فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۱۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
کاربرد روش نوظهور ژانر- مدار در آموزش نگارش زبان دوم و تاثیر احتمالی کاربرد این روش بر عملکرد فراگیران زبان در نگارش به طور کامل در تحقیقات اخیر آموزش زبان بررسی نشده است. در پژوهش حاضر تاثیر آموزش نامه نگاری از طریق روش ژانر– مدار بر جنبه های کمی و کیفی نامهنگاری گروهی از دانشجویان رشته زبان انگلیسی به شیوه شبه تجربی بررسی شد. 140 دانشجوی رشته زبان انگلیسی شامل 26 مرد و 114 زن از دانشگاههای اصفهان و کاشان در دو گروه آزمایشی و گروه شاهد در ایــن تحقیق شرکت کردند. گروه آزمایشی (70 نفر) از طریق شیوه ژانر- مدار نحوه نوشتن تقاضا نامههای شغلی به زبان انگلیسی را آموختند ولی گروه شاهد از این آموزش بیبهره بودند. پس از پایان آزمایش شاخصهای کمی و کیفی نگارش کلیه دانشجویان شرکت کننده مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تدریس از طریق روش ژانر– مدار تاثیر مثبت و به سزایی بر کیفیت نگارش دارد ولی از لحاظ کمیت نگارش تفاوت معنی داری بین گروه آزمایشی و گروه شاهد مشاهده نشد. بر اساس یافته های این تحقیق نقاط ضعف و قوت شیوه ژانر– مدار در آموزش نگارش بررسی شده است.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی ارتباط فراگیری زبان دوم و هوش هیجانی با تکیه بر توانش کاربرد شناسی زبان بینابین (Emotional Intelligence and SLA: The Case of Interlanguage Pragmatic Competence)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه توانشهای زیر مجموعه زبان دوم تحت تاثیر عوامل مختلفی چون عوامل شناختی، فردی، و اجتماعی است ( الیس، 1994) که در این میان طیف وسیعی از عوامل فردی در مطالعات آموزش زبان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند لیکن تاکنون در این مطالعات هوش هیجانی به عنوان یک عامل فردی مورد توجه جدی قرار نگرفته است (پیشقدم، 2009). از سوی دیگر برخی از کنشهای زبانی که از جمله عناصر اصلی توانش کاربردشناسی زبان بینابین به شمار می رود دارای ویژگی «تهدید وجهه» می باشد. این نکته تاثیر و یا ارتباط هوش هیجانی - که ارتباط مستقیم با توانایی و مهارت افراد در مدیریت و کنترل احساسات دارد – را با توانش کاربرد شناسی زبان بینابین بسیار محتمل می سازد. در مطالعه حاضر محقق به بررسی این ارتباط محتمل می پردازد و با این هدف پرسشنامه «بار-آن» به عنوان معیار هوش هیجانی ، آزمون تافل به عنوان معیار سطح مهارت و توانایی زبانی و دو آزمون کاربرد شناسی زبان بینابین بر روی 52 زبان آموز ایرانی اجرا شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشانگرعدم وجود ارتباط موثر و معنا دار میان هوش هیجانی و توانش کاربرد شناسی و سطح مهارت زبانی زبان آموزان می باشد در حالی که میان توانش کاربرد شناسی زبان بینابین و سطح مهارت زبانی ارتباطی معنا دار و موثر وجود دارد. افزون بر این نتایج به دست آمده بیانگر آن است که هوش هیجانی نمی تواند به عنوان معیار مناسبی برای پیش بینی میزان توسعه توانش کاربردشناسی زبان بینابین و یا سطح مهارت زبانی مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه با استناد به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که در فرآیند یادگیری زبان دوم به طور عام و توسعه توانش کاربرد شناسی زبان بینابین به طور خاص نمی توان هوش هیجانی را به عنوان یک عامل فردی تاثیر گذار و مهم به شمار آورد.
بررسی عوامل کاهنده انگیزه در یادگیری زبان دوم (An Investigation into Sources of Demotivation in Second Language Learning)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی منابع اصلی کاهنده انگیزه دانش آموزان ایرانی در یادگیری زبان دوم و سنجش رابطه بین کاهش انگیزه و جنسیت و مقطع تحصیلی دانش آموزان می پردازد. به منظور یافتن عوامل اصلی کاهنده انگیزه پرسشنامه ای با 32 سوال پنج گزینه ای تدوین و توسط 327 دانش آموز دختر و پسر تکمیل شد. به منظور بررسی عوامل اساسی پرسشنامه تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. بر اساس نتایج پنج دسته از عوامل کاهنده انگیزه شناسایی شدند: مطالب مواد و امکانات اموزشی، نگرش نسبت به جامعه انگلیسی زبان، معلم، تجربه شکست، نگرش نسبت به یادگیری زبان دوم. به منظور بررسی عوامل کاهنده انگیزه در رابطه با جنسیت و مقطع آموزشی دانش آموزان دو تحلیل واریانس یک طرفه انجام شدند. یافته ها تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مورد سه عامل کاهنده انگیزه نشان دادند. تفاوت معناداری بین دانش آموزان در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به سه عامل کاهنده انگیزه مشاهده شد. در پایان، یک تحلیل واریانس چند متغیره به منظور بررسی تفاوتهای بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی یکسان در مورد عوامل کاهنده انگیزه انجام شد. تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به همه عوامل کاهنده انگیزه جز یک مورد یافته شد.
مقاله به زبان انگلیسی: رابطه بین انواع شخصیت ، انگیزه و موفقیت زبانی زبان آموزان سطح پیشرفنه ایرانی (The Relationship between Iranian EFL Advanced Learners' Personality Types, Motivation and Language Learning Success)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عوامل عاطفی، به عنوان مهمترین عوامل درمطالعات یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم و به عنوان زبان خارجی به شمار می آیند. این عوامل موثر عبارتند از انگیزه، اعتماد به نفس، اضطراب و غیره. تحقیق و پژوهش در ویژگی های یادگیرندگان برای بیش از یک قرن در جریان بوده است. در ادامه این مطالعات ، مطالعه پژوهش حاضر ، تلاش در کاوش نوع شخصیت و انگیزه زبان آموزان ایرانی دارد. در این مطالعه، نوع شخصیت و انگیزه دانشجویان با استفاده از شاخص Myers- Briggs و پرسشنامه انگیزه ""لین""مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، 60 زبان آموز از یکی از موسسات زبان در مشهد- ایران به عنوان شرکت کنندگان در این مطالعه انتخاب شدند. با توزیع دو ابزار در میان یادگیرندگان زبان خارجی و با توجه به نمرات ترم گذشته آنها اطلاعات گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز شد. نتایج تحلیل همبستگی رابطه معنی داری بین انگیزه، شخصیت و موفقیت دانش آموزان نشان داد..از تحلیل رگرسیون چندگانه نیز برای بررسی قدرت ارتباط بین متغیرها استفاده شد که در میان این عوامل عاطفی، نوع شخصیت به عنوان بهترین پیش بینی کننده موفقیت دانش آموز تشخیص داده شد. کاربردهای آموزشی و پیشنهادات برای تحقیقات آتی نیز در تحقیق ارائه شده است.
دوزبانگی و فراگیری زبان سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر کنش زبانی دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان را در فرایند یادگیری زبان سوم مورد بررسی قرار می دهد. پژوهش های موجود درباره توانایی های فرازبانی و شناختی زبان آموزان کودک حاکی از این است که دو زبانه ها با توجه به کسب تجارب قبلی در یادگیری زبان دوم، در فراگیری زبان سوم موفق تر بوده و کنش زبانی آنها متفاوت تر از تک زبانه ها خواهد بود.در این تحقیق کنش زبانی دو گروه ده نفری از دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان پس از آموزش های لازم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده و تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان می دهد که دو زبانه ها به کمک آگاهی های فرازبانی و تجارب قبلی و با استفاده از تشابهات و تفاوت های بین دو زبان، در فراگیری زبان سوم موفق تر هستند.
افزایش تفکر انتقادی از طریق مباحثه ادبی در کلاسهای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تفکر انتقادی در آموزش و تاثیر آن بر جامعه، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا به تاثیر مباحثه ادبی در رشد تفکر انتقادی بپردازد. بدین منظور دو کلاس زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا از کالج دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شدند. پس از تعدیل زبان آموزان از حیث تفکر انتقادی، در هر دو گروه کنترل و آزمایش پژوهشگر از متون ادبی از جمله شعر، داستان کوتاه و بعضی قطعات ادبی جهت تدریس استفاده نمود. زبان آموزان هر دو گروه باید متون مربوطه را در منزل مطالعه می کردند. زبان آموزان گروه کنترل باید تنها متون ادبی را خلاصه و خلاصه های خود را فقط در کلاس بازگو می کردند و معلم هم نظر خود را راجع به متن ابراز می داشت (آموزش انتقالی)، ولی از زبان آموزان گروه آزمایش خواسته شد راجع به متون مورد نظر بحث کنند، آن را به زندگی روزمره خویش ربط دهند، و احساس خود را از متن بیان نمایند(آموزش تبدیلی). در پایان ترم، مجدداً آزمون تفکر انتقادی به افراد هر دو گروه داده شد و از آنها خواسته شد به آن پاسخ دهند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری میان دو گروه وجود دارد و مباحثه ادبی باعث رشد تفکر انتقادی گردیده است. در پایان، نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی هم برای پژوهش بیشتر ارایه گردیده است.
نگاهی به تاریخچه آموزش انشا و انواع آن در مناطق آلمانی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بررسی سیر تحول آموزش انشا در مناطق آلمانی زبان به سه روش عمده برمی خوریم: روش تقلیدی، روش بازسازی و روش تولیدی روش تقلیدی، روش حاکم بر مدارس لاتین در قرون وسطی بود. در این روش هیچ امکانی برای خلاقیت ها و نظریات فردی فراگیران وجود نداشت. آنها تنها از روی نمونه هایی که از قبل در مورد موضوعات مختلف نوشته شده بود رونویسی می کردند.
بررسی و نقد کتاب «انگلیسی هفتم» از منظر مهارت دستورِی: ارزیابی یک تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت و ضرورت ارزشیابی مطالب آموزشی زبان دوم یا خارجی بر صاحبنظران و متخصصان فن کاملاً آشکار است. از سوی دیگر، با توجه به نقش مهم دستور زبان در یادگیری زبان دوم و ظهور رویکردها و مفاهیم جدید در این رابطه، پژوهش حاضر بر آن است تا کتاب انگلیسی هفتم از دوره اول متوسطه به نام پراسپکت 1 (Prospect 1) از سری مجموعه ی انگلیسی برای مدارس را بر اساس تحلیلی کیفی از منظر «مهارت دستوری» یا (Grammaring) لارسن-فریمن مورد نقد و بررسی قرار دهد. نتایج حاصله نشان می دهد که کتاب مورد نظر در مقایسه با کتاب های پیشین هم سطح خود از آموزش سنتی دستور زبان فاصله گرفته و گامی رو به جلو در جهت مهارت-محور کردن آن برداشته است. با این حال ظاهراً در برخی از جنبه ها از جمله فراهم نمودن بافت های اجتماعی ملموس تر و دوری گزیدن از تمرین های مکانیکی و ملال آور رایج در شیوه های سنتی پیشرفت قابل ملاحظه ای نداشته است.
طراحی چارچوب مشاهده و ارزشیابی براساس نظر معلمان زبان انگلیسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند مشاهده تدریس از دیرباز مورد توجه متخصصان آموزشی بوده است. برای مشاهده تدریس معلمان زبان انگلیسی مدلهای مختلفی توسط ناظران طراحی گردیده اما با وجود تاکید فراوان بر لزوم مشاهده تدریس، محققان دریافتند که معلمان از این فرایند رضایت ندارند. پس از تحقیقات فراوان مشخص شد دلیل این نارضایتی در نظر نگرفتن نگرش معلمان در طراحی مدلهای مشاهده بوده است. پیشرفتهای اخیر در زمینه آموزش زبان نیز بر ضرورت توجه به نگرش معلمان در زمینه های مختلف تدریس تاکید می کند. برای پاسخ به این نیاز مدلهای مشاهده جدیدی توسط محققان طراحی گردیده است. مطالعه حاضر برای حرکت در راستای تحقیقات اخیر در آموزش زبان و تبدیل فرایند مشاهده تدریس به تجربه ای مثبت برای معلمان زبان انگلیسی ایرانی انجام گرفته است. در نتیجه این تحقیق مدلی جدید برای مشاهده تدریس کاملا براساس نظر معلمان طراحی گردیده است.این تحقیق در دو مرحله انجام گرفته است: در مرحله اول، تحقیق کیفی، 20 نفر از معلمان زبان انگلیسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل محتوای متن مصاحبه ها نشان داد که 26 مولفه بیش از دیگران مورد تاکید قرار گرفته اند. این مولفه ها جمله های یک پرسشنامه را تشکیل دادند. برای این که نظر معلمان را در سطح وسیعتری بدانیم تعداد پرسشنامه های توزیع شده میان معلمان زبان انگلیسی، افزایش یافت و تعداد 61 پرسشنامه تکمیل شد. پرسشنامه ها شامل 26 مولفه به صورت بله/ خیر بود که نظر معلمان را در مورد مدل ایده آل آنها برای مشاهده تدریس جستجو می کرد. پاسخها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا فراوانی پاسخهای مثبت و منفی به هر سوال اندازه گیری شود. همچنین آزمون خی دو مورد استفاده قرار گرفت تا مشخص شود آیا تفاوت معناداری بین پاسخهای مثبت و منفی وجود دارد یا خیر. مولفه هایی که مورد تایید اکثر معلمان بودند، در مدل جدید مشاهده تدریس قرار گرفتند.
رابطه انگیزش خواندن و دانش پیشین با درک خواندن زبان آموزان غیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش زبان به شیوة شنیداری- دیداری در بستر مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از رسانه های صوتی و تصویری در فرآیند آموزش زبان، از جمله مشخصه های شیوه شنیداری- دیداری محسوب می شود. وجود قابلیت های متنوع در اینترنت از قبیل آماده سازی و ارائه مطالب در قالب داده های صوتی و تصویری، امکان بهره گیری از این بستر را در آموزش زبان به شیوه شنیداری- دیداری فراهم نموده است. مقاله حاضر آموزش زبان به شیوه شنیداری- دیداری را در محیط اینترنت از دو بعد کارایی و سازگاری مورد بررسی قرار می دهد.
تأثیر زیرنویسهای دوگانه، استاندارد و وارونه در درک و تولید واژگان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور بررسی تاثیر سه نوع زیر نویس (فیلم انگلیسی با زیرنویس انگلیسی، فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی، و فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی)، 90 دانشجو در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین به سه دسته تقسیم شدند. به هر یک از گروه ها، همان فیلم با یکی از انواع زیرنویس ارائه شد. به منظور بررسی تاثیر نوع زیرنویس در درک واژگانی، میانگین سه گروه با استفاده از فرایند آماری تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه مورد مقایسه قرار گرفت. نتیجه بررسی نشان داد که بین فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی و انگلیسی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما هر دو نوع از فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی مفیدترند. با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه دیگری، میانگین سه گروه در آزمون تولیدی واژگانی مقایسه شد. نتیجه نشان داد که در تولید واژگان انگلیسی، فیلم انگلیسی با زیرنویس انگلیسی از دو نوع دیگر مؤثرتر است و فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی هم از فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی مؤثرتر است. نتایج تحقیق حاضر می تواند برای فراگیران، معلمان، و طراحان مطالب آموزشی کاربرد داشته باشد.
مقاله به زبان انگلیسی: سبکهای یادگیری و آموزشی در کانون توجه: زبان آموزان و مدرسان زبان انگلیسی در ایران (Learning and Teaching Styles in the Focus: The Case of Iranian EFL Learners and Teachers)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هر فرآیند آموزشی و یادگیری استوار بر مجموعه ایی از سبکهای یادگیری و آموزشی است که مبین سیاستهای کلی آموزشی بوده و شناسایی آنها شرط نخستین هر گونه اصلاح در سیستم آموزشی می باشد. هدف پژوهش کیفی و .... حاضر بررسی گرایش معلمان ایرانی زبان انگلیسی نسبت به پنج سبک یادگیری متخصص، دست اندرکار رسمی، الگوی شخصی، تسهیلگر، و مشارکتی و نیز مطالعه تمایلات زبان آموزان ایرانی نسبت به سه سبک یادگیری دیداری، شنیداری، و جنبشی-حرکتی بود. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه سبکهای آموزشی گرآشا (1996) و نیز پرسشنامه سبکهای یادگیری بارش (1991) به دست آمد که از نمونه 30 نفری معلمان و 300 نفری زبان آموزان به دست آمده بود. آمار توصیفی داده های تحقیق نشان داد که بیشتر زبان آموزان ایرانی به سبکهای یادگیری دیداری و جنبشی-حرکتی و اکثر معلمان به سبکهای آموزشی تسهیل گر و مدل شخصی تمایل دارند، در حالیکه سبک یادگیری شنیداری و سبک آموزشی مشارکتی کمترین فراوانی ها را نشان می داد. نتایج ضرورت توجه معلمان به سبکهای یادگیری زبان آموزان را مورد توجه قرار می دهد تا بتوانند تدریس خود را هماهنگ با تمایلات زبان آموزان تعدیل نمایند.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر آموزش تحلیل گفتمان انتقادی بر خواندن و درک مطلب زبان آموزان ایرانی (The Effect of Critical Discourse Analysis Instruction on Iranian EFL Learners' Reading Comprehension and Orientation)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش مستقیم بعضی از تکنیک های تحلیل گفتمان انتقادی بر خواندن و درک مطلب زبان آموزان ایرانی صورت گرفته است. در این راستا تلاش شده است تا هر گونه تغییر مثبت در توانایی زبان آموزان در درک معنای ضمنی متن خوانشی سنجیده شود. ضمنا، هرگونه تغییردرنقطه نظرات زبان آموزان در خصوص شیوه یادگیری زبان انگلیسی پس از آموزش مهارت خوانش انتقادی از طریق تکنیک های تحلیل گفتمان انتقادی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور دو مقاله خبری از منابع آنلاین در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل 60 دانشجوی دوره کارشناسی رشته حقوق بودند که بطور تصادفی به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. از گروه آزمایشی خواسته شده بود درک خود را از هر متن در قالب یک مقاله بنویسند. آنها همچنین باید به پرسشنامه ای معطوف به بررسی تغییر نگرش یا انگیزه آنها نسبت به یادگیری زبان انگلیسی پاسخ می دادند. نتایج حاکی از آن بود که گروه آزمایشی پس از آموزش خواندن از طریق تکنیک های تحلیل گفتمان انتقادی بهتر از گروه کنترل شده عمل کردند. انگیزه آنها نیز نسبت به یادگیری زبان انگلیسی پس از آشنایی با حوزه تحلیل گفتمان انتقادی افزایش یافت.
آموزش مهارت نوشتار از طریق عبارات پیشساخته: روش نوینی در آموزش مهارت نوشتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کوشیده است تا روش نوینی را برای آموزش مهارت نوشتار معرفی و بررسی نماید که بر استفاده از اصطلاحات پیش ساخته (formulaic expressions) تاکید دارد. بر خلاف روش های رایج آموزش مهارت نوشتار، این روش علاوه بر آموزش دستور و واژگان زبان به آموزش نوشتار فرآیندی نیز (process writing) اهتمام می ورزد. دو گروه 30 نفره از زبان آموزان در این پژوهش شرکت داشته که یکی بر اساس این روش نوین و دیگری بر پایه آموزش دستور و واژگان به فراگیری مهارت نوشتار پرداخته اند. پس از پایان دوره، از زبان آموزان دو گروه خواسته شد که یک متن استدلالی بنویسند. نتایج که به کمک تعدادی t-test حاصل شدند نشان داد که زبان آموزانی که با روش نوشتار اصطلاحی (formulaic writing) آموزش دیده اند، هم از نظر انتقال معنا و هم از نظر استفاده صحیح از ساختار موفق تر بوده اند. تهیه کنندگان این پژوهش معتقدند که استفاده از روش نوشتار اصطلاحی (formulaic writing) در بهبود مهارت نوشتار به ویژه در دوره های افزایش سطح زبانی و آمادگی برای ادامه تحصیل در خارج از ایران که اهداف ارتباطی بیشتری را شامل می شوند، به صورت غیر قابل انکاری مفید است.