آراى دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت
آرشیو
چکیده
متن
این اثر بر آن است که گذشته از گزارش، با توصیف، تحلیل، ترکیب و گاه نقد و تطبیق، نمایى نسبتا کامل از نظام و فلسفهى تربیتى امام محمد غزّالى یافت، پرداخت و بازگو کند. نگارنده، مطالب را در قالب طرحى هماهنگ و سازوار با متون تربیتى روز تحریر کرده است و تا آنجا که فرصت و زمینهى کار رخصت داده، به مقایسهى آراى تربیتى غزّالى با دیدگاههاى تربیتى دیگر مربیان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان پرداخته است. او همچنین تلاش کرده است ریشهى افکار تربیتى غزّالى را در کتاب و سنت و تربیتنگاشتهاى پیش از وى بشناساند. مؤلف از نقد آراى دیگران دربارهى نگرشهاى تربیتى غزّالى، جز در دو سه مورد، چشم پوشیده است؛ چون بر این باور است که این کار خود فرصتى درخور و تحقیقى جدا مىخواهد و بسنده کردن به اشاراتى پراکنده در این باب، چه بسا که به وهن شخصیت علمى ـ تربیتى غزّالى بینجامد.
نگارنده، اکثر، بلکه همهى آنچه را به زبان فارسى دربارهى غزّالى نگاشتهاند و او بدانها دست یافته، مطالعه کرده است تا از آنچه دیگران دربارهى غزّالى گفتهاند آگاه باشد. از آثار عربى هم منابع فراوانى را دیده و خوانده است؛ با اینهمه، اساس کار او آثار خود ابوحامد غزّالى بوده است. چنانچه جز کتابهاى فقهى غزّالى، هر کتابى از او یافته، از آغاز تا انجام مطالعه کرده است، تا مبادا نکتهاى تربیتى از وى نادیده بماند.
نگارندهى کتاب، به لحاظ اهمیت تأکید بر آثار غزّالى در این پژوهش، و براى نشان دادن اصالتِ بوحامدىِ آنچه از زبان او بازگفته و نیز براى در امان ماندن از اتهام تحمیل افکار و عقاید دیگران، بهویژه غربیان، بر غزّالى، بارها و بارها به آثار او استناد جسته و ارجاع داده است؛ با این حال در تحقیق و تحریر این اثر از پانصد و اندى کتاب مرجع و منبع به زبان فارسى، عربى، انگلیسى و فرانسوى استفاده کرده که نام شمارى از آنها در نمایهى پایانى کتاب آمده است.
نگارنده کوشیده است اثرى بدیع و مفید عرضه کند و از بازگفت مطالب دیگران به شکلى تازه و به نام خود سخت بپرهیزد؛ از این رو، بسیارى از مطالبش براى نخستین بار است که دربارهى غزّالى مطرح مىشود.
این کتاب شامل پیشگفتار، دیباچه، نه فصل و چند نمایهى کامل است، بدین شرح:
ـ در فصل یکم، سخن برسر زندگى و آثار غزّالى است که با وجود باریکاندیشى در آن، بىنقد و تحلیل و به اختصار آمده است.
ـ فصل دوم پرداختى است کمابیش جامع از برخى مبانى فلسفى اندیشهى تربیتى غزّالى. در این فصل از رویکرد ابوحامد به هستى، خدا، جهان و انسان به تفصیل و از سر مقایسه سخن رفته و دریچهاى تازه بر کاوش در اندیشههاى فلسفىِ غزّالى گشوده است.
ـ در فصل سوم به تعریف و مفهوم تربیت پرداخته و از رهگذر آن به تعریف تربیت از نگاه برخى مربیان بزرگ هم اشاره شده و تربیت از زبان غزّالى تعریف، و مفهوم آن تحلیل شده است.
ـ فصل چهارم در امکان و حد تربیت است و این موضوع از نگاه ابوحامد بازگفته شده و سرشت انسان و علت چندگانگى مردم در تربیتپذیرى از دید او واشکافى شده است.
ـ فصل پنجم در ضرورت تربیت و فلسفهى آن است. در این فصل براى شرح ضرورت و اهمیت تربیت، به دوازده نکتهى برگرفته از آثار غزّالى اشاره شده و براى بازشکافت فلسفهى تربیت از نگاه وى، یادآور شده است که نظام و فلسفهى تربیتى غزّالى جدا از فلسفهى آفرینش نیست.
ـ در فصل ششم، اصول تعلیم و تربیت مطرح و کاویده شده است. در شرح مطلب، پس از اشاره به معانى لغوى و اصطلاحى «اصل»، برخى ویژگىهاى اصول تربیتى یاد شده و به منابع کشف اصول تربیتى و نیز برخى اصول تربیتىِ شناخته شده، پرداخته شده است؛ آنگاه از میان اصول تربیتى پرشمارى که نگارنده از آثار فراوان غزّالى شناسایى کرده است، ده اصل به شرح بازشکافى شده است: کرامت ذاتى انسان، فعالیت، ملازمت، مخالفت، موافقت، تأثیر متقابل اندیشه و رفتار بر یکدیگر، پیرایش محیط، تقدّم تزکیه بر تعلیم...
ـ در فصل هفتم، بحث در عوامل تربیتى است. در این فصل به نقش وراثت و محیط در تربیت اشاره شده و عوامل محیطى گوناگون بهشرح آمده و هر یک از این مقولات از زبان ابوحامد بررسى شده است.
ـ موضوع فصل هشتم، هدفهاى تربیتى است و در آن ضمن بیان مفهوم و ماهیت هدف، به برخى از ویژگىها و نیز منابع و مصادر هدفهاى تربیتى اشاره و به پارهاى از هدفهاى تربیتى در مکتبهاى گوناگون پرداخته شده است. سپس هدفهاى غایى، میانى و جزئى از نگاه غزّالى مطرح و هدفهاى هفتگانهى زیر از منظر او کاویده شده است: اهداف زیستى (پاکیزگى، آراستگى، بهداشت و تغذیه، ورزش و بازى)، خردپرورى، تعالى دانش و تجربه، تربیت شغلى، پرورش روح، تربیت نفس، تعالى اخلاق.
ـ فصل نهم دربارهى روشهاى تربیتى از نگاه غزّالى است. نگارنده در این فصل نخست به بیان فرق میان روش و شیوه و فن و نیز تعریف هر یک از اینها پرداخته و از رابطهى روشها با دیگر عناصر نظام تربیتى سخن گفته است. آنگاه با اشارهاى به روش شناسایى و دستهبندى تربیتى در آثار غزّالى، پنج روش از روشهاى آمده در کتابهاى او را به تفصیل بازشکافته است: آموزش، عمل به ضد یا تحمیل به نفس یا مخالفت، دفع افسد به فاسد، امر به معروف و نهى از منکر، مشاهده و تفکّر.
گفتنى است این اثر در بیست و یکمین دورهى کتاب سال جمهورى اسلامى ایران حایز عنوان «کتاب سال جمهورى اسلامى ایران» و مفتخر به دریافت لوح تقدیر از طرف ریاست محترم جمهورى شده است.
پی نوشت:
1. عضو گروه علوم تربیتى پژوهشگاه حوزه و دانشگاه