زبان شناسی کاربردی - Iranian Journal of Applied Linguistics
زبان شناسی کاربردی (دانشگاه خوارزمی) پاییز و زمستان 1390 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی تأثیر فعالیت های تمرکزی(focused tasks) بر روی پیشرفت توانش کاربردی زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجه پرداخته است. بدین منظور، محققین تأثیر آگاهی انگیزی (Consciousness Raising) به عنوان یک فعالیت ورود محور واملاء-انشاء) Dictogloss که یک فعالیت مشارکتی تولیدی محسوب می گردد) را به عنوان یک فعالیت تولید محور مورد مقایسه قرار داده اند. در آغاز، 147 زبان آموز انگلیسی ایرانی با شرکت در مطالعه، محققین را در ساخت ابزار تحقیق یعنی پرسشنامه درک، تستهای تشخیص و تولید یاری نمودند. در همین راستا، 43 بومی آمریکایی انگلیسی زبان برای ساختن تست تشخیص و مواد آموزشی برای انجام تحقیق دعوت به همکاری شدند. برای انجام تحقیق، 60 زبان آموز انگلیسی فارسی زبان بر اساس نمراتشان درآزمون سطح آکسورد (2004) به دو گروه همگن تقسیم گردیدند. این گروهها به طور تصادفی در یکی از شرایط آموزشی آگاهی انگیزی به عنوان یک فعالیت ورود محور و املاء-انشاء به عنوان یک فعالیت تولید محور قرار گرفتند. این دو فعالیت برای ارائه آموزش به مدت هشت جلسه مورد استفاده قرار گرفتند. براساس نتایج پرسشنامه و تستها، تأثیر آموزش(از پیش آزمون تا پس آزمون اول) و زمان (از پس آزمون اول تا پس آزمون دوم) باعث تفاوت معناداری بین دو گروه نگردید. نتایج پرسشنامه و تستها نشانگر پیشرفت معنادار شرکت کنندگان در هر دو فعالیت در پس آزمون اول و دوم نسبت به پیش آزمون میباشد. شرکت کنندگان در هر دو فعالیت توانستند تأثیر مثبت آموزش را در پس آزمون دوم بر روی پرسشنامه درک و تست تولید حفظ نمایند. اما در مورد تست تشخیص، شرکت کنندگان در فعالیت تولید محور نتوانستند تأثیر مثبت آموزش را در پس آزمون دوم حفظ نمایند.
کارآمدی معلم، تحلیل¬رفتگی شغلی، سبک تدریس، و هوش هیجانی: روابط و تفاوتهای موجود (Teacher Efficacy, Burnout, Teaching Style, and Emotional Intelligence: Possible Relationships and Differences)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سالهای اخیر، معلمین به عنوان یکی از مهمترین عوامل در تعلیم و تربیت بیش از پیش مورد توجه محققین قرار گرفتهاند. در این راستا، تلاشهای زیادی جهت یافتن روابط بین متغیرهای مختلف معلمان (از جمله کارآمدی، تحلیلرفتگی شغلی، سبک تدریس و هوش هیجانی) و ویژگیهای جمعیت شناختی آنان (نظیر جنسیت، میزان تحصیلات، و سابقه تدریس) در رشتههای وابسته به تعلیم و تربیت صورت گرفته است. با این وجود، فقدان چنین تحقیقاتی در رشته آموزش زبان انگلیسی محسوس می باشد. هدف از تحقیق حاضر، یافتن روابط میان برخی از این متغیرها در بین معلمان زبان انگلیسی ایرانی بود. بدین منظور، 264 معلم زبان انگلیسی به چهار پرسشنامه کارآمدی، تحلیلرفتگی شغلی، سبک تدریس، و هوش هیجانی پاسخ دادند. نتایج تحلیل دادههای جمعآوری شده حاکی از وجود همبستگی معنا دار در بین برخی از اجزا این چهار متغیر از یکسو و اختلاف معنا دار در بین بعضی از این اجزا بر اساس جنسیت، میزان تحصیلات، و سابقه تدریس افراد شرکتکننده در تحقیق بود.
اندازه گیری میزان کارآیی توجه پیشگیرنده به ساختار زبان با استفاده از برگه های ثبت میزان جذب (Measuring the Effectiveness of Preemptive Focus on Form through Uptake Sheets)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات توجه به ساختار و شکل زبان، میزان جذب به عنوان نشانگر تاثیر فعالیتهای تمرکز بر روی ساختارهای زبان و تسهیل فراگیری آن در درازمدت عنوان شده است. با این حال، تمام مطالعات صورت گرفته در این زمینه بر اساس مشاهدات ضبط شده از کلاسهای ارتباط-محور بوده است. پژوهش حاضر تلاش نوینی برای اندازه گیری میزان جذب با استفاده از برگه های ثبت میزان جذب بر اساس 18 ساعت تعامل ارتباط-محور و معنی-محور بین یک مدرس و زبان آموزان ایشان می باشد. در این راستا، بر اساس داده های ضبط شده تمام موارد توجه پیشگیرانه به ساختار و شکل زبان نشات گرفته از طرف مدرس و یا زبان آموزان و میزان جذب آنها از طرف زبان آموزان شناسایی و دسته بندی شدند. سپس، این یافته ها با میزان جذب ثبت شده توسط زبان آموزان در برگه های جذب مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این تحلیلها نشان داد که میزان جذب در برگه ها نسبت به مقدار آن در مشاهدات شفاهی در مورد ساختارهای زبانی که از طرف معلم مورد تاکید قرار گرفته بود بسیار بیشتر بوده است. اما این موضوع در مورد ساختارهایی که از طرف زبان آموزان به صورت پیشگیرانه مورد توجه قرار گرفته بودند مورد تایید قرار نگرفت. نتایج این پژوهش کمک شایانی به روشن نمودن بیشتر برداشت محققین و مدرسان زبان انگلیسی در مورد ماهیت و میزان واقعی جذب می نماید و زمینه های جدیدی را برای کاوش بیشتر میزان جذب معرفی می نماید.
بررسی عوامل کاهنده انگیزه در یادگیری زبان دوم (An Investigation into Sources of Demotivation in Second Language Learning)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی منابع اصلی کاهنده انگیزه دانش آموزان ایرانی در یادگیری زبان دوم و سنجش رابطه بین کاهش انگیزه و جنسیت و مقطع تحصیلی دانش آموزان می پردازد. به منظور یافتن عوامل اصلی کاهنده انگیزه پرسشنامه ای با 32 سوال پنج گزینه ای تدوین و توسط 327 دانش آموز دختر و پسر تکمیل شد. به منظور بررسی عوامل اساسی پرسشنامه تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. بر اساس نتایج پنج دسته از عوامل کاهنده انگیزه شناسایی شدند: مطالب مواد و امکانات اموزشی، نگرش نسبت به جامعه انگلیسی زبان، معلم، تجربه شکست، نگرش نسبت به یادگیری زبان دوم. به منظور بررسی عوامل کاهنده انگیزه در رابطه با جنسیت و مقطع آموزشی دانش آموزان دو تحلیل واریانس یک طرفه انجام شدند. یافته ها تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مورد سه عامل کاهنده انگیزه نشان دادند. تفاوت معناداری بین دانش آموزان در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به سه عامل کاهنده انگیزه مشاهده شد. در پایان، یک تحلیل واریانس چند متغیره به منظور بررسی تفاوتهای بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی یکسان در مورد عوامل کاهنده انگیزه انجام شد. تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به همه عوامل کاهنده انگیزه جز یک مورد یافته شد.
قابلیت دسترسی متفاوت دانش آگاهانه و غیر آگاهانه ی دستور زبان انگلیسی برای مهارت بسندگی دانشجویان رشته ی زبان انگلیسی (Differential Accessibility of Implicit and Explicit Grammatical Knowledge to EFL Learners' Language Proficiency)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به آینده بکارگیری یک سیستم یادگیری دوگانه، آگاهانه و غیر آگاهانه، در تئوری ها و پژوهش های زبان دوم، الیس ( 2006 ) بر این باور است که بررسی های بیشتر پیرامون چنین تمایزی برای مدل سازی و دریافت بهتر مهارت بسندگی زبان دوم و توانایی اندازه گیری و سنجش آن مفید و حائز اهمیت است. این پژوهش قابلیت دسترسی متفاوت دانش آگاهانه و غیر آگاهانه دستور زبان را برای مهارت بسندگی دانشجویان زبان انگلیسی بررسی کرده است. شرکت کنندگان در این مطالعه 160 دانشجوی زبان انگلیسی بودند که در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه شهرکرد تحصیل می کردند. مجموعه ای از آزمونها شامل آزمون سنجش صحت قواعد دستور زبان با مدت زمان محدود و همین آزمون بصورت تشریحی و بدون مدت زمان خاص و نیز آزمون تافل برای جمع آوری اطلاعات استفاده شدند. مجموعه ای از آزمونهای سنجش ضریب همبستگی برای بررسی سهم های دو دانش آگاهانه و غیر آگاهانه دستور زبان در آزمون تافل و بخشهای مختلف تافل محاسبه شدند. نتایج بدست آمده هیچگونه همبستگی آماری حائز اهمیتی بین نمرات دانش غیرآگاهانه و نمرات آزمون تافل نشان نداد، اما همبستگی خوبی بین نمرات دانش آگاهانه و نمرات آزمون تافل دیده شد. همچنین رابطه متوسطی بین دانش آگاهانه و اجزای مهارت بسندگی وجود داشت. اما هیچ رابطه ای بین دانش غیرآگاهانه و اجزای تشکیل دهنده مهارت بسندگی دیده نشد. همچنین آزمون استاندارد رگرسیون نشان داد که دانش آگاهانه دستور زبان توانست مهارت بسندگی این دانشجویان را در زبان انگلیسی بهتر پیش بینی کند. با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد یادگیری دانش آگاهانه دستور زبان انگلیسی در جاهایی که انگلیسی، زبانی خارجی محسوب می شود ضروری است و احتیاج به بررسی بیشتری دارد بویژه زمانی که هدف اولیه کسب مهارت بسندگی شناختی آکادمیک است.
در دادههای منظورشناختی ضمنی « درخواست » توجه به ساختار کنش کلامی (Noticing Request-Realization Forms in Implicit Pragmatic Input: Impacts of Motivation and Language Proficiency)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی آگاهی منظورشناختی-زبانی زبانآموزان در اثنای پردازش دادههای منظورشناختی ضمنی و نیز ارتباط این آگاهی با توانایی زبانی و انگیزه بود. بدین منظور ارتباط بین توجه به درخواست دوجملهای با سطح زبانی و انگیزه درونی و بیرونی سنجیده شد. آزمودنیهای این تحقیق شامل 121 زبان آموز سطح پیشرفته بودند که به پرسشنامه انگیزه و آزمون توانایی زبانی پاسخ دادند. در ابتدا بر اساس نتایج پرسشنامه، ساختار عاملی انگیزه مشخص شد. سپس از بین این افراد، 35 زبانآموز به طور تصادفی برای مرحله تجربی انتخاب شدند و درفعالیتی شرکت کردند که هدف آن توجه به ساختار درخواست بود. در پایان فعالیت، این زبانآموزان در پروتکل کلامی شرکت کردند تا میزان آگاهی آنان از ساختار مورد نظر سنجیده شود. نتایج نشان داد که زبانآموزان به ساختار درخواست به طور غیریکسان توجه کردند و اینکه این توجه با انگیزش آنها ارتباط معنیدار داشت نه با سطح زبانی. مع هذا ارتباط توجه با انگیزه بیرونی با یافتههای تاکاهاشی ( 2005 ) که مطالعه مشابهی انجام داده است مغایرت دارد. یافتههای این تحقیق دال بر آن است که زبانآموزان در محیطهای مختلف دارای تمایلات انگیزشی متفاوتی برای توجه به ویژگی های منظورشناختی داده ها هستند.
بررسی مجدد آزمون کلوز و تک: تاثیر آشنایی با ژانر بر عملکرد در آزمون درک مطلب به زبان خارجی (Cloze Test and C-test Revisited: The Effect of Genre Familiarity on Second Language Reading Test Performance)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر تلاشی است در جهت بررسی نقشی که آشنایی با ژانر در عملکرد فراگیران زبان انگلیسی به ایفا می کند. این تحقیق همچنین (C-test) و تک (cloze) عنوان زبان خارجی در دو نوع آزمون کلوز سعی در روشن ساختن این موضوع دارد که آیا آزمون تک همانند آزمون کلوز توانایی زبان را مورد سنجش قرار می دهد؟ شرکت کنندگان در این تحقیق پنجاه و یک دانشجوی کارشناسی رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه اصفهان با سطح زبانی متوسط بودند. داده های این تحقیق طی دو جلسه درسی جمع آوری شد. در اولین جلسه، شرکت کنندگان دردو آزمون نو ساخته کلوز با ژانر آشنا (ادبی) و ناآشنا (سیاسی) شرکت کردند.در جلسه دوم نیز، شرکت کنندگان دو آزمون تک نو ساخته با ژانر آشنا (ادبی) و ناآشنا (سیاسی) را پشت سر گذاشتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آشنایی با ژانر بر روی عملکرد فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در هر دو آزمون کلوز و تک تاثیر معنا داری دارد. نتایج حاصله همچنین حاکی از تعامل معنا دار بین آزمون کلوز به عنوان آزمون سنجش توانایی زبان و آزمون تک با ژانر یکسان بود.