مجتبی مصباح

مجتبی مصباح

مدرک تحصیلی: دانشیار مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
پست الکترونیکی: m-mesbah@qabas.net

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

تحلیل فلسفی «حُب» از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حب علم انتزاع ملائمت علامه مصباح یزدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 740 تعداد دانلود : 815
مفهوم «حُب» نشان دهنده نوعی میل و گرایش به چیزی است که محب آن را ملائم با خود می داند. مفهوم حب، مفهوم کلی از نوع معقول ثانی فلسفی است. درواقع این مفهوم از مقایسه میان وجود محب با امر یا اموری که با آن وجود ملائم است، انتزاع می گردد. بنابراین مفهوم حب، صرفاً بیانگر نوعی رابطه وجودی و نحوه آن است و برای خود وجودی مستقل از دو طرف مقایسه ندارد. البته گاهی ممکن است حب را از حیث مصداقی یا از جهت منشأ انتزاعش در نظر گرفت و از این جهت مفهومی ماهوی از آن انتزاع کرد و از همین روست که شماری از حکما، مفهوم حب را از این قبیل مفاهیم ماهوی برشمرده اند. ملاک انتزاع حب، درک ملائمت است. ادراک ملائمت از دو طریق علم حضوری و یا حصولی محقق می شود. با توجه به ابتنای مفهوم حب بر درک ملائمت، ضمن تحلیل فلسفی حب و بررسی نحوه انتزاع آن، با بررسی انحای گوناگون درک ملائمت، به بررسی تمایز میان بعد بینشی و گرایشی می پردازیم.
۲.

بررسی معنای کنش از منظر آلفرد شوتز و علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنا کنش رفتار معنای کنش دیرند یا دیوره زمان آگاهی درونی آلفرد شوتز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 82 تعداد دانلود : 611
از منظر وبر، کنش رفتاری است که کنشگر به آن، معنایی ذهنی ضمیمه نماید. آلفرد شوتز بر این باور است که مقوله «معنا» در این تعریف، مبهم بوده و نیازمند تحلیلی فلسفی است. او با استمداد از «دیوره» برگسون و «زمان آگاهی درونی» هوسرل تلاش می کند که از حقیقت «معنا» پرده بردارد. در این راستا با رویکردی پدیدارشناختی به این نتیجه می رسد که تجارب زیسته اگو ذاتاً معنادار نیستند، بلکه با نگرش و توجه اگو به آنها معنادار می شوند. در واقع، این اعمال آگاهی اگو هستند که به تجارب سپر ی شده او معنا می بخشند. براین اساس کنشگر، معنایی به رفتار خود ضمیمه نمی کند، بلکه با تخیل و تجسم یک عمل پایان یافته، آن را به عنوان طرح یا غایت کنش در نظر می گیرد تا آنکه از طریق اجرای کنش در آینده به آن دست یابد. پس، معنای کنش چیزی جز همان عمل طراحی شده نیست. در این مقاله ما در ابتدا با رویکردی توصیفی به تبیین نظریه شوتز در باب معنای کنش مبادرت می ورزیم، سپس در گام بعدی با رویکردی تحلیلی و انتقادی به بیان اشکالات آن از منظر حکمت اسلامی می پردازیم و درنهایت، در راستای اسلامی سازی علوم انسانی به بازخوانی مسائل آن براساس مبانی حکمت اسلامی روی می آوریم. یافته های پژوهش از این قرار است که از منظر حکمت اسلامی، «معنا» در معنای عامش همان چیزی است که صور ذهنی ما در علم حصولی از آن حکایت می کنند و «معنای کنش» همان عنوانی است که عقل از رابطه میان «حرکات و سکناتی معین» و «غایتی معین» انتزاع می نماید.
۳.

تحلیل فلسفی حب از نگاه علامه طباطبائی؛ تبیین، بررسی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتباط وجودی حب ذات حب و ادراک متعلق حب علامه طباطبائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 85 تعداد دانلود : 929
نقش و تأثیر «حُب» در فعل اختیاری فاعل مختار امری غیرقابل انکار است؛ اما فهم دقیق این مطلب در گرو طی مراحلی ازجمله تحلیل فلسفی حقیقت حب است. از معدود فیلسوفانی که درصدد تحلیل حب برآمده اند، علامه طباطبائی است. هدف ما در این مقاله، تبیین و بررسی دیدگاه علامه درباره حب با رویکردی تحلیلی انتقادی است. از نگاه علامه طباطبائی «حب ارتباطی وجودی بین محب و محبوب است و چنین ارتباطی یک رابطه قائم به دو طرف است» و از اینجا نتیجه می گیرد که حب از آن جهت که حب است متوقف بر وجود شعور و آگاهی نیست و اینکه در برخی مصادیق، وجود آن منوط به وجود شعور است ویژگی مصادیق مذکور است. همچنین علامه حب را حقیقتی مشکک می داند که در همه موجودات ساری است و معتقد است هر شیئی ذات خود را دوست دارد. اینکه «حقیقت حب منوط به شعور و آگاهی نیست» مورد اشکال است. حب، وجودی قائم به محب و گاه عین او است. تعریف علامه از حب، بر حب ذات صدق نمی کند و تحلیلش ناتوان از تبیینِ حب ذات است؛ بلکه چنین تصویری از حب، مستلزم انکار حب ذات است. البته حب حقیقتی ذات اضافه است و در مواردی که متعلَق حب، با محب تغایر وجودی دارد وجود حب در گرو وجود عینی محبوب نیست؛ بلکه حصول نوعی آگاهی نسبت به محبوب برای حصول حب کافی است.
۴.

تحلیل فلسفی آزادی در دانش های ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزادی ارزش مداخله دانش های ارزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 606 تعداد دانلود : 109
آزادی در دانش های ارزشی به امری اشاره دارد که خود فعل انسانی است و قابلیت ارزش گذاری دارد. آزادی از مفاهیم مهم و عموماَ از ارزش های پرمنازعه در دانش های ارزشی است که تحلیل آن تأثیر فراوانی در استدلال های ارزشی خواهد داشت. مفهوم آزادی از سنخ معقولات ثانیه فلسفی و مفاهیم انتزاعی است که در نسبت سنجی و مقایسه به دست می آید. در فهم آزادی توجه به شش مؤلفه ضروری است: 1. فعلِ فاعل، 2. نبود مانع بیرونی یا اکراه، 3. فراهم بودن شرایط لازم در جامعه یا نبود اضطرار، 4. نبود مداخله در عوامل درونی یا اغوا، 5. فراهم بودن عوامل درونی لازم از طریق آموزش و تربیت، 6. پذیرش و توجه به غایات و خیرات انسانی در استدلال های اخلاقی.
۵.

تحلیل فلسفی مبدئیت توحید برای فضایل اخلاقی و ارائه تعریف و الگویی جدید از فضایل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توحید فضایل اخلاقی ایمان تقوا بندگی و عبودیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 492 تعداد دانلود : 222
پرسش اصلی در این مقاله آن است که مبدأ اصلی فضایل اخلاقی چیست؟ در پاسخ به این پرسش، در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مبانی فلسفی و ضمن تبیین معنای توحید، مبدئیت آ ن برای فضایل اخلاقی اثبات شده و این نتیجه به دست آمده که اساس ارزش ها و فضایل به رابطه انسان با خدا بازمی گردد؛ بدین ترتیب آنچه موجب ارزش اخلاقی برای همه صفات اکتسابی و رفتارهای اختیاری انسان در عرصه های گوناگون بینشی، گرایشی و رفتاری می شود، توحید است و ما از این امر، به منشأ بودن توحید برای فضایل اخلاقی تعبیر می کنیم. توحید کامل مستلزم آن است که در مرحله اعتقاد، انسان هیچ کس را شریک خداوند قرار ندهد؛ در سطح گرایش، به هیچ کس و هیچ چیز جز او گرایش استقلالی نداشته باشد و در عمل نیز، فقط مستقلاً از دستورهای خداوند پیروی کند. در واقع توحید در سطح بینش منشأ ایمان، در سطح گرایش منشأ تقوا و در سطح رفتار منشأ عبودیت است و این سه فضیلت مطلق هستند و شرط فضیلت بودن دیگر فضایل این است که مصداقی از این سه فضیلت باشند.
۶.

واقع گرایی و اخلاق لیبرال(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: آزادی اخلاق واقع گرایی خردگرایی لیبرالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 883 تعداد دانلود : 507
واقع گرایی اخلاقی بدین معناست که گزاره ها از اموری واقعی، ورای سلیقه و میل یا قرارداد حکایت می کنند. لیبرالیسم به عنوان جریانی تاریخی، مکاتب و نظریه های متفاوتی را دربرمی گیرد. بررسی واقع گرایی یک دیدگاه، نسبت آن دیدگاه را با امکان ارزش سنجی براساس استدلال و دانش نمایان می سازد. برپایه این پژوهش، همه مکاتب لیبرالی، اعم از واقع گرا و غیرواقع گرا، نتیجه گرا یا وظیفه گرا و همچنین نوفضیلت گرایان، و نیز معتقدان به خردگرایی وحدت گرا و مخالفان ایشان، در حوزه خیرات معنوی، اخلاقی و خیرات اخروی، غیرواقع گرایانه عمل می کنند و ارزش گذاری را از حوزه استدلال و دانش خارج کرده و به حوزه دلخواه افراد واگذاشته اند؛ درمقابل در خیرات دنیایی، واقع گرایان معیاری واقعی ارائه می کنند، اما غیرواقع گرایان به لحاظ نظری ارزش گذاری را به سلیقه یا قرارداد وامی گذارند؛ هرچند همه لیبرال ها در حوزه خیرات دنیایی، در عمل واقع گرایانه عمل می کنند و ارزش گذاری را براساس استدلال و دانش قرار می دهند
۷.

اصول و مبانی حاکم بر تعیین قلمرو آزادی در اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: آزادی اسلام مبانی اخلاقی اصول اخلاقی قلمرو آزادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 321 تعداد دانلود : 457
«آزادی» در دانش های ارزشی، به فعل اختیاری انسان در آزاد گذاشتن خود یا دیگران اشاره دارد. برای تعیین ارزش آزادی، نیازمند اصول و قواعدی هستیم که امروزه ارائه این اصول برای تعیین قلمرو آزادی با انتقادهایی مواجه شده است؛ زیرا اولاً، این اصول مبتنی بر نوع تلقی خاصی از سعادت هستند. ثانیاً، به سلب حداکثری آزادی منفی منجر می شوند. از سوی دیگر، عدم ارائه اصول اخلاقی نیز با انتقاداتی مواجه شده است؛ زیرا نداشتن اصول اخلاقی، به غفلت از آزادی مثبت منتهی می شود. این پژوهش با روش تحلیلی و استدلالی، به تبیین دیدگاه اسلام در ارائه اصولی برای تعیین قلمرو آزادی می پردازد و ضمن التزام به خردگرایی و واقع گرایی، از آزادی در معنای منفی و مثبت آن دفاع خواهد کرد. به گونه ای که از پیامدهی منفی ناشی از عدم ارائه جمع بین این دو احتراز خواهد شد. در نتیجه، بدون پذیرش بی تفاوتی، از مداخله و ممانعت حداکثری پرهیز خواهد شد. اسلام با توجه به توحید و مخلوق بودن انسان و جهان و با توجه به واقع گرایی و غایت گرایی در ارزش سنجی رفتار، اصول زیر را در تعیین قلمرو آزادی ارائه می دهد: اصل بندگی، اصل آزادی، ارزشمندی تأمین نیازها، اهتمام به آزادی مثبت و پذیرش پلورالیسم اجتماعی. در حوزه تغییر و اصلاح رفتار نیز اصول و قواعدی چون لزوم حسن ظن، حمل بر صحت رفتار دیگران، اصل تغافل، اصل تدرج و مدارا مورد توصیه قرار می گیرند.
۸.

بررسی دلایل عرف گرایی ثبوتی در حوزه اخلاق با تأکید بر دو دلیل تفاوت های فرهنگی و احساسات عام بشر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: عرف اخلاق عرف گرایی عرف گرایی ثبوتی تفاوت های فرهنگی احساسات بشر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 205 تعداد دانلود : 293
عرف گرایی ثبوتی در حوزه اخلاق، اعتقاد به این است که عرف را می توان به عنوان منشأ ارزش اخلاقی دانست. عرف گرایان ثبوتی به دو دسته قابل تقسیم هستند: دسته ای از ایشان بر نقش عرف فاقد پشتوانه واقعی در ثبوت ارزش اخلاقی تأکید می کنند و دسته ای دیگر بر نقش عرف واجد پشتوانه واقعی در ثبوت ارزش اخلاقی اصرار می ورزند. هر یک از ایشان بر مدعای خود دلایلی ارایه کرده اند که بررسی آنها به دلیل تأثیرات فرهنگی باورهای یادشده، ضروری به نظر می رسد. در این نوشتار سعی شده با تحلیل دیدگاه های مرتبط با دسته اول، دو دلیل از مهم ترین دلایل ایشان استخراج شود و بر اساس مبانی عقلی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. بررسی دلایل عرف گرایان ثبوتی مورد بحث نشان می دهد دو دلیل «تفاوت های فرهنگی» و «احساسات عام بشر» با مشکلات نظری و عملی مواجه بوده، برای اثبات مدعای ایشان ناکارآمد است
۹.

تأملی در استدلال های مبناگروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تسلسل مبناگروی تمامیت پارادوکس دروغگو احتمال و یقین گزاره های پایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 332 تعداد دانلود : 280
توجیه معرفت یکی از مهم ترین مسائلی است که از دیرباز ذهن فیلسوفان و معرفت شناسان را به خود مشغول کرده و موجب ارائه نظریات متفاوتی در این باب شده است. مبناگروی یکی از قدیمی ترین و مهم ترین این نظریات است. ازاین رو، این پژوهش درصدد بررسی استدلال های مبناگروی و مهم ترین چالش های پیش روی آن است. در این راستا با بررسی استدلال از راه استحاله تسلسل و احتمال و یقین، روشن خواهد شد که تنها برخی تقریرهای استدلال از راه استحاله تسلسل قابلیت اثبات مدعای مبناگرایان را دارد. این در حالی است که نتیجه استدلال از راه احتمال و یقین چیزی نیست که مبناگرا به دنبالش باشد. در ادامه با بررسی مهم ترین چالش های پیش روی مبناگروی که عبارت اند از: مستدل بودن گزاره های پایه، چگونگی ارتباط گزاره های پایه با واقع و ناسازگاری دستگاه معرفتی مبتنی بر مبناگروی، روشن خواهد شد این چالش ها استبعادی بیش نیستند و همگی دارای پاسخ و رفع شدنی اند.
۱۰.

نقش نیت در ارزش اخلاقی

نویسنده:

کلید واژه ها: ارزش اخلاقی نیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : 30 تعداد دانلود : 905
به رغم مساعدت فهم عرفی با تأثیر نیت در ارزش اخلاقی و تأیید متون دینی، این تأثیر کمتر مورد تحلیل دقیق قرار گرفته است. این نوشتار با تحلیل نیت، این تأثیر را در دو سطح بررسی کرده است. در سطح نخست، با محدود ساختن رفتار، به رفتار جوارحی و برابر نهادن نیت و رفتار، به این نتیجه رسیده است که نیت افزون بر آنکه در تحقق فعل اختیاری نقش دارد، تعیین کننده مقدار ارزش رفتار اختیاری بر حسب کمالی است که متعلق نهایی نیت فاعل است، و دامنه آن را رفتار تعیین می کند. در سطح دوم، با تعمیم فعل اختیاری به افعال جوانحی، به این نتیجه رسیده است که نیت به منزله نوعی فعل درونی و اختیاری، که افعال اختیاری بیرونی تجلّی آن به شمار می آیند، تنها چیزی است که اصالتاً ارزش غیری اخلاقی دارد. این نوشتار، از مبانی الهیات اسلامی و علم النفس فلسفی بهره برده و مدعای خود را با روش عقلی اثبات کرده، و در پایان، از قرآن کریم و روایات اهل بیت: مؤیداتی برای نتایجِ به دست آمده آورده است.
۱۱.

جستاری در مقایسه میان ادله بقا و خلود نفس نزد افلاطون و متفکران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون متفکران مسلمان بقا و خلود نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 606 تعداد دانلود : 14
یکی از مباحث مهم در فلسفه ی افلاطون، مسأله ی بقا و خلود نفس است. افلاطون از طرفداران نظریه ی اصالت روح است که در مقابلِ مادی مذهبان و نیز قائلان به شبه پدیدارانگاریِ نفس قرار می گیرد. افلاطون درباره ی بقا و خلود نفس، استدلال¬ های متعددی اقامه می کند. در آثار متفکران اسلامی نیز درباره ی بقا و جاودانگی نفس، ادله ی گوناگونی ارائه شده است. این نوشتار به منظور مقایسه¬ میان ادله ی افلاطون در این باره و استدلال هایی که از سوی متفکران مسلمان عنوان می شود سامان می گیرد، تا از این ره گذر، تأثیرپذیری یا تأثیرناپذیریِ متفکران اسلامی از افلاطون در این باره روشن شود.
۱۲.

تحلیلی انتقادی بر اقسام و ادله نسبیت در اخلاق

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق نسبیت واقع گرایی لیبرالیسم اخلاقی تساهل اخلاقی اطلاق اقسام نسبیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 296 تعداد دانلود : 515
بر اساس تعریف برگزیده ما، مطلق بودن اخلاق به معنای معتبر بودن برخی احکام اخلاقی بدون هیچ قید و شرط، یا مقید نبودن هیچ حکم اخلاقی به قیود ذهنی و غیر واقعی است و نسبیت اخلاق هم به معنای آن است که همه احکام اخلاقی با قید و شرط معتبرند و اعتبار هر حکم اخلاقی وابسته به قیودی ذهنی و غیر واقعی، مانند دستور، سلیقه و قرارداد است. در ادامه، این پژوهش به نقد مبانی و مهم ترین دلائل نسبیت اخلاقی پرداخته، تناقض های نظری و پیامدهای غیر قابل قبول التزام عملی به آن را برمیشمرد. ضمن آنکه مکتب اخلاقی اسلام با نسبیت اخلاقی سازگار نیست و باید این مکتب را واقع گرا و مطلق گرا دانست.
۱۳.

ماهیت «حکایت» از دیدگاه استاد مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت شانی مصباح توجه نفس مشابهت تام حاکی محکی حکایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 370 تعداد دانلود : 482
عموم فلاسفه مسلمان بر این باورند که صورت های ذهنی بالفعل، از ماورای خود حکایت دارند و آن را امری بدیهی تلقی می کنند؛ اما دیدگاه استاد مصباح در این باره متفاوت است. در این نوشتار، کوشش شده است تا در سخنان استاد تامل، و دیدگاه ایشان تحلیل و تبیین شود. از نظر استاد، حکایت در عمده مراحل (تصورات و قضایا) بالقوه، و فقط در تصدیقات صادق بالفعل است. به عقیده ایشان، برای روشن شدن نحوه حکایت صورت های ذهنی، باید پدیده «حکایت» را تحلیل کرد. به منظور دست یابی به تعریف صحیح و دقیق حکایت، می توانیم با توجه به کاربرد حکایت به تحلیل و بررسی مصادیقی بپردازیم که با علم حضوری می یابیم، تا ببینیم ویژگی حکایت گری تحت چه شرایطی بر مفاهیم ذهنی صادق است؛ سپس، از طریق تقیید تصورات کلی، توسط این شرایط به تعریف حکایت پی می بریم. برای این منظور، باید ارکان و شرایط حکایت را به دقت مورد تحلیل قرار دهیم. نتیجه کار این خواهد شد که «حکایت واقعیتی است روان شناختی؛ و مقصود از آن، انتقال طبیعی ذهن از حاکی به محکی است، به جهت مشابهت تامی که بین حاکی و محکی وجود دارد.» بر اساس این دیدگاه، برای «مشابهت تام» و - به تبع آن – برای حکایت، می توان مراتبی را در نظر گرفت که طبق این مراتب، حکایت به شانی محض، تصوری غیر قضیه ای، تصوری قضیه ای، تصدیقی و حکایت صادق تقسیم می شود.
۱۵.

پارادوکس های اصل عدم تفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پارادوکس های اصل عدم تفاوت پارادوکس های احتمال اصل عدم تفاوت احتمال معرفت شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ریاضیات
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 101 تعداد دانلود : 254
در برخی تفاسیر فلسفی از احتمال، مانند تفسیر کلاسیک، تفسیر منطقی و تفسیر معرفت شناختی، رجوع به مجموعه ای به نام فضای نمونه یا فضای وصفی برای محاسبه احتمال لازم است. در این محاسبات، بر اساس اصل عدم تفاوت، احتمال عناصر اولیه یکسان فرض می شود. اما درباره خود این اصل، که اساس حساب احتمالات در تفاسیر مزبور است، دو مساله اساسی وجود دارد که در مباحث فلسفی احتمال قابل طرح است. اول، اعتبار معرفت شناختی خود این اصل است، و دوم، پارادوکس هایی است که از به کارگیری این اصل ناشی می شوند. اما تاکنون پاسخی در خور به هیچ یک از این دو مساله داده نشده است. در این مقاله، ابتدا با اشاره به تفاسیر مختلف احتمال، نشان داده می شود که کدام تفاسیر نیازمند این اصل هستند. همچنین اصل عدم تفاوت به طور کلی و نیز در احتمال معرفت شناختی، بر اساس اصل علیت و با ارجاع به علم حضوری توجیه می شود. مهم ترین بخش این مقاله، طرح هشت پارادوکس همراه با پاسخ هایی است که برای حل آنها ارایه شده و با ناتمام دانستن این پاسخ ها، راه حل جدیدی بر اساس تفسیر احتمال معرفت شناختی ارایه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان