فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۷۵۵ مورد.
کل گرائی و تقدس در تعلیم و تربیت: یک دیدگاه اسلامی
حوزه های تخصصی:
توجه به معرفت شناسی اسلامی از ضروریات اساسی جامعه اسلامی می باشد. تبلور بخشیدن به این مقوله، نیازمند ارائه بنیادهای فکری و روشی لازم است، تا از طریق آن افراد مجهز به ابزارهای لازم فکری گردند و امکان آن فراهم آید که ساختار فکری افراد مسلمان بر مبنای دیدگاه اسلامی تجدید بنا گردد. به نظر می رسد نظام آموزش و پرورش به دلیل جایگاه کلیدی و نقش مؤثری که در شکل گیری شخصیت نسل نو دارد، می تواند به عنوان نقطه شروع انجام حرکت اصلاحی در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. یکی از تلاش های انجام گرفته در راستای پاسخ گوئی به این نیاز، اثری است با نام «کل گرائی و تقدس در تعلیم و تربیت یک دیدگاه اسلامی» که توسط خانم دکتر زهرا الزیرا تدوین شده است. نویسنده در این کتاب به دنبال احیای یک دیدگاه کل نگر است و الگوی ارائه شده از سوی وی، بر توحید یعنی یگانگی خدا به عنوان ایده محوری در اسلام تاکید دارد و بر اساس همین دیدگاه، مبنایی کل گرایانه برای برنامه درسی پیشنهاد گردیده است. نویسنده در بحث خویش پدیدارشناسی را به عنوان یک روش تحقیق سودمند در الگوی اسلامی مورد تأکید قرار داده و معتقد است از طریق الگوی اسلامی پیشنهادی می توان دوگانگی های تلفیق ناپذیر مانند ماده و معنا، انسان و خدا، متغیر و ثابت، فردی و اجتماعی، عقلانی و شهودی، نظری و عملی و فعال و منفعل را از میان برداشت. همچنین نویسنده بر تفکر دیالکتیکی به عنوان مبنای مباحث این کتاب تأکید دارد. در واقع، تصوری منسجم و یک پارچه از معرفت که منجر به فهم انسانی یک پارچه از خدا، جهان و ماهیت انسان می گردد، بنیان و محور این کتاب را تشکیل می دهد.
مشکل سوگیرى در آموزش
تعلیم و تربیت اسلامى؛ علم یا فرآیند؟
حوزه های تخصصی:
تلاشهاى زیادى دربارهى چند و چون تعلیم و تربیت اسلامى صورت گرفته است، اما اینک سؤالى رودرروى آن مطرح است، و آن این است که «آیا تعلیم و تربیت اسلامى مىتواند یک علم باشد؟».مقالهى حاضر ضمن بررسى معانى متفاوت تعلیم وتربیت، وجوهى را که مىتوان در آن از «علم تعلیم وتربیت اسلامى» سخن گفت، بررسى مىنماید و مهمترین مشکلاتى را که بر سر راه هر رویکرد وجود دارد، برمىشمارد؛ خصوصاً رویکرد استنباطى را به تفصیل بررسى کرده و بر آن است که «تجربى» بودن یا «نقلى» بودن چنین علمى با مشکلاتى همچون متفاوت بودن گزارههاى دینى، مقولهى داورى و توجیه، نبود روششناسى مناسب، عدم وضوح مفهومى و هرمنوتیکى روبهرو است.درنهایت، مقاله توصیه مىکند که تعلیم و تربیت اسلامى، نه به مثابه یک علم، بلکه به مثابه یک فرآیند درنظر گرفته شود که در آن صورت، سخن بسیارى براى گفتن دارد.