مهناز شریفی

مهناز شریفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

فرهنگ تدفین عصر مفرغ میانی (حسنلو VI) در محوطۀ برده زرد پیرانشهر، شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شمال غرب ایران عصر مفرغ میانی برده زرد آداب تدفین حوضه رودخانه زاب کوچک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۱
عصر مفرغ از مهم ترین دوره های فرهنگی ایران محسوب می شود؛ چرا که از این دوره بحث پیچیدگی های اجتماعی و خان سالارهای قبیله ای آغاز می گردد. پس از فرهنگ کوراارس و با پایان عصر مفرغ قدیم، تغییرات فرهنگی در سنت های عصر مفرغ میانی رخ می دهد که بیانگر استقرار اقوامی آشنا با فرهنگ سفال نخودی و نارنجی منقوش است که در حوضه رودخانه زاب ساکن شده اند. این منطقه از مهم ترین مناطق حوضه جنوبی دریاچه ارومیه است که پژوهش های باستان شناسی در آن انجام یافت. شمال غرب ایران اهمیت بسیاری در ادبیات باستان شناسی منطقه دارد؛ چراکه از منظر سوق الجیشی در ارتباط با مناطق جنوب قفقاز، شرق آناتولی و شمال بین النهرین و دارای پیوندهای فرهنگی با مناطق فوق است. پژوهش های باستان شناسی در محوطه برده زرد شهرستان پیرانشهر انجام یافت. این نوشتار تلاش دارد با مطالعه مواد فرهنگی حاصل از کاوش، به این پرسش پاسخ دهد که مناسبات و روابط فرهنگی برده زرد با مناطق هم جوار چگونه بوده است؟ کاوش های باستان شناسی برده زرد منجر به شناسایی محوطه ای از عصر مفرغ میانی همراه با ساختارهای معماری و یک تدفین در گوشه اتاق شد. نتایج پژوهش بیانگر تعاملات فرامنطقه ای و ارائه الگوی سنت تدفینی در فضای مسکونی و شناخت سنت های فرهنگی مفرغ میانی براساس مطالعه سفال در حوضه رودخانه زاب کوچک گردید. پژوهش حاضر بر مبنای کاوش باستان شناسی و سپس بررسی برهمکنش های فرهنگی منطقه صورت گرفته است.
۲.

بررسی الگوهای استقراری محوطه های پیش از تاریخ منطقه سیلوه پیرانشهر؛ جنوب دریاچه ارومیه بر اساس تحلیل های GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنوب دریاچه ارومیه عوامل زیست محیطی الگوهای استقراری GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
در بررسی باستان شناختی منطقه سیلوه تعداد سی و نه محوطه باستانی شناسایی شد. بر اساس گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای مجموعه های سطحی به ویژه داده های سفالی، آثار شناسایی شده متعلق به ادوار مختلف فرهنگی (نوسنگی، مس سنگ، مفرغ، آهن، دوران تاریخی و اسلامی) را شامل می شوند. پروژه پژوهشی منطقه سیلوه با هدف بررسی و شناسایی مکان های استقراری بر اساس تحلیل های GIS ، معرفی آثار تاریخی- فرهنگی، درک جایگاه منطقه در مطالعات باستان شناختی شمال غرب، شناخت عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری و تحلیل الگوهای استقراری و در نهایت بررسی ارتباطات فرهنگی و برهم کنش های منطقه ای و فرا منطقه ای این ناحیه با نواحی همجوار انجام گرفت. در نتیجه این بررسی یازده محوطه پیش از تاریخی شناسایی شد. یافته های سفالین نشان دهنده رواج سنت های فرهنگی حسنلو، قفقاز جنوبی، شرق آناتولی و شمال بین النهرین در این بخش از منطقه جنوب دریاچه ارومیه بوده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که تغییرات الگوهای استقراری در ادوار مختلف تاریخی چگونه بوده است؟ در نتیجه این پژوهش، بررسی متغیرهای گوناگون از جمله: ارتفاع از سطح دریا،آب و هوا، راه ها، جهت و میزان شیب، میزان بارش، نزدیکی به رودخانه ها و بسترهای محیطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مشخص گردید که نقش متغیرهایی مانند دسترسی به منابع آب دائمی و کد ارتفاعی در شکل گیری زیستگاه ها تاثیر بسزایی داشته و همچنین از نظر فرهنگی، نتایج بدست آمده گویای مواد فرهنگی نوسنگی جدید و تاثیرات سنت حسنلو VIII و سنت حسنلو VII در این پهنه فرهنگی دارد. در این پژوهش بر آن هستیم تا به بررسی مواد فرهنگی و تحلیل الگوهای استقراری محوطه های شناسایی شده بپردازیم.
۳.

نگرشی بر فعالیت های عمرانی ساسانیان در زمان شاپور اول در خوزستان (مطالعه موردی پل بندهای شوشتر و رامهرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پل بندهای ساسانی پل بند جره نظام آبیاری اسرا و صنعتگران رومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۸۷
پس از سقوط اشکانیان و پیروزی اردشیر بابکان در ابتدای قرن سوم میلادی پادشاهی قدرتمند ساسانی تشکیل شد. حکومت مرکزی یک پارچه ای که توانست طی قرنها عظمت و شکوه ایران عصر هخامنشی را بازگرداند. پادشاهان ساسانی از جمله شاپور اول اقدام به فعالیتهای عمرانی بسیاری نمودند، زیرا پیروزی ساسانیان در جنگهای متعدد با رومیها باعث شد تا بتوانند از تخصص اسرای رومی استفاده نمایند. یکی از ویژگیهای معماری ساسانیان، ساخت بناهای چندمنظوره و ترکیبی از جمله پل و بند است. در این دوره پل بندهای متعددی در خوزستان ایجاد شدکه گاهی در نوع خود شاهکاری در معماری محسوب می شدند.دلیل این امر سیاست ساسانیان در استفاده بهینه از آب رودخانه ها بود. در این مقاله سعی شده به دانش هیدرولیک پل/بندهای ساسانی پرداخته شود زیرا این بناها به عنوان یک بازدارنده در مقابل طغیان رودخانه ها عمل می کرده اند؛ همچنین این مقاله به معرفی پل بندهای ساسانی در شوشتر و رامهرمز، می پردازد که توسط نگارنده مورد پژوهش قرارگرفته اند. نتایج نشانگر انطباق ساختارهای معمارانه بر طرحی نظام مند و سبکی شناخته شده از دوره ساسانی و دلالت های برآمده از بررسی مدارک سفالی مجاور حوزه سد جره در تأیید این تاریخ گذاری است. این نوشتار تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهدکه چه شواهدی در ارتباط با بکارگیری اسرای رومی که در جنگها به اسارت ساسانیان درآمدند را می توان شناسایی نمود؟ همچنین بررسی چگونگی ماهیت بنای پل/بند جره از نظر کاربری به چه صورت است؟ روش پژوهش بر مبنای پژوهشهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و سعی در تبیین بناهای عام المنفعه و سازه های نویافته در جنوب غرب دارد.
۴.

نگرشی بر الگوهای استقراری منطقه حاجی لرچای ورزقان، آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شمال غرب ایران ورزقان حاجیلرچای بررسی باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
منطقه حاجی لرچای در شهرستان ورزقان استان آذربایجان شرقی قرار دارد. بررسی های باستان شناسی منطقه به منظور روشن شدن چشم اندازهای استقراری منطقه انجام گردید. در مجموع، سی محوطه در منطقه شناسایی شد که در این بین، دو محوطه متعلق به عصر مفرغ میانی- جدید و پانزده محوطه، متعلق به دوره تاریخی شناسایی شد. با وجود شواهدی از دوره مفرغ در منطقه، به نظر می رسد که سکونت گسترده منطقه، از دوره تاریخی به بعد آغاز شده و تا به امروز نیز ادامه یافته است . منطقه حاجی لرچای ورزقان جزو نقاط تقریبا کم تر شناخته شده به شمار می رود و پژوهش های باستان شناسی تاکنون در منطقه انجام نشده است. این بررسی ابتدا توسط پژوهش های میدانی انجام یافت. سپس با نقشه های GIS ، چشم انداز دقیق منطقه، مشخص و الگوهای استقراری تبیین گردید. در این پژوهش تلاش گردید هر محوطه به تفکیک، علاوه بر ویژگی های کلی وآسیب شناسی، معرفی الگوی استقراری منطقه نیز ارائه گردد. مهم ترین پرسش این مقاله، بررسی الگوهای استقراری منظقه است که تاکنون به آن پرداخته نشده و مسئله مهم این است که گونه شناسی استقرارهای حوضه رودخانه حاجی لرچای چگونه است؟ چه سنت های فرهنگی در منطقه حضور داشته است؟ نتایج این بررسی نشان داد که اکثر محوطه های باستانی در کنار رودخانه حاجی لرچای، از سرشاخه های رودخانه ارس قرار گرفته اند و شرایط زیست محیطی و نزدیکی به رودخانه و کد ارتفاعی نقشی مهم در ایجاد استقرارها داشته است.
۵.

شواهد عصرمفرغ جدید (1450-1250پ.م.) حوضه زاب براساس کاوش های باستان شناسی تپه آخوران

نویسنده:

کلید واژه ها: شمال غرب ایران عصرمفرغ جدید حوضه رودخانه زاب محوطه آخوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
یکی از مناطق مهم جنوب دریاچه ارومیه، حوضه رودخانه زاب است که با توجه به آبگیری سدهای سردشت و کانی سیب کاوش های باستان شناسی در آن انجام گرفت. این منطقه به دلیل همجواری با مناطق قفقاز جنوبی و شرق آناتولی از اهمیت بسیاری درخصوص تعاملات فرهنگی برخوردار است. تپه آخوران یکی از محوطه های عصرمفرغ جدید در حوضه رودخانه زاب است که علاوه بر اهداف نجات بخشی با هدف بررسی نوع استقرار، کاوش باستان شناسی در آن صورت گرفت. عصر مفرغ را سرآغاز تحولات عمده اجتماعی در اوایل هزاره سوم پیش ازمیلاد، می دانند. در توالی باستان شناختی حسنلو به دلیل نقاط ضعفی که در مسائل روش شناختی و نظری وجود داشت، در سال های اخیر بازنگری های کلی صورت گرفت و تقسیم بندی جدیدی توسط «دانتی» ارائه گردید که در گاه نگاری جدید، حسنلوی V که پیش تر آن را با عنوان «عصرآهن I» می شناختیم، اما اکنون از آن به عنوان «عصرمفرغ جدید» یاد می شود. از ویژگی های عصرمفرغ جدید، گوناگونی فرهنگی و نَه همگونی فرهنگی در منطقه شمال غرب است. این مقاله تلاش دارد تا با مطالعه مواد فرهنگی متعلق به سنت فرهنگی مفرغ جدید در تپه آخوران به این پرسش پاسخ دهد که چگونه ارتباطات و مناسبات فرهنگی بین این نقطه با دیگر مناطق حضور فرهنگ مفرغ جدید برقرار بوده است؟ همچنین گاه نگاری آخوران به چه ترتیب بوده است؟ نتایج کاوش های باستان شناسی منجر به شناسایی اردوگاهی از عصرمفرغ جدید گردید. همچنین مطالعه مواد فرهنگی آخوران نشانگر حضور سنت سفالین مفرغ جدید است. مطالعات و گاه نگاری نسبی سفال ها نشان داد که بیشترین تعاملات و تأثیرات فرهنگی با مناطق حسنلو و خارج از مرزهای ایران با مناطق آناتولی و کردستان عراق بوده است. پژوهش حاضر برمبنای کاوش های باستان شناسی و سپس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش دارد به معرفی سفال های نویافته عصرمفرغ جدید (حسنلوی V: 1450-1250 پ.م.) بپردازد.
۶.

معماری استقرارهای جوامع هزاره پنجم (سوم ق.م) در شرق زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فضاهای معماری کاوشهای باستان شناسی شرق زاگرس مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
مطالعه معماری جوامع پیش از تاریخ و بررسی یافته های معماری امری مهم است؛ زیرا اطلاعات ارزنده ای درباره فضاهای روستایی جوامع هزاره های پنجم تا سوم ق.م. شرق زاگرس مرکزی در اختیار ما می گذارد. با توجه به اینکه شرق زاگرس مرکزی در کریدور بینابین شمال غرب و دیگر نقاط زاگرس مرکزی قرار گرفته است، نوعی برهم کنش تکنیکی و سازه ای از هزاره پنجم، چهارم و سوم ق.م. بین روستاهای شمال غرب ایران مانند حاجی فیروز و دالما از یک سو و قشلاق، گودین و پیسا در شرق زاگرس مرکزی از سوی دیگر نشان می دهد؛ بنابراین مطالعه ویژگی های بومی، محلی و همچنین تأثیرات متقابل فرهنگ های هم زمان در بافت این محوطه ها بسیار اهمیت دارد. بافت معماری محوطه های قشلاق، گودین و پیسا شامل فضاهای استقراری، پخت و پز و سکوهای نشیمن است. در این مقاله، افزون بر شرح ویژگی های ساختمانی جوامع روستایی هزاره پنجم تا سوم ق.م. در شرق زاگرس مرکزی، تکنیک های معماری حاصل از کاوش های باستان شناسی بررسی شده است. نتایج به دست آمده، تأثیر محیط زیست منطقه، مصالح دردسترس و سازگاری اقلیمی بافت معماری را به خوبی منعکس می کند. همچنین در برخی موارد به نشانه های معماری سنتی- روستایی بومی حال حاضر در محل نیز استناد شده است. معماری اولیه این منطقه، به عنوان یک عنصر فرهنگی هنری از ارتباطات فرامنطقه ای، ویژگی های بومی و فناوری های نوآورانه ترکیب یافته است. ویژگی دیگر، استفاده از فضاهای باز در این محوطه هاست که در نوع خود یک نوآوری و یک خصیصه بومی محسوب می شود؛ سنتی که بعدها در معماری روستایی و بومی به صورت ظهور ایوان، همین نقش را ایفا کرده است. این پدیده به نوعی انطباق اولیه معماری با شرایط اقلیمی است. در این مقاله به معرفی پلان، ترکیب کالبد و مصالح مورد استفاده و تکنیک های معماری اولیه به مثابه تجربیاتی کهن از ایجاد فضاهای مقاوم و منطبق با زیست بوم محل پرداخته ایم.
۷.

مطالعه آثار یافت شده سده های میانی دوره اسلامی تپه امیرشارلق براساس نخستین فصل کاوش باستان شناسی

کلید واژه ها: منطقه شمال شرق امیرشارلق شهرستان شاهرود دوره سلجوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۳۷۹
محوطه امیرشارلق در دهستان حسین آباد بخش میامی شهرستان شاهرود در بخش انتهای شمال شرقی استان سمنان در مجاورت استان گلستان و 220 کیلومتری شمال شرقی شاهرود قرار دارد. راه بزرگ خراسان که بخشی از شرق را به غرب ارتباط می داد و معبر مهاجرین و کاروانیان بود در همین شاهراه قرار گرفته است. شواهد به دست آمده از دَه ها تپه باستانی ما را با این واقعیت روبه رو می کند که این مسیر از دیرباز در مسیر راه تجاری و اقتصادی ابریشم به گرگان و خراسان بزرگ قرار داشته و سه استان سمنان، گرگان و خراسان را به هم پیوند می دهد. در حقیقت اهمیت محوطه امیرشارلق در این است که در مسیر جاده خراسان بزرگ قرار گرفته است. منطقه شمال شرق ایران در دوران اسلامی شاهد تحولات و رخدادهای سیاسی-فرهنگی متعددی بوده است. از این رو بررسی منطقه و کاوش های باستان شناسی در آن می تواند در شناخت تعاملات و تولیدات فرهنگی منطقه سودمند واقع شود. این نوشتار به بررسی و مطالعه یافته های تپه امیرشارلق و مطالعات تطبیقی با دیگر محوطه های همزمان، برای روشن ساختن تعاملات فرهنگی منطقه ای می پردازد. نتایج کاوش های باستان شناسی در منطقه نشان داد که بیشترین برهمکنش های فرهنگی با منطقه خراسان بوده است. در هنر سفالگری تأثیرات سنت های فرهنگی نیشابور به شدت در سفالینه های امیرشارلق دیده می شود. سفالینه های این محوطه از نظر نقش و تکنیک از تنوع بسیاری برخوردارند. همچنین استقرار در این محوطه مربوط به مردمان کوچ نشین بوده است؛ زیرا شواهد معماریِ برجا و ثابت در این محوطه به دست نیامده است.
۸.

مدارک نویافته از کهن ترین بقایای معماری هزاره پنجم ق.م. در استان کردستان (براساس کاوش های باستان شناسی)

کلید واژه ها: دوره روستانشینی معماری هزاره پنجم ق.م. مصالح بوم آورد تپه قشلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۷ تعداد دانلود : ۴۵۱
تپه قشلاق یکی از معدود محوطه های استقراری دوره روستانشینی قدیم در دره تالوار شهرستان بیجار مربوط به هزاره پنجم ق.م. است که با توجه به آزمایشات تاریخ گذاری به روش تابش گرما از تاریخ 5500 ق.م. لغایت 3600ق.م. بدون وقفه مورد سکونت بوده است. انجام سه فصل کاوش باستان شناختی این محوطه، اطلاعات ارزنده ای درخصوص وضعیت فرهنگی و باستان شناسی منطقه در اختیار ما قرار داد. شواهد باستان شناسی روستای کهن قشلاق نشان داد که بافت معماری به لحاظ کالبدی شامل اتاق های کوچک متمرکز و مشرف به حیاط مرکزی هستند که با توجه به یافته های منقول می توان کارکرد آشپزخانه ای، انباری و نشیمن را برای آن ها تشخیص داد. ورودی های اصلی به سمت جنوب غربی (آفتاب گیر) باز می شوند. در اتصال دیوارها در کنج ها از روش قفل و بست استفاده شده و در ارتفاع باقیمانده از بناها هیچ گونه نشانه ای از ترک ناشی از تفاوت بار وارده در کنج ها دیده نمی شود. با توجه به اینکه دره تالوار بیجار در گذرگاه بینابینی شمال غرب ایران و زاگرس مرکزی قرار گرفته، لذا نوعی تعامل روش و سازه ای از هزاره پنجم و چهارم ق.م. شمال غرب ایران مانند حاجی فیروز و دالما و همچنین ویژگی های بومی و محلی و تأثیرات فرهنگ های هم زمان در محوطه هایی مانند سه گابی و گودین در شرق زاگرس مرکزی در بافت آن وجود دارد. از لحاظ روش، این پژوهش متکی بر داده های نویافته از کاوش های میدانی باستان شناسی و سپس مطالعه و مقایسه با بافت های معماری شناخته شده هم زمان در مناطق پیرامونی استوار است. همچنین در برخی موارد به نشانه های معماری سنتی روستایی در محل نیز استناد شده است. در مجموع مشخص شده که معماری اولیه این منطقه به عنوان یک عنصر فرهنگی هنری از ارتباطات فرامنطقه ای، ویژگی های بومی و فناوری های نوآورانه ترکیب یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان