فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
133 - 152
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی بر بنیان های نظری متعددی از قبیل هستی شناختی، انسان شناختی، جامعه شناختی و ارزش شناختی استوار است. یکی از مهم ترین بنیان های نظری این تمدن، بنیان های معرفت شناختی است که ارتباط تنگاتنگی با نوع الگوی تمدنی در جامعه پیدا می کند. ازآنجاکه رسیدن به یک الگوی تمدنی از اهمیت اساسی برخوردار است، فهم و تبیین این بنیان ها نیز دارای اهمیت است. در مقاله حاضر، بر این اساس تلاش شده با الگوی روشی متن و زمینه محوری به تبیین دو بنیان مهم عقل گرایی و شمول گرایی پرداخته شود که در نتیجه درآمدی بر تبیین الگوی تمدنی نوین اسلامی خواهد بود. از آنجاکه انجام این مهم مستلزم مراجعه به متون دینی است. در این مقاله با چنین روشی به تبیین مهم ترین بنیان های نظری معرفت شناختی تمدن نوین اسلامی با تأکید بر کتاب اصول کافی پرداخته شد.کلی دواژه ه ا: مبانی دینی، معرفت شناسی، تمدن سازی، تمدن نوین اسلامی.
تبیین و ارزیابی فهم صفات الهی از منظر میرزامهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
3 - 21
حوزه های تخصصی:
مسئله شناخت صفات الهی و معناشناسی آن ها، یکی از مباحث بسیار مهم و مورد اختلاف در بحث شناخت خداوند متعال است. میرزامهدی اصفهانی با تأکید بر آیات و روایات، در صدد بیان نوع خاصی از الهیات سلبی است که با سخن دیگر قائلان به الهیات سلبی مانند ابن میمون و قاضی سعید متفاوت است. از نظر او، خداوند دارای صفت است و این صفات به نحو مشترک لفظی وضع شده اند. همچنین با توجه به عدم سنخیت میان خالق و مخلوق، عقل انسان ها نمی تواند صفات الهی را بشناسد و توصیف خداوند به معلومات و مفهومات و تصورات بشری صحیح نیست؛ بلکه این خداوند است که صفات خود را به انسان ها می شناساند و به همین سبب، قول به این نظریه منجر به تعطیل شناخت صفات خداوند نمی شود. با تبیین و تحلیل این نظریه مشخص می شود که این نظریه در حقیقت منجر به تعطیل عقل در فهم شناخت صفات الهی می شود.
عدم مرز میان مجرد و مادی در تفکر صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
119 - 140
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفی، بحث از موجود «مجرد و مادی» است. ارائه تعریفی دقیق از «مجرد» و «مادی»، اثبات وجود آن ها، بیان انواعشان و ارتباط میان مجرد و مادی، از دغدغه های مهم فلاسفه به شمار می رود. در این نوشتار، تلاش شده است تعریف و تحلیلی دقیق از ماهیت و ویژگی های موجودات مجرد و مادی و نظر ویژه ملاصدرا در باب نحوه ارتباط مجرد و مادی به دقت مورد بررسی قرار گیرد. نگارندگان با استناد به آموزه تشکیک وجود در حکمت متعالیه، سعی بر اثبات این مطلب داشته اند که در تفکر صدرایی نمی توان و نباید مرز مشخص و قاطعی مانند مشاییان، میان مجرد و مادی قائل گردید؛ زیرا مجرد و مادی و احکام و ویژگی های وجودی هر یک، بازگشت به مراتب شدت و ضعف در حقیقت واحد هستی داشته و همان طور که در نظام تشکیکی هستی، انفصال وجودی قابل فرض نیست، میان مجرد و مادی نیز علی رغم تباین ماهوی، مرز قاطع و پررنگ وجودی نمی توان قائل شد.
علوم عملی اعتباری و حقیقی در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
33 - 60
حوزه های تخصصی:
از آغاز پیدایش فلسفه به معنای عام، به عنوان مجموعه ای از علوم حقیقی و کاشف از واقعیت، بخش عملی یکی از ارکان آن به شمار آمد و به همین جهت فلسفه به نظری و عملی تقسیم شد. در آثار علامه طباطبایی علمی حقیقی تحت عنوان فلسفه عملی یافت نمی شود، بلکه ایشان علوم و نه فلسفه را به نظری و علمی تقسیم کرد و علوم عملی را اعتباری و فاقد حقیقت و نفس الامر دانست. با این حال، در آثار ایشان مطالبی به چشم می خورد که بر اساس آن ها، علوم عملی اعتباری، می توانند از گونه ای حقیقت و نفس الامر برخوردار باشند. در این مقاله با روش تحلیلی و با مراجعه به آثار علامه طباطبایی برای جمع میان این دو دیدگاه، تلاش شده است. در جمع بندی این دو دیدگاه به ظاهر متناقض از علامه طباطبایی، می توان گفت، معارف عملی، به دو گونه توسط انسان فهم می شوند: نخست آنکه تنها بر اساس امیال و احساسات صرف بنا و فهم شده باشند که در این صورت اعتباری و غیر حقیقی هستند. زیرا حقیقت و واقعیت اعمال در آنها لحاظ نشده است. دوم، این علوم با لحاظ کشف حقایق و واقعیت های نفس الامری اعمال انسان، شکل گرفته باشند که در این صورت آنها را باید علوم حقیقی و نفس الامری دانست.
حاکمیت صفات الهی در جریان تاریخ از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
79 - 98
حوزه های تخصصی:
صفات الهی و بازتاب آن در حرکت و مراحل حرکت تاریخ، از مباحث مهم فلسفه ی نظری تاریخ است که نظر فیلسوفان تاریخ را به خود جلب کرده است. این مسأله ازآن رو که در پیوند با اختیار انسان و میزان و چگونگی نقش آفرینی او در تاریخ است، اهمیتی مضاعف یافته است. نوشتار پیش رو کوشیده است سه صفت ربوبیت، علم و اراده را همراه با تقریری از مفهوم قضا و قدر الهی، به استناد سخنان امیرمؤمنان علی(ع)، به ویژه در نهج البلاغه، بررسی کند و ضمن تبیین مفهوم حاکمیت آن ها بر تاریخ، تلازم نداشتن آن با جبر را اثبات کند. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی آن است که در دیدگاه امیرالمؤمنین علی(ع)، اگر این صفات بر جریان تاریخ حاکمیت نداشته باشد، تاریخ روبه زوال می رود و باتوجه به اینکه براساس آموزه های وحیانی، اراده ی انسان، خود یکی از عناصر رویدادهای تاریخی است، باور به حاکمیت این صفات، به محدودکردن دامنه ی اختیارات تکوینی انسان نمی انجامد.
تأملی برنظریات ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی در علم واجب تعالی به جزئیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۶۵-۱۸۴
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی جستار حاضر این است که: وجوه اشتراک و افتراق رویکرد ابن سینا و خواجه نصیر درباره علم خداوند به امور جزیی چیست؟ و این دو حکیم تا چه اندازه توانسته اند پاسخگوی حلّ مسئله باشند؟ مطابق یافته های پژوهش، شیخ الرئیس با استناد به اصل علّیت و صورمرتسمه به اثبات و تبیین علم خداوند به جزئیات می پردازد اما خواجه طوسی با طرح اشکالاتی بر سخنان ابن سینا در خصوص علم خداوند به امور جزیی و متغیر، نظریه دیگری را ارائه می کند؛ به اعتقاد خواجه، علم خداوند به مجردات به وجود خاص خارجی و به مادیات، به صور آنها در عقول تعلق می گیرد. از مهمترین نتایج پژوهش حاضرکه به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده آن است که: ارائه این نظریات علیرغم اینکه از اثبات علم تفصیلی که عین ذات خداوند باشد، ناتوان بود؛ امّا زمینه را برای دستیابی فیلسوفان بعدی مانند شیخ اشراق در تبیین علم خداوند در مقام فعل فراهم کرد.
آثار انتظار و وظایف منتظران از منظر مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
23 - 56
حوزه های تخصصی:
اهمیت و جایگاه انتظار موجب شده تا در روایات از آن به برترین اعمال امت، بافضیلتترین و بهترین عبادات و برترین جهاد امت، یاد شود. بر این اساس انتظار دارای آثار فردی و اجتماعی مختلفی استکه در حوزههای مختلف دارای تأثیر است. با شناخت آثار و ابعاد مختلف انتظار و وظایف منتظران میتوان در سیاستگذاری و برنامهریزی برای آینده جامعه اسلامی به منظور احیای تمدن اسلامی از آن کمک گرفت. از اینرو در نوشته پیشرو به این سؤال پاسخ داده میشود که«از منظر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) انتظار چه آثاری دارد و منتظران دارای چه وظایفیاند؟ به این پرسش از این منظر تاکنون پاسخ داده نشده است. برای تبیین پاسخ به آثار مکتوب و منقول معظم له مراجعه گردیده و از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است. از مهمترین نوآوریهای این تحقیق، تبیین و تبویب آثار انتظار و وظایف منتظران براساس منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) است.
بررسی انتقادی دیدگاه غیاث الدین دشتکی نسبت به رویکرد ابن سینا در مسأله ی صدور کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
1 - 16
حوزه های تخصصی:
مسأله ی صدور کثرت از وحدت، ازجمله مباحث مهم و حیاتی و بحث برانگیز در میان فیلسوفان اسلامی است. ابن سینا با تمسک به قاعده ی الواحد سعی کرده است این مسأله را برهانی کند. در دیدگاه وی جهات و حیثیاتِ موجود در عقل اول، سبب ایجاد دو موجود دیگر یعنی عقل دوم و فلک اول می شود. وی در کلامی تفصیلی، به سه جهت در عقل اول قائل می شود که بر اساس آن، پس از ایجاد عقل دوم، جهت دوم نفس فلک و جهت سوم جرم فلک اول را محقق می شود. از منظر وی، وجود حیثیات و جهات گوناگون و مختلف در عقل اول، با قاعده ی الواحد منافاتی ندارد؛ زیرا این جهات و حیثیاتِ متعدد و متکثر، از لوازم مرتبه ی وجودیِ صادر اول هستند، نه آنکه واجب الوجود آن ها را حقیقتاً صادر کرده باشد. این مسأله در فیلسوفانِ پس از ابن سینا تأثیر بسزایی داشته است، به گونه ای که برخی اندیشمندان معتقدند طرز تبیین ابن سینا، با ابهام و اشکالات مختلفی مواجه است؛ ازجمله ی این اندیشمندان، غیاث الدین منصور دشتکی است. وی در کتاب الأمالی به ناتمام بودن این استدلال ابن سینا اشاره کرده است. نگارنده با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی این استدلال و کاوش در آن پرداخته است.
نظریه مدیریت از فرادست از منظر انسان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
31 - 52
حوزه های تخصصی:
نظریه «مدیریت از فرادست» الگوی مناسبی برای رسیدن به درکی نزدیکتر از چگونگی رفتار حجت خدا در عصر غیبت است که پیشتر از آن سخن گفتیم. اما ابعاد مختلف این الگو نیازمند پژوهشهای گستردهتری است. در این نوشته، از مبانی انسانشناسانه این نظریه سخن گفته و تلاش شده تا ارتباط میان این مبانی و مؤلفههای نظریه مزبور را روشن شود. روش کار در این مطالعه، ترسیم و تحلیل دقیقتر نظریه «مدیریت از فرادست» و کاوش در پیشفرضهایی بود که در این نظریه نهفته است و توضیحی است در خصوص کیستی، چیستی و چرایی انسان. نتیجه این تحلیل و دقیق، دستیابی به هفت مؤلفه در نظریه «مدیریت از...» بود که ریشه در هفت مبنایی داشت که توضیحی بود در باب انسان. در این مقاله، ارتباط میان آن مبانی و این مؤلفهها به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
درآمدی بر معیارهای شناخت امام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
5 - 28
حوزه های تخصصی:
امامت جایگاه بیبدیلی در میان آموزههای اسلامی دارد و از همین رو مسئله شناخت امام و معیارهایی که به کمک آن میتوان به این شناخت رسید نیز مسئلهای مهم و قابل توجه خواهد بود اما پیش از ورود به بحث معیارها میتوان با طرح پرسشهای مقدماتی در اینباره به تصویر روشنتری از ابعاد این مسئله دست یافت. پاسخ به پرسشهای یاد شده میتواند بر آنچه از اهلبیت: در اینباره رسیده پرتوافکنی کرده و ما را به فهم دقیقتری از فرمایشات آنان برساند. پرسشهای یاد شده بدین قرارند: چه کسی را و با چه ویژگیهایی را میخواهیم شناسایی کنیم؟ موقعیتهای نیاز به شناخت امام چند گونه است؟ و مشکلات آن کدام است؟ نقش امام در شناخته شدن چیست؟ نقش نیاز و اضطرار مردم به امام در شناخت امام چیست؟ معیارهای شناخت امام برای چه کسانی میتواند راهگشا باشد؟ چه چیزهایی میتوانند معیار شناخت امام باشند؟ آیا امام باید همه معیارهای مذکور در رَوایات را داشته باشد یا احراز برخی کافی است؟ کدام یک از معیارهای یاد شده در روایات مربوط به دوره حضورند و کدام مربوط به عصر غیبت؟
دیدگاه قاضی سعید قمی در مسئله نسبت سنخ وجود خدا و ممکنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
135 - 162
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل الهیات فلسفی تبیین رابطه وجود خدا و مخلوقات است. نسبت سنخ وجودی خدا و ممکنات از جمله فروع این مسئله است. نظرات مختلفی مانند «وحدت شخصی وجود»، «وحدت تشکیکی وجود»، و «تباین وجودها» در این رابطه مطرح شده است. در میان دانشمندان اسلامی قاضی سعید قمی به تباین بین وجود خدا و ممکنات قائل بوده است. این نظریه از حیث روش شناختی دارای مشکلاتی است که از جمله آن عدم هم خوانی با برخی مبانی فلسفی وی مانند قاعده «فاقد شیء نبودن معطی شیء»، قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» و «قرب و بعد نسبت به خدا» می باشد. این مبانی بیشتر با نظریه هم سنخی تطابق دارد، مگر اینکه قائل به تخصیص آن ها شویم. الهیات تنزیهی و عدم امکان شناخت خداوند نیز از لوازم و آثار نظریه تباین است. قاضی سعید به الهیات تنزیهی در مقام ذات خداوند قائل بوده، ولی در مقام واحدیت صفات را ثابت می داند. او راه عقل را برای شناخت خدا بسته می داند، ولی معرفت شهودی با فنای فی الله را مسیر امکان شناخت خدا می داند.
آگاهی و خود آگاهی از منظر کانت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۱
135 - 150
حوزه های تخصصی:
علم در حکمت صدرا چیزی جز حضور چیزی نزد موجود درک کننده نیست. کامل ترین مصداق حضور ازنظر این مکتب، علم حضوری انسان به خود است که در آن، عالم و معلوم وحدت دارند. بنابراین ازنظر حکمت صدرا، معرفت به خود، در فلسفه جایگاه رفیعی دارد، اما آنچه در حکمت متعالیه، علم حضوری به نفس خوانده می شود، ازنظر کانت علم حضوری نیست، بلکه این علم گونه ای از علم تجربی ماست که با واسطه ی صورت ذهنی که کانت به آن پدیدار می گوید، حاصل آمده است، اما کانت غیر از این من تجربی، به من استعلایی ای قائل است که این من نمی تواند شیء فی نفسه ای محسوب شود که در کانون دید تجربی انسان قرار می گیرد؛ بنابراین وی شناخت از خود را نه حصولی می داند و نه حضوری. در این مقاله بررسی می شود که چرا ملاصدرا خود استعلایی را متعلق معرفت می داند و کانت نمی داند. این مسأله، ذیل این مسأله ی عام تر واقع است که آیا منِ درک کننده ، خود، متعلق معرفت است یا نه؟ در این نوشتار نشان خواهیم داد که علم به خود، برخلاف تلقی کانت، جز با نگرش وجودی تبیین پذیر نیست؛ چراکه ادراک حضوری، نحوه ای از حضور در وجود و برای وجود است.
چالش استعجال در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
31 - 46
حوزه های تخصصی:
استعجال یکی از چالشهای دوران طولانی عصر غیبت است که در آن افراد با شتابورزی به دنبال تحقق امر و حکومت معصوم هستند و هیچ توجهی به فراهمسازی زمینهها و مقدمات و شرایط آن ندارند و بدینسان خود را به هلاکت روانه میسازند. این پژوهش برای تحلیل این چالش براساس روایات به ریشههای آن پرداخته و در مقابل آن در تحلیل راه تحقق امر و حکومت معصوم از زبان روایات گامی برداشته است. راه تحقق حکومت معصوم از طریق توجه به غایت و مرحله کمالی جامعه ایمانی است تا با رسیدن آن زمینههایی فراهم شود و بدون چالشهای توقیت و استعجال و استبطاء و در پرتو انتظار با طی مراحل پنجگانه احیای امر به هدف حکومت معصوم دست یابیم.
بررسی بازآفرینی انسان پس از مرگ از دیدگاه جان هیک بر اساس تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه جان هیک درباره مرگ و بررسی آن با تفسیر علامه از آیات قرآن پرداخته است. روش پژوهش حاضر کتابخانه ای و تطبیقی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هیک نظریه خویش را نظریه بازآفرینی مطرح می کند و اعتقاد به وجود روح را رد می کند و اصالت انسان را به بدن می داند، به همین دلیل هیک می گوید: مرگ نابودی کامل انسان است و پس از مرگ خداوند با قدرت لایتناهی خود در دنیای دیگر مجددا انسان را خلق می کند. هیک در ایده بازآفرینی، چون بدن فرد اخروی را عین بدن فرد دنیوی می داند و به نفس نیز قائل نیست، هیج معیار منطقی برای اینهمانی نمی یابد، لذا به مفهوم عرفی «همان شخص» رجوع می کند که این امر نیز مسئله اینهمانی را حل نمی کند. طبق آیات قرآن چون حقیقت وجود انسان، مجموعه نفس و بدن است ، پس اگر نفس عین آن نفس باشد، ولی بدن مثل آن نباشد مضر وحدت شخصیت نخواهد بود.
فلسفه ی سهروردی در کشاکش تفسیرهای اصالت ماهوی و اصالت وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۰
1 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش پیش رو، بررسی تفسیرهای اصالت ماهوی و اصالت وجودی از فلسفه ی سهروردی است. تفسیر تماماً اصالت ماهوی و اصالت وجودی، با تمام سخنان سهروردی درباره ی وجود و ماهیت و نسبت میان این دو که در آثار مختلف او مطرح شده است، انطباق کاملی ندارد، ولی تفسیر آرای او بر مبنای اصالت هویت، نسبت به تفسیرهای دیگر، دیدگاه پذیرفتنی تر و منسجم تری از نظام فلسفی سهروردی را نشان می دهد. در این مقاله به اثبات می رسد که دیدگاه اصالت هویت، در مقایسه با دیدگاه های اصالت وجود و اصالت ماهیت، با اندیشه ی سهروردی هم خوانی و مطابقت بیشتری دارد. این داوری هم با دقت در کاربردهای مختلف و فراوان مفهوم وجود و ماهیت در فلسفه ی او و هم باتوجه به پیشینه ی تاریخی مقدمات این بحث در نزد فیلسوفان مسلمان، دیدگاه صائب تری به نظر می رسد. سهروردی در جاهای حساس و مهم، مانند بحث از مجعول حقیقی، برای نشان دادن دیدگاه خاص خود، هویات اشیا [وجودات خاصه] را اموری واقعی و اصیل معرفی می کند که با اصالت وجود و اصالت ماهیت به معنای متأخر آن در حکمت متعالیه صدرایی، فرق دارد.
معاد جسمانی از منظر صدرالمتألّهین و استیفین تی. دیویس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۰
125 - 144
حوزه های تخصصی:
در اصل مسئله ی معاد بین اندیشمندان الهی اختلافی وجود ندارد، اما در کیفیت آن اختلاف نظر است. حقیقت آدمی، معیار هویت شخصی وی و شبهات مطرح در معاد جسمانی، محققان و متفکران را به موضع گیری های مختلف سوق داده است. در این میان، صدرالمتألهین و استیفن تی. دیویس جایگاه ویژه ای دارند؛ در این مقاله اختلاف نظر میان این دو فیلسوف معروف شرق و غرب عالم و قرابت تفکر آن دو به تصویر کشیده شده و رویکرد هر دو دیدگاه، به بوته ی نق د گذاش ته شده است. این دو شخصیت بزرگ از جهت قرابت فکری، معاد جسمانی و روحانی را پذیرفته اند، اما در چگونگی آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ صدرالمتألهین از نگاه شریعت، به معاد جسمانی با بدن عنصری اعتقاد یافته، اما از نگاه فلسفی، معاد جسمانی با بدن مثالی را پذیرفته و استیفن دیویس مدعی است که معاد جسمانی از هر دو نگاه، با بدن عنصری و مادی است. مبنای اختلاف دیدگاه فلسفی آن ها بر پایه ی حل دو مسئله ی حقیقت آدمی و معیار هویت شخصی وی استوار است؛ از نگاه صدرالمتألهین حقیقت آدمی همان نفس یا روح است و معیار هویت شخصی وی نیز در تمامی تحولات دنیوی و اخروی، نفس است و از منظر استیفن دیویس حقیقت انسان جسم مادی و روح غیرمتجسد است و معیار هویت شخصی وی نیز جسم و روح توأمان است. در سخن پایانی این نوشتار به این نتیجه دست خواهیم یافت که معاد و حشر انسان، هم ازنظر دینی و هم ازنظر عقلی، جسمانی و با بدن مادی و عنصری خواهد بود.
لزوم احیای شرح القسطاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس الدین سمرقندی از منطق دانان پیرو ابن سینا در سده هفتم قمری است که باوجود نوآوری های منطقی بسیار، نقش او در تاریخ منطق سینوی بسیار ناشناخته مانده است؛ برخلاف ابن سینا که نوآوری های منطقی متعددش، از او یک منطق دان برجسته ساخته است. شاید یکی از دلایل این امر، این باشد که با وجود این همه توجه به آثار منطقی ابن سینا (ازجمله شفا، نجات، اشارات و المختصر الاوسط)، آثار منطقی سمرقندی ازجمله مهم ترین اثر او با عنوان شرح القسطاس، هنوز به صورت نسخه خطی باقی مانده است؛ درحالی که سمرقندی در این کتاب گران سنگ، نوآوری های منطقی ای داشته که هم نشانگر شخصیت برجسته علمی و منطقی او است و هم بر ما فرض می گرداند که با توجه بیشتری به تصحیح و بررسی این کتاب بپردازیم. سمرقندی در این اثر به آثار منطق دانان پیش از خود توجه داشته به طوری که می توان تأثیر اندیشه های منطق دانان متقدم را در این اثر به خوبی مشاهده کرد؛ ازاین رو نوآوری های این اثر را باید در میان نقدهای او بر دیگر منطق دانان هم جست وجو کرد؛ درعین حال او بر اندیشه منطق دانان پس از خود نیز اثر گذاشته است. به نظر می رسد با دسترسی به این اثر می توان توصیفی مستند و تبیینی مستدل و نظام مند از اندیشه های نوآورانه منطقی سمرقندی و تثبیت جایگاه او در تاریخ منطق سینوی ارائه داد.
نقد و بررسی قاعده «وجوب سکوت در قبال مشاجرات صحابه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
47 - 70
حوزه های تخصصی:
از اختلافات اساسی مکتب اهل بیت: و مکتب سقیفه، کیفیت مواجهه با تاریخ صدر اسلام و عملکرد صحابه و وقایع آن دوران است. شیعیان معتقد به ضرورت بررسی منصفانه وقایع آن دوران، متناسب با مستندات نقلی بوده و اصحابی را که از ایمان استوار و فرمانبرداری نسبت به قرآن و پیامبر برخوردار بودند شایسته احترام می دانند، ولی کسانی را که از این ویژگی برخوردار نبوده و دچار لغزش و حتی مرتکب جرائمی شدند، با سایر افراد برابر ندانسته و به نقد و حتی مخالفت با آنها می پردازند. در مقابل، اهل سنت به نظریه عدالت کامل صحابه باور داشته و انتقاد ازعملکرد آنان را برنمی تابند. در همین راستا به ابداع قاعده ای کلامی پرداخته و به موجب آن، سکوت در برابر مشاجرات صحابه را واجب و ضروری دانستند. سؤال این است که آیا این قاعده با قرآن و سنت منطبق است؟ این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، قاعده مزبور را مورد بررسی قرار داده و نادرستی آن را به اثبات می رساند.
بررسی دیدگاه اشاعره و ابن عربی در مسئله خلق مدام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
5 - 26
حوزه های تخصصی:
رابطه خدا و مخلوقات یکی از مهم ترین مسائلی است که همه متفکران در عالم اسلامی با آن مواجه و در صدد تبیین آن بوده اند. اندیشه «خلق جدید» از بارورترین اندیشه های ابن عربی در این زمینه است. خلق جدید که بر پایه اندیشه تجلی تکرار ناپذیر حق تعالی استوار شده، با نظریه «ذره گرایی» اشاعره در قلمرو کلام اسلامی، مشابهت دارد. ابن عربی با نظریه «خلق مدام» بیان می دارد که هیچ چیز ثابت و راکد نیست و جهان با همه وجود در تب و تاب به سر می برد و در هر لحظه، از رنگی به رنگی دیگر منتقل می شود و در نهایت به مصدر اولیه وجود واحد می رسد. ابن عربی ضمن بهره مندی از منابع قرآنی توانسته است با بیان نواقص و کاستی های نظریه اشاعره و نقد دیدگاه آنها برای نظریه خلق جدید، جایگاهی ویژه و پر اهمیت در عرفان نظری بیابد. در این مقاله ضمن تقریر نظری از مبحث خلق جدید و بیان مبانی و نتایج آن، به مقایسه آن با نظریه اشاعره به شیوه توصیفی، مقایسه ای پرداخته شده است.
استنباط مدل های گوناگون یقین با نظر به امکانات درونی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
21 - 38
حوزه های تخصصی:
در معرفت شناسی معاصر مدل های گوناگونی از یقین مطرح شد: همانند یقین روان شناختی، یقین معرفت شناختی، یقین اخلاقی، و یقین عینی و ذهنی. در این جستار سعی می شود بر پایه مدل های یقین در معرفت شناسی معاصر و امکانات درونی فلسفه ملاصدرا، مدل هایی از یقین در حکمت متعالیه استنباط و عرضه شود. بنابراین، پرسش پایه این جستار به این قرار است: چه مدل هایی از یقین در فلسفه ملاصدرا استنباط پذیر است؟ دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: یکم. برحسب تطورات فکری ملاصدرا، هفت مدل از یقین در فلسفه ملاصدرا استنباط پذیر است که عبارت اند از: یقین معرفت شناختی، یقین فلسفی یک، یقین فلسفی دو، یقین شهودی تام، یقین اخلاقی و روان شناختی، یقین عینی و ذهنی، یقین پیشاتأملی؛ دوم. می توان ملاصدرا را در فقره یقین به اعتباری برون گرا و به لحاظی درون گرا دانست؛ سوم. یقین پیشاتأملی به مثابه بنیان همه مدل های یقین در فلسفه ملاصدراست. یعنی بدون یقین پیشاتأملی هیچ یقینی شکل نمی گیرد. این پژوهش مسبوق به سابقه نیست