زنان در عصر قاجار همچون دوره های پیشین در چارچوب نظام سنتی محصور بودند و تنها در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا می کردند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی، جهان بسته ای را فراهم ساخته بود که در عمل، امکان بروز فردیت را به زنان نمی داد. زن در این مناسبات، مسیر تعیین شده ای را طی می کرد که به تحقق فردیت او نمی انجامید. خانواده، امور مذهبی و خیریه و در مواردی حضور اجتماعی زنان، همه مسیرهای از پیش تعیین شده جوامع سنتی بود که همچنان در ارتباط با نقش های سنتی آنان معنا می یافت. حتی سرگرمی های زنان نیز امکان کنش گری برای آنان فراهم نمی کرد. در سال های پیش از مشروطیت، رگه های کمرنگی از نقد جهان سنت در اندیشه زنان پیشگام و در برخی از امور اجتماعی یافت می شود که بیان کننده ی آغاز چالشی طولانی در مسیر نقد سنّت است.