رسانه ملی به عنوان رسانه ای پرمخاطب، تاثیراتی گسترده بر فرهنگ مصرف مخاطبین خود دارد. از این رو لازم است طی فرایندی تاثیرات محتمل تولیدات این رسانه، پیش از تولید مورد شناسایی قرار گرفته و اقدامات مقتضی در جهت کنترل و کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب صورت گیرد که به این فرایند، اثرسنجی گفته می شود. به منظور اثرسنجی محتوای تولیدات، در گام نخست باید به طراحی چارچوب اثرسنجی اقدام نمود. لذا این پژوهش به دنبال ارائه چارچوب اثرسنجی برنامه های رسانه ملی بر فرهنگ مصرف است. چارچوب اثرسنجی پژوهش حاضر، در قالب بازبینه ی(چک لیست) اثرسنجی ارائه شده است. برای این منظور در ابتدا الگوی تاثیرات محتوای رسانه معرفی و سپس با روش تحلیل مضمون، ابعاد فرهنگ مصرف با توجه به منابع دینی و لاتین ارائه گردید. سپس با استفاده از روش دلالت پژوهی، فهرست اولیه نقاط قابل بررسی که تاثیرات محتمل محتوای رسانه بر فرهنگ مصرف است، تولید گردید. این فهرست اولیه شامل 51 نقطه قابل بررسی بود که با توجه به مراحل پیشنهادی استافل بیم در طراحی بازبینه، در چهارده طبقه و سه کلان طبقه دسته بندی و سپس تشریح گردید و کابرد و اعتبار آن مورد تایید قرار گرفت. در پایان این پژوهش نیز به فرایند پیشنهادی اجرای اثرسنجی با محوریت بازبینه اشاره گردید. اثرسنجی برنامه های رسانه ملی با محوریت بازبینه ی تولیده شده ی این پژوهش، می تواند تنبه مدیران، برنامه سازان و ناظران تولید در رسانه ملی را نسبت به تاثیرات محتوا بر فرهنگ مصرف بیشتر نموده و به آنان در کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب یاری رساند.