عیسی نجم آبادی

عیسی نجم آبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

فلسفه هگل از نگاهی دیگر (با عنوان جدید اُمنای ژیکتیویسم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوئالیسم ایده آلیسم مطلق هگل ذهن امنای ژیکتیویسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 112 تعداد دانلود : 76
هگل، شقاق یا دوگانگی را سرچشمه نیاز به فلسفه می دانست. او مکتب خود را با هدف غلبه بر این دوگانگی که چالش مهم نظام های فلسفی افلاطون، ارسطو، دکارت و کانت بود، بنیان گذاشت. غلبه بر این دوئالیسم، مستلزم انکار شیء فی نفسه کانتی به عنوان مانع بزرگ این آرمان بود و لذا هگل با نفی آن، هم صورت و هم ماده شناخت را به حوزه ذهن منتقل کرد و با لحاظ اینکه هر دو آفریده ذهن اند، لازم می آید که سراسر کائنات به اندیشه تأویل گردد و این یعنی ایده آلیسم مطلق. در این نوشتار این مکتب را به جای ایده آلیسم مطلق امنای ژیکتیویسم (ذهن- عین گرایی) نام گذاری کرده ایم؛ یعنی مکتبی که جهان و همه اشیاء آن را حاصل درهم تنیدگی ذهن و عین یا روح و جسم می داند. امنای ژیکتیویسم بودن این مکتب را می توان در تحلیل های خاص هگل در کاربرد ویژه از اصطلاح سوژه - ابژه و از مبحث درهم تنیدگی متناهی و نامتناهی و نگرش خاص او به روح مطلق به عنوان سوژه تن یافته جستجو کرد.
۲.

نگرشی نوین به جایگاه شیء فی نفسه در کانت و هگل بر اساس مبانی متافیزیکی فیزیک کوانتوم دیوید بوهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدار شی‏ء فی نفسه کانت هگل دیوید بوهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 864 تعداد دانلود : 566
کانت با تلقی زمان و مکان و مقولات به عنوان شرط شناخت، به تمایز میان پدیدارها و شیء فی نفسه پرداخت. نتیجه چنین تمایزی که اساس مکتب ایدئالیسم استعلایی اوست، عدم امکان شناخت شیء فی نفسه بود. هگل که شیء فی نفسه کانتی را مانعی در برابر ایدئالیسم مطلق خود می دید، آن را به عنوان یک مفهوم تناقض آمیز کنار گذاشت؛ ولی مکتب او با چالش های ناشی از حذف آن، مواجه شد. همین چالش ها ما را به پی گرفتن نگرشی نوین به جایگاه شیء فی نفسه از منظر بوهم - به عنوان یکی از بزرگ ترین فیزیک دانان معاصر فیزیک کوانتوم - وامی دارد. نتیجه دو رویکرد آنتولوژیکی و اپیستمولوژیکی بوهم، تمایز میان کل (به عنوان حقیقت) و اشیاء (به عنوان پدیدارها) بود، این تمایز به تقابل دیدگاه بوهم با هگل می انجامد؛ تقابلی که نتیجه اش، پذیرش شیء فی نفسه کانتی و عدم امکان تحقق دانش مطلق هگل است. در این نوشتار با شیوه تحلیلی - انتقادی تلاش خواهیم کرد تا باتوجه به پیشرفت های روزافزون علمی و فیزیکی به ویژه نظریات فیزیکی - متافیزیکی بوهم، تحکیم موضع کانت را در مورد شیء فی نفسه در برابر هگل به اثبات برسانیم. حاصل این تحقیق، هم پوشانی فیزیک و فلسفه در مورد مسئله هستی و حقیقت و محدودیت اندیشه در شناخت بنیاد حقیقی عالم است.
۳.

آگاهی و خود آگاهی از منظر کانت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم ادراک وجود علم حضوری علم حصولی من استعلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 244 تعداد دانلود : 211
علم در حکمت صدرا چیزی جز حضور چیزی نزد موجود درک کننده نیست. کامل ترین مصداق حضور ازنظر این مکتب، علم حضوری انسان به خود است که در آن، عالم و معلوم وحدت دارند. بنابراین ازنظر حکمت صدرا، معرفت به خود، در فلسفه جایگاه رفیعی دارد، اما آنچه در حکمت متعالیه، علم حضوری به نفس خوانده می شود، ازنظر کانت علم حضوری نیست، بلکه این علم گونه ای از علم تجربی ماست که با واسطه ی صورت ذهنی که کانت به آن پدیدار می گوید، حاصل آمده است، اما کانت غیر از این من تجربی، به من استعلایی ای قائل است که این من نمی تواند شیء فی نفسه ای محسوب شود که در کانون دید تجربی انسان قرار می گیرد؛ بنابراین وی شناخت از خود را نه حصولی می داند و نه حضوری. در این مقاله بررسی می شود که چرا ملاصدرا خود استعلایی را متعلق معرفت می داند و کانت نمی داند. این مسأله، ذیل این مسأله ی عام تر واقع است که آیا منِ درک کننده ، خود، متعلق معرفت است یا نه؟ در این نوشتار نشان خواهیم داد که علم به خود، برخلاف تلقی کانت، جز با نگرش وجودی تبیین پذیر نیست؛ چراکه ادراک حضوری، نحوه ای از حضور در وجود و برای وجود است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان