آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۱

چکیده

متن

این اثر بر آن است که گذشته از گزارش، با توصیف، تحلیل، ترکیب و گاه نقد و تطبیق، نمایى نسبتا کامل از نظام و فلسفه‏ى تربیتى امام محمد غزّالى یافت، پرداخت و بازگو کند. نگارنده، مطالب را در قالب طرحى هماهنگ و سازوار با متون تربیتى روز تحریر کرده است و تا آن‏جا که فرصت و زمینه‏ى کار رخصت داده، به مقایسه‏ى آراى تربیتى غزّالى با دیدگاه‏هاى تربیتى دیگر مربیان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان پرداخته است. او هم‏چنین تلاش کرده است ریشه‏ى افکار تربیتى غزّالى را در کتاب و سنت و تربیت‏نگاشت‏هاى پیش از وى بشناساند. مؤلف از نقد آراى دیگران درباره‏ى نگرش‏هاى تربیتى غزّالى، جز در دو سه مورد، چشم پوشیده است؛ چون بر این باور است که این کار خود فرصتى درخور و تحقیقى جدا مى‏خواهد و بسنده کردن به اشاراتى پراکنده در این باب، چه بسا که به وهن شخصیت علمى ـ تربیتى غزّالى بینجامد.
نگارنده، اکثر، بلکه همه‏ى آنچه را به زبان فارسى درباره‏ى غزّالى نگاشته‏اند و او بدان‏ها دست یافته، مطالعه کرده است تا از آنچه دیگران درباره‏ى غزّالى گفته‏اند آگاه باشد. از آثار عربى هم منابع فراوانى را دیده و خوانده است؛ با این‏همه، اساس کار او آثار خود ابوحامد غزّالى بوده است. چنانچه جز کتاب‏هاى فقهى غزّالى، هر کتابى از او یافته، از آغاز تا انجام مطالعه کرده است، تا مبادا نکته‏اى تربیتى از وى نادیده بماند.
نگارنده‏ى کتاب، به لحاظ اهمیت تأکید بر آثار غزّالى در این پژوهش، و براى نشان دادن اصالتِ بوحامدىِ آنچه از زبان او بازگفته و نیز براى در امان ماندن از اتهام تحمیل افکار و عقاید دیگران، به‏ویژه غربیان، بر غزّالى، بارها و بارها به آثار او استناد جسته و ارجاع داده است؛ با این حال در تحقیق و تحریر این اثر از پانصد و اندى کتاب مرجع و منبع به زبان فارسى، عربى، انگلیسى و فرانسوى استفاده کرده که نام شمارى از آنها در نمایه‏ى پایانى کتاب آمده است.
نگارنده کوشیده است اثرى بدیع و مفید عرضه کند و از بازگفت مطالب دیگران به شکلى تازه و به نام خود سخت بپرهیزد؛ از این رو، بسیارى از مطالبش براى نخستین بار است که درباره‏ى غزّالى مطرح مى‏شود.
این کتاب شامل پیش‏گفتار، دیباچه، نه فصل و چند نمایه‏ى کامل است، بدین شرح:
ـ در فصل یکم، سخن برسر زندگى و آثار غزّالى است که با وجود باریک‏اندیشى در آن، بى‏نقد و تحلیل و به اختصار آمده است.
ـ فصل دوم پرداختى است کمابیش جامع از برخى مبانى فلسفى اندیشه‏ى تربیتى غزّالى. در این فصل از رویکرد ابوحامد به هستى، خدا، جهان و انسان به تفصیل و از سر مقایسه سخن رفته و دریچه‏اى تازه بر کاوش در اندیشه‏هاى فلسفىِ غزّالى گشوده است.
ـ در فصل سوم به تعریف و مفهوم تربیت پرداخته و از رهگذر آن به تعریف تربیت از نگاه برخى مربیان بزرگ هم اشاره شده و تربیت از زبان غزّالى تعریف، و مفهوم آن تحلیل شده است.
ـ فصل چهارم در امکان و حد تربیت است و این موضوع از نگاه ابوحامد بازگفته شده و سرشت انسان و علت چندگانگى مردم در تربیت‏پذیرى از دید او واشکافى شده است.
ـ فصل پنجم در ضرورت تربیت و فلسفه‏ى آن است. در این فصل براى شرح ضرورت و اهمیت تربیت، به دوازده نکته‏ى برگرفته از آثار غزّالى اشاره شده و براى بازشکافت فلسفه‏ى تربیت از نگاه وى، یادآور شده است که نظام و فلسفه‏ى تربیتى غزّالى جدا از فلسفه‏ى آفرینش نیست.
ـ در فصل ششم، اصول تعلیم و تربیت مطرح و کاویده شده است. در شرح مطلب، پس از اشاره به معانى لغوى و اصطلاحى «اصل»، برخى ویژگى‏هاى اصول تربیتى یاد شده و به منابع کشف اصول تربیتى و نیز برخى اصول تربیتىِ شناخته شده، پرداخته شده است؛ آن‏گاه از میان اصول تربیتى پرشمارى که نگارنده از آثار فراوان غزّالى شناسایى کرده است، ده اصل به شرح بازشکافى شده است: کرامت ذاتى انسان، فعالیت، ملازمت، مخالفت، موافقت، تأثیر متقابل اندیشه و رفتار بر یکدیگر، پیرایش محیط، تقدّم تزکیه بر تعلیم...
ـ در فصل هفتم، بحث در عوامل تربیتى است. در این فصل به نقش وراثت و محیط در تربیت اشاره شده و عوامل محیطى گوناگون به‏شرح آمده و هر یک از این مقولات از زبان ابوحامد بررسى شده است.
ـ موضوع فصل هشتم، هدف‏هاى تربیتى است و در آن ضمن بیان مفهوم و ماهیت هدف، به برخى از ویژگى‏ها و نیز منابع و مصادر هدف‏هاى تربیتى اشاره و به پاره‏اى از هدف‏هاى تربیتى در مکتب‏هاى گوناگون پرداخته شده است. سپس هدف‏هاى غایى، میانى و جزئى از نگاه غزّالى مطرح و هدف‏هاى هفتگانه‏ى زیر از منظر او کاویده شده است: اهداف زیستى (پاکیزگى، آراستگى، بهداشت و تغذیه، ورزش و بازى)، خردپرورى، تعالى دانش و تجربه، تربیت شغلى، پرورش روح، تربیت نفس، تعالى اخلاق.
ـ فصل نهم درباره‏ى روش‏هاى تربیتى از نگاه غزّالى است. نگارنده در این فصل نخست به بیان فرق میان روش و شیوه و فن و نیز تعریف هر یک از این‏ها پرداخته و از رابطه‏ى روش‏ها با دیگر عناصر نظام تربیتى سخن گفته است. آن‏گاه با اشاره‏اى به روش شناسایى و دسته‏بندى تربیتى در آثار غزّالى، پنج روش از روش‏هاى آمده در کتاب‏هاى او را به تفصیل بازشکافته است: آموزش، عمل به ضد یا تحمیل به نفس یا مخالفت، دفع افسد به فاسد، امر به معروف و نهى از منکر، مشاهده و تفکّر.
گفتنى است این اثر در بیست و یکمین دوره‏ى کتاب سال جمهورى اسلامى ایران حایز عنوان «کتاب سال جمهورى اسلامى ایران» و مفتخر به دریافت لوح تقدیر از طرف ریاست محترم جمهورى شده است.
پی نوشت:
1. عضو گروه علوم تربیتى پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

 

تبلیغات