فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
زن در دوره جاهلیت از حقوق و مزایای بسیارکمی برخوردار بود. جامعه عرب برای زن استقلالی در زندگی قائل نبود و حرمت و شرافتی برای او جز حرمت و شرافت خانواده نمی شناخت. شرایط و وضعیت زنان در دوران جاهلیت نشان می دهد که اسلام بستری را فراهم کرد تا زن به عنوان یک عنصر بی اختیار به یک عنصر پرارزش و نقش آفرین تبدیل شود. خدای بزرگ، علی رغم ستم پیشگانی که زن را تحقیر کرده اند، استعداد و نبوغ ذاتی او را در جهات و ابعاد متعدد متذکر شد و با کلام محبت آمیز در قرآن کریم مقام و شان انسانی را به تصویر کشید. از ظهور اسلام نقش زن در حوزه های فردی، اجتماعی و ... پر رنگ تر شد و اسلام به بهترین وجه حریت و استقلال را به زن عطا کرد و شان و منزلت و جایگاه واقعی او را که تا آن روز شناخته نشده بود به او اعطا کرد. در مقاله حاضر نگارندگان بر آن هستند که موقعیت و مقام زن را در عصر جاهلیت (جزیرة العرب) و پس از ظهور اسلام با تکیه بر قرآن کریم و احادیث ائمه معصومین (ع) بررسی، مقایسه و تحلیل کنند. روش پژوهش، تحلیلی- تفسیری است.
وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی با تکیه بر دیدگاه سفرنامه نویسان
حوزه های تخصصی:
سفرنامه ها منابعی مهم برای شناخت تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه هستند؛ از جمله مسائل مورد توجه سفرنامه نویسان، بررسی روابط اجتماعی در درون یک جامعه است. زنان و بررسی وضعیت آنها نیز مورد توجه سفرنامه نویسان بوده است. با توجه به منابعی که به صورت سفرنامه در دوران صفویه بر جای مانده اند اطلاعات مهمی در ارتباط با تاریخ اجتماعی و به خصوص زنان حرمسرا این دوره میتوان بدست آورد .در واقع هدف از این تحقیق بررسی وضعیت اجتماعی زنان در دوران صفویه با تکیه بر سفرنامه نویسان این دوره ،در مسائلی چون: پوشش،سرگرمی ها ،فعالیتهای اقتصادی،زنان دربار در مقایسه با بقیه اقشار زنان جامعه می باشد این مقاله، پژوهش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.سوال اصلی تحقیق این است که وضعیت اجتماعی زنان در دوران صفویه چگونه بوده است؟
پوشش زن در ایران باستان
حوزه های تخصصی:
این مقاله با عنوان «پوشش زن در ایران باستان» سعی در بررسی سیر تحول پوشش زن در ایران باستان دارد. آنچه درخواهیم یافت این است که در دوره ماد، هخامنشی و اشکانی یکسانی خاصی در پوشش زنان مشاهده می شود؛ به طوری که نوع پوشش مادها در پوشش چین دار هخامنشیان بروز کرده بود و سپس پوشش زنان اشکانی تحت تأثیر سنن هلنیستی و هخامنشی شکل تازه ای به خود گرفت. اما در دوره ساسانی، این پوشش در طرح های متنوعی شکل گرفت و در طراحی لباس، تأثیر هنر یونان پایان پذیرفته و بازگشت به عصر هخامنشی احیاء شده بود.
زنان خاندان سلطنتی در دوره اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آنکه اشکانیان نزدیک به پانصد سال حکومت کردند اما شواهد ناچیزی در خصوص زنان این دوره در دست است. زنان خاندان سلطنتی نیز، که معمولاً در بالاترین رده های اجتماعی کشور قرار دارند، از این قاعده مستثنی نیستند. با مطالعة منابع اندک یونانی و رومی و بررسی آثاری از قبیل سکه ها، نقش برجسته ها، الواح بابلی و چرم نوشته های اورامان می توان اطلاعات مفیدی دربارة ملکه ها و زنان خاندان سلطنتی به دست آورد. هدف از این پژوهش بررسی جایگاه زنان خاندان سلطنتی، شناسایی زنان سرشناس و میزان قدرت و فعالیت آنان در دربار است . با بررسی منابع مکتوب و داده های باستان شناختی همچون سکه ها، کتیبه های میخیِ بابلی و چرم نوشته های اورامان نام تعدادی ملکه، ملکة مادر و برخی از زنان در دربار شاهان محلی این دوره شناسایی شد. این اسناد بر اهمیت سیاسی برخی زنان و قدرت کسانی همچون رینو، آنزاز و موزا، تا رسیدن به مقام نایب السلطنگی صحّه می گذارد. در این دوره زنان خاندان شاهی از طریق ازدواج با دولتمردان ارمنی، سلوکی و همچنین مقامات اشکانی، به مثابه ابزاری سیاسی برای تأمین منافع شاهان اشکانی بودند.
پوشش زنان در دوره ی اشکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد تاریخی ـ توصیفی، به مطالعه نوع پوشش و جامه های زنان ایرانی در دوره ی اشکانیان خواهد پرداخت. از این رو، کوشش می شود پس از اشاره ای کوتاه به موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان در جامعه ی اشکانی، با نگاهی تحلیلی به گزارش هایی که آگاهی هایی را درباره ی تاریخ اشکانیان، و نوع جامه زنان اشکانی به دست می دهند، همه ی بازنمایی های زنان در داده های باستان شناختی و یادگارهای هُنری اشکانیان مورد مطالعه قرار گیرد، و توصیفی نزدیک به واقعیت از چگونگی پوشش و نوع جامه ی زنان این دوره ارائه شود.
مطالعه ی منابع تاریخی و بازنمایی های گوناگون زنان در داده های هُنری و باستان شناختی اشکانیان همچون مجسمه ها، نگاره های زنان روی سکه ها، و نقاشی های دیواری، آشکارا نشان می دهند که زنان اشکانی، تا اندازه ی زیادی همچون زنان ایرانی دوره هخامنشیان در فعالیّت های گوناگون اقتصادی و اجتماعی جامعه ی خود، حضور چشمگیر داشته اند، امّا همواره جامه های بلند، چین دار و گشادی می پوشیدند که کاملاً اندام آنها را می پوشانید، و حتی گهگاه پارچه ی نازک و بلندی همانند چادر را روی سر خود می افکندند.
بررسی نظریه حجاب حداقلی دربارﺓ وضعیت پوشش در عصر جاهلیت و صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریﮥ حجاب حداقلی ازجمله نظریه های ارائه شده دربارﺓ حجاب شرعی است. طرفداران این نظریه مدعی اند که در فرهنگ عمومی و رایج قبل از بعثت، برهنگی حتی در ناحیه شرمگاه وجود داشته است؛ به گونه ای که برای مردان و زنان آن عصر، این مسئله امری عادی بوده است و احساس بدی نیز بدان نداشته اند. باوجود این وضعیت، شریعت مقدس اسلام تنها قادر بود که از آنها بخواهد برهنه راه نروند و الزام بانوان به پوشش موی سر و گردن و ساق پا در شریعت اسلام دور از انتظار است. در این مقاله با جستاری در منابع تاریخی و ادبی کهن و معتبر، به ویژه اشعار شاعران عصر جاهلیت، وضعیت پوشش بانوان در آن عصر بررسی شد؛ همچنین ادعاهای طرفداران حجاب حداقلی ارزیابی شد و چنین نتیجه گیری شد که برخلاف ادعای مطرح شده، فرهنگ رایج در آن عصر فرهنگ پوشش بوده است و مردمان آن عصر، به ویژه بانوان، برای پوشش قسمت های مختلف خویش، حتی موی سر، از لباس های دوخته و نادوخته متنوعی استفاده می کردند.
بررسی تاریخی پوشاک زنان در دوره ایلخانان (736-654 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله دست یابی به آگاهی صحیح در خصوص انواع، اجزاء، شکل و طرح پوشاک زنان در دوره ایلخانان مغول می باشد. چراکه لباس بیش از هر چیز نشان دهنده هویت انسانی، اجتماعی و قومی پوشنده آن است و بررسی پوشاک هر دوره می تواند یکی از پرارزش ترین منابع برای شناخت و درک ذهنیت توده های مختلف جامعه باشد. در این میان مطالعه تاریخی لباس زنان در ایران بعد از اسلام بدلیل حفظ کرامت زن مسلمان از جایگاه والاتری برخوردار است، به خصوص در دوره هایی که کشور ما زیر سلطه اقوام بیگانه قرار داشت. در این پژوهش تلاش می شود تا با مطالعه متون تاریخی و برخی از متون ادبی دوره مغول، به اطلاعاتی در خصوص پوشاک زنان در دوره ایلخانان مغول دست یافت و با مطالعه سفرنامه ها و مشاهده نگارگری های برجای مانده از آن دوران به تصویر کامل تری رسید. روش پژوهش بر مبنای تاریخ خرد (microhistory) است و مطالب حاضر به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است.
نقش و جایگاه زن در ایل بختیاری در دوره قاجار از دیدگاه سیاحان اروپایی (1210 تا ۱۳۴۴ق/1۷۹۶ تا ۱۹۲۵م)
حوزه های تخصصی:
از اوایل دورهء قاجار سیاحان بسیاری متوجه قلمرو بختیاری شدند. آنان توانستند اطلاعات بی نظیری درباره زندگی کوچ نشینی ایل، چگونگی ازدواج، بیماری های بومی، لباس مردان و زنان و جنبه های دیگر زندگی اجتماعی ارائه کنند. مقام و موقعیت زن در ایل بختیاری، ازجمله نکاتی است که نظر سیاحان اروپایی را به خود جلب کرده است؛ به طوری که افزون بر توصیف جایگاه و کارکرد زن در جامعه بختیاری، موقعیت خاص آن ها را نه تنها با زنان روستایی و شهری ایران، بلکه با زنان اروپا مقایسه کرده اند. سیاحان زنان را ستون فقرات ایل و محور اصلی هرگونه تلاش و کوشش دانسته اند و معتقدند که زن ایل از مزایایی برخوردار است که هر زن آزاده ای آرزوی آن را دارد. زن در ساختار اجتماعی ایل، همواره نیمی از جمعیت را شامل می شده و نقش مهمی در پایداری و استحکام نظام خانوادگی و ایلی داشته است. لذا، این پژوهش با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای به بررسی موضوع می پردازد. این مقاله، پس از مقدمه و درآمدی بر جغرافیا و ساختار ایل بختیاری، به بررسی جایگاه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زن در ایل بختیاری و سیمای زنان شاخص، در گزارش های سیاحان دوره قاجار می پردازد.
نقش زنان در منازعات سیاسی دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در تاریخ سیاسی ایران اغلب دارای جایگاه درخوری نبوده و نتوانستند نقش مؤثری نیز در فضای سیاسی نداشتند. اما، دوران مغولان و تیموریان از این لحاظ یک استثنا به شمار می آید. زنان در این دوران، نقش مؤثری در حوادث سیاسی ایفا نمودند و اشخاص قدرتمند و مشهور و ماندگاری از میانشان برآمدند. این زنان گاه در عرصه سیاست و نظامی گری وارد می شدند؛ گاه برای بر تخت نشاندن فرزند خود، دسیسه چینی و زمانی دیگر برای بخشش خطای بزرگان شفاعت می کردند؛ گاه سلاطین و شاهزادگان را به جنگ وامی داشتند و گاهی نیز سفیران صلح می شدند. پژوهش حاضر تصویری روشن و مستند از فعالیت ها و نقش زنان در تحولات سیاسی دوره تیموری به دست دهد. در این پژوهش، همسران، مادران، خواهران و دختران سلاطین تیموری حاکم در قلمرو ایران مورد توجه اند و همسرانِ امیران و وزیران دربار که از خاندان تیمور نبوده و منابع نیز به آنان نپرداخته اند و نیز تیموریان هند، موضوع این پژوهش نیستند.
سبک زندگی زن ایرانی از نگاه سفرنامه نویسان غیر ایرانی عصر صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی به مجموعه ای از انتخاب ها گفته می شود که فرد آنها را به کار می گیرد تا نیازهای جاری خود را برآورد و روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران مجسم سازد. این مقاله می کوشد با گزینش برخی از مؤلفه های شکل دهنده سبک زندگی و واکاوی این مؤلفه ها در آثار ایران گردان عصر صفوی، سبک زندگی بانوی ایرانی را از میان نوشته های این سفرنامه نویسان شناسایی نماید. یافته های این تحقیق نشان می دهد که زنان ایرانی در آن دوران، ضمن حفظ حس زنانگی خود به ویژه در نوع پوشش و نیز حضور مؤثر در جامعه، حریم امن خویش را پاس می داشتند و مردان نیز مجبور به رعایت آن بودند.
بررسی اصلاحات آتاتورک در دگرگونی موقعیت زنان ترکیه (1922-1938 م)
حوزه های تخصصی:
دگرگونی موقعیت اجتماعی و سیاسی زنان یکی از مهم ترین اهداف اصلاحی مصطفی کمال؛ آتاتورک و دیگر جمهوری خواهان بود که به عنوان راهکاری در راستای لائیسیسم و غربی کردن ترکیه ی نوین پی-گیری می شد، پژوهش حاضر از نوع مطالعات تاریخی می باشد که با استفاده از مهم ترین منابع و مآخذ موجود در تاریخ ترکیه، به روش توصیفی، تحلیل و مقایسه ی داده ها درصدد بررسی این دگرگونی است. بر اساس یافته ها، مصطفی کمال و کمالی ها کوشیدند با تغییراتی در حقوق زن در خانواده، تصویب قانون لباس و اعطای برخی آزادی های سیاسی، فرهنگ زندگی زنان را در ترکیه ی نو دگرگون سازند، تا زن ترک به شأن و منزلتی هم پای زنان در جوامع غربی دست یابد، آن ها در معرفی زن جمهوری بر ملی-گرایی و یا هوا خواهی او از لائیک تأکید می نمودند، و به شیوه های مختلف سعی در معرفی و ترویج این چهره ی مطلوب در جامعه داشتند.
تصویر زن ایرانی در سفرنامه های فرانسویان از اوایل دوره قاجار تا انقلاب مشروطه بر اساس نظریه بازنمایی استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه نویسان فرانسوی عصر قاجار در گزارش های خود، به مسأله ی زنان توجه ویژه ای نشان داده اند. از آن جایی که زنان شهری کارکردی متفاوت با زنان روستایی در ایران داشتند، این موضوع بازتابی جدی در سفرنامه های آنان داشت. پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه ی بازنمایی استوارت هال و روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که نگرش سفرنامه نویسان فرانسوی نسبت به زنان ایران در دوره قاجار چگونه بوده است؟ در پاسخ می توان این مدعا را مطرح کرد که دو نگرش کلی در مقوله ی زن از این سفرنامه ها قابل استنباط است: نگرش تحسین آمیز و دیگر، نگاه شرق شناسانه نسبت به زن ایرانی. نگاه نخست، بیشتر مثبت و نگاه دوم تا حدودی منفی است. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که هرچند سیاحان فرانسوی در سفرنامه هایشان، زن ایرانی را از جهات متعددی مورد توجه و گاه آنان را مورد ستایش قرارداده اند و توصیف های آنان با توجه به محدودیت هایشان در مطالعه ی زنان جامع بوده است؛ ولی در بازنمایی این مؤلفه ها چندان موفق عمل نکرده اند.
نقش حرمسرا در رویدادهای اجتماعی عصر عباسی (با تأکید بر نقش زبیده و شغب)
حوزه های تخصصی:
درباره نقش زنان در تاریخ اسلام اطلاعات و آگاهی ما بسیار اندک است، اما به منظور نشان دادن گوشه ای از نقش اجتماعی زنان در تاریخ اسلام، مطالعه نقش حرمسراهای خلفای عباسی حائز اهمیت است. حرمسرا در دوره عباسیان نقشی مهم و محوری در شکل دهی بسیاری از رویدادهای سیاسی و اجتماعی داشت. برخی از زنان حرمسرا به واسطه قدرت و نفوذی که در نتیجه دست اندازی در امور سیاسی به دست آورده بودند، از تمکن مالی بسیار مساعدی برخوردار شدند، به همین دلیل در زمینه کارهای عمرانی و عام المنفعه در جهت رفاه حال مردم مخصوصاً در مسیر راه حجاج، اقدامات مهم و موثری انجام دادند. برخی از زنان از جمله زبیده همسر هارون الرشید، به واسطه علاقه به مباحث علمی و ادبی زمینه حضور دانشمندان و شاعران را در دربار خلافت فراهم آوردند. همچنین در زمینه حضور زنان در امور اجتماعی، در عصر دوم شاهد نشستن یکی از زنان قهرمانه بر منصب قضاوت هستیم.
نقش دوگانه حزب دموکرات ایران در مشارکت سیاسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش و تاثیر حزب دموکرات ایران در مشارکت سیاسی زنان، در فاصله سال های 1320-1332، می پردازد. نتیجه این پژوهش، که با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است، این است که حزب دموکرات در مشارکت سیاسی زنان نقشی دوگانه و متضاد داشته است؛ از سویی گروهی از روشنفکران این حزب با مطالبات جنبش زنان همراه شدند و همین امر با به کارگیری امکانات وسیع این حزب در جهت بسترسازی های فرهنگی و اجتماعی برای مشارکت سیاسی توانست به ترویج فرهنگ فعالیت های حزبی زنان و از آنجا به ارتقاء مشارکت سیاسی زنان منجر شود و از سویی دیگر، حزب دموکرات، به عنوان یک حزب دولتی، با خنثی کردن نقش مبارزه جویانه زنان فعال در جنبش زنان و تحریک دشمنی گروه های متعصب مذهبی، حساسیت و بدبینی مردم را به مسائل زنان دو چندان نمود و از مشارکت سیاسی زنان کاست. نشان دادن این نقش دوگانه در سه قسمت به هم پیوسته مقاله آمده است: در قسمت اول، حقوق سیاسی زنان از دیدگاه حزب دموکرات بررسی شده است تا نشان دهد که اصولاًاین حزب مستند به مرام نامه، اساس نامه و آیین های حزبی چه دیدگاه سیاسی یا ایدئولوژیکی در قبال حقوق سیاسی زنان داشته است. قسمت دوم مقاله به بررسی نقش حمایت گرانه حزب دموکرات در جلب مشارکت زنان در امور سیاسی می پردازد. قسمت سوم مقاله نیز به نقش بازدارنده حزب در توسعه مشارکت سیاسی زنان پرداخته و بخش نتیجه گیری، چرایی این نقش دوگانه را با ارجاع به مسئله دولتی بودن حزب دموکرات تحلیل کرده است.
خوانش و بررسی روایات مربوط به خَیزُران، مادر امام جواد (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقد درونی و بیرونی روایات مربوط به خویشاوندان و نزدیکان ائمه(ع) می تواند پاره ای ابهام های تاریخی را برطرف کند و گوشه های تاریک از تاریخ زندگی معصومان(ع) را روشن سازد. درباره مادر امام جواد(ع) آمیخته ای از اطلاعات درست و نادرست در منابع تاریخی آمده است. این نوشتار پس از توضیح درباره مهم ترین مفاهیم استفاده شده در مقاله و بررسی نام ها، کنیه، تبار، مکان تولد و مدفن خیزران، مادر امام جواد(ع)، کوشیده است سه روایت اصلی دربردارنده اطلاعات درباره این بانوی بزرگوار را با بهره گیری از روش سنجش داده های تاریخی بررسی کند. این سه روایت که با توجه به محتوای آن، می توان آن ها را «روایت درخواست ابلاغ سلام به بانو از سوی امام کاظم(ع)»، «روایت ولادت امام جواد(ع)» و «روایت قیافه شناسی» نامید، به لحاظ سند قوت چندانی ندارد. با این حال، بخشی از مفاد روایت اول و سوم به دلیل همسویی با مفاد روایات معتبر و دیگر قرائن تاریخی، قابل پذیرش به نظر می رسد.
از خلوت خانه تا عرصه اجتماع رویارویی زنان با «دوگانگی طبیعت و فرهنگ» از انقلاب مشروطیت تا پایان دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
.این مقاله، یکی از مقولات اصلی تاریخ نگاری زنان؛ یعنی دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ و نحوه مواجهه زنان با این دوگانگی را در سال های انقلاب مشروطیت تا پایان دوره قاجار، بررسی کرده است.گرچه عمر تشخیص نظری این دوگانگی از نیم قرن تجاوز نمی کند، مصادیق آن در تاریخ مدرن کشورهای دنیا و از جمله ایران عصر مشروطیت، به اشکال مختلف وجود داشته است.از این رو، سوال اصلی مقاله این است که؛ «زنان در این دوره، چگونه با مضامین دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ مواجه شدند؟»بررسی این پرسش که با ارجاع به نوشته های زنان در روزنامه ها و مجلات عصر مشروطیت تا پایان دوره قاجار صورت گرفته، به عهده سه قسمت به هم پیوسته مقاله یعنی «نقد نظری دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ»، «به چالش کشیدن مردان» و «تلاش های زنان برای تحقق حق فرهنگی خویش»نهاده شده است.نتایج این بررسی ها این بوده است که؛ نخست، زنان آن دوره بنا به درک نسلی و عصری خود این دوگانگی را نقد کرده، عملکرد مردان و ارزش های بر ساخته آنان را به پرسش کشیدند و تلاش کردند تا سلطه مردان را بر حوزه فرهنگ کمتر کنند.دوم، با تأکید بر طبیعت زنانه- مانند طبیعت مادری- ارزش های زنانه خود را اعتبار فرهنگی ببخشند و سوم، امکان نگارش تاریخ نگاری زنان را در عصر مشروطیت از طریق برنامه ها، مقاله ها و لوایحی که از خود به ارث گذاشتند، برای نسل های بعدی مهیا سازند.
جایگاه علمی زنان در تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث مکتوب ما نشان می دهد که جامعه زنان در گذشته، از صحنه روایت وثبت نقش تاریخی خود غایب بوده اند و در این غییب تاریخی، مردان بودند که تاریخ آنان را نوشته اند. از این رو می توان گفت: تاریخ نگاری زنان نیز، «تاریخ مذکّر» بوده است. چرا تاریخ زنان را مردان نوشته اند؟ چرا تا یکصد سال اخیر حتی یک مورخ و یک اثر تاریخ نگاری معتبر از زنان دیده نمی شود، چنانکه فیلسوف و متکلم وادیب وفقیه برجسته نیز در این جماعت به چشم نمی خورد؟ علت این غیبت چیست؟ گفته شده است اساساً اقتضای ذاتی ساختار فیزیولوژیکی وروان شناختی زنان، مادری است و چنین اقتضایی فرصت همآوردی علمی و فکری و اجتماعی با مردان را به وی نمی دهد. از سوی دیگر، به نظر می رسد خود ناباوری زنان ، پیشگامی مردان دردو قلمرو فتح سرزمینی وکشف و انتقال گنجینه های علمی سایر ملل و سپس، ترجمه و تکمیل آنها ، عقب نشینی فضای عقلانیت اسلامی و رسوب اندیشه های قشر گرایانه اهل حدیث و بازگشت به فضای هنجارهای اجتماعی وسیاسی عصرجاهلی در دوران حاکمان مسلمان، سیطره تفکر مرد سالارانه در عرصه نهاد خانواده و جامعه و به دنبال آن، ظهور استبداد سیاسی به جای نظام امامت مبتنی بر مشروعیت ومقبولیت الهی ومردمی، جانشینی منازعات وجنگ های فرقه ای و قومی به جای تسامح اسلامی، تأثیر پذیری از سنن و اندیشه های حیات ستیز عرب جاهلی، آیین های بودایی، یهودی و مانوی و بالاخره، تغییر نگرش عالمان دینی و جوامع اسلامی به جایگاه زن مسلمان، همه اینها در تضعیف نقش اجتماعی و علمی زن مسلمان تأثیر گذار بوده اند. رویکرد این تحقیق در میان این عوامل و عوامل محتمل دیگر، تلفیقی وترکیبی است؛ هرچند کما بیش، بر تفاوت میزان تأثیرگذاری عوامل یاد شده نیز واقف است.
تکاپوی زنان عصر قاجار: فردیت، جهان سنّت و گذار از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در عصر قاجار همچون دوره های پیشین در چارچوب نظام سنتی محصور بودند و تنها در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا می کردند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی، جهان بسته ای را فراهم ساخته بود که در عمل، امکان بروز فردیت را به زنان نمی داد. زن در این مناسبات، مسیر تعیین شده ای را طی می کرد که به تحقق فردیت او نمی انجامید. خانواده، امور مذهبی و خیریه و در مواردی حضور اجتماعی زنان، همه مسیرهای از پیش تعیین شده جوامع سنتی بود که همچنان در ارتباط با نقش های سنتی آنان معنا می یافت. حتی سرگرمی های زنان نیز امکان کنش گری برای آنان فراهم نمی کرد. در سال های پیش از مشروطیت، رگه های کمرنگی از نقد جهان سنت در اندیشه زنان پیشگام و در برخی از امور اجتماعی یافت می شود که بیان کننده ی آغاز چالشی طولانی در مسیر نقد سنّت است.
بررسی نقش زنان نظامی خوارج در قرن اول هجری (با تکیه بر عراق)
حوزه های تخصصی:
موقعیت زنان در نهضت خوارج وقتی بهتر درک می شود که به مقام و منزلت زن در جامعه عصر اموی واقف شویم. زن در آن عصر تنها وسیله شهوترانی و تولید مثل بود. حضور زنان در اردوگاه خوارج موجب تمسخر و استهزاء مخالفین آنان قرار می گرفت. خوارج برای اعاده اسلام این وظیفه را محدود به دایره مردان نمی دیدند؛ بلکه زنان را نیز برای این امر خطیر لازم و ملزوم در کنار خود می دانستند و این اندیشه را ترویج داده بودند که کشته شدن در راه عقیده ی خود، آن ها را به بهشت رهسپار می کند؛ و در این راه مرد یا زن برای آن ها تفاوت نمی کرد. تحریک و تشویق مردان در عرصه نبرد از علل دیگر حضور زنان در نهضت خوارج بود. بررسی علل و نحوه تاثیر گذاری حضور زنان خوارج در جنگ ها هدف اصلی این مقاله است
از تاریخ مردان نخبه تا تاریخ زنان فراموش شده:علل تأخیر در پیدایش تاریخ نگاری زنان
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا ضمن فراهم آوردن خطوط اصلی شعبه نسبتاً تازه یاب تاریخ نگاری زنان و قراردادن آن در سیر کلّی تاریخ نگاری مدرن، به این پرسش پاسخ گوید که چرا، علیرغم گذشت دو قرن از پیدایش تاریخ نگاری پوزیتیویستی فون رانکه و پیدایش شعب مهمی، نظیر تاریخ نگاری فرهنگی و اجتماعی، تاریخ نگاری زنان عمر کوتاهی کمتر از نیم قرن دارد. برای پاسخ به این پرسش، نخست به تبیین سه رویکرد مهم تاریخ نگاری مربوط با تاریخ نگاری زنان می پردازیم و سپس در بخش مفصل تر، اهم ویژگی های تاریخ نگاری زنان را بررسی می کنیم. پاسخ کلی به پرسش اصلی مقاله ـ که تحلیل آن در آخرین قسمت مقاله انجام شده است – در غفلت عمومی مکاتب تاریخ نگاری (سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) از موضوع زنان از یک سو و آگاهی زنان از حقوق خود و در مرکز توجه قرار گرفتن این حقوق در اثر پیدایش جنبش های فمنیستی از دیگر سو جست وجو شده است و مستندات آن یکایک برشمرده شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.