مقالات
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به امامان دوازدهگانه و انحصار تعداد ائمه در 12نفر یکی از مسلمات مذهب تشیع است که هم در روایات متعددی از ان سخن گفته شده است و هم اندیشمندان بزرگ شیعه به ان تصریح کردهاند. این مسئله علی رغم وضوحش از سوی پارهای از جریانهای انحرافی معاصر مورد تردید واقع شده و بازخوانی مجدد ان را ضرورت بخشیده است در نوشتار پیش رو هشت دسته روایت مورد واکاوی قرار گرفته است که بر انحصار ائمه در 12نفر دلالت دارند این مجموعه روایات افزون بر اینکه بر انحصار یاد شده دلالت دارند بر این نکته نیز دلالت دارند که از زمان رحلت پیامبر گرامی اسلام6 تا روز قیامت پیوسته حداقل یکی از این 12 امام بر روی کره خاکی حضور دارد.
چالش استعجال در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
استعجال یکی از چالشهای دوران طولانی عصر غیبت است که در آن افراد با شتابورزی به دنبال تحقق امر و حکومت معصوم هستند و هیچ توجهی به فراهمسازی زمینهها و مقدمات و شرایط آن ندارند و بدینسان خود را به هلاکت روانه میسازند. این پژوهش برای تحلیل این چالش براساس روایات به ریشههای آن پرداخته و در مقابل آن در تحلیل راه تحقق امر و حکومت معصوم از زبان روایات گامی برداشته است. راه تحقق حکومت معصوم از طریق توجه به غایت و مرحله کمالی جامعه ایمانی است تا با رسیدن آن زمینههایی فراهم شود و بدون چالشهای توقیت و استعجال و استبطاء و در پرتو انتظار با طی مراحل پنجگانه احیای امر به هدف حکومت معصوم دست یابیم.
بررسی امکان تعیین وقت ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش شده تعیین وقت ظهور از دو منظر مورد بررسی قرار گیرد یکی از منظر زمانمند بودن آن و اثبات اینکه ظهور از آنجا که پدیدهای اجتماعی است هم زمان دارد و هم زمان مشخص و نهایی دارد و هم زمان شناور و متغیر. منظر دیگر، به علم به زمان ظهور باز میگردد و اینکه آیا میتوان زمان ظهور را به دست آورد؟ از نظر ثبوتی، پاسخ این پرسش، مثبت است و از نظر اثباتی _ با روش تحلیلی و کتابخانهای _ ابتدا روایات موجود در این زمینه استقصاء شد و بیست و یک روایت استخراج و در پنج عنوان دستهبندی گردید. نتیجه روایی بحث این شد که اولاً علم به زمان ظهور امکان ندارد. ثانیاً توقیت، به خودی خود حرمتی ندارد و حرام بودنش در صورتی است که مستند به اهلبیت؟عهم؟ یا از روی هوی و هوس باشد وگرنه دلیلی بر حرمت کذب خبری در دست نیست. در پایان، به دو پرسش مطرح درباره روایات باب نیز پرداخته شده که براساس آن عدم امکان دست یافتن به زمان ظهور در راستای طرح کلی خداوند متعال و توقیتهای اهلبیت: نیز ناظر به زمان گذشته است گو آنکه از لحن بیان آنها اطلاعی در دست نیست.
حکم فقهی توقیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توقیت را از منظرهای گوناگونی میتوان بررسی کرد. در این تحقیق برآنیم توقیت را از منظر فقهی مورد کنکاش قرار دهیم و بیان کنیم که توقیت و وقت تعیین کردن برای زمان ظهور امام زمان7 از نظر شرعی چه حکمی دارد؟ در این مقاله توقیت موضوعشناسی و حکمشناسی میشود. در موضوعشناسی بیان میشود که توقیت غیرمعصوم دو نوع است: توقیت بیواسطه غیرمعصوم و توقیت باواسطه (خبر از توقیت معصوم) و در حکمشناسی، حکم این دو نوع توقیت بیان میشود. روش در این تحقیق جمعآوری و دستهبندی روایات مربوط به توقیت و تحلیل و بررسی آنها با روش فقهی از جهت بررسی سند، دلالت و رفع تعارض است. دستاورد تحقیق: اصل در توقیت بیواسطه(توقیت غیرمعصوم) جواز است؛ بدین معنا که اگر مراد کذب مخبری باشد و منشأ توقیت هوا و هوس باشد جایز نیست، اما در موارد دیگر جایز است. مراد از روایات کذبالوقاتون کذب خبری بهمعنای عدم ترتیب اثر است. توقیت باواسطه (اخبار از توقیت) جایز نیست زیرا ادله جواز تمام نیست.از پنج دسته روایات دال بر عدم جواز اخبار از توقیت، دلالت دو دسته اول تمام است. مهمترین دلیل، روایت صحیح من أخبرک عنّا توقیتا فلاتهابنّ أن تکذّبه فإنّا لانوقّت لأحد است؛ به قرینه ذیل، مراد کذب مخبری و دروغگویی است.
بررسی انگاره های واقفی در روایات غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جستوجو در مصادر و اسانید روایات غیبت نزد امامیه بیانگر آن است که عالمان امامی بخش قابل توجهی از روایات غیبت را از راویان واقفی و کتب آنان أخذ کردهاند. فرقه واقفه برخی از روایات را مطابق مذهب خویش نقل به معنا، تقطیع یا تحریف میکردند. از این رو برخی از روایات که از طریق واقفه وارد مجموعه روایی امامیه شده است، دارای رسوبات فکری واقفی است و زمانی که در کنار دیگر روایات قرار میگیرند، ایجاد تعارض میکنند. این نوشتار در صدد است با روش تاریخی و از طریق بررسی سند و متن روایات به بررسی انگارههای واقفی در روایات غیبت بپردازد. در پرتو این بررسی سبب تعارض برخی از روایات غیبت تبیین میگردد و از تأویلات بعید در فهم روایات ممانعت به عمل میآید.
تحلیل مقوله یأس در عصر غیبت با تأکید بر عوامل پیشگیری و درمان آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از چالشهای عصر غیبت دشواری شرایط و ابتلائات آن است که چون به طولانی شدن این دوره ضمیمه گردد، غم و یأس مردم نسبت به ظهور حضرت و تحقق وعدههای الهی را فراهم میآورد. امری که به ویژه در جامعه امروز پر رنگ شده است. ائمه اطهار؟عهم؟ با پیشبینی این چالش در عصر غیبت، مؤمنان را از آن برحذر داشتهاند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی ابتدا به بررسی فشرده متعلق یاس، مبتلایان بدان و پیامدهای این مسئله در قرآن و احادیث پرداخته و سپس به طور مبسوط راهکارهای پیشگیری و درمان آن را تبیین میکند.
آسیب شناسی جریان شریعت گرای سنتی در مواجهه با روایات منع قیام در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در گونهشناسی روحانیت شیعی در مواجهه با دین و معرفت دینی از دو جریان شریعتگرایان سنتی و عقلگرایان تمدنساز میتوان یاد کرد. جریان شریعتگرای سنتی از جهت معرفتشناسی دینی فارغ از برخی محسنات، با آسیبها و چالشهای فراوانی نسبت به جریان عقلانیت تمدنساز برخوردار است. جمود بر ظواهر آیات و روایات، فروکاستن جایگاه عقل و ارزش معرفتشناختی آن از جمله مهمترین آسیبهای کلان این جریان به حساب میآید. در مسئله مهدویت چالش مذکور جدیتر خواهد بود. هم به جهت روششناسی و معرفتشناسی و هم به جهت بعد عملی و جامعهسازی، مهدویتپژوهی جریان یادشده با داعیه پایبندی به مهدیباوری با مشکل اساسی روبهرو خواهد بود. مهمترین دلیل قائلین به این جریان در عصر غیبت وجود پارهای از روایات مبنی بر عدم قیام در دوره غیبت است. ارائه نکردن طرح و الگویی مشخص و عملی در عصر غیبت برای حضور احکام اجتماعی دین، انفعال در برابر جریان مدرنیسم و تمدن غرب، عدم آیندهنگری، محافظهکاری دربرابر جریانهای مخالف دین و ارزشهای دینی از جمله مهمترین آسیبهای آن به جهت پذیرش روایات منع قیام در عصر غیبت است. در مقابل جریان عقلانیت تمدنساز از نقشه عملیاتی در عصر غیبت برای احکام اجتماعی دین، واکنش دربرابر تمدن غرب، آیندهنگری و پیریزی برای تمدن نوین اسلامی جهت زمینهسازی ظهور حضرت حجت4 سخن میگوید. هدف تحقیق پیشرو آسیبشناسی جریان شریعتگرای سنتی در مواجهه با این دسته از روایات است که نتیجه آن نفی این مدل از مهدویتپژوهی و در قبال آن اثبات جریان بدیل یعنی عقلانیت تمدنساز است. روش تحقیق توصیفی _ تبیینی و با رویکرد تحلیل انتقادی خواهد بود.
«انتظار مطلوب»، رهاورد تعامل عقل و احساس؛ نقدی بر رویکرد احساسی در مسئله مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله مهدویت که در انتظار متجلی شده بهعنوان یکی از آموزههای اصیل اسلامی در معرض آسیبهایی از جمله آسیبهای معرفتی، فرهنگی و اجتماعی است. یکی از این آسیبها غلبه یکی از دو عنصر عقل و احساس _ بهویژه احساسات _ در این زمینه است؛ رویکرد احساسی در مسئله مهدویت و انتظار، منجر به بیتوجهی به عمق این آموزه اصیل و تحریف حقیقت انتظار خواهد شد. رویکرد احساسی محض، مسئله انتظار را خلاصه در یک نوع ظاهر گرایی و گرفتار آمدن در دام خرافات، رویاپردازی و مسئولیتگریزی میسازد و فرد و جامعه را از دریافت پایم اصیل مهدویت که توام با اخلاق، معرفت اصیل و یک نوع عملگرایی دینمدارانه است دور میسازد. در این مقاله با بررسی نقش تعاملی عقل و احساس در فهم، توصیف، تحلیل، تبلیغ و در نهایت پایبندی عملی به این آموزه برخی از آسیبهای موجود در این زمینه را مورد توجه قرار خواهیم داد. این آسیبها در نوع دیدگاهها در تفسیر منابع و آموزههای معرفتی از مسئله مهدویت، در مسئولیتشناسی افراد در جامعه منتظر و نوع عملکرد آنها را نشان میدهد. غلبه احساسات و عدم توجه به رویکرد تعاملی عقل و احساس زمینه بسیاری از تحریفات، کجفهمیها و اقدامات نامناسب در جامعه دینی است که در هفت محورد در این مقاله ارائه شده است.
بررسی سندی روایت امام هادی (ع) در معرفی مادر امام مهدی (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مهدویت از آموزههای معروف و معتبر در اسلام است. اعتقاد به ولادت امام مهدی4 بهعنوان امام دوازدهم یکی از اساسیترین عقاید شیعه است. در میان موضوعات مرتبط با ولادت ایشان بحث از هویت مادر امام مهدی4 اهمیت ویژهای دارد. یکی از مستندات بیانگر این موضوع حدیث امام هادی7 در مورد جریان مادر امام قائم4 است. این حدیث در سه کتاب دستاول شیعه آمده است. این تحقیق با بررسی اعتبار این سه کتاب و سند آنها نشان میدهد در میان این سه کتاب دو کتاب کمالالدین شیخ صدوق و غیبت شیخ طوسی معتبرند؛ اما اعتبار کتاب دلائل الامامه طبری قابلاثبات نیست. در میان دو کتاب معتبر نیز سند روایت کتاب کمالالدین معتبر نیست؛ اما سند کتاب غیبت شیخ طوسی صحیح است. از این رو میتوان گفت حدیث امام هادی7 که جریان رومی بودن ملیت مادر امام زمان4 و به اسارت درآمدن ایشان را بیان میکند در کتابی معتبر و با سندی صحیح به ما رسیده است و جریانی معتبر است.
پدیداری شعور و معرفت عامه، به مثابه مقدمه استقرار حکمرانی عدل معصوم (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
واضح است که ظهور امام عصر؟عج؟، صرفاً ظهور یک رهبر نیست؛ بلکه ظهور کمال ارزشهای اخلاقی در میان جامعه منتظران است. به عبارت بهتر، ظهور موعود دارای ابعادی است که از آن جمله میتوان به بارز شدن شعور یا به تعبیری، ظهورِ شعور، در میان جامعه منتظران اشاره کرد. این مهم، لازمه ظهور و استقرار حکمرانی حقمدار و عدلمحور امام زمان؟عج؟ به حساب میآید؛ چرا که ظهور، به معنای آشکار شدن و نمایان شدن است و ظهورِ شعور، یعنی بارز شدن شعور، فهم و درک عمیق پیروان از منطق رفتاری و سیره عملی امام معصوم؟ع؟. در همین امتداد است که تأکید میشود: حکمت خداوند متعال و اتمام حجت او بر ابناء بشر، در برخورداری از نعمت حاکمیت معصوم؟ع؟، منوط به «قیام جامعه منتظر برای ارتقاء میانگین سطح شعور و آگاهی اجتماعی» است؛ تا از این طریق، با شکلگیریجامعه صالحان، شرایطی فراهم آید که مردمسالاری در آن جامعه، منتج به واگذاری حکومت به ولایت حقمدار معصوم؟ع؟ گردد. این مطالعه، با تأمل بر سؤالاتی درباره عوامل موثر بر استقرار حکومت عدل معصوم؟ع؟ «و شرایط ضروری برای حفظ و پایداری آن» انجام شده است و در این بین، به ثبات سنت معصوم؟ع؟ و عدم وجود تفاوت میان سیره معصومین؟عهم؟، تأکید میشود که اگر در گذشته شرایطی فراهم شده است که موجب اهتمام پیامبر اکرم؟ص؟ به استقرار حکومت عدل گردیده، تکرار این شرایط، سبب بروز رفتار مشابهی در میان سایر معصومین؟عهم؟ خواهد شد. وجود دلالتهای صریح در کلام و سیره معصومین؟عهم؟ نشان از ضرورت وجود یارانی ذیشعور و صالح و جامعهای همراه، به منظور تشکیل حکومت عدل دارد؛ وجود یارانی آگاه و مخلص که شایستگی ملازمت و همراهی با معصوم را داشته باشند. بنابراین، سکوت امام علی؟ع؟ و سپس قیام ایشان برای اجرای عدالت، صلح امام حسن؟ع؟ و قیام امام حسین؟ع؟ و سنت سایر ائمه اطهار؟عهم؟، همگی بر یک منطق واحد استوار است؛ مبنی بر اینکه، شعور پیروان، شرط ضروری برای استقرار و پایداری حکومت عدل معصوم؟ع؟ است. در این میان، نقش محوری علماء ربانی به منزله پیروان خاص معصوم؟ع؟، در ارتقاء سطح بلوغ اجتماعی و شعور و آگاهی آحاد جامعه، قابل توجه است.
تبیین و تحلیل کارکرد اندیشه موعودگرایی در فرآیند فرهنگی- تمدّنی دولت صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر مطالعه اندیشه موعودگرایی و مهدویت عصر صفویه با توجه ویژه به جایگاه این اندیشه در ظرفیت و فرآیند تمدّنی آن روزگار است. اهمیت این موضوع ناشی از آن است که با آغاز عصر صفویه و همزمان با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران، بحث مهدویت بهعنوان رکن اصلی تشیع، با خردمندانه عملکردن دولتمردان وارد مرحله جدیدی شد که با مراحل قبل از خود دارای تفاوتهای آشکاری بود. اندیشه مهدویت در ابعاد مختلفی همانند تئوری اتصال حکومت صفویه به حکومت امام زمان؟عج؟، نیابت صاحبالزمان؟عج؟، فرهنگ انتظار منجی و نظایر آن موجب ایجاد تحولاتی بنیادین در تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران شده است که تا به امروز نیز تداوم داشته است. این پژوهش درصدد است براساس الگوی نظری ماکس وبر و با روش توصیفی _ تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعهشناختی در تحلیل پدیدههای تاریخی و بر پایه منابع کتابخانهای، سیر تحولات اجتماعی و فرهنگی دولت شیعی صفویه را با تأکید بر اندیشه موعودگرایی در چشمانداز حیات تمدّنی جامعه بهعنوان پایه و زیربنایی برای دورههای بعد بررسی و تحلیل نماید. نتایج نشان میدهد فرهنگ تشیع با ارائه عناصر تمدّنسازی همچون رهبری عالمانه، شریعتمحوری، خردگرایی و عقلانیت، پویاییبخشی و تحقق جامعه آرمانی در قالب فرهنگ انتظار، میتواند نقش بسزایی در فرایند تمدّنسازی جامعه عصر صفوی ایفا کند.
مفهوم، جایگاه و بازتاب انتظار و اهداف بازگشت مسیح (ع) در میان مسیحیان کاتولیک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انتظار منجی، مفهومی مشترک در آموزههای ادیانی خصوصاً ادیان الاهی است که ضمن برخورداری از اصالت در کتاب مقدس آنان در میان پیروانشان نیز بازتاب اعتقادی و عملی دامنهداری داشته و دارد. در سنّت مسیحی به عنوان یکی از ادیان ابراهیمی نیز انتظارِ بازگشت دوباره منجی موعود، مفهومی کتاب مقدسی و انجیلی و زیربنای یک الاهیات فرجامشناسانه است که عیسی مسیح7 محور آن است و بازتاب آن در جایجای الاهیات و اخلاق مسیحی کاملاً مشهود است؛ اینکه یک مسیحیِ منتظر باید به عیسی7 اقتدا کند و خود را شبیه او سازد تا بعد از داوری نهایی در ملکوت الاهی همنشین او باشد، شاهبیت و غایت زیست اخلاقی و منتظرانه مؤمنان مسیحی است. این مقاله درصدد است با مراجعه به متون کلاسیک و معتبر در سنّت مسیحیت کاتولیک به عنوان اصلیترین شاخه مسیحیت، بازتابها و غایت این اعتقاد را در اعتقادات و حیات ایمانی کاتولیکها بکاود و از این رهگذر ضمن مراجعه مستقیم به منابع معتبر نزد آنان، ادبیاتی علمی جهت به کارگیری در مباحث تطبیقی و بینالأدیانی تأسیس و نیز مسیری بدون ابهام برای گفتوگوی کاربردی میان پیروان ادیان پیریزی نماید.
واکاوی مؤلفه های قدرت نرم در آموزه های مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قدرت، لایههای مختلفی داشته و قدرت نرم نیز یکی از انواع آن میباشد که توانایی ایجاد تغییر در ترجیحات دیگران و همراه نمودن آنان با خود بدون توسل به ابزارهای سخت قدرت میباشد. سؤال اصلی مقاله پیش رو این است که در انقلاب جهانی حضرت مهدی؟عج؟ که برای برقراری عدالت جهانی و شکوفایی زندگی انسانی شکل خواهد گرفت، قدرت نرم چه جایگاهی داشته و چه مؤلفههایی از آن در این حرکت جهانی مورد توجه خواهد بود، چهارچوب نظری تحقیق نیز نظریه یا گفتمان قدرت نرم خواهد بود. در این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی برای بررسی آموزههای دینی بهره گرفته شد و پس از بررسی آموزههای دینی مشخص گردید که مؤلفههای روانشناختی، اجتماعی فرهنگی، علمی و سیاسی قدرت نرم، در این حرکت جهانی مورد توجه خواهد بود.
ارتباط سوره اسراء با مهدویت و نقد و بررسی آراء مفسران فریقین در مصداق یابی دو پیروزی آغاز سوره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در آغاز سوره مبارکه اسراء سخن از دو فساد بزرگ، علوّ (سلطه وسرکشی) بزرگ، و دو شکست بنیاسرائیل در پی هر فساد است. برای تعیین بارزترین مصداقهای تاریخی این مفاهیم؛ پژوهش حاضر، با مطالعه تحلیلی _ تطبیقی، براساس منابع فریقین، به این نتیجه رسید که: مصداق فساد اول بنیاسرائیل درآیات مذکور، توطئههای یهود درصدر اسلام میباشد. شکست اول بنیاسرائیل نیز در ماجرای فتح بیتالمقدس به دست یاران حضرت علی؟ع؟ بوده است که مقابله مسلمانان با یهودِ دستنشانده رومیان شام، آن یهودیان را به خواری کشاند. علوّ و سلطه بزرگ و سرکشی آنان: تشکیلات سیاسی زمان معاصر و ایجاد حکومت غاصب اسرائیل است. فساد دوم: نیز مربوط به همین زمان است که اسرائیل بر بخش عظیمی از جهان سلطه دارد و به فساد وستم در ابعاد مختلف پرداخته است، اما شکست نهایی اسرائیل براساس وعده الهی آن است که به دست یاران (و منتظران) حضرت مهدی؟عج؟ در آستانه ظهور، یا به دست خود حضرت در زمان پس از ظهور خواهد بود. قرائن پیوسته لفظی مؤید این فرضیه عبارتند از: دلالت الفاظ (عبادا لنا) و (لیدخلوا المسجد کما دخلوه اول مره). قرائن گسسته برای اثبات این فرضیه عبارتند از: روایات فضیلت تلاوت سوره اسراء، و روایات تطبیق. این قرائن از جمله شواهدی است که ارتباط سوره با حضرت مهدی؟عج؟ را ثابت میکند.
نقش پلیس در هموارسازی مسیر حرکت به سوی تمدن زمینهساز ظهور با تأکید بر پیشگیری از جرم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف تمدن زمینهساز ظهور تمدنی است که مقدمات، اسباب و علل ظهور را فراهم مینماید. راستی، صداقت، عدالت و جامعه کم جرم از زمینهها و پیشنیازهای ظهور است. به وجود آمدن این زمینه مستلزم دخالتهای ایجابی تشکلهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم نهاد و دخالتهای ایجابی و سلبی سازمانهای رسمی فرهنگی و امنیتی همچون پلیس که وظیفهی پیشگیری از جرم برای آن تعریف شده است میباشد. روش بررسی: روش تحقیق حاضر از نظر دادهها کمی و از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت، مطالعه همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی را تعداد هجده نفر از اساتید دانشگاه دارای مدرک تحصیلی در حوزههای فرهنگی و امنیتی که تعداد آنها با اشباع نظری به هجده نفر رسید، تشکیل میدهند و در بخش کمی تعداد 175 نفر از کارکنان پلیس دارای مدرک تحصیلی کارشناسی علوم اجتماعی، معارف اسلامی و فقه و حقوق شاغل در استان تهران با حداقل پنج سال کار اجرایی را شامل میشوند. ابزار سنجش پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته میباشد. اعتبار ابزار به وسیله آلفای کرونباخ محاسبه و مقدار آن 83/. و روایی آن توسط روایی صوری تایید شده است. دادههای حاضر به وسیلهی آزمونهای آماری موسوم به همبستگی اسپیرمن و t تک نمونهای در بسته نرمافزاری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتهها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر جامعه نمونه، با توجه به اینکه وظیفه پلیس، پیشگیری از جرم میباشد و اکنون اکثر نظریهپردازان وجه ایجابی پیشگیری از جرم یعنی رفع علل اولیه و اقدامات فرهنگی را مؤثرتر از اقدامات سلبی میدانند، پلیس میتواند به تحقق مؤلفههای بینشی، گرایشی و کنشی که از جمله مؤلفههای زمینهساز ظهور میباشند کمک نماید. نتیجه آنکه پلیس باید وجه ایجابی پیشگیرانه خود را توسعه بیشتری دهد.