مقالات
حوزه های تخصصی:
روستای سرمشهد در دهستان دادین از بخش «جره بالاده» شهرستان کازرون و در 30 کیلومتری غرب شهر بالاده قرار گرفته است. در این روستا یک محوطه تاریخی واقع است. محوطه تاریخی سرمشهد یکی از بزرگ ترین مناطقی است که آثار دوره ساسانی تا سده 7 هجری قمری در آن قابل مشاهده است. این محوطه تاریخی در هفت کیلومتری روستای سرمشهد در دشتی هموار و در میان دو رشته کوه جا گرفته است. جغرافی نویسان اسلامی در آثار خود این محوطه را دشت «بارین» و «غندجان» نامیده اند. نخستین بار، طبری(224-310ه.ق ) دشت بارین را در «اردشیرخوره» معرفی می کند و پیشینه آن را به زمان ساسانیان نسبت می دهد. برخی از این منابع «غندجان» را در کوره اردشیرخوره و برخی دیگر در کوره «شاپور خوره» و وابسته به منطقه «جره» دانسته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای و مشاهدات میدانی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است بررسی نام جای غندجان و دشت بارین در متون جغرافی نویسان اسلامی و انطباق آن با محوطه تاریخی سرمشهد، داده های ارزشمندی در رابطه با، پراکندگی جمعیت، چگونگی راه های ارتباطی و بازرگانی، مناسبات اجتماعی و مراکز صنعتی و تولیدی، در اختیار ما قرار می دهد. روش انتخاب شده در این پژوهش بر پایه بررسی جغرافیای تاریخی و مطالعه شواهد باستان شناسی و هنری در مورد دشت بارین و غندجان و بازدید منطقه ای است. با توجه به این پژوهش ، از سده سوم تا سده نهم هجری قمری ده جغرافی نویس اسلامی از شهر غندیجان و دشت بارین در آثار خود نام برده اند و دانستنی های فراوانی درباره حدود شهر، منابع آب و مسافت این شهر تا منزلگاه های پیرامون ارائه می دهند. با نگرش به این توصیفات، غندجان متون اسلامی با محوطه تاریخی سر مشهد در استان فارس هم خوانی دارد. .بررسی تغیی رات در جغرافیای اداری غندج ان در قالب کوره های اردشیرخوره و شاپورخوره با مطالعه منابع جغرافی نویسان اسلامی. 2.بررسی محوطه تاریخی و جغرافیایی سرمشهد. سؤالات پژوه ش: 1.چه عللی در نامشخص بودن پیشینه تاریخی و جغرافیایی محوطه تاریخی سرمشهد نقش داشته است؟ 2.چه عواملی در توسعه و گسترش شهر غندجان نقش داشته است؟
آرای فقهی و حقوقی امام خمینی درمورد تهاتر و تفاوت آن با تقاص و ضمان (با تاکید بر عرضه و فروش آثار هنری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فقه امامیه تهاتر از اسباب تسلط بر مال غیر و شبیه به شفعه دانسته اند. برخی، آن را از اسباب سقوط تعهدات و برخی دیگر آن را بیع دانسته و احکامش را ملحق به احکام بیع دین به دین و ضمان می دانند. هر چند برخی استعمال تهاتر به جای مقاصه را صحیح دانسته اند، از این جهت که هرگاه شرایط تهاتر موجود باشد هر یک از دو دین، یکدیگر را نفی کرده و ساقط می شوند. نظر امام خمینی(ر) هم بر این استوار است که تهاتر یکی از اسباب سقوط تعهد است و از زمره ضمان بشمار نمی رود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیل است که گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه کتب، مقالات، نشریات، سایت های معتبر حقوقی در منابع اصلی و فرعی بوده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که به دلیل عدم اختلاف ماهیت بین تهاترهای قراردادی، قضایی و ایقاعی در نهایت همه آن ها به تهاتر قهری برگشت می کنند. نتیجه نهایی پژوهش بیانگر این می باشد که فقها در تعابیر خود تهاتر را غالباً به قهری متصف کرده اند. بنابراین از دیدگاه امام خمینی(ره) نیز تهاتر قهری بوده و در عرضع آثار و محصولات هنری نیز این فعل عنلیاتی می شود و در نهایت بین تهاتر و تقاص اختلاف است. اهداف پژوهش: 1.بررسی نظریات فقیهان و حقوقدان ها با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره) درخصوص مسئله تهاتر با تأکید بر عرضه و فروش آثار هنری. 2.ایجاد بصیرت و آگاهی و تنویر افکار عمومی و نیز با هدف بررسی نظریات فقها و حقوقدانان در مورد تهاتر به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات. سؤالات پژوهش : 1.حقیقت تهاتر و انواع آن از دیدگاه فقه و حقوق با تأکید بر نظر امام خمینی (ره) چگونه تحلیل می شود؟ 2.نظریات فقیهان و حقوقدانان با تأکید به خصوص دیدگاه امام خمینی(ره) درباره تهاتر چه تأثیری بر عرضه و فروش آثار هنری دارد؟
واکاوی نقوش سنتی در صورت بندی منبت معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر منبت از آغاز پیدایش در ایران تا عصر حاضر تحولاتی را پشت سر گذاشته است. همنشینی در هنر منبت از چند منظر قابل بررسی است؛ نخست همنشینی این هنر با ذات مواد اولیه آن است که به واسطه ویژگی این مواد شکل و فرم متفاوت به خود می گیرد. دوم، نقش همنشینی هنرهای چوبی به عنوان هنر مکمل بر هنر منبت از منظر تکنیک و فن است، اما مهم ترین این، همنشینی ها، تأثیر نقوش سنتی بر هنر منبت از منظر طرح و نقش و تحولاتی است که در حوزه منبت معاصر رخ می دهد و تاکنون به طور جامع و هدفمند مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این همنشینی ها همواره با نوآوری و تحولاتی شگرف در هنر منبت معاصر همراه بوده است و این پژوهش با تمرکز بر واکاوی نقوش سنتی در منبت معاصر در پی دستیابی به تحولات ایجاد شده بر بستر هنر منبت با تکیه بر آثار تهران معاصر است؛ به گونه ای که بتوان به تأثیر نقوش سنتی در دستیابی به صورت بندی های فاخر دست یافت. قدر مسلم این که هنر منبت با توجه به نیاز ذاتی به نقش و طرح همواره در طول تاریخ از تلفیق نقوش و طرح های زیبا و قابل اجرا در هر دوره، بهره گرفته و در دوره معاصر با تحولات هنری در تهران و حضور هنرمندان شاخص در پایتخت این هنر نیز با نوآوری و صورت بندی های نو، ارزشمند و فاخری جلوه گری نموده است که در طول تاریخ منبت ایران کم سابقه است. اهداف پژوهش: 1.بررسی نقوش سنتی در هنر منبت ایران. 2.آشنایی به تأثیرات گسترده نقوش بر منبت معاصر ایران. سؤالات پژوهش: 1.نقوش سنتی در صورت بندی آثار فاخر منبت معاصر چه نقشی دارند؟ 2.بسترهای به کارگیری نقوش سنتی در منبت معاصر چگونه شکل گرفته است؟
نمودهای کسب حکمت و دانش در کلیله و دمنه مصور تیموری با تأکید بر سرمایه های فرهنگی تجسّم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه فرهنگی مجسّم به صورت مهارت و خصایل دیرپای فکری و جسمی و جزو دانایی و توانایی افراد است. تمایلات و گرایش های فرهنگی، یکی از فاکتورهای اصلی در سنجش میزان سرمایه های فرهنگی تجسّم یافته می باشد. کتاب کلیله و دمنه که خود یکی از مهم ترین سرمایه های فرهنگی عینیّت یافته شمرده می شود، گنجینه غنی از سرمایه های فرهنگی مجسّم است. چنانکه جزو ماندگارترین آثار عینی میراث فرهنگی مکتوب در بین ملل هند و ایران و عرب و بلکه ادبیات جهان شمرده می شود. در پژوهش حاضر، براساس رویکرد نظری سرمایه فرهنگی پیر بوردیو، به بررسی عمده ترین گرایش فرهنگی مندرج در این کتاب پرداخته شده است. به لحاظ روش شناسی، گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای بوده، شیوه بررسی آن از نوع مطالعات کیفی و تحلیل محتواست. یافته های بررسی نشان می دهد که شاخصه گرایش به کسب حکمت و دانش در کلیله و دمنه از برجستگی خاصی برخورداراست. تعامل رای هند و بیدپای برهمن در باب مسائل گوناگونِ فرهنگی که با هدف گسترش حکمت و تعمیم دانشِ موضوعات مطروحه به انجام می رسد، یکی از بهترین جلوه های متجسّم سرمایه های فرهنگی است. جستجوی معرفت و شیفتگی انوشیروان پادشاه فرهیخته ساسانی به دانش، جستجوی حکمت به وسیله برزویه و ابن مقفع، که گاهی موجِّد حرکت های مهم علمی و فرهنگی در عصر خویش بوده اند؛ علاقه مفرط امیر نصر بن احمد سامانی، بهرام شاه غزنوی و ابوجعفر منصور بن عباس (پایه گذار خلافت عباسی) و برخی دیگر از امرا و علما، به علم و فرهنگ، نمودهای سرمایه فرهنگی هستند که در کلیله و دمنه تجسّم یافته اند. اهداف تحقیق: 1.بررسی ترجیهات فرهنگی اشخاص و رجال مطرح در کلیله و دمنه. 2.تبیین نمودهای سرمایه فرهنگی تجسم یافته در کلیله و دمنه ذیل مؤلفه گرایش به کسب حکمت و دانش. سوالات تحقیق: 1.ترجیهات فرهنگی اشخاص و رجال مطرح در کلیله و دمنه حول چه مؤلفه هایی شکل گرفته است؟ 2.نمودهای سرمایه فرهنگی تجسم یافته در کلیله و دمنه از منظر علاقه به کسب حکمت و دانش چگونه است؟
بازشناسی هویت خانه های سنتی ایرانی با تکیه بر عناصر کالبدی، اجتماعی و فرهنگی هویت ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم توسعه و پیشرفت های حاصله در امر مسکن سازیِ معاصر، این مهم در ایرانِ کنونی هم چنان دارای مشکلات و ضعف های بنیادین می باشد. یکی از مهم ترین دلایل آن، بی توجهی به ساختارهای هویتی معماری مسکونی ایران در دوره های پیشین می باشد که به نوعی با هویت انسانِ ایرانی نیز گره خورده است. شاید بازگشت و رجوع دوباره به اصول بنیادین خانه سازی ایرانی و شناخت و بکارگیری صحیح مبانی ساخت آن ها، راهکار و راه حل اصلی رهایی از مشکلاتی باشد که گریبان گیر مسکنِ معاصر ایران شده است. چرا که خانه های سنتی در همه ی زمان ها و دوره های تاریخی به بهترین نحو ممکن پاسخ گوی نیازهای ساکنان و کاربران خود بوده اند. با عنایت به این موضوع که یکی از راهکارهای شناسایی ساختارهای هویتی خانه های سنتی ایرانی، بررسی عناصر هویت ساز در معماری آن هاست. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، و مطالعه منابع کتابخانه ای و اسنادی متعدد، و تحلیل محتوایی آن ها، توانسته است شاخص ها و زیرشاخص های مربوط به این عوامل را شناسایی و استخراج نماید. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با شناخت صحیح عناصر و شاخصه های هویت ساز معماری خانه های سنتی ایرانی و بکارگیری بهینه و اصولی آن ها در خانه سازی معاصر می توان مشکلات فعلی کاربران این فضاهای زیستی را تا اندازه ی قابل توجهی مرتفع نمود. البته این بدان معنی نیست که این عوامل و عناصر را در معماری مسکونی معاصر به همان شکلی که در گذشته استفاده می شده به کار گرفت، بلکه لازم است آن ها را با معماری جدید مسکونی، هماهنگ و منطبق ساخت. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی هویت خانه های سنتی ایرانی. 2.آشنایی با عناصر کالبدی، فرهنگی و اجتماعی هویت ساز در خانه های ایرانی. سؤالات پژوهش: 1.خانه های سنتی ایرانی دارای چه شاخصه هایی است؟ 2.چگونه می توان از الگوی خانه های سنتی ایرانی در عصر حاضر استفاده کرد؟
بررسی جایگاه گفتمان چپ بر راهبرد سنتی در حوزه های هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه های هنری به عنوان مراکز تمرکز فعالیت های هنری در دوره معاصر تبدیل به یکی از نهادهای مهم در انتشار تحولات ایدئولوژیک شدند. در این میان گفتمان چپ در دوره پهلوی تبدیل به یکی از مهمترین گفتمان های حاکم بر فضای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران گردید. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد چگونگی رویکرد گفتمان چپ به حوزه های هنری است. روش تحقیق در پژوهش حاضر براساس هدف پژوهش به روش های بنیادی و کاربردی تقسیم می شود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی می باشد همچنین با توجه به هدف اصلی پژوهش به لحاظ ارتباط بین متغیرها این پژوهش توصیفی با رویکرد تحلیلی به شمار می آید. به عبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظام دار وضعیت فعلی آن می پردازد و ویژگی ها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم تأثیر متغیرها برهم را بررسی می نماید. یافته های پژوهش حاکی از این است که بنیان های نظری و ایدئولوژیک در حوزه های هنری و سیاسی تلاش میکرد، بدینوسیله مشروعیت سیاسی خود را تأمین کند. فعالان سیاسی و اعضای دیوان سالار و افراد وابسته به هیأت حاکم و گفتمان چپ دارای ویژگی ها و خصایصی بودند که بخشی از آن محصول نظام سیاسی بود. به عبارت دیگر، در طبقه حاکم عصر پهلوی نوع خاصی از «فرهنگ سیاسی» وجود داشت که می تواند بخشی از رفتارهای حاکمان و سیاست های حکومت در این مقطع تاریخی را تبیین کند. اهداف پژوهش: 1.بررسی جایگاه گفتمان چپ بر راهبرد سنتی در حوزه های هنری. 2.بررسی وضعیت حوزه های هنری در دوره پهلوی. سؤالات پژوهش: 1.گفتمان چپ دردوره پهلوی چه راهبردی نسبت به حوزه های هنری داشت؟ 2.حوزه های هنری در دوره پهلوی چه وضعیتی داشتند؟
بازخوانی معیارهای سرزندگی در مکان های تاریخی با تاکید بر رهیافت گردشگری میراثی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری تاریخی به عنوان یکی از ابتدایی ترین گونه های گردشگری در جهان شناخته شده که ریشه در ذات انسان دارد، چرا که انسان همواره علاقمند به شناخت موارد جدیدتر و حتی شناخت بیش تر و دقیق تر گذشته و تاریخ نیاکان خود و سایر انسان ها و جوامع است. متاسفانه این مهم در ایرانِ معاصر، علی رغم آثار و جاذبه های متعدد تاریخی، بسیار کمرنگ تر از سایر کشورهای توسعه یافته می باشد. از راهکارهای توسعه گردشگری میراثی، بازگردندان حیات از دست رفته ی شهری در مکان هایی است که از گذشته برایمان به یادگار مانده اند، که این امر به واسطه ی اعمال و بکارگیری صحیح شاخص های سرزندگی میسر می گردد.. در حقیقت پژوهش حاضر، با هدف بازشناسی معیارها و شاخص های سرزندگی در مکان های تاریخی در راستای توسعه سطح گردشگری میراثی انجام پذیرفته است. این تحقیق بر حسب نوع هدف، توسعه ای- کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی آن ها بوده است. پس از تحلیل و بررسی آرای صاحب نظران متاخر در باب مولفه های سرزندگی، شاخص ترین معیارهای ارتقادهنده ی سرزندگی در عرصه های عمومی شهری و همین طور بافت های تاریخی مشخص گردید که شامل1. حضورپذیری مردم، 2. تنوع و جذابیت، 3. آسایش و آرامش، 4. نفوذپذیری، 5. انعطاف پذیری، 6. امنیت، 7. شفافیت، 8. خوانایی، 9. زیبایی، 10. فعالیت پذیر بودن و تنوع، دسترسی، آسایش، ایمنی و امنیت می باشند. با توجه به این که ویژگی های کالبدی مکان های تاریخی متفاوت از عرصه ها و بافت های تاریخی شهر می باشد، از این روی از میان کلیه شاخص های مطروحه، 6 شاخص عمده اعم از (1. تنوع و جذابیت، 2. انعطاف پذیری، 3. زیبایی، 4. دسترسی، 5. آسایش 6. امنیت) به عنوان معیارهای ارتقادهنده ی سرزندگی در مکان های تاریخی تبیین گردیدند. اهداف پژوهش: 1.شناخت معیارهای سرزندگی در بافت های تاریخی. 2.بازشناسی امکان توسعه گردشگری میراثی با توجه با شناخت معیارهای سرزندگی. سؤالات پژوهش: 1.بافتهای تاریخی دارای چه معیارهایی برای احیاء سرزندگی هستند؟ 2.چه ارتباطی می توان میان سرزندگی در بافتهای تاریخی و گردشگری میراثی ایجاد کرد؟
تبیین مؤلفه و شاخص های اثرگذار مدرنیسم در خانه های اعیانی مشهد در اواخر دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش نوگرایی و ورود تدریجی جریان مدرنیسم به ایران در دوره قاجار بر زوایای مختلف جامعه ایران مؤثر بود. یکی از عرصه هایی که مدرنیسم در آن تأثیرگذار بود، مختصات معماری بود. در این دوره دستاوردهای عصر مدرنیته غرب، هرچه بیشتر وارد کالبد و روح معماری زمانه شهر از جمله ابنیه و عمارت های آن شد. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد دامنه و ابعاد تأثیرگذاری مدرنیسم بر معماری خانه های مسکونی در این دوره است. پژوهش حاضر در صدد آن است سعی بر آن تا علاوه بر شناخت وجوه اثرگذار بر معماری بناهای مسکونی اواخر قاجار در شهر مشهد، به اولویت بندی آن ها بپردازد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای- اسنادی و تکمیل پرسشنامه خبرگان می باشد. همچنین از روش دلفی برای تعیین اهمیت و وزن دهی به مؤلفه ها و شاخص ها استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس تحلیل های صورت گرفته و مؤلفه ها و شاخص های به دست آمده از منابع موجود و نظرسنجی، مدلی با 5 مؤلفه و 20 شاخص تدوین و وزن هر دسته و ترتیب اهمیت شاخص ها تعیین شد. بدین صورت مؤلفه های «پلان»، «عناصر ساختمانی» و «تزئینات» و نیز سه شاخص «محوریت راه پله»، «بالکن» و «بام شیبدار و سنتوری» رتبه های اول تا سوم را کسب نمودند. تأثیرات مدرنسیم به شکل های مختلف در پلان، نما، ورودی ها، فضاهای داخلی و به طور شاخص به عناصر و اجزای معماری دیده می شود. اهداف پژوهش: 1.مطالعه و واکاوی تأثیر مدرنیسم بر معماری در دوره قاجار. 2.بررسی تأثیر وجوه مدرنیسم بر خانه های اواخر دوران قاجار شهر در مشهد. سؤالات پژوهش: 1.مدرنیسم چه تحولاتی را در معماری دوره قاجار ایجاد کرد؟ 2.مدرنیسم چه تأثیری بر خانه های اعیان در اواخر دوره قاجار در شهر مشهد داشت؟
تطبیق اوج و حضیض انسان در قرآن و مثنوی و انعکاس آن در نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری یکی از هنرهای زیبا و نمادین در ایران است و بررسی آثار برجای مانده از نگارگری نشان دهنده انتقال مفاهیم مهم فردی و اجتماعی در این آثار است. شعر و ادب فارسی نیز از آثاری است که ارزش مهمی در انتقال مفاهیم مهم انسانی دارد. یکی از اصلی ترین دغدغه های مولانا انسان شناسی است و یکی از کتاب هایی که مولانا از آن بسیار تأثیر پذیرفته قرآن است؛ از موارد تأثیرپذیری از قرآن، انعکاس شخصیت های نیک و بد قرآنی در مثنوی است. این پژوهش به روش «تطبیقی-تحلیلی» انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که بسیاری از الگوهای ارائه شده در مثنوی، با الگوهای قرآنی مطابقت دارد؛ بیشتر این الگوها یا انبیای الهی هستند یا اولیای الهی؛ انبیای الهی همچون: آدم، ابراهیم، نوح، داوود، سلیمان، صالح، یونس، موسی، یوسف، عیسی و محمّد(علیهم السلام)، و اولیای الهی مانند: بایزید بسطامی، منصور حلّاج، فضیل عیّاض، شقیق بلخی و ...؛ و برخی مظاهر انسان در حضیض افراد ظالم تاریخ، پادشاهان ستمگر و حاکمان خونریز هستند؛ همچون: قابیل، فرعون، نمرود، قارون، ابوجهل، ابولهب، و حجاج یوسف. مولانا این الگوهای انسانی را به طریق رمز و نماد به کار برده و اغلب از آنها و رویدادهای مربوط به زندگیشان، برداشت های عارفانه نموده است و هدفش این بوده که نشان بدهد هریک از این الگوها، نماد چه فضایل یا رذایل اخلاقی هستند. در نگاره های برجای مانده از دوره صفوی نیز می توان مضامینی از ارزشمندی انسان را مشاده کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی سیمای انسان در مثنوی و تطبیق آن با قرآن. 2.بررسی اوج و حضیضِ سیمای انسان در نگارگری دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.اوج و حضیض انسان از دیدگاه مثنوی و قرآن چگونه است؟ 2.سیمای انسان چه بازتابی در نگارگری دوره صفوی دارد؟
تبیین نقش متقابل فرهنگ و هنر در معماری آیینی تکایای مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارهای موجود در جامعه با یکدیگر در رابطه متقابل هستند. هنر آیینی تبلور عینی فرهنگ، اعتقادات مذهبی و باورهای عامیانه کنش گر اجتماعی است. معماری تکایا، آیینه سنت های پنداری، گفتاری و کرداری هنرمند شیعه در رابطه با "زمان و مکان" مقدس است. معماری آیینی، هنر آمیخته با فرهنگ است، معماری بومی تکایا تجلّی تاریخ، نژاد، هنر، اقلیم، مذهب شیعه، سنت، هویت و فرهنگ مردم مازندران است. واکاوی معیارهای فرهنگ و اهمیت هنر آیینی علاوه بر نمایاندن ارزش های معماری بومی تکایا، می تواند رهنمودهای طراحی جهت خلق فضایی با کیفیت بیش تر را در اختیار طراحان قرار دهد. پژوهش حاضر با بهره گیری از غنای زیست بوم و جغرافیای فرهنگی مازندران به تأثیر متقابل فرهنگ و هنر آیینی برای روایت مصائب امام حسین(ع)، اهل بیت، یارانش و مناسک عزاداری عاشورا در معماری تکایا پرداخته است. این پژوهش از نوع کیفی است که با روش تاریخی-تفسیری انجام شده و به صورت اسنادی و میدانی به جمع آوری اطلاعات پرداخته و در تحلیل داده ها از روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی بهره برده است. جامعه آماری، پژوهش تعداد 9 تکیه از شهرستان آمل می باشند. نتایج پژوهش گویای آن است که معیارهای فرهنگ (ساختار قدرت، جایگاه اجتماعی، ساختار خویشاوندی، وقف، نذر، سن و جنسیت کاربرفضا) و آیین های بومی مردم مازندران (دیوان، شالیزار، زن شاهی، برف چال واوارون، شیلان) و هنر آیینی که شامل نقاشی آیینی (نگاره های سقانفار)، معماری آیینی(تکایا) و نمایش آیینی (تعزیه) تأثیر متقابلی در احیاء، ماندگاری، سازگاری و ارتقاء همدیگر داشته اند. فرهنگ تأثیر به سزایی در معماری داشته و متقابلاً معماری نیز یکی از عواملی تأثیرگذار بر فرهنگ بوده است. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی هنر آیینی و معیارهای فرهنگ در معماری بومی تکایای مازندران. 2.بررسی تأثیر فرهنگ و هنر آیینی در چیدمان عناصر معماری آیینی تکایا. سوالات پژوهش: 1.معیارهای موثر فرهنگ بر معماری تکایای مازندران کدام اند؟ 2.چه رابطه ای میان فرهنگ و معماری آیینی، نمایش آیینی و نقاشی آیینی وجود دارد؟
موانع معرفتی و حکیمانه کمال در حدیقه الحقیقه سنایی و انعکاس آن در هنر وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنائی (545-463ه.ق) اولین شاعری است که تصوف و زهد و عرفان را به صورت جدی وارد شعر فارسی کرد و این مسئله نشان می دهد که مسائل عرفانی در تکوین جهان بینی وی نقش مؤثری داشته است. بازتاب جهان بینی عرفانی سنائی در قالب مباحث توحیدی، ستایش انبیا و اولیاء حق، بیان نکات برجسته زندگی اصحاب و انصار پیامبر(ص) و مشایع بزرگ مبارزه با نفس و مهار نمودن حرص و اعراض از دنیا و ترک خودپرستی، تشویف به سیر و سلوک، تحصیل ایمان، عشق و ... در حدیقه الحقیقه اثر مهم وی نمایان است. پیام و هدف سنائی در این اثر بر محور توحید زهد و عشق استوار است که در پناه شریعت و از طریق درون بینی و ترک ظواهر قابل حصول است. مسئله ای که اینجا می توان مطرح کرد موانع معرفتی در حدیقه الحقیقه سنایی و ماهیت انعکاس آن در هنر وحیانی است. یافته های پژوهش نشان داد که نوع انسان شناختی عرفای اسلامی به ویژه سنایی بر چگونگی اندیشه انسان شناسی او به شدت تأثیرگذار بوده است، بنابراین بررسی مبانی انسان نگری و انسان شناسی سنایی کمک شایانی در شناخت انسان آرمانی دارد. انسان آرمانی سنایی که در چارچوب کلام الله و سنت پیامبراعظم معرفی می گردد، فردی است که حداقل در یکی از زمینه های عرفانی، دینی و اخلاقی به مرحله رشد و تعالی دست پیدا کند و به ویژگی ها و مؤلفه های اساسی و مؤثر آن ها آراسته شود. این مسئله در هنر وحیانی به شکل کاربرد آیات قرآنی منعکس شده است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی موانع معرفت و کمال در حدیقه الحقیقه سنایی. 2. بررسی بازتاب موانع معرفت و کمال در هنر وحیانی. سؤالات پژوهش: 1.سنایی در حدیقه الحقیقه خود چه مسائلی را به عنوان موانع معرفت و کمال مطرح کرده است؟ 2.موانع معرفت و کمال برای انسان چه بازتابی در هنر وحیانی داشته است؟
نیروی احساس در آثار هنری معلولین عکاس با تاکید بر فلسفه ی بدن بدون اندام ژیل دلوز (مطالعه ی موردی آثار پیت اکرت و احمد زولکارنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلق آثار هنری توسط افراد به عوامل مختلفی فردی و اجتماعی بستگی دارد. در این میان با توجه به ارتباط نزدیک آفرینش هنری با توانایی جسمی و روحانی مسائلی در خصوص امکان و چگونگی خلق آثر هنری توسط افراد دارای معلولیت مطرح می گردد. فلسفه ی دلوز مؤید این موضوع است که خلق اثر هنری نیازی به یک سازمان مندی خاص ندارد و برای آفرینش یک عکس هنری نیازی به تکامل جسمانی انسان نیست. می توان بدون یک جسم سازمان مند، دست به خلق اثر هنری زد. فرد معلول می تواند در این دیدگاه با استفاده از صیرورت احساس اثر هنری خلق کند. این پژوهش با روش کیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. روش مبتنی بر مطالعه بر آثار عکاسی افراد معلولی بوده است که با روش توصیف فلسفه ی بدن بدون اندام احساس را اصلی ترین مؤلفه ی هنر عکاسی برای انتقال نیروی هنر و آفرینش و تحلیل در عکاسی می دانسته اند. در این پژوهش آثار پیت اکرت و احمد زورکارنیان به عنوان افراد هنرمندی که دارای معلولیت هستند بررسی می گردد. یافته های پژوهش حاکی از این است که معلولین نیز با در نظر داشتن دیدگاه بدن دلوز می توانند دست به آفرینش هنری از هم گسیخته اما دارای کمال دست بزنند که استوار بر احساس است. با تکیه بر فلسفه ی بدن، ناتوانی جسمی مانع از خلق اثر هنری در عکاسی نیست. معلولین با درک مفهوم هستندگی و احساس در هنر می توانند به خلق و آفرینش آثار هنری زنده که از صیرورت برخوردار است، روی بیاورند. اهداف پژوهش: 1.بررسی امکان حذف ناتوانی جسمی در عکاسی با تکیه بر فلسفه بدن دلوز. 2.بازشناسی تأثیر عوامل جسمی و روحی در خلق اثر هنری. سوالات پژوهش: 1.احساس در آثار هنری معلولین عکاس بر طبق فلسفه ی بدن دلوز چه نقشی دارد؟ چه عوامل جسمی و روحی نزد هنرمند در آفرینش آثار هنری او نقش دارد؟
اصول تطبیقی معماری پایدار بناهای مسکونی بومی در اقلیم های خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری و ساخت مسکن از گذشته دور یکی از دغدغه های مهم بشر بوده و در عین حال، ارتباط مستقیمی با شرایط آب و هوایی داشته است. مطالعه این الگوی معماری و کمیت و کیفیت آن نقش مهمی در ارتقای معماری پایدار دارد. در پدیده گرم شدن کره زمین و آلودگی شهرها، صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد نموده است؛ از این رو توجه به بهره گیری از منابع انرژی فسیلی و محدودیت منابع سوخت های فسیلی با تاکید بر اصول معماری پایدار و بناهای بومی و استفاده از آن جهت مشارکت در حل این بحران ضروری می نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و در دو بخش مبتنی بر سامانه کیفی و روش توصیفی انجام گرفته است. بررسی و تحلیل نمونه های انتخابی اقلیم های خشک بر اساس سه معیار تناسبات کالبدی، سازماندهی فضایی و معیارهای مرتبط با شرایط محیطی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که معماری بومی در اقلیم های گرم خشک ارتباط تنگاتنگی با شرایط آب و هوایی دارد و با طراحی و اتخاذ مناسب ترین رویکردها می توان به معماری پایدار در این مناطق دست یافت. اهداف پژوهش: 1.تشخیص میزان انطباق معماری بومی با اقلیم مناطق خشک. 2.تدوین دستورالعمل مناسب بر اساس ویژگی های معماری بومی مناطق سرد و گرم و خشک. سوالات: 1.معماری مناطق خشک چه تاثیرپذیری از محیط دریافت دارد؟ 2.چه تشابه و تضادی بین اقلیم گرم و خشک و سرد و خشک وجود دارد؟
نقش حضرت خدیجه (س) در تبیین انفاق در صدر اسلام و انعکاس آن در عملکرد بانوان ابنیه ساز دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت اهمیت انفاق در قرآن و روایات و نقش آفرینی خدیجه (س) در آستانه ظهور اسلام یکی از مسائل مهم در بازشناسی مسئله انفاق در جامعه اسلامی است. زیرا این مسئله به عنوان یکی از رویکردهای مثبت در جامعه اقتصادی در جهان اسلام مطرح بوده است و در ادوار مختلف تاریخ در عملکرد حکومت ها و افراد بازتاب داشته است. این پژوهش با روش کتابخانه ای به شیوه تحلیلی- توصیفی، انجام شده است. خدیجه (س) با انفاق تمامی دارایش درراه گسترش اسلام بدون منت گذاشتن و چشم داشت از دیگران، هنر انفاق کردن و ایثار را در میان زنان ابنیه ساز عصر صفوی به ودیعه گذاشت. یافته های پژوهش حاکی از این است که حضرت خدیجه (س) با حمایت های مادی و معنوی خویش از محمد (ص) نقش مهمی را در تثبیت و گسترش اسلام ایفا نمود. به همین جهت، ایشان از انفاق کننده ترین افراد در زمان خود شناخته شده است. وی خانه و ابنیه خود را وقفِ فقرا، مستمندان نمود و برخی از زنان دوره صفوی نیز به تأسی از ایشان، ابنیه ی ارزشمندی را برای منفعت عمومی وقف نمودند. خدیجه (س) به عنوان اولین زن مسلمان تمام ابنیه وسیع و زیبای خود را با تمام دارایش را درراه خدا بخشید و با این کار مهم توانست هنر انفاق کردن را در به همه زنان در همه عصرها به زیبایی بیاموزد، بنابراین، کار نیک ایشان در تاریخ ماندگار شد. در این پژوهش به چند سؤال از قبیل، هنر خدیجه (س) در انفاق درراه خدا و گسترش اسلام و همچنین تأثیر آن در میان زنان ابنیه ساز دوره صفوی می پردازد. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی مسئله انفاق در رفتار حضرت خدیجه(س). 2.بررسی مسئله انفاق و ابینه سازی در عملکرد زنان دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.رویکرد حضرت خدیجه(س) چه تأثیری بر اهمیت مسئله انفاق در جامعه اسلامی داشت؟ 2.عملکرد زنان در دوره صفوی در ابینه سازی چگونه بود؟
بررسی وجوه اشتراک و افتراق مضامین به کار رفته در نگارگری صفوی و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر نگارگری یکی از جلوه گاه های انگاره های ملی و مذهبی است. هنرمندان مسلمان در سرزمین های مختلف بسیاری از مضامین اخلاقی و مذهبی مشترک را در آثار خود منعکس ساخته اند. در این میان، به علت ارتباطات فرهنگی، مذهبی و حتی جنگ های صورت گرفته میان ملت ها که به تصرف سرزمین ها منجر شده است، آثار نگارگری و تصویرپردازی نسخ مصور صفوی و عثمانی در میان سده های پانزدهم تا هفدهم/ نهم تا یازدهم تأثیرات بسیاری بر یکدیگر داشته است و مضامین مختلفی به صورت مشترک، از جمله مضامین مذهبی، ادبی، عرفانی و تاریخی در نسخ مصور آن ها یافت می شود. لذا، با توجه به ویژگی های نگارگری در دو دوره صفویه و عثمانی، فرضیه این پژوهش را می توان چنین مطرح کرد که با وجود ارتباط فرهنگ ها و تغییرات سیاسی و اجتماعی رایج در هر دو دوره، می توان تأثیرات بارزی را در هنر نگارگری این دو منطقه مشاهده کرد. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت از نوع تحلیل محتوای کیفی می باشد و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان دهنده این مطلب است که نقطه تفاوت این نگاره ها در شیوه و سبک و سیاق به تصویر کشیدن آن ها است. از سوی دیگر ویژگی های بصری شاخص در هر کدام از نگاره های صفوی و عثمانی که از فرهنگ و مذهب جامعه آن روزگار تأثیر پذیرفته، منعکس کننده وضعیت فرهنگی و مذهبی آن دوره است لذا دارای تفاوت هایی نیز می باشد. اهداف پژوهش: 1.بررسی مختصات نگارگری دوره صفوی و عثمانی. 2.تحلیل نگاره ها با مضامین مشابه در آثار نگارگری دوره صفوی و عثمانی. سؤالات پژوهش: 1.در آثار نگارگری صفوی و عثمانی چه مضامین و داستان هایی مورد استفاده بوده است؟ 2.مضامین و داستان های مشترک به چه شیوه ای در آثار نگارگری صفوی و عثمانی به تصویر کشیده شده است؟
تحلیل ساختاری و فکری داستان های دفاع مقدس با نگاهی بر آثار و رمان های حسن بنی عامری در تطبیق با تصاویر جهادی غزوات صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های پست مدرنیستی در زمینه جنگ دارای ویژگی های خاص خود هستند که آن ها را از دیگر داستان ها متمایز می سازد؛ این تمایز هم از نظر فرم است و هم محتوا. هدف از این پژوهش تحلیل و بررسی ساختاری و فکری داستان های دفاع مقدس با نگاهی بر آثار و رمان های حسن بنی عامری می باشد. در بررسی این آثار، دو اثر شاخص او با عنوان های «گنجشک ها بهشت را می فهمند» و «نفس نکش، بخند، بگو سلام» بررسی شد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نشان که رمان «گنجشک ها بهشت را می فهمند» دارای مؤلفه های بارز پست مدرنیستی است؛ مؤلفه هایی مانند: شکستن زمان و مکان، ورود شخصیت های داستانی به حیطه روایت و جدل با نویسنده، تغییر زاویه دید، ویژگی های فراداستانی، به هم ریختن مرز میان واقعیت و خیال و... در بررسی محورهای فکری این رمان، نویسنده مسائلی مانند شجاعت رزمندگان، پای بندی به مقدسات و هم چنین توجه به نمادهایی مانند عدد هفت، آب، اسب و ... پرداخته است. رمان« نفس نکش، بخند بگو سلام» نیز دارای خصوصیات و مؤلفه های پست مدرنیسنی است و دارای ویژگی هایی مانند: خطی نبودن روایت، تغییر زاویه دید، فراداستان، طنز، ناتمام ماندن جمله، عدم اقتدار مؤلف و شورش شخصیت ها است. در تحلیل فکری این رمان، توجه به دفاع مقدس، نقش بارز زنان، و توجه به نمادها و گاهی توجه به مقدسات مانند آوردن آیات و احادیث بارز است. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی مؤلفه های داستان های دفاع مقدس. 2.شناخت ساختاری و مضامین رمان های حسن بنی عامری. سؤالات پژوهش: 1.داستان های حسن بی عامری دارای چه شاخصه هایی هستند؟ 2.مضامین داستان های حسن بنی عامری چه تشابهی با تصاویر جهادهای صدر اسلام دارند؟
نقد و بررسی رخدادهای خارق العاده پس از رویداد عاشورا با تکیه بر کتاب روضه الشهدا ء ملاحسین کاشفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیام امام حسین (ع) یکی از رویدادهای مهم تاریخی در سده ی اول هجری می باشد و تأثیر شگرفی در شکل گیری جنبش های آزادی خواه و عدالت طلب در قلمرو اسلامی داشته است. لذا واقعه ی عاشورا همیشه مورد توجه مؤلفان و نویسندگان در طول سده های گذشته بوده است. یکی از جلوه های رویداد مهم عاشورا، حوادث خارق العاده ای بود که بعد از شهادت امام حسین ( ع ) پیش آمد. کتاب روضه الشهدا از ملاحسین کاشفی یکی از آثاری است که به واقعه عاشورا پرداخته است. او به حوادث نُه گانه و خارق العاده ی طبیعی بعد از عاشورا، در کتاب خود پرداخته است. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد میزان صحت و اهمیت این رویدادها است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی با تکیه به منابع کتابخانه ای انجام شده است. در این اثر به بررسی اخبار، اسناد و روایاتی پرداخته شده که نویسنده ی روضه الشهداء به عنوان حوادث خارق العاده ذکر کرده تا بتواند روایاتی که به طور متواتر گزارش شده اند و همچنین آن دسته از روایاتی که با اهداف خاصی بیان شده اند را مشخص نماید. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که برخی از موارد مندرج در این کتاب، قابل تأیید و اختصاص به شیعیان نداشته و در میان اهل سنت نیز حالت فراگیر دارد و از طرفی برخی از روایاتی که در این کتاب گزارش شده، در منابع تاریخی نیامده و از جعلیاتی است که کاشفی در کتاب خود آورده است. اهداف پژوهش: 1.بررسی حوادث خارق العاده ی طبیعی بعد از واقعه عاشورا در کتاب روضه الشهداء ملاحسین کاشفی و میزان انطباق آن ها با منابع معتبر شیعه و سنی. 2.بررسی میزان اهمیت حوادث خارق العاده کتاب روضه الشهدا در منابع اسلامی. سوالات پژوهش: 1.حوادث خارق العاده طبیعی بعد از عاشورا در کتاب روضه الشهدا از ملاحسین کاشفی تا چد حد با منابع معتبر شیعه و سنتی منطبق است؟ 2.در منابع اسلامی چه اشاره ای به حوادث خارق العاده طبیعی بعد از واقعه عاشورا شده است؟
شهرسازی ایلخانی؛ تجلی گاهِ اولین فضاهای عمومی بزرگ مقیاس هندسی در شهرهای ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ایلخانی در شهرسازی ایران-اسلامی را می توان به عنوان یک دوره گذار از سبک رازی به سبک اصفهانی دانست. اهمیت این دوره در شهرسازی ایران به آن دلیل است که از یک سو به دنبال وضعیت خاص پیش آمده بعد از حمله ویرانگر مغول، سیر تکاملی شهرسازی ایران را حفظ کرده و از سوی دیگر زمینه و بستر لازم برای شکل گیری سبک اصفهانی در دوره صفویان(1135-907ه.ق) را فراهم آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهرسازی و معماری ایلخانی به دنبال ایجاد شکوه هر چه بیشتر است. ایوان های بلند، ارتفاع بیشتر گنبدها و دهانه ها، فضاهای بزرگ و طویل، اندازه های دقیق تر و متناسب تر در معماری، در میدان وسیع مجموعه های شهری، در غالب شکلی کامل، تبلور شهرسازانه می یابد. در حقیقت، شکل کاملاً هندسی فضاهای شهری بزرگ مقیاس در شهرسازی ایلخانی، اختلاف چشمگیری با حیاط مجموعه های شهری قبل از آن و میدان های اندام وار درون بافت های شهری دارد. ویرانی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی- کالبدی شهرها توسط مغول در آغاز سده هفتم هجری شمسی، منجر به ابداع مجدد مفهوم میدان در ساختار متعالی تری در انتهای همین سده گردید. ساختاری هندسی و بزرگ مقیاس که با قدرت در شهرسازی دوره صفوی، جهانی شد. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی سبک های فضاهای عمومی در کرونولوژی سبک های معماری-شهرسازی در ایران. 2.بررسی ویژگی های فضاهای عمومی در شهرسازی دوره ایلخانی. سؤالات: 1.در معماری و شهرسازی در تاریخ ایران چه سبک هایی در ایجاد فضاهای عمومی وجود داشته است؟ 2.فضاهای عمومی در شهرسازی دوره ایلخانان دارای چه ویژگی هایی است؟
نظام نمادین یاوردهی در فرهنگ روستاهای استان گیلان با تاکید بر موزه میراث روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یاوردهی یا همیاری جزء خرده فرهنگ های کشور بوده و چون در حیطه مقوله فرهنگ جای می گیرد از اهمیت به سزایی برخوردار است. این فرهنگ در مناطق روستایی بیشر به چشم می خورد. از آنجا که هنوز در بسیاری از روستاهای کشور این نظام نمادین وجود دارد لذا بررسی دقیق آن راهگشای تقویت این خرده فرهنگ است. موزه میراث روستایی استان گیلان یکی از موزه های طبیعی است که مثال آشکاری از سنن محلی و روستایی در این منطقه است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی بوده و در این خصوص از روش اتنوگرافی[1] با رویکرد جامعه شناسی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات نیز، مصاحبه، یادداشت برداری و مشاهده (تحقیق میدانی) بوده است. در این زمینه، جمعیت مورد بررسی در استان گیلان شامل کشاورزان 11 روستا بوده است. بر این اساس، نمونه های انتخاب شده، بدین گونه اند: 24 نفر از روستاییان شرکت کننده در مصاحبه، از استان گیلان گزینش شدند. به تعبیری از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است؛ که نتایج حاصله با نگرش به یافته ها در استان گیلان بدین قرار است، پیامدهای همیاری با شاخص های سرمایه اجتماعی، همچون مشارکت، احساس تعهد و دوستی و رفاقت، مبنی بر وجود سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی ارزشمند در روستاهای دارای خرده فرهنگ مذکور، مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج حاصله از یافته ها در خصوص مقوله مبادله، بیانگر اثبات وجود تنوع و گستردگی روابط در نزد روستائیان همیار و بهره گیری از منفعت عاطفی و اقتصادی در نتیجه ی همیاری هاست . اهداف پژوهش: 1.بررسی نقش یاوردهی در وجود یا نبود همدلی در امور روستایی و به تعبیری نقش آن در انسجام و وحدت روستاییان. 2.بررسی نظام نمادین یاوردهی در موزه میراث روستایی گیلان. سوالات پژوهش: 1.نقش یاریگری در وجود یا نبود همدلی در امور روستایی و به تعبیری نقش آن در انسجام و وحدت روستاییان چگونه است؟ 2.نظام نمادین یاوردهی چه انعکاسی در موزه میراث روستای استان گیلان داشته است؟
تبیین جایگاه فضاهای میانی بر ارتقای میزان کارایی عملکردی مراکز تجاری شهر قزوین (مطالعه موردی مراکز تجاری البرز، آبادگران و مهستان در شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری در فضاهای تجاری نقش مهمی در دستیابی به موفقیت احتمالی دارد. کارایی عملکردی در فضاهای داخلی مراکز تجاری از مهمترین معیارهایی است که موفقیت مجموعه های تجاری را از منظر اقتصادی تضمین می نماید. نحوه توزیع فضاهای داخلی با درنظر گرفتن پیوند میان آن ها، از عوامل مؤثر بر ویژگی های پیکره بندی فضایی مراکز تجاری و کارایی عملکردی آن ها می باشد. هدف از این پژوهش بررسی این مطلب است که در سازمان فضایی مراکز تجاری، فضاهای میانی چگونه می توانند سبب ارتقاء کارایی عملکردی مجموعه شوند. جامعه آماری در این پژوهش سه مرکز تجاری در شهر قزوین است که بر مبنای دو متغیر "مکان یابی" و "میزان سطح اشغال" فضاهای میانی مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار سنجش جهت تجزیه و تحلیل عملکرد مراکز تجاری، تکنیک نحوفضا می باشد که در این زمینه با بهره گیری از نمودارهای توجیهی (گراف ها)، روابط ریاضی و نرم افزار نحو فضا (Space Syntax) به بررسی روابط فضایی پرداخته شده است. راهبرد مورد استفاده در پژوهش، از نوع کمّی خواهد بود. با ارزیابی اطلاعات حاصل شده، الگوی مناسب جهت تعیین جایگاه فضاهای میانی در راستای ارتقاء میزان کارایی عملکردی مراکز تجاری و افزایش ارتباطات اجتماعی کاربران به دست آمد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تحقیقات صورت گرفته می تواند راهنمای مؤثری در روند طراحی مراکز تجاری واقع شده و عوامل کارآمد در راستای تحلیل منطق اجتماعی حاکم بر این مراکز را تبیین گرداند . اهداف پژوهش: 1. خوانش سازمان فضایی مراکز تجاری منتخب با تکیه بر جایگاه فضای میانی در شهر قزوین بر اساس تکنیک نحو فضا. 2. تبیین الگویی بهینه در راستای چگونگی قرارگیری فضاهای میانی در مراکز تجاری در جهت ارتقاء کارایی عملکردی مجموعه. سوالات پژوهش: 1. فضای میانی به عنوان یکی از عناصر اصلی در ساختار کالبدی- فضایی مراکز تجاری چگونه می تواند بر ارتقای کارایی عملکردی آن تاثیرگذار باشد؟ 2. با در نظر گرفتن دو شاخص "سطح اشغال" و "مکان یابی" فضای میانی در مراکز تجاری، کدام الگوی فضاهی میانی، کارایی عملکردی مناسب تری را خلق می کند؟
تطبیق محتوایی و بصری ساقی نامه باقر خرده با ساقی نامه ها و نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر نگارگری در ایران دوره اسلامی و ادبیات ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته اند. به طوری که آثار ادبی بزرگ همواره از مهمترین جلوه گاه های نمایش نگارگری بوده است. دوره صفوی(907-1135ه.ق) یکی از درخشان ترین دوره های نگارگری در ایران است. یکی از آثار فاخر ادبی در ایران، کتاب ساقی نامه باقر کاشانی است، به این دلیل که در بردارنده تعبیرات و توصیفاتی درباره ساقی ، باده ، میخانه ، مطرب ، آلات و نغمات موسیقی (دف ، نی ، تار ، رباب ، چنگ ، ارغنون ، رود ، عود ، سرود ، پرده ، نوا ، مقام) و همچنین مضامین دلچسب و شیرین عرفانی (پیر مغان ، عارف ، زاهد ، دیر و . . . ) است . بررسی تطبیقی ساقی نامه مولانا محمدباقر کاشانی (خرده) ، با ساقی نامه های و نگارگری عصر صفوی ، از نظر مضامین و درون مایه های مشترک و سیر تاریخی آن ها می تواند نکات مهمی را در ارتباط با پیوستگی هنر و ادبیات مطرح سازد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که توجه به پاره ای از مضامین و محتوای خاص ساقی نامه ها و مقایسه آن مضامین با ساقی نامه باقر خرده ، از قبیل : توصیف ساقی ، شراب ، مغنّی ، آوردن انواع آلات موسیقی ، اغتنام فرصت ، نکوهش زمانه و اهل آن ، اشاره به سرگذشت تاریخی ، حماسی ، عاشقانه و بیان اندیشه های عرفانی در ساقی نامه کاشانی حباقر و شاعران این عصر اکتفا شده است . در نگارگری دوره صفوی نیز این مضامین دیده می شود. اهداف پژوهش: 1.شناخت و اهمیت ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده نسبت به ساقی نامه های عصر صفوی. 2.بررسی تطبیقی مضامین ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده با نگارگری دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.چه مضامین مشترکی میان نگارگری دوره صفوی با ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده وجود دارد؟ 2.ابعاد، مؤلفه ها و اشتراک های ساقی نامه باقر خرده با ساقی نامه های عصر صفوی چگونه است؟
پایگاه اقتصادی - اجتماعی و احساس هویت محله در شهرهای جدید (مورد مطالعه شهر جدید بهارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد تحولات عمیق در عصر حاضر تمام زوایای زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت شعاع قرار داده است. رشد جمعیت و نیاز به افزایش شهره منجر به ایجاد شهرهای جدید در حاشیه شهرهای بزرگ شده است. این شهرها دارای مقتصیات خاصی در فضا و ساختار هستند. این مسئله تأثیر مستقیمی بر مسائل مربوط به حیات اجتماعی افارد ده است و هویت محله را در افراد تحت تأثیر قرار داده است. شهر جدید بهارستان در اصفهان یکی از این شهرهای جدی است. در این میان، بررسی پایگاه اقتصادی-اجتماعی و احساس هویت محله در شهر جدید بهارستان می تواند راهگشای مطالعات دقیق تر در ساخت شهرهای جدید باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش ترکیبی، یعنی ترکیبی از رو ش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری شامل جمعیت بیشتر از 15 ساله ساکن در فازهای1 ، 2و 3 شهر جدید بهارستان(اصفهان)، 61647 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، دو روش خوشه ای و تصادفی ساده بوده است. نمونه گیری خوشه ای چند مرحله بوده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که هویت محله زنان و مردان در سنین مختلف و میان مجرد و متاهل یکسان است و تفاوت معنی دار وجود ندارد. از سوی دیگر بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی و هویت محله در شهر جدید بهارستان رابطه وجود دارد. اهداف پژوهش: 1.مطالعه ارتباط میان احساس هویت محله با فضای و ساختار معماری شهرهای جدید. 2.بررسی ارتباط پایگاه اقتصادی – اجتماعی و احساس هویت محله در شهر جدید بهارستان. سوالات پژوهش: 1.بین احساس هویت محله در زنان و مردان و معماری شهرهای جدید چه ارتباطی وجود دارد؟ 2.بین پایگاه اقتصادی– اجتماعی و احساس هویت محله در شهر جدید بهارستان چه ارتباطی وجود دارد؟
تبیین نشانه شناسی و راهکارهای نظریه معناشناسی فردینان دوسوسور در خانه های تاریخی دوره قاجار در شهرهای اردبیل ، تبریز و ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای تبیین نماد و نشانه در حیطه زبانشناسی، رویکردی تحت عنوان نمادشناسی و یا نشانه شناسی وجود دارد. فردینان دوسوسور به عنوان یکی از اولین پیشگامان حوزه زبانشناسی معتقد بوده که همواره هرکدام از نشانه ها که در ساختار زبان شناسی وجود دارند، دارای یک علت و یک معلول بوده که به آن ها معنا بخشیده است. این شیوه علاوه بر ساختار زبان شناسی سایر حیطه ها را شامل می شود. در این میان، معماری نیز به دلیل ساختار هنری خود از این قاعده مستثنا نبوده است و در سیر تاریخ معماری جهان همواره در طراحی های معماری، مورد کنکاش معماران قرارگرفته است. از بناهای تاریخی موجود در ایران، بناهای تاریخی مربوط به دوره قاجار است که در شهرهای مختلف پراکنده است و بخشی از این آثار در شهرهای شمال غربی ایران، یعنی اردبیل، تبریز و ارومیه متمرکز است. در این پژوهش که در آن هم تأکید بر رویدادهای تفسیری - تاریخی و هم تأکید بر تفسیر و معنای نمادها و نشانه های در معماری بر اساس نظریه های سوسور دارد، به بررسی علل عملکردی و مفهومی فضاهای خانه های مسکونی از منظر نشانه شناسانه و معناشناسی سوسور در شهرهای اردبیل و تبریز و ارومیه به دلیل داشتن خانه های مسکونی غنی از فرهنگ و معماری دوره قاجار پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که ساختارهای هر بنا در شکل گیری معنا و مفاهیم معماری در آن منطقه متفاوت است اما اصول به کارگیری هر یک از نشانه ها در هر یک از خانه های معرفی شده در هریک از شهرها یکسان می باشد. اهداف پژوهش: 1. معرفی نمادها و نشانه های به کار رفته در خانه های تاریخی دوره قاجار در شهرهای اردبیل و تبریز و ارومیه و قیاس بصری و مفهومی هر یکی از نشانه ها در ساختارهای به کار رفته. 2.ارزیابی وضعیت کمی و کیفی فضاها و خانه های تاریخی در شهرهای اردبیل، تبریز و ارومیه. سوالات پژوهش: 1.نمادهای خانه های تاریخی دوره قاجار در شهرهای اردبیل، تبریز و ارومیه براساس نظریه معناشناسی دوسوسور کدامند؟ 2.هدف از نمادپردازی و نشانه گذاری در خانه های تاریخی دوره قاجاردر شهرهای اردبیل، تبریز، ارومیه چیست؟
از آرامگاه تا تختگاه: مجموعه آرامگاهی نقش رستم و تخت جمشید در منظر پارسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه آرامگاهی و بنای معروف به کعبه زرتشت در نقش رستم در دوره هخامنشی بنا شده است. مجموعه آثار نقش رستم به خصوص بنای کعبه زرتشت به عنوان میراث معنوی پادشاهان هخامنشی همواره در مشروعیت مذهبی دوره های پس از هخامنشی نقش پویایی در ساختار حاکمیتی، سیاسی و مذهبی داشته است که این موضوع ریشه در سنّت های دیرینه پیشا هخامنشی در خاورمیانه باستان به ویژه دوره عیلامی داشته است. نزدیکترین تفسیر از کارکرد این بنا در ارتباط با آرامگاه های هخامنشی و ارتباط آن با تختگاه تخت جمشید می تواند معنا یابد. شناخت ارتباط مکانی نقش رستم و تختگاه تخت جمشید از نظر کارکردی اهمیت دارد. تخت جمشید در دل یک شهر شکل گرفته و کاخ های هخامنشی بخشی از این شهر بوده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش پهنه محیطی پیرامون تختگاه تخت جمشید، معروف به شهر پارسه را مورد بررسی قرار داده و فرضیه بازسازی شهر تاریخی پارسه را در محدوده حریم درجه 1 تخت جمشید قابل تصور ساخته است. یافته های پژوهش حاکی از این است به استناد آثار بجای مانده و کتیبه ها، مجموعه آثار نقش رستم در دوره هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی همواره مورد استفاده و تکریم بوده است. در دوره هخامنشی ارتباط مجموعه آرامگاهی نقش رستم به عنوان بخش مهم و کارکردی شهر پارسه مرتبط با تختگاه تخت جمشید بوده است. سنّت دفن پادشاه درگذشته بر اساس آئین زرتشتی در این محل انجام می شده و پس از دفن پادشاه در آرامگاه، مراسم به تخت نشستن پادشاه جدید در بنای یادمانی و مقدس کعبه زرتشت انجام می شد. اهداف پژوهش: 1- بررسی موقعیت مکانی نقش رستم و کعبه زرتشت و علل وابستگی آن به شهر پارسه بر اساس بررسی های ژئوفیزیک. 2-بررسی و مطالعه کارکرد بنای کعبه زرتشت از دوره هخامنشی تا انتهای دوره ساسانی. سؤالات پژوهش: 1- بنای کعبه زرتشت در دوره های مختلف تاریخی چه کاربردهایی داشته است؟ 2-بررسی های ژئو فیزیک چه اطلاعاتی در مورد موقعیت مکانی کعبه زرتشت و وابستگی آن به شهر پارسه ارائه می دهد؟
تبیین نظام تولید منسوجات صفوی (پیشه وران، صنعتگران، نهادهای تولید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص ترین فعالیت های هنری در ایران، تولید منسوجات است که در دوره صفوی به شکوفایی رسید. این هنر مانند دیگر هنرها تحت تأثیر عوامل بسیاری، همچون سیاست های حاکمان آن دوره قرار گرفت. نوآوری و توسعه در تولید منسوجات از خصوصیات این دوره است که باید سیر تولید و شکوفایی آن در جامعه و هنر ایران بررسی شود.مطالعه و بررسی زوایای مختلف نظام تولید منسوجات صفوی نقش مهمی در بازشناسی وضعیت این صنعد رد این دوره تاریخی دارد. پژوهش حاضر به صورت کیفی (توصیفی-تحلیلی) صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس رویکرد دنیاهای هنر هوارد بکر شکل گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل بندی اجتماعی ایران دوره صفوی، بر ارائه خدمت (سیاسی، اجتماعی) استوار بوده و هنرمندان طراح و بافنده مطرح، در کارگاه هایی فعالیت می کردند که مستقیم تحت حمایت درباریان بودند. ثبات اقتصادی و سیاسی، حمایت رجال درباری موجب گردید تا نظام تولید منسوجات، نسل نواندیشی از هنرمندان و طراحان پارچه را به جامعه معرفی نماید که به واسطه نظام های تشویقی و پاداش های مالی، تولیدکننده منسوجات زیبا در این مقطع زمانی باشند. اهداف پژوهش: 1.شناخت وجهه هنری و نظام صنفی طراحان و بافندگان در وجه شکل دهی تولید در دنیای هنر منسوجات صفوی. 2.بررسی عوامل شاخص تولید در معرفی منسوجات درباری دوره صفوی به عنوان آثار هنری. سوالات پژوهش: 1.آیا منسوجات تولید شده در دوره صفوی به عنوان یکی از آثار هنری آن دوره شناخته می شدند؟ 2.نظام تولید منسوجات صفوی از چه عواملی تشکیل می شده است؟