گفتمان طراحی شهری (مروری بر ادبیات و نظریه های معاصر)
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان 1398 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اهداف: مناطق مرزی با وجود وسعت فراوان به سبب دوری از مرکز، از محروم ترین مناطق ایران به شمار می روند و نیازمند توسعه زیربنایی هستند. احداث زیرساخت های لازم از جمله گمرک و بازارچه مرزی می تواند به توسعه و تامین تسهیلات مطلوب خرید و تفریح در کنار سایر تسهیلات زیربنایی برای ورود و خروج کالا و مسافر منجر شود. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدلی مفهومی برای طراحی مجموعه های گمرک و بازارچه مرزی بود. مشارکت کنندگان و روش ها: این پژوهش به روش کیفی و در دو گام انجام شد. در گام اول کیفیت های ناظر بر طراحی و برنامه ریزی بازارچه های مرزی از مطالعات کتابخانه ای استخراج و سپس با مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۰ نفر از ذی نفعان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، روایی سنجی شد. در گام بعد، با اعتبارسنجی اصول به دست آمده به روش دلفی، با ۱۰ نفر از متخصصین علوم طراحی و برنامه ریزی و با استفاده از پرسش نامه، مدل نظری تدوین شد. یافته ها: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که رویکردهایی همچون گردشگری شهری، پدافند غیرعامل، برندسازی شهری و طراحی و برنامه ریزی شهری در توسعه نواحی مرزی موثر هستند. نتیجه گیری: مدل مفهومی متشکل از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و کالبدی می تواند با تاکید بر اصولی همچون پدافند غیرعامل (ایمنی و امنیت و انعطاف پذیری)، دسترسی، تنوع، همه شمولی، سرزندگی، زیرساخت ها، خوانایی، هویت و معماری بومی، بافت- موزه، پایداری، شخصیت بصری، انسجام و پیوستگی، همسازی با طبیعت و پاکیزگی محیطی در خدمت برنامه ریزان و طراحان شهری در توسعه مناطق مرزی قرار گیرد.
تدوین چارچوب مفهومی تبیین کننده کیفیت های طراحی شهری مرتبط با سلامت روان ساکنان محلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق گزارش برنامه جامع ارتقا ی سلامت روان کشور در سال 1394، اختلالات روانی رتبه دوم بار بیماری ها را در ایران به خود اختصاص داده است و ساکنان مناطق شهری از جمله گروه های اکثریتی هستند که بیشتر از اختلالات روانی مبتلا رنج برده اند. از این رو زندگی شهرنشینی خود عاملی تهدیدکننده برای سلامت روان ساکنان به شمار می رود. در حالی که موضوع سلامت و سلامت روان در حال یافتن جایگاهی قابل قبول در دانش طراحی شهری در مطالعات جهانی است، این حوزه مطالعه در ایران تنها در چند سال اخیر با تمرکز بر بعد جسمانی سلامت مورد توجه قرار گرفته و بعد روانی سلامت همچنان مغفول مانده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین سلامت روان و محیط شهری و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان از طریق طراحی شهری است. مطالعه حاضر از نوع کیفی، گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی متون معتبر نظری و استخراج مولفه های سلامت روان در ابعاد رویه ای و ماهوی طراحی شهری با استفاده از تحلیل محتوای کیفی متون است و سنجش روایی چارچوب مفهومی با مصاحبه از صاحب نظران حوزه طراحی شهری و روان شناسی، تکمیل پرسش نامه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کیفیت هایی نظیر "ایمنی و امنیت" ، "همسازی با طبیعت و دسترسی به فضای سبز- آبی"، "نفوذپذیری و حرکت پیاده"، "کیفیت عرصه همگانی"، "رنگ تعلق و دلبستگی به مکان" و "پاکیزگی محیطی" از بعد ماهوی و "تعاملات و مشارکت اجتماعی" از بعد رویه ای با سلامت روان ساکنان در ارتباط هستند.
ارایه چارچوب مفهومی تجدید حیات پایدار شهری با کاربست شبکه های سبز در بافت های روستا- شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به توسعه برون زای تهران و الحاق بسیاری از روستاهای پیرامون، بخش عمده ای از این شهر را بافت های روستا- شهری با شرایط خاص اکولوژیک و اجتماعی در بر می گیرد. این بافت ها ضمن اینکه در معرض نابودی کیفیت های اکولوژیک و اجتماعی هستند، خدمات و تسهیلات شهری را به صورت شایسته ای دریافت نمی کنند. تسلط مشکلات اکولوژیکی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و غیره در این بافت ها، تدوین برنامه جامعی در جهت تجدید حیات پایدار شهری را ایجاب می کند. این پژوهش درصدد تدوین چارچوب مفهومی تجدید حیات پایدار شهری است تا از این طریق زمینه ارتقای کیفیت زندگی و حل مشکلات در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را در این بافت ها فراهم کند. همچنین برای ایجاد موازنه بین توسعه و حفاظت محیط زیست و توجه به ماهیت اکولوژیک بافت های روستا- شهری کاربست شبکه های سبز برای تدوین چارچوب مفهومی مذکور انتخاب شده است. این مطالعه براساس مطالعات کتابخانه ای ، از طریق تحلیل محتوای کیفی متون بر رویکرد تجدید حیات پایدار شهری و شبکه سبز به استخراج اهداف تجدید حیات پایدار شهری و سیاست های طراحی شبکه سبز پرداخته است. سپس مفاهیم استخراج شده در چارچوبی مفهومی تدوین شده است. در چارچوب مفهومی مذکور، شبکه های سبز به عنوان ابزار ی برای ایجاد هویت و حس مکان، اقتصاد محلی، به هم پیوستگی و اتصالات، عملکردهای چندگانه، مکان سازی و مکان یابی عرصه های همگانی و سبز، توسعه کالبدی همساز با اقلیم، یکپارچگی منظر اکولوژیکی و طراحی همساز با محیط در مقیاس های مختلف شهری، محلی، شبکه های سبز و اجزای این شبکه ارایه شده است.
بررسی تطبیقی زیست پذیری در محله های شهری قدیمی، نوساز و حاشیه ای؛ مطالعه موردی محله های حاجی، اعتمادیه و مزدقینه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری از نزدیک ترین مفاهیم به کیفیت زندگی است که از طریق آن می توان مطلوبیت محیط زندگی را برآورد کرد. بنابراین هر گونه افزایش یا کاهش میزان زیست پذیری، روشی برای ارزیابی کیفیت زندگی و ماندگاری ساکنان محلات و شهرها است. به موازات توسعه شهرها از جمله شهر همدان، تمام محلات قدیمی، جدید و حاشیه ای با انواع دگرگونی های کالبدی، اجتماعی و غیره مواجه شده اند. پس انتظار می رود که زیست پذیری در محلات با انواع فراز و نشیب ها مواجه باشد و این امر نیاز به بررسی دارد. در مطالعه حاضر، سه محله مختلف شامل حاجی، اعتمادیه و مزدقینه بررسی شده اند. هر سه محله در دو منطقه واقع شده اند. در نهایت از ۴ مولفه کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی استفاده شد. زیرمعیارهای هر مولفه به صورت سلسله مراتبی چیدمان شد و دو به دو مورد سنجش قرار گرفت. روش مطالعه، تحلیلی- مقایسه ای و ارزیابی و تحلیل داده ها نرم افزارهای SPSS ۱۹ و Expert Choice ۱۰ و روش AHP انجام شد. جمع آوری اطلاعات از طریق برداشت عینی، تکمیل پرسش نامه و انجام مصاحبه با شهروندان و مسئولین بوده است. نتایج نشان می دهد که زیست پذیری در محله اعتمادیه با امتیاز ۴۳۱/۰ کیفیت مطلوب تری دارد و دو محله دیگر یعنی حاجی (۳۲۲/۰) و مزدقینه (۲۴۶/۰) به ترتیب در مرتبه های دوم و سوم قرار دارند. مولفه کالبدی و اقتصادی در محله حاجی نسبت به محلات دیگر از مطلوبیت بیشتری برخوردار است، ولی مولفه اجتماعی در محله مزدقینه نسبت به دو محله دیگر برتری دارد. همچنین محله اعتمادیه در مولفه زیست محیطی نسبت به سایر محلات اولویت دارد.
جستاری پیرامون مفهوم و جایگاه سرزندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً تمام نظریه پردازان به نام غربی، کم و بیش گوشه چشمی به بحث سرزندگی داشته و در کتب و مقالات خود به آن اشاره کرده اند. در ایران از سویی به جز طراحان شهری و برخی برنامه ریزان و جغرافی دانان نیرویی از آن استقبال چندانی نکرده است و از سوی دیگر هنوز تفاهم و توافق چندانی بر معنای این مفهوم حکم فرما نشده است و بسیاری از متخصصان آن را شعارگونه و به دلیل عقب نماندن از مد روز به کار می برند. البته این استقبال از موضوع ناشناخته چندان غیر قابل درک نیست و نمونه های مشابه بسیاری به آن در طول سال های مواجهه با غرب و مدرنیسم در ایران تجربه شده است و اغلب راه به افراط و تفریط نیز برده است. در طرفداری از سرزندگی نیز به تبع از بزرگان خارجی حرفه و بدون آنکه به مفهوم و جایگاه آن توجه کافی شود و اینکه برای کی و کجا چنین حسی مناسب است، شعار سر داده می شود. در مطالعه حاضر، معنی و جایگاه سرزندگی شهری و سوء برداشت از این مفهوم در بافت های شهری ایران مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیل تاثیر بعد زمان روی نماد ملی و حوزه بلافصل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهمترین عنصر شهری از لحاظ ملی بودن، نماد ملی است، بنابراین ضرورت تحلیل تاثیرات زمان بر آن احساس می شود. از جمله اهداف مطالعه حاضر می توان تاثیر زمان روی بعد ظاهری و معنایی مجموعه یادمان ملی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر شاخصه های کیفی فضا و اثرات آن در شکل گیری مجموعه را نام برد. در راستای این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی برای گردآوری مطالب و برای اعتبارسنجی، از روش پیمایشی و ابزار دلفی استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که به طور کلی اثرات زمان بر بعد ظاهری بیشتر با تحولات ساختاری، ظاهری، فرسایشی و زوال و بر بعد معنایی بیشتر با تحولات معنایی، هویتی و تکاملی همراه است. زمان روی شاخصه هایی نظیر گوناگونی، خوانایی، نفوذپذیری، غنای بصری و سرزندگی تاثیر غیرمستقیم و بر پایداری و کارآیی تاثیر مستقیم خواهد داشت. نحوه تاثیرگذاری بعد زمان بر انواع مختلف مجموعه یادمان های ملی متفاوت است. درباره مجموعه هایی که در گذر زمان شکل می گیرند، زمان باعث خاطره انگیزی، ایجاد معنا، ساختار لایه ای و مقبولیت می شود و در مورد مجموعه های از پیش طراحی شده، عامل ایجاد الگوهایی با قابلیت دریافت در طول زمان و آموزه هایی در خصوص طراحی است.
عوامل موثر بر شکل گیری جزایر حرارتی شهری؛ با تاکید بر ویژگی ها و چالش های طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری جزایر حرارتی شهری به یکی از چالش های جدی عصر حاضر تبدیل شده و ذهن جامعه علمی را به خود مشغول کرده است. توجه به این موضوع در مقالات و تحقیقات علمی خصوصاً در دهه اخیر رشد بسیار زیادی داشته است. طبق نظر محققین اگر روند فعلی افزایش دما ادامه یابد، باعث بروز مشکلات جدی زیست محیطی و تحمیل هزینه های بسیار در سطح شهرها خواهد شد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه مرور نظام مند و تحلیل موضوعی مقالات و تحقیقات علمی انجام شده در این زمینه است. طبق بررسی های انجام شده، جزیره حرارتی شهری تحت تاثیر دو گونه از عوامل اقلیمی و عوامل مربوط به ساخت شهر است. عوامل مربوط به اقلیم شامل تابش خورشید، سرعت و جهت شدت باد، پوشش ابری، رطوبت خاک و هوا، بارش، عرض جغرافیایی، تغییرات فصلی، توپوگرافی، نزدیکی به رودخانه و دریا هستند. این عوامل اگرچه در شهرهای موجود تقریباً غیر قابل کنترل هستند، اما در تصمیم گیری پیرامون جایابی شهرهای جدید و یا تعیین جهت توسعه شهر اهمیت بسیاری دارند. دسته دوم عوامل قابل کنترل و عمدتاً مرتبط با طراحی و ساخت شهر هستند. شناخت اهمیت این عوامل می تواند نقش و جایگاه برنامه ریزی و طراحی شهری را در کاهش جزایر حرارتی شهری نشان دهد. در میان این عوامل بیش از همه میزان و کیفیت پوشش گیاهی در سطح شهر اهمیت دارد. عوامل دیگری همچون کاربری زمین، میزان تراکم شهری، نوع مصالح مصرفی در سطح بیرونی ساختمان ها و خیابان ها، فرم و هندسه شهر و نوع حمل و نقل از عوامل موثر بر شدت و میزان جزایر حرارتی شهری است.