درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۹۲۴ مورد.
۷۶۱.

بررسی و تحلیل کهن الگوی پیر فرزانه در رساله های سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان کهن الگو سهروردی داستان های رمزی پیر فرزانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۷۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۸۶
نقد کهن الگویی که مبتنی بر نقد روان شناختی است، به مطالعه و بررسی کهن الگوهای یک اثر می پردازد و نشان می دهد که چگونه ذهن شاعر یا نویسنده آن ها را به شیوه نمادین متجلّی ساخته است. «پیر فرزانه» یکی از مهمترین کهن الگوها در ادبیات است که خویشکاری هدایت معنوی کهن الگوی «قهرمان» را برعهده دارد. در قاموس تصوّف، این کهن الگو در سیمای پیر طریقت جلوه گر می شود که با راهنمایی و ارشاد سالک ( قهرمان وادی طریقت) در تمامی مراحل دشوار سیر و سلوک، وی را گام به گام در این طریق پیش می برد و با تربیت معنوی و اصلاح معایب نفسانی، او را به سرمنزل مقصود می رساند . آثار عرفانی شیخ شهاب الدین سهروردی نیز از این قاعده مستثنی نیست و حضور و نقش آفرینی پیر فرزانه در قالب نمادین حکیمی متألّه در حکایاتی تمثیلی همچون: عقل سرخ، آواز پر جبرئیل و رساله الطیر، رکن اصلی آموزه های شیخ اشراق را تشکیل می دهد. در این آثار، از شخصیت پیر با تعبیراتی چون نخست فرزند آفرینش، سپید نورانی و دیرینه سالِ سرخ روی یاد شده و جغرافیای حضور او عوالمی رمزی چون صحرای معرفت، کوه قاف و عالم مثال معرفی شده است. او مرشد سالک در جریان سفر معنوی از خاک تا افلاک و دستگیر او در مهالک طریق دشوار این سیر و سلوک است. مهم ترین ویژگی کهن الگوی پیر فرزانه در آثار سهروردی شخصیت فرهمند اوست که با جاذبه روحانی خویش، سالک را مجذوب خود می کند و او را وا می دارد که پای در وادی سلوک نهد و با نورانیتی که شاخصه مکتب اشراق است، ظلمات طریق را در روشنای شناخت و معرفت، مستحیل سازد.
۷۶۴.

بررسی و تحلیل دو تراژدی سهراب و فرود بر پایه نظریه «میتوس تراژدی» فرای(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۷ تعداد دانلود : ۷۲۹
نُرترُپ فرای از منتقدان ادبی اسطوره گراست که به ادبیات به دید صور نوعی می نگرد. فرای در کتاب تحلیل نقد در تبیین نظریه «میتوس تراژدی»، به بررسی صور نوعی، ساختار، شخصیت ها و مراحل تراژدی می پردازد. در شاهنامه، دو داستان سهراب و فرود از بن مایه های قوی تراژیک برخوردارند. با توجه به مسائلی از قبیل صور نوعی، ساختار، شخصیت ها و مراحل تراژیک این دو اثر، می توان آنها را در کنار بزرگ ترین تراژدی های جهان به گونه ای بررسی و تحلیل کرد که قابل تطبیق و بررسی با میتوس تراژدی فرای باشند. عنصر مشترک همه این تراژدی ها تضاد و تقابل یا کشمکش دو منشأ قدرت برای اثبات خود و دفع دیگری است. این تقابل، ذاتی است و به ساختار و طبیعت تراژدی برمی گردد. سهراب و فرود، قهرمانان اصلی داستان تراژیک خود هستند، اما به دلیل تقابل با قهرمانان و شخصیت های بزرگی چون رستم، کیخسرو و توس مورد توجه قرار نگرفته اند.
۷۶۵.

ارزیابی جایگاه مغولان و ایرانیان در شهنشاه نامة احمد تبریزی (بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بررسی فنون زبانی و بلاغی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی مغولان ایرانیان شاهنامة فردوسی شهنشاه نامه احمد تبریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۸۵۱
منظومة حماسی – تاریخی شهنشاه نامه، یکی از تاریخ های عمومی مغولان است. احمد تبریزی منظومة خود را در اواخر عصر حکومتی ایلخانان دوران مغول بر ایران سروده و به همین علت معمولاً از نقد آشکار چنگیزخانیان و مغولان سر باز زده و حتی در ظاهر، تصویری مثبت از آن ها ارائه داده است؛ اما او در لایه ها ی درونی تاریخ سروده هایش، دلبستگی خود به ایران و ایرانیان را بروز داده است و کوشیده تا به شکلی پنهان و با به کارگیری هدفمند ابزارهای زبانی و بلاغی، تصویری نقادانه از چنگیزخانیان و مغولان به دست دهد و در مقابل، ایرانیان و برخی شخصیت های نمادین آن ها از جمله سلطان جلال الدین خوارزمشاه را با چهره ای مثبت و ستوده نشان دهد. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی و بررسی فنون مختلف زبانی و بلاغی از جمله چگونگی انتخاب واژگان، تشبیهات و استعاره ها، استناد به گفتمان های مسلط و مقبول مانند تشبیه به شخصیت های شاهنامة فردوسی، ارتباط دادن با مذهب، مدح و نکوهش از زبان دیگران و توصیف مبالغه آمیز و معنادار نبردها در دو جبهة مغولان و ایرانیان، مفاهیم و منظورهای نهفته در لایه های پنهان ابیات شهنشاه نامه و تعلق خاطر تبریزی به سرزمین و هویت ایرانی نشان داده شده است.
۷۶۶.

منطق روایت های ممکن در «سمک عیّار» و «داراب نامه»

کلید واژه ها: حماسه سمک عیار داراب نامه هفت روایت ممکن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۸۳۰ تعداد دانلود : ۷۶۹
سمک عیّار و داراب نامه نخستین روایت های منثور حماسی و بازمانده ی سنّت روایی گوسانان پارتی هستند؛ حجم بالا و گستردگی عناصر سازه ای روایت های حماسی و پراکندگی آن ها در جای جای سمک عیّار و داراب نامه سبب گشته، بسیاری از ویژگی های برجسته ی ادبی و حلقه های اتّصال روایی در بطن دو روایت ناپیدا و گم گردد؛ با این حال وجود برخی از مضمون های روایی در آغاز و حین جریان رویدادها، دریافت وقایع و فرجام رخدادها را برای خواننده فراهم آورده که در این پژوهش «روایت های ممکن» نامیده می شوند. پژوهش حاضر کوشیده تا گونه ی روایت های ممکن را در هفت بخش خواب و رؤیا، طالع بینی و پیش گویی، دخالت مشیّت الهی، افکار و عقاید متداول، نقش خارق العاده و اعجاب انگیز، لوحه ها و طومارهای خاص و دعا و اجابت آن، مورد بررسی قرار دهد. روایت های ممکن را در حقیقت باید براعت استهلال داستانی دانست، زیرا از طریق آن ها چارچوب کلّی رخدادهای دو روایت به صورتی مختصر و کوتاه به خواننده منتقل می گردد. ارزشمندی آثاری چون سمک عیّار و داراب نامه زمانی آشکار می شود که نخست، هنر مخاطب شناسی و روایت پردازی نویسندگان این متون نمایانده شود، که نقد و تحلیل برپایه ی شناخت روایت های ممکن، تا حدّی ما را به این گونه تحلیل ها نزدیک می کند.
۷۶۷.

مقاله به زبان فرانسه: سلب به عنوان فرایند تولید معنا در گفتمان ادبی (La négation en tant que processus de la signification: le cas des discours littéraires)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنا گفتمان ادبی تفاوت سلب نشانه - معنا شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۲ تعداد دانلود : ۷۸۲
سلب به عنوان فرایند تولید معنا در گفتمان ادبی سمیه کریمینژاد دانشجوی دکتری آموزش زبان فرانسه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران Somaye.kariminejad@yahoo.com حمید رضا شعیری دانشیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران shairih@yahoo.fr پریوش صفا استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران safap@modares.ac.ir لطفالله نبوی استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران nabavi@modares.ac.ir 1392/2/ 1391 تاریخ پذیرش: 31 /11/ تاریخ دریافت: 17 سلب از دیرباز به عنوان موضوع مطالعه در زمینه های مختلف به ویژه فلسفه، منطق و خصوصا زبان شناسی مطرح بوده است. نشانه-معناشناسی، به عنوان تفکری کلی در زمینه سیستم نشانهها و به عنوان یک علم مرتبط به حوزه معنی سلب را به معنا مرتبط می سازد و اگر از یک فرآیند تولید معنا یک ایجاب ظاهر شود، جهش اولیه به مدد مولدی سلبی رخ داده است. به طور کلی در زمینه سلب رویکردها و نظریههای گوناگونی مطرح هستند. این گوناگونی توسط پیچیدگی سلب قابل توجیه است. در تحقیق حاضر سعی بر آن است که نشان داده شود تحقق یک گفتمان، ظهور نسبیت است. در واقع از دیدگاه نشانه-معنا شناسی سلبیت جزء لاینفک در فرایند تولید معنا می باشد؛ از طرفی از طریق اعمال سلب بر روی معنیِ خام و بی فرم و از طرف دیگر توسط اعمال سلب بر روی اولین تفاوت که باعث ظهور معنا میشوند. بنابراین در تحقیق حاضر سعی بر آن است که مفهوم سلب را مورد بررسی قرار داده و نقش آن را در فرایند تولید معنا از طریق گفتمانهای ادبی فارسی و فرانسه تحلیل کنیم و متوجه شویم چگونه گفتمان توسط سلب ساخته میشود؟ به عبارت دیگر هدف این مقاله توصیف شیوه های عملکرد سلب و بدین ترتیب بررسی نقش آن در تولید معنی در گفتمان ادبی است. کلمات کلیدی: سلب، تفاوت، نشانه- معنا شناسی، گفتمان ادبی، معنا
۷۶۸.

بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۸ تعداد دانلود : ۸۷۹
ژرار ژنت را می توان بزرگ ترین نظریه پرداز در زمینة بررسی «زمان در روایت» دانست. ژنت برای سنجش شتاب روایت، شمار صفحات رمان را بر زمان تقویمی بازنمایی شده در متن تقسیم می کند و نتیجه را معیار بررسی قرار می دهد. زمان در شازده احتجاب گلشیری پیشروی بسیار کندی دارد، اما در ذهن شازده و دیگر شخصیت های آن، با شتابی وصف ناپذیر در حال پیشروی و پسروی است. در لایة بیرونی رمان که زمان تقویمی بازتاب بیشتری دارد، می توان پیشروی کندی در زمان داستان احساس کرد که با الگوی ژنت همخوانی دارد. در بررسی شتاب روایت در این رمان، چه همة زندگی شازده را خط اصلی روایت بدانیم و چه شب پایانی زندگی او را خط اصلی و دیگر بخش های رمان را گذشته نگری بشماریم، عوامل کاهنده و افزایندة شتاب روایت یکسان است؛ اما با هریک از این دو رویکرد، اندازه تأثیرگذاری این عوامل دگرگون می شود. شتاب روایت در رویکرد نخست، بسیار تند و در دوم، بسیار کند است.
۷۶۹.

دگرگونی ایزد بانوان در رمان خوف، اثر شیوا ارسطویی

نویسنده:

کلید واژه ها: اسطوره رمان خوف شیوا ارسطویی ایزد بانوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۴ تعداد دانلود : ۵۳۸
نقد اسطوره ای، به کشف اسطوره ها و کهن الگوها و چگونگی آنها در ادبیات می پردازد. رمان خوف نوشته شیوا ارسطویی، رمانی ست که می توان در لایه های پنهان آن نشانه های کهن الگویی و اسطوره ای را یافت و با تحلیل آنها به خوانش تازه ای از متن رسید. هدف این مقاله ردیابی ویژگیهای اسطوره ای و کهن الگوییِ این رمان بر مبنای نقد اسطوره ای ست. خوانش رمان خوف، با این روش، علاوه بر آشکار کردن جهان نمادین آن و یافتن رمزگان های اساطیری، نشان می دهد که یکی از بن مایه های اصلی در این رمان، مسخِ ایزد-بانوان است. ایزد-بانوان اساطیری، که پیش از این نماد قدرت، باروری، فراوانی و آبادانی بوده اند، در دنیای مدرن، در مقابله با سایه و وجه مردانه خود قرار گرفته، دگرگونی یافته و ویژگیهای الهگی را از دست داده اند. شخصیت اصلی رمان خوف نیز که زنی زیبا و قوی بوده است، بر اثر ترس زیاد و در مواجه با وجه مردانه ذهن خود که به شکل پسر سرهنگ در داستان ظهور می کند و از سویی نماد قدرت نیز هست، تضعیف شده، به تدریج قدرت خود را از دست داده، در نهایت مسخ شده و به شکل موش درمی آید.
۷۷۰.

روایت شناسی داستان های کوتاه نادر ابراهیمی و اکرم هنیه (مطالعه موردی: داستان «غیرممکن» و «هزیمة شاطر حسن»)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مطالعات فرهنگی ادبیات تطبیقی فرهنگ و ارتباطات استعمار فرهنگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۲۶۴ تعداد دانلود : ۵۲۲
نگاه روایت شناسانه، با تأکید بر ساختار روایت می کوشد با عبور از رویه یا سطح و ساختار متن، به لایه های درونی آن دست یابد. در حقیقت، نویسنده با ایجاد نوع خاص روایت و راوی در داستان خود، سلسله ای زنجیروار از «نویسنده، پیام و گیرنده» را به کار می گیرد. در این پژوهش، تلاش شده است تا به روش توصیفی - تحلیلی، از یک سو با استفاده از فرضیة مدل کنشی گریماس، ارتباط میان شخصیّت های داستانی و از سوی دیگر به یاری روایت شناسی پراپ یعنی فرایند پایدار و ناپایدار، ساختار و مناسبات درونی نشانه های متن دو داستان کوتاه «غیر ممکن» از نادر ابراهیمی، نویسندة ایرانی و «هزیمة شاطر حسن» (شکست شاطر حسن) از اکرم هنیه، نویسندة فلسطینی را مورد بررسی قرار دهد. نتایج نشان از آن دارند که این دو نویسنده با ایجاد نوع خاص روایت و راوی در داستان خود، سلسله ای زنجیروار از نویسنده، پیام و گیرنده را به کار گرفته اند. دو داستان مذکور از طرح بسیار مناسبی برخوردارند؛ چراکه هیچ حادثه ای در آن ها نیست که با کلّیت داستان بی ارتباط و در القای مفهوم کلّی داستان، نقشی نداشته باشد. زاویة دید در آن ها، دانای کلّ است و در طول روایت، صحنه پردازی های مختلف راوی قابل مشاهده اند. علاوه بر آن، به ندرت ممکن است شخصیّت اصلی، حامل کلّ جهان بینی یا اعتقادات یک نویسنده باشد؛ امّا بررسی این دو داستان نشان می دهد که ابراهیمی و هنیه به خوبی توانسته اند خود را تمام و کمال به صورت شخصیّت های اصلی داستان درآورند و به این وسیله، اعتقادات و جهان بینی خویش را در قالب این شخصیّت ها به خواننده ارائه نمایند. از دیگر نکاتی که این دو نویسنده به آن توجّه داشته اند، استفاده از داستان کوتاه برای به تصویر کشیدن اوضاع نابسامان مملکتشان است؛ زیرا در جوامعی که مدام دستخوش ناآرامی و بی ثباتیند، نویسنده بیشتر به نوشتن داستان کوتاه اکتفا می کند تا اوضاع سیاسی- اجتماعی جامعه تقریباً تثبیت یابد.
۷۷۱.

بررسی کهن الگوی«آنیما» و «تولد دوباره» در ذهن و زبان خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین آنیما تولد دوباره آتش خلیل حاوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
تعداد بازدید : ۱۸۴۶ تعداد دانلود : ۸۷۱
کهن الگو، صورت ازلی، صورت مثالی و به بیان یونگ، «آرکی تایپ»، عبارت از طرح کلی آن دسته از رفتار های بشری است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارند. از مهم ترین کهن الگو هایی که یونگ،آن ها را بررسی کرده است، می توان آنیما (مادینه روان مرد)، آنیموس (نرینه روان زن)، پرسونا (نقاب اجتماعی فرد)، سایه و خود را نام برد. هدف اصلی از نوشتار حاضر، بررسی نمود آنیما در ذهن وزبان شاعر و اندیشمند معاصر عرب، خلیل حاوی است؛ زیرا واکاوی سروده های این شاعر، به ویژه دو مجموعه نهر الرماد و بیادر الجوع او، حضور آنیما را در ذهن سراینده و نمود آشکار و ماندگار آن را درزبان سروده هایش آشکار می کند.
۷۷۲.

بررسی دو داستان کودک از احمدرضا احمدی بر پایة نظریة خوانندة درون متن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احمدرضا احمدی ایدن چمبرز خوانندة نهفته داستان کودک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد خواننده محور
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان داستان
تعداد بازدید : ۳۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۷۸۴
در این مقاله دو داستان از تازه ترین داستان های احمدرضا احمدی، براساس یکی از رویکرد های مهم خواننده محور از ایدن چمبرز (خوانندة نهفته در متن) تحلیل شده است. چمبرز برای شناخت خوانندة نهفته و ویژگی های او، بررسی چهار عنصر سبک، زاویة دید، طرفداری و شکاف های گویا را پیشنهاد می کند که در کتاب های کودک بسیار مهم اند. زبان ساده و روان، استفاده از عناصر آشنای کودکانه و شخصیت پردازی های ملموس و باور پذیر، در کنار تصویر های زیبا و دل نشین داستان های احمدی می توانند کودکان کم سن وسال و خوانندگان عام با سطح پایین دانش و آگاهی را جذب کنند. فضا سازی ها و تناسب ها، ساختار روایت و تکرار ترجیع وار و معنا دار برخی عناصر می توانند ذهن و تخیل خوانندگان کودک حرفه ای، نوجوانان و حتی بزرگ سالان را به تلاش وادارند.
۷۷۳.

بررسی نشانه-معناشناسانه رابطه عنوان با اثر نقاشی (مطالعه موردی ""تداوم خاطره"" اثر سالوادور دالی و ""جیغ"" اثر ادوارد مونش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه - معناشناسی دیداری عنوان نقاشی کارکرد پدیداری کارکرد حسی - ادراکی نظام گفتمانی و بیناگفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۲ تعداد دانلود : ۸۷۱
نقاشی عنوانگذاری شده در گذر از تصویر به ""نامش"" بعنوان لایه ای کلامی بسیاری از معناها و مفاهیم را منتقل می سازد. بر این اساس، عنوان نقش مهم و بسزایی در فهم مخاطبان و رمزگشایی تصویر ایفا کرده و تاثیر مسلم و قابل توجهی در برداشت ذهنی بیننده از اثر را داراست. نقاشی های نامگذاری شده نظام گفتمانی چندرسانه ای متشکل از دو نظام نشانه ای تصویری و کلامی هستند که در آن ها دو لایه تصویر و کلام در تعاملی ترکیبی، بینامتنی و معنادار با یکدیگر قرار گرفته و در این تعامل معناسازی و معنارسانی می کنند. بنابراین، بدیهی است که میان نقاشی ها و عناوینشان روابط گوناگونی برقرار می شود که این تعاملات معنادار هستند و نظام گفتمانی کلامی-دیداری اثر هنری، یعنی یک نقاشی عنوان دار، از طریق این روابط معنارسانی می کند. از سوی دیگر، این روابط یا اتصالات کاکردهای گوناگونی می یابند که بواسطه آن ها نظام گفتمانی ویژه اثر هنری تشکیل می شود. در همین راستا، برآنیم تا از گذر تحلیل گفتمانی دو نقاشی تحت عناوین ""تداوم خاطره"" و ""جیغ"" که به روشی نظری-کتابخانه ای گردآوری شده اند دو کارکرد از کارکردهای متنوع رابطه عنوان-تصویر در تولید نظام های گفتمانی یعنی کارکردهای پدیداری و حسی-ادراکی را مورد بررسی قرار دهیم. به منظور تحقق این بررسی از روش توصیفی- تحلیلی جهت پاسخ به سؤالات و حل مسئله پژوهش استفاده می شود. در مجموع هدف از این تحقیق بررسی رابطه نقاشی ها و عناوینشان از دیدگاه نشانه-معناشناختی جهت بررسی کارکردهای پدیداری و حسی-ادراکی رابطه بین عنوان و تصویر می باشد.
۷۷۵.

نگاهی جامعه شناختی به علل و آیین جنگ ها در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۷۹.

رویکرد پدیدارشناختی در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی سهراب سپهری نقد پدیدارشناختی روی آورد فرمالیسم پــدیـدارشنـاختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پدیدارشناختی
تعداد بازدید : ۲۵۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۸۱
اشعار سهراب سپهری از رازناکترین و پیچیده­ترین آثار ادبیات نوین فارسی است. این پژوهش نشان می­دهد که سپهری در چند دفتر آخر عمیقاً تحت تأثیر دیدگاه­های پدیدارشناختی قرار داشته شخصیت فکری، محتوا، زبان و سبک شعر او نیز دچار دگرگونی فراگیر شده بود. بسیاری از توصیه­های نظری او همخوان با آموزه­ها و آرای پدیدارشناسان بویژه ادموند هوسرل(1859- 1938) است. حضور قاطع «من» متفکر شاعر در تعریف پدیده­ها و ارائه ی گزاره­ها، ابراز تردید در آموزه­های عرفی، سنتی و علمی، به تعلیق درآوردن پیش­فرض ها و رجوع به عین اشیاء، تأکید بر فهم وادراک پدیده­ها، بازتعریف پدیده­های مادی و انتزاعی، عادت­گریزی، داشتن نگاه چند بعدی و توصیه به کشف و بعد پنهان پدیده­ها،تعلیق دلالت واژگان، ارائه ی صورتگرایی متفاوت و تحولات بنیادگرایانه در محور همنشینی و جانشینی زبان و نیز ماهیت متفاوت «تنهایی» در پنج دفتر اخیر شعر سهراب سپهری از نشانه­های رویکرد پدیدارشناختی اوست. پژوهش نشان می­دهد وجود پربسامد و گاه هنجارشکنانه­ی کلماتی مانند سفر، عبور، معنی، یعنی، آگاهی، تجربه، فهم، ادراک، بُعد، جهت، سمت، ضلع، پشت و مواردی از این دست در اشعار اخیر سپهری در شبکه ی نشانه­شناختی پدیدارشناسی قرار می­گیرد.
۷۸۰.

تحلیل رمان چندآوایی «شطرنج با ماشین قیامت»

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۶۲۶ تعداد دانلود : ۶۱۹
رمان شطرنج با ماشین قیامت، رمانی رئالیستی فلسفی است که ضمن اشاره به واقعیت های نبرد ایران و عراق، دیالوگ های فلسفی و خردمندانه بین شخصیت ها، کنجکاوی مخاطب را نسبت به دریافت و درک جواب پرسش هایی که درگیری ذهنی خود اوست برمی انگیزد. کارکردهای متفاوت زبان رمان، زمینه تأویل پذیری متن را - خصوصاً وقتی به سمت دلالت های ضمنی و غیر صریح پیش می رود - فراهم کرده است. از سوی دیگر بحث و جدل های لفظی درباره بازی شطرنج و تطبیق آن با صحنه زندگی آدمیان، تک گویی های درونی راوی، چرخش های زمانی و پاسخ و پرسش های فلسفی و کلامی درباره آغاز آفرینش، جبر و اختیار و پدیده های محیطی، رمانی «چندآوایی» را آفریده است. در این پژوهش، نویسنده نداهای متفاوت اندیشه، زمان، رؤیا و بازی را در رمان «شطرنج با ماشین قیامت»، بر اساس نظر «میلان کوندرا» به شیوه توصیفی- تحلیلی تبیین می کند و به لحاظ اهمیت ماهیت زبان رمان، به کارکردهای زبان رمان و دلالت های نشانه شناختی که زمینه چندآوایی را فراهم کرده است؛ خواهد پرداخت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان