فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۷۳۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
شادی از جمله موضوعاتی است که در عرفان نظری و عملی بدان پرداخته شده و با مفاهیمی همچون فرح، سرور، تبسم، وجد، سماع و بهجت وجوه مختلف آن تعریف شده و در ادبیات تعلیمی به لحاظ هنری مصداق های کاربردی آن در قالب طنز قابل مطالعه است. ابتسام به معنای لبخند زدن یا شکرخند از کلام ابن سینا در کتاب اشارات و تنبیهات اخذ شده، که با مطالعه مفاهیم فرح، سرور و بهجت در نزد حکما و عرفای اسلامی و نیز مطالعه مصداق های کاربردی آنها در ادبیات تعلیمی عرفانی از منظر عرفان نظری، حالت بهجت نفس انسانی است، که به سبب ادراک حقیقت برای او حاصل می شود و عارف بدان جهت بسّام است که در حال ادراک حقیقت است. از منظر عرفان عملی ابتسام کارکردی اجتماعی دارد و عبارت است از بهجتی که به هنگام یقظه به انسان دست می دهد و شادی حاصل از آن، برخاسته از آگاهی به لحظه است و نه غفلت از لحظه. این پژوهش با هدف مفهوم پردازی نظری طنز بر مبنای ادبیات عرفانی و با بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای در گردآوری داده ها و شیوه قیاسی -استقرایی در منطق استدلال، به مطالعه مفاهیم نظری مرتبط با طنز در ادبیات عرفانی می پردازد. بر مبنای نظریه ابتسام، طنز رسانه ای از رهگذر آگاهی مخاطب، تبسم را موجب می شود و چنین خنده ای در درون خود، تعلیم، آموزش و آگاهی را در پی دارد.
ارائه مدل عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
197 - 232
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل تأثیر گذار بر سودآوری و موفقیت سازمان ها و رسانه های اجتماعی، توجه به بازاریابی اجتماعی و عوامل آن است. این پژوهش که ﺑﻪ ﺗﺮﺳیﻢ مدلی برای عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صدا و سیمای ایران می پردازد، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، از سه بخش تشکیل شده: بخش اول- "شناسایی شاخص ها"(در این بخش به بررسی و کدگذاری داده های مصاحبه ها پرداخته می شود) بخش دوم- "صحت سنجی"(در این بخش برای اعتباریابی داده ها از روش دلفی استفاده شده است) بخش سوم- "ارائه مدل"(این بخش از تحقیق به رتبه بندی، بررسی روابط و ارائه مدل به کمک معادلات ساختاری می پردازد) جامعه آماری این بخش، کارمندان و مدیران بخش بازاریابی سازمان صدا و سیما به تعداد 250 نفر و حجم نمونه با فرمول کوکران، 152 نفر محاسبه و داده های مورد نظر از طریق پرسشنامه حضوری و با نمونه گیری تصادفی ساده، گردآوری شده است. بررسی ها نشان می دهد که عوامل شش گانه زیر به ترتیب: عوامل مرتبط با مشتری با ضریب رگرسیون 878/0، مدیریتی با ضریب 777/0، زیرساختی با ضریب 712/0، محتوا با ضریب 681/0، رسانه با ضریب 675/0 و بازاریابی با ضریب 405/0، از اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صدا و سیما است. نتایج پژوهش معلوم می کند که در صدا و سیمای ایران لازم است نیازهای مشتری در مرکز توجه قرار گیرد.
انتقال مفهوم در تجربه زیسته نمایش فیلم برای نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتقال مفهوم فیلم به نابینایان ، یک پدیده چند بعدی است. این پدیده زیستی با کمک معانی مرتبط به آن ، تعیین می کند چگونه یک مخاطب نابینای سینما ، واقعیت چنین رویدادی را درک و تفسیر کند. انتقال مفهوم فیلم به افراد نابینا ، بستگی به روش ها و دانشی دارد که برای تحقق بهتر این امر به کار گرفته می شود.توصیف شفاهی یکی از این روش هاست. این مطالعه پدیدارشناسی تلاشی است برای اینکه انتقال مفهوم در تجربه زیسته افراد نابینای مادرزاد علاقمند به فیلم و سینما را تبیین کند. در این مطالعه روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شده است. این پژوهش در سال 1400 بر روی 25 فرد نابینای مادرزاد در تهران، شیراز ، رشت و یزد که به سینمای نابینایان و دیدن فیلم های دارای توصیف شفاهی علاقمند بودند، انجام شد. از مصاحبه های نیمه ساختارمند برای گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها پس از پیاده سازی با رویکرد پدیدارشناسی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. شش مضمون اصلی حس برتر ،ارتباط عاطفی ، وایتگری صوتی ، روایت مطلوب، اخلال و نقصان کلام استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد تجربه زیسته نابینایان از انتقال مفهوم در فیلم شنوی منحصر به فرد است. لذا درک پیچیدگی های تجربیات نابینایان، در نظر گرفتن نیاز مخاطب نابینا در نمایش و توصیف صوتی دار کردن فیلم ، آموزش توصیف کنندگان یا روایتگران و توجه به توانمندیها، محدودیتها، باورها و نگرش های نابینایان برای بهره مندی مطلوب تر از این محصول فرهنگی فرهنگ ساز ضروری است.
تحلیل نشانه-معناشناختی مکان و فضا در سریال های تلویزیونی (مطالعه موردی: سریال «خانه سبز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
163-188
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از سریال های تلویزیونی مکان محور، تنها دارای یک لوکیشن اصلی هستند. در برخی از آثار موفق این گونه نمایشی، به نظر می رسد عدم تنوع و تغییر مکان (لوکیشن)، نه تنها مانعی برای روایت پردازی و زایش امکانات معنایی مرتبط با مکان نشده، بلکه فرصت های تازه ای را نیز فراهم آورده است. هدف مقاله حاضر، واکاوی جلوه های استحاله مکان و فضا در سریال های تلویزیونی با رویکرد نشانه معناشناختی است. بر اساس یک انتخاب هدفمند، سریال «خانه سبز» از میان سریال های مکان محور به عنوان نمونه مطالعاتی مورد خوانش قرار می گیرد تا به این پرسش پاسخ داده شود که یک مکان ثابت در سریال های تلویزیونی چگونه دستخوش تغییرات معنایی گوناگون می شود. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل نشانه معنا شناختی بوده و ابزار گردآوری داده ها شامل فیش برداری از منابع مکتوب و متنی کردن نمونه مطالعاتی است. نتیجه ای که از تحلیل یافته های مقاله حاصل گردیده، نشان می دهد که یک مکان واحد علی رغم ثابت بودگی می تواند وجوه استعاری متعدد بیابد و تغییرات معنایی گوناگونی را تجربه کند. همچنین مکان در این قبیل سریال ها می تواند تا رسیدن به وضعیت استعلایی پیشروی کند و در فرآیند تبدیل مکان به فضا، جلوه های معنایی گسترده ای از جمله کیفیت «روح مکان» را به اثر ببخشد.
خشونت کلامی در مجموعه های کمدی سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
27 - 55
حوزه های تخصصی:
در جامعه ماشینی امروز که رسانه ها بر تمام وجوه زندگی انسان سایه افکنده اند و از عوامل مهم تاثیرگذار بر سبک زندگی فردی و گروهی افراد محسوب می شوند، هر روز بر نیاز جامعه به شادی و نشاط فزونی گیرد. وقایعی مانند بلایای طبیعی، جنگ و شیوع بیماری ها مانند کووید ۱۹ نیز بر اهمیت توجه به آرامش و نشاط آفرینی می افزاید. مجموعه های کمدی از جمله برنامه های محبوب و پرمخاطب به شمار می روند که طیف گسترده و متنوعی از مخاطبان را جذب می نمایند. اما اغلب مشاهده می شود میزان کاربرد خشونت کلامی به عنوان رفتاری عمدی، در مجموعه های کمدی زیاد است. ازاین رو، در این مقاله سه مجموعه کمدیِ پرمخاطب که در نیمه اول سال ۱۴۰۰ از سیما پخش شده اند، میزان خشونت کلامی در قالب راهبردهای بی ادبی کلامی کالپپر(2011/ 1988) بررسی می شود . سه مجموعه «بوتیمار»، «زیرخاکی2» و «دودکش۲» به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند و از هر مجموعه سه قسمت به شکل تصادفی انتخاب و به طورکامل مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد خشونت کلامی با کاربرد دشواژه و کاربرد جملات خشنی که در آنها بی ادبی آشکار و بی ادبی منفی به کار رفته، به ویژه در کلام مردان بروز یافته است. در مجموع، میزان کاربرد خشونت کلامی در مجموعه «بوتیمار» بیشتر بود. نتایج این پژوهش ضرورت بررسی زبانی تولیدات کمدی را قبل از پخش برنامه نشان می دهد
تحلیل نشانه شناختی بازنمایی خانواده در مجموعه های داستانی (سریال) تلویزیونی (مطالعه موردی: مجموعه لحظه گرگ و میش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده از جمله مضامین و بن مایه های محوری مجموعه های تلویزیونی است. پژوهش حاضر به مطالعه نشانه شناختی یکی از پربیننده ترینِ این مجموعه ها، باعنوان لحظه گرگ و میش، می پردازد که موضوع اصلی آن تحول خانواده در دهه های گذشته است. از مدل نشانه شناسی جان فیسک برای تحلیل متن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که لحظه گرگ و میش با کاربست انواع مختلف رمزگان سعی در دراماتیزه کردن سویه های عادی زندگی خانوادگی و ایده آلیزه کردن خصایل پیشامدی آن دارد تا شکلی از خانواده آرمانی را که غیرتاریخی و ماورایی است به منزله الگو معرفی کند. ویژگی هایی مثل اقتدار مردانه، خانواده گسترده، فرزند آوری و همسرگزینی ستایش می شود و برای تعارض ها و واگرایی هایی خانواده صرفاً راه حل هایی اخلاقی و فردی تجویز می شود. خانواده آرمانی پاسخ گویی تمامی نیازها و خواسته های اعضا است و یگانه مأمن باثبات و تسلابخش است که فرد باید در پناه آن به جستجوی کمال برآید. برخی از عمده ترین مضامین این مجموعه که در سطح هر سه نوع رمزگان برساخت و بازنمایی می شود عبارتند از: نوستالژی گذشته طلایی؛ بازتولید ایدئولوژی مردسالاری؛ دراماتیزه کردن امور روتین و روزمره از طریق خلق صحنه ها، نماها و سکانس-های نامتعارف؛ توجیه اطاعت فرد از نهادهای ریشه دار سنتی؛ پنهان نمودن نقش ساختارهای اجتماعی؛ روانشناسانه کردن مسایل اجتماعی؛ ارایه راه حل فردی برای غلبه بر شکاف نسلی؛ برجسته کردن نقش افراد در کم رنگ شدن اعتماد اجتماعی؛ و بازنمایی تنوع گروه های اجتماعی و سبک های زندگی در قالب دوگرایی خیر و شر.
فضاسازی در مجموعه «روایت فتح»؛ مطالعه ای انتقادی بر ویژگی های سینمای اشراقی از منظر سید مرتضی آوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
109-134
حوزه های تخصصی:
مجموعه ی روایت فتح یکی از شاخص ترین سری مستندهای مربوط به جنگ هشت ساله ی ایران و عراق است و به نوعی به تاریخ مصور دفاع مقدس تبدیل شده است. سیدمرتضی آوینی نویسنده، تدوینگر و چهره اصلی تولید این مجموعه، برای توصیف رویکرد و شیوه تولید این مجموعه از اصطلاح «مستند اشراقی» استفاده می کرد. مبانی نظری، فلسفی و همچنین جهان بینی آوینی سبب شده است که این مجموعه در میان همتایان خود شاخص شود. فضاسازی یکی از مهم ترین عناصری است که آوینی به وسیله آن اندیشه و ایدئولوژی خود را در بافت و بطن فیلم نقطه گذاری می کند. این پژوهش با تحلیل نحوه استفاده از سه تمهید تدوین، گفتار روی تصویر و مصاحبه نشان می دهد که مهم ترین ویژگی های فضاسازی در روایت فتح به چه شکلی تحقق یافته اند و در نهایت با نظر به ویژگی های این مجموعه مستند، برخی ابهامات موجود در مفهوم سینمای اشراقی را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان می دهد که در بنا نهادن فضای خاص این مجموعه، تدوین مهم ترین و مؤثرترین تمهید مورداستفاده آوینی در تحقق این امر است. این مقاله همچنین به بررسی انتقادی کاربرد مفاهیمی مانند واقعیت، خودبنیادی، سوبژکتیویته و مونتاژ در آثار آوینی پرداخته و برخی ابهامات در این زمینه را تبیین می کند.
سیاست گذاری رسانه های نوین در ایران :(مطالعه موردی: سازمان صدا و سیما و مرکز ملی فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هرگونه سیاست گذاری رسانه ای مستلزم لحاظ کردن دیگر زمینه های ارتباطات از جمله فناوری های نوین ارتباطی است. این مقاله به موضوع سیاست گذاری رسانه های نوین در ایران می پردازد. هدف تحقیق، شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای سیاست گذاری رسانه های نوین در ایران با محوریت سازمان صدا و سیما و مرکز ملی فضای مجازی است. در این تحقیق با استفاده از روش ماتریس تحلیلی سوات، سیاست گذاری های سازمان صدا و سیما و مرکز ملی فضای مجازی در مواجهه با رسانه های نوین (از طریق مصاحبه هدفمند با 26 نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه رسانه و سیاست گذاری) بررسی شده است. نتایج نشان می دهد نقاط ضعف سازمان صدا و سیما در سیاست گذاری رسانه های نوین، بیشتر از نقاط قوت آن بوده و تهدید های پیش روی این سازمان نیز بر فرصت های آن غلبه دارد، از این رو، لازم است سازمان صدا و سیما با در دستور کار قراردادن سیاست های علمی، پرهیز از موازی کاری، مقاومت در برابر فشارهای غیررسمی و به کارگیری سیاست های مخاطب پسندانه درراستای کاهش آسیب پذیری اقدام کند. در مقابل، نقاط قوت مرکز ملی فضای مجازی در سیاست گذاری این رسانه ها بیشتر از نقاط ضعف آن بوده و فرصت های پیش روی این مرکز نیز بر تهدید های آن غلبه دارد؛ در نتیجه، این مرکز نیز باید با نظارت هر چه بیشتر بر فضای مجازی کشور از طریق تقویت زیرساخت ها و ایجاد شبکه ملی اطلاعات، سیاست گذاری درخصوص تولید محتوا با مضامین سبک زندگی ایرانی- اسلامی، استفاده از توان شرکت های دانش بنیان و بخش خصوصی در این حوزه و سیاست گذاری درراستای ارتقای سواد رسانه ای مردم از طریق این فناوری ها، از فرصت های بیرونی درراستای تقویت نقاط قوت خود بهره ببرد. این نتایج، عناصر سیاسی و ایدئولوژیک و پیچیدگی فرایند های آن را در سیاست گذاری رسانه ای نشان می دهند.
در میانه اسکروتن و لوپس (تمهیدی برای رویکردی نشانه شناسانه درعکاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راجر اسکروتن، فیلسوف بریتانیایی، نقش مؤثری در بسط زیبایی شناسی تحلیلی داشته است. وی علاوه بر حوزه های نظری، به بحث فلسفی پیرامون شاخه های هنری نیز پرداخته است. یکی از مهم ترین مباحث این حوزه، مربوط به مقاله عکاسی و بازنمایی می باشد، که واکنش های بسیاری را بدنبال داشته و یکی از بهترین واکنش ها، اثر مک آیور لوپس است. این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل منابع کتابخانه ای، ضمن تلخیص آرای اسکروتن و لوپس، به منظور برون رفت از دوگانه ی نیت مندی و علیّت، در منازعات این دو در نسبت هنر و عکاسی، رویکردی نشانه شناسانه را پیشنهاد می دهد. در این رویکرد، عکس همچون نشانه است؛ اما نشانه ای که از طریق راهه هایی، تمایل زیبایی شناختی ما را به خود عکس و نه به موضوع آن، باز می گرداند. بدین ترتیب، هسته اصلی تفکر اسکروتن، یعنی تمایل به خود عکس، حفظ می شود و بازنمودی بودن آن، به حالت تعلیق در می آید. همچنین، امکان تبدیل عکس به هنر نیز، آن گونه که لوپس مدنظر دارد، فراهم می گردد. به این منظور، نمونه هایی از عکس های نشانه ای و راهه های مربوط به آنها ، معرفی می شوند. راهه های پیشنهادی عبارتند از: یادآوری، یادآوری و ایجاد امید/ترس، پرسشگری، پرسشگری و توبیخ/سرزنش، شگفتی و حیرت، تمرکز و انسجام بخشی، تفاوت بین اعمال اجتماعی، توازن و تعادل اجتماعی.
روش های اقناع مخاطب در سریال های تلوزیونی (مطالعه موردی: سریال «چرنوبیل»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت روش های اقناع مخاطب در سریال های تلویزیونی است. موردمطالعه آن سریال خارجی چرنوبیل است. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیستماتیک انسِلم اشترا وس، سریال چرنوبیل مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته های تحقیق نشان داد:با توجه به اینکه فیلم و سریال اثر هنری نیز محسوب می شود، جذابیت تصویری، فضاسازی قوی، نورپردازی، رنگ محیط، لباس های نظامیان که در بهترین شکل ممکن طراحی شده، صحنه های انفجار، موقعیت های مکانی و جزییات دقیق نیروگاه چرنوبیل و جذابیت های نوستالژیکی مندرج در اثر، از دیگر عوامل اقناع و جذب تماشاگر در این سریال است. از دیگر ;کدهای مهم، بهت و وحشت است که کارگردان با استفاده از این تکنیک در صحنه های پیاپی با ساخت لحظات پر هرج ومرج، مخاطب را بهت زده کرده و با بهره از جاذبه احساس کنجکاوی اش را برمی انگیزد. نگاه منفی به مقامات شوروی، ایثار و فداکاری همرزمان، عمق فاجعه، شجاعت، ابهام و راز آلودگی، بی تجربگی، ایثار و فداکاری، انکار واقعیت و وجود شخصیت های بارز منفی در طول فیلم از مقولات برجسته ای است که باعث اقناع مخاطب شده است. درنهایت از بین مقوله های محوری به 2 دسته مقوله در کدگذاری انتخابی دست یافتیم که عبارت اند از: ۱- جاذبه متن: شامل جملات طلایی، القای مستقیم،استعاره و تکرار،2-تصویر شامل جاذبه ترس و جاذبه احساس محتوای ارائه شده در فیلم با تکیه بر تکنیک القای مستقیم از طریق جملات تأثیرگذار مهم ترین عامل در این حوزه است. تأثیر خاص پیام ها بر مخاطبان کاملاً مشهود است. سریال بانفوذ در درون گیرنده پیام توانسته به هدف اصلی منبع که پروپاگاندای هالیوود است دست یابد.
طراحی الگوی مدیریت هوشمند جدول پخش تلویزیون جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
103 - 130
حوزه های تخصصی:
افزایش رقابت، تمایز، تکثیر رسانه ها، هم چنین بخش بندی فزاینده مخاطبان موجب نیاز به تغییر شیوه مدیریت جدول پخش تلویزیون صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به کارگیری فناوری در مدیریت پخش، برنامه ریزی، تصمیم گیری، تخصیص بهینه منابع مبتنی بر هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی جهت دستیابی به اهداف و جذب مخاطبان شده است. هدف این پژوهش، چگونگی طراحی الگوی مدیریت هوشمند جدول پخش تلویزیون ایران، با اتکا به شناخت ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها است، روش تحقیق ترکیبی است، داده های کیفی از مطالعه کتابخانه، اسنادی، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان(نمونه گیری هدفمند) به دست آمده است. شیوه و مؤلفه های مدیریت هوشمند جدول پخش استخراج و الگوی اولیه پیشنهاد شده و تأیید الگو نهایی از داده های کمّی پرسش نامه شیوه دلفی بهره برده است. مدیریت هوشمند از هوش مصنوعی، زمان بندی و برنامه ریزی خودکار، سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری هوشمند جهت حل بهینه مسائل چندمعیاری و چندهدفی چینش جدول پخش تلویزیون ایران استفاده خواهد کرد. یادگیری ماشینی، الگوریتم های با نظارت، یادگیری تقویتی و سامانه توصیه گر پالایش گروهی برای تنظیم داده ها، اطلاعات رسانه، در برنامه ها و جدول پخش استفاده می شود. شاخصه های انتخاب و تناسب برنامه های مجاور، نحوه چینش، توالی، تکرار برنامه و بازخورد صریح، ضمنی و تجربی، برای مدیریت هوشمند جدول پخش بکار می رود. ابعاد الگوی مدیریت هوشمند جدول پخش تلویزیون ایران، شامل تنظیم هوشمند داده های ورودی(مدیریت منابع)، برنامه ریزی هوشمند(تصمیم گیری هوشمند) پیش بینی، تخصیص بهینه منابع و ارزیابی هوشمند در این پژوهش، شناسایی و معرفی شده اند.
عوامل موثر بر ارتقای کمی و کیفی برنامه های ترکیبی طنز سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
75 - 98
حوزه های تخصصی:
برنامه های ترکیبی طنز، از جمله پربیننده ترین برنامه های تلویزیون است و این ظرفیت را دارند که بیشترین و ماندگارترین تاثیر را بر مخاطب بگذارند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقای کمی و کیفی برنامه های ترکیبی طنز سیما و شناسایی دیدگاه های متخصصان رسانه ای در راستای رسیدن به راهکارهای نهایی و عملیاتی انجام شده است. روش تحقیق این مقاله، کیفی و شیوه انجام آن مصاحبه نیمه ساخت یافته است. جامعه آماری شامل متخصصان رسانه ای است که به طور موقت یا دائم در حوزه نقد و تحلیل برنامه های طنز تلویزیون بوده اند. نمونه پژوهش به شکل هدفمند از میان کسانی انتخاب شده که به صورت نظری و عملی با مراحل پیش تولید، تولید، پخش و تحلیل برنامه های ترکیبی طنز در ارتباط هستند. سوالات مصاحبه ها پژوهشگرساخت بوده و مصاحبه شوندگان به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، بر مبنای تحلیل مضمون و با تکنیک کدگذاری(کدهای باز، محوری و گزینشی) انجام شده است. سوالات نیز بر اساس مدل سوات (SWOT) و مبتنی بر ارتقای کمی و کیفی برنامه ها، سازماندهی شده اند. از مهم ترین یافته های این پژوهش می توان به ضرورت افزایش تجربه و رواداری مدیران در مقوله طنزهای سیاسی و اجتماعی، ایجاد آیتم های خلاقانه نمایشی و گنجاندن ابزارهای برخط و تعاملی مردم با برنامه های طنز، تغییر سیاست های کلی سیما در حوزه نویسندگی طنز و فرهنگ سازی در بین اقشار و اصناف مختلف جامعه، برای افزایش روحیه نقدپذیری در بستر برنامه های ترکیبی طنز سیما اشاره کرد.
طراحی الگوی بازاریابی تأثیر گذار بر بستر رسانه اجتماعی اینستاگرام درصنعت نشر دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
35 - 68
حوزه های تخصصی:
با توجه به تاثیر روزافزون عملکرد «اینفلوئنسر مارکتینگ» (بازاریابی تأثیرگذار)، این پژوهش با بهره گیری از دو برنامه فرهنگی صدا سیما - با نام های برنامه «کتاب باز» (پخش شبکه نسیم) و برنامه «چراغ مطالعه» (پخش شبکه 4 سیما) - به تأثیر «اینفلوئنسر»های فرهنگی رسانه ملی برمخاطبان انجام شده است. پژوهش حاضر بدنبال پاسخ گویی به این پرسش بوده که «اینفلوئنسر»ها درحوزه فرهنگ و ادب چگونه می توانند با بهره گیری از ظرفیت صدا و سیما و نیز رسانه اینستاگرام، بر بینندگان تأثیر گذاشته و سبب ترویج فرهنگ کتاب خوانی و متعاقبا رونق صنعت نشر شوند. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی مولفه های اثرگذار و ارائه الگویی دربازاریابی صنعت نشرکتاب توسط «اینفلوئنسر»ها می باشد. روش این پژوهش از حیث هدف، توسعه ای -کاربردی و رویکرد مطالعاتی آن کیفی است. نمونه آماری از دوگروه شامل: گروه اول66 نفر از بینندگان برنامه های «کتاب باز» و «چراغ مطالعه» که نظرات خود را نسبت به مطالعه عناوین معرفی شده، در قالب استفاده ازکتب چاپی، کتب دیجیتال، پادکست ها وکتاب خوانهای صوتی در بستر اینستاگرام ثبت نموده اند وگروه دوم نخبگان شامل 14 نفر از استادان حوزه رسانه و مدیران ارشد وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی و نیز مدیران بازاریابی می باشد. به منظورگردآوری داده ها ازرویکرد نتنوگرافی و نیز بهره گیری ازجدول "احساسی پلاچیک" برای شناسایی و انجام مصاحبه با مخاطبین و از روش تحقیق کیفی «نظریه داده بنیاد» جهت ارائه مدل، استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده، مهم ترین مقوله های اثرگذار بر ترویج کتاب خوانی و رونق صنعت نشر، مستخرج از این پژوهش، تغییر رویکرد مدیریت و الزامات ساختاری از سنتی به دیجیتال، استفاده ازفن آوری درصنعت نشر دیجیتال، مخاطب گرایی و شناخت انتظارات اهالی کتاب می باشند. یافته های این پژوهش بیانگر نقش پراهمیت و معنی دار اینفلوئنسرها بر مخاطبان کتاب خوان براساس مولفه اعتماد بوده و بابررسی سایر عوامل تاثیرگذار به خلق یک مدل پارادایمی و راهکارهایی جهت ترویج کتاب خوانی و متعاقباً رونق صنعت نشر دیجیتال- با استفاده ازظرفیت های صدا سیما- انجام شده است.
تأثیر ظرفیت های تعزیه در تولید قالب هایا برنامه های کوتاه رادیویی (با نگاهی گذرا به روایت و روایت شنو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
167 - 196
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف شناخت تأثیر ظرفیت های تعزیه عاشورایی در تولید برنامه های کوتاه رادیویی (با نگاهی گذرا به روایت و روایت شنو) نگاشته شده است، که سعی در ارائه الگوی پیشنهادی قالب یا شکل برنامه سازی جدیدی، به نام "بیت استوری" دارد. به این منظور، با تحلیل روایت تعزیه های عاشورایی در خصوص شاخصه های برنامه سازی، برای تولید قالب کوتاه "بیت استوری" مقوله هایی شامل نوع موسیقی، ریتم برنامه، نوع اجرا، کارکرد و قالب برنامه بررسی شدند. همچنین با تحلیل روایت دو نسخه از مجالس تعزیه عاشورایی، بازشنوایی اجراهای موجود و بررسی عناصر برنامه سازی رادیو، در مطالعه و بررسی تأثیر ظرفیت های تعزیه عاشورایی، برای تولید برنامه های کوتاه رادیویی، نگاهی گذرا به نظریه های روایت نیز شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، رادیو در جایگاه خود توانسته با استفاده از طیف برنامه های کوتاه، در سراسر دنیا انواع مختلفی از فرم برنامه سازی ارائه دهد، با معرفی و پیشنهاد استفاده از قالبی به نام "بیت استوری"جهت اطلاع رسانی و آموزش کاربران، می توان شاهد حفظ و معرفی بخش مهمی از فرهنگ ایرانی- اسلامی و توسعه آن در رشد و جذب مخاطبان جهانی رادیو در این زمینه باشیم.
مبانی روانشناختی استفاده از طنز برای مخاطب کودک در برنامه سازی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
123 - 148
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ویژگی ها و مختصات طنز کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. کانون اصلی مباحث مطرح در این گستره، تفاوت های رشدی و تحولی و محدودیت های شناختی کودکان در دریافت، پردازش و درک اطلاعات، بویژه اطلاعات رسانه ای است. کمّیت و کیفیت پردازش اطلاعات در کودکان تفاوت ماهوی با بزرگسالان دارد. از این رو باید در تمام محتواهایی که در قالب های مختلف کلامی، نوشتاری، تصویری و چندرسانه ای برای آنان تهیه می شوند، این اصل مهم مدنظر باشد و مفهوم طنز برای کودکان نیز باید در همین چارچوب مورد بررسی قرار گرفته و ویژگی ها و ابعاد آن تبیین شوند. در این مقاله، کودکی سن تقویمی از خردسالی تا سن 9 سالگی، یعنی قبل از مرحله تحول شناختی عملیات منطق صوری و انتزاعی را در برمی گیرد. از این منظر، طنز نیز در چارچوب نظام ادراکی کودکان تعریف شده و شامل هرگونه محتوایی می شود که باعث هیجان مثبت در کودک شده و خنده در پی داشته باشد. برای واکاوی ویژگی های طنز کودکان، بخصوص طنز رسانه ای، ضمن تأکید بر رابطه منحصر به فرد کودکان و رسانه ها، انواع محتواهای طنز بر اساس الگوی ریخت شناسی آرتور آسابرگر مقوله بندی شده و طنزهای قابل درک برای کودکان معرفی شده اند. همچنین با توجه به اهمیت خنده در این رویکرد، سیرتحول خنده بر مبنای رشد تقویمی و شناختی کودکان ترسیم شده و شناخت شناسی تحول طنز در کودکان، با تکیه بر پژوهش های گذشته، مورد بررسی قرار گرفته است.
معیارهای بنیادین طنزپردازی در سریال های تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
149 - 170
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی با استفاده از روش تبیینی تحلیلی، به صورت استنتاجی و اکتشافی درصدد پاسخ به این پرسش است که چه معیارهای بنیادینی جهت طنزپردازی در سریال های تلویزیونی باید مبنای عمل قرار گیرند؟ برای پاسخ به این پرسش مبنای تبیین معیارها، مدل «فرانظریه» بوده است تا با نگاه کلان از طریق «روش مثلث سازی» میان مبانی اندیشه اسلامی، معارف عقلی و نظریه های طنزپردازی در ادبیات نمایشی، معیارهای بنیادین تبیین شوند. نتایج چنین نشان می دهد که معیارهای طنزپردازی عام و خاص هستند. معیارهای عام مبتنی بر نظریه توحیدی شادکامی، سعادت طلبی، اصلاح طلبی و معرفت بخشی است که باید مبنای عمل قرار گیرند و معیارهای خاص که بیشتر در ساخت جهان داستان و تحقق شرایط مفروض آن نقش دارند، عبارتند از صدق و حقیقت در انتخاب موضوع، نصح و خیرخواهی در ایجاد موقعیت های دراماتیک و پایبندی به هنجارهایی چون حفظ کرامت انسانی، احترام به حریم خصوصی، پرهیز از توهین به افراد و مقدسات در شخصیت پردازی و نگارش دیالوگ های دراماتیک.
تأثیر زاویه دید مستندساز از واقعیت سوژه در مستند رادیویی بر پایه نظریه های روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
69 - 106
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی نقش راوی برای رسیدن به قابل اعتمادترین روایت فردی از واقعیت در مستند رادیویی، به عنوان نزدیک ترین گونه رسانه ای به رویداد واقعی، نگاشته شده است. به این منظور، با تکیه بر سه نظریه روایت از پراپ، ژنت و بارت، هفت نمونه ساخته شده در سه شبکه رادیویی فرهنگ، صدای آشنا و ایران، به طور تصادفی انتخاب و با روش تحلیل روایت، بررسی شدند. براساس یافته ها، بهترین گونه روایت، که به برداشتی شفاف از واقعیت سوژه می انجامد، روایت انفجاری بر پایه نظریه ژنت و بارت است؛ زیرا با بیان تفسیرهای گوناگونِ وقایع و بازنمایی هم زمان پاره ای از اجزا در کالبد روایت، نشان می دهد عناصر مختلف، چه ارتباطی با هم دارند و هر کدام، چگونه در ساختار متن می گنجد یا گنجانده نمی شود.
قابلیت های داستان های کتاب »داستان راستان«؛ برای اقتباس فیلمنامه بر پایه درام ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
204 - 173
حوزه های تخصصی:
پرمخاطب ترین اثر مرتضی مطهری، مجموعه کتب «داستان راستان» است. داستان این کتاب ها با استناد به احادیث و روایت های اسلامی، با زبانی ساده در قالب روایتی جذاب بازنویسی شده و توانسته مفاهیم موجود در دین اسلام را به مخاطبان- خصوصاً کودکان و نوجوانان- به خوبی معرفی کند. باتوجه به اهمیت این مجموعه در بین کتب اسلامی، هدف این پژوهش، دستیابی به مؤلفه های اصلی دراماتیک مجموعه داستان های این کتاب برای اقتباس در حوزه سینمای زنده و انیمیشن است. به این منظور، نگارندگان به روش توصیفی- تحلیلی، با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و تحلیل کیفی یکی از داستان های کتاب به نام «دعای مستجاب» براساس مؤلفه های ساختار درام ارسطویی، به تحقیق در این زمینه پرداختند. درام تراژدی از نظر ارسطو در نهایت باعث تزکیه می شود و هدف یک اثر هنری دینی همچون «داستان راستان» به عقیده مطهری نیز این است که خواننده درباره آن فکر کند و از فکر خود چیزی بر آن بیفزاید و این امر در نهایت، منجر به یک عمل شود. یافته های پژوهش حاکی از آن اس ت ک ه کتاب «داستان راستان» با بهره گیری از الگوی موفق دراماتیک ارسطویی و ویژگی های بارزی همچون کشمکش، زب ان و لح ن، اوج، زم ان و مک ان، گره افکنی، تعلی ق، شخصیت های کنشگر و ... امکان هرگون ه اقتب اس و برداش ت تازه را ب رای نگارش فیلم نامه انیمیشن و دیگرگونه های نمایشی برای نویسندگان فراهم می آورد؛ ظرفیتی که باید موردتوجه بیشتر هنرمندان قرار بگیرد تا این روایت های جذاب اسلامی، در قالب تصویری، برای مخاطبین تلویزیون به بهترین نحو اثرگذار باشند.
طراحی چارچوب تحلیل اثر محتوای برنامه های رسانه ملی بر فرهنگ مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ملی به عنوان رسانه ای پرمخاطب، تاثیراتی گسترده بر فرهنگ مصرف مخاطبین خود دارد. از این رو لازم است طی فرایندی تاثیرات محتمل تولیدات این رسانه، پیش از تولید مورد شناسایی قرار گرفته و اقدامات مقتضی در جهت کنترل و کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب صورت گیرد که به این فرایند، اثرسنجی گفته می شود. به منظور اثرسنجی محتوای تولیدات، در گام نخست باید به طراحی چارچوب اثرسنجی اقدام نمود. لذا این پژوهش به دنبال ارائه چارچوب اثرسنجی برنامه های رسانه ملی بر فرهنگ مصرف است. چارچوب اثرسنجی پژوهش حاضر، در قالب بازبینه ی(چک لیست) اثرسنجی ارائه شده است. برای این منظور در ابتدا الگوی تاثیرات محتوای رسانه معرفی و سپس با روش تحلیل مضمون، ابعاد فرهنگ مصرف با توجه به منابع دینی و لاتین ارائه گردید. سپس با استفاده از روش دلالت پژوهی، فهرست اولیه نقاط قابل بررسی که تاثیرات محتمل محتوای رسانه بر فرهنگ مصرف است، تولید گردید. این فهرست اولیه شامل 51 نقطه قابل بررسی بود که با توجه به مراحل پیشنهادی استافل بیم در طراحی بازبینه، در چهارده طبقه و سه کلان طبقه دسته بندی و سپس تشریح گردید و کابرد و اعتبار آن مورد تایید قرار گرفت. در پایان این پژوهش نیز به فرایند پیشنهادی اجرای اثرسنجی با محوریت بازبینه اشاره گردید. اثرسنجی برنامه های رسانه ملی با محوریت بازبینه ی تولیده شده ی این پژوهش، می تواند تنبه مدیران، برنامه سازان و ناظران تولید در رسانه ملی را نسبت به تاثیرات محتوا بر فرهنگ مصرف بیشتر نموده و به آنان در کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب یاری رساند.
عوامل مؤثر بر رضایت مردم شهر کرمانشاه از اخبار شبکه تلویزیونی «زاگرس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت عوامل مؤثر بر رضایت مردم شهر کرمانشاه از اخبار شبکه تلویزیونی «زاگرس» است. برای انجام این تحقیق از روش پیمایش با تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری، مشتمل بر ساکنان شهر کرمانشاه است. با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی و بر اساس فرمول کوکران، پرسشنامه در میان نمونه 400 نفری از این جامعه آماری (شامل 207 نفر زن و 193 نفر مرد)، توزیع و سپس اطلاعات گردآوری شده، با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد. 215 تن (معادل 53.75 درصد پاسخگویان) از اخبار این شبکه به میزان زیاد و خیلی زیاد ابراز رضایت کردند، همچنین 135 تن (33.75 درصد) به میزان متوسط و50 تن (12.5 درصد) رضایت خود را از اخبار این شبکه به میزان کم و خیلی کم ابراز کرده اند. در مجموع، مخاطبان در شهر کرمانشاه 67.34 درصد از اخبار شبکه زاگرس رضایت داشته اند.