فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاثیر تمرینات تناوبی شدید (HIT) بر سازگاری های فیزیولوژیکی و سطوح استراحتی هورمون رشد (GH)،IGF-1،IGFBP-3 و کورتیزول در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین، در مطالعه حاضر تاثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای هورمونی مورد توجه قرار گرفت. 14 نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=24/3 ± 0/23 سال، وزن=50/8 ± 6/63 کیلوگرم و شاخص توده ی بدنی=15/3 ± 8/21 کیلوگرم بر متر مربع)انتخاب و به گونه ی تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. در مراحل پیش و پس از تمرینات نمونه های خون استراحتی در ساعت 8 صبح به صورت ناشتا جمع آوری شد. برنامه تمرین بسکتبال مشابهی توسط هر دو گروه به مدت چهار هفته دنبال شد و گروه تجربی در کنار برنامه ی تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته، اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA)، در سطح معناداری 05/0p< و با نرم افزار Spss16، انجام گرفت. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد مقادیر GH،IGF-1 وIGFBP-3 در گروه تجربی افزایش معناداری یافت (به ترتیب 012/0,p=013/0,p=015/0p=) و در این گروه کورتیزول تمایل به کاهش داشت (119/0p=). بر اساس یافته های حاضر می توان پیشنهاد کرد، یک برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش سطوح هورمون های آنابولیکی سرم در مدت زمان کوتاه شود و تغییرات هورمونی مشاهده شده، سازگاری های آنابولیکی ناشی از تمرینات را حمایت می کند.
تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک طراحی و مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 48 نفر پسر کم تحرک داوطلب انتخاب و بطور تصادفی به چهار گروه با میانگین و انحراف استاندارد سن، گروههای دو جلسه ای ( 12نفر 3/2± 3/13 سال)، سه جلسه ای ( 12 نفر، 7/2± 5/13سال)، چهار جلسه ای (12 نفر، 1/3± 7/13 سال) و کنترل ( 12 نفر 4/3± 3/13سال) تقسیم بندی شد. برنامه تمرینی گروه دو جلسه در هفته شامل دویدن با شدت 70 – 60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 35 – 25 دقیقه در هر جلسه و گروه سه جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 25 – 17 دقیقه در هر جلسه و گروه چهار جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 15 – 12 دقیقه در هر جلسه اجرا کردند. در هر سه گروه تجربی تمرینات چابکی، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی اجرا و سعی شد نسبت حجم برنامه ها در مجموع جلسات گروه ها برابر باشد. تجزیه و تحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک سویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P˂) نشان داد. مقادیر کاهش وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر فقط در گروههای تجربی سه و چهار جلسه ای نسبت به کنترل معنی دار شد (05/0P˂). قدرت انفجاری دست ها، سرعت حرکت، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری در هر سه گروه تجربی تفاوت معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد. اما در شاخصهای تعادل، هماهنگی، قدرت انفجاری پاها، چابکی، استقامت عضلانی عضلات شانه و شکم، تغییرات فقط در گروه های سه و چهار جلسه ای نسبت به گروه کنترل معنی دار شد (05/0P˂). بطور کلی احتمالا اجرای هر سه برنامه تمرینی سازگاری های مفیدی را در پی داشته است و تغییر تعداد جلسات تمرین و افزایش آن برای بهبود بعضی متغیرهای آمادگی جسمانی با نقش بیشتر دستگاه عصبی نظیر تعادل، هماهنگی، توان انفجاری، چابکی توصیه می شود. از سوی دیگر در برخی متغیرها نظیر انعطاف پذیری تأثیر افزایش تعداد جلسات تمرین به سازگاری بیشتر منجر نمی شود.
تأثیر تغییر در ترتیب تمرین استقامتی و قدرتی همزمان بر توان هوازی و ترکیب بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تغییر در ترتیب توالی تمرینات استقامتی و قدرتی همزمان بر توان هوازی و ترکیب بدنی مردان فعال انجام گرفت. 30 مرد با سابقه تمرین استقامتی و قدرتی (با میانگین سن 50/3±8/25 سال) به یکی از سه گروه زیر تقسیم شدند: تمرین استقامتی قبل از تمرین قدرتی (10=n)، تمرین قدرتی قبل از تمرین استقامتی (10=n) و بدون تمرین (10=n). گروه های تمرینی به مدت پنج هفته به تمرین پرداختند. برنامه تمرینی قدرتی در سه روز هفته تقسیم شده بود (3 ست، 85 -70% RM1). برنامه تمرینی استقامتی شامل 5-3 بار دویدن به صورت متناوب با حداقل سرعتی بود که در آن، آزمودنی به حداکثر اکسیژن مصرفی می رسید (max2vVO) و مدت زمان هر بار دویدن معادل 50 درصد زمان رسیدن به واماندگی (Tlim) در سرعت max2vVO بود؛ پیش و پس از اتمام برنامه ترکیبی مقادیر حداکثر اکسیژن مصرفی (max2VO) ، Tlim و درصد چربی بدن تمامی آزمودنی ها تعیین و نتایج بررسی و مقایسه شد. مقدار max2VO و Tlim در هر دو گروه تمرینی افزایش معنا داری داشت (05/0P<). اما اختلاف افزایش max2VO بین دو گروه معنا دار نبود (05/0P>). کاهش درصد چربی بدن در هر دو گروه معنا دار بود، به علاوه اختلاف معنا داری در کاهش درصد چربی بدن بین دو گروه وجود داشت (05/0P<). با توجه به یافته های پژوهش، انجام تمرین قدرتی پس از تمرین استقامتی به کاهش بیشتر درصد چربی بدن در آزمودنی ها منجر شد، اما مقدار توسعه max2VO در دو گروه ترکیبی مشابه بود.
تاثیر تمرینات مقاومتی و تعادلی بر قدرت عضلانی بیماران مرد مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری پارکینسون که از بیماری های گروه سنی سالمندان می باشد یک عارضه پیشرونده مزمن بوده که سیستم عصبی مرکزی را تحت تاثیر و با ایجاد اختلال در عقده های قاعده ای مغز، مشکلات حرکتی زیادی را در بیماران ایجاد می کند. هدف این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاوتی و تعادلی بر عملکرد عضلانی-اسکلتی، بیماران مرد مبتلا به پارکینسون بود. تعداد 22 نفر از بیماران مبتلا به پارکینسون به صورت در دسترس انتخاب و بطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. بیماران بصورت تصادفی در دو گروه تجربی ( 11 نفر ) و کنترل ( 11 نفر ) تقسیم شدند. بیماران گروه تجربی به مدت 10 هفته به انجام برنامه تمرینی منتخب پرداختند. قبل و بعد از دوره تمرینی قدرت عضلات چهارسر رانی، همسترینگ و دوقلو تمامی بیماران با استفاده از دینامومتر اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از t وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. افزایش معناداری در قدرت عضله چهار سر هر دو پای راست و چپ (P< 0.05) و قدرت عضله همسترینگ پای راست (P< 0.05) مشاهده شد در حالیکه قدرت عضله همسترینگ پای چپ به طور معناداری کاهش (P< 0.05) و تغییر معناداری در قدرت عضله دوقلوی پای راست و چپ مشاهده نشد (P>0.05). در بیماران گروه کنترل هیچ گونه تغییرات معنادری مشاهده نشد (P>0.05). از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ده هفته تمرینات مقاومتی و تعادلی موجب بهبودی قابل ملاحظه ای در قدرت عضلانی بیماران پارکینسون می شود، بنابراین می تواند به عنوان یک مدالیته در برنامه درمانی این دسته از بیماران گنجانده شود.
تاثیر تمرینات هوازی و مکمل ویتامین E بر پروتئین واکنشی C و عوامل خطرزای قلبی-عروقی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر عبارت است از بررسی تاثیر تمرینات هوازی و مکمل ویتامین E، بر میزان پروتئین واکنشیC و عوامل خطرزای قلبی- عروقی در زنان یائسه (45-60 سال). به همین منظور 33 نفر با میانگین سن 43/5±78/54 سال، قد 93/4±39/155 سانتی متر، و وزن 82/8±15/73 کیلوگرم به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در چهار گروه تمرینات هوازی + ویتامین E (9نفر)، تمرینات هوازی + دارونما (8نفر)، ویتامین E (8نفر)، و دارونما (8نفر) قرار گرفتند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته (هر هفته 3 جلسه) تحت تاثیر دویدن هوازی با شدت 55-65 درصد حداکثر ضربان قلب قرار گرفتند. گروه مصرف مکمل ویتامین E روزانه یک عدد کپسول ویتامین E با دوز 800 واحد بین المللی و گروه دارونما روزانه یک کپسول 664 میلی گرمی لاکتوز استفاده می کردند. نتایج نشان داد انجام تمرینات هوازی + مکمل ویتامین E و نیز انجام تمرینات هوازی + دارونما باعث کاهش معنادار پروتئین واکنشیC، LDL-C، کلسترول، تری گلیسیرید، درصد چربی بدن و افزایش معنادار HDL-C و حداکثر توان هوازی می شود. همچنین، مصرف مکمل ویتامین E، میزان پروتئین واکنشی C را کاهش و HDL-C را افزایش داد. درگروه دارونما تغییری در شاخص های تحقیق مشاهده نشد. می توان گفت انجام تمرینات هوازی به صورت مجزا یا همراه با مصرف مکمل ویتامین E باعث کاهش شاخص های خطر قلبی- عروقی در زنان یائسه می شود.
اثر تمرین ویژه و عمومی آماده سازی بسکتبال بر آمادگی جسمانی و فیزیولوژیکی بازیکنان تمرین کرده بسکتبال مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات دایره ای ویژه و عمومی- متداول یا کلاسیک- آماده سازی بر آمادگی جسمانی و فیزیولوژیکی بازیکنان تمرین کرده بسکتبال مرد بود که محقق به منظور رسیدن به این هدف تعداد 12 نفر از بازیکنان بزرگسال دعوت شده به اردوی آمادگی تیم بسکتبال ذوب آهن غرب کشور (تیم اسدآباد- همدان دسته یک کشور) را انتخاب و به طور تصادفی به دوگروه شش نفره تمرین ویژه و عمومی 29/5± 08/26 سال، قد77/6± 91/185 سانتی متر، وزن00/8± 66/77 کیلوگرم تقسیم کرد. هردو گروه تمرین ویژه و عمومی آماده سازی به مدت 6 هفته، هر هفته 3 جلسه و هرجلسه 40 دقیقه به صورت متناوب خارج از فصل مسابقات به تمرین پرداختند. گفتنی است که هردو گروه تمرینات بسکتبال را نیز در کنار این تمرینات، یعنی تمرینات وی ژه و عمومی آماده سازی انجام دادند. تأثیر اجرای تمرینات آمادگی ویژه و عمومی بر متغیرهای وابسته تحقیق، یعنی حداکثر توان بی هوازی، حداقل توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی (توسط آزمون RAST)، توان انفجاری پاها (توسط آزمون پرش عمودی سارجنت)، حداکثر سرعت دویدن (توسط آزمون یویو)، درصد خستگی و زمان کلی تکرار دوهای سرعتی (توسط آزمونRHIET )، سرعت دویدن (توسط آزمون 20 متر سرعت) و توان هوازی (توسط آزمون چندمرحله ای 20 متر رفت وبرگشت ) طی مراحل پیش آزمون و پس آزمون، اندازه گیری شد. نتایج آزمون های آماری درصد ضریب تأثیر کوهن و تی مستقل در سطح 05/0≥ P نشان داد که در مورد متغیرهای توان هوازی، شاخص و درصد خستگی به نفع گروه تمرینی وی ژه، حداکثر و میانگین توان بی هوازی، توان انفجاری پاها و سرعت دویدن به نفع گروه تمرینی عمومی، اختلاف میانگین های بین دو گروه تمرین ویژه و عمومی آماده سازی معنی دار بود، ولی در باب حداکثر سرعت دویدن، حداقل توان بی هوازی و زمان کلی تکرار دوهای سرعتی اختلاف میانگین های دو گروه قابل ملاحظه نبود. به طور کلی، از یافته های تحقیق برمی آید که بهتر است مربیان رشته ورزشی بسکتبال جهت بهبود برخی شاخص های فیزیکی و فیزیولوژیکی و آماده سازی بازیکنان این رشته ورزشی از جمله توان هوازی، شاخص و درصد خستگی از تمرینات ویژه بسکتبال (تمرین دایره ای ویژه) و برای بهبود حداکثر و میانگین توان بی هوازی، توان انفجاری پاها و سرعت دویدن از تمرینات عمومی در کنار هم استفاده کنند
تاثیر کوتاه مدت فعالیت بدنی در آستانه لاکتات بر زمان واکنش ساده
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: در تحقیق حاضر، تاثیر کوتاه مدت فعالیت بدنی در آستانه لاکتات بر زمان واکنش ساده مورد بررسی قرار گرفت.
روش تحقیق: به این منظور، تعداد 12 نفر دانشجوی مرد سالم 25-19 ساله دانشگاه تهران که در هیچ فعالیت ورزشی رقابتی شرکت نکرده بودند، گزینش شدند. هر آزمودنی، تکلیف زمان واکنش ساده را به عنوان پیش آزمون به مدت دو دقیقه اجرا کرد. آزمودنی ها سپس کار روی دوچرخه کارسنج (گروه تجربی) را به مدت 10 دقیقه اجرا کردند یا استراحت کردند (گروه کنترل). سپس، تکلیف زمان واکنش ساده را به مدت 10 دقیقه اجرا کردند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس فاکتوریال مخلوطA*(B) یا SP-ANOVA و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 P<ارزیابی شد. نتایج: تاثیر کوتاه مدت فعالیت بدنی در آستانه لاکتات برای نمرات زمان واکنش ساده معنی دار بود (F(1،10) = 30.94 ; P<0.05) و نتایج آزمون تعقیبی کاهش معنی داری در زمان واکنش ساده در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بلافاصله پس از شروع تکلیف تا دقیقه چهار را نشان داد.
بحث و نتیجه گیری: فعالیت بدنی در آستانه لاکتات ممکن است از طریق اثر مثبت روی انگیختگی، اثر مثبت روی جریان خون مغز یا به وسیله تنظیم سطوح انتقال دهنده های عصبی در سیستم عصبی مرکزی باعث بهبود زمان واکنش شود.
تاثیر تمرین استقامتی بر شاخص های التهابی پیش بینی بیماری های قلبی – عروقی در مردان مسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین های استقامتی بر شاخص های التهابی خطر بیماری های قلبی – عروقی در مردان مسن بود. به همین منظور 20 مرد داوطلب سالم انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین استقامتی (با میانگین سن 77/3 ±60/66 سال، وزن 07/4 ±20/76 کیلوگرم، شاخص توده بدنی (78/1±60/25 کیلوگرم مترمربع، درصد چربی 88/2±65/24 درصد) و گروه کنترل (با میانگین سنی 06/4±50/64 سال، وزن 25/5±90/76 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 28/2±40/26 کیلوگرم مترمربع، درصد چربی بدن 01/2±40/24 درصد) تقسیم شدند. برنامه تمرین های استقامتی شامل دویدن مداوم در سالن ورزشی با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه بود. نمونه های خونی در حالت ناشتا، قبل و بعد از 8 هفته تمرین از همه آزمودنی ها گرفته شد. CRP سرم با استفاده از کیت مخصوص و به روش ایمونوتوربیدیمتریک، همچنین فیبرینوژن پلاسما با استفاده از کیت مخصوص و به روش انعقادی، اندازه گیری شد. آزمون آماری t مستقل نشان داد، تمرین استقامتی سبب کاهش معنی دار CRP و فیبرینوژن در مردان مسن می شود (05/0P£). بنابراین می توان گفت انجام تمرین های استقامتی شاخص های التهابی و شاید خطر حوادث قلبی – عروقی بعدی را در مردان مسن کاهش می دهد.
تأثیر مکمل ال کارنیتین و تمرین هوازی بر توان هوازی و لاکتات خون در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور تعیین اثر مصرف مکمل ال کارنیتین و تمرینات منتخب بر توان هوازی و لاکتات خون در مردان جوان انجام گرفت. در این تحقیق 30 دانشجوی غیر ورزشکار دانشگاه شهید رجایی با میانگین سنی 75/1±63/22 سال ، قد 6 ±47/176 سانتی متر ، وزن 10±33/72 کیلوگرم و 6/2±17/23 : BMI کیلوگرم بر متر مربع شرکت داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به سه گروه تمرین، مکمل و مکمل و تمرین تقسیم شدند. تمرینات به صورت اینتروال و به مدت چهار هفته و هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای با شدت 80-65 درصد حداکثر ضربان قلب اجرا شد. قبل از شروع تمرینات و مکمل دهی و بعد از چهار هفته، توان هوازی با استفاده از آزمون بروس و مقدار لاکتات خون به وسیله لاکتومتر و فشار خون استراحتی و حداکثر و ضربان قلب استراحتی و حداکثر اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کولموگروف اسمیرنوف و آزمون های لوین وt همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد. مکمل ال کارنیتین موجب بهبود توان هوازی و افزایش زمان واماندگی (01/0>P) و کاهش مقدار اسید لاکتیک استراحتی شد (01/0>P)، اما بر مقدار اسید لاکتیک فعالیتی تأثیر معنا داری نداشت. مکمل به همراه تمرینات ورزشی موجب بهبود توان هوازی (001/0>P) و کاهش مقدار اسید لاکتیک استراحتی شد (01/0>P)، اما بر مقدار اسید لاکتیک فعالیتی تأثیر معنا داری نداشت. همچنین بین تأثیر تمرینات ورزشی و مکمل و تمرین به همراه مکمل بر توان هوازی و مقدار لاکتات استراحتی و فعالیتی خون تفاوت معنا داری وجود نداشت. بنابر این برای بهبود عملکرد ورزشی و افزایش توان هوازی می توان از مکمل ال کارنیتین به همراه تمرینات ورزشی استفاده کرد.
تاثیر تمرینات مسدود و تصادفی بر عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ، بهبود مهارت های حرکتی از طریق تمرین، مورد توجه محققان و مربیان تربیت بدنی است، با این حال روشن شده که تغییرپذیری شیوه های تمرینی برای اجرا و یادداری مهارت حرکتی نیز مفید و مؤثر است. هدف کلی این تحقیق، بررسی تعیین تاثیر تمرین به روش مسدود و تصادفی بر عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال در نوآموزان 12 سالة مدرسة فوتبال باشگاه فرهنگی _ ورزشی دانش استان آذربایجان شرقی است. به این منظور و به عنوان نمونه، 24 نوآموز پسر 12 ساله به صورت تصادفی انتخاب و بعد از برابرسازی میانگین ها در گروه 12 نفری گروه بندی و سپس آموزش و تمرینات لازم ارائه شد و در نهایت آزمون های لازم محقق ساخته با روایی و اعتبار مناسب (پاس بغل پا = 86/0، پاس کات داخل پا= 81/0 و پاس کات بیرون پا = 79/0 ) از آنها به عمل آمد. متغیرهای تحقیق، روش های تمرینی مسدود و تصادفی (مستقل) و عملکرد و یادداری (وابسته) بود. از آمار توصیفی برای طبقه بندی داده ها و در آمار استنباطی از روش های آماری تی تست و یو من ویتنی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که اختلاف معنی داری بین عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال در تمرینات مسدود و تصادفی در سطح کمتر از 05/0 وجود دارد، به این معنی که تمرین به روش مسدود، عملکرد نوآموزان و تمرین به روش تصادفی، یادداری مهارت های پاس فوتبال نوآموزان را تحت تاثیر قرار می دهد و بهبود می بخشد.
اثر یک دوره تمرینی منتخب بر ظرفیت های ریوی غواصان اسکوبا و حبس نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غواصان اسکوبا و حبس نفس برای اجرای بهترین غوص به اعماق آب، به آمادگی تنفسی نیاز دارند تا در حین مأموریت، دچار مشکلات تنفسی و خستگی نشوند. در این مطالعه که در تابستان 1388 روی غواصان استان اصفهان انجام گرفت، غواصان به دو گروه اسکوبا و حبس نفس تقسیم شدند. برای هر گروه تعهد نامه، برنامه تمرینی و تجهیزات خاص هر تکنیک اختصاص داده شد. آزمودنی ها 17 نفر (9 نفر اسکوبا و 8 نفر حبس نفس) بودند. از همه آزمودنی ها تست اسپیرومتری جاگر به عنوان پیش آزمون در آزمایشگاه فیزیولوژی گرفته شد و پارامترهای حداکثر ظرفیت حیاتی (VCMAX)، ظرفیت دمی (IC)، ظرفیت حیاتی اجباری (FVC) و حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه (FEV1)، ثبت شد. بعد از دو ماه برنامه تمرینی زیر بیشینه برای هر گروه پارامترها دوباره اندازه گیری و ثبت شد. ابتدا از آزمون Tهمبسته، به منظور مقایسه نتایج حاصل از پیش آزمون و پس آزمون در هر گروه استفاده شد و سپس برای مقایسه دو جامعه ازT مستقل (P< 0/05 ) استفاده شد. بعد از یک دوره تمرینی در پارامترهایFVC , VC MAX افزایش معناداری در هر دو گروه و نیز در هر گروه نسبت به پیش آزمون خود مشاهده شد. نتایج حاکی از آن است که غواصان اسکوبا به علت حمل تجهیزات و سازگاری با دستگاه تنفسی بعد از یک دورة تمرینی در تست های ریوی خود پیشرفت داشتند، این حالت همپای غواصان حبس نفس بود که تمریناتی را برای افزایش رکورد حبس نفس خود انجام می دادند.
مقایسه تأثیر دو نوع برنامه تمرینی تناوبی سرعتی و تناوبی استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۸۵ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه دو نوع برنامه تمرینی تناوبی سرعتی و تناوبی استقامتی بر روی برخی از ظرفیت ها و حجم های ریوی است . بر این اساس دختر غیرورزشکار با دامنه سنی 18- 22 سال به طور داوطلب انتخاب و در دو گروه تمرینات تناوبی سرعتی و تناوبی استقامتی به مدت 8 هفته و هفته ای سه جلسه شرکت داده شدند. برای اندازه گیری و برآورد حجم ها و ظرفیت های ریوی ( TLC، RV، ERV، IRV، TV، VC ) قبل و بعد از تمرین از دستگاه اسپیرومتری استفاده شد. در تجزیه و تحلیل آماری برای مقایسه میانگین ها از آزمون های T وابسته و غیروابسته استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد تمرینات تناوبی سرعتی ، اختلاف معنی داری در میزان حجم ها و ظرفیت های ریوی به جزRV ایجاد نکرد. حال آنکه تمرینات تناوبی استقامتی توانست جز IRV باقی حجم ها و ظرفیت های ریوی را به طور معنی داری افزایش دهد و در نهایت بین دو برنامه تمرینی اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
ارزیابی ترکیب بدنی کارکنان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوسیله روش آنالیز امپدانس الکتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روشهای مناسب برای اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریک استفاده از روش سریع و غیر تهاجمی آنالیز امپدانس الکتریکی (BIA) است که با دقت بیشتر و هزینه نسبتا کمتری قادر است اطلاعات جامعی از ترکیبات بافتی بدن را در حداقل زمان ارائه نماید. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریک و ارزیابی ترکیب بدنی کارکنان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوسیله روش BIAو مقایسه آن با نورم های مرجع مربوط به سازمانهای معتبر بین المللی مثل سازمان جهانی بهداشت (WHO) و موسسه ملی قلب، ریه و خون (NHLBI) است. برای این منظور270 نفر (شامل 209 مرد و 61 زن با دامنه سنی 59-23) برای مشارکت در این تحقیق داوطلب شدند. برخی شاخص های ترکیب بدنی آنها ازجمله شاخص توده بدنی (BMI)، درصد چربی بدن (BF%)، نسبت دور کمر به دور لگن (WHR)، توده چربی بدن (MBF)، توده بدون چربی (LBM) و شاخص های دیگر بوسیله روش آنالیز امپدانس الکتریکی تعیین شد. نتایج نشان داد در مردان و زنان به ترتیب میانگین درصد چربی بدن 12/5±38/24 و 11/5±03/33 درصد، شاخص توده بدنی 53/3±36/26 و 69/4±41/26 کیلوگرم برمترمربع ، نسبت دور کمر به دور لگن 06/0±90/0 و 05/0±83/0، توده چربی بدن 35/6±48/19و1/7±88/21 کیلوگرم، توده بدون چربی93/6±12/58 و 51/5±99/42 کیلوگرم بود. ارزیابی متغیرها ثابت کرد حدود 65 درصد مردان و 67 درصد زنان تحت بررسی دارای BMI فراتر از نرمال بعبارتی تیپ بدنی اضافه وزن و چاق می باشند و در شاخص درصد چربی حدود 3/61٪ زنان و 9/79٪ مردان دارای چربی بالاتر از دامنه نرمال، و در شاخص نسبت دور کمر به دور لگن _که از آن به عنوان مهم ترین شاخص خطرزای بیماریهای قلبی عروقی یاد می شود_ حدود9/33 زنان و 2/6 درصد مردان در منطقه خطر بالا قرار دارند.
تأثیر یک دوره تمرین در آب روی هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی (GH و IGF-1) کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی 1، از هورمون های آنابولیک هستند که نقش حیاتی در بالیدگی دستگاه های مختلف بدنی به ویژه در کودکی و نوجوانی دارند. ورزش یکی از محرک هایی است که ترشحGH و IGF-1 را تحت تأثیر قرار می دهد، امروزه ورزش های آبی به علت ایجاد نشاط در کودکان، بسیار توصیه شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر یک دورة 8 هفته ای تمرین در آب بر سطوح استراحتی GHو IGF-1 کودکان 9 تا 11 سال پسر است. 18 دانش آموز پسر غیرورزشکار (میانگین± انحراف معیار، سن 2±2 /10 سال، وزن 3±5 /26 کیلوگرم و قد 6±9 /130 سانتی متر) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (10نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. ابتدا از تمام آزمودنی ها نمونه های خونی ناشتا به منظور اندازه گیری سطوحGH و IGF-1 گرفته شد. سپس آزمودنی های گروه تجربی به مدت 8 هفته، سه جلسة 1 ساعته در هفته به تمرین با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. آزمودنی های گروه کنترل در این مدت هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. پس از 8 هفته از تمام بازیکنان بار دیگر نمونة خونی گرفته شد. از آزمون t همبسته و t مستقل برای آنالیز داده ها استفاده شد. تحلیل آماری نشان داد که 8 هفته تمرین در آب، روی غلظت سرمیGH و IGF-1 تأثیر معناداری ندارد (05 /0P> )، درحالی که در گروه کنترل بعد از 8 هفته، افزایش معناداری در غلظت GH و IGF-1 مشاهده شد (05 /0P< ). علاوه بر این، بین دو گروه بعد از 8 هفته اختلاف معناداری در مقدار ترشح GH و IGF-1 وجود داشت (05 /0P< ). به طور کلی نتایج نشان داد که 8 هفته تمرینات منتخب در آب با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب در دقیقه موجب تحریک ترشح GH و IGF-1 کودکان 9 تا 11 سالة پسر غیرورزشکار نمی شود (05 /0 P≤).
اثر شش هفته تمرینات کشتی و تمرین دایره ای مبتنی بر فنون کشتی، بر گرلین پلاسما و برخی هورمون های تنظیم کننده قند خون در کشتی گیران تمرین کرده خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اظهار شده که ممکن است گرلین در پاسخ هورمون رشد به فعالیت های ورزشی نقش داشته باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرینات کشتی و تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون کشتی، بر گرلین پلاسما و برخی هورمون های تنظیم کننده قند خون در کشتی گیران تمرین کرده خراسانی است. به این منظور، 30 نفر از کشتی گیران تمرین کرده با میانگین سنی 5/1± 5/18 سال و BMI 81/6 ± 8/24 به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. متغیرهای اندازه گیری عبارت بودند از: گرلین و گلوکز پلاسما، هورمون های رشد، کورتیزول و انسولین سرمی که گرلین پلاسما به روش الیزا، گلوکز به روش آنزیمی و مابقی توسط کیت های رادیوایمونواسی اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری t زوجی استفاده شد. نتایج نشان داد که شش هفته تمرین کشتی و تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون کشتی موجب کاهش معنی دار هورمون های رشد، انسولین و کورتیزول و افزایش معنی دار گرلین شد. در نتیجه می توان گفت که افزایش گرلین در پاسخ به تعادل منفی انرژی، ترشح هورمون رشد را تحریک نمی کند و ساز و کارهای دیگری در این زمینه مؤثرند.
استفاده از تکرار وزنه های سبک تا سر حد خستگی برای برآورد یک تکرار بیشینه در حرکت پرس سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، برآورد یک تکرار بیشینه از طریق تکرار وزنه های سبک تر تا سر حد خستگی در حرکت پرس سینه است. تعداد 99 نفر از ورزشکاران مرد پرورش اندام با میانگین سنی17/3 ± 02/24 ، قد 06/0 ±77/1 و وزن 81/10 ± 9/84 به طور در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق، آزمون پرس سینه روی نیمکت ، ابزار اصلی گردآوری اطلاعات بود و برای اجرای آن ورزشکار وزنه ای را که می توانست آن را یک بار اجرا کند، انتخاب می کرد و با کم کردن وزنه ها یک تکرار بیشینه فرد اندازه گیری می شد. در ادامه 5 کیلوگرم از مقدار وزنه یک تکرار بیشینه کم شد و ورزشکار پس از 3 دقیقه استراحت، حرکت پرس سینه را انجام داد و به همین ترتیب در هر نوبت از مقدار وزنه ها 5 کیلوگرم کاسته شد تا تعداد تکرارهای بیشینه به 20 تکرار برسد. با توجه به بالا بودن ضریب همبستگی و امکان رسم معادله برآورد، 4 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای زیر 5، 6 تا 10، 11 تا 15، و 16 تا 20 تکرار، 2 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای زیر 10 و بالای 10 تکرار، 19 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی هر یک از تکرارهای بیشینه 2 تا 20 تکرار، 1 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی وزن بدن و تعداد تکرار وزنه معادل وزن بدن و یک جدول برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای 2 تا 20 تکرار بیشینه حاصل شد. کمترین و بیشترین ضریب همبستگی از (93/0 = r) تا (99/0 = r) متغیر بود. یک تکرار بیشینه را می توان از روی تکرارهای بیشینه زیر 10 تکرار و همچنین از روی تکرارهای بیشینه 10 تا 20 تکرار برآورد کرد، اما هر چه تعداد تکرارهای بیشینه به یک نزدیک تر می شود، دقت برآورد، افزایش می یابد، ولی برای برآورد دقیق تر یک تکرار بیشینه می توان از معادله های مجزای تکرارهای بیشینه 2 تا 20 تکرار استفاده کرد.
تأثیر تمرینات هوازی بر جهش ژنوم میتوکندریایی (mtDNA) لکوسیت های خون انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر تمرینات استقامتی بر سایتوکین های پیش التهابی و مقاومت به انسولین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات استقامتی بر میزان سایتوکین های پیش التهابی و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق بود. به همین منظور 16 نفر از استادان و کارکنان غیر فعال دانشگاه تربیت معلم سبزوار یا دامنه سنی 35 تا 48 سال به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند : گروه تمرین استقامتی چاق ، گروه کنترل چاق. یک گروه 8 نفری نیز تحت عنوان گروه کنترل لاغر برای مقایسه با گروه کنترل چاق به صورت داوطلبانه انتخاب شدند . از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خونگیری به عمل آمد. سپس گروه آزمایش به مدت 13 هفته و هر هفته 3 جلسه تحت تاثیر تمرینات استقامتی قرار گرفتند . برنامه تمرینات استقامتی شامل دویدن مداوم با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب بود. نتایج نشان داد که تمرینات استقامتی موجب کاهش معنی دار سطوح پایه TNF-a و IL-6 و نیز شاخص مقاومت به انسولین می شود. به علاوه مشخص شد که در حالت پایه ، غلظت های سرمی TNF-a و IL-6 و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق به طور معنی داری بیشتر از مردان لاغر بود. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین TNF-a پلاسما با شاخص مقاومت به انسولین و میزان IL-6 پلاسما با شاخص مقاومت به انسولین در کل آزمودنی ها مشاهده شد . بنابراین می توان گفت که انجام تمرینات استقامتی موجب کاهش سایتوکین های پیش التهابی در مردان چاق می گردد. این کاهش می تواند با بهبود مقاومت به انسولین در این مردان همراه باشد.
بررسی اثر برنامه های مداخله ای تمرینات تحمل وزن و مصرف منظم مکمل غذایی کلسیم بر چگالی مواد معدنی استخوان های ران کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة اثر برنامه های مداخله ای تمرینات تحمل وزن و مصرف منظم مکمل غذایی کلسیم بر چگالی مواد معدنی استخوان های ران کودکان بود. به این منظور نمونه ای 32 نفری از بین کودکان مهد ""راه ظفر"" با رضایت والدین به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. این کودکان در چهار گروه مختلف به مدت پنج ماه تحت برنامه های مداخله ای قرار گرفتند. همگن بودن گروه ها از نظر کلسیم مصرفی ماهانه به وسیلة پرسشنامة مصرف کلسیم بررسی شد. جمع آوری داده ها توسط دستگاه چگالی سنجی (DEXA) انجام و برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس یک متغیره و t گروه های همبسته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد اختلاف معناداری بین کلسیم مصرفی ماهانة گروه های تحقیق وجود ندارد (192/0 = Sig و 696/1= F). نتایج مقایسة اختلاف میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون BMD گردن استخوان ران در همة گروه ها معنادار بود (تمرینات تحمل وزن همراه با مصرف مکمل غذایی کلسیم، 002/0 = Sig و 919/4 = t ؛ تمرینات تحمل وزن ، 00/0 = Sig و 232/6= t؛ مصرف مکمل غذایی کلسیم، 00/0 = Sig و 86/7- = t و کنترل 002/0 = Sig و 499/5 = t). در مجموع، مقایسة نمره های BMD گروه های تحقیق نشان داد، تفاوت بین میانگین نمره های گروه ها معنادار است (019/0 = Sig و 981/3= F) و بر اساس نتایج آزمون تعقیبی توکی اختلاف معناداری بین میانگین گروه های 1 و 2 با گروه کنترل وجود داشت. این یافته ها بر اهمیت دوران کودکی و نوجوانی به عنوان سنین حساس زندگی در شکل گیری تراکم استخوان تأکید دارد و مؤید این نظریة مکانیکی در رابطه با استخوان هاست که ""استخوان ها نسبت به بار وارده به وسیلة اضافه کردن مواد معدنی پاسخ می دهند"".
تاثیر تمرینات ریتمیک بر عمق بخشی آرام سازی جودوکاران تیم ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ارتباط بین آرام سازی و تمرینات ریتمیک با نظر به ساز و کارهای انعطاف پذیری – کارکردی سیستم عصبی، از موضوع هایی می باشد که در تحقیقات اخیر به آن اشاره شده است. هدف از تحقیق پیش رو، بررسی تاثیر تمرینات ریتمیک بر عمق بخشی آرام سازی جودو کاران تیم ملی بود. 30 ورزشکار مرد از تیم ملی جودو، در سه گروه ده نفرة کنترل، تجربی 1( گروه تمرینات آرام سازی) و تجربی 2 (گروه تمرینات آرام سازی و ریتمیک)، در این تحقیق مشارکت داشتند. بر اساس یک دورة اجرایی سه ماهه (دو دورة شش هفته ای که در شش هفتة اول، تمرینات آرام سازی برای دو گروه تجربی 1 و 2 در نظر گرفته شد و در شش هفتة دوم، برای گروه کنترل همانند دورة قبل، تمرینی در نظر گرفته نشد و برای دیگر گروه ها، تمرینات آرام سازی و ریتمیک به اجرا در آمد)، با استفاده از شاخص اندازه گیری EMG، داده ها ثبت شد و با به کارگیری آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و اندازه گیری های مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها، بیانگر این بود که بین آرام سازی گروه ها، اختلاف معنی داری وجود دارد. به عبارتی می توان گفت دوره های تمرینی و همچنین تمرین ریتمیک، در ارتقا آرام سازی تأثیر بسزایی دارد. یافته ها با توجه به فرضیه های اخیر و دیدگاه هایی که در زمینة تمرینات ریتمیک و آرام سازی مطرح اند، مورد بحث قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که تمرینات ریتمیک آرام سازی را توسعه می دهد و موجب عمق بخشی آن می شود.