فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
38 - 54
حوزه های تخصصی:
هنر منبت از آغاز پیدایش در ایران تا عصر حاضر تحولاتی را پشت سر گذاشته است. همنشینی در هنر منبت از چند منظر قابل بررسی است؛ نخست همنشینی این هنر با ذات مواد اولیه آن است که به واسطه ویژگی این مواد شکل و فرم متفاوت به خود می گیرد. دوم، نقش همنشینی هنرهای چوبی به عنوان هنر مکمل بر هنر منبت از منظر تکنیک و فن است، اما مهم ترین این، همنشینی ها، تأثیر نقوش سنتی بر هنر منبت از منظر طرح و نقش و تحولاتی است که در حوزه منبت معاصر رخ می دهد و تاکنون به طور جامع و هدفمند مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این همنشینی ها همواره با نوآوری و تحولاتی شگرف در هنر منبت معاصر همراه بوده است و این پژوهش با تمرکز بر واکاوی نقوش سنتی در منبت معاصر در پی دستیابی به تحولات ایجاد شده بر بستر هنر منبت با تکیه بر آثار تهران معاصر است؛ به گونه ای که بتوان به تأثیر نقوش سنتی در دستیابی به صورت بندی های فاخر دست یافت. قدر مسلم این که هنر منبت با توجه به نیاز ذاتی به نقش و طرح همواره در طول تاریخ از تلفیق نقوش و طرح های زیبا و قابل اجرا در هر دوره، بهره گرفته و در دوره معاصر با تحولات هنری در تهران و حضور هنرمندان شاخص در پایتخت این هنر نیز با نوآوری و صورت بندی های نو، ارزشمند و فاخری جلوه گری نموده است که در طول تاریخ منبت ایران کم سابقه است. اهداف پژوهش: 1.بررسی نقوش سنتی در هنر منبت ایران. 2.آشنایی به تأثیرات گسترده نقوش بر منبت معاصر ایران. سؤالات پژوهش: 1.نقوش سنتی در صورت بندی آثار فاخر منبت معاصر چه نقشی دارند؟ 2.بسترهای به کارگیری نقوش سنتی در منبت معاصر چگونه شکل گرفته است؟
بس گانگیِ رنگ در آثار نقاشی پساامپرسیونیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پساامپرسیونیسم در نقاشی، مجموعه آثاری است که در دو دهه ی پایانی قرن نوزدهم در اروپا پدید آمدند و با اینکه هیچ گاه هنرمندان آن یک گروه رسمی را تشکیل ندادند، آثار ایشان در پی جبران ضعف ها و کاستی های امپرسیونیسم بود. مسأله تحقیق حاضر بر بس گانگی یا بیشینگیِ تنوع رنگ از تمامی طیف ها و گردآمدن همه ی آنها در یک تابلو نقاشیِ پساامپرسیونیسم تأکید دارد. بس گانگی در این تحقیق، از مفاهیمی است که از فیلسوف فرانسوی ژیل دلوز وام گرفته شده و روشی است برای توضیح تکثرات پدیدآمده در موجودات جهان به طوری که این گردهم آیی، راه های نوینی را در برابر طبیعت می گشاید. هدف این تحقیق توصیف چگونگی پدیدآمدن بس گانگی رنگ در پساامپرسیونیسم می باشد و به این پرسش پاسخ می دهد که بس گانگی رنگ بر کدام بخش ها و حوزه های نقاشی اثر می گذارد و نتایج آن چیست؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، شیوه تجزیه وتحلیل آثار کیفی و روش گردآوردی داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای می باشد. نتیجه این که بس گانگی رنگ، علاوه بر تأثیر در حوزه ی بیان، پاسخی وحدت گرایانه به تقابل های دوگانه ی تاریخی هنر نقاشی غرب است و پساامپرسیونیسم، به مدد نیروی بس گانه ی رنگ این تقابلات را به وحدت می رساند. بس گانگیِ رنگ حاصل به کارگیری ماشین های بیانی ای می باشد که با نقطه، خط، لکه و سطح کار می کنند.
تحلیل چند مستند شاعرانه، بر مبنای فلسفه شوپنهاور
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
47 - 53
حوزه های تخصصی:
اثر مستند، گوشه ای از واقعیت است که از طریق سرشت آدمی، خاص دیده می شود؛ غنا و ابهام نهفته در کُلِّ زندگی را انعکاس می دهد و همین امر، آن را به مرزی فراتر از مشاهده عینی می کشاند. بنابراین، مستندها بازتولید واقعیت نیستند، بازنمون جهان اند و همین بازنمون، مظهر دیدگاهی ویژه از جهان است. مستند، ادبیات منحصر به فرد خود را دارد، رویدادها را در چارچوب مفهوم گرایی قرار می دهد، ذهن را به چالش می کشد و تفکر را بر دریای حقیقت، معلق نگه می دارد تا زمانی که هر کس، پاسخ خود را بیابد.در این پژوهش، هم پوشانیِ ژرف ترین و هنری ترین شاخه سینمای مستند، یعنی مستند شاعرانه با فلسفه شوپنهاور که در باب تفکر، زمان، طبیعت بشری، اراده و ... سخن گفته است، مورد بررسی قرار می گیرد. تمام بخش های فلسفه جهان شمولی که شوپنهاور به آن اشاره می کند، گویی با نخ هایی نامرئی به کلمه رنج متصل شده اند؛ همان رنجشی که در بطن آثار شاعرانه یافت می شوند و همان رنجی که از اراده و تصور نشأت می گیرد. از این رو، می توان از تفکرات شوپنهاور به موضوعات زیست محور پل زد.
رابطۀ هنر نگارگری و سیاس(ت در گفت وگو با دکتر مهدی کشاورز افشار)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
123 - 127
حوزه های تخصصی:
تبیین ارتباط حضور آسمان در فضای معماری و نگارگری دوره صفوی از منظر ساحت های حیات انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
97 - 108
حوزه های تخصصی:
انسان معاصر به دلیل احاطه شدن در دنیای مدرن، تحت تأثیر فضای معماری خودساخته ای است که به دلیل حذف مظاهر طبیعی ازجمله آسمان، انواع بیماری های جسمی و روانی را متحمل می گردد. از طرفی طبق نظریه اندیشمندان، نیازهای انسان در پاسخ به ساحت های مادی، روانی و معنوی او دسته بندی گردیده و فعالیت های او را در تمام دوران زندگی اش تحت الشعاع قرار می دهد. پژوهش نظری حاضر با رویکردی کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی و استدلال منطقی با شواهدی از منابع کتابخانه ای و آثار گرافیکی منتشرشده (شاهنامه شاه تهماسبی و خمسه نظامی)، با پاسخ به این سؤال که حضور آسمان در نگاره های بارز دوره صفوی به چه میزان ظاهر گردیده و به کدام یک از ساحت های انسانی توجه بیشتری داشته، تدوین شده است. نتایج، نشان می دهد که وسعت آسمان در نگارگری های مکتب اصفهان، با سهم عمده در ایجاد انگیزه در انسان جهت برقراری ارتباط با عالم بالا، باعث تأمین نیازهای معنوی انسان ها در عصر صفوی و شکوفایی هنر معنوی این دوره شده است.
نگرشی بر الگوهای استقراری منطقه حاجی لرچای ورزقان، آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
487-470
حوزه های تخصصی:
منطقه حاجی لرچای در شهرستان ورزقان استان آذربایجان شرقی قرار دارد. بررسی های باستان شناسی منطقه به منظور روشن شدن چشم اندازهای استقراری منطقه انجام گردید. در مجموع، سی محوطه در منطقه شناسایی شد که در این بین، دو محوطه متعلق به عصر مفرغ میانی- جدید و پانزده محوطه، متعلق به دوره تاریخی شناسایی شد. با وجود شواهدی از دوره مفرغ در منطقه، به نظر می رسد که سکونت گسترده منطقه، از دوره تاریخی به بعد آغاز شده و تا به امروز نیز ادامه یافته است . منطقه حاجی لرچای ورزقان جزو نقاط تقریبا کم تر شناخته شده به شمار می رود و پژوهش های باستان شناسی تاکنون در منطقه انجام نشده است. این بررسی ابتدا توسط پژوهش های میدانی انجام یافت. سپس با نقشه های GIS ، چشم انداز دقیق منطقه، مشخص و الگوهای استقراری تبیین گردید. در این پژوهش تلاش گردید هر محوطه به تفکیک، علاوه بر ویژگی های کلی وآسیب شناسی، معرفی الگوی استقراری منطقه نیز ارائه گردد. مهم ترین پرسش این مقاله، بررسی الگوهای استقراری منظقه است که تاکنون به آن پرداخته نشده و مسئله مهم این است که گونه شناسی استقرارهای حوضه رودخانه حاجی لرچای چگونه است؟ چه سنت های فرهنگی در منطقه حضور داشته است؟ نتایج این بررسی نشان داد که اکثر محوطه های باستانی در کنار رودخانه حاجی لرچای، از سرشاخه های رودخانه ارس قرار گرفته اند و شرایط زیست محیطی و نزدیکی به رودخانه و کد ارتفاعی نقشی مهم در ایجاد استقرارها داشته است.
بررسی مقیاس انسانی درگذرهای شهر؛ نمونه مورد مطالعه: شهر ارومیه
حوزه های تخصصی:
تحلیل مسکن طبقه متوسط دوره پهلوی دوم براساس دستور زبان شکل (مطالعه موردی: محله نارمک و شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
49 - 64
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: عرصه های اجتماعی و فرهنگی ایران شاهد تحولات وسیعی در دوران پهلوی دوم بوده است. یکی از مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری این تحولات، ورود مدرنیسم در نظام فکری جامعه و شکل گیری طبقه متوسط جدید در آن دوره است؛ بالطبع گونه های مسکن ظهور یافته این طبقه اجتماعی نیز در این دوره دستخوش تغییرات اساسی شد. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن الگوبرداری از مسکن طبقه متوسط جدید پهلوی دوم، الگوهایی نوین جهت مسکن طبقه متوسط معاصر پیشنهاد نماید.هدف پژوهش: این پژوهش در صدد است با استفاده از دستور زبان شکل، که بر پایه به کارگیری معناشناسانه زبان شکل است، به قوانین حاکم بر کالبد گونه های مسکن طبقه متوسط جدید جامعه در دوره پهلوی دوم دست یابد و از این طریق، الگوهای طراحی متنوعی در مسکن اقشار متوسط امروز جامعه خلق نماید. در این راستا، کوی نارمک از دوره میانی و شهرک اکباتان از دوره پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با توجه به شاخص های اجتماعی- فرهنگی مسکن مورد ارزیابی قرار گرفت.روش پژوهش: اساس روش این تحقیق کیفی، تاریخی- تفسیری است؛ در ابتدای این تحقیق، طی یک بررسی تاریخ نگارانه به تأثیر طبقات اجتماعی بر ساختار خانه ها پرداخته شده است و سپس با روش توصیفی- تحلیلی، ابعاد کالبدی- فضایی خانه ها مورد بحث قرار گرفته است. روش تحلیل داده ها در این پژوهش، دستور زبان شکل است. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از طریق مشاهده و بررسی های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری گردیده است.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، اجزاء خانه های این دوره تحت تأثیر تفکرات و معماری مدرن غرب بوده اند و در مقایسه با مسکن سنتی تهران دستخوش تحولات اساسی شده اند. ریزفضاهای مسکن به حداقل کاهش یافته و از یک دستور زبان شکلی پایه پیروی می کنند: چگونگی قرارگیری فضاها در این خانه ها براساس جانمایی یک عنصر پایه است. شکل پایه، فضاهای درهم (عرصه های نشیمن و ناهارخوری) در نظر گرفته شد و سپس سایر فضاها براساس مجموعه ای از قوانین، به شکل پایه اضافه شد. در انتها براساس فرایند الگوریتمی دستور زبان شکل، با بهره گیری از درخت تصمیم گیری، به خلق الگوهای متنوعی برای طراحی مسکن امروزی انجامید.
تحلیل نقش رویکردهای شهری در پاسخ به تغییرات اقلیم با تاکید بر شهرسازی بیوفیلیک، مورد پژوهی: شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
147 - 163
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در قرن حاضر تغییر اقلیم به یکی از مهمترین چالش های جهانی تبدیل شده است که عمدتا ناشی از فعالیت های انسانی و همچنین عدم توجه به عواقب زیست محیطی آن می باشد. پیامدهای منفی تغییرات اقلیمی در سطوح مختلف محلی تا بین المللی باعث شده است تا در سال های اخیر اقدامات متعددی در پاسخ به این تغییرات در قالب کاهش یا انطباق اقلیمی صورت گیرد. در این راستا، برخی از رویکردهای شهری با بهره مندی از اصول خود به این چالش ها پاسخ داده اند که شهرسازی بیوفیلیک یکی از این رویکردها می باشد. شهر بیوفیلیک با بهره مندی از عارضه های طبیعی ضمن ارتقای کیفیت محیط زیست شهری می تواند در پاسخ به چالش های حاصل از تغییرات اقلیمی موثر واقع گردد. هدف: تحقیق حاضر به بررسی ماهیت تغییرات اقلیم و مرور رویکردهای شهر فشرده، شهرسازی آبی، شهر کربن خنثی، شهر انرژی تجدیدپذیر و شهرسازی بیوفیلیک می بپردازد و قابلیت های بیوفیلیکی شهر تنکابن (به عنوان نمونه موردی) را در پاسخ به تغییرات اقلیمی مورد سنجش قرار می دهد. روش: این تحقیق دارایروشی توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی، مشاهدات و پیمایش می باشد. برای تحلیل نیز از تکنیک متاسوات استفاده می شود. یافته ها: در میان یازده قابلیت بیوفیلیکی پاسخگو به تغییرات اقلیم در شهر تنکابن دو قابلیت "حفاظت از فضای سبز و جنگل های شهری" و "برنامه های سبزسازی شهری" بیشترین تاثیر را در پاسخ به تغییرات اقلیمی به ویژه وقوع سیل دارند. همچنین اولویت دادن به توسعه زیست محیطی در طرح های توسعه شهری در نواحی ساحلی همچون تنکابن می تواند بسترهای لازم جهت غلبه بر چالش های اقلیمی را فراهم سازد. نتیجه گیری: بهره مندی از قابلیت های رویکرد شهر بیوفیلیک می تواند در جهت مقابله با تغییرات اقلیمی در شهرهای ساحلی شمال ایران نظیر تنکابن، موثر باشد. قابلیت های بیوفیلیکی این شهرها به ویژه جنگل ها و فضای سبز شهری، نقش مهمی در کاهش پدیده گرمایش و بروز سیل دارند.
نقش هنر در پیشگیری از حوادث و بلایا برای آموزش کودکان 6 تا 12 سال
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
37 - 57
حوزه های تخصصی:
کودکان بزرگ ترین سرمایه های آینده جامعه هر کشوری هستند و مراقبت از آن ها برعهده خانواده ها و نظام آموزشی و دیگر نهادها می باشد. همچنین دوران کودکی سال های مهم و حیاتی برای رشد جسمی و فکری کودکان محسوب می شود. بنابراین آموزش های عمومی باید از همین سنین آغاز شود. هنر در آموزش و انتقال اطلاعات به کودکان نقش مهمی را ایفا می کند. بروز رخدادهای طبیعی در دنیا، مانند زلزله، سیل و... آسیب های مالی و جانی زیادی را در سال های اخیر به بشر وارد کرده است. امروزه اهمیت آموزش بلایا در برنامه های عملیاتی با رویکرد کاهش خطر و بلایا، ایجاد تاب آوری که می تواند سطح آسیب پذیری و اثرات ناگوار و مخرب حوادث را کاهش دهد، بسیار تأکید شده است. بنابراین کسب مهارت جهت پیشگیری عوارض ناشی از حوادث و بلایای طبیعی که جامعه بشریت را قرن ها تهدید می کند، امری ضروری است. همچنین نیازمند آموزش و انتقال دانش به کودکان، به عنوان گروه آسیب پذیر است. در این بین، هنر به عنوان ابزار سودمند در آموزش و پیشگیری می تواند مؤثر بوده و نقش آفرینی کند. بنابراین در این پژوهش، به بررسی نقش هنر در پیشگیری از حوادث و بلایا برای آموزش کودکان 6 تا 12 سال پرداخته شده است.
تبیین گاهنگاری مطلق (C14) و نسبی فرهنگ های مفرغ قدیم حوضه رود زاب ایران با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)؛ شکل گیری هویت فرهنگی از ورای تحولات فرهنگی مس و سنگ جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه رودخانه زاب در ایران باوجوداینکه در پهنه جغرافیای شمال غرب ایران وسعت کمی را اشغال کرده است، از دیرباز به جهت پل ارتباطی دو سرزمین بین النهرین و حوضه دریاچه ارومیه از یک جایگاه ویژه و استراتژیک برخوردار است. باوجود اهمیت بسیار منطقه زاب، در مطالعات عصر مفرغ قدیم، به ویژه تحولات این منطقه در گذار از مس و سنگ جدید به مفرغ قدیم، مورد غفلت واقع شده است. پروژه کاوش تپه سیلوه -از محوطه های شاخص شکل گرفته در سرشاخه های حوضه زاب - فرصت مطالعات این موضوع را فراهم ساخته است. در این پژوهش سعی بر آن شده است که با استفاده از 14 نمونه آزمایش کربن 14 به ترسیم توالی های فرهنگی تپه سیلوه و به تبع آن به توالی های فرهنگی حوضه رودخانه زاب در دوران پیش ازتاریخ دست یافت. بر این اساس، نتایج 14 نمونه کربن 14 در محیط آزمایشگاهی آنالیز شد و در تاریخ گذاری های به دست آمده از این نمونه ها پس از انجام کالیبراسیون آن در چهارچوب گاهنگاری ایران به تعریف توالی فرهنگی منطقه پرداخته شد. چهارچوب گاهنگاری به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حوضه رودخانه زاب در طول هزاره سوم پیش از میلاد، بیشتر از منطقه شمال غرب ایران به ویژه جنوب دریاچه ارومیه تحت تأثیر فرهنگ های شمال بین النهرین قرار داشته است.
معماری بیزار از معماری: تأملی معمارانه در مفهومِ بی صورتِ ژرژ باتای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
43 - 57
حوزه های تخصصی:
«بی صورتِ» باتای اگرچه در نگاه نخست با معماری در تضاد است اما چندان که آشکار خواهد شد ریشه معماری است. در آرای باتای بی صورت «ضرورت امکان» هنر است و معماری برای آنکه هنر باشد از این قاعده مستثنا نیست. هدف این مقاله بررسی نسبت معماری و بی صورت در دستگاه باتای است. این مسیر با عرضه تفسیری از بی صورت به تأمل در ملزومات فلسفی معماری ای می رسد که انسان را از استبداد منظر کنونی برهاند. این پژوهش پرسش محور معنای بی صورت را در آثار باتای دنبال می کند و با تکیه بر نظریه «اقتصاد عام» به نظریه ای درباره معماری می رسد. این مقاله آرای باتای را جایی میانه هگل و نیچه می بیند و به نسبتی که این نظرات با پروست برقرار کرده می رسد. بی صورت شالوده معماری یا «ضرورت امکان» معماری است. معماری بی صورت به اندازه «شعر سکوت» باتای تناقض آمیز است: شعری که برای هنر بودن زبان را «قربانی» می کند. در آثار باتای قربانی کردن معنا شرط هنر است. اما در معماری که از نظر باتای مرجع بازنمایی انسان و بنیاد صورت انسانی است قربانی به معنای بی صورت کردن آدمی است. و این بی صورت اگر انسان را از جنس نیروی نفی بدانیم چیزی جز باز گذاشتن راه انسان برای گذار از انسان هنوز محقق ناشده و خویشاوندی با طبیعت نفی شده نیست. بی صورت چرخشی کوپرنیکی از منظرِ محدود به منظرِ عام در معماری است.
بازشناسی الگوی معماری خانقاه های دوره تیموری با نگاهی بر اسناد و متون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
99 - 117
حوزه های تخصصی:
تصوف و ابنیه خانقاهی بخش جدا ناشدنی از تاریخ معماری ایران بوده که چند سده به عنوان مرکزی برای ترویج دین اسلام و گسترش آن در مناطق مختلف محسوب می شد. این بناها که در منابع گوناگون جز ابنیه خِیر شمرده می شوند ساختار آن در ادوار متمادی به شیوه مختلفی بنا شده است. عصر تیموریان آخرین دوره ای از تاریخ معماری ایران بود که نظام خانقاهی به صورت یک رکن مهم به لحاظ تاریخ فرهنگی و معماری نفش تعیین کننده ای را ایفا می کرد که بررسی آن لازم به نظر می رسد. خانقاه را می بایست فارغ از محلی برای سلوک و عبادت دید چراکه اغلب خانقاه ها مشحون از ارتباط با جامعه و در پیوند با تاسیسات مهم شهری نظیر مسجد، مدرسه، کاروانسرا و حمام بوده است. در سال های اخیر پژوهش های اندکی در مورد ابعاد شکل گیری و معماری خانقاه انجام شده که عدم پژوهش کافی در این زمینه سوالاتی را در مورد معماری آن ایجاد می کند. هدف از این پژوهش واکاوی بستر فرهنگی تصوف و شناسایی الگوهای نظام خانقاهی این دوره بوده که در حوزه حکمرانی تیموریان در آسیایی میانه، آسیای جنوبی و بخشی از ایران کنونی ساخته شده بود. این مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی و با مطالعه منابع کتابخانه ای نظیر کتب، مقالات، اسناد تاریخی و معماری، ابعاد فرهنگی خانقاه را شناسایی و با استفاده از تحلیل مدارک فنی معماری و پژوهشی سعی در شناخت فضاهای خانقاهی و ترسیم الگوی خانقاه در دوره تیموری را دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد خانقاه های دوره تیموری از یک هسته مرکزی مانند گنبدخانه اصلی یا حیاط تشکیل شده که سایر فضاها حول آن شکل گرفته اند که در نتیجه آن، خانقاه های این دوره با دو الگوی تک بنا و مجموعه-ارسن ساخته می شده اند.
مقدمه ای تحلیلی بر دوره پیش از اورارتویی پهنه قره داغ جنوبی، شمال غربی فلات ایران نمونه مطالعاتی: دهستان اوچ هاچا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۱
17 - 32
حوزه های تخصصی:
تسلسل فرهنگی، گاه شناسی و پراکنش جغرافیایی فرهنگ های پیش ازتاریخ پهنه های پیرامونی شرقی و شمالی دریاچه ارومیه تاکنون فراگیر مطالعه نشده است. هدف بنیادین این پژوهش، پراکنش جغرافیایی آثار دوران آهن قره داغ جنوبی بر پایه مطالعات صحرایی دهستان اوچ هاچا از توابع شهرستان اهر در کوهستان قره داغ جنوبی، شمال غربی فلات ایران است. پس از دسته بندی آثار دوران آهن این پهنه به دو گروه سکونت گاه های پرچین دار و گورستان های دوره پیشا اورارتویی یا آهن I-II در بازه زمانی حدود 1500 تا 800 پ.م.، که بیشتر از گونه های کلان سنگیِ سه خرسنگی و صندوقی و هم چنین کورگان قفقازی اند، نتایج زیر بر اساس یافته های باستان شناختیِ مطالعات سطح الارضی به دست آمده است:آثار باستانی سکونت پیش از دوره آهن پیشا اورارتویی در تراز 1650 تا 2500 متر ناحیه قره داغ جنوبی شناسایی نشده است؛ پراکنش جغرافیایی دوره آهن I-II قره داغ جنوبی از متغیرهای زمین سیمای طبیعی این کوهستان پیروی می کند؛ و در حالی که سکونت های دوره آهن I-II قره داغ جنوبی از گونه سکونت گاه های پرچین دار و متناسب با زندگی کوچ نشینان دام دار سرزمین های استپی است؛ و جغرافیای کوهستانی نیمه خشک و پر فراز و نشیب در این جا مانع از پیدایش شهرنشینی گونه بین النهرینی و محوطه های باستانی چند لایه، برای نمونه تپه های باستانی، شده است.وانگهی، افزون بر چراگردی و دام داری عشایری در مراتع قره باغ و قره داغ، استخراج کانی های مس و آهن، یعنی دو فلز پرمصرف دوران آهن آسیای غربی از کانسارهای قره داغ، دیگر نظریه باستان شناختی نویسندگان است که نیازمند کاوش ها و تحلیل های علوم باستان شناختی است؛ زیرا گسترش قلمروی پادشاهی اورارتو به سوی قره داغ بدون انگیزه های اقتصادی نمی تواند به درستی تحلیل، تفسیر و فهمیده شود.
مقایسه محدوده آسایش حرارتی باغ فین و بافت تاریخی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
53-63
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، تعیین محدوده و مقایسه وضعیت آسایش حرارتی فضاهای باز محدوده باغ فین و بافت تاریخی شهر کاشان بر اساس شاخص جهانی اقلیم گرمایی ( UTCI ) می باشد. مواد و روش ها: مکان های پر تردد محدوده مورد مطالعه به مدت 18روز از ابتدای شهریور97 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی(مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها(وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی(دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و 2 co )ثبت گردید . سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار 10 Deltalog محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار 24 Spss ، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان بر اساس شاخص جهانی اقلیم گرمایی ( UTCI ) با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. یافته ها: پاسخ دهندگان در کل محدوده مورد مطالعه، بین 20.23 تا 35.61 درجه سانتیگراد ( UTCI ) احساس آسایش حرارتی داشتند. همچنین محدوده آسایش حرارتی در باغ فین بین 19.45 تا 37.63 و در بافت تاریخی بین 18.5 تا 35.16 درجه سانتیگراد ( UTCI ) می باشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد دامنه آسایش حرارتی در باغ فین به اندازه 1.52 درجه سانتیگراد ( UTCI ) بیشتر از بافت تاریخی کاشان می باشد.
سنجش قابلیت پیاده مداری مناطق شهری؛ نمونه موردی: خیابان های ناحیه های یک و دو منطقه 12 تهران
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
199-212
حوزه های تخصصی:
پیاده روی از نیازها و قابلیت های اولیه هر انسان است که شهرنشینی شتابان و عدم توجه به عابران پیاده در طراحی و برنامه ریزی شهری و تمرکز بر برنامه ریزی خودرو محور در کلانشهرهای ایران از توجه به آن غافل مانده است. انسان به عنوان کنشگر اصلی فضا و پدیدآورنده شهر، در برنامه ریزی های عصر مدرن فراموش شده و در مقابل گرایش برنامه ریزان شهری اغلب به برنامه ریزی های اتومبیل گرا، راهبرد پیاده مداری به منظور کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش سرزندگی در فضاهای شهری، حفاظت از نواحی تاریخی و ارزشمند و بهبود آنها، از سوی نظام شهرسازی اغلب کشورهای جهان به کار گرفته شد. ارتقاء پیاده روی علاوه بر دسترسی آسان به خدمات و نیازهای شهری، امکان رونق فعالیت های گردشگری و تجاری را نیز فراهم می کند. منطقه ۱۲ به عنوان قلب تاریخی تهران فضایی است که دارای پتانسیل بالای گردشگری بوده و خدمات فرامنطقه ای بازار نیز روزانه تعداد بسیار زیادی عابر پیاده را به خود جلب می کند. بنابراین لازم است به قابلیت پیاده روی و شاخص های وابسته به ارتقاء آن اهتمام ورزیده شود. اهداف تحقیق شامل سنجش میزان مطلوبیت و کم و کاستی های خیابان های محدوده از نظر قابلیت پیاده مداری است. این پژوهش با روش مشاهده میدانی به صورت مقایسه ای، قابلیت پیاده روی ناحیه یک و دو این منطقه که محلات اطراف بازار را شامل می شود، بررسی و رتبه بندی کرده و پیشنهاداتی جهت ارتقاء کیفیت آن ارائه نموده است. نتایج به دست آمده از طریق سنجه های تحقیق و امتیازدهی به آن در خیابان ها نشان می دهد ناحیه 2 با توجه به پیاده سازی طرح های مطالعاتی و پیاده محور بر ناحیه 1 برتری دارد.
فضای سبز شهری، سلامت عمومی و عدالت زیست محیطی؛ نمونه موردی: شهر هانگژو، چین
حوزه های تخصصی:
فضای سبز شهری، مانند پارک ها، جنگل ها، پشت بام های سبز، باغ های عمومی، خدمات اکوسیستم متفاوتی را فراهم می کند. فضای سبز همچنین فعالیت های فیزیکی، سلامتی روانی و سلامت عمومی در ساکنان شهری را فراهم می کند. مطالعات نشان می دهند که توزیع فضاهای سبز معمولاً بیشتر موجب منفعت گروه های خاصی از شهروندان می شود. دسترسی به فضای سبز ازاینرو به عنوان یکی از موضوعات عدالت اجتماعی مطرح می شود. به عنوان نمونه موردی برنامه های راهبردی مشابه نیز در شهرهای چین مورد استفاده قرار گرفته است که کنترل دولتی بیشتری در تأمین زمین در این کشور در نظر گرفته شده است اما انگیزش های بازاری مشابه برای سبز سازی محیط شهری در نظر گرفته شده است. اما در هر دو زمینه، برنامه های راهبردی سبز سازی شهری ممکن است متناقض باشد: درحالی که معیار جدید فضای سبز برای مشکلات موضوعات عدالت زیست محیطی، می توانند جذابیت شهری و سلامت زیست محیطی را ایجاد کرده و همچنین ممکن است هزینه های مسکن سازی و ارزش مالکیت را نیز افزایش دهد. در نهایت، این موضوع می تواند موجب به نوسازی و جابجایی در بسیاری از سکونت گاه ها در مکان هایی شود که برنامه های سبز سازی فضای شهری در آنجا اجراشده اند. ازاینرو باید بر روی برنامه های راهبردی فضای سبز شهری متمرکز شوند که به اندازه کافی فضای سبز ایجاد کرده و ازاین رو بتواند به صورت شفاف از پایداری های اجتماعی و زیست محیطی پشتیبانی کند.
تحلیل تطبیقی دو نگاره از بارگاه سلیمان نبی بر اساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 50
حوزه های تخصصی:
گرایش به موضوعات مذهبی، آموزه های دینی و زندگی پیامبران همواره در هنر تصویرگری ایران حضوری چشمگیر داشته است. نقل این مضامین در حیطه ی تصویر، علاوه بر گسترش مبانی و تفکر دینی، اهداف دیگری را نیز در خود مستتر داشت که متناسب با ساختار اجتماعی و شرایط محیطی تولید هر یک از این آثار قابل تفسیر است. هدف از پژوهش حاضر خوانش یکی از این مضامین؛ بارگاه سلیمان، در دو نگاره متعلق به اعصار تیموری و صفوی است تا علاوه بر واکاوی دلالت های ضمنی، فرآیند فرهنگی و اجتماعی موثر در ساختار نگاره ها را بررسی کند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر اساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر است؛ مبحثی که دو نشانه شناس مطرح به نام های ون لوون و کرس با توجه به نظریات هالیدی زبان شناس، الگوهایی درباره تصویر مطرح کرده و فرانقش هایی را برای آن پیشنهاد داده اند. نتایج حاصله غلبه گفتمان سیاسی در تصاویر را نشان داد که با توجه به بافت تاریخی تولید هر یک، عناصر و اجزا در جهت مقاصد تبلیغی نهاد قدرت، برای نمایش شکوه و ثبات نسبی حکومت در عصر تیموری و ابزاری در خدمت مشروعیت بخشی به ساختار عقیدتی، سیاسی در دوره ی صفوی به کار رفته اند.
واکاوی ریشه های تحول و نقد دوره دوم آموزش معماری در دانشکده هنرهای زیبا (1348-1359)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
57 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق واکاوی ریشه های تحول و نقد دوره دوم آموزش آکادمیک معماری از سال تا 1348 تا 1359 در دانشکده هنرهای زیبا است. روش به کار رفته در این تحقیق تحلیل تفسیری-تاریخی است. بررسی های تحقیق نشان می دهد که ریشه های تحول با توجه به عوامل بیرونی نظیر تحولات در مقیاس جهانی، تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور و تغییر سیستم آموزشی در دانشگاه تهران، و عامل درونی تغییر شرایط در دانشکده هنرهای زیبا بود. از اصلی ترین نقاط قوت این تحول توجهاتی در زمینه های مباحث تئوریک معماری، تحولات روز دنیا، مسائل اجتماعی و مقولات شهرسازی بود. مهم ترین نقاط ضعف را می توان عدم تحقق سیستم منسجم آموزشی، غلبه بعد نظری بر عملی و عدم توجه کافی به ابعاد فنی و اجرایی دانست.به نظر می رسد چنانچه تحولات حالتی تدریجی می یافت به موفقیت های بیشتری منجر می شد. کوتاهی این دوره از نظر زمانی در عدم شکل گیری یک سیستم آموزشی منسجم مؤثر بوده است. با توجه به تاثیرپذیری سیستم آموزش حال حاضر معماری در کشور از تحولات این دوره، به نظر می رسد توجه به اهداف و روش های این دوره، هم گام با تحولات روز دنیا و با در نظر گرفتن نیازهای در حال تحول جامعه ایران در تقویت آموزش حال حاضر معماری موثر است.
تأثیر مؤلفه های مکانی و محیطی روستا بر کیفیت و سطح آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۱۱۸-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
در میان مسائل مرتبط با توسعه کشور، آموزش از اصول بنیادی و درخت توسعه است و نظام آموزشی جامعه به عنوان یکی از ارکان اصلی محقق شدن این هدف و رسیدن جوامع به عدالت اجتماعی محسوب می شود و سکونتگاه های روستایی در سطح کشور با جمعیت 20 میلیونی از ارکان اصلی تولید و نیروی انسانی به حساب می آیند و آموزش صحیح این قشر از اهمیت زیادی برخوردار است. سطح پایین دسترسی به خدمات آموزشی در روستاهای کشور به خصوص در استان های جنوبی، جنوب شرقی و مرزی کشور و وجود مشکلات متفاوت لزوم نگرش و مدیریت ویژه در زمینه افزایش سطح و کیفیت آموزش برای تمامی روستاهای کشور را ایجاب می کند. نیاز به آموزش های محلی و توسعه آن در مناطق روستایی باید از چالش های اصلی پیش روی نظام آموزش کشور به حساب آید. هدف اصلی این مقاله، بررسی سطح سواد و آموزش ساکنین روستایی استان های کشور و بررسی و تحلیل مؤلفه ها و شاخص های اثرگذار بر ارتقای کیفیت آموزش در سطح روستاهای کشور است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و به منظور بررسی و دسته بندی معیارها و شاخص های اثرگذار بر کیفیت آموزش در روستاهای کشور از روش وزن دهی AHP و نرم افزار MicMac استفاده شده است. در این مطالعات تعداد 29 شاخص در معیارهای آموزش که از طریق مطالعات کتابخانه ای استخراج شده است و شامل معیارهای برنامه های آموزشی (Ep)، محیط آموزش و یادگیری (Le)، تحقیق (Re)، خدمات اجتماعی (Ss) و معلم ها (Te) و معیارهای محیطی شامل محیط اجتماعی و نهادی (Se)، محیط اقتصادی (Ec) و محیط طبیعی و کالبدی (NE) است. میزان ناسازگاری مدل برابر با 08/0 و میزان پایداری سیستم در نرم افزار MicMac برابر با 96 درصد است که نشان دهنده مناسب بودن و قابل اعتماد بودن مشارکت انجام شده است. نتایج نشان از اثرگذاری بیشتر مؤلفه محیطی نسبت به معیارهای عمومی و عام آموزش بر میزان کیفیت آموزش است. درحال حاضر شرایط اقتصادی، اشتغال و کیفیت زندگی ساکنین روستاهای استان های مرکزی، جنوبی و مرزی کشور در شرایط نامناسبی قرار دارد که از اصول مؤثر بر کیفیت آموزش ساکنین روستایی و ارتقای سطح سواد به حساب می آید.