فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۱۷ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
163 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل تسهیل گر و بازدارنده گرایش دانشجویان به اخلاق محوری بود. مطالعه با رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 98 نفر از اعضای هیأت علمی، مدیران دانشگاهی، صاحب نظران، کارکنان و دانشجویان که با استفاده از نمونه گیری ملاکی انتخاب شده بودند، گردآوری شد. یافته ها درباره عوامل تسهیل گر به شناسایی هشت عامل شامل عوامل «ساختاری، کارکردی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، دینی، مطالعاتی پژوهشی، آموزشی پرورشی» و در عوامل بازدارنده (موانع) به شناسایی 9 مورد شامل موانع «ساختاری، اجتماعی، عملکردی، سیاسی، فردی، کارکردی، مفهومی، اطلاع رسانی شناختی و فرهنگی» منجر شد. نتایج این مطالعه که برآمده از ادراک دامنه وسیعی از کُنشگران دانشگاهی بود به شناسایی ابعاد و مؤلفه های جدید و کامل تری از عوامل مرتبط در گرایش یا عدم گرایش به اخلاق محوری دانشجویان در محیط دانشگاهی منتج می شود و می توان براساس آن در توسعه اخلاق محوری در دانشگاه موفق تر عمل کرد.
امکان سنجی طرح احکام وضعی در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
7 - 28
حوزه های تخصصی:
یکی از تمایزات ادعایی میان دو علم فقه و اخلاق اسلامی، وجود احکام وضعی در فقه و عدم آن در اخلاق است. بررسی صحت این ادعا پرسش اصلی این مقاله است؛ «آیا احکام وضعی در اخلاق نیست؟». در این مقاله سعی شده با روش تحلیل مفهومی، احکام وضعی فقهی و احکام ارزشی اخلاقی تحلیل و نسبت آنها با هم سنجیده شود. حاصل آنکه احکام ارزشی در اخلاق همانند احکام وضعی در فقه از سه خصوصیت توصیف، ارزش گذاری و اقتضای عمل برخوردار هستند و در واقع احکام ارزشی بخشی از احکام وضعی هستند. در نتیجه نه تنها اخلاق عاری از احکام وضعی نیست، بلکه در حوزه تبیین احکام ارزشی دستاوردهایی دارد که برای تبیین احکام وضعی فقهی نیز مفید است. همچنین در اخلاق اسلامی از برخی احکام وضعی غفلت شده که با طرح دوباره و گسترش آنها می توان به ارتقاء مباحث اخلاق کمک شایانی کرد.
من» حقیقیِ انسان: مقوله پیونددهنده خداشناسی و اخلاق در اندیشه شهید مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
143 - 162
حوزه های تخصصی:
استاد شهید مرتضی مطهری از جمله متفکران مسلمان است که کوشیده است نشان دهد وجود و حجیت اخلاق متکی بر خداوند است. مسأله ی محوری ما در این مقاله آن است که با نگاهی جامع به آثار شهید مطهری و بازسازی بخش های مختلف این آثار نشان دهیم که وی ابتنای وجود اخلاق بر خداشناسی را چگونه و با چه ایده ی وحدت بخشی توضیح می دهد. پاسخی که از متن آثار شهید مطهری به این پرسش می دهیم آن است که «من» انسان یک حقیقت ذومراتب است که مراتب پایین آن را می توان «من» پنداری نامید و مرتبه ی عالی را «من» حقیقی یا برتر.«من» حقیقی زاینده ی اخلاق است و خداوند «من» برتر انسان است. بنابراین، در واقع خداوند مبدأ، غایت و پشتوانه ی اخلاق است. بر این اساس، می توان گفت که من حقیقی انسان، مقوله ی پیونددهنده ای است که شهید مطهری از طریق آن ابتنای اخلاق بر خداشناسی را توجیه می کند.
فراترکیب مطالعات اخلاقِ سازمانیِ دین مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
69 - 96
حوزه های تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر با روش فراترکیب به شناسایی ابعاد، مقوله ها و مؤلفه های مرتبط با «اخلاق در سازمان و مدیریت» در پژوهش هاِی متأثر از آموزه های ادیان توحیدی پرداخته و پس از تحلیل محتوای 30 منبع (از 236 منبع) با نرم افزار Maxqda به 343 کد توصیفی، 46 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی شامل حضور انگاره های دینی- ایمانی، مدیریت سرمایه های انسانی با توجه به میراث حاصل از آموزه های ادیان، شاکله شخصیتی و عادتواره ها و ویژگی های روانشناختی توصیه شده، نظارت و ارزیابی اخلاقی، پرورش سرمایه های انسانی و توسعه مهارت ها، توسعه شایستگی های مدیریتی معطوف به ارزش های دین بنیان، پای بندی به مرامنامه و یا منشور اخلاق سازمان رسیده است. درک و مفهوم سازی مضامین اخلاقی نهفته در سرمایه های فرهنگی برای سازمان ها مفید بوده و انگاره ای کاربست پذیر است. همچنین ابتنای بر دین به عنوان یک رویکرد تحقیقاتی ظرفیت آن را دارد که با بسط گفتمان انتقادی و عرضه گفتمان های رقیبِ دین مبنا در شبکه جهانیِ دانش مدیریت و نظریه سازمان مساهمت نماید.
تبیین و بررسی حب ذات به عنوان منشأ مطلوبیت در نظریه قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
29 - 50
حوزه های تخصصی:
شناخت منشأ مطلوبیت، تأثیر ویژه ای در شناخت صحیح از نظام اخلاقی و تربیتی دارد. از این رو صاحب نظران متعددی به این مباحث پرداخته اند. علامه مصباح یزدی منشأ مطلوبیت را منحصر در حب ذات دانسته و بازگشت همه گرایشات را به این گرایش می دانند. هدف از این پژوهش تبیین و بررسی حب ذات به عنوان منشأ مطلوبیت در دیدگاه علامه مصباح ره و پاسخ به سوالات و اشکالات در این خصوص با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش این که منشأ مطلوبیت بودن حب ذات، مسئله ای در مقام ثبوت بوده و این دیدگاه با خودگرایی روانشناختی و اخلاقی در غرب متفاوت است. همچنین این دیدگاه کاملا قابل تطبیق با توحید و خداگرایی بوده و با آن منافاتی ندارد. این معیار با دیگرگرایی منافات ندارد و مستلزم خودخواهی و تبعیت از نفس که نوعا در مباحث اخلاقی ناپسند دانسته می شود، نیست.
بررسی تحلیلی ریشه های نگرشی تخریب محیط زیست و راهکارهای اصلاح آن با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
111 - 134
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر ضرورت توجه به بحران زیست محیطی و با رویکردی نقادانه به مهم ترین ریشه های نگرشی ایجاد این بحران پرداخته است. «شعور اختصاصی انسان»، «آموزه های تحریف شده تورات و انجیل و برداشت های ناروای از آن»، «اصالت بخشیدن به حقوق انسان» و «دوری از آموزه های فطری اسلامی» جزء این ریشه ها است. این پژوهش با شیوه داده پردازی کتابخانه ای و با روشی توصیفی تحلیلی بهترین راه برون رفت از این بحران را براساس معارف دینی، «توجه به مبانی نگرشی صحیح» و «نگرش مسؤلانه اخلاقی» انسان در مواجهه با محیط زیست می داند. این نگرش بر پایه «باور به وجوب احترام به گیاهان و حیوانات»، «باور به اعتدال در استفاده از محیط زیست»، «باور به ارزش ذاتی و حیات عمومی» و «باور به مسئولیت پذیری توأم با امانت داری»، شکل می گیرد. در این نگاه محیط زیست علاوه بر قداست ذاتی، دارای قداست ابزاری و جهت نیل به کمال بشری است که نباید با آن به هرگونه برخورد نمود.
واکاوی تفسیر عفاف اخلاقی در آیه 60 سوره نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
7 - 26
حوزه های تخصصی:
آیه 60 سوره نور در خصوص زنان زمین گیر که امیدی به ازدواج آن ها نیست، دو توصیه دارد: جواز کنارگذاشتن پوشش بدون تبرج و بهتربودن عفت ورزیدن آنان. این مقاله به تحلیل دیدگاه مفسرین درباره عفت می پردازد و با روش تحلیلی انتقادی، نقدهایی را به این دیدگاه ها وارد می داند. عموم مفسرین توصیه دوم را در ارتباط مستقیم با حجاب تفسیر کرده اند. در یک صورت بندی می توان گفت در دیدگاه آن ها عفت ورزیدن مذکور به حجاب، مبالغه در حجاب، احتیاط در حجاب، سببیت حجاب و پرهیز از کنارگذاشتن حجاب تفسیر شده است. در این دیدگاه ها مرزبندی روشنی بین عفاف و حجاب وجود ندارد. به نظر می رسد قوی ترین احتمال در تفسیر آیه این است که توصیه دوم توصیه به حجاب نیست بلکه تأکید همان توصیه اول است و از این نکته پرده برمی دارد که وضع ثیاب توسط زنان مذکور، منافاتی با عفت ندارد و این امر برای آنان از تبرج و خودنمائی غیرعفیفانه بهتر است.
مبانی معرفت شناختی تربیت اخلاقی براساس دیدگاه ترکیب و تبدیل استاد علی صفائی حائری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
89 - 110
حوزه های تخصصی:
استاد علی صفائی حائری با تأکید بر مفهوم ترکیب، آن را شاه کلید مباحث اساسی تربیت، اخلاق و روان شناسی می داند. براین اساس، تربیت اخلاقی شکل تازه ای می یابد و محتاج تبیین جوانب مختلف امر است. مسأله اصلی این پروهش، تبیین بُعد معرفت شناختی تربیت اخلاقی برمبنای دیدگاه مذکور است تا راهبرد روشنی برای توسعه فضائل اخلاقی فردی و جمعی فراهم نماید.
روش تحقیق از حیث جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده که با بررسی کتب مربوطه شامل مجموعه آثار استاد صفائی حائری انجام گرفته است. همچنین شیوه تحلیل داده ها، استفاده از بررسی عقلانی برای تفسیر داده ها و بهره از آیات و روایات به عنوان مؤیدات و مستندات بوده است.
نتایج این تحقیق، استخراج، تنظیم و بررسی مبانی معرفت شناختی تربیت اخلاقی براساس این نگرش است که أهم آنها ابتناء بر معرفت دینی، اهتمام به محتمل، قبض و بسط معرفت، اشراق و امکان انتقال معارف دینی است.
اخلاق الهی یا محوریت اسماء الله در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
27 - 44
حوزه های تخصصی:
بحث از هستی شناسی حقایق اخلاقی، مهم ترین مسئله درقلمرو فلسفه ی اخلاق ب ه شمار می رود . عده ای واقع گرایند و در بین واقع گرایان نظریات مختلفی وجود دارد. در این مقاله دیدگاهی نوین بر مبنای واقع گرایی ارائه شده که آن را نظریه ی «اخلاق الهی» نامیده ایم. طبق این دیدگاه، خوبی و بدیِ اوصاف و افعال انسانی، بر مدار خداوند که واقعی ترین وجود عالم است و صفات و افعال او، خیر و خوب است و اسما و صفات الهی تعیین می گردد. اوصاف و افعالی که مطابق با صفات و اسمای خداوند باشد، خیر است و اوصاف و افعالِ غیرمطابق با آن، شرّ محسوب می شود. این نظریه هم از طریق عقلی با توجه به واقعیت اصیل بودن خداوند و خیر محض بودن او و محوریت او و هم از طریق نقلی-با توجه به خیر بودن خداوند در قرآن و روایات و مأموریت انسان برای تحلّی به اسمای الهی و ربّانی شدن و نیز خلیفه اللهی- اثبات شده است.
حق زیبایی طلبی و مدیریت اخلاقی آن در متقاضی جراحی زیبایی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
135 - 154
حوزه های تخصصی:
گرایش به زیبایی و زیبا خواهی در فطرت انسان است امروزه یکی از روش های ارضای این میل درونی عمل جراحی زیبایی است. در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی انجام گرفته است تلاش بر این است تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چگونه می توان این حق را منطبق با آموزه های اسلامی مدیریت کرد. فرضیه اول: زیبایی طلبی حق طبیعی و تکوینی آدمی است فرضیه دوم: زیبایی امر نسبی و مصادیق آن تابع شرایط زمان و مکان و تشخیص عرف است وعمل جراحی زیبایی در زمان امروزی مصداق رایجی از این خواسته به حساب می آید. فرضیه سوم: این حق می بایست به تراز اخلاق درآید و با معیارهای ارزشی سنجیده شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد جراحی زیبایی که از مصادیق زیبایی طلبی انسان است برای این که مانند سایر حقوق طبیعی آدمی مدیریت شود می بایست خود را با اصول و مرزهای اخلاقی منطبق سازد.
مقایسه انتقادی نقش احساس در قضاوت های اخلاقی بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی و پنج نظریه مرتبط در باب روانشناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
65 - 88
حوزه های تخصصی:
برای حدود 2000 سال فضای غالب در گفتمان اخلاق، فضای حاکمیت عقل و عقلانیت بوده است و تاثیر پذیرفتن از احساس در اخلاق، نوعی ضعف به حساب می آمده است. از سال 2000 میلادی به بعد با پیشرفت علم عصب شناسی و ورود آن به حیطه بررسی قضاوت های اخلاقی، مجال جدیدی پیش روی محققین اخلاق گشوده شد و به آنها اجازه داد تا علاوه بر بحث های فلسفی، بحث های تجربی را نیز در نظریه پردازی درباره نقش احساسات در اخلاق مطرح نمایند. این پژوهش با روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش می کند تا پنج نظریه اصلی در ارتباط با نقش احساسات در اخلاق، یعنی عقل گرایی، مدل پردازش دوگانه، مدل شهود گرایانه اجتماعی، احساسات گرایی نوین و مدل ترکیبی را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه دیدگاه علامه طباطبائی به عنوان فیلسوفی که برای اول بار در فضای اسلامی از نقش احساسات در اخلاق سخن گفته، به صورت تطبیقی با دیدگاه های موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده می شود.
مطالعه تطبیقی معیارهای عامل اخلاقی از منظر اخلاق اسلامی و اخلاق سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
135 - 156
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم در عرصه فلسفه اخلاق، مباحث مربوط به عامل اخلاقی است، مبنی بر این که مفهوم عامل اخلاقی به چه معنا است و بر اساس چه معیارهایی می توان یک فرد را عامل اخلاقی نامید و او را در قبالِ فعل اخلاقی اش مسئول تلقی کرده و مورد سرزنش یا نکوهش قرارداد. این پژوهش که در روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای بوده و در استناد داده ها، از شیوه اسنادی پیروی کرده و در تجزیه و تحلیل مطالب، از روش تحلیل محتوا و از نوع توصیفی تحلیلی بهره گرفته است، به بررسی و تبیین عامل اخلاقی و معیارهای آن از دو منظرِ غربی (سکولار) و اسلامی پرداخته و به این نتیجه دست یافته که علی رغم اختلاف مفهومی بین معیارها خصوصاً این اختلاف در مورد قصد و نیت بسیار مشهوده بوده؛ اما بین معیارهایی مانند قدرت و خودمختاری، و نیز بلوغ و مسئولیت پذیری همسانی و ارتباط می توان برقرار کرد؛ و اما معیارِ روح داشتن عامل اخلاقی از مختصات اخلاق اسلامی است و در اخلاق سکولار معادلی ندارد.
نقش «مودت فی القربی» در مکتب شهید سلیمانی (با محوریت اخلاق و معنویت توحیدمحور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
119 - 142
حوزه های تخصصی:
از اهداف مهم ارسال پیامبران، تعالی اخلاق و معنویتِ توحیدمحور است. بر پایه آموزه های وحیانی، اهتمام به ادای اجر رسالت یعنی مودت فی القربی، بستر ساز معنویت و اخلاقی است که در بیانیه گام دوم، به مثابه دو راهبرد مهم نیل به تمدن نوین اسلامی معرفی گردید. شهید قاسم سلیمانی، نمونه ای برجسته از تربیت شدگان اسلام است که با پیوند اخلاق و معنویت توحیدمحور در راستای تحقق حرکت انبیاء و امامان b جان خویش را فدا نمود. نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، کارآمدی مودت در اخلاق و معنویت را با محوریت مکتب سلیمانی با تأکید بر آیات و روایات برمی رسد. بر اساس یافته های پژوهش، مودت فی القربی علاوه بر ایفای نقش بازدارندگی در راستای پاکسازی نفس، نقش تمهیدی در تعالی اخلاق و معنویت در سه محور ارتباط انسان با خدا، اهل بیتb و مردم دارد. در پرتو چنین مودتی شهید سلیمانی با رابطه ای متواضعانه و صادقانه به جامعه خدمت رسانی کرد.
اخلاق معلمی از دیدگاه مربیان و اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
29 - 48
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اخلاق معلمی از دیدگاه اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن انجام شد. برای پاسخگویی به مسائل پژوهش از روش های توصیفی تحلیلی و گروه کانونی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد منشور اخلاق معلمی در سه هسته: ساحت ها، مؤلفه ها و شاخص ها ترسیم گردید. مؤلفه های: ساحت جسمانی «آراستگی ظاهری، پوشش، توانایی جسمانی، کلامی و رفتاری»، ساحت اعتقادی «خدابینی، عمل به ارزش های معنوی و تواضع، سازواری کردار و گفتار، بزرگ منشی، برابری، مدارا، محبت، انسان سازی»، ساحت علمی (بصورت) دانش عمومی، تخصصی، شایستگی در تدریس، شناخت تفاوت های فردی، آگاهی از مراحل رشد، هدایت و اصلاحگری، ساحت اجتماعی «مسئولیت پذیری، هشیاری اجتماعی، انتقال میراث فرهنگی» و ساحت اقتصادی «کفایت مالی و ساده زیستی» بودند. ذیل مؤلفه ها هفتاد و یک شاخص جزئی شناسایی و معرفی شد. اعتبار درونی منشور طراحی شده و هسته های سه گانه آن توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت.
قلب به مثابه قابل و فاعل اخلاقی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
91 - 116
حوزه های تخصصی:
قرآن برای قلب، شئون ادراکی و گرایشی متعدی را تعریف کرده که به عنوان فاعل در صدور افعال اخلاقی و قابل در پذیرش صفات اخلاقی فعالیت می کند. مبنای قرآن در تقسیم بندی صفات و رفتارهای اخلاقی قلب، بر اساس ایمان و کفر قلبی بوده و رذایل و فضایل اخلاقی را بر طبق ایمان و کفر قلبی ارزش گذاری کرده است. روش تحقیق در این مقاله با محوریت تمام آیات قلب بوده و در عین حال از نظر مفسران شیعه و اهل تسنن در تحلیل آیات مربوطه استفاده شده است. نتایج این مسئله در حوزه نظری، بخش قابل توجهی از نظام اخلاق در قرآن و همچنین فرایند قبول و صدور افعال و صفات اخلاقی بر طبق مبنای قرآن را تحت پوشش قرار می دهد و در بخش عملی، راهکارهای رشد و تربیت اخلاقی و همچنین معضلات اخلاقی بر طبق شئون مختلفی که قرآن برای قلب انسان ترسیم کرده را ارائه می دهد.
تأثیر اعتقاد به «توحید در خالقیت» بر اخلاق اجتماعی از منظر علّامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
117 - 134
حوزه های تخصصی:
با توجه به وجود رابطه طولی علّی معلولی بین اعتقادات، گرایش ها و رفتارهای انسان، اعتقادات انسان در گرایش ها و رفتارهای او تأثیرگذار است. اعتقاد به توحید در خالقیت از این مسأله مستثنا نیست. نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی در مقام بیان چگونگی تأثیر اعتقاد به توحید در خالقیت بر اخلاق اجتماعی از منظر علامه مصباح (ره) است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اعتقاد به توحید در خالقیت ابتدا در ساحت بینشی انسان تأثیر می گذارد، به گونه ای که همه انسان ها را در خلقت، از یک مبدأ دانسته و ارزش ذاتی رفتارهای اختیاری را قرب الهی می داند. تغییر بینش، تغییر در گرایش را به دنبال دارد؛ زیرا بینش ها علّتِ گرایش ها هستند. از این رو، شخص به رفتارهایی گرایش پیدا می کند که مناسبت بیشتری با بینش او نسبت به ارزش ذاتی داشته باشد. در نتیجه، در رفتار با دیگران به گونه ای عمل خواهد کرد که به هدف نهایی نزدیک تر شود.
نقدی بر ایده «حقِ برخطاء بودن» از منظر جماعت گرایان، منفعت گرایان و فضیلت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
69 - 90
حوزه های تخصصی:
از تئوری های رایج در تنظیم روابط اجتماعی در دروان معاصر، گفتمان «حق مدار» است. انسان موجودی آزاد و «حق» تضمین کننده این اراده آزاد است؛ ادراک تک بعدی از مفهوم حق در غرب، مولود تحولات سیاسی- اجتماعی قرون هفدهم و هجدهم میلادی است. محصول این معنای جدید تفکیک بین حق بودن (ارزش ها) و حق داشتن بود. براین مبنا انسان ها در فعل و ترک فعل مختار است و حق دارد فعل یا ترک فعل مبتنی بر ارزش ها یا بر ضد آن انجام دهد(حق برخطاء بودن). در این نوشتاربا روش توصیفی تحلیلی به بیان نکات و انتقادات جریان های فکری حاضر در زیست بوم اندیشه مغرب زمین همچون جماعت گرایان، فضیلت گرایان و منفعت گرایان به یکی از آثار گفتمان نظام حقوقی مدرن یعنی حق برخطاء بودن می پردازیم. جریاهای فکری مذکور مستدل به گزاره های «خیرعمومی»، «لزوم توجه به سود و منفعت در کنش های زیستی» و«عدم احتساب عنصر جامعه در تنظیم هنجارهای فردی»، گزاره «انسان حق دارد کاری خلاف ارزش ها انجام دهد» را متناقض و غیرقابل پذیرش می دانند.