فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۱۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه زبانشناسی کاربردی یکی از مسایل بنیادی در برابر معلمین زبان، روش شناسان آموزشی زبان و برنامه نویسان درسی زبان آموزی این است که اصولا چه روند و مسیری در آموزش زبان خارجی یا زبان دوم کارآتر است: آموزش زبان برای کاربرد آن یا کاربرد زبان برای آموزش آن؟ بی تردید، برای این که گویشور زبان توانایی باشیم، معلومات و دانش در زمینه ساخت زبان و نظام و شیوه کارکرد آن امری است ضروری؛ ولی این دانش فی النفسه کافی نیست. به همین علت، در سال های اخیر گرایش و چرخشی ویژه از معلم و روش زبان آموزی به سوی خود زبان آموز صورت گرفته است. بدین ترتیب، در تعریف مؤلفه های توانش زبانی و مکانیزم ها و استراتژی های درگیر در فرآیند آموزش زبان تغییرات عمده ای صورت گرفته است. در مقاله حاضر، ماهیت و ویژگی های استراتژی های زبان آموزی یعنی ویژگیهای شناختی، فراشناختی، زبانشناختی و جامعه شناختی زبان مورد توجه قرار گرفته اند؛ و نقش مهم و تعیین کننده استراتژی های فراشناختی در آموزش استراتژی های زبان آموزی مورد تاکید ویژه قرار گرفته است .
مقاله به زبان انگلیسی: کاوشی در موضوع انتقال انطباقی در محیط نوشتاری: مطالعه ای موردی در خصوص زبان انگلیسی برای اهداف عمومی (A Probe into Adaptive Transfer across Writing Contexts: A Case of an EGAP Class)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور برسی مباحث مربوط به انتقال انطباقی در نوشتار زبان دوم و از آنجاییکه انتقال در این مفهوم جدید مورد توجه نبوده است، تحقیق حاضر تلاش نموده است تا موضوع فوق الذکر در کلاس زبان انگلیسی برای اهداف عمومی را واکاوی نماید. اطلااعات لازم از طریق مصاحبه و نگارشهای انجام شده جمع آوری و بررسی گردید. نتایج به تقسیم بندی انتقال انطباقی به پنج مورد انجامید: 1- سازماندهی، 2- اصلاح ساختار، 3- بازنویس مجدد، 4- استعاره سازی و 5- استفاده از منابع. در مرحله ای دیگر تحلیل اطلاعات نشان داد که در حصول موارد بالا نویسندگان زبان خارجی از فرآیندهای متفاوتی بهره می گیرند که همگی دلالت بر چند وجهی بودن این توان بالقوه دارد. از منظر رشته های تحصیلی نویسندگان مورد بحث، رشته زبان انگلیسی بیشترین و رشته مهندسی برق کمترین استفاده را از انتقالهای انطباقی داشتند. به هر حال نتایج بدست آمده تاکیدی بر شرایط مطلوب چنین کلاسهایی برای گسترش انتقال انطباقی می باشد.
The Vocabulary Profile of Iranian English Teaching School books(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper provides a fairly detailed corpus-based vocabulary profile of the Iranian EFL books used in public schools. To this end, the WordPerfect files of all the seven books were converted to text format to get rid of the formatting features and be compatible with the software used for analysis. The software tools used were the Compleat Lexical Tutor suite, version 6.2 (Cobb, 2011), AntConc (Anthony, 2012), and AntWord Profiler (Anthony, 2012). The output of the analysis included general counts of words in Iranian school books at different levels, the frequent function and content words, frequent n-grams, frequent metalinguistic words, the coverage of several well-known, corpus-based word lists in these books, the range of the words across the books, and the amount of vocabulary recycling. The paper discusses the vocabulary representativeness and recycling and the adequacy of exposure to English in these EFL books. Detailed word frequency tables as well as some practical implications of the quantitative results constitute important features of this article
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر دانش فرا زبانی واژگان، استنباط معنایی از متن بردانش واژگان با توجه به عامل بین زبانی تاثیر ساختار واژگانی زبان اول ( The Impact of Metalinguistic English Vocabulary Knowledge and Lexical Inferencing on EFL Learners’ Lexical Knowledge Considering the Cross-Linguistic Issue of L1 Lexicalization)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر سعی دارد تا به بررسی مکانیسم های پیچیده روان شناختی مرتبط با سطوح زیر بنایی یاد گیری واژگان در زبان دوم بپردازد . شایان ذکر است که تحقیق فوق اساسا بر پایه تجزیه وتحلیل تاثیرآموزشی و روان شناختی عامل فرا گیر ساختار واژگان سازی در زبان اول بر یادگیری وآموزش واژگان در زبان خارجه انجام پذیرفته است. به عبارت دیگر پژوهش حاضر در ابتدا به بررسی تاثیر آموزش های مداخله های وغیر مداخله ای در مورد دو گروه واژگان معادل سازی شده وفاقد معادل از دیدگاه آموزشی می پردازد و از طرفی دیگر سعی دارد تا دانش واژگان زبان آموزان را از دیدگاه روان شناختی وزیر بنایی یادگیری واژگان و براساس نگرشی بین زبانی مورد تفحص قرار دهد. نتایج حاصله ازآزمونt غیر وابسته، نشا نگر تفاوت معناداری بین دو گروه شرکت کننده در مورد دو گروه واژگان مورد نظر بود. آزمون t جفت نشان داد که زبان آموزان از میزان آشنایی بیشتری با واژگان معادل سازی شده در مرحله پیش آزمون بر خوردار بودند و در مرحله پس آزمون نیز موفقیت بیشتری در این زمینه کسب نمودند. اگرچه نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معناداری در مورد یاد گیری این دوگروه از واژگان (نمره پیشرفتgain score =) در دو گروه آموزشی مداخله ای وغیر مداخله ای نبود. تجزیه وتحلیل های توصیفی این مطالعه حاکی از این امر است که تعداد واژگان معادل سازی شده در بالا ترین سطح که به بررسی توانایی تولید واژه در جمله می پردازد، تقریبا دو برابر تعداد واژگان فاقد معادل در گروه آموزشی مداخله ای بود. به علاوه تعداد واژگان فاقد معادل که به صورت تقریبی فرا گرفته شده بودند به میزان قابل ملاحظه ای بیشتر از همتایان معادل سازی شده آنان بود. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد توجه ،تفحص، وبررسی متخصصین روانشناسی آموزش زبان، روش شناسان، وتئوری پردازان آموزشی قرار گیرد.
نقش فرهنگ بومی در کلاسهای زبان انگلیسی: مقایسه سه دیدگاه متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش جهانی زبان انگلیسی که همزاد جهانی شدن است، دیدگاههای تازه ای را در آموزش زبان انگلیسی پدید آورده است. جایگاه فرهنگ بومی در برابر فرهنگ بیگانه در کلاس های زبان انگلیسی نیز نگرشهای تازه ای را به همراه آورده است. مقاله حاضر کوشیده است که نگرش سه گروه مدرسان، زبان آموزان و والدین را نسبت به نقش فرهنگ بومی در آموزش زبان انگلیسی با هم مقایسه کند. بدین منظور، پرسشنامه ای به 360 نفر( 120 نفر از هر گروه) داده شد و نگرش آنان در رابطه با سه سازه ی سلطه ی زبان و فرهنگ انگلیسی، آموزش فرهنگ انگلیسی زبانان، و جایگاه فرهنگ بومی در کلاس های زبان انگلیسی سنجیده شد. نتایج نشان داد که در رابطه با سازه اول، مدرسان نگرش منتقدانه تری نسبت به دو گروه دیگر دارند، درحالی که در مورد سازه های دوم و سوم، والدین نگرش منتقدانه تری نسبت به مدرسان و زبان آموزان دارند.
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیر بازنویسی بر توانایی درک واجهای مشکل ساز زبان انگلیسی توسط زبان آموزان مبتدی ( The Effect of Transcribing on Beginning Learners’ Phonemic Perception)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A large number of studies dealing with phonology have focused their attention on phonological production at the expense of phonological perception which provides the foundation stone for phonological production. This study focuses on phonological perception at phonemic level. The purpose of the study is helping beginning learners improve their perception of the English phonemes which are confusable for them. To this end, we propose transcribing as an aural input enhancement device and examine its effect on learners’ phonemic perception. Thirty one females who were randomly assigned to experimental and control groups participated in this study. The experimental group had transcribing exercise during the experiment while the control group did not. The results of the study show that transcribing improves beginning learners’ phonemic perception significantly. Therefore, EFL teachers are advised to include transcribing exercise as one of the techniques to improve learners’ phonemic perception and, hence, their listening comprehension.
بررسی تأثیرات سن/ ترتیب اکتساب واژگان در زبان دوم: تصمیم واژگانی در دو زبانه های فارسی- انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعة حاضر بررسی تأثیرات ترتیب/ سن اکتساب واژگان در زمان پاسخ تصمیم واژگانی در دو زبانه های فارسی- انگلیسی است. 40 دانشجوی سال اول دانشگاه که به لحاظ مهارت زبان دوم در سطح مبتدی بودند در این مطالعه شرکت کردند. 45 کلمة انگلیسی و تعدادی شبه کلمه، به عنوان محرک، انتخاب و با استفاده از نرم افزارDMDX ارائه شدند. این 45 واژه به سه گروه مجزا تقسیم شدند: 15 کلمه هم در فارسی و هم در انگلیسی به سرعت فرا گرفته شدند؛ 15 کلمه هم در فارسی و هم در انگلیسی به کندی فرا گرفته شدند و 15 کلمه در فارسی به کندی، ولی در انگلیسی به سرعت فرا گرفته شدند. هدف از این تقسیم بندی این بود که مشخص کنیم آیا پردازش و تصمیم واژگانی در زبان دوم تحت تأثیر سن اکتساب معادل های این کلمات در زبان اول می باشد یا این که واژگان در زبان دوم از الگوی سن اکتساب خود پیروی می کنند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده کردیم. نتایج نشان داد زمان پاسخ تصمیم واژگانی در لغاتی که در زبان دوم به سرعت فرا گرفته شده بودند، به طور معناداری از لغاتی که به کندی یاد گرفته شده بودند، کمتر است. به عبارت دیگر، سن/ ترتیب اکتساب لغات در زبان دوم، صرف نظر از سن اکتساب همان لغات در زبان اول، تأثیر معناداری در پردازش این لغات در زبان دوم داشت. نتایج این مطالعه اثرات سازنده ای را در روشن کردن سیستم واژگانی دوزبانه ها و نحوة بازنمایی و پردازش در این سیستم خواهد داشت.
مقاله به زبان انگلیسی: مطالعه میان فرهنگیِ کنش گفتارِ درخواست: دانشجویان عراقی و مالایی (A cross-cultural study of request speech act: Iraqi and Malay students)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات متعدد نشان داده اند که اصطلاحات زبان شناسی و محدوده توصیف کننده های خارجی موجود در یک زبان از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. پژوهش حاضر به بررسی شباهت ها و تفاوت های میان فرهنگی توصیف کننده های خارجی در کنش گفتار درخواست می پردازد. بدین منظور،پرسشنامه ای از 30 دانشجوی عراقی و 30 دانشجوی مالایی دانشگاه علوم مالزی جمع آوری شد. قالب نظریه مدیریت روابط اسپنسر اوتی (2008) برای آنالیز توصیف کننده های خارجی بکار گرفته شده است. داده های این تحقیق از پرسشنامه ای در قالب آزمون تکمیل گفتاری که از 8 موقعیت تشکیل شده جمع آوری شده است. داده ها سپس براساس طبقه بندی توصیف کننده های خارجی عاریه گرفته شده از بلام کالکا،هاوس و کسپرآنالیز شده است. هدف اولیه این تحقیق مقایسه تاثیرعوامل موقعیتی بر تحقق الگوی توصیف کننده های خارجی کنش گفتار درخواست بین دانشجویان عراقی و مالایی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند در مطالعات میان فرهنگی و بین فرهنگی موثر باشد.
آموزش واژگان هم آوا- هم نویسه از طریق داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری زبان عموماً با چهار مهارت زبانی در ارتباط است: شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن. هر یک از این چهار مهارت نقش بسزا و ویژه ای در امر یادگیری دارد. اما پرورش این مهارت نیازمند عواملی چند ازجمله مطالب آموزشی مناسب، معلم آگاه به اصول آموزش و نیز شیوه ها و راهکارهای آموزشی کارآمد است. مطالب آموزشی باید با جهت گیری های خاص و ویژگی های معین تهیه شده باشند، معلم زبان باید با اصول آموزشی زبان آشنا باشد و سرانجام باید از روش ها و راهکارهای نوین و نتیجه بخش آموزش زبان نهایت استفاده را ببرد. هدف از این پژوهش بررسی این نکته است که آیا داستان می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی در آموزش زبان دوم به کار برود یا نه. برای بررسی میزان موفقیت داده های داستانی در آموزش زبان دوم، در یک بررسی میدانی تعدادی از واژگان هم آوا- هم نویسه زبان فارسی در دو گروه (آزمایش، کنترل) به 7 دانشجوی خارجی زبان آموز زبان فارسی با استفاده از داستان و بدون داستان آموزش داده شد. برای بررسی نتایج و تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t استفاده شده است. با توجه به این که سطح معناداری آزمون t کمتر از 05/0 ( sig=0.00 ) می باشد، می توان گفت که نمره گروه آزمایش با نمره گروه کنترل تفاوت معناداری دارد و بنابراین یافته های پژوهش نشان می دهد که می توان از داستان به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای آموزش واژه های هم آوا- هم نویسه مدد جست و این شیوه یادگیری را تسهیل و جذاب می کند .
توظیف الأدب فی تعلیم اللغات الأجنبیه من منظور اللسانیات التطبیقیه(الأدب العربی المعاصر للناطقین بغیر العربیه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقایسه با سایر مواد آموزشی در تدریس زبان های خارجی، ادبیات همواره دارای اهمیت و جایگاه ویژه ای بوده است. معمولاً مدرسان زبان، ادبیات را در تحقق دو هدف به کار می گیرند؛ نخست، تدریس ادبیات برای ادبیات است؛ یعنی تدریس آن به منظور کسب اطلاعات ادبی. هدف دیگر، بهره گیری از ادبیات به عنوان منبعی برای تقویت مهارت های زبانی زبان آموزان می باشد.واین مسأله ای است که زبان شناسان کاربردی به آن توجه ویژه ای دارند و پژوهش هایی ارزشمند چه نظری و چه میدانی در بررسی گنجاندن ادبیات در کلاس های زبان و میزان تأثیر آن در بهبود مهارت های زبانی انجام شده است. اما با نگاهی گذرا به پژوهش های نظری مرتبط با این موضوع، در زبان عربی شاهد خلأ آشکاری در این زمینه هستیم چه برسد به پژوهش های میدانی که بتوان از آن در تدریس ادبیات عربی به منظور تقویت توانش زبانیِ عربی آموزان غیر عرب بهره گرفت. بنابراین، پژوهش حاضر با مقایسه و تحلیل آراء زبان شناسان، گامی در جهت رفع این نقص در زمینه نظری مسأله می باشد. این مقاله با مطالعه منابع خارجیِ مرتبط با موضوع، به بررسی نظرات موافقان و مخالفان به کارگیری ادبیات به عنوان منبع آموزش زبان پرداخته و مشکلات و موانعی را که معلمان و زبان آموزان در مطالعه ادبیات با آن روبرو هستند، بررسی می کند و سپس پیشنهادها و راه حلهایی را که در رفع یا کاهش آن ارائه می شود، مورد ارزیابی قرار می دهد. مهم ترین نتیجه ای که از این پژوهش حاصل آمده، این که ادبیات معاصر عربی با توجه به اصالت آن وتوانایی بالقوه ای که در تقویت توانش زبانی، فرهنگی، تفسیری، نقدی و احساسی زبان آموزان دارد، می تواند زمینه مناسبی برای تدریس و یادگیری زبان عربی به عنوان زبان خارجی باشد.
Examining Iranian EFL Learners' Knowledge of Grammar through a Computerized Dynamic Test(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dynamic assessment (DA) which is rooted in Vygotsky’s (1978) sociocultural theory involves the integration of instruction and assessment in a dialectical way to achieve two main purposes: enhancing learners' development and understanding about their learning potential. However, the feasibility and appropriateness of mediation are two main concerns of DA. The former is concerned with the application of DA for a large number of students, while the latter is concerned with providing test takers with appropriate hints. The purpose of the current study was three-fold: to examine the difference between dynamic and nondynamic tests, to understand about test takers' potential for learning, and to find out how mediation works for high and low ability students. To achieve these aims, computer software was developed. The software is capable of both providing the test takers with graduated hints for each item automatically, and adapting the overall difficulty level of the test to the test takers' proficiency level. To test the efficiency of the software in employing dynamic assessment, 83 Iranian university students participated in the study. The results of the study indicated that the computerized dynamic test made significant contribution both to enhancing students' grammar ability and to obtaining information about their potential for learning. Based on the findings of the study, it can be concluded that the use of dynamic assessment can simultaneously lead to the development of the test takers' ability and provide a more comprehensive picture of learning potential. Accordingly, teachers are recommended to use dynamic assessment to make more informed decisions about their students.
Exploring Iranian EAP Teachers' Pedagogical Content Knowledge and Their Professional Identity بررسی دانش آموزشی-محتوایی و هویت حرفه ای استادان ایرانی در حوزه تدریس زبان انگلیسی با اهداف علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was conducted in English for Academic Purposes (EAP) context to explore Iranian teachers' perceptions of their pedagogical content knowledge (PCK) and their sense of professional identity (PI) as well as to scrutinize how their cognitions were practiced in EAP classes. To this end, two ELT teachers and two content instructors (i.e. subject experts who teach EAP courses in addition to their specialized field of study) from a university in Tehran participated in the study and their classes were observed for a full academic semester. To thoroughly probe the teachers' cognitions, semi-structured interviews were also conducted. The results of content analysis indicated some commonalities but major discrepancies in the cognitions and practices of the two pairs of teachers with regard to their PCK. Teachers of both camps claimed to have interactive EAP classes where group work is highly appreciated and students' questions are welcomed. Attending to their discrepancies, the content instructors seemed to adhere to 'transformative' education by reflecting on their teaching, hearing learners' voice, being responsive to their learning needs, and encouraging teacher-learner collaboration. On the other hand, the ELT teachers reflected a more 'traditional' approach, leaving behind issues of flexibility and innovation in their teaching methods. As far as the EAP teachers' PI is concerned, the study came up with eight factors as the underlying constituents of their PI. It was also found that pedagogical content knowledge and professional identity are interrelated attributes of EAP teachers. The findings provide implications for syllabus designers as well as EAP teacher education.
مقاله به زبان انگلیسی: ساختار راهبردهای یادگیری توانش منظورشناختی: بررسی راهبردهای ترجیحی زبان آموزان دارای توانایی منظورشناختی کم (The Construct of Interlanguage Pragmatic Learning Strategies: Investigating Preferences of High vs. Low Pragmatic Performers)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیطه مطالعات منظورشناسی در دو دهه گذشته شاهد تحقیقات رو به رشد بوده است. یکی از زمینه هایی که در مورد توانش منظورشناختی زبان خارجی کمتر بررسی شده است، نقش راهبردهای یادگیری زبان است که به طور خاص برای توسعه دانش منظورشناختی زبان آموزان به کار می رود. برای پاسخ به این خلاء تحقیقاتی، در تحقیق حاضر سعی شده است که مهم ترین راهبردها ی یادگیری توانش منظورشناختی به کار برده شده توسط زبان آموزان ایرانی با عملکرد قوی و ضعیف منظور شناختی مشخص شود. این تحقیق در دو مرحله انجام شد. در مرحله ی نخست، آزمون چهارگزینه ای منظورشناختی شامل پنج کنش کلامی پربسامد زبان انگلیسی به 500 زبان آموز ایرانی داده شد. در مرحله ی دوم، از 80 زبان آموز با قوی ترین و از 80 زبان آموز با ضعیف ترین عملکرد در آزمون منظورشناختی اجرا شده مصاحبه به عمل آمد و پاسخ های آنها ضبط شد. مهم ترین راهبردهای یادگیری توانش منظورشناختی از مصاحبه های ضبط شده زبان آموزان با عملکرد منظورشناختی قوی و ضعیف شناسایی و استخراج شد. راهبردهای استخراج شده براساس تقسیم بندی کوهن (2005, 2010)، نتایج تحقیق حاضر، و نیز تقسیم بندی راهبردهای کلی یادگیری زبان ارائه شده توسط آکسفورد (1990)، طبقه بندی شدند. راهبردهای یادگیری توانش منظورشناختی مشخص شده به شش دسته تقسیم شدند: حافظه ای، شناختی، فراشناختی، اجتماعی، جبرانی، و عاطفی. نتایج آماری نشان داد زبان آموزانی که عملکرد منظورشناختی قوی تری داشتند راهبردهای شش گانه ی فوق الذکر را بیشتر از زبان آموزان با عملکرد منظورشناختی ضعیف به کار برده بودند. مهم ترین نتیجه گیری تحقیق حاضر این است که استفاده بیشتر از راهبردهای یادگیری توانش منظور شناختی، عملکرد قوی تر و توسعه بیشتر توانش منظورشناحتی زبان آموزان زبان خارجی را به همراه دارد. مهم ترین کاربرد آموزشی این تحقیق این است که راهبردهای یادگیری توانش منظورشناختی را بایستی به زبان آموزان یاد داد تا بتوان دانش منظورشناختی آنها را به طور کلی و توانش مربوط به کنش های کلامی آنها را به طور خاص ارتقا داد.
Effects of Structured Input and Meaningful Output on EFL Learners' Acquisition of Nominal Clauses(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current second language (L2) instruction research has raised great motivation for the use of both processing instruction and meaningful output instruction tasks in L2 classrooms as the two focus-on-form (FonF) instructional tasks. The present study investigated the effect of structured input tasks (represented by referential and affective tasks) compared with meaningful output tasks (implemented through text reconstruction cloze tasks) on the acquisition of English nominal clauses (NCs). The study sought to investigate if (1) both input and output instruction would lead to significant gains of knowledge in acquiring NCs, and (2) there were any significant differences between learners' receptive and productive knowledge of nominal clauses. First-year undergraduate students studying at four intact university classrooms participated in the study. The effectiveness of the tasks was determined by a noun-clause recognition test and a sentence combination production test administered both as the pretest and posttest. The results revealed that both processing instruction and meaningful output instruction helped the learners improve their receptive knowledge of grammar effectively; nevertheless, the processing instruction group did not significantly outperform the meaningful output group in their gains of receptive knowledge of grammar. The findings further illustrated that meaningful output instruction group significantly outperformed processing instruction group in their productive knowledge of grammar
On the Teachability of L2 Uninterpretable Features: Instructing Resumptive Pronouns through Contrastive Analysis vs. Dictogloss Techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although uninterpretable features are claimed to be an area of difficulty for EFL learners, they are still one of the less explored areas of research in the field of L2 pedagogy. The present study sought to investigate the impacts of two techniques, namely contrastive analysis and dictogloss on EFL learners’ mastery of resumptive pronouns, an uninterpretable feature absent in English relative clauses but present in most Persian ones. To this end, 77 elementary EFL learners with similar background in English were selected and assigned to three groups: one control and two experimental. Before and after the instruction the participants were administered a 50-item Grammaticality Judgment test and a 20-item translation test which had been developed and validated for use in this study. The results showed that all three groups had significant progression after the treatments, but the comparison among the groups indicated no statistically significant difference. This may suggest that L2 exposure had a more important role in the participants’ performance than the instruction type (contrastive analysis and dictogloss). The findings seem to support the importance of exposure to such L2 structures over time and that instruction cannot always accelerate acquisition.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر استراتژی طرحواره ذهنی و انگیختگی شنیداری-نوشتاری بر توانایی نوشتن زبان آموزان در شرایط آزمون تحت شرایط متفاوت برنامه ریزی (The effects of Concept Mapping Strategy and Aural Vs. Written Prompts on Writing Test Performance Under Different Planning Conditions)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر انگیختگی شنیداری و نوشتاری از طریق دو شرایط برنامه ریزی (برنامه ریزی و بدون برنامه ریزی)، بر توانایی نوشتن آزمون دهندگان با معیارهای پیچیدگی، صحت و روانی بود. چهل دانشجوی زبان انگلیسی که از طریق مرکز آموزش زبان خویش و از طریق آزمون تعیین سطح آکسفورد در سطح متوسط رده بندی شده بودند، به دو گروه برنامه ریزی و بدون برنامه ریزی تقسیم شدند. این دو گروه خود به دو گروه جداگانه، انگیختگی شنیداری و انگیختگی نوشتاری، تقسیم شدند. همچنین استراتژی ساخت طرحواره ذهنی توسط گروه برنامه ریزی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست امده از آزمونهای t-test و ANOVAی دو طرفه نشان داد که اشخاصی که انگیختگی نوشتاری دریافت کرده بودند، بهتر از کسانی که انگیختگی شفاهی دریافت کرده بودند از زمان برنامه ریزی خویش در راستای تولید متون روان استفاده کردند. علاوه بر این، ساخت طرحواره ذهنی همراه با دریافت انگیختگی شنیداری و یا انگیختگی نوشتاری بر پیچیدگی و صحت متون تولید شده تاثیر معنا داری نداشت. در آخر، تاثیر متقابل شرایط بدون برنامه ریزی و انگیختگی نوشتاری، تفاوت معنا داری در شاخص پیچیدگی ، در مقایسه با تاثیر متقابل شرایط برنامه ریزی و انگیختگی نوشتاری ایجاد کرد. همچنین، دریافت انگیختگی های نوشتاری در شرایط بدون برنامه ریزی در مقایسه با دریافت آن در شرایط بدون برنامه ریزی ، تاثیر معناداری بر شاخص پیچیدگی داشت. به طور کلی شرایط برنامه ریزی، ساخت طرحواره ذهنی و انگیختگی های شنیداری و نوشتاری تاثیر بسیار کمی بر کیفیت متون ایجاد شده توسط آزمون دهندگان داشت.
Concordance-Based Data-Driven Learning Activities and Learning English Phrasal Verbs in EFL Classrooms فعالیت های مبتنی بر فهرست های واژگانی در بافت جمله و یادگیری افعال دو کلمه ای در کلاس های زبان انگلیسی به عنوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In spite of the highly beneficial applications of corpus linguistics in language pedagogy, it has not found its way into mainstream EFL. The major reasons seem to be the teachers’ lack of training and the unavailability of resources, especially computers in language classes. Phrasal verbs have been shown to be a problematic area of learning English as a foreign language due to their semantic opacity and structural differences between English and learners’ first languages. To examine the pedagogic potentiality of the use of corpus linguistics in the context of EFL, the present study aimed at comparing the effect of paper-based data-driven learning (DDL) activities, as a substitute for online DDL activities, with the activities designed based on dictionary entries in terms of their effect on learning phrasal verbs in both short and long run. To this end, the study adopted a quasi-experimental pretest posttest control group design. The analysis of the data collected through an immediate posttest as well as a delayed posttest showed that the DDL activities led to greater improvements by the participants. Based on the results of the study, it is argued that paper-based DDL activities can be used effectively in EFL classes to enhance learning and help learners to become more autonomous in their learning efforts.
مقاله به زبان انگلیسی: فردی گرایی در آموزش عالی: استفاده از شیوه چند یادیاری برای دانشجویان درس زبان تخصصی جهت افزایش یادگیری و یادآوری لغات زبان انگلیسی (Individuality in higher education: Th e use of the multiple-mnemonic method to enhance ESP students' vocabulary development (depth and size) and retention)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراگیری لغات همواره یکی از دشوارترین قسمت های زبان آموزی برای همه ی فراگیران زبان انگلیسی خصوصا دانشجویان زبان تخصصی بوده است. این دانشجویان همواره گله مند هستند که تعداد لغات زبان انگلیسی بسیار زیاد بوده و به راحتی فراموش می شوند. جهت تسهیل یادگیری و یادآوری لغات و کمک به اینگونه دانشجویان، یادیارها که یک گروه از استراتژیهای ذهنی می- باشند معرفی گردیده اند. اما دانشجویان و دانش آموزان دارای تفاوت فردی می باشند و مدرسین می بایست از روش های متعددی استفاده نمایند تا کارایی کلاس افزایش یابد. به همین منظور در پژوهش حاضر روش چند یادیاری مورد استفاده و تحقیق قرار گرفت. دو گروه از دانشجویان در زبان تخصصی انتخاب گردیدند. در یکی از گروهها روش چند یادیاری استفاده شد، در حالیکه در گروه دیگر لغات آموزش داده شده و مرور شدند. نتایج نشان داد که گروهی که برای آنها شیوه چند یادیاری مورد استفاده قرار گرفت در یادگیری و یادآوری لغات موفق تر عمل کردند.
رمز گردانی و رمز آمیختگی (مطالعه موردی کلاس های آموزش زبان انگلیسی در شهرستان بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پدید ه رمزگردانی [3] موقعیتی و استعاری و همچنین رمز آمیختگی [4] بین زبان های فارسی، کردی و انگلیسی در کلاس های آموزش زبان انگلیسی در شهرستان بوکان را بررسی کرده ایم. تحلیل داده های این تحقیق نشان می دهد د ر پدیده های رمز گردانی و رمز آمیختگی، سه عنصر بافت، شناخت و زبان، با هم ارتباطی تنگاتنگ دارند و بر این اساس می توان گفت دو پدیده رمز گردانی موقعیتی و استعاری در این کلاس ها بر حسب تغییر چهارچوب های ذهنی [5] رخ می دهند. چهارچوب های ذهنی در رمزگردانی موقعیتی، بافت و الزامات اجتماعی را منعکس می کنند و در رمز گردانی استعاری، بیانگر محتوا و موضوعات مورد بحث اند؛ همچنین بررسی داده ها نشان می دهد بین عوامل و رمزگان های معیّن، ارتباطی معنادار وجود دارد و فعال شدن هر یک از این عوامل، باعث فعال شدن رمزگان مربوط به آن می شود. از جمله این عوامل می توان هم بستگی قوی [6] ، غیر رسمی بودن، انتقال بار عاطفی زبان و نقش نمادین مربوط به رمزگان کردی و عوامل هم بستگی ضعیف [7] ، رسمی بودن، انتقال اطلاعات ارجاعی و نقش اطلاعی- ارتباطی مربوط به رمزگان فارسی را نام برد. در نهایت، تحلیل داده های مربوط به پدیده رمز آمیختگی، بیانگر آن است که فعال بودن هم زمان چهارچوب های ذهنی متفاوت هنگام بیان عبارتی خاص، باعث بروز رمز آمیختگی می شود.