شهری، جایگاه خود را در مباحث شهرسازی یافته و به عنوان ابزاری مفید در جهت حفظ فضاهای بافت شهری کهن و آشتی آن با فضاهای مدرن شهری و ساکنان آن استفاده می شود. فضایی که فرد در آن آزادانه بدون خطر تصادف با وسایل نقلیه حرکت می کند، مخصوص پیادگان است و برای ایجاد پیاده روی آسان، ضمن حفظ بافت تاریخی شهری خلق شده اند. توجه به عابران پیاده به عنوان عامل حیات بخش فضاهای شهری در طراحی این فضاها و مانعی بر متروک شدنشان ویژگی مشترک پیاده راه ها است. نمونه موردی مقاله، پیاده راه تربیت تبریز است که با روش توصیفی موردی تحت بررسی قرار گرفته است. ابتدا با استفاده از روش های کتابخانه ای اطلاعات جمع آوری شده، سپس از طریق روش میدانی، با مصاحبه و پرسشنامه، نظر عابران پرسیده شده است. در مرحله میدانی، جامعه آماری با استفاده از نرم افزار G Power با احتمال عدم برگشت پذیری برآورد شده است. شاخص های کیفیت زندگی مورد بررسی پرسشنامه شامل دیدگاه نظریه پردازان شهرسازی است که در مرحله کتابخانه ای بررسی شده و در دسته بندی های جزئی عناصری چون سرزندگی شهری، حفط هویت شهری، حفظ امنیت و... را در بر می گیرد. در نتایج، شاخص ها در دو دسته کیفیت کالبدی و اجتماعی جمع بندی شدند که نشانگر بهبود کیفیت زندگی اجتماعی در تربیت پس از اجرای این فناوری نوین است. نتایج حاصل از کیفیت های کالبدی هرچند نشان دهنده اثرات سازنده بر کیفیت زندگی از نظر کالبدی پس از کاربرد پیاده راه است، ضعف هایی نیز در برخی از شاخص ها دیده می شود. در پایان با توجه به کیفیت زندگی حاصل شده در این نمونه، راه حل هایی در بستر کیفیت های کالبدی برای این پیاده راه پیشنهاد شده است تا با افزایش کیفیت زندگی در این بافت، ضمن حفظ ماندگاری حیات بافت، بتوان آن را به عنوان الگویی زنده در بافت های مشابه مطرح ساخت.
بررسی کارآمدی طرح درس «بافت فرسوده و تاریخی» جهت ورود فارغ التحصیلان رشته شهرسازی به عرصه عمل بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل و مباحث مختلف و مهم ناشی از رویکردهای متفاوت به دوگانه نظر و عمل، و به تعبیری دیگر دانشگاه و حرفه بخش قابل توجهی از ادبیات شهرسازی دو دهه اخیر را به خود اختصاص داده است. میزان ارتباط میان آموزش های دانشگاهی و توانایی های لازم در عرصه های حرفه ای یکی از مقولات مطرح در این میان است. اینکه به چه میزان عناوین مباحث مطرح در یک طرح درس می تواند دانش و مهارت موردنیاز حرفه مندان را در عرصه تجربه عملی پوشش دهد، پرسشی است که در پژوهش حاضر و برای درس نظری «بافت فرسوده و تاریخی» در مقطع کارشناسی مدنظر قرار گرفته است. مطالعه حاضر نشان می دهد ارتباط منسجم و مؤثری میان آموخته های دانشجویان در این درس و عرصه بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده در کشور وجود ندارد. طرح درس «بافت فرسوده و تاریخی» با لحاظ دانش و مهارت موردنیاز در عرصه عمل، می تواند نویدبخش پرورش متخصصانی توانمند جهت مداخله در بافت های ناکارآمد شهری کشور باشد. شایان ذکر است در مرحله اول پژوهش، برای بررسی ادبیات نظری موضوع از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا بهره گرفته شد. در مرحله دوم نیز، برای شناخت وضعیت حال حاضرِ آموزش درس «بافت فرسوده و تاریخی» در دانشگاه های کشور و ارزیابی تأثیرگذاری آن بر نحوه عملکرد شهرسازان در دفاتر خدمات نوسازی، روش پرسشنامه مدنظر قرار گرفت.
گزارش علمی: کرسی نظریه پردازی، فضای حیات طیّبه؛ شهر آرمانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به روش های گوناگون از شهر اسلامی سخن به میان می آید، بدون آنکه ویژگی های آن خیلی واضح و روشن باشد. در واقع، عموماً درباره ماهیت شهر اسلامی و به ویژه مبانی اسلامی آن و جایگاه آن در آموزه های دینی تفاهمی وجود ندارد. نظریه حاضر بر آن است تا اصلی ترین ویژگی های شهر آرمانی اسلام را که بتواند مرجعی برای تجلی کالبدی بخشیدن به آن در این دنیا باشد، با استناد به کلام الهی تبیین نماید.