حسن متین همایی

حسن متین همایی

مدرک تحصیلی: دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی فزاینده و مکمل بذر کدو بر شاخص های فشار اکسایشی بافت ریه موش های مسموم شده با آب اکسیژنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین کدو تنبل فشار اکسایشی هیدروژن پراکسید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 90 تعداد دانلود : 170
اهداف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مکمل بذر کدو بر شاخص های فشار اکسایشی ریوی رت های مسموم شده با آب اکسیژنه ( H 2 O 2 ) انجام شد؛ مواد و روش ها:  42 سر رت نر ویستار تصادفی به هفت گروه کنترل، مسموم شده، مسمومیت + یک گرم کدو، مسمومیت + دو گرم کدو، مسمومیت + تمرین هوازی، مسمومیت+ یک گرم کدو + تمرین، مسمومیت+ دو گرم کدو + تمرین تقسیم شدند. القای فشار اکسایشی با تزریق درون صفاقی mg/kg 1/0 هیدروژن پراکسید به مدت سه روز در هفته، دریافت بذر کدو  به صورت یک و دو گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن و برنامه تمرینی شامل هشت هفته دویدن فزاینده روی تردمیل (سه روز در هفته با حداقل سرعت هشت متر بر دقیقه و شیب 10 درجه) بود. از کیت های تخصصی به منظور اندازه گیری شاخص های سیتوکروم c ، ATP ، MDA و PAB استفاده شد و داده ها با آزمون تحلیل واریانس دوراهه در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مسمومیت با  H2O2 سبب کاهش معنادار ATP و افزایش معنادار سیتوکروم C ، MDA   و PAB ریوی شد ( P < 0.05 ). دریافت دوزهای بذر کدو اثر معناداری بر غلظت MDA ، سیتوکروم c   و ATP نداشت ( P > 0.05 ) . از طرفی دریافت دو گرم بذر کدو  موجب کاهش معنادار غلظت  PAB شد ( P < 0.05 ). هشت هفته تمرین هوازی اثری معناداری بر غلظت MDA ریوی نداشت ( P > 0.05 )، اما غلظت ATP را به صورت معناداری افزایش داد و غلظت سیتوکروم c و PAB را کاهش داد ( P < 0.05 ). تعامل تمرین هوازی با دوزهای بذر کدو باعث افزایش ATP و کاهش غلظت MDA ، سیتوکروم   c و PAB شد ( P < 0.05 ). نتیجه گیری: به نظر می رسد اثرات مجرد بذر کدو به بافت و دوز مصرفی وابسته باشد. هشت هفته تمرین هوازی نیز بسته به عواملی راهکار ضداکسایشی مناسبی در شرایط مسمومیت با پراکسید هیدروژن است. ترکیب تمرین هوازی و دوزهای بیشتر مکمل بذر کدو اثرات مضاعفی بر شاخص های اکسایشی  بافت ریه در رت های مسموم شده با آب اکسیژنه دارد.
۲.

مقایسه هم انقباضی و پیک انقباض عضلانی عضلات منتخب اندام تحتانی هنگام فرود بر روی سطوح مختلف در مهارت دفاع روی تور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سطوح مختلف فرود الکترومایوگرافی هم انقباضی اندام تحتانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 738 تعداد دانلود : 752
سفتی سطح عاملی موثر بر آسیب ها خواهد بود زیرا تغییر در میزان این پارامتر افزایش نیروهای اعمالی را به همراه دارد. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی، مدل علی- مقایسه ای و نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری 14 نفر والیبالیست 18 تا20 سال بودند. ثبت فعالیت الکتریکی عضلات توسط دستگاه الکترومایوگرافی بایود 8 کاناله و براساس پروتکل SENIAM بر روی 4 عضله منتخب اندام تحتانی انجام شد. از میانگین و انحراف استاندارد برای توصیف داده ها، شاپیروویلک برای ارزیابی نرمال بودن توزیع داده ها، آمار استنباطی برای تاثیر نوع سطح بر متغیرهای تحقیق از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و برای وجود تفاوت از آزمون تعقیبی بونفرنی استفاده گردید. همچنین نتایج نشان داد که در آزمون تحلیل واریانس بین گروه ها هیچ اختلاف معناداری بین عملکرد اوج فعالیت عضلانی در عضلات پهن خارجی و دو سر رانی هنگام پرش و فرود روی سطح تاتامی، چمن و شن وجود ندارد (05/0≤p)، اما در عضله ساقی قدامی و دوقلو در بین سطوح نیز اختلاف معناداری دیده شد (00/0=p). همچنین هیچ اختلاف معناداری بین عملکرد هم انقباضی در مفصل زانو و مچ پا وجود ندارد (05/0≤p)، با این تفاوت که میانگین درصد هم انقباضی روی چمن بالاترین و روی شن کمترین میزان در مفصل زانو و در مفصل مچ پا کمترین میزان روی شن و بالاترین میزان روی تاتامی دیده شد
۳.

تعامل عضلات جانبی ثبات مرکزی و متغیرهای کینتیکی در راستای داخلی_خارجی با توجه به سطح فعالیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سطح فعالیت ناحیه ثبات مرکزی عملکرد عضلات نیروی عکس العمل زمین تغییرات مرکز جرم به فشار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 744 تعداد دانلود : 486
یکی از مواردی که امروزه مورد توجه پژوهشگران علوم ورزشی قرار گرفته است، ادعاء تاثیر اختلاف عملکردی عضلات ناحیه ثبات مرکزی در نتایج حاصله از متغیرهای کینماتیکی و کینتیکی در حین فعالیت های ورزشکاران و غیرورزشکاران است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تعامل بین عملکرد عضلات جانبی ناحیه ثبات مرکزی، نیروی عکس العمل و تغییرات مرکز جرم به فشار در راستای داخلی_خارجی حین راه رفتن با توجه به سطح فعالیت بدنی بود. 18 مرد جوان در دو گروه 9 نفره ورزشکار و غیرورزشکار به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کردند. فعالیت الکتریکی عضلات مورب خارجی و مورب داخلی، اطلاعات مربوط به نیروی عکس العمل زمین و تغییرات مرکز جرم به فشار حین راه رفتن ثبت شد. برای مقایسه متغیرها، از آزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0p ≤ استفاده شد. مدت زمان فعالیت الکتریکی عضله مورب خارجی ورزشکاران و غیرورزشکاران تفاوت معنی داری را نشان داد (005/0)، در حالی که در تأخیر الکترومکانیکال عضلات تفاوت معنی دار مشاهده نشد. در تغییرات مرکز جرم به فشار راستای داخلی_خارجی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده شد (041/0). نتایج پژوهش موید اثر تعاملی عضلات جانبی ناحیه ثبات مرکزی و الگوی رفتاری تغییرات مرکز جرم به فشار و نیروی عکس العمل زمین در راستای داخلی_خارجی با توجه به سطح فعالیت بدنی حین راه رفتن بود.
۴.

تأثیر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف بذر کدو بر سطوح عوامل بازدارنده (گلوتاتیون و ATP) و عوامل مخرب (سیتوکرم-C و مالون دی آلدئید) در بافت ریه رت های مسموم شده با پراکسید هیدروژن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بذر کدو پراکسید هیدروژن تمرین مقاومتی سیتوکرم-C مالون دی آلدئید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 697 تعداد دانلود : 509
مقدمه: مسمومیت های ریوی و تولید گونه های واکنشی به نقص در تبادل گازهای تنفسی و آسیب به DNA منجر می شوند. بذر کدو با خواص آنتی اکسیدانی بسیار قدرتمند می تواند تولید ROS را کاهش دهد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف بذر کدو بر سطوح عوامل بازدارنده گلوتاتیون و ATP و مخرب سیتوکرم-C و مالون دی آلدئید در بافت ریه رت های مسموم شده با پراکسید هیدروژن است. روش پژوهش: 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی ۵۰±۲۵۰ گرم انتخاب و به صورت تصادفی به 7 گروه 6 سری شامل 1. کنترل سالم، 2. کنترل مسموم، 3. تمرین مقاومتی، 4. بذر کدو 1 میلی گرم بر کیلوگرم، 5. بذر کدو 2 میلی گرم بر کیلوگرم، 6. تمرین مقاومتی+بذر کدو 1 میلی گرم بر کیلوگرم و 7. تمرین مقاومتی+بذر کدو 2 میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. پروتکل تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان یک متری با دو سانتی متر فاصله بین هر دو پله و شیب 85 درجه بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس دوطرفه همراه با آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS در سطح معنا داری 05/0P≤ صورت گرفت. یافته ها: تمرین مقاومتی همراه با مصرف بذر کدو  به ایجاد اثر معنا داری بر غلظت های ATP، سیتوکروم-C، GSH، MDA و PAB در بافت ریه منجرشد (001/0=P). نتیجه گیری: تعامل انجام تمرین مقاومتی همراه با مصرف بذر کدو با افزایش عواملی مانند ATP و غلظت GSH و همچنین کاهش غلظت سیتوکروم-C، MDA و PAB می تواند ROS تولیدشده از مسمومیت هایی مانند H<sub>2 O<sub>2 را در بافت ریه کاهش دهد.
۵.

اثر تمرین هوازی و مکمل اوژنول بر بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 بافت قلب در رت های مسموم شده با کلروپیریفوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس اکسیداتیو آپوپتوزیس سموم ارگانوفسفره فعالیت بدنی مسمومیت مکمل اوژنول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 745 تعداد دانلود : 313
کلروپیریفوس از سموم ارگانوفسفره است که برای کنترل آفات کشاورزی استفاده می شود. این سموم باعث ایجاد استرس اکسیداتیو و آپوپتوزیس در بافت های مختلف بدن از جمله قلب می شوند. SERCA2a و NKX2-5 از ژن هایی اند که تنظیم کننده عملکرد انقباضی و رشد قلب هستند. مطالعات پیشین اثر مثبت فعالیت بدنی را بر بیان ژن های ذکرشده در وضعیت نارسایی قلبی نشان داده اند، ولی تاکنون تغییرات این ژن ها متعاقب استفاده از فعالیت بدنی در وضعیت مسمومیت با کلروپیریفوس بررسی نشده است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر به بررسی اثر مستقل و تعاملی تمرین هوازی و مکمل اوژنول بر بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 در بافت قلب رت های مسموم شده با کلروپیریفوس پرداخته شده است. تعداد 36 سر رت نر نژاد ویستار به شش گروه (شش سر در هر گروه) با نام های کنترل سالم، شم، کنترل مسموم، مسموم تمرین هوازی، مسموم اوژنول و مسموم + تمرین هوازی + اوژنول تقسیم شدند. تمرین هوازی روی تردمیل مخصوص جوندگان (پنج جلسه در هفته، هر جلسه 20 دقیقه و با سرعت 26 متر بر دقیقه) به مدت چهار هفته اجرا شد. اوژنول با دوز 250 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، پنج روز در هفته و به مدت چهار هفته با استفاده از گاواژ به رت های گروه های مکمل خورانده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تحلیل شدند و P < 0.05  به عنوان تغییر معنا دار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، مسمومیت به طور معنا داری بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 را در بافت قلب کاهش داد. همچنین تمرین (نه مکمل) بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 را در قلب رت های مسموم افزایش داد. به هرحال، تعامل تمرین-اوژنول باعث ایجاد اثر سینرژیک نشد. درمجموع به نظر می رسد در مطالعه حاضر تمرین عاملی مهم تر در مقایسه با اوژنول برای کاهش اثر مسمومیت مزمن بر قلب است؛ البته انجام دادن مطالعاتی در آینده با دوزهای بیشتر مکمل دهی اوژنول نیاز است.
۶.

تغییرات سطوح پایه تستوسترون و کورتیزول و نسبت آنها بعد از چهار هفته تمرین سنگ نوردی با محدودیت جریان خون در سنگ نوردان مرد نخبه ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تستوسترون سنگ نوردی کورتیزول محدودیت جریان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 407 تعداد دانلود : 687
تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (BFR) به منزله راهبرد تمرینی پیشگیری کننده از آسیب های مفصلی و بافتی به افزایش هورمون های آنابولیک و افزایش هایپرتروفی و قدرت عضلانی منجر می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ۱۲جلسه تمرین سنگ نوردی با BFR بر تستوسترون، کورتیزول و نسبت آنها در خون سنگ نوردان نخبه ورزشی است. در این تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون۲۰ مرد از سنگ نوردان (وزن ۶۹/۴ ± ۵۵/۶۴ کیلوگرم، چربی ۵۰/۸± ۳۰/۱۵ درصد و سن ۶/۲ ±۲۶سال) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین (هر کدام ۱۰مرد) با BFR و بدون BFR تقسیم شدند. پروتکل تمرین ۴ هفته و هر هفته ۳ جلسه تمرین سنگ نوردی بود. فشار بر عروق حدود ۴۰ تا ۱۰۰میلی متر جیوه بود. خون گیری به طور ناشتا ۲۴ساعت قبل و بعد از دوره تمرین به منظور تعیین میزان هورمون تستوسترون، کورتیزول انجام گرفت. همچنین عملکرد سرعت صعود و قدرت پنجه دست برتر سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی همبسته و مستقل با سطح معناداری ۰۵/۰P< ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در گروه BFR مقادیر تستوسترون (۰۲/۰=P)، نسبت تستوسترون به کورتیزول (۰۳/۰=P)، قدرت پنجه دست (۰۰۶/۰=P) و سرعت صعود (۰۳/۰=P) بعد از تمرین سنگ نوردی نسبت به قبل از آن افزایش معنا داری داشت. همچنین میزان کورتیزول خون بعد از دوره تمرینی در هر دو گروه نسبت به قبل از آن تغییر معنا داری نداشت (۵۴/۰=P، ۸۵/۰=P). به نظر می رسد تمرین سنگ نوردی با BFR به افزایش هورمون های آنابولیکی منجر می شود و از آن می توان به منظور بهبود عملکرد ورزشی سنگ نوردان استفاده کرد.
۷.

تأثیر تمرین هوازی و مقاومتی همراه با مصرف متفاوت متادون بر فیبرینوژن و نیمرخ لیپیدی مردان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترک اعتیاد تمرین مقاومتی و هوازی فیبرینوژن متادون نیمرخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 691 تعداد دانلود : 386
استفاده مفید از داروها مثل متادون همراه با تمرینات ورزشی می تواند سطح سلامتی را بهبود بخشد. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر تمرینات متفاوت همراه با مصرف متادون بر فیبرینوژن و نیمرخ لیپیدی مردان معتاد بود. بدین منظور 90 مرد معتاد (3 /4 ±8/36 سال) تحت درمان در زندان به صورت تصادفی به شش گروه 15 نفره تقسیم شدند: کنترل، معتادان گمنام یا NA، تمرین هوازی+متادون، تمرین هوازی+کاهش متادون، تمرین مقاومتی+متادون، تمرین مقاومتی+کاهش متادون. گروه های تجربی تمرین را به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. تمرین هوازی شامل 4 تا 8 ست 3 دقیقه ای با 90-80 درصد ضربان قلب بیشینه روی دوچرخه کارسنج بود. تمرین مقاومتی با 12 تکرار و 3 ست 70 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه بود. دادها با نرم افزار SPSS و تحلیل واریانس چندگانه (MANOVA) و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنا داری (05/0P≤) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد میزان لیپوپروتیین پرچگال (HDL) خون در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل با افزایش معنا دار (0001/0P≤) همراه بود. همچنین سطوح لیپوپروتیین کم چگال )005/0P≤)، تری گلیسرید (008/0P≤)، کلسترول تام (014/0 P≤) و فیبرینوژن (0001/0P≤)در گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل با کاهش معنا داری همراه بود. همچنین تأثیر تمرین هوازی نسبت به تمرین مقاومتی در تمامی متغیرهای اندازه گیری شده بیشتر بود.نتایج نشان داد تمرین ورزشی منظم به ویژه از نوع هوازی و مقاومتی همراه با کاهش مصرف متادون تأثیر مطلوبی بر عوامل التهابی و در نهایت سلامتی و تندرستی افراد معتاد دارد.
۸.

اثر ویتامین D و تمرین تداومی بر نشانگرهای آپوپتوز بافت آئورت در رت های مسموم شده با آب اکسیژنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آپوپتوز بافت آئورت ویتامینD کاسپاز سه تمرین تداومی BcL2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 790 تعداد دانلود : 897
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر ویتامین D و تمرین تداومی بر آپوپتوز در بافت آئورت در رت های مسموم شده با آب اکسیژنه بود. تعداد 36 رت نر بالغ در شش گروه به صورت زیر تقسیم شدند: گروه اول: کنترل؛ گروه دوم: دی متیل سولفوکساید (DMSO)؛ گروه سوم: آب اکسیژنه؛ گروه چهارم: دریافت داخل صفاقی آب اکسیژنه و ویتامین D؛ گروه پنجم: آب اکسیژنه + فعالیت تمرینی منظم؛ گروه ششم: آب اکسیژنه + ویتامین D + فعالیت تمرینی منظم. سپس، رت ها قربانی شدند و از بافت آئورت جدا شدند و مقدار پروتئین های کاسپاز سه، Bax و Bcl2 با روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه برای آنالیز داده ها استفاده شد و معناداری به ص ورت 0.05  P < درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد گروهی که فقط آب اکسیژنه دریافت کردند، نسبت به سایر گروه ها سبب افزایش Bax، کاسپاز سه و نسبت Bax/Bcl2 شدند و نیز میزان Bcl2 را کاهش داده بودند  (P < 0.05). همچنین، مشخص شد که ویتامین D، انجام تمرین تداومی و ترکیب این دو نیز سبب کاهش Bax، کاسپاز سه و نسبت Bax/Bcl2 و افزایش میزان پروتئین Bcl2 نسبت به گروهی که فقط آب اکسیژنه دریافت کردند، شدند (P < 0.05). تمرین های تداومی همراه با مکمل ویتامینD  باعث کاهش آپوپتوز ازطریق کاهش نسبت Bax/Bcl2 می شوند که احتمالاً این امر از آسیب های واردشده به بافت آئورت جلوگیری می کند.
۹.

تاثیر تمرین مقاومتی غیرخطی و مکمل اسید گلیسیریزیک بر عملکرد عضلانی و درد عضلانی ادراک شده در مردان جوان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 664 تعداد دانلود : 183
زمینه و هدف : یکی از موضوعات مهم توان بخشی ورزشی در افراد مبتلا به سندرم اضافه وزن، افزایش عملکرد عضلانی و تعدیل پاسخ های درد عضلانی متعاقب فعالیت های بدنی با مصرف گیاهان دارویی است. لذا، هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین مقاومتی غیرخطی و مکمل اسید گلیسیریزیک بر عملکرد عضلانی و درد عضلانی ادراک شده در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق : در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 32 مرد جوان دارای اضافه وزن (میانگین سن: 1/52±22/25 سال و شاخص توده بدن: 0/65±26/90 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در چهار گروه: تمرین مقاومتی غیرخطی+مکمل اسید گلیسیریزیک (8=n)، تمرین مقاومتی غیرخطی+دارونما (8=n)، مکمل اسید گلیسیریزیک (8=n) و کنترل (8=n) جای گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه اجرا شد. قبل و بعد از 8 هفته، شاخص های عملکرد عضلانی با روش یک تکرار بیشینه و درد عضلانی ادراک شده با مقیاس درک درد مک گیل اندازه گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر، آنالیز واریانس دوراهه، آنالیز واریانس یک-راهه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 0/05>p استفاده گردید. یافته ها : نتایج نشان داد که درد عضلانی ادراک-شده در فواصل زمانی بلافاصله، 24، 48 و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل کاهش معنی دار داشت (0/0001 =p). عملکرد عضلانی نسبت به پیش آزمون افزایش معنی دار داشت (0/0001 =p). بین درد عضلانی ادراک شده با شاخص توده بدن و توده بدون چربی رابطه معکوس معنی دار مشاهده شد (0/02 =p). نتیجه گیری : تمرین مقاومتی غیرخطی همراه با مصرف مکمل اسید گلیسیریزیک به جهت حصول نتایج سودمند، می تواند بخش مهمی از برنامه توان-بخشی ورزشی افراد دارای اضافه وزن قرار گیرد.
۱۰.

تأثیر شدت های مختلف تمرینات مقاومتی بر عملکرد کبد در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی شدت تمرین مردان چاق عملکرد کبد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 967 تعداد دانلود : 421
این اساس هدف از این مطالعه بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی با شدت های مختلف بر نتایج تست های عملکرد کبد در مردان چاق بود. مطابق معیارهای ورود به پژوهش 32 مرد چاق انتخاب شدند و به طور تصادفی در 4 گروه 8 نفری (کنترل، تمرین با شدت کم:30% یک تکرار بیشینه، تمرین با شدت متوسط:50% یک تکرار بیشینه و تمرین با شدت زیاد:70% یک تکرار بیشینه) قرار گرفتند. سه گروه تمرینات مقاومتی را با شدت های مختلف 3 بار در هفته انجام دادند. نمونه های خونی در پیش آزمون، میان آزمون و پس آزمون ( پس از 12 ساعت ناشتایی) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شدند. در گروه های تمرین درصد چربی بدن، ALT،GGT و AST در مقایسه با گروه کنترل به طرز معنا داری کاهش یافتند (P<.05). اما تغییرات معنا داری در نشانگران غیرآنزیمی (آلبومین و بیلی روبین سرم) مشاهده نشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که تمرینات مقاومتی موجب بهبود نشانگران آنزیمی عملکرد کبد در مردان چاق می شود. همچنین تمرین با شدت سبک و تکرار زیاد می تواند فواید بهتری داشته باشد.
۱۱.

ارتباط بین تغییرات امتیاز اشتها و سطوحِ در گردش لپتین و گرلین اسیله شده متعاقب یک دوره تمرین قدرتی در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین قدرتی لپتین گرلین آسیل دار اشتها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 345 تعداد دانلود : 856
چکیده مقدمه و هدف: چگونگی ارتباط بین تمرین و اشتها هم برای افرادی که علاقه مند به حفظ وزن بدن سالم هستند و هم برای ورزشکارانی که می خواهند عملکرد خود را به حد مطلوب برسانند، مهم است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین تغییرات امتیاز اشتها و سطوحِ در گردش لپتین و گرلین اسیله شده متعاقب یک دوره تمرین قدرتی بود. مواد و روش ها: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 21 مرد جوان چاق بطور تصادفی به دو گروه تمرین قدرتی (10 نفر، 3/3 ± 7/26 سال، 5/5 ± 1/96 کیلوگرم، 9/2 ± 2/31 درصد چربی، 8/2 ± 6/32 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (11 نفر، 7/3 ± 1/28 سال، 7/5 ± 7/95 کیلوگرم، 2/3 ± 9/30 درصد چربی، 7/3 ± 1/32 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. ویژگی های عمومی آزمودنی ها، سطوح در گردش لپتین و گرلین اسیله شده (با بکارگیری کیت های الایزا) و امتیاز اشتها (با استفاده از پرسشنامه اشتهای کنسول تغذیه) قبل و پس از دوره تمرین اندازه گیری شد. پروتکل تمرین قدرتی شامل دوازده هفته تمرین با وزنه (3 جلسه تمرین در هفته، ده ایستگاه، 3 ست 12-8 تکرار در هر ایستگاه، شدت 80-60 درصد یک تکرار بیشینه، میزان استراحت بین ست ها 1 دقیقه و بین ایستگاه ها 2 دقیقه، مدت زمان تمرین اصلی حدود 60 دقیقه در هر جلسه) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بکارگیری نرم افزار آماری SPSS-16 صورت گرفت. سطح معنی داری 05/0 > p در نظر گرفته شد. یافته ها: تمرین قدرتی غلظت لپتین سرم را کاهش (1/4 ± 0/8 در مقابل 6/3 ± 1/6 نانوگرم بر میلی لیتر) و غلظت گرلین اسیله شده پلاسما (6/4 ± 1/15 در مقابل 8/2 ± 6/18 پیکوگرم بر میلی لیتر) و امتیاز اشتها (7/1 ± 4/30 در مقابل 2/2 ± 3/32) را افزایش داد (به ترتیب 025/0=P، 039/0=P، 042/0=P). همچنین، تغییرات اشتها در گروه تمرین با تغییرات غلظت لپتین سرم بطور معکوس و با تغییرات غلظت گرلین آسیله شده پلاسما بطور مستقیم همبسته بود (به ترتیب 013/0=P، 022/0=P). نتیجه گیری: اجرای تمرین قدرتی به مدت دوازده هفته سطوح لپتین سرم را کاهش، اما غلظت گرلین آسیله-شده پلاسما را افزایش می دهد. این تغییرات، با بهبود اشتها همراه می باشد. همچنین، به نظر می رسد تغییرات حاصله در امتیاز اشتها متعاقب تمرین با تغییرات سطوح لپتین و گرلین اسیله شده رابطه (به ترتیب معکوس و مستقیم) داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان