فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
پیاز یکی از محصولات عمده آذربایجان شرقی است. استان آذربایجان شرقی رتبه نخست تولید این محصول در کشور را دارا می باشد، که علاوه بر تامین نیاز استان، بخشی از نیازهای سایر استان ها و همچنین خارج کشور را تأمین می کند. این محصول دارای مشخصاتی مانند دائمی بودن تفاضا برای آن، خواص غذایی و دارویی، شرایط خاص نگهداری و انبارداری است که آن را از دیگر محصولات متمایز کرده است. این مجموعه عوامل موجب شکاف عرضه و تقاضای پیاز و بروز نوسانات قیمتی و کمبود ذخیره در بازار می شود. بنابراین، لزوم مطالعه و بررسی زنجیره عرضه و بازار پیاز دارای اهمیت است. با توجه به اهمیت موضوع و به دلیل سهم بالای استان آذربایجان شرقی، این استان به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، در این مقاله نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید زنجیره عرضه پیاز، با استفاده از مدل پورتر – به عنوان چارچوب مطالعه رقابت پذیری –مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به نتایج به دست آمده، راهکارها و پیشنهاداتی برای بهیود زنجیره عرضه و رفع موانع و مشکلات آن ارائه شده است.
طراحی مدل سفارش دهی ترکیبی قطعات خودرو در زنجیره تامین دو سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
3استاد گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاٯودیت حجم ارسالی حل شد و نتایج آن با یکدیگر مقایسه شد، مشاهده شد که با اعمال محدودیت حجم ارسال، دوره سفارش دهی افزایش می یابد و بدنبال آن هزینه های کل سالانه نیز افزایش می یابد. در نهایت جهت اعتبار سنجی، مدل ارائه شده با داده های موجود در ادبیات حل شده و با مدلهای ارائه شده در ادبیات مقایسه شده است.
برخورد با پیچیدگی زنجیره تأمین با استفاده از رویکرد فرآیند تفکر تئوری محدودیتها(مطالعه موردی: یک شرکت تولید کننده کاغذ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای پر رقابت امروز، افزایش کارایی زنجیره تامین, در موفقیت شرکتها اهمیت بسزایی دارد. عوامل مختلفی مانع افزایش کارایی زنجیره تامین می شوند که از آنها تحت عنوان پیچیدگی های زنجیره تامین یاد می کنیم. این مقاله تلاش در معرفی و بکارگیری روشی کارا و اثر بخش برای شناسایی و برخورد با این پیچیدگی ها دارد. این روش بر اصول سیستمی تئوری محدودیت ها استوار است. این تحقیق نشان می دهد چگونه یک مدیر می تواند از نمودارهای منطقی فرآیند تفکر تئوری محدودیت ها جهت شناسایی و برخورد با عوامل ریشه ای پیچیدگی زنجیره تأمین استفاده نماید. این رویکرد در یک شرکت بزرگ تولید کنند کاغذ در کشور پیاده سازی شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده و با روشی منطقی و گام به گام و بصورت تعاملی یعنی با نظرخواهی از کارشناسان و مدیران ارشد زنجیره تامین شرکت تحلیل شده است تا نتایج از اعتبار کافی برخوردار باشند. در این راستا سه گام اول فرآیند مذکور یعنی ترسیم نقشه اهداف واسطه، درخت واقعیت جاری و نمودار رفع تناقض ها مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد این نمودارهای منطقی به میزان بسیار زیادی در شناسایی پیچیدگی های زنجیره تامین و ریشه یابی آن ها مفید می باشند
کنترل پیشرفته لجستیک (پشتیبانی) سیستم مدیریت زنجیره تأمین با هدف رضایت مندی مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، لجستیک(پشتیبانی) یک زنجیره تأمین شامل واحدهای تولید، انبار، توزیع و خرده فروشی با روش کنترل کننده پیش بین مبتنی بر مدل به صورت متمرکز و سپس به روش پیش بینی غیرمتمرکز تحت تغییرات تقاضا، بهینه سازی و با پیش بینی متمرکز در عملکرد مقایسه شده است. کنترل پیش بینی مبتنی بر مدل به عنوان یک ابزار کنترلی پیشرفته شامل دو بخش شناسایی مدل و بهینه سازی تابع هزینه در هر زمان نمونه برداری است. ساختار برخط کنترل پیش بینی، بهینه سازی مؤثر را در جهت حفظ موجودی ایمنی با کمترین هزینه عملیاتی ممکن می سازد. در نتیجه معیار رضایت مندی مشتری به خوبی برآورده می شود. مدل مورد استفاده در این مقاله، یک مدل تفاضلی یک طرفه از سمت تولید کننده به سمت خرده فروشی و دارای تأخیرهای انتقال است. با توجه به اینکه متغیرهای حالت سیستم همیشه در دسترس نیستند و سیستم دارای نامعینی است، از یک فیلتر کالمن نیز به عنوان تخمین زننده حالت استفاده شده است. در نهایت، کارایی روشهای به کارگرفته شده به کمک شبیه سازیها تحلیل می شود. در این شبیه سازیها، نگاه روبه جلو در ساختار برخط نیز بررسی می شود.
حل یک مدل ریاضی جدید برای زمانبندی در شبکه های توزیع با بهینه سازی ذرات انبوه چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، یک مدل ریاضی جدید دو هدفه و آمیخته با اعداد صحیح برای مسایل شبکه های توزیع ارایه میشود. یک تابع هدف هزینههای خرید، حمل و نقل و نگهداری کالاها را حداقل میکند و تابع هدف دیگر با عنوان توزیع بهنگام، مجموع مقادیر دیرکرد یا زودکرد تحویل کالاها را با توجه به اختلاف زمان تحویل و زمان مقرر کمینه میکند. این مدل برای شبکه توزیع سه سطحی شامل تأمین کنندگان، عمدهفروشان و خردهفروشان طراحی می شود که چندین محصول با مقادیر تقاضای قطعی را در یک افق چند دورهای از طریق دو کانال مستقیم و غیر مستقیم توزیع میکند. از آنجا که مدل دو هدفه ارایه شده در ابعاد واقعی از نظر زمانی قابل حل با روشهای دقیق نیست، یک الگوریتم بهینهسازی ذرات انبوه چند هدفه برای حل مسأله طراحی می شود که کیفیت آن در مسایل کوچکتر که از روشهای دقیق نیز قابل حل هستند، با جواب های حاصل از نرم افزار لینگو مقایسه می شود. در ادامه مقاله، نشان داده می شود که الگوریتم پیشنهادی در زمان کوتاهتری نسبت به روش دقیق مربوط به نرم افزار لینگو به جواب های خوبی از لحاظ کیفیت دست مییابد و در ابعاد بزرگ نیز در مدت زمان قابل قبولی به جواب میرسد.
بررسی نظری ارزش افزایی در زنجیره تأمین با استفاده از منطق «ارائه خدمت-کسب برتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت بازاریابی هر دو از مدل ها و اهداف صرفاً متمرکز بر کالاها و محصولات فاصله گرفته اند و به سمت مدل ها و اهداف متمرکز بر شبکه های ارزش، سهامی مشترک، تأمین خدمات و خلق ارزش حرکت می کنند. برخی از این حرکت ها تحت تأثیر مفهومی معروف به نام منطق ""ارائه خدمت-کسب برتری"" قرار گرفته اند.
این مقاله بر آن است تا از منطق ""ارائه خدمت-کسب برتری"" جهت تفکّر و اندیشه در مورد مدیریت زنجیره تأمین بر اساس تأمین خدمات استفاده کند که در آن کالاها به عنوان سازوکارهای تأمین کننده و توزیع کننده خدمات در نظر گرفته می شوند.
این تحقیق از نوع کاربردی است و از استراتژی تحلیلی-توصیفی جهت تجزیه و تحلیل موضوع تحقیق و از منابع کتابخانه ای و پایگاه داده الکترونیک جهت گردآوری ادبیات نظری تحقیق استفاده گردید.
از نتایج تحقیق آن است که با استفاده از منطق ""ارائه خدمت-کسب برتری"" می توان امکان درک آگاهانه تری از ماهیت حقیقی تبادل اقتصادی فراهم کرد تا نیاز به مدیریت زنجیره تأمین و نیز مدیریت بازاریابی را باز مهندسی کرد و آن ها را به یک فرآیند و سیستم یکپارچه ای همگرا کرد تا عملکرد سازمانی، ارزش مشتری و رفاه جامعه افزایش یابد.
چارچوبی برای فرآیندهای مدیریت دانش در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش، یکی از مهم ترین منابع رقابتی برای هر سازمان محسوب می شود، به نحوی که بسیاری معتقدند شرکت هایی که بتوانند هرچه سریع تر دانش را کسب و به مرحله کاربردی برسانند در یک بازار رقابتی، موفق تر خواهند بود. از طرفی دیگر، رقابتِ بین شرکتی اهمیت خود را از دست داده است و رقابت بین زنجیره های ﺗ ﺄ مین جهت ارائه بیشترین ارزش به مشتری، مورد ﺗ ﺄ کید قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش به دنبال ارائه چارچوبی برای فرآیندهای مدیریت دانش در زنجیره ﺗ ﺄ مینِ صنعت خودروسازی است. این پژوهش کاربردی در دو زنجیره ﺗ ﺄ مین شرکت ایران خودرو و سایپا به عنوان بزرگ ترین و فعال ترین شرکت های خودروساز در ایران و به صورتی پیمایشی و با کمک 206 خبره در صنعت خودرو صورت گرفته است. در این پژوهش، از روش آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی و از سه روش تحلیلِ محتوا، تحلیل سازه و تحلیل تشخیصی، برای بررسی روایی استفاده شده است. همچنین، برای پاسخگویی به ﺳ ﺆ الات پژوهش، از تحلیل عاملی ﺗ ﺄ ییدی مرحله اول و دوم و آزمون همبستگی استفاده شده است.
در چارچوب معرفی شده برای مدیریت دانش در زنجیره ﺗﺄمین، چهار فرآیند اصلی و یک فرآیند مکمل تعریف شدهاست. سپس، از طریق فنّ تحلیل عاملی، فرآیندها و شاخصهای موجود در چارچوب، مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که وجود تمامی این فرآیندها برای زنجیره ﺗﺄمین الزامی است و از نظر اهمیت به ترتیب عبارت اند از: 1) انتقال، اشتراک و توزیع 2) استفاده، کاربرد و بهره برداری 3) کسب، خلق و تولید دانش 4) سازماندهی، نگهداری و انبار، و 5) ارزیابی و بازخور
تدوین و اولویت بندی مؤلفه های زنجیره تقاضا بر اساس رویکرد مدیریت زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مؤلفه های مؤثر در زنجیره تقاضاست تا با شناسایی این مؤلفه ها و تعیین میزان اهمیت آنها، سازمان را در کسب سطوح بالای عملکردی یاری رساند. ایده اصلی این مقاله بر آن است که مؤثرترین مؤلفه ها در زنجیره تقاضا چیست و چگونه بر عملکرد سازمان تأثیرگذارند؟ در این پژوهش از مؤلفه های بازاریابی استفاده شد. تحلیلها با استفاده از آمار استنباطی و تاپسیس انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن است که دو مؤلفه قیمت و فرآیند در چرخه زنجیره تقاضا تأثیرگذار هستند و نشان دهنده این است که مباحث پیش بینی تقاضا و تشخیص نیازها و خواسته-های مصرف کنندگان و در نظر گرفتن وضعیت جمعیتی مشتریان و همچنین در نظر گرفتن جلب رضایت مشتریان و مباحث قیمت محصولات و قیمتهای رقبای بازار و ارائه قیمتهای فصلی و دوره-ای و تخفیفات ویژه به مشتریان از موارد تأثیرگذار بر روند عملکرد زنجیره تقاضای سازمانها می تواند باشد.
شناسایی واولویت بندی فاکتورهای کلیدی موفقیت در لجستیک معکوس صنعت خودرو با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه لجستیک معکوس یکی از مهمترین مسائل موجود در حوزه زنجیره تأمین است. کنترل فرآیند برگشتی ها در سایه زنجیره تأمین پیشرو سازمانها را قادر می سازد تا از اتلاف هزینه های اضافی جلوگیری نمایند. این مقاله در ابتدا مهمترین فاکتورهای کلیدی موفقیت در صنعت خودرو را که حاصل مصاحبه با خبرگان و نیز مطالعات کتابخانه ای می باشد، معرفی نموده و سپس با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری به بررسی روابط بین این عوامل می پردازد. با استفاده از این روش فاکتورهای محرک که اثرات تشدید کننده ای بر روی سایر متغیرها دارند و نیز متغیرهایی که نسبت به سایر فاکتورها مستقل اند شناسایی می شوند. با تحلیل این فاکتورها ما قادر خواهیم بود عواملی را که دارای قدرت محرک و نیروی وابستگی بالایی هستند شناسایی نموده و بر روی آنها به عنوان اصلی ترین عوامل کلیدی موفقیت تمزکز نمائیم. درنهایت توصیه هایی برای تحقیقات آتی در این زمینه ارائه خواهد شد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر یکپارچگی زنجیره تأمین: صنایع غذایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت یکپارچگی زنجیره تأمین به حدی است که برخی محققان اعلام می کنند، کل مفهوم مدیریت زنجیره تأمین از یکپارچگی منتج شده است. فراهم کردن زمینه های شکل گیری و تداوم اثر بخش یکپارچگی زنجیره تأمین، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بریکپارچگی است. از طرفی پژوهش ها نشان می دهد که وجود سرمایه اجتماعی در سطح بالا موجب موفقیت سازمان ها است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر یکپارچگی زنجیره تأمین قرار گرفت که از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی برمدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل 435 سازمان فعال در صنعت مواد غذایی استان فارس است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، تعداد 124 نفر از مدیران مرتبط با زنجیره تأمین انتخاب و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد و داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. در این مدل از پنج عامل مؤثر بر یکپارچگی زنجیره تأمین نام برده شد که هدف پژوهش، تأثیر سرمایه اجتماعی بر این پنج عامل قرار داده شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده بر اساس مدل سازی ساختاری، نتایج به دست آمده نشان داد که سرمایه اجتماعی بر دو عامل قدرت و نگرش درجامعه آماری مدنظرتأثیر ندارد و از طرفی سرمایه اجتماعی بر ابعاد الگوهای ارتباطی، اعتماد و تعهد از یکپارچگی زنجیره تأمین مؤثر می باشد.