فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۶۶۸ مورد.
۲۴۱.

کاهش بیان ژن عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی در بافت ریه موش-های صحرایی پس از یک دوره تمرین شنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین شنا عامل نکروز تومور آلفا عامل هسته ای کاپای بی بافت ریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۴۹۵
با توجه به نقش مهم التهاب در بروز بسیاری از اختلالات ریوی، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین شنا بر بیان ژن عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی در بافت ریه موش های صحرایی بود. برای بررسی این هدف، 20 سر موش صحرایی ویستار پنج هفته ای با محدوده وزنی23 ± 102 گرم به طور تصادفی به دو گروه کنترل (تعداد = 10) و تمرین شنا (تعداد = 10) تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل سه ماه تمرین شنا (پنج روز در هفته) بود که از 25 دقیقه در هفته اول (با اضافه بار تمرینی چهار لیتر در دقیقه) به 60 دقیقه (با اضافه بار تمرینی10 لیتر در دقیقه) در هفته انتهایی رسید. با استفاده از تکنیک Real-Time PCR ، بیان ژن های عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی در بافت ریه موش های صحرایی سنجیده شد. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها و آزمون تی مستقل برای مقایسه بین گروهی استفاده گردید ( α<0.05 ). نتایج نشان داد که ۱2 هفته تمرین شنا سبب کاهش معنادار بیان ژن های عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی در بافت ریه شد (به ترتیب P=0.0001 و P=0.001 ). عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی مسئول اصلی رونویسی آبشاری از سایتوکاین ها و کموکاین های پیش التهابی و درنتیجه، شروع پاسخ های التهابی هستند؛ بنابراین، به نظر می رسد که کاهش این عوامل می تواند التهاب و خطر ابتلا به اختلالات ریوی را کاهش دهد.
۲۴۲.

بررسی اثرهای تمرین هوازی بر تعدیل تغییرات هماتولوژیک در اسب های تولیدکننده پادزهر منووالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی فاکتورهای هماتولوژی اسب های تولیدکننده پادزهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۵ تعداد دانلود : ۳۶۱
در فرایند تولید پادزهر، تغییرات هماتولوژیک در اسب ها مشاهده می شود که بر سلامت آن ها تأثیرگذار است. به کارگیری فعالیت های ورزشی به عنوان روش غیردارویی می تواند در حفظ و ارتقای سلامت دام نقش مهمی ایفا کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرهای تمرین هوازی بر تعدیل تغییرات هماتولوژیک در اسب های تولیدکننده پادزهر منووالانبود. بدین منظور، 10 رأس اسب نژاد مخلوط بالغ پنج تا هشت ساله با میانگین وزنی 350-300 کیلوگرم، در چرخه تولید پادزهر به صورت تصادفی به دو گروه زهر (V) و گروه زهر + تمرین (TV) تقسیم شدند. گروه آزمایشی برنامه تمرینات هوازی را به مدت 22 هفته، سه جلسه در هفته و حداکثر زمان 30 دقیقه با شدت 50-60 درصد ماکزیمم ضربان قلب انجام دادند. از آزمودنی های هر دو گروه در دو نوبت قبل از شروع و پایان پروتکل، ازطریق سیاهرگ وداج برای ارزیابی فاکتورهای هماتولوژیک، خون گیری انجام شد. نتایجنشانداد که تعدادگلبول هایقرمز،هموگلوبین،هماتوکریت، تعداد پلاکت ها و تعداد گلبول های سفید، لنفوسیت و ائوزینوفیل ها، در هر دو گروه نسبت به سطوح پایه کاهش داشتند؛ اما تعداد مونوسیت ها، نوتروفیل ها، MCH و MCV MCHC در هر دو گروه افزایش یافتند؛اگرچه مقایسه نتایج بین دو گروه زهر و گروه زهر+ تمرین، در هیچ یک از فاکتورهای مذکور معنادار نبود (P ≥ 0.05). درمجموع، نتایجاینبررسینشانداد که بیشترین تغییرات هماتولوژیک تحت تأثیر عامل زهر قرار می گیرد و این شدت از تمرینات تأثیر معناداری در تعدیل تغییرات هماتولوژیک گروه TV ندارد.
۲۴۳.

اثر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر تراکم توده استخوانی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیلاتس پوکی استخوان یائسگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
مقدمه و هدف: زنان یائسه با مشکلات بسیاری از جمله پوکی استخوان روبرو هستند. یکی از راهکارهای پیشگیری از پوکی استخوان و عوارض ناشی از آن، شرکت منظم در فعالیت های ورزشی است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر تراکم توده استخوانی زنان یائسه بود. روش شناسی: بنابراین 30 نفر از زنان یائسه به عنوان آزمودنی انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 16 هفته تمرینات پیلاتس را انجام دادند. از هر دو گروه قبل از تمرین، پس از 8 هفته و پس از 16 هفته تمرین، میزانT- score ، نواحی L1-L4  کمری و گردن استخوان ران توسط دستگاه دانسیومتری (DEXA) Stenosis اندازه گیری شد. برای بررسی داده ها از آزمون مقایسه ای اندازه گیری های مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج  نشان داد تعامل بین گروه و زمان معنادار می باشد (0.05p<). تراکم استخوانی مهره های کمری بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس نسبت به قبل از تمرین کاهش یافته، ولی معنادار نبود اما 16 هفته بعد از تمرین، نسبت به 8 هفته بعد از تمرین افزایش معناداری داشت (0.05p<). همچنین این تراکم پس از 16 هفته تمرین نسبت به قبل از تمرین افزایش معناداری را در تعامل با گروه کنترل نشان داد (0.05p<). در تراکم گردن استخوان ران نیز نتایج مشابهی با مهره های کمری دیده شد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای تمرینات پیلاتس توسط زنان یائسه، در طولانی مدت تاثیر قابل ملاحظه ای در تراکم توده استخوانی دارد. بنابراین می توان شیوه تمرینی پیلاتس را روش تمرینی مناسبی برای زنان یائسه توصیه کرد.
۲۴۴.

بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر سطوح برخی پروتئین های شبکه آندوپلاسمی بافت سیاتیک موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه اندوپلاسمی دیابت عصب سیاتیک فعالیت استقامتی XBP-1 و ATF6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۴۵۴
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر میزان پروتئین های XBP-1 و ATF6 در بافت سیاتیک موش های صحرایی نر نژاد ویستار دیابتی بود.پژوهش ازنوع تجربی با طرح پس آزمون به همراه گروه کنترل بود و به شیوه آزمایشگاهی انجام گرفت. در این پژوهش، 32 سر رت 10 هفته ای با میانگین وزن 16/10 ± 253 گرم در چهار گروه سالم کنترل، سالم تمرین، دیابت کنترل و دیابت تمرین به صورت تصادفی تقسیم شدند. برای القای دیابت پس از 12 ساعت ناشتایی، از روش تزریق درون صفاقی محلول STZ (45 میلی گرم/کیلوگرم) استفاده شد. 48 ساعت پس از تزریق، پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت شش هفته اجرا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، رت ها تشریح شدند و عصب سیاتیک آن ها استخراج شد. میزان پروتئین های XBP-1 و ATF6 به روش الایزا اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل آماری از نرم افزار اس.پی.اس.اس.و از آزمون آماری تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری تکراری و تی مستقل برای آزمون تعقیبی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که تمرین استقامتی باعث کاهش معنادار میزان پروتئین های XBP-1 (P=0.007) و ATF6 (P=0.001) در گروه دیابت تمرین کرده نسبت به گروه دیابت کنترل می شود. این یافته ها نشان می دهد که میزان پروتئین های XBP-1 و ATF6 که احتمالاً از عوامل مؤثر بر دیابت و تخریب عصب هستند، دراثر تمرین استقامتی در رت های سالم و دیابتی کاهش یافته اند که می تواند به روند جلوگیری از تخریب عصب کمک کند.
۲۴۵.

تأثیر 8 هفته تمرین هوازی بر بیان ژن های SIRT1، CREB وBDNF در هیپوکمپ رت های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: SIRT1 CREB BDNF هیپوکمپ تمرین هوازی تناوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
مقدمه و هدف: ورزش از طریقBDNF اثرات مفید خود را بر مغز القا می کند. با این حال، سازوکارهای سلولی این امر به طور کامل شناخته نشده است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان mRNAژن های SIRT1، CREB و BDNF در هیپوکمپ رت های نر ویستار بود. روش شناسی: 12 سر رت 8 هفته ای آزمودنی های این مطالعه را تشکیل می دادند. رت ها به روش تصادفی ساده به 2 گروه تقسیم شدند: گروه ورزش و گروه کنترل. حیوانات گروه ورزشی، تمرین هوازی تناوبی را به مدت 8 هفته (5 جلسه در هفته با سرعت 10 الی 15 متر بر دقیقه) تجربه نمودند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تشریح شدند و بافت هیپوکمپ استخراج گردید. اندازه گیری بیان mRNA ژن های SIRT1، CREB و BDNFبا استفاده از روش Real time-PCR صورت پذیرفت. از آزمون t مستقل برای مقایسه گروه ها استفاده شد و معنی داری بین متغیرها در سطح 0.05≥P مورد توجه قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان بیان mRNA ژن های SIRT1، CREB و BDNF در بافت هیپوکمپ گروه تمرین ورزشی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (0.001≥P ). بحث و نتیجه گیری: به طور کلی، به نظر می رسد که تمرین هوازی تناوبی قادر است از طریق مسیر پیام رسانی SIRT1/CREB/BDNF سطوح BDNFهیپوکمپ را به صورت مثبت تنظیم کند. از این رو، این نوع از تمرین ورزشی می تواند به منظور القاء اثرات مفید ورزش بر سلامت مغز بکار گرفته شود.
۲۴۶.

پیش بینی زمان رسیدن به واماندگی در سرعت های مختلف نوارگردان از روی برخی از متغیرهای فیزیولوژیک و جسمانی در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان رسیدن به واماندگی متغیرهای فیزیولوژیک پیش بینی عملکرد سرعت دویدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۴۴۶
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی زمان رسیدن به واماندگی در سرعت های مختلف از روی برخی متغیرهای فیزیولوژیک و جسمانی در مردان جوان بود. تعداد 75 نفر از دانشجویان پسر (سن: 22/1 ± 74/20 سال، وزن: 78/10 ± 25/67 کیلوگرم، قد 06/0 ± 3/174 سانتی متر و توان هوازی 29/3 ± 1/47 میلی لیتر بر وزن بدن در دقیقه) به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ارزیابی های تن سنجی و فیزیولوژیک شامل آستانه لاکتات، توان هوازی و بی هوازی، ضربان قلب استراحتی، سطح فعالیت بدنی، سرعت در حداکثر اکسیژن مصرفی، استقامت و قدرت پایین تنه و توان انفجاری پایین تنه انجام شد. برای ثبت ضربان قلب، اشباع اکسیژن و زمان دویدن، آزمودنی ها یک وهله فعالیت دویدن روی نوار گردان را با سرعت های 8، 10، 12 و 14 کیلومتر در ساعت و شیب صفر تا واماندگی انجام دادند. یافته ها نشان داد که سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب حین فعالیت، ضربان قلب استراحتی، سطح فعالیت بدنی و توان انفجاری پایین تنه، عوامل پیش بینی کننده زمان رسیدن به واماندگی در سرعت هشت کیلومتر در ساعت هستند ( 0.05 P≤ )؛ سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، سابقه دویدن، ضربان قلب استراحتی، سرعت در آستانه لاکتات و وزن، پیش بینی کننده زمان رسیدن به واماندگی در سرعت 10 کیلومتر در ساعت هستند ( 0.05 P≤ ). سرعت در آستانه لاکتات، سابقه دویدن، وزن، ضربان قلب استراحتی و توان بیشینه، پیش بینی کننده زمان رسیدن به واماندگی در سرعت 12 کیلومتر در ساعت هستند ( 0.05 P≤ ) و سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، سطح فعالیت بدنی، وزن، توان بیشینه و سابقه دویدن، پیش بینی کننده زمان رسیدن به واماندگی آزمودنی ها در سرعت 14 کیلومتر در ساعت هستند ( 0.05 P≤ ). سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب استراحتی و سابقه دویدن، در اکثر سرعت ها مشترک بودند. براساس نتایج، برای پیش بینی زمان رسیدن به واماندگی می توان از سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، سابقه دویدن، ضربان قلب استراحتی و آستانه لاکتات استفاده کرد.
۲۴۷.

بررسی هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی و تداومی بر MicroRNAs های مرتبط با انتقال معکوس کلسترول در موش های سالمند نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: miR-33a miR-144 ABCA1 تمرین استقامتی تداومی و تناوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۶۵۳
سالمندی با تغییراتی در کلسترول خون و به دنبال آن، بیماری های قلبی- عروقی همراه است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر دو نوع تمرین تناوبی و تداومی بر MicroRNA های مرتبط با انتقال معکوس کلسترول در موش های سالمند بود. تعداد 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار مسن (23 ماه) با میانگین وزنی 75/441 گرم به صورت تصادفی در دو گروه تمرینی و یک گروه کنترل شامل گروه تمرین تداومی (تعداد = 10)، تمرین تناوبی (تعداد = 10) و گروه کنترل (تعداد = 10) قرار گرفتند. تمرین تداومی و تناوبی شامل هشت هفته تمرین روی تردمیل و پنج روز در هفته بود که گروه تداومی تمرین را با 60 درصد سرعت بیشینه و به مدت 16 دقیقه در هفته اول شروع کردند و با 70 درصد سرعت بیشینه و مدت 45 دقیقه از هفته چهارم به بعد ادامه دادند. گروه تناوبی تمرین را با شدت 40 تا 80 درصد سرعت بیشینه از هفته اول شروع کردند و با30 تا 110 درصد سرعت بیشینه از هفته چهارم به بعد ادامه دادند. بعد از دوره تمرین، بیان miR-33a و miR-144 و بیان ژن ABCA1 به روش RT –PCR اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمون آنوا با سطح معنا داری P < 0.05 انجام شد. نتایج نشان داد که بیان miR-33a و miR-144 در دو گروه تداومی و تناوبی نسبت به گروه کنترل کاهش داشتند؛ اما این کاهش در هر دو گروه نسبت به گروه کنترل تنها درمورد miR-33a معنا دار بود ( P < 0.001 ). بیان mRNA ژن ABCA1 در گروه تداومی و تناوبی پس از هشت هفته تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش داشت؛ بااین وجود، این افزای ش تن ها در گ روه تناوبی نس بت به گ روه کنت رل م عن ادار ب ود ( P = 0.002 ). بین تأثیر تمرین تناوبی و تداومی بر بیان miR-33a و miR-144 تفاوت معنا داری وجود نداشت؛ اما درمورد بیان mRNA ژن ABCA1 تفاوت معنا داری در دو گروه تداومی و تناوبی مشاهده شد ( P = 0.028 ). با توجه به نتایج این مطالعه، به نظر می رسد که هر دو تمرین استقامتی تناوبی و تداومی می توانند باعث کاهش بیان miR-33a و به دنبال آن، افزایش بیان mRNA ژن ABCA1 شوند؛ اما این افزایش در تمرین تناوبی نسبت به تمرین تداومی بیشتر است.
۲۴۸.

تأثیر یک ماه تمرینات مرسوم برآمادگی جسمانی، ترکیب بدنی واجرای کاتای قهرمانان بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاراته کاتا تمرینات مرسوم قدرت عضلانی توان هوازی توان بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۱ تعداد دانلود : ۴۵۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرینات مرسوم یک ماهه در کاراته شامل تمرینات قدرتی، هوازی و کاتا بر گشتاورهای فلکشن و اکستنشن ران و زانو، استقامت عضلانی، توان هوازی و بی هوازی، ترکیب بدنی و اجرای کاتای قهرمانان بین المللی کاتای تیمی سه نفره ایران با سابقه قهرمانی لیگ های جهانی و آسیا بود. این کاتاروها با دامنه سنی 3 ± 5/31 سال، شاخص توده بدنی 5/1 ± 5/25 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدنی 5/1 ± 5/12 درصد در تمرینات یک ماهه شامل هشت جلسه هوازی، شش جلسه قدرتی، شش جلسه تکنیک و کاتا و چهار جلسه ترکیبی (قدرت و هوازی) شرکت کردند. از ابزار مختلف آمار توصیفی همچون میانگین، انحراف معیار و درصد تغییرات فردی و تیمی برای مقایسه اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج افزایش قابل توجهی را در تمامی گشتاورها نشان داد. همچنین، افزایش قابل توجهی در مقادیر استقامت عضلانی مرتبط با نیم اسکات با وزن بدن (50 درصد)، پرس سینه با 8/0 وزن بدن (5/19 درصد)، بارفیکس (5/33 درصد) و در اجرای کاتا بهبودی از نسبتاً قوی به قوی مشاهده شد؛ بااین حال، در مقادیر ترکیب بدنی، توان هوازی (دوی 1600 متر) و توان بی هوازی (پرش سارجنت) تغییر چندانی مشاهده نشد. به نظر می رسد باوجود مفیدبودن تمرینات مرسوم کاراته، برای اثربخشی بیشتر باید به نیازهای فردی، رژیم غذایی مناسب و تمرینات تکمیلی توجه ویژه ای شود.
۲۴۹.

تأثیر تمرین استقامتی و عصاره متانولی گلدر بر سطوح سرمی بتاتروفین و تغییرات هیستوپاتولوژیک پانکراس در موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بتاتروفین تمرین استقامتی عصاره گلدر تکثیر سلول های بتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۵۵۲
از هورمون بتاتروفین به عنوان یک هدف درمانی جدید در بهبود عملکرد بافت پانکراس بیماران دیابتی نام برده می شود. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی همراه با عصاره متانولی گیاه گلدر بر سطوح سرمی بتاتروفین و و تغییرات هیستوپاتولوژیکی بافت پانکراس در موش های صحرایی دیابتی بود. تعداد 40 سر موش نژاد ویستار به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی تمرین، دیابتی عصاره و دیابتی تمرین همراه با عصاره تقسیم شدند. پس از القای دیابت با استرپتوزوتوسین، گروه های تمرین چهار هفته روی تردمیل جوندگان به تمرین استقامتی پرداختند و گروه های عصاره، عصاره متانولی گلدر را به صورت گاواژ دریافت کردند. غلظت سرمی بتاتروفین با استفاده از روش الایزا و تغییرات بافت پانکراس با روش رنگ آمیزی ائوزین- هماتوکسیلین ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در گروه دیابتی عصاره ( P = 0.002 ) و گروه دیابتی تمرین همراه با عصاره، سطوح بتاتروفین به طور معناداری افزایش می یابد ( P = 0.01 ). در گروه تمرین همراه با عصاره، مقاومت به انسولین به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل دیابتی است ( P = 0.007 ). شاخص عملکرد سلول های بتا تغییر معناداری را در هیچ گروهی نشان نمی دهد ( P = 0.65 ). میانگین تعداد سلول های بتا و اندازه جزایر لانگرهانس در گروه تمرین همراه با عصاره بیشتر از سایر گروه های تحت درمان است ( P ≤ 0.05 ). درمجموع، نتایج نشان داد که عصاره گلدر بیشترین تأثیر را بر سطوح بتاتروفین و ترکیب تمرین و عصاره گلدر بیشترین تأثیر را بر تغییرات هیستوپاتولوژیکی بافت پانکراس دارد.
۲۵۰.

مطالعه تطبیقی محتوای نشریه های علمی- پژوهشی فیزیولوژی ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعه تطبیقی تحلیل محتوا نشریه علمی- پژوهشی فیزیولوژی ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۴۴۱
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی و بررسی محتوایی نشریه های علمی- پژوهشی فیزیولوژی ورزشی داخلی بین سال های 1395-1388 بود. پس از جست وجو بین نشریه های علمی- پژوهشی، هشت نشریه اختصاصی فیزیولوژی ورزشی داخل کشور شناسایی شدند. پس از مراجعه به نسخه بایگانی شماره های هر نشریه و ورود داده های کمی خام در برگه کدگذاری، شاخص های آماری توصیفی با نرم افزار اس.پی.اس.اس. محاسبه شدند و جدول های توزیع فراوانی تنظیم شدند. پس از تحلیل محتوای هر نشریه، مطالعه تطبیقی شاخص ها دربین نشریه ها انجام شد. جمع بندی ها نشان داد که در فاصله بین سال های 1388 تا 1395، تعداد 1045 مقاله در مجلات علمی- پژوهشی فیزیولوژی ورزشی به چاپ رسیده است. دراین میان، نشریه پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی با 263 مقاله، دارای پرتعدادترین مقاله و نشریه دانشگاه بیرجند با 56 مقاله، کم تعدادترین مقاله بود. ازلحاظ سرعت پذیرش مقالات و سهم مشارکت نویسندگان دارای مرتبه استاد تمام، نشریه جهاد دانشگاهی، رتبه اول و نشریه دانشگاه مازندران، آخرین رتبه را کسب کردند. نشریه دانشگاه سبزوار، بالاترین درصد مطالعات تجربی (30/24 درصد) و نشریه دانشگاه مازندران، بیشترین درصد مطالعات حوزه ورزش و بیماری ها را (80/19 درصد) در برداشتند. ازلحاظ تنوع گروه های مختلف سنی آزمودنی ها، نشریه دانشگاه گیلان، بیشترین و نشریه دانشگاه سبزوار، کمترین تنوع گروه سنی را در مقالات داشتند. همچنین، ازنظر تنوع حیطه مطالعاتی، مقالات نشریه های دانشگاه مازندران و دانشگاه شهید بهشتی از بیشترین توازن موضوعی برخوردار بودند و مقالات نشریه دانشگاه سبزوار کمترین توازن موضوعی را داشتند. درمجموع، برای افزایش سطح کیفیت نشریه ها و مقالات چاپ شده، تعیین اولویت های پژوهشی و ایجاد برخی محدودیت ها توسط نشریه ها ضروری به نظر می رسند.
۲۵۱.

اثر تمرین استقامتی زیربیشینه، بی تمرینی و آگونیست هورمون آزادکننده گونادوتروپین بر غلظت سرمی هورمون رشد و هورمون های تیروئیدی در دختران مبتلا به بلوغ زودرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلوغ زودرس تمرینات استقامتی بی تمرینی آگونیست GnRH هورمون رشد تیرویدوتیرونین تیروکسین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۷ تعداد دانلود : ۳۱۸
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین استقامتی و مصرف آگونیست هورمون آزادکننده گونادوتروپین (GnRH) و بی تمرینی، بر سطوح سرمی هورمون رشد (GH)، تیرویدوتیرونین (T3) و تیروکسین (T4) در دختران با بلوغ زودرس مرکزی بود. تعداد 25 دختر شش تا هشت سال با بلوغ زودرس (میانگین قد 124 سانتی متر، وزن 3/27 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه (دارو، ورزش و دارو + ورزش) تقسیم شدند و 10 دختر شش تا هشت سال سالم (بدون بلوغ زودرس) با همان میانگین قد و وزن، به عنوان گروه کنترل درنظر گرفته شدند. ابتدا،سطوح سرمی GH، T3 و T4 به روش الایزا اندازه گیری شدند. سپس، گروه های آزمایش، برنامه تمرین استقامتی را سه جلسه در هفته، 25 تا 75 دقیقه با شدت 45 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 12 هفته انجام دادند. همچنین، درطی مطالعه، گروه های دارو آگونیست GnRH را (هر چهار هفته یک میلی لیتر) به صورت تزریق عضلانی دریافت کردند. سطوح سرمی GH، T3 و T4، 48 ساعت پس از اتمام پروتکل و پس از چهار هفته بی تمرینی دوباره اندازه گیری شدند. آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که 12 هفته تمرین استقامتی به تنهایی و همچنین، تمرین استقامتی + آگونیست GnRH باعث کاهش سطوح GH، T3 و T4 شدند و پس از بی تمرینی، مقادیر هورمون ها تقریباً به سطوح پیش از تمرین بازگشتند. دارو سطوح GH را پس از 16 هفته کاهش داد؛ اما تأثیری در سطوح هورمون های تیروئیدی نداشت. باتوجه به یافته های این پژوهش، تمرینات استقامتی و استفاده از آگونیست GnRH می توانند تأثیر مثبتی بر عملکرد هورمون ها در دختران با بلوغ زودرس داشته باشند و بی تمرینی به ازبین رفتن فواید حاصل منجر می شود.
۲۵۲.

تأثیر هشت هفته تمرین در آب بر عامل رشد اندوتلیال عروق و شاخص های آتروژنیک در مردان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: VEGF شاخص های آتروژنیک تمرین ورزشی چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۵
مقدمه و هدف: تمرینات ورزشی باعث افزایش چگالی مویرگی عضله اسکلتی می شود؛ اما مکانیسم مولکولی این فرایند هنوز به طور کامل مشخص نیست، از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر هشت هفته تمرین در آب بر عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF) و شاخص های آتروژنیک در مردان چاق و دارای اضافه وزن بود.  مواد و روش ها: در این مطالعه شبه تجربی، 22 مرد با شاخص توده بدنی 3±30 کیلوگرم بر متر مربع به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین در آب (11 نفر) تقسیم شدند. برنامه ی تمرین شامل 3 جلسه در هفته و به مدت هشت هفته با شدت بین 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه بود. شاخص توده بدنی، درصد چربی و وزن بدن آزمودنی ها نیز قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. نمونه های خون سیاهرگی که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شده بودند برای سنجش VEGF و شاخص های آتروژنیک مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی داده ها از آزمون ANOVA با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 0.05>P استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح سرمی VEGF از 1517.63 به 1648.27 پیکوگرم بر میلی  لیتر افزایش یافت که این افزایش در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (P≤0.001). نسبت LDL/HDL ،TC/HDL و TG/HDL نیز در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (P≤0.001). بحث و نتیجه گیری: برنامه تمرین در آب ممکن است با افزایش سطوح VEGF و کاهش شاخص های آتروژنیک، شرایط متابولیکی افراد دارای اضافه وزن و چاق را بهبود ببخشد.
۲۵۳.

تأثیر فعالیت ورزشی تناوبی شدید انسدادی بر عملکرد سیستم ضداکسایشی و شاخص های آسیب سلولی زمان های بازیافت در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت ورزشی تناوبی شدید محدودیت جریان خون (تمرین انسدادی) آنزیم های ضداکسایشی شاخص های آسیب سلولی دوره بازیافت زنان غیرفعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۴۵۶
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر یک جلسه فعالیت ورزشی تناوبی شدید همراه با انسداد بر عملکرد سیستم ضداکسایشی و شاخص های آسیب سلولی زمان های بازیافت در زنان غیرفعال بود. 14 زن دانشجوی غیرفعال دانشگاه خوارزمی با (میانگین قد 69/6 ± 21/161 سانتی متر، وزن 81/6 ± 92/58 کیلوگرم، سن 86/1 ± 57/25 سال، شاخص توده بدنی53/2 ± 48/22 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی87/4 ± 87/39 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه انسدادی (هفت نفر) و غیرانسدادی (هفت نفر) تقسیم بندی شدند. قبل، بلافاصله، سه ساعت و 48 ساعت پس از انجام آزمون از آزمودنی ها خون گیری شد تا میزان آنزیم ضداکسایشی و شاخص های آسیب سلولی ازطریق روش آزمایشگاهی الایزا مشخص شود. از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها استفاده شد. همچنین، از آزمون های تحلیل واریانس آنوا با اندازه گیری مکرر دوراهه با عامل بین گروهی در سطح معنادار ( P<0.05 ) استفاده گردید و درصورت وجود اختلاف معنادار از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که پس از یک جلسه فعالیت ورزشی تناوبی شدید، بین گرو ه های انسدادی و غیرانسدادی در میزان گلوتاتیون ردوکتاز تفاوت معنادار وجود نداشت. همچنین، در میزان لاکتات دهیدروژناز گروه های انسدادی و غیرانسدادی تفاوت معنادار نبود؛ اما در میزان کراتین کیناز گروه های انسدادی و غیرانسدادی تفاوت معنادار بود و میزان آن در گروه انسدادی افزایش یافت. به طورکلی، به نظر می رسد که فعالیت ورزشی تناوبی شدید انسدادی توانسته است میزان آسیب سلولی را در گروه انسدادی به طور معناداری افزایش دهد.
۲۵۴.

تأثیر فعالیت بدنی منظم بر برخی سایتوکین ها در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس: مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سایتوکین سیستم ایمنی فعالیت بدنی مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۷ تعداد دانلود : ۵۴۶
هدف این مقاله مروری، بررسی نظام مند تأثیر فعالیت بدنی منظم بر سایتوکین در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. این مطالعه مروری نظام مند، براساس واژه های سیستم MeSH در پایگاه های اطلاعاتی پاب مد، گوگل اسکولار، ساینس دایرکت و اشپرینگر به زبان انگلیسی و پایگاه های اطلاعاتی مگ ایران و جهاد دانشگاهی به زبان فارسی انجام شد. معیار های انتخاب مقاله شامل فارسی یا انگلیسی بودن زبان مقاله، بازه زمانی 15 سال اخیر، صرفاً مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس، بررسی اثر فعالیت بدنی منظم در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس به همراه ارزیابی فاکتورهای پیش التهابی و ضدالتهابی بود. روش کار مطالعات به وسیله مقیاس PEDro ارزیابی شد. ازبین 1320 مطالعه موردبررسی، 18 مطالعه شرایط موردنظر را داشتند. میانگین شاخص PEDro مطالعات مرور شده 12/1 ± 72/6 بود. مطالعات از تمرین های استقامتی (سه مطالعه)، مقاومتی (پنج مطالعه)، ترکیبی (شش مطالعه)، ویبریشن (یک مطالعه) و تمرین در آب (سه مطالعه) استفاده کرده بودند. پرکاربردترین سایتوکین در مطالعات مرورشده به ترتیب مربوط به اینترلوکین شش و 10 (به ترتیب 10 و نه مطالعه) بودند. مطالعات بیشتری لازم است؛ اما فعالیت بدنی منظم می تواند به عنوان یک روش درمانی کمکی در بیماری مولتیپل اسکلروزیس موردتوجه باشد و ازطریق تعدیل سایتوکین ها، بر روند بیماری مولتیپل اسکلروزیس مؤثر باشد.
۲۵۵.

تدوین نُرم های عوامل آمادگی جسمانی برای مردان سنین 60- 18 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نرم آمادگی جسمانی مردان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۴۰۴
هدف کلی پژوهش حاضر، تدوین نُرم های عوامل آمادگی جسمانی برای مردان سنین 60-18 ساله شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر ازنوع توصیفی برای تدوین نُرم است. تعداد 396 نفر از مردان سنین 60-18 ساله شهر اصفهان با میانگین سنی 12/44  ± 39/47 سال، قد 6/20  ± 170/16 سانتی متر، شاخص توده بدن 2/92  ± 24/65 کیلوگرم/ مترمربع و وزن 8/54  ± 71/26 کیلوگرم، نمونه آماری پژوهش را تشکیل دادند که به صورت تصادفی در طبقات سنی مختلف تقسیم و انتخاب شدند. از آزمون های دویدن/ راه رفتن راکپورت برای اندازه گیری استقامت قلبی- عروقی، شنای روی زمین تعدیل شده برای سنجش استقامت عضلات کمربند شانه ای، درازونشست برای سنجش استقامت عضلات ناحیه شکم، نیروسنج دستی برای سنجش قدرت عضلات مچ دست، جعبه اندازه گیری انعطاف بدنی برای تعیین انعطاف ناحیه کمری و عضلات همسترینگ، چین پوستی سه ناحیه ای و معادله جکسون و پولاک برای تخمین درصد چربی بدن استفاده شد. از آمار توصیفی، معادله Z و محاسبه نقاط درصدی، به تفکیک آزمون های مختلف آمادگی جسمانی، نُرم تهیه شد. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی آزمودنی ها 43/8 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، درصد چربی 17/79 درصد، قدرت مچ دست 38/04 کیلوگرم، استقامت عضلانی ناحیه شکم تعداد 22/95 دراز و نشست، انعطاف بدنی 29/18 سانتی متر و استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه ای تعداد 16/29 شنای سوئدی بود. در مقایسه میانگین و نُرم های افراد همسال کشورهای دیگر، آزمودنی های پژوهش در متغیرهای استقامت قلبی- عروقی، استقامت عضلات ناحیه شکمی و قدرت مچ دست در وضعیت ضعیف، در متغیرهای درصد چربی بدن و شنای سوئدی در وضعیت متوسط، اما در متغیر انعطاف بدنی در وضعیت تقریباً مطلوب قرار داشتند. به طورکلی، وضعیت آمادگی جسمانی و میزان فعالیت ورزشی منظم آزمودنی ها درحد بهینه نبود.
۲۵۶.

بررسی تأثیر مصرف مکمل بی کربنات سدیم بر عملکرد بی هوازی تداومی و تناوبی دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل بی کربنات سدیم عملکرد بی هوازی تداومی تناوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۷
مقدمه و هدف: هدف اصلی هر ورزشکار رسیدن به حداکثر عملکرد ورزشی است. آنان برای کسب برتری به داروها و مکمل های نیروزا روی می آورند. این تحقیق با هدف تاثیر مصرف مکمل بی کربنات سدیم بر عملکرد بی هوازی تداومی و تناوبی دختران فعال انجام شده است.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی، کاربردی و  یک سو کور با طرح متقاطع بود. در این مطالعه 12 نفر از دختران فعال شهر اهواز، به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها طی مدت دو هفته آزمون تداومی(اول هفته اجرای تست با مصرف مکمل و بعد از 3 روز تست مجدد با دارونما) و آزمون تناوبی (اول هفته اجرای تست با مصرف مکمل و بعد از 3 روز تست مجدد با دارونما) را اجرا کردند. 60 تا 90 دقیقه قبل از آزمون ها گروه مکمل، بی کربنات سدیم (0.3 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و گروه دارونما، کلرید سدیم (0.045 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) را مصرف کردند. میزان لاکتات خون 5 دقیقه بعد از فعالیت بی هوازی تداومی و تناوبی اندازه گیری شد. همچنین دو متغیر زمان واماندگی در آزمون تداومی و مسافت پیموده شده در آزمون تناوبی محاسبه شد. جهت بررسی داده ها از آزمون t وابسته استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد، پس از مصرف مکمل بیکربنات سدیم کاهش معناداری در شاخص های لاکتات خون پس از هر دو فعالیت بی هوازی تناوبی و تداومی مشاهده شد (0.05≥P < span lang="FA">)؛ همچنین افزایش معناداری در مسافت پیموده شده فعالیت تناوبی گروه مکمل نسبت به گروه دارونما مشاهده شد (0.05≥P < span lang="FA">). اما در شاخص زمان واماندگی فعالیت تداومی تفاوت معناداری بین دارونما و مکمل مشاهده نشد (0.05 ). بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است مصرف مکمل بی کربنات سدیم با دوز 0.3 گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن سبب بهبود عملکرد بی هوازی از نوع تناوبی در دختران فعال می شود.
۲۵۷.

ویژگی های تیپ بدنی، ترکیب بدنی و فیزیولوژیک بازیکنان هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران به تفکیک پست بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هندبال پیکرسنجی ترکیب بدنی توان هوازی پست بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳۲ تعداد دانلود : ۸۸۹
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های تیپ بدنی، ترکیب بدنی و فیزیولوژیک بازیکنان تیم ملی هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران، به تفکیک پست بازی بود. براساس پست های بازی، بازیکنان در پست گوش (10 نفر)، پست بغل (11 نفر)، پست خط زن (11 نفر)، پست پخش (10 نفر) و پست دروازبان (هشت نفر) طبقه بندی شدند. میانگین سنی بازیکنان 3/2 ± 17 سال بود. ویژگی های پیکری (با استانداردهای انجمن بین المللی پیشبرد پیکرسنجی ورزشی و به وسیله کالیپر و متر پیکرسنجی) و فیزیولوژیک توان هوازی (آزمون یک مایل دویدن)، توان بی هوازی (آزمون وینگیت 30 ثانیه با کارسنج مونارک) و قدرت پنجه (قدرت گرفتن پنجه با دستگاه دینامومتر) نیز ارزیابی شدند. برای مقایسه ویژگی های موردبررسی در پست های مختلف، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بازیکنان پست گوش با میانگین 6/5 ± 180 کوتاه قدترین بازیکنان هستند و این مقدار در مقایسه با دیگر پست ها معنادار است ( 0.05 ≥ P ). سایر متغیرهای پیکری دربین پست های مختلف معنادار نیستند ( 0.05 < P ). از متغیرهای فیزیولوژیک، توان هوازی دربین پست های گوش-خط زن، خط زن-پخش، پخش-دروازبان و دروازبان-گوش، تفاوت معنادار دارد ( 0.05 ≥ P ) (پخش < گوش < بغل < خط زن < دروازبان). نتایج نشان داد که بازیکنان تیم ملی هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران، شرایط فیزیکی و فیزیولوژیک مناسبی ندارند. با توجه به نقش های ویژه بازیکنان در هر پست و نیازمندی فیزیکی و فیزیولوژیک آن پست، استفاده از این داده ها به عنوان مرجع در کشف یا شناسایی بازیکنان در پست های مختلف مفید خواهد بود.
۲۵۸.

آثار یک دوره تمرین هوازی و مصرف خوراکی استویا بر شاخص های گلیسمیک، مقاومت به انسولین و عملکرد سلول های بتای موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت استویا تمرین هوازی مقاومت به انسولین شاخص عملکرد سلول بتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۴۰۳
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر تمرین هوازی و مصرف عصاره استویا بر شاخص های گلیسمیک، مقاومت به انسولین و عملکرد سلول های بتای موش های صحرایی دیابتی بود. در این مطالعه، 28 ﺳﺮ موش صحرایی ﻧﺮ ﻧﮋاد ویﺴﺘﺎر ﺑﺎ میانگین وزنی 8/15 ± 86/188 ﮔﺮم به ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓی به چهار گروه (کﻨﺘﺮل دیﺎﺑﺘی، دیﺎﺑﺘی ﺗﻤﺮیﻦ، دیابتی عصاره و دیابتی تمرین همراه با مصرف استویا) تقسیم شدند. ﺗﻤﺮینات هوازی ﺷﺎﻣﻞ دویدن روی نوار گردان، پنج روز در ﻫﻔﺘﻪ به مدت شش ﻫﻔﺘﻪ بود و دریافت عصاره نیز برای همین مدت ادامه یافت. در پایان مداخله ﺳﻄﻮح ﮔﻠﻮکﺰ، اﻧﺴﻮﻟیﻦ سرم برای سنجش شاخص HOMA-IR  و HOMA-β اﻧﺪازه ﮔیﺮی شد. نتایج نشان داد که برنامه تمرینی هوازی و دریافت عصاره استویا سبب کاهش معنادار سطوح گلوکز و افزایش معنادار HOMA-β درگروه های تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی شد ( 0.05 P < ). سطوح مقاومت به انسولین، در گروه های تجربی پایین تر از گروه دیابتی بود؛ اما این تفاوت به لحاظ آماری معنادار نبود( P >0.05 )؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت ﮐﻪ تمرین هوازی و ﻣﺼﺮف ﻋﺼﺎره استویا، هرکدام ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ و ترکیبی می توانند ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﻣﻌﻨادار گلوکز و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﻠﻮل ﻫﺎی ﺑﺘﺎی ﭘﺎﻧﮑﺮاس موش ﻫﺎی صحرایی دﯾﺎﺑﺘﯽ منجر شوند. افزون براین، ﻣﺼﺮف عصاره ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺗﻤﺮﯾﻦ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﺮف عصاره استویا و تمرین هوازی، ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎیی می توانند تأثیر مضاعفی داشته باشند.
۲۵۹.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر نیم رخ لیپیدی و سطح سرمی هپتوکاین HFREP1 در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع دو تمرین هوازی تمرین مقاومتی نیم رخ لیپیدی HFREP1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۴ تعداد دانلود : ۴۱۸
شیوع فزاینده اضافه وزن و چاقی ابتلا به دیابت را درسراسر جهان افزایش داده است. پژوهش های قبلی آثار فعالیت بدنی و ورزش منظم را در افزایش حساسیت انسولین و بهبود متابولیسم گلوکز تأیید کرده اند؛ اما آثار آن بر هپتوکاین ها به عنوان القاکننده مقاومت به انسولین روشن نشده است؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر نیم رخ لیپیدی و سطح سرمی هپتوکاین- پروتئین وابسته به فیبرینوژن مشتق شده از هپاتوسیت (HFREP1 ) در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود. تعداد 34 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو به صورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی (سن83/1 ± 41/52 سال و BMI 33/3± 40/32 کیلوگرم/ مترمربع)، مقاومتی (سن 5/1± 45/52 سال و BMI 20/1± 20/31 کیلوگرم/ مترمربع) و کنترل (سن 13/1± 09/53 سال و BMI        88/2  ± 60/32 کیلوگرم/ مترمربع) قرار گرفتند. گروه های تجربی هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی انجام دادند. در این پژوهش، متغیرهای HFREP1، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، مقاومت انسولینی، تری گلیسیرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین کم چگال و لیپوپروتئین پرچگال، قبل و بعد از دوره تمرینی به ترتیب با روش های آزمایشگاهی الایزا، HPLC و فتومتریک آنزیماتیک اندازه گیری شدند. پس از تعیین نرمال بودن داددها توسط آزمون شاپیرو- ویلک، از آزمونآنالیز کو واریانس و آزمون تعقیبی بانفرونی برای مقایسه داده های سه گروه استفاده شد. همچنین، سطح معناداری برای تمام تحلیل های آماری P < 0.05 درنظر گرفته شد. تمرینات مقاومتی و هوازی، هر دو بر فاکتورهای مقاومت انسولینی و نیم رخ لیپیدی مؤثر بودند و سبب کاهش HFREP1، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، مقاومت انسولینی، تری گلیسیرید، کلسترول تام و لیپوپروتئین کم چگال شدند؛ در حالی که لیپوپروتئین پر چگال افزایش یافت. همچنین، در تمام فاکتورها به جز مقاومت انسولینی، لیپوپروتئین پر چگال و لیپوپروتئین کم چگال در گروه مقاومتی تغییرات بیشتری در مقایسه با گروه استقامتی مشاهده شد (P > 0.05). هر دو تمرین مقاومتی و هوازی می توانند بر مقاومت انسولینی و نیم رخ لیپیدی مؤثر باشند؛ اما به نظر می رسد تأثیرگذاری تمرینات مقاومتی بر هپتوکاین های موثر بر مقاومت انسولین و نیمرخ لیپیدی بیشتر است.
۲۶۰.

اثر کوتاه مدت حرکات کششی ایستا و پویا بر نسبت عملکردی و رایج عضله همسترینگ به چهارسررانی زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشش ایستا اوج گشتاور نسبت رایج اوج گشتاور عضله همسترینگ به چهارسررانی نسبت عملکردی اوج گشتاور عضله همسترینگ به چهارسررانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۲ تعداد دانلود : ۷۹۳
هدف این پژوهش بررسی اثر کوتاه مدت حرکات کششی ایستا و پویا بر اوج گشتاور برون گرا عضله همسترینگ و نسبت عملکردی و رایج عضله همسترینگ بر چهارسررانی زنان ورزشکار بود. در این پژوهش، 16 زن ورزشکار رشته فوتسال (2/4 ± 24 سال و وزن 83/15 ± 65/52 کیلوگرم) و بدون سابقه آسیب دیدگی در اندام تحتانی شرکت کردند. از آزمودنی ها در سه جلسه مختلف در یکی از وضعیت های بدون کشش (کنترل)، کشش ایستا و کشش پویا، میزان اوج گشتاور ایزوکینتیک عضلات چهارسررانی و همسترینگ در انقباض های درون گرا و برون گرا اندازه گیری شد. جلسه تمرین های کششی آزمودنی ها شامل چهار حرکت کششی برای گروه های عضلانی اصلی در اندام تحتانی (همسترینگ، چهارسررانی، نزدیک کننده های ران و عضله سوئز) بود. حرکات کششی دو بار و هر بار 30 ثانیه در وضعیت کشش ایستا و 15 تکرار دوثانیه ای در وضعیت کشش پویا با فاصله استراحت به مدت 20 ثانیه انجام شد. 15 دقیقه پس از اتمام حرکات کششی، آزمون های ایزوکینتیک با استفاده از دینامومتر ایزوکینتیک- بایودکس برای تعیین اوج گشتاور برون گرا و درون گرا و نیز، نسبت رایج و عملکردی همسترینگ به چهارسررانی در سرعت های زاویه ای 60 و 180 درجه بر ثانیه انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری دوعاملی (سرعت زاویه ای و نوع کشش) در سطح P  تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که 15 دقیقه پس از پایان کشش، کاهش اوج گشتاور برون گرای همسترینگ در وضعیت کشش پویا معنادار بود. همچنین، در متغیر نسبت رایج قدرت همسترینگ به چهارسررانی، تغییرات معناداری پس از انجام کشش ایستا و پویا مشاهده نشد. نتایج در متغیر نسبت عملکردی نیز نشان دهنده کاهش معنادار آن در کشش پویا در مقایسه با وضعیت بدون کشش و کشش ایستا بود ( >0.05 P ). براساس یافته های حاصل از این پژوهش، به نظر می رسد 15 دقیقه استراحت غیرفعال، برخی اثرهای نامطلوب کشش ایستا را برطرف می کند؛ اما درزمینه توصیه به استفاده از حرکات کششی پویا باید احتیاط بیشتری کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان