فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
بررسی برخی حروف اضافه در متون فارسی- عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون فارسی- عبری متونی هستند که زبان آن ها فارسی است، ولی به خط عبری به نگارش درآمده اند. این متون در جوامع عبرانی ساکن ایران قدیم تألیف شده اند. سابقة تألیف این متون به قرن سوم هجری و پیش از آغاز تألیف متون فارسی به خط عربی بازمی گردد. به این دلیل و دلایل دیگر مانند دوری جوامع عبرانی از جوامع مسلمان، زبان متون فارسی- عبری کهن تر از متون فارسی دیگر است و بسیاری از ویژگی های آوایی، صرفی و نحوی دورة میانه را در خود حفظ کرده است. یکی از ویژگی های دستوری مهمی که در متون فارسی- عبری حفظ شده است، کاربرد خاص حروف اضافه مانند ō و pa(d) به شیوة فارسی میانه است. برخی حروف اضافه مانند ’b’z نیز در متون فارسی- عبری معنایی جدید یافته است. برخی حروف اضافه نیز مانند ’zmr تنها در متون فارسی- عبری یافت می شود. ازآنجاکه این حروف اضافه در فارسی نو رسمی وجود ندارند و در دورة اسلامی تنها در متون فارسی- عبری یافت می شوند، بررسی آن ها می تواند سیر تحول این حروف را از دورة میانه تا دورة نو آشکار سازد. در این مقاله خواهیم دید که حروف اضافة فارسی- عبری که از دورة میانه باقی مانده اند، چگونه تحت تأثیر حروف اضافة فارسی نو رسمی قرار می گیرند و به تدریج حروف اضافة فارسی نو جایگزین حروف اضافة فارسی میانه و فارسی- عبری می شوند.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی چند فرایند تفسیری در خلاصه سازی متون: مورد مطالعه دانشجویان موسسه ملی پلی تکنیک فلیکس هوفوئه بوانی در یاموسوکرو (Étude de quelques procédés paraphrastiques rencontrés dans le résumé de texte: cas des étudiants de l’Institut National Polytechnique Félix Houphouët Boigny de Yamoussoukro)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلاصه سازی متن در کلاس های رشته های مهندسی و تخصصی دانشگاه ها و موسسات صاحب نام و همچین در آزمون های بزرگ استخدامی و دولتی به خصوص در آی. ان. پی-اچ. بی یاموسوکرو جایگاه مهم و خاصی دارد. اما متاسفانه فرایند خلاصه سازی متن برای دانشجویا اغلب مشکل آفرین است. از میان مشکلات و نواقصی که وجود دارد، فرایند تفسیر عبارت برای دانشجویان و مدرسان دغدغه ای بسیار جدی و حقیقی است. موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی فرایندهای زبانشناختی است که قادرند متن را به سمت و سوی نوعی تفسیر عبارتی مطلوب رهنمون سازند. در پایان یک آزمون گرفته شده از دانشجویان، مشخص گردید که حداقل پنج متغیر از نمونه های ممکن تفسیر عبارت وجود دارد. این نتایج می تواند در جهت بهبود روش شناسی آموزش خلاصه سازی از متون به کار گرفته شود. اگرچه این موارد به هیچ روی نمی توانند کلیت روش های متفاوت بازگویی یک متن را که در عمل وجود دارد، در بر بگیرند.
بررسی توانش معنایی کودکان در سطح روابط معنایی بین گزاره ای حاوی کمیت نمای «هر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنا یکی از شاخصههای مهم در بررسی فرآیند یادگیری زبان مادری است. مطالعة آنچه کودکان راجع به معنا در سطوح مختلف میدانند، میتواند راهی برای دستیابی به چگونگی سخنوری بشر باشد. هدف از این تحقیق، بررسی میزان فهم کودک از نقشهای معنایی کمیتنمای جهانی «هر» در سطح روابط بین گزارهای است. بررسی روابط معنایی بینگزارهای حاوی کمیت نمای «هر» در کودکان، نه تنها گام ارزشمندی در دستیابی به معناشناسی «هر» خواهد بود، بلکه سهم بسزایی را در بررسی توانش معنایی کودکان ایفا خواهد کرد. در این تحقیق با استفاده از یک روش تجربی جدید، توانایی کودکان در استنباط بین جملات متضمن و مستلزم مورد بررسی قرار گرفته است. برای نمونهگیری، از 28 کودک دختر، بین سنین سه تا شش سال استفاده شده و گزینش کودکان به صورت تصادفی است. در نهایت در این مطالعه، توانش بزرگسالمانند کودکان، با توجه به معناشناسی در هر دو سطح ترکیب و مقایسة معنای جملهای، تأیید می شود.
تحلیل گفتمان حقوقی؛ واکاوی نقش کارگفت در بافت حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل نقش نظریه های کاربردشناسی در بافت حقوقی، موضوعی جدید است. این پژوهش در بستری زبان شناختی و با تکیه بر نظریة «کارگفت» جان آر. سرل (1975) به بررسی نقش کارگفت در بافت حقوقی پرداخته است. به همین منظور، متن بیست دادنامة حقوقی صادره از یکی از شعب دیوان عالی کشور به عنوان پیکره انتخاب و از منظر نظریة کارگفت تحلیل شد. هدف اصلی این نوشتار را میتوان بررسی میزان تطبیق پذیری نظریة کارگفت با این متن حقوقی، کارکردهای ویژة نظریة کارگفت در این گونة حقوقی و تحلیل کاربردشناختی این رویداد حقوقی- گفتمانی در دو سطح خرد و کلان از منظر کنش منظوری (غیر بیانی) دانست. نتایج از تراکم بالای کارگفت در پیکره، اهمیت و تأثیر بسزای آن در بافت حقوقی و به ویژه این گونة حقوقی (دادنامه) حکایت می کند. از منظر رویداد گفتمانی و بر اساس برآیندهای مذکور، هر دادنامة حقوقی یک کنش کاربردی- اعلامی در سطح کلان گفتمان حقوقی به شمار می آید که تعداد زیادی کارگفت توصیفی و اعلامی و اندکی کارگفت های دیگر را شامل می شود.
کدام معنی؟
حوزه های تخصصی:
در نوشته حاضر به دنبال طرح مسأله ای هستم که سال هاست مرا درگیر خود کرده و هنوز در هیچ مقاله یا کتابی ندیده ام که کسی به آن پرداخته باشد. مسأله بر سر این است که اگر قرار باشد، مطالعه «معنی» پیچیده ترین بخش زبان شناسی را به خود اختصاص دهد، در هریک از شاخه های مطالعه زبان، کدام «معنی» باید مدّ نظر قرار گیرد. برای دستیابی به پاسخی مقبول برای این پرسش، ابتدا به معرفی عمده ترین نظریه هایی خواهم پرداخت که ادعای مطالعه «معنی» را داشته و دارند. سپس نارسایی های هریک از این دیدگاه ها را برخواهم شمرد، و در نهایت معلوم خواهم کرد که دست کم به باور من، در مطالعه بخش ها و سطوح مطالعه زبان، ما نیازمند کدام «معنی» هستیم.
بررسی فرایندهای واژه سازی در شعر نو، شعر مدرن وشعر پست مدرن: مطالعه موردی نیما، شاملو و براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرایند های واژه سازی در نمونه هایی از اشعار نیما، شاملو و براهنی به عنوان پیشگامان شعر نو، مدرن و پست مدرن می پردازد. واژه های حاصل از انواع فرایندهای واژه سازی، و نیز واژه هایی که ویژه زبانِ این شاعران بودند شمارش شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که در شعر نیما فرایند ترکیب با 57.97%، در شعر شاملو فرایند اشتقاق با 46.92% و در شعر براهنی هر دو فرایند با 38.27% پرکاربردترین فرایندهای واژه سازی هستند. در شعر نیما 23.71%، در شعر شاملو 36.61% و در شعر براهنی 22.5% از مجموع واژه ها متعلق به زبانِ شعر آنان است و به این ترتیب واژه سازی در شعر مدرن شاملو بیشتر از شعر نوی نیما و شعر پست مدرن براهنی است. علاوه بر این، تنوع واژگانی در شعر شاملو بیشتر است، از مجموع واژه های ویژه شعرِ او 20% اسم، 53.07% صفت و 26.92% قیدند، در حالی که 76.81% از واژه های ویژه شعر نیما و 64.19% از واژه های ویژه شعر براهنی، یعنی بخش عمده ای از مجموع واژه ها، صفت اند و با توجه به ویژگی های سبکیِ شعر نو، شعر مدرن و شعر پست مدرن، می توان گفت که این تفاوت نتیجه تفاوت نگرش این سه شاعر است، یعنی در حالی که برای نیما و براهنی کنش گر کانون توجه است، شاملو به کنش و ویژگی های آن نیز توجه ویژه دارد.
بررسی ساختواژی و معنایی پسوند «-گر» در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش پسوند «-گر» زبان فارسی را از نظر ساختواژی و معنایی بر پایه داده هایی از دو گویش زبان کردی بررسی می کند. در گویش سورانی این پسوند به صورت «-کَر» به کارمی رود. در گویش هَورامی، ستاک حال فعل کردن، «-کَر» و در گویش سورانی، «-کَ» است. سورانی یک پسوند «-َر» ()، مشابه پسوند -er انگلیسی، نیز دارد که نقش عمده اش ساخت اسم فاعل و اسم ابزار است.
در مورد ساختواژه «-گر»، در این نوشتار دو فرضیه مطرح شده است: نخست اینکه این وند از دو تکواژ مقیّد درست شده است (ستاک حال فعل کردن+پسوند «-َر»، هر دو در سورانی)؛ دوم اینکه این وند خود به تنهایی ستاک حال فعل کردن در هَورامی است. سپس این دو فرضیه بر پایه معنی شناسی واژگانی لیبر (2004) و (2009) (اسکلت معنایی، بدنه معنایی، مشخّصه های معنایی و اصل هم نمایگی) به روش توصیفی-تحلیلی ارزیابی و این دستاورد حاصل شده که پسوند «-گَر»، از افزوده شدن پسوند «–َر» به ستاک حال فعل کردن یعنی «-کَ» به دست آمده است.
بررسی استعاره مفهومی رفتن در شعر قیصر امین پوربر پایه معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کاهش واکه ای و مشخصه های آکوستیکی واکه /æ/ در لهجه کرمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه کاهش واکه ای واکه /æ/ در لهجه کرمانی است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به سوی واکه های دیگر گرایش می یابند. به منظور بررسی کاهش این واکه در لهجه کرمانی، تعداد 6 نفر گویشور مرد بومی زبان فارسی شرکت کرده اند که سه نفر از آنها گویشور بومی لهجه کرمانی و سه نفر دیگر گویشور بومی لهجه معیار هستند. داده های این تحقیق شامل 4 کلمه می باشد که با استفاده از میکروفون Shure و نرم افزار Praat در اتاق آکوستیک گروه زبان شناسی دانشگاه صنعتی شریف توسط گویشوران خوانده شده و ضبط شده اند. سپس مقدار دیرش، انرژی، فرکانس سازه های اول، دوم و سوم، فرکانس پایه و مرکز ثقل طیفی واکه موردنظر اندازه گیری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که دیرش، انرژی و فرکانس پایه این واکه در لهجه کرمانی کمتر از دیرش، انرژی و فرکانس پایه آن در فارسی معیار است. همچنین، نتایج بررسی فرکانس سازه های اول و دوم واکه موردنظر تأئیدی است بر این ادعا که واکه /æ/ در لهجه کرمانی گرایش به سوی مرکز دارد؛ بنابراین، این نوع کاهش واکه ای در لهجه کرمانی کاهش مرکزگرا نامیده می شود.
وأدالبنات؛ دراسة دلالیة سیمیولوجیة (پژوهشی از منظر معنی شناسی و نشانه شناسی در زمینه زنده به گور کردن دختران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلایل و اسباب متعددی در رابطه با زنده به گور کردن دختران گفته شده است. این اختلاف اقوال، خواننده را به تفکر و اندیشه وا می دارد تا در ریشه های فرهنگی این عادت تأمل نماید، تأملی که از خلال آن این نتیجه به دست می آید که دلایل وجود و بروز این عادت، ریشه در مسائلی غیر از آنچه تا کنون گفته شده دارد، آن گونه که شاید این علل بتواند زیر مجموعه آن علت اصلی باشد.
به هر حال، با بررسی علل و انگیزه های وجود این سنت نزد عرب های جاهلی و تحلیل آن از دیدگاه نشانه شناسی، پرده از روی این عادت برداشته می شود. بررسی های نشانه شناسی ثابت می کند که ""دال""های نسبتا زیادی وجود دارد که ""مدلول""هایی غیر از تفسیرهای مذکور می طلبد، علائمی که این عادت و سنت را به دین و اعتقادات دینی پیوند می دهد.
آنگونه که در تاریخ مشهود است، قربانی کردن انسان ها برای خدایان ، نزد دیانت های گذشته و امت های سابق مرسوم بوده است. بررسی های نشانه شناسی و استفاده از روش تقابلی در تفسیر یک عادت میان اقوام و آیین های مختلف، نشان می دهد که میان قربانی کردن انسان ها نزد اقوام گذشته و قربانی کردن پسران برای خدایان، نزد عربهای جاهلیت و همچنین میان زنده به گور کردن دختران ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد؛ ارتباطی که ما را به این نتیجه می رساند که این سنت با اعتقادات ماورائی پیوند و خویشاوندی دارد.
مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در ضرب المثل های شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در پیکره ضرب المثل های شرق گیلان بر مبنای مدل «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» در چهارچوب معنی شناسی شناختی بررسی می شود. ضرب المثل ها به دلیل اهمیتی که در فرهنگ ها، انعکاس فرهنگ مردم و هویت فردی اجتماعی آنان دارند مقوله ای مهم در مطالعات زبانی محسوب می شوند. تداوم ضرب المثل ها طی زمان ها و فرهنگ ها حکایت از عملکرد شناختی (و جامعه شناختی) آن ها دارد. از آن جا که طرح واره های تصوری از مهم ترین سازوکارهای زبان در معنی شناسی شناختی محسوب می شوند و نیز در مورد چگونگی عملکرد آن ها در گویش های ایرانی مطالعه چندانی صورت نگرفته است، ضرورت انجام این پژوهش دوچندان می نمود. این پژوهش به روش توصیفی استقرایی است. شواهد به دست آمده نشان می دهند که انواع کلی طرح واره های مشخص شده توسط ایوانز و گرین از جمله طرح واره فضا، طرح واره مهارشدگی، طرح واره جابه جایی (حرکت)، طرح واره نیرو، طرح واره پیوستگی، طرح واره توازن، طرح واره همسانی، و طرح واره موجودیت در ضرب المثل های شرق گیلان یافت می شود.