مقالات
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری بستری است که فعالیت ها، رفتارها و روابط اجتماعی فرهنگی انسان ها با یکدیگر در آن شکل می گیرد. آنچه اهمیت دارد تاثیر محیط فیزیکی و کالبدی شهر در حضور اجتماعی زنان به همراه امنیت آن ها در شهر است. امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای هر جامعه است؛ که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه گروه آسیب پ ذیری هستن که امنیت آن ها از راه های گوناگون در معرض تهدید قرار دارد. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. سهم بانوان در اوقات فراغت بسیار کمتر از مردان است و امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان نیز بسیار کمتر و محدودتر می باشد؛ چرا که نگرش های حاکم بر جامعه در خصوص چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان تاکنون به صورت سنتی بوده است. از آن جایی که بانوان نقش حیاتی تربیتی، آموزشی در خانواده، را ایفا می کنند؛ لذا توجه به سلامت جسمی و روحی بانوان بسیار مهم بوده است. هدف مقاله ی حاضر بررسی ارتقا امنیت اجتماعی در افزایش حضورپذیری بانوان در فضاهای شهری است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این مسیر از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی نخست متغییرهای موضوع مورد مطالعه قرار گرفته اند، در ادامه با مصاحبه هایی که با بانوان صورت گرفت؛ نقاط قوت و ضعف باغ بانوان مشخص شد. نتایج حاصل از این مقاله بیان می دارد که امنیت عنصر کلیدی در تدوام حضور بانوان در عرصه های اجتماعی است.
مشخصه های موثر بر افزایش حس سرزندگی در محله قصرالدشت شیراز
حوزه های تخصصی:
مجموعه ای از فعالیت های فرهنگی و کالبدی براساس نیازها، فعالیت ها و رفتارهای ساکنین، شهر را تشکیل می دهد. برنامه ریزی شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر و ساختن شهری مناسب برای زندگی )سرزندگی( است. محلات شهری به عنوان بستر زندگی اجتماعی و کوچکترین واحد تقسیمات شهری در ایجاد و خلق جاذبه های مکان جهت سکونت و سایر فعالیت ها مناسب هستند. در محله سرزنده، فضاهای عمومی ترغیب کننده افراد جهت حضور در محیط بوده و ساکنان از بودن در محیط بیرون از خانه احساس رضایت، راحتی و آسایش دارند. مرکز محله به مثابه قلب تپنده ای است که عناصر فرهنگی، تجاری، مذهبی و خدماتی را در خود جای داده و با وجود قابلیت ها و کیفیت های محیطی فرصت حضور ساکنین را فراهم می آورد، در نتیجه باعث ایجاد حس سرزندگی و تعلق و پیوند عاطفی میان ساکنین محله می شوند. هدف از این پژوهش؛ با توجه به نیازهای فرهنگی و اجتماعی ساکنین محله قصرالدشت شیراز، استخراج مشخصه های سرزندگی ست که فرصت هایی را جهت حضور فعال ساکنین و زمینه های ارتقا حس سرزندگی و پویایی و همچنین افزایش هر چه بیشتر حس تعلق ساکنان به محله فراهم خواهد کرد. در این راستا روش تحقیق در این پژوهش کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه، مشاهده و برداشت میدانی بوده است. در نتیجه مدل تحلیلی پژوهش که درواقع دربرگیرنده مدل کلی عوامل اثرگذار بر سرزندگی محلات می باشد، تدوین گردیده و در انتها مولفه هایی در راستای ارتقای سرزندگی محله قصرالدشت ارائه شده است.
بَررسیِ تَطبیقیِ ارتباطِ انسان نگاره هایِ کاخ ها ونقوشِ منسوجاتِ عصرِ صفوی(نمونه موردی : کاخِ چهلستونِ اصفهان)
حوزه های تخصصی:
"نگارگری"در روزگار صفویان یکی از هنرهای رایج زمان و از هر لحاظ بی بدیل بوده است. این هنر که زبان گویای هنرمندان و اساطیری چون"رضاعباسی" نیزهست تاثیری عمیق بر تار و پود و پارچه های هم عصرخود نیز داشته است. به نحوی که حتی دسته بندی این پارچه ها بر اساس همین نقوش صورت می گیرد. نقوش مورد استفاده در پارچه های این دوره علاوه برنقوش تزئینی حاوی نقوش زیبای انسانی و مضامین و معانی مربوط به آن نیز می شود. در این نوشتار سعی نگارنده بر آنست تا ریشه ها و ارتباط این دو هنر گرانمایه ایرانی در روزگار صفوی را به تماشا و قیاس بنشیند. در این راستا مطالعاتِ میدانی وکتابخانه ای به صورت پایاپای انجام پذیرفته وکاخ پذیرایی چهلستون به عنوان منبعی از انسان نگاره های این عصر چراغ راه بوده است.
جایگاه فن آوری در معماری سنتی و نوین (مطالعه موردی: ایران)
حوزه های تخصصی:
سرعت بالاى تحولات تکنولوژیک در دو دهه اخیر چنان مغلوب کننده بوده است که تبعات گوناگونى در معمارى در پیش داشته و سبب شده است معماران گرایش هاى گوناگونى در امر طراحى و ساخت بناها پیدا کنند. در واقع تکنولوژی، دانش ما را تحت تأثیر قرار داده و شناخت ما را از جهان پیرامون، تغییر داده و باعث شده تا فضاهای معمارى جدیدى را متصور شویم. این پژوهش بر پایه روش تحقیق کیفی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و مرور منابع الکترونیکی در زمینه تاثیر فناوری و تکنولوژی بر معماری سنتی و نوین ایران انجام شده است. نتایج نشان داد که در معماری سنتی ایران، تکنولوژی در سیستم های سازه ای با توجه به عملکرد بنا، مصالح، شکل و جغرافیای منطقه شامل قوس ها، طاق ها و گنبد بوده و مصالح سنتی شامل مصالح سنگین و ملات چسبنده است ولیکن در معماری مدرن تکنولوژی در سیستم های سازه ای از تنوع بسیار کمی برخوردار بوده آجر هنوز از عناصر اصلی جدا کننده در دیوارها و سقف ها و استفاده از دو سیستم اجرای سقف های طاق ضربی و تیرچه بلوک بسیار متداول است و مصالح عمومی به علت عدم فرهنگ سازی مناسب برای کارفرمایان و عموم مردم شامل فولاد و بتن به صورتی ناقص و ناکارآمد و ابتدایی در حال استفاده است.
بررسی تجارب کاهش آسیب پذیری شهری در مقابل سوانح
حوزه های تخصصی:
امروزه، برنامه های کاهش آسیب پذیری به عنوان یکی از مهم ترین اسناد کاهنده تلفات و خسارات در مقابل سوانح در مقیاس شهری مطرح هستند. این پژوهش با رویکرد کمی و به روش تاریخی، به مطالعه اسناد و مدارک موجود در این زمینه و جمع آوری تجربیات دارای اهمیت ایران و جهان، در مقیاس شهری پرداخته است. بررسی فراوانی رویکردهای بکار گرفته شده در تجربیات کاهش آسیب پذیری بررسی شده نشان می دهد بیشترین فراوانی را رویکرد توجه به زیرساخت ها و شریان های حیاتی مانند راه ها به خود اختصاص داده و برنامه ریزی کاربری زمین، مکان یابی و تلاش در خدمات رسانی مناسب از این طریق در رتبه دوم فراوانی قرار دارد. از طرفی عدم توجه درخور به رویکردهایی نظیر توجه به ویژگی های غیر کالبدی شهر، کیفیت شهر و معماری، ارتقای آموزش و مشارکت شهروندان، توجه به ابعاد رویه ای مداخلات شهری، مدیریت یکپارچه و هماهنگ بحران و نهایتا استفاده از فرصت های بازسازی در این بررسی ها مشهود است.
واکاوی استفاده از سیستم های دیاگرید (سازه ای نوین) در ساختمان های بلندمرتبه با رویکرد معماری پارامتریک، نمونه پژوهش: ساختمان سوئیس ری لندن
حوزه های تخصصی:
در طول ده سال اخیر، سازه های دیاگرید نشان داده اند که قابلیت تطبیق پذیری بسیار بالایی با انواع و اقسام ساختمان ها، دهانه ها و اشکال دارند، از طرفی معماری پارامتریک می تواند با استفاده از الگوریتم، کدها، برنامه ها محاسبات نرم افزاری به پرامترهای محیطی توجه بیشتری نماید، به این ترتیب که فرصت پردازش بیشتر اطلاعات را فراهم می آورد. مقاله ی پیش رو در پی فرضیه ی اثرگذاری معماری پارامتریک بر سیستم دایاگرید ساختمان های بلندمرتبه است لذا روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است که با استفاده از رویکردی کیفی و اکتشافی به بررسی مفاهیم، مبانی و زمینه های استفاده از سازه های نوین دیاگرید در ساختمان های بلند مرتبه با رویکرد معماری پارامتریک پرداخته است. رویکرد مطالعه موردی یکی از متداولترین استراتژیهای تحقیق کیفی محسوب می شود. این رویکرد یک روش یا شیوه نیست بلکه نوعی استراتژی پژوهشی است. در پی بررسی ساختمان های دیاگرید در این مقاله، ساختمان سوئیس ری لندن اثر نورمن فاستر در سال 2004 مورد بررسی قرار می گیرد. یکپارچگی در طراحی سازه ای و طراحی معماری و محیطی این ساختمان نیازمند یک نیت با رویکردی مشترک بود. ابزار دیجیتال در موفقیت این پروژه بسیار مهم بود. آروپ به تجزیه و تحلیل ساختاری، طراحی، هماهنگی و ارتباط اطلاعات ساختاری که شامل طیف وسیعی از ابزارهای طراحی پارامتریک می شد دست پیدا کرد که منجر به خلق شکل هندسی خاص ساختمان شد. ساختمان سوئیس ری به عنوان نمادی مهم در ساختمان سازی بلند مرتبه دیاگرید در جهان مطرح است، بررسی های حاکی از آن است که سیستم ساختاری ایجاد شده برای سوییس ری تأثیر بسزایی بر ساختمان های دیاگریدی پس از خودش داشت؛ به ویژه ساختمان هایی که هندسه مبتنی بر منحنی داشتند و سه گوشه سازی _ مثلث بندی _ را هم در سازه و هم در نمای خود برای تحصیل موفقیت، مورد استفاده قرار می دهند. استفاده از شفت مثلثی در نمای طبقات بالا با سطح بالای دقت در طراحی و ساخت سیستم های روکش فلزی متعدد به واسطه هماهنگی اندازه و خطوط مشترک، که از سیستم هایی مهم در جزییات هم گرا هستند، مشهود است.
تأثیر مؤلفه های معماری در مدارس هوشمند، بر میزان حس تعلق مکانی در کودکان
حوزه های تخصصی:
در اواخر قرن بیستم و همچنین قرن حاضر در بسیاری از محافل علمی پژوهشی بحث درباره ی تکنولوژی و فناوری اطلاعات جایگاه ویژه ای دارد. مدارس هوشمند با هدف آماده سازی دانش آموزان برای آینده ایجاد می شود و به عنوان یکی از رویکردهای نوین در امر ساخت مدارس محسوب می شود اما سؤالی که در ذهن انسان به وجود می آید این است که آیا امر هوشمندسازی در ساخت مدارس باعث ارتقای حس مکانی کودک به محیط مدرسه می شود یا برعکس موجب خشک و بی روح شدن فضای مدرسه و در نهایت بیزاری او از مدرسه می گردد؟ چرا که مدرسه از ارزش اجتماعی بالایی نزد کودکان برخوردار است اهمیت برخی از فضاها و تأثیر آن در معماری مدارس، تهی بودن مدارس از فضاهای دنج و دوستانه، شفافیت و ... مباحث مورد توجه است. در این پژوهش پس از شناخت کلی مدارس هوشمند و آشنایی با اهداف و اصول طراحی آن، اهمیت ذهنی ادراکی شخصیتی و اجتماعی مکان برای کودکان بررسی شده است. پس از عنوان معیارهایی که حس مکان را در کودکان به وجود می آورند، تأثیر مؤلفه های کالبدی در مدارس هوشمند در ایجاد حس مکان در کودکان در قالب جدولی ارائه شده است.