فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۸۱ تا ۵٬۱۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
جلوه هنر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
7 - 18
حوزه های تخصصی:
از پگاه تاریخ انسان برای بیان بعد روحانی و شهودی خود دستاویزهای گوناگونی را اختیار می کرد که تحت عنوان کلی فرهنگ و در زیر مجموعه های هنر و ادب بیان می شدند. شعر، آواز، نقاشی و رویاپردازی های فولکلوریک و افسانه سازی را می توان از زمره این صراط های منتهی به رب النوع هنر دانست. از این رو تلاش است با مطالعات کتابخانه ای به تحلیل آثار رضا بدرالسماء پرداخته شود تا بن مایه های فکری ایشان را به عنوان نمونه ای از نگارگری معاصر آشکار نماید. بر این اساس دو سوال اساسی مطرح می شود: 1) رضا بدرالسماء در کدام یک از موضوعات آثار خود، وابسته به آثار نگارگری اسلامی پیشین بوده است؟ 2) کدام یک از مولفه های هویت ایرانی و ملی درآثار رضا بدرالسماء، نمود بیش تری پیدا کرده است؟ نتایج نشان می دهد که هنرمند، سعی دارد آثارش، آینه روزگار خویش باشند؛ اما با نگاهی سنت گرا. آثار بدرالسماء، نه تنها منبعی جهت مطالعه اخلاق عمومی جامعه کنونی ایران، بلکه از اخلاق حاکم نیز متأثر است. گرایش او به مسایل روز را از همین جنبه و نیز از رویه تعهد هنرمندانه وی در قبال استعدادش، می توان تحلیل نمود. اگر سجیه های برتر اخلاقی و هنری وی، قابل ملاحظه و ارزشمند باشند؛ می توان گرایش به مسایل روز را از دغدغه های اصلی هنرمند ارزیابی کرد. در واقع، مظاهر و نمادهای ملی در آثار بدرالسماء، از توجه بسیار پایینی برخوردار بوده اند.
نیت مندی و ارتباط آن با رنگ های به کاررفته در دیوارنگاره های درباری قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از قرن نوزدهم به بعد و با پیشرفت و ارتقاء مطالعات علمی این امکان برای حفاظتگران حرفه ای فراهم شد که از روش های تحلیلی و آزمایشگاهی برای شناسایی مواد مورداستفاده و خاص هر هنرمند در بررسی آثار تاریخی و هنری بهره مند شوند. تأکید بر به کارگیری دانش شیمی و فیزیک به تدریج سبب شد تا رویکردی نوین در حوزه شناخت دیوارنگاره ها شکل بگیرد. یکی از این رویکردهای جدید درک نیت هنرمند از طریق بررسی های علمی و در حوزه ی شناخت انتخاب مواد و شیوه ی اجرای کار است. برای دستیابی به این هدف و تعبیر معنای دیوارنگاره ها، یکی از متداول ترین روش ها در حال حاضر کمک گیری از علوم طبیعی در شناسایی و بیان ویژگی های مختلف دیوارنگاره ها است. بر همین مبنا در این پژوهش از طیف سنجی زیر قرمز تبدیل فوریه (FT-IR) با هدف شناسایی مواد تشکیل دهنده رنگ های به کاررفته در دیوارنگاره های درباری دوره قاجار استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعات انجام گرفته بر روی دو دیوارنگاره اتاق نقاشی کاخ گلستان و صف سلام فتحعلی شاه انتقالی به کاخ نگارستان تهران نشان می دهد که هنرمند دوره قاجار با توجه به جایگاه و اهمیت این دیوارنگاره ها از روی آگاهی کامل رنگ ها را انتخاب کرده است. بررسی منابع موجود از نگاه نظریه نیت مندی در مورد دیوارنگاره های دوره قاجار و همچنین انجام مطالعات آزمایشگاهی بر روی دو دیوارنگاره مذکور و تجزیه وتحلیل کمی و کیفی نتایج آن ها رویکرد جدیدی را برای نخستین بار در بررسی تأثیر نیت هنرمند و ارتباط آن با رنگ های به کاررفته در دیوارنگاره های درباری دوره قاجار در این مقاله مطرح می سازد.
واکاوی استفاده از سیستم های دیاگرید (سازه ای نوین) در ساختمان های بلندمرتبه با رویکرد معماری پارامتریک، نمونه پژوهش: ساختمان سوئیس ری لندن
حوزه های تخصصی:
در طول ده سال اخیر، سازه های دیاگرید نشان داده اند که قابلیت تطبیق پذیری بسیار بالایی با انواع و اقسام ساختمان ها، دهانه ها و اشکال دارند، از طرفی معماری پارامتریک می تواند با استفاده از الگوریتم، کدها، برنامه ها محاسبات نرم افزاری به پرامترهای محیطی توجه بیشتری نماید، به این ترتیب که فرصت پردازش بیشتر اطلاعات را فراهم می آورد. مقاله ی پیش رو در پی فرضیه ی اثرگذاری معماری پارامتریک بر سیستم دایاگرید ساختمان های بلندمرتبه است لذا روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است که با استفاده از رویکردی کیفی و اکتشافی به بررسی مفاهیم، مبانی و زمینه های استفاده از سازه های نوین دیاگرید در ساختمان های بلند مرتبه با رویکرد معماری پارامتریک پرداخته است. رویکرد مطالعه موردی یکی از متداولترین استراتژیهای تحقیق کیفی محسوب می شود. این رویکرد یک روش یا شیوه نیست بلکه نوعی استراتژی پژوهشی است. در پی بررسی ساختمان های دیاگرید در این مقاله، ساختمان سوئیس ری لندن اثر نورمن فاستر در سال 2004 مورد بررسی قرار می گیرد. یکپارچگی در طراحی سازه ای و طراحی معماری و محیطی این ساختمان نیازمند یک نیت با رویکردی مشترک بود. ابزار دیجیتال در موفقیت این پروژه بسیار مهم بود. آروپ به تجزیه و تحلیل ساختاری، طراحی، هماهنگی و ارتباط اطلاعات ساختاری که شامل طیف وسیعی از ابزارهای طراحی پارامتریک می شد دست پیدا کرد که منجر به خلق شکل هندسی خاص ساختمان شد. ساختمان سوئیس ری به عنوان نمادی مهم در ساختمان سازی بلند مرتبه دیاگرید در جهان مطرح است، بررسی های حاکی از آن است که سیستم ساختاری ایجاد شده برای سوییس ری تأثیر بسزایی بر ساختمان های دیاگریدی پس از خودش داشت؛ به ویژه ساختمان هایی که هندسه مبتنی بر منحنی داشتند و سه گوشه سازی _ مثلث بندی _ را هم در سازه و هم در نمای خود برای تحصیل موفقیت، مورد استفاده قرار می دهند. استفاده از شفت مثلثی در نمای طبقات بالا با سطح بالای دقت در طراحی و ساخت سیستم های روکش فلزی متعدد به واسطه هماهنگی اندازه و خطوط مشترک، که از سیستم هایی مهم در جزییات هم گرا هستند، مشهود است.
مجموعه فرهنگی مردم شناسی با رویکرد احساس تعلق به فضا
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، هنر و معماری از دیرباز در کشورمان مورد توجه و اهمیت بوده است. اما در چند دهه ی اخیر معماری بومی موجود در اقلیم های سرزمین پهناورمان همواره مورد بی توجهی و بی مهری قرار گرفته است. بی شک وجود موزه به عنوان یک نهاد فرهنگی در اجتماع بسیار ضروری است. فرهنگ هر جامعه یک مفهوم کلی است و تمامی ارزش ها ویافته های معنوی مردمان آن جامعه را در برمی گیرد. پس فرهنگ میراث هر قومی است که از پیشینیان بر گرفته شده و در آن تغییراتی داده شده و به نسل بعد انتقال یافته است. نقش حیاتی موزه ها در جوامع بشری نقشی بدیع، ماندگار و مروج ناب ترین پدیده های فرهنگی است. موزه ها از معدود مراکز حافظ یادگاران نسل گذشته و در حقیقت فرزندان هنر و تاریخ هستند. همراه با تحولات زمانه، علم موزه داری نیز شیوه های نو و متفاوتی را با گدشته، به منظور حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی، اختیار کرده و بنا بر ویژگی هایش بیش از پیش با معماری، علوم اجتماعی و محیط زیست عجین شده است. تحقق اهداف مذکور، این نوشتار به بررسی مفاهیم در راس ارتباط انسان و مکان، پیوند انسان و مکان از نظرگاه های مختلف و در نهایت به حس مکان با رویکردی کالبدی که بیشتر در اختیار طراحان و قابل کنترل است، می پردازد. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی –تحلیلی بررسی شده است. با بررسی مفهوم موزه و ریشه یابی این واژه در منابع مختلف به صورت ریشه ای به بررسی این مفهوم می پردازد. همچنین انواع موزه ها را از جنبه های گوناگون مورد کنکاش قرار می دهد. در مهمترین بخش از مباحث این پژوهش به بررسی موزه های مردم شناسی و آثار و دستاورد های آن ها می پردازیم .هدف از این مقاله، موزه ها در حقیقت نماد، پیشینه تاریخ و تمدن، غنای فرهنگ و هنر کشورها هستند که احداث آن ها به امری زیر ساختی و یک ضرورت ملی- فرهنگی تبدیل شده است.
تبیین مدل مفهومی احیاء هویت شهری با تأکید بر زبان الگو (نمونه موردی: منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
147 - 173
حوزه های تخصصی:
هویت شهری منطقه یک تهران درگذر زمان دچار تحولات بسیاری شده است. پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن تصاویر ذهنی مردمی و بررسی نقشه های سیستم اطلاعات جغرافیایی شهری به دنبال یافتن معانی ذهنی از مردم منطقه یک تهران می باشد که با تکیه بر این تصاویر و تجزیه وتحلیل آن ها، بتواند الگوهایی (پارامترهایی) زنده به جهت ارائه یک مدل مفهومی تبیین نماید. هدف اصلی این پژوهش یافتن پارامترهایی در راستای تقویت هویت فضای شهری مبتنی بر تئوری زبان الگو می باشد روش تحقیق پیمایشی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش نقشه شناختی، این الگوها متناسب با روش گفته شده توسط کریستوفر الکساندر برای منطقه یک به دست می آید. الگوهای 14 گانه تحت قالب سلسله مراتبی از کلان به خرد تقسیم بندی شده است و یافته های به دست آمده نشان می دهد که تصویر ذهنی مردمی بر پایه سه اصل اساسی دلالت های ذهنی، سطح هویت محیطی و سطح عملکردی استوار است که هریک زیرمجموعه های خرد خود را دارا می باشند.
تاثیر چینش مبلمان کلاسی بر تقویت کفایت اجتماعی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مهم ترین رسالت آموزش و پرورش، آماده سازی کودکان و نوجوانان برای ورود موفق به جامعه است. محیط آموزشی به عنوان اولین اجتماعی که کودک بدان پای می گذارد می تواند نقش موثری در هویت یابی و جامعه پذیری دانش آموزان ایفا کند. دانش آموز می تواند در جامعه کوچک مدرسه کفایت های اجتماعی لازم برای حضور در جامعه بزرگ تر را بدست آورد. مطالعات بسیاری بر ناتوانی روش های تدریس کنونی در آماده سازی دانش آموزان برای حضور موثر در جامعه اشاره دارند و روش های تدریس نوین و فعال را جایگزینی اثربخش برای تقویت مهارت های اجتماعی دانش آموزان می دانند. روش های تدریس نوین امکان حضور فعال دانش آموز در جریان کلاس را فراهم نموده، به او امکان نقش یابی در جمع کلاسی را می دهند و در رشد شخصیت وی موثرند. از آنجا که فرآیند آموزش در محیط آموزشی صورت می پذیرد، ساختمان مدرسه نیز در اجرای موفق روش های تدریس نوین اثرگذار است. در هر یک از روش های تدریس نوین، انتظار می رود روند مشخصی در کلاس طی شود و ارتباط موثری میان دانش آموزان و معلم ایجاد شود. این روند آموزشی و ارتباط انسانی، چیدمان کلاسی خاصی را می طلبد و با طراحی مناسب مبلمان کلاسی می توان کلاس را برای اجرای هر کدام از روش های تدریس نوین آماده کرد. لذا هدف از تحقیق حاضر دست یابی به چیدمان مناسب برای فضاهای داخلی مدارس بوده است که بتواند با کنار هم قرار دادن چندین رویکرد آموزشی نوین، ابعاد مختلف کفایت اجتماعی را در دانش آموزان رشد دهد. بدین صورت ابتدا به مفهوم کفایت اجتماعی و ابعاد آن پرداخته شده است و سپس با معرفی سبک های تدریس نوین، ارتباط بین سبک تدریس و رشد کفایت اجتماعی دانش آموزان بررسی شده است و در پایان چیدمان های مناسب فضای داخلی مدرسه با ذکر نمونه معرفی شده اند.
تأملی بر تحولات تاریخی-تصویریِ ایران در نیمه دوم عصر قاجاریان، پیرامون سه نقش مدنی (علما، متمولین و زنان) در تطابق با دیوارنگاره های این عصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
85 - 99
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاریخ به مدد تصاویر رویکردی نوین در تاریخ نگری است. در نیمه دوم دوران زمامداری قاجاریان، شرایط جامعه به گونه ای پیش رفت که امکان اقداماتی همچون مستندسازی تصویری فراهم گردید. در این دوران ساختار اجتماعی کشور متأثر از ارتباط با غرب و تفکرات نوین، دچار تطوراتی گردید و در جهاتی عامل روشنگری مردم شد. ملت در پی نارضایتی از قدرت حاکم به همراهی با علما برخاستند و نفوذ بیگانگان و رابطه متنفذانه ی ایشان با گروه خاصی از جامعه سبب رشد طبقه متمولان گردید و جامعه زنان نیز به جهت امکان ارتباطات نوین، دچار دگرگونی شد. هدف مقاله بررسی تأثیراتی است که این جریانات در مضامین دیوارنگاره های نیمه دوم حکومت قاجاریان بجای گذارده اند و در پی معرفی این نگاره ها به عنوان سندی تاریخی-تصویری برای مطالعه تاریخ دوران است. و به طرح دو سؤال می پردازد: 1)چه نمودهایی از تأثیر تحول جامعه و سیمای نوین آن در قالب این دیوارنگاره ها قابل واکاوی است؟ 2)تا چه حد می توان از این دیوارنگاره ها به عنوان اسنادی برای مطالعه تاریخ این عصر نام برد؟ این پژوهش با روش «تفسیری-تاریخی» و به صورت مطالعات میدانی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات می پردازد. و تعداد 73 مورد کاشی نگاره و 38 نمونه نقاشی دیواری را مورد بررسی قرار می دهد؛ که به صورت موردی و بر اساس موضوع تحقیق به شیوه انتخابی، گزینش گردیدند. در این مقاله 17 نمونه از این تصاویر دیده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهند که تصویر می تواند به عنوان سندی تکمیلی در کنار مکتوبات برای مطالعه تاریخ مورد استفاده گیرد و قطعاً با این روش درک بهتری از تاریخ حاصل خواهد شد، لکن این نگاره ها به تنهایی نمی توانند بازنمایی درستی از رویدادها داشته باشند. همچنین مشخص شد که شرایط اجتماعی نوین، تأثیراتی بر مضامین دیوارنگاره های این عصر گذارده است و اثرات سه جریان موردمطالعه ی این تحقیق ، در نگاره ها قابل واکاوی و در تطابق نسبی با مکتوبات تاریخی است.
معیارهای مرکزیت جهت تحلیل چیدمان عملکردی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
159 - 173
حوزه های تخصصی:
با پیدایش نظریه نحوفضا در معماری، امکان تبدیل پلانهای معماری به گراف به وجود آمد و به دنبال آن تئوری گراف به عنوان یکی از اصلی ترین روش ها جهت تحلیل چیدمان فضائی مطرح شد. از ویژگی های مطرح در تئوری گراف که می تواند جهت تحلیل کمی چیدمان فضایی به کار گرفته شود، معیارهای مرکزیت است. تحلیل چیدمان فضائی می تواند کارایی یک پلان را بالا برده و باعث ایجاد ارتباطات فضائی کاراتر گردد. انجام این تحلیل قبل از ساخت امکان ارزیابی طرح را فراهم می نماید. اهمیت این موضوع در پلان های عملکردی بیشتر است. در این راستا این پژوهش به دنبال استفاده از مفاهیم موجود در معیارهای مرکزیت جهت تحلیل روابط فضایی به خصوص در پلان های عملکردی می باشد. برای این منظور یکی از عملکردی ترین کاربری ها یعنی اورژانس بیمارستان ها انتخاب گردیده است. در تحلیل پلان اورژانس باید توجه کرد که نحوه ارتباط و چیدمان حوزه ها و فضاها نقش مهمی را در عملکرد اورژانس بازی می کنند. بنابراین در این پژوهش پلان یک اورژانس که دو حوزه درمانی تحت نظر و فوریت را دارا است جهت تحلیل عملکرد این حوزه ها و فضاهای مرتبط با آنها آورده شده است. در نتیجه ابتدا فضاها و حوزه های موجود در پلان کدگذاری شده و سپس با به کارگیری نظریه نحوفضا پلان به گراف تبدیل شده است. در این راستا برای محاسبه معیارهای مرکزیت از نرم افزار سایتواسکیپ استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که به کمک برخی از معیارهای مرکزیت به خصوص معیارهای مرکزیت بینیت و نزدیکی می توان به تحلیل چیدمان حوزه ها و فضاهای مرتبط با آنها در پلان ها پرداخت.
رهیافتی بر حفاظت از منظر فرهنگی روستای تاریخی دوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۸
۳۴-۱۹
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی روستای دوان که در نزدیکی شهرستان کازرون واقع شده، با دارا بودن ویژگی های کالبدی همچون نظام باغداری پلکانی، معماری سنگی با دیرینگی دوره ساسانی و خصوصیات اکولوژیکی در کنار ارزش های ناملموسی مانند آداب و رسوم و گویش خاص مردم منطقه، حاصل تعامل هوشمندانه ی انسان با طبیعت و مصداق مفهوم منظر فرهنگی است. بررسی اصطلاح منظر فرهنگی که شامل تمامی ویژگی های میراث ملموس، ناملموس و تنوع های زیست محیطی و فرهنگی است، در روستای دوان می تواند بسیار مورد توجه واقع شود و منجر به ثبت این روستا در فهرست مناظر فرهنگی کشور شود. در این صورت، با توجه به آسیب هایی همچون مشکل اشتغال و مهاجرت اهالی، تهدید پوشش های گیاهی و جانوری، ایجاد زمینه ی تغییر الگوهای معماری و معیشت و مواردی از این قبیل که در این روستا وجود دارد و ثبت آن را به عنوان منظر فرهنگی تهدید می کند؛ مداخلاتی جهت رفع آسیب ها و بهبود کیفیت روستا در قالب طرح حفاظت و مدیریت آن لازم است که این مسئله به عنوان هدف اصلی این پژوهش مدنظر قرار گرفته است. در این راستا «مطالعه تحلیلی و ثبت اطلاعات»، «ارزش گذاری» و در نهایت «ارائه طرح حفاظت و مدیریت»، مراحل مختلف پژوهش را تشکیل می دهند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که با وجود چالش های موجود اما امکان حفاظت مؤثر منظر فرهنگی دوان از طریق احیای اشتغال و تزریق پویایی در بافت در کنار حفظ ارزش های اصیل آن وجود دارد. از این رو ثبت منظر فرهنگی این منطقه در فهرست میراث فرهنگی کشور، امکان حمایت و تلاش در جهت حفاظت از ارزش های آن را پر رنگ تر می کند. هم چنین از طریق حفظ و ارتقاء الگوهای معماری بومی، تقویت سطح گردشگری، جذب مشارکت های مردمی و ایجاد فرصت های شغلی و با تأکید بر قابلیت های تاریخی، طبیعی و فرهنگی روستای تاریخی دوان، می توان رونق کالبدی و اجتماعی را در آن بهبود بخشید و در مسیر حفاظت پویا از این میراث ارزشمند گام های موثری برداشت.
مشکل یابی سیستم برنامه ریزی شهری تهران برپایه رهیافت یکپارچه برنامه ریزی فضایی راهبردی دانش پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
61 - 43
حوزه های تخصصی:
غلبه رهیافت های نافضایی و جبریت کالبدی در مدیریت تغییرات فضایی و تعیین و گشودن مشکلات شهری در شهر تهران، منجر به وضعیتی شده است که برنامه های شهری تولید شده چون برنامه جامع شهر تهران (1386)، دستاورد مورد انتظار برای سیستم فضایی شهر تهران را به همراه نداشته است. افزون بر آن، نبود سازوکار مدیریت دانش شهری منجر به افزایش پویایی و پیچیدگی مشکلات شهری شده است. این در حالی است که این موضوع به عنوان یکی از عوامل کارامدی سیستم برنامه ریزی شهری، در پژوهش و عمل برنامه ریزی مغفول مانده است. هدف این مقاله، تأکید بر نقش رهیافت های برنامه ریزی فضایی راهبردی و مدیریت دانش در ارتقای سیستم برنامه ریزی شهر تهران است. دستیابی به هدف این مقاله در چارچوب رهیافت پژوهش کیفی برپایه یک فرایند دومرحله ای توصیفی-تحلیلی و تحلیلی-تجویزی استوار شده است. در مرحله نخست، از روش بازبینی متون مدون و در مرحله دوم، از روش های مشکل یابی تجرید تدریجی و مناسبت انگاشت ها، تحلیل محتوا و گروه متمرکز استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد مدیریت دانش با تولید و به کارگیری همه گونه های دانش، فراهم کردن زمینه یادگیری از دانش، ایجاد پایه دانش انعطاف پذیر، تبادل دانش و افزایش آگاهی عمومی و ایجاد فرهنگ به کارگیری دانش، کارامدی سیستم برنامه ریزی شهر تهران را در چارچوب رهیافت برنامه ریزی فضایی راهبردی ارتقا می دهد. با این حال، عدم باور به مدیریت دانش و تفکر راهبردی در ساختارهای نهادی رسمی (چون قانون، دولت و سازمان ها) و نهادهای غیررسمی (چون فرهنگ، تاریخ و باورهای عمومی) چالش اصلی سیستم برنامه ریزی شهر تهران است.
The study of Cypress appearance in the Persian art and architecture in the light of Gestalt theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The impetus behind this s tudy is to discover the aes thetic and semantic patterns of the cypress tree and show how this element has been employed by Iranian artis ts. The ques tion of this research is how a cons tant element (the cypress tree) has been transfigured in different Iranian arts. Four categories of miniature, carpet, textile and architecture decoration. The present research is qualitative in nature and is descriptive-analytic and mainly uses the available published data. Data were analyzed inductively and interpreted in the light of Ges talt theory. Exploratory results reveal that the cypress as a cons tant element in Iranian art has been transfigured differently in different arts. With the aid of Ges talt laws, the visual appearance of the cypress tree was analyzed in the different samples a few of them are presented in the s tudy. It was found that dis tinguishing the cypress element has been made: by highlighting the role of the cypress and reducing the visual significance of the field while increasing the visual emphasis of the cypress. Application of different ges talt laws such as proximity, figure, and ground, similarity, continuity in Persian carpet mos tly makes the cypress at the center of attention and reduces the visual importance of the other elements. In some of the other Persian carpet designs, this element has semantic and extraterres trial concepts and sits is in the center (eg. Mehrabi carpets. In the miniature and fabric textiles, cypress tree has not received the urgent priority and often been on the margins of the image.
جایگاه کوه در ادبیات ایران در گذر زمان و تأثیر مدرنیته بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
77 - 86
حوزه های تخصصی:
کوه در اندیشه های اساطیری، جایگاه خدایان و در ادیان مهم محل وحی و گفت وگوی خداوند با پیامبران است، اما در فلات ایران به دلیل جغرافیای خاص این سرزمین که کوه منبع وجود آب بوده است، اهمیت بیشتری دارد. در کتاب دین زرتشت، اوستا، بارها از کوه به نیکی یاد شده و در قرآن هم بارها بر اهمیت آن تأکید شده است. از طرف دیگر و چنان که در بیان مسئله مطرح می شود، وجود منابع آب عامل اصلی و اولیه قرارگیری اغلب شهرها و روستاهای ایران بر دامنه کوه ها بوده است، البته عوامل مهم دیگری همچون وجود هوای مناسب دامنه کوه، نقش دفاعی کوه در برابر بلایای طبیعی و انسانی و وجود ظرفیت های معیشتی و ... نیز بر شکل گیری این سکونتگاه ها و استمرار قرارگیری آنها در دامنه کوه تأثیرگذار بوده است. این کارکردها سبب شده تا کوه در ذهن ایرانیان اهمیت بسیاری داشته باشد، اما در گذر زمان و به دلایل مختلف، به خصوص ورود مدرنیته و تکنولوژی اهمیت کوه برای مردم کاهش یافته و لذا معنای کوه در ذهن مردم به عنوان یک عنصر حیاتی تغییر کرده است. با درنظرگرفتن این مسئله، هدف از نگارش این مقاله آن است تا با روش کیفی مطالعه اسناد تاریخی و از طریق بررسی تاریخی نمونه هایی از اشعار شاعرانی که جایگاه برجسته ای در ساخت زبان و ذهن ایرانیان داشته اند، جایگاه کوه در گذر زمان در ادبیات ایران را ارزیابی کنیم و ببینیم رویکرد شعرا به کوه چه تغییراتی داشته است؟ همان طور که در بیان مسئله گفته شد، نظر به اهمیت ورود مدرنیته بر جایگاه ذهنی مردم بررسی می کنیم که مدرنیته تا چه اندازه ای بر معنای کوه در شعر تأثیر گذاشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که جایگاه معنایی کوه در گذر زمان در ذهن شعرا، به خصوص در شعر نو که برآمده از ورود مدرنیته به ایران است، تغییر یافته است. رویکرد عمده شعرای شعر نو به کوه، رویکردی عینی است. همچنین بررسی ها نشان می دهد عامل مؤثر دیگری پیش از ورود مدرنیته به شعر معاصر، بر تغییر معانی طبیعت و کوه وجود داشته که شاید از خود مدرنیته مهم تر باشد و آن هم دل زدگی شعرا و روشنفکران از دوران قاجار و صفوی به دلیل کاهش قدرت زایش فرهنگی و واپس گرایی نادرست اندیشه های معنوی است.
طبقه بندی سبکی خانه- مغازه ها، در محله های چینی تبار مالزی (مطالعه موردی: جورج تاون و پنانگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
44 - 53
حوزه های تخصصی:
خانه- مغازه یکی از انواع معروف سازه های ساختمانی در شهرهای مالزی است که در آن به صورت هم زمان از طبقه همکف استفاده تجاری و از طبقه بالای آن استفاده مسکونی می شود. نخستین خانه-مغازه ها تحت تأثیر سبک خانه های بومی مالایی قرار گرفتند. بعد از آن، سبک هایی که به تأثیر از غرب از آجر، گچ و تکنیک ها و قواعد ساخت و ساز استفاده می کردند، بسیار محبوب شدند. ماهیت تلفیقی این سبک باعث شده که محققان مخالف طبقه بندی دقیق و منفرد آن باشند. بااین حال، بعضی از سبک ها مانند اتپ (سبک بومی مالایی Attap) و آرت دکو (Art Deco) به دلیل ویژگی های متمایزشان، به آسانی قابل تشخیص هستند. چندین محقق این سبک از خانه -مغازه ها در مالزی را به شیوه های مختلف، طبقه بندی کرده اند. این مقاله، شش طبقه بندی براساس سبک نمای خانه-مغازه ها در مالزی را بررسی می کند و سپس با تمرکز بر انواع آن در مناطق کوچکی مثل جرج تاون و پنانگ سعی در تکمیل انواع آن دارد. در این مطالعه، 403 خانه-مغازه ساخته شده در دوره های مختلف در امتداد هفت خیابان موازی در منطقه جورج تاون بررسی شده است. این مجموعه براساس 28 اصل بصری در 5 دسته بندی معماری از نمای خانه-مغازه ها آغاز شده است. این بررسی تمامی مستندات، مشاهدات و ابزار بصری برای مطالعه اصول نمای بیرونی خانه-مغازه ها را مورد استفاده قرار داده است. یافته های این پژوهش یک طبقه بندی خوب و منظم براساس سبک خانه-مغازه ها که طبق مطالعات قبلی (Hassan & Yahya 2012) انجام شده است معرفی می کند، سبکی که با محیط و موقعیت مالزی متناسب است.
نشانه شناسی عنصر آب در آثار تارکوفسکی
منبع:
پیکره دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
48 - 63
حوزه های تخصصی:
سینما یکی از فراگیرترین رسانه ها برای بیان و انتقال مفاهیم و دلالت های ارتباطی هنرمند با مخاطب است. در این میان، فیلم های تارکوفسکی بازنمایی عمیق بصری جوشش های فکری و احساسی او هستند. به طور کلی نظریات تارکوفسکی، نوع سینما و فیلم سازی او سرشار از مفاهیم سمبلیک و شاعرانه است. با بررسی آثار وی می توان دریافت که عناصر در فیلم های او از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش، ابتدا مبانی فکری و نظری تارکوفسکی بررسی و سپس با توجه به مفاهیم نظام نشانه شناسی به تحلیل عنصر آب در آثار او پرداخته می شود. سؤالی که در این پژوهش مطرح می شود، این است که نشانه آب به عنوان یکی از عناصر طبیعت چه مفهومی در آثار تارکوفسکی دارد ؟ هدف این پژوهش، آشنایی مخاطبان با بیان نشانه شناسانه عنصر آب در آثار «آندری تارکوفسکی»است. این پژوهش کیفی است که با تحلیل نشانه شناسانه و به صورت توصیفی به ارائه موضوع می پردازد. در پاسخ به سؤال پژوهش باید گفت؛ آثار تارکوفسکی به طریق زیستن او اشاره دارند. زبان بصری فیلم های او رازآمیز و شعرگونه اند و حقایقی را به شکل الهام گونه و شهودی به مخاطب خویش منتقل می کنند. تارکوفسکی با نگاهی منحصر به فرد و شاعرانه به عناصر چهارگانه طبیعت ، در این پژوهش که به طور اخص عنصر آب در فیلم های تارکوفسکی مورد تحلیل قرار گرفت، می توان گفت وی با بهره گیری از عنصر آب ورای نگاه زیبایی شناسانه، معناهای متفاوتی هم چون زندگی، مرگ، شادی، نا امنی، قداست، ترس، انزوا و مانند آن را به بهترین شکل بازنمایی کرده است و به فراخور اثر و در راستای آن دست به آفرینش زده است.
تبیین مفهوم سبک شناسی معماری با معرفی رویکرد جدید در سبک شناسی معماری ایران (با انگیزه حفاظت معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع سبک شناسی معماری در ایران همواره جزء بحث های چالش برانگیز در مجامع علمی بوده است. با آنکه در حوزه هنر و معماری جهان سبک شناسی موضوع مهمی است اما به دلیل گستردگی و تنوع در تعاریف و کارکردهای آن اتفاق نظری مشخص بین پژوهشگران برسر آن وجود ندارد. در ایران، هرچند حدود نیم قرن است که این مفهوم وارد مباحث علمی حوزه معماری گشته اما هنوز تعاریف و کارکرد آن تدوین نشده است. پیشینه تحقیق سبک شناسی نمایانگر این موضوع است که سبک شناسی به عنوان رویکردی در مطالعه تاریخ معماری کارکردهای مختلفی دارد یکی از مهمترین کارکردهای آن به عنوان روشی برای طبقه بندی در تاریخ معماری است که به دلیل اعتباری بودن تعاریف اش، چندوجهی بودن و جامعیت اش از لحاظ قابلیت پوشش دادن چندین روش برخورد با جوانب مختلف معماری در تعریف عملیاتی خود و سرانجام انعطاف اش در عملیاتی شدن با توجه به هدف از سبک شناسی، آن را به عنوان روشی مناسب معرفی می کند. این مقاله با این باور سعی نموده مفهوم سبک شناسی معماری را تبیین نماید و به پشتوانه مبانی مطالعاتی سبک شناسی، رویکرد جدیدی را با دغدغه حفاظت و مرمت معماری پیشنهاد دهد. بدین منظور، ابتدا به شناسایی انواع و ویژگی های روش های تحقیق در حوزه معماری پرداخته شده است و برای انتخاب روش و رویکرد مناسب، پس از شناسایی نوع مساله تحقیق، به تبارشناسی آن پرداخته و آنگاه با توجه به اهداف و جنس مساله، روش و رویکردی را برگزیده است. روش تحقیق این مقاله از نوع تحلیل محتوا بوده تعاریف نظری و عملیاتی سبک شناسی بررسی شده است. جایگاه سبک شناسی معماری ایران در انتها با تحلیل پروژه محمدکریم پیرنیا تبیین گردیده و با بیان جایگاه سبک در حوزه حفاظت و مرمت معماری، دیدگاه های موجود به چالش کشیده شد تا به جزئیات تعریف پیشنهادی منجر گردد. سامانه جستجوی مقاله کیفی است و به همراه تفسیر و تحلیل معنایی داده ها، به دنبال رسیدن به تعریف رویکردی مناسب و کاربردی برای سبک شناسی معماری ایرانی است. راهبرد این مسیر تفسیرگرا است. این پژوهش را می توان از نوع نظری و کاربردی دانست.
الگوی درونی سازی ارزش ها در آموزش معماری طرح، کاربست و آزمون مدلی برای رشد عاطفی دانشجویان در کارگاه طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
229-246
حوزه های تخصصی:
عدم تطابق بین حساسیت ها، علاقه مندی ها، نگرش ها و ارزش ها نزد مدرس و دانشجو نسبت به عناصر ارزشمند و درخور توجه موقعیت طراحی، همواره در آموزش معماری تجربه شده است. به طور مشخص تا زمانی که عناصر درخور توجه از دیدگاه مدرس در سامانه ارزشی دانشجو نهادینه نشود، باوری به ارزشمندی و سودمندی آن ها در فرایند طراحی نیز در دانشجو به وجود نخواهد آمد و تضمینی برای توجه به آن ها و به کارگیری شان در عمل وجود نخواهد داشت. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که «درونی سازی یک ارزش و جای دهی آن در سامانه ارزشی دانشجو، در کارگاه طراحی معماری، چگونه اتفاق می افتد؟» بدین ترتیب هدف اصلی مقاله نیز تدوین و طراحی یک مدل یا چارچوب نظری برای «درونی سازی ارزش ها»ست. در این مسیر، ابتدا با تفسیر و تحلیل منطقی بر منابع کتابخانه ای به ویژه مدل پنج مرحله ای رشد در حوزه یادگیری عاطفی، یک الگوی آموزشی برای «درونی سازی ارزش ها» پیشنهاد می شود که از مواجهه عاطفی یادگیرنده با ارزش چیزها حکایت دارد و هرچه این مراحل پیشتر می روند، آن چیز یا ارزش در ساختار درونی کنترل کننده رفتار شخص بیشتر جای می گیرد. مدل یادشده دارای پنج مرحله است: انگیزش غیرفعال، انگیزش فعال، طرح ریزی سناریوی کشف ارزش، طرح ریزی تمرین مواجهه با چند ارزش و در نهایت تعریف تمرین در موقعیت های مختلف. سپس برای سنجش کارایی عملی مدل پیشنهادشده نیز یک آزمون میدانی طراحی، اجرا و گزارش شده است. آزمون از نوع شبه آزمایشی یا شبه تجربی بود و نتایجش گواه آن است که بهره گیری از الگوی پیشنهادی، توسط مدرس کارگاه طراحی، می تواند زمینه ساز رشد عاطفی دانشجویان نسبت به چیزی که مدنظر مدرس است، باشد و به این ترتیب دانشجو آن را، در صورت حضور در موقعیت طراحی، مهم شمرده و در تصمیم گیری هایش در فرایند طراحی وارد می کند.
واکاوی گونه شناسانه عنصر گذر در بافت تاریخی شهرهای ایران مورد پژوهی بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
83 - 108
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: گذرهای تاریخی، شبکه ای هم پیوند از راه هایی بوده که شاکله بافت، مقیاس و تعیّن فضایی قلمروهمگانی را در شهرهای تاریخی رقم می زده اند. تنّوع در فرم و کالبد گذرها، می تواند سبب تکوین نوعی از نگاه گونه شناسانه شود که در آن معیارهای گوناگونی مانند نحوه شکل گیری و طراحی، شکل، سطوح جانبی، جنس و بافت سطوح، عناصر شاخص و تناسبات فضایی مورد توجه قرار می گیرند. سازوارگی بافت های تاریخی به نحوی است که سبب می شود تنوّع گذربندی خود را به مثابه بارزترین وجه ایجاد تمایز در بافت بنمایاند، و سبب شود تا هر گذر، عاملی باشد برای ایجاد تصویری مشخص از هر محله یا زیربخش از بافت شهر تاریخی. هدف: هدف مقاله بازخوانی بارزه مندی ها و معیارهای مستتر در کالبد گذرهای تاریخی شهر شیراز، به منظور گونه شناسی تحلیلی آنهاست. روش:این مقاله به واکاوی گونه شناسانه گذرهای بافت تاریخی شیراز می پردازد. بدین منظور نمونه ای شامل بیست گذر از مهم ترین گذرهای بافت با پراکنش متناسب مورد تحلیل قرارگرفته، و بر اساس معیارهای مستخرج از مطالعات پیشین، و پیمایش میدانی، ویژگی های کالبدی هر یک از گذرها بازشناسی، تحلیل و فهرست گردیده است. یافته ها: در شهرهای تاریخی ایران، گذرها افزون بر اینکه عامل تشخّص قلمروهای فرهنگی و زیستی هستند، موجب ایجاد تصویری متمایز برای بخش های مختلف آن می شوند. بر این اساس تنوع فرم و محتوا در عین ویژگی های مشترکی که می توان در هر شهر برای گذرهای تاریخی متصور شد، به نوعی رخ می نمایاند و سبب ایجاد تصویری متمایز برای هر بخش از شهر می شود. ویژگی های منحصر بفردی که خود عامل بارزه مندی قلمروهای تاریخی و فرهنگی شهرهاست و فهم این ارزشمندی های مکانی و ارزش دهی دوباره به محیط های تاریخی می تواند سازوکاری برای بازخوانی فضاهای تاریخی و استفاده از آنها به عنوان الگوی بازطراحی گردد. نتیجه: نتایج نشان می دهد علیرغم بنیان مشترک گذرها به عنوان اجزاء شکل دهنده به شبکه ای همپیوند در شهر تاریخی، ویژگی های منبسط از زمینه فرهنگی، موقعیت مکانی، و کارکرد و نقش پذیری مشخص، سبب ایجاد طیفی متنوّع از گذرها با رعایت ملاحظات طراحی منجر به تکوین تباین و تداوم فضایی بوده است. این تنوّع نشان از ظرفیت بافت تاریخی در ایجاد کلّیتی متکثّر از عناصر متباین خطّی به صورت یک شبکه پویای شهری داشته است.
تدوین چارچوب مفهومی تبیین کننده کیفیت های طراحی شهری مرتبط با سلامت روان ساکنان محلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
11-17
حوزه های تخصصی:
طبق گزارش برنامه جامع ارتقا ی سلامت روان کشور در سال 1394، اختلالات روانی رتبه دوم بار بیماری ها را در ایران به خود اختصاص داده است و ساکنان مناطق شهری از جمله گروه های اکثریتی هستند که بیشتر از اختلالات روانی مبتلا رنج برده اند. از این رو زندگی شهرنشینی خود عاملی تهدیدکننده برای سلامت روان ساکنان به شمار می رود. در حالی که موضوع سلامت و سلامت روان در حال یافتن جایگاهی قابل قبول در دانش طراحی شهری در مطالعات جهانی است، این حوزه مطالعه در ایران تنها در چند سال اخیر با تمرکز بر بعد جسمانی سلامت مورد توجه قرار گرفته و بعد روانی سلامت همچنان مغفول مانده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین سلامت روان و محیط شهری و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان از طریق طراحی شهری است. مطالعه حاضر از نوع کیفی، گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی متون معتبر نظری و استخراج مولفه های سلامت روان در ابعاد رویه ای و ماهوی طراحی شهری با استفاده از تحلیل محتوای کیفی متون است و سنجش روایی چارچوب مفهومی با مصاحبه از صاحب نظران حوزه طراحی شهری و روان شناسی، تکمیل پرسش نامه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کیفیت هایی نظیر "ایمنی و امنیت" ، "همسازی با طبیعت و دسترسی به فضای سبز- آبی"، "نفوذپذیری و حرکت پیاده"، "کیفیت عرصه همگانی"، "رنگ تعلق و دلبستگی به مکان" و "پاکیزگی محیطی" از بعد ماهوی و "تعاملات و مشارکت اجتماعی" از بعد رویه ای با سلامت روان ساکنان در ارتباط هستند.
مؤلفه های زیبایی شناسی رئالیسم و بازتاب آن در چند تابلو از «گوستاو کوربه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
141 - 165
حوزه های تخصصی:
رئالیسم به مثابه جریانی در هنر نقاشی حضور خود را در دهه های اول و دوم قرن نوزدهم اعلام کرد. بنیانگذار این نحله هنری، نقاش سنت شکن فرانسوی «گوستاو کوربه» بود. هنرمندان رئالیسم با گسست از قواعد معهود هنرمندان زمانه خود و عطف توجه به موضوعات روزمره مردم، بروز شور اجتماعی، نگاه نقادانه به طبقات بالای جامعه و نهایتاً انعکاس زندگی واقعی مردم به دور از رؤیاپردازی ها و اغراق های رمانتیک، مؤلفه های زیبایی شناسانه خود را بنا نهادند و به سبب همین گرایش جامعه محور، با اقبال عامه مخاطبین روبرو شدند. به تعبیری ماهیت عینیت گرایانه و اجتماع محور رئالیسم، زمینه های حضور زنده و پایدار آن را تا زمانه معاصر نیز تداوم بخشیده است. از این منظر بررسی مؤلفه های زیباشناسی یاد شده خاصه در هنر نقاشی و بیان بازتاب آن در آثار «گوستاو کوربه» از آن حیث واجد موضوعیت است که خصایص زیباشناختی رئالیسم بیش از عناصر زیباشناسی نقاشی های آبستره و معاصر مورد توجه مخاطبین عام جامعه ما قرار گرفته است. نوشته هایی از این دست می تواند بستر و زمینه ای مناسب جهت ورود علاقمندان هنر به آثار مدرن تر را فراهم آورد. در پژوهش حاضر ضمن معرفی تاریخچه ای از رئالیسم و بیان مختصات زیبایی شناختی آن، تلاش می شود شماری از برجسته ترین تابلوهای «گوستاو کوربه» از جمله «سنگ شکنان»، «تدفین در اورنان» و «خانم های دهکده» از روزنه مؤلفه های زیبایی شناسی رئالیسم مورد بررسی قرار گیرد.
فرآیند شیء گونگی در طراحی محصول در جامعه معاصربا رویکردی به نظریه صنعت فرهنگ (بررسی موردی: تلفن همراه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
125 - 134
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به طراحی محصول از دیدگاه نظریه صنعت فرهنگ به دلیل وجه اشتراکی که با فرهنگ و کالاهای مصرفی دارند، پرداخته است. هدف کلی این پژوهش بررسی چگونگی تاثیر صنعت فرهنگ بر شکل دهی تفکرات در خصوص فرهنگ جامعه بدون زیر سوال بردن نقش شرکت های فعال و نیز بررسی تاثیرات صنعت فرهنگ بر مخاطبان تلفن همراه می باشد. سوال پژوهش این است که چگونه می توان برای طراحی محصول مصادیقی از نظریه ی صنعت فرهنگ قائل شد؟ رویکرد پژوهش بر اساس اندیشه های نظریه ی مکتب فرانکفورت و انتقادات آنها از فرهنگ انبوه و عامه پسند که یکی از مهم ترین نظریه های فرهنگی در جامعه شناسی محسوب می شود، می باشد. نتیجه حاصل از پژوهش حاکی از این است که طراحی محصول در جامعه معاصر به دلیل کارکردها و تاثیرات فرهنگی مستقیم در جامعه، مصداقی از نظریه ی صنعت فرهنگ می باشد. صنعت فرهنگ با استفاده از اصول یکپارچه سازی، شاخص گذاری و تعیین محصولات از قبل برای تمامی گروه های موجود در جامعه، سبک زندگی و تفکر در مورد فرهنگ، سیاست و ... را شکل می دهد و می تواند فرهنگ یک کشور را به جهان صادر کند و از فرهنگ خودی دفاع نماید. صنعت فرهنگ می تواند مصرف گرایی را در بین مخاطبان خود رواج دهد.