فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
آیین سوگواری و تدفین همواره در طول حیات بشر، منعکس کننده ی اندیشه های آیینی، فرهنگی، تاریخی و اساطیری اقوام است. وسعت امپراتوری هخامنشیان، تنوع فرهنگی گسترده ای را در سرزمین های تابعه داشته؛ که اشتراکاتی در بین آنها مشاهده می گردد. آسیای صغیر یکی از ایالت های مهم هخامنشیان بوده که در برخی از مناطق آن، تومولوس هایی با مضامین و نقوش سوگواری مشاهده شده است. صحنه های نقاشی های این محوطه، یادآور رفتارهای آیینی- فرهنگی در سوگ برخی شخصیت های پهلوانی و اساطیری ایرانی در شاهنامه است. از سوی دیگر امروزه در مراسم سوگواری ایلات لر و بختیاری غرب ایران، مراسمی به نام کُتَل برگزار می شود که به نحوی با مراسم شاهنامه و نقوش تاتارلی قابل مقایسه است. این پژوهش با روش تاریخی- توصیفی انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که این جریان فرهنگی از زمان های دور تا به امروز در یک منطقه وسیع جغرافیایی تداوم یافته و ضمن حفظ ساختار و کلیات، تغییراتی نیز در آن حاصل شده است.
افول در اوج شکوه: بررسی تحلیلی مناسبات سلطان محمد فاتح و طبقه علمیه عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادوار پیش از سلطنت محمد دوم(855-886/1451-1481)، سیر تاریخی مناسبات دولت عثمانی و طبقه علمیه، به گونه ای پیش رفته بود که فارغ التحصیلان مدارس به واسطه دانش مدرسی و جایگاه دینی اجتماعی خود، در دولت عثمانی جایگاه مهمی پیدا کرده بودند و در تصمیم گیری های مهم تأثیر تعیین کننده ای داشتند. مرسوم شدن انتخاب و انتصاب وزیراعظم، به عنوان مقتدرترین فرد در ساختار دولت پس از شخص سلطان، از میان مدرسیان خود دلیل آشکاری برای این مهم بود. با وجود این، به رغم اینکه دوره زمامداری محمد فاتح، به واسطه تأسیس مدارس صحن ثمان و گسترش آموزش مدرسی، نقطه عطفی در تاریخ عثمانی محسوب می شود، اما مناسبات طبقه علمیه با دولت عثمانی در این دوره، از حیث تأثیرگذاری بر سیاست های سلطان عثمانی تفاوت های بارز و آشکاری با ادوار پیشین داشت. بر این اساس، در مطالعه حاضر با رویکردی تحلیلی، این مناسبات و عوامل دخیل در آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فتح شهر استانبول در 857/1453، قدرت و اقتدار محمد دوم را به گونه ای افزایش داد که او دیگر نیازی برای مشارکت مدرسیان در قدرت و کسب مشروعیت از طریق جلب نظر آنها احساس نمی کرد. از این رو، محمد فاتح برخلاف رسم مألوف، انتخاب وزیراعظم از میان مدرسیان را کنار گذشت و فردی از طبقه غلامان(قول ها) را جایگزین ساخت تا برخلاف وزراء مدرسی پیشین، کاملاً تابع اوامر او باشد. بر این اساس جایگاه و نفوذ مدرسیان طبقه علمیه در دولت عثمانی را به شکل چشمگیری کاهش داد. این سلطان عثمانی بر آن بود جهت برقراری اقتدار مطلق سلطنت، تلاش های مدرسیان برای تحت تأثیر قرار دادن او و سیاست های دولت را به حداقل برساند. با توجه به اینکه این مهم، نمودار تلاش های اقتدارگرایانه این سلطان عثمانی بود، اظهار نارضایتی متعدد علمای برجسته و مخالفت های آشکار آنها نیز تغییر خاصی را در رویه او در قبال مدرسیان و طبقه علمیه ایجاد نکرد.
مسئله طرابوزان در رقابت های سلطان محمد فاتح و اوزون حسن
حوزه های تخصصی:
در اواسط قرن پانزدهم میان پادشاه عثمانی سلطان محمد فاتح و حکمران آق قویونلو اوزون حسن، رقابت شدیدی برای تسلط بر آناتولی شروع شد. یکی از مهم ترین عوامل درگیری و کشمکش میان آن ها مسئله ی طرابوزان امپراطوری روم بود. در حقیقت نیرومند ترین و خطرناک ترین رقیب سلطان محمد در آسیا، اوزون حسن بود. این حکمران مغرور پس از تسلط بر آناتولی شرقی، غرب ایران و آذربایجان و تأسیس دولتی بزرگ، خود را یگانه میراث دار تیمور لنگ می دانست. او با برخورداری از نیروی مادی و مزیت های بالای حکمرانی، خود را بزرگ ترین حکمران ترک می پنداشت. در عین حال آمال سیاسی بزرگی را در سر می پروراند و می شود این گونه برداشت کرد که در پی تأسیس یک امپراطوری بزرگ بود که کل خاورمیانه را در برمی گرفت. سندی که در آرشیو موزه توپ قاپی موجود می باشد به ما نشان می دهد که اوزون حسن در پی چه اهداف بزرگی بوده است.
آرمان شهر در اندیشه یک متفکر عثمانی: بررسی رؤیا اثر نامق کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرار گرفتن عثمانی در سراشیب ضعف و انحطاط، تکاپویی را در میان طیفی از متفکران تجددگرای ترک برانگیخت که هدف آن یافتن راهکاری برای عبور از وضعیت بحرانی بود. نتیجه این تکاپو، تحقق مقاطع چندگانه اصلاحات و ظهور جریان فکری نوعثمانیان بود. نوعثمانیان از قالب های نوشتاری متنوع و عمدتاً تازه ای بهره گرفتند، تا مفاهیم جدید را در ادبیات سیاسی عثمانی طرح کنند. رؤیانگاری از جمله این قالب ها بود. نامق کمال از متفکران پیشگام عثمانی که با نگارش آثار مختلف نقش پیشرویی در طرح مفاهیم جدید داشت، از جمله نگارندگان این گونه آثار بود. رؤیای نامق کمال را می توان بیانی از دغدغه او درباره مسائلی دانست که عثمانی گرفتار آن بود. نویسنده در این اثر از یک سو تصویری از سپهر سیاسی عثمانی و مسئله آزادی تأکید « وطن » در روزگار خود ارائه می دهد و از سوی دیگر بر ضرورت نجات با بیانی « فرشته حریت » می کند. رؤی ااثری تمثیلی است که در آن نامق کمال نخست از زبان حزن انگیز موقعیت بحرانی عثمانی را شرح می دهد و سپس به تصویر آرمان شهری می پردازد که برای عثمانی در ذهن دارد. نامق کمال دغدغه های متجددانه خود را به علت تنگای زمانه در آرمان شهری بازتاب می دهد که نه در دوره او و نه در آغازین سال های حضور ترکان جوان در ساختار سیاسی عثمانی محقق نشد و در نهایت با ظهور ترکیه جدید فصل نویی از تاریخ ترک ها رقم خورد.
بررسی اصلاحات آتاتورک در دگرگونی موقعیت زنان ترکیه (1922-1938 م)
حوزه های تخصصی:
دگرگونی موقعیت اجتماعی و سیاسی زنان یکی از مهم ترین اهداف اصلاحی مصطفی کمال؛ آتاتورک و دیگر جمهوری خواهان بود که به عنوان راهکاری در راستای لائیسیسم و غربی کردن ترکیه ی نوین پی-گیری می شد، پژوهش حاضر از نوع مطالعات تاریخی می باشد که با استفاده از مهم ترین منابع و مآخذ موجود در تاریخ ترکیه، به روش توصیفی، تحلیل و مقایسه ی داده ها درصدد بررسی این دگرگونی است. بر اساس یافته ها، مصطفی کمال و کمالی ها کوشیدند با تغییراتی در حقوق زن در خانواده، تصویب قانون لباس و اعطای برخی آزادی های سیاسی، فرهنگ زندگی زنان را در ترکیه ی نو دگرگون سازند، تا زن ترک به شأن و منزلتی هم پای زنان در جوامع غربی دست یابد، آن ها در معرفی زن جمهوری بر ملی-گرایی و یا هوا خواهی او از لائیک تأکید می نمودند، و به شیوه های مختلف سعی در معرفی و ترویج این چهره ی مطلوب در جامعه داشتند.
واکاوی رویارویی های مذهبی صفوی و عثمانی در قفقاز (930تا1038ق/1523تا1629م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قفقاز از بُعد مذهبی منطقه ای حائز اهمیت است که در طول تاریخ، گذرگاه اقوام و جایگاه ادیان و فرق مختلف بوده است. این منطقه از زمان های بسیار دور، با ایران پیوندهای مذهبی و تاریخی داشته است. با ظهور دین اسلام و گسترش این دین در قفقاز، باوجود مقاومت مردم آنجا در برابر نفوذ اسلام، سرانجام در برخی نقاط آن مذهب تسنن پذیرفته شد و در کنار مسیحیتی قرار گرفت که در گرجستان و ارمنستان رواج داشت. قفقاز به علت موقعیت جغرافیایی ویژه، یکی از کانون های درگیری صفویه و عثمانی بود. دولت صفوی و حکومت عثمانی برای نفوذ به این منطقه تلاش بسیاری کردند. ازیک سو، دولت عثمانی با انگیزة حمایت از اهل تسنن در شروان، داغستان و نواحی سنی نشین و ارتباط با خاندان کریمه تلاش می کرد که از طریق شمال به دولت صفوی فشار آورد و ازسوی دیگر، دولت صفویه با انگیزﮤ جهاد با کفار مسیحی و گسترش تشیع و نفوذ در مناطق سنی نشین، تشیع را در این مناطق ترویج می داد. هر دو دولت جنگ با کفار مسیحی را انگیزة اصلی خود ذکر کرده بودند؛ اما در پشت پرده انگیزه های دیگری وجود داشت که در این مقاله این انگیزه ها و چالش های حاصل از آن بررسی و تحلیل شده است.
جایگاه مذهب و مسائل فقهی در مناسبات ایران و عثمانی در دوره صفویه و افشاریه (با تأکید بر متن مصالحه نامه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مذهب و فقه در روابط ایران و عثمانی در دوره صفویه و افشاریه با تکیه بر متن مصالحه نامه های دوجانبه است. روش/رویکرد پژوهش: رویکرد نویسنده در این مقاله کیفی-تاریخی است. داده ها براساس اسناد و منابع تاریخی گردآوری و تجزیه وتحلیل شده اند. یافته های پژوهش: یافته های این پژوهش نشان می دهد که مناسبات ایران و عثمانی همزمان با استقرار حکومت صفویه در قلمرو ایران و رسمیت یافتن مذهب تشیع، به تنش و بی ثباتی بیشتر، عمیق تر، و طولانی تری دچار شد. روابط تاریخی ایران با همسایگان غربی اش به میزان زیادی متأثر از مسائل سوق الجیشی و اقتصادی بوده و جنگ های کوچک و بزرگ و معاهدات گوناگون صلح، وجه غالب این روابط پرفرازونشیب بوده است؛ بااین حال، به نظر می رسد که در دوره بررسی شده، ایرانیان و عثمانی ها (به ویژه عثمانی ها) مذهب را دستاویز مهم تری برای آغاز جنگ قرار می دادند؛ بنابراین، مذهب و مسائل فقهی جایگاه و نقش پررنگ تری در متن معاهدات فی مابین داشته است.
نقش تصوف شهری عامه در تحولات سیاسی و اجتماعی آناتولی در سده های هفتم و هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سده های هفتم و هشتم هجری از ادواری بود که تصوف و طریقت های مختلف صوفیانه از نقش پررنگی برخوردار بوده اند. این امر در آناتولی به صورت بارزتری نمایان بود. با بررسی طریقت های فعال مختلف این دوره، معلوم می شود که برخی از آنها خصوصیات و ویژگی های مشترکی داشته اند و جریان مشترکی را شکل داده بودند که ما از آن با عنوان «تصوف شهری غیرحکومتی» نام برده ایم. این نوع تصوف، از زبان پیچیده ای برخوردار نبود و سعی داشت با بیانی ساده و همه فهم، به مقاصد اخلاقی و اجتماعی خود دست یابد. این نوع تصوف، بر عرصه عمل بیشتر از نظر تأکید داشته است و آن را در هم جوشی با طبقات مختلف عامه مردم نشان می داد. دومین ویژگی مهم این نوع تصوف، شهری بودن آن است که ناشی از پیوند تنگاتنگ آن با طبقات اصناف و پیشه وران شهری بود. در این پژوهش، آن را در سه کارکرد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد ارزیابی قرار دادیم.
تاریخ نگار ایرانی در دربار عثمانی و رویکرد به تشیع با تکیه بر تاریخ جنّابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر معروف به تاریخ الجنّابی کتابی است به زبان عربی در تاریخ عمومی عالم از ابتدا تا قرن دهم هجری که توسط مصطفی جنّابی به سلطان مراد سوم عثمانی (982-1003ق.) تقدیم شده است. به نوشته برخی از مؤلفان، تبار این مورخ از جنّابه فارس (گناوه) است و به همین سبب به جنّابی معروف شده است. اهمیت این امر نیز حضور یک مورخ ایرانی تبار در دربار عثمانیان در قرن دهم هجری قمری است. از این مؤلف تألیفات چندی برجای مانده است اما العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر مهم ترین اثر اوست که موجب اشتهارش شد. اهمیت تاریخ نگاری جنّابی در این است که وی نخستین تاریخ نگار عثمانی است که به صورتی جامع به تألیف تاریخ عمومی اسلام مبادرت کرده است. علاوه بر آن فذلکه یکی از کتاب های تاریخی معروف سلسله عثمانیان اثر کاتب چلبی نیز خلاصه ای از کتاب تاریخ جنابی می باشد. نیز العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر به عنوان مأخذ در دیگر کتاب های تاریخی مهم عثمانی مورد توجه تاریخ نگاران این دوره واقع گردیده است. این امر می تواند بیانگر تأثیرپذیری تاریخ نگاری عثمانی و مورخان آن از یک مورخ ایرانی تبار باشد که نکته ای در خور اهمیت است. از این اثر دو نسخه خطی در کتابخانه ملک تهران به شماره بازیابی 4351 و 4370 موجود است. هدف از ارائه این مقاله معرفی این اثر و ویژگی های آن از نظر شیوه تاریخ نگاری با تکیه بر چگونگی نگرش مؤلف آن به مسئله چالش برانگیز تشیع در میان دو دولت عثمانی و صفوی، با استفاده از گزارش های وی درباره شخصیت امامان معصوم -علیهم السلام- و خاندان های حکومتگر شیعی است.
بررسی مقایسه ای سیاست دولت ایران و عثمانی نسبت به طریقت قادریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طریقت قادریه از نخستین سلسله های منظم صوفیانه در جهان اسلام و منتسب به شیخ عبدالقادر گیلانی (470 561 ق./1077 1166م) است که در فاصله سده هشتم تا دوازدهم هجری در جغرافیای پهناوری از سودان تا میان مسلمانان چین، از هند تا دورترین سرحدات اروپایی دولت عثمانی پراکنده شد. منشأ نخستین این طریقت عراق و شهر تاریخی «هزار و یک» فرقه بغداد عصر شکوه سلجوقی عباسی بود. از مکتب جنید انشعاب یافت و پیروان آن ابتدا بیشتر بر مذهب حنبلی بودند؛ اما بعد مخصوصاً در مصر و کردستان به پیروان شافعی آن هم افزوده شد. پرسش اساسی ای که این مقاله حول محور آن سامان یافته، این است که چرا طریقت قادریه در ایران دفع و در عثمانی جذب شد؟ این طریقت صوفیانه حداقل از دو جهت برای دولت های ایرانی، صفوی و افشاری مهم بود. ابتدا به واسطه رویکرد ضدشیعی که این طریقت داشت و در مرتبه بعد به جهت حضور پررنگ و مؤثر قادریه در جغرافیای مورد منازعه دولت های ایران و عثمانی یعنی عراق امروزی و مناطق کردنشین. طریقت قادریه همواره در جنگ های ایران و عثمانی جانب دومی را داشت و دولت آن را به قیامت و پایان جهان خاکی متصل می کرد. بالطبع، سیاست دولت ایران نسبت به آن دفعی بود، بر خلاف عثمانی که سیاستی جذبی برای این طریقت داشت. حاصل این سیاست دفع و جذب، متوقف ماندن طریقت قادریه در ایران و گسترش آن در قلمرو دولت عثمانی بود.
الگوی مفهومی«سیاست نخبگان» و کاربست آن در تاریخ عراق قرن نوزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ دو قرن پایانی امپراتوری عثمانی به واسطه وسعت قلمرو، مواجهه بی واسطه با حضور غربیان و تنوع شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حوزه تحت تسلط، بیش از دوره های دیگر مورد توجه پژوهشگران و محققان قرار گرفته است. در این راستا، الگوی مفهو می «سیاست نخبگان» برآمده از مطالعات آلبرت حورانی(۱۹۱۵-۱۹۹۳) به عنوان یکی از راهگشاترین ابزارهای شناخت این دوره ی تاریخی مورد توجه قرار گرفته است. این الگو در فضایی قابلیت اجرا دارد که ضعف دولت مرکزی، مناسبات قدرتی را شکل داده باشند که کنش تسلط طلبانه، اما نافرجام دولت مرکزی، واکنش های گریز از مرکز قدرت های منطقه ای را موجب گردد. در این راستا نقش نخبگان جوامع به مثابه واسطی میان حاکم و توده مردم بسیار مهم است، چراکه حاکمان از طریق تامین منویات آنان، توانایی تسلط بر توده مردم و نخبگان نیز قدرت اعمال نفوذ و تغییر شرایط به نفع خود را به دست می آوردند. پژوهش حاضر به کاربست این الگوی مفهومی در تاریخ عراق دو قرن ۱۸و۱۹ میلادی پرداخته و تحولات مهم اجتماعی و سیاسی آغاز قرن۲۰ را از این منظر علت یابی کرده است.
سیاست های مذهبی و وضعیت علمی و آموزشی شامات(از اتابکان زنگی تا پایان ممالیک)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رشد جریان های شیعی همواره یکی از دل نگرانی های حکومت ها در منطقه راهبردی شامات شامل سرزمین های فعلی سوریه، لبنان، فلسطین و اردن از قرون نخست اسلامی به این سو بوده است. حاکمان این منطقه از زمان اتابکان زنگی (521 624ه .ق) تا پایان عصر ممالیک (650 922ه .ق) بخشی از سیاست خود برای تقویت مذاهب اهل سنت را در قالب مدرسه سازی دنبال کردند. این امر به رشد علوم نقلی و به دلیل فقدان پویایی لازم به رواج سلفی گری انجامید. در این دوره زمانی، شیعیان نیز با استفاده از همین روش مدرسه سازی توانستند زمینه رشد اندیشه های شیعی و گسترش آن در مناطق دیگر را فراهم آورند. این نوشتار در پی آن است با واکاوی منابع دست اول تاریخی، سیاست های مذهبی و سپس وضعیت علمی و آموزشی شامات را در این مقطع زمانی بررسی کند.
بررسی آثار توفیق سبحانی در ارتباط با تاریخ و فرهنگ عثمانی و ترکیه
حوزه های تخصصی:
مقوله فرهنگ به عنوان یک عنصر مهم در مناسبات انسانی حدّ و مرزی را نمی شناسد و در طول تاریخ موجب نزدیکی ملّت ها بوده است. از همین رو شناخت فرهنگ ها و خرده فرهنگ های مختلف همواره از سوی ساکنان سرزمین های مختلف یک خواسته اساسی است. دو سرزمین ایران و عثمانی هرچند به لحاظ سیاسی در برهه های مختلفی از تاریخ دچار چالش و تنش های بسیار بودند، اما از نظر فرهنگی در تبادل فرهنگی به سر می برده اند و تأثیر و تأثّر دوسویه با بررسی های دقیق قابل مشاهده است. از این رو در دوران معاصر حرکتی از سوی فرهیختگان هر دو سمت آغاز شده است تا علاوه بر شناخت تاریخ و سرزمین مجاور خویش در صدد بازیابی عناصر فرهنگی متعلق به فرهنگ خودی در سرزمین بیگانه باشند. در ایران نیز در همین زمینه و بستر کسان بسیاری به تکاپو و تلاش افتادند تا بتوانند با حرکت به سمت ترکیه که باقی مانده ای از دولت بزرگ عثمانی است، هر چه بیشتر عناصر فرهنگ ایران را هویدا سازند. می توان از کسانی همچون مجتبی مینوی، محمد امین ریاحی و توفیق سبحانی در این ارتباط یاد کرد. تکیه اصلی در این مقاله بر روی توفیق سبحانی است تا مشخص شود این فرد تا چه حدی در ارتباط با ترک شناسی و عثمانی شناسی فعالیت داشته است. همچنین برای بازیابی عناصر فرهنگ ایرانی در عثمانی و ترکیه چه کرده و از این رهگذر چه آورده هایی را برای میهن خود به ارمغان آورده است. سبحانی با توجه به حوزه تخصصی خود بیشتر در عرصه ادبیات و مولوی پژوهی و تصوّف ورود کرده است. ضمن آنکه فهرست نویسی نسخه های خطی کتابخانه های ترکیه از کارهای شاخص اوست.
بررسی جایگاه اقتصادی عتبات عالیات در روابط ایران و عثمانی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است جایگاه اقتصادی عتبات عالیات میان دو دولت صفویه و عثمانی بررسی شده و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور ایران و عثمانی ارزیابی شود. در این مقوله درباره سه رکن اساسی بحث شده است: 1. زیارت عتبات (زوار)؛ 2. موقوفات؛ 3. دفن اموات. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دوران تسلط بر منطقه عراق، به ویژه عتبات عالیات و دستیابی به منافع اقتصادی آن، از جمله مباحث مهم برای دو دولت صفویه و عثمانی بود. چنان که ورود زائران ایرانی به اماکن مقدس عراق با رونق بازار، ایجاد کسب و کار، گسترش تجارت، رونق کاروانسراها و راهداری ها و رفع بیکاری همراه بود. در این وضعیت، ورود انبوه زوار نوعی «صادرات نامرئی» برای عراق بود که می توانست در رفع مشکلات اقتصادی مردم عراق کمک کند. در این میان، موقوفات و نذور سلاطین صفوی و عثمانی و زوار شیعه در عتبات عالیات، بر اهمیت اقتصادی این منطقه می افزود و رونق اقتصادی منطقه را موجب می شد. درآمد اقتصادی دیگری که این منطقه برای دو دولت عثمانی و صفوی داشت، دریافت وجوه متعدد برای کفن و دفن اموات و قیمت هنگفت زمین در آنجا بود.
نگاهی به روابط طریقت مولویه و دولت عثمانی در عصر اصلاحات...
حوزه های تخصصی:
مولویه یکی از مهم ترین طریقت های صوفی در امپراتوری عثمانی است، که بررسی روابط آن با این دولت، جهت روشن ساختن زاویه ای دیگر از پیوند عمیق عثمانی ها با فرق صوفیه، از اهمیت به سزایی برخوردار است. از این روی مقاله ی حاضر بر آن است تا ضمن نگاهی به پیشینه ی روابط فرقه ی مولویه با سلاطین عثمانی، به بررسی روابط این طریقت با سلیم سوم و محمود دوم بپردازد، یعنی عصری که مولویه رسماً به تشکیلات دولتی راه یافته است. مهم ترین سؤالات فرعی عبارتند از؛ روابط مولویه و سلیم سوم چگونه بوده است؟ ورود مولویه در تشکیلات رسمی دولت محمود دوم چگونه تحقق یافت؟ چه ارتباطی میان مولویه و نوسازی ارتش عثمانی وجود دارد؟ بر اساس یافته های این پژوهش از نخستین سال های تأسیس دولت عثمانی میان این دولت و طریقت نام برده رابطه ی تنگاتنگی وجود داشته است، با توجه به این پیشینه و کارنامه ی نسبتاً مثبتی که مولویان از خود به جای نهاده بودند، سلیم و محمود در اجرای برنامه ی اصلاحی شان مولویه را رسماً جایگزین بکتاشیه در ارتش عثمانی کردند. این پژوهش با استفاده از مهم ترین منابع و مآخذ موجود در تاریخ و ادبیات مولویه، و عثمانی، به روش توصیفی، و مقایسه و تحلیل متون صورت گرفته است.
برآمدن یک شهر اسلامی: مدارس و تبدیل استانبول به کلان شهری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد مدرسه از طریق تثبیت و رونق بخشیدن به حیات آموزشی و مذهبی در شهر استانبول پس از فتح (857ق./1453م.)، در ارتقای جایگاه شهر استانبول به کلان شهری اسلامی عثمانی نقش بی بدیلی را ایفا کرد. اگرچه انتقال پایتخت عثمانی به استانبول به وسیله محمد دوم (فاتح) صورت گرفت، اما تبدیل آن به مرکز آموزشی- مذهبی عثمانی و کلان شهری اسلامی در دوره خود محمد فاتح، از طرق دیگر از جمله تأسیس جوامع و مدارس باشکوه میسّر گردید. در سایه تأسیس و فعالیت تعداد قابل توجهی از مدارس و در رأس آنها مدارسِ صحن (مدارس ثمانیه) و حضور استادان و طلبه هایی که در این مدارس تدریس و تحصیل می کردند، حیات اسلام شریعتی و مدرسی در پایتخت و کلان شهر جدید عثمانی شکل گرفت. به دنبال این مهم، مدارس از دو منظرِ وجهه ظاهری شهر و تثبیت و رونق بخشیدن به حیات دینی و مذهبی در آن، در روند تبدیل استانبول به کلان شهری اسلامی نقش بی بدیل و مهمی را ایفا کردند.
تجلی باورهای دینی و مذهبی در آثار معماری ایران و عثمانی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان (981-998ق. /1602-1619 م.) و مسجد سلیمانیه استانبول (929-936 هجری /1550-1557 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت صفویان (907-1142ق/1501-1736 م.) یکی از مهم ترین دوره های تاریخی ایران به شمار می آید، چرا که طی آن ایران از ثبات و یکپارچگی برخوردار گردید، دورانی که معرف مهارت های معماری است. مسجد شیخ لطف الله یکی از این شاخص هاست. دیگر امپراتوری جهان اسلام، حکومت عثمانی (698-1341ق /1299-1923 م.) بود. مساجدی که برای سلاطین ساخته شدند، نمونه کاملی از ساختار برجسته و آیین زیباشناختی آن دوره محسوب می شوند. مسجد «سلیمانیه» یکی از این موارد است. سلسله های صفوی و عثمانی دارای گرایش های مذهبی بودند و بازتاب آن را می توان در هنر و معماری مشاهده نمود. در این پژوهش براساس روش توصیفی- تحلیلی؛ به بررسی تجلی باورهای دینی و مذهبی در آثار معماری ایران و عثمانی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان و سلیمانیه استانبول پرداخته خواهد شد. پژوهش نشان می دهد باورهای دینی حاکمان و سپس، جهان بینی سازندگان در معماری آنها نهفته است و استفاده از دین و مذهب سنگ بنای هر دو حکومت را تشکیل می داد. نفوذ دین بر هنر و معماری صفوی بیش از عثمانی بود. شاید بتوان علت را در معمر بودن حکومت عثمانی جستجو نمود که اوج تأثیر باورهای دینی بر هنر صفوی، با تسامح عثمانی در مواجهه با ادیان، مقارن گردید. معمار دربار عثمانی در ابتدا کیش مسیحیت داشت. شاید به این جهت در مسجد سلیمانیه، تأثیر مسیحیت را می توان در کنار اسلام تسنن مشاهده نمود، در حالی که مسجد شیخ لطف الله مبین تفکرات تصوف و شیعی است.
تأملاتی در تاریخ نگاری فارسی در دورة عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل عثمان یا عثمانیان در اواخر قرن سیزدهم میلادی/هفتم قمری از یک امیرنشین محلی در غرب آناتولی به تدریج به یک دولت مستقل و سپس به یک امپراتوری جهانی تبدیل شدند. اگرچه در دولت عثمانی، سنت تاریخ نگاری با تأخیر زیاد پدید آمد، اما بعد از تکوین، سیر تکاملی پیدا کرد، به گونه ای که به یکی از جریان های مهم تاریخ نگاری در جهان اسلام تبدیل شد. تاکنون دربارة شکل گیری و روند تکامل تاریخ نگاری عثمانی پژوهش های متعددی صورت گرفته است. بااین حال، جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در شکل گیری تاریخ نگاری عثمانی هنوز به صورت همه جانبه بررسی نشده است. یکی از دلایل این امر عدم تصحیح و انتشار شمار زیادی از آثار تاریخ نگاری فارسی است. چنانکه هنوز تصحیح منقحی از هشت بهشت بدلیسی در دست نیست. البته در سال های اخیر تعدادی از آثار فارسی در ایران و ترکیه تصحیح و منتشر شده است. با انتشار این آثار، زمینه و مجال مناسبی برای بررسی جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در عثمانی پدید آمده است. پرداختن به تاریخ نگاری عثمانی به ویژه برای ما ایرانیان از آن حیث که موجب شناخت بهتر و بیشتر تاریخ نگاری ایران می شود، نیز دارای اهمیت زیادی است، زیرا تاریخ نگاری عثمانی از همان آغاز شکل گیری و نیز در مرحله اوج و کمال خود تاحد زیادی وامدار زبان فارسی، عناصر ایرانی و الگوهای تاریخ نگاری ایران بود. پژوهش حاضر درباره این پرسش ها شکل گرفته است: تاریخ نگاری عثمانی در چه شرایط تاریخی شکل گرفت؟ در شکل گیری آن چه عوامل و عناصری نقش داشتند؟ جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در عثمانی چگونه بود؟ پژوهش حاضر با روش تاریخی و رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع و مآخذ به پرسش های مزبور پاسخ می دهد.
جایگاه نوروز در تشکیلات حکومتی عثمانی (عصر متقدم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان اقتباس هایی که عثمانیان از تشکیلات حکومتی سلجوقیان روم داشتند، نوروز به عنوان یکی از شاخصه های فرهنگی ایرانی محسوب می شود که به تشکیلات حکومتی عثمانی راه یافت. در تشکیلات درباری عثمانی نوروز با شکوه بسیاری برپا داشته می شد و مراسمی نظیر تهیه و تقدیم معجون نوروزیه توسط حکیم باشی، تقدیم تقویم سال نو به دست منجم باشی، اعطای گل و میوه به برخی از درباریان و رسم پیشکش های نوروزیه به سلطان و برخی از مقامات حکومتی از آن جمله است. علاوه بر تشکیلات درباری، بسیاری از امور اداری- مالی نظیر برخی از عزل و نصب های مقامات اداری، تدوین دفترهای مالی، گردآوری مالیات ها و در مواقعی پرداخت مواجب نقدی و غیرنقدی (تیمار و زعامت) بر حسب نوروز تنظیم می شد. همچنین نوروز نفوذ چشمگیری در تشکیلات نظامی عثمانی داشت؛ آن چنانکه نشانه های آن را در هر دو شاخه برّی و بحری به صورت آمادگی نظامی و تهیه مایحتاج پیش از نوروز و تحرک نیروهای زمینی و ناوگان دریایی در نوروز می توان مشاهده کرد.
نقش ایرانیان در توسعة مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بغداد در سدة دهم هجری سرزمینی حدفاصل دو قدرت سیاسی مهم در منطقه بود؛ دولت عثمانی و دولت صفوی. به تدریج در نیمة دوم این قرن، پایه های قدرت دولت عثمانی در بغداد استوار شد. بغداد که پیش از این، تحت حمایت ایرانیان، پیشینه ای دیرینه در برپایی کارگاه های هنری و خلق نسخ مصور باشکوه داشت، در این دوره شکوفایی دوباره یافت. گرد آمدن هنرمندان و اصحاب هنر در بغداد، زمینة شکل گیری مکتبی جدید در کتاب آرایی را فراهم آورد که امروزه با نام مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی شناخته می شود. پرسش این است که ایرانیان تا چه اندازه در پیشرفت مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی تأثیرگذار بوده اند؟ پژوهش پیش رو با رویکردی تاریخی و روشی تحلیلی به بررسی موضوع می پردازد. این بررسی نشان داد که حضور و فعالیت استادان ادب و هنر ایرانی در بغداد، تأثیر بسیاری بر شکل گیری و گسترش مکتب کتاب آرایی بغداد و نوع آرایش کتاب ها در عصر حاکمیت عثمانیان داشته است.