در طول ده سال اخیر، سازه های دیاگرید نشان داده اند که قابلیت تطبیق پذیری بسیار بالایی با انواع و اقسام ساختمان ها، دهانه ها و اشکال دارند، از طرفی معماری پارامتریک می تواند با استفاده از الگوریتم، کدها، برنامه ها محاسبات نرم افزاری به پرامترهای محیطی توجه بیشتری نماید، به این ترتیب که فرصت پردازش بیشتر اطلاعات را فراهم می آورد. مقاله ی پیش رو در پی فرضیه ی اثرگذاری معماری پارامتریک بر سیستم دایاگرید ساختمان های بلندمرتبه است لذا روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است که با استفاده از رویکردی کیفی و اکتشافی به بررسی مفاهیم، مبانی و زمینه های استفاده از سازه های نوین دیاگرید در ساختمان های بلند مرتبه با رویکرد معماری پارامتریک پرداخته است. رویکرد مطالعه موردی یکی از متداولترین استراتژیهای تحقیق کیفی محسوب می شود. این رویکرد یک روش یا شیوه نیست بلکه نوعی استراتژی پژوهشی است. در پی بررسی ساختمان های دیاگرید در این مقاله، ساختمان سوئیس ری لندن اثر نورمن فاستر در سال 2004 مورد بررسی قرار می گیرد. یکپارچگی در طراحی سازه ای و طراحی معماری و محیطی این ساختمان نیازمند یک نیت با رویکردی مشترک بود. ابزار دیجیتال در موفقیت این پروژه بسیار مهم بود. آروپ به تجزیه و تحلیل ساختاری، طراحی، هماهنگی و ارتباط اطلاعات ساختاری که شامل طیف وسیعی از ابزارهای طراحی پارامتریک می شد دست پیدا کرد که منجر به خلق شکل هندسی خاص ساختمان شد. ساختمان سوئیس ری به عنوان نمادی مهم در ساختمان سازی بلند مرتبه دیاگرید در جهان مطرح است، بررسی های حاکی از آن است که سیستم ساختاری ایجاد شده برای سوییس ری تأثیر بسزایی بر ساختمان های دیاگریدی پس از خودش داشت؛ به ویژه ساختمان هایی که هندسه مبتنی بر منحنی داشتند و سه گوشه سازی _ مثلث بندی _ را هم در سازه و هم در نمای خود برای تحصیل موفقیت، مورد استفاده قرار می دهند. استفاده از شفت مثلثی در نمای طبقات بالا با سطح بالای دقت در طراحی و ساخت سیستم های روکش فلزی متعدد به واسطه هماهنگی اندازه و خطوط مشترک، که از سیستم هایی مهم در جزییات هم گرا هستند، مشهود است.