فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم مورد اختلاف ابن سینا و ملاصدرا در علم النفس، مبحث تجرد خیال است. گرچه ابن سینا در بعضی از آثار خود مانند المباحثات با تردید و تحیر، تجرد خیال را مطرح نموده است، ولی با توجه به مبانی او، که عقل را فقط مدرِک کلیات می داند و هر نوع ادراک جزئی را به قوای جسمانی نسبت می دهد، نمی تواند به تجرد خیال معتقد باشد، لذا در کتاب النجاه تصریح می کند که ادراک خیالی، ادراکی مادی و جسمانی است، نه مجرد. و در کتاب النفس شفاء سه دلیل بر جسمانی بودن خیال اقامه می کند. اما صدرالمتالهین به تجرد خیال معتقد بوده و در آثار متعدد فلسفی خود، به ویژه اسفار، علاوه بر پاسخ دادن به ادله منکرین تجرد خیال، ادله متعددی را در اثبات تجرد خیال اقامه نموده است. وی در کتاب الشواهد الربوبیه با استفاده از تجرد خیال به اثبات عقلانی معاد جسمانی می پردازد و ادعا می کند تاکنون کسی برهان عقلی قاطعی بر این مساله اقامه نکرده است؛ و حتی شیخ الرئیس ابوعلی سینا با همه نبوغ فلسفی-اش، نتوانسته برهان عقلی بر اثبات معاد جسمانی اقامه کند، لذا آن را تعبداً پذیرفته است. بنابراین، ملاصدرا اثبات تجرد قوه خیال و براساس آن اثبات فلسفی معاد جسمانی را از ابتکارات فلسفی خود می داند. هدف این نوشتار، اولاً مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مبحث تجرد خیال و بررسی استدلالات مربوطه و ثانیاً ارزیابی استدلالات ملاصدرا بر اثبات فلسفی معاد جسمانی از راه تجرد خیال است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که در صحت و درستی برخی استدلالات ملاصدرا تردید وجود دارد.
مباحث وجود خدا طى سالهاى 1965- 1980 در غرب
حوزه های تخصصی:
چکیده
آلن پى، اف . سل در کتاب مهم خویش، فلسفه دین (2) (1870- 1983) یک دوره تاریخ صد ساله اخیر فلسفه دین را با توجه به کلیه منابع منتشره در این مدت زمانى عرضه داشته است .
سل در بخشى از این کتاب، مسئله مباحث وجود خدا را، که طى سالهاى 1965 تا 1980 دوباره از نو اهمیتخویش را در غرب پیدا کرد، و دیدگاههاى عمدهاى را که طى این مدت مطرح شدند، بررسى کرده است .
مهدی منتظر(ع) و پایان سیر تاریخ ظهور
منبع:
موعود ۱۳۸۳ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
تأثیر دیدگاههای کلامی در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده کوشیده تا تأثیر آراء کلامی مربوط به توحید را در تفسیر آیاتی که در انها از دست ، عرش و نظایر آنها سخن به میان آمده نشان دهد. نخست مفسران را به تشبیه گرایان و تنزیه گرایان تقسیم می کند ؛ گروهی از دسته اول را معتقدان به تشبیه محض و جسمیت خداوند به شمار می آورد و گروهی را که قائلان به استناد صفات محدثات به حق تعالی می شمرد ظاهرگرایان می خواند. دسته دوم یا تنزیه گرایان را نیز دو گروه می داند: یکی آنان که تا حد مقدور به تأویل متوسل می شوند و اگر به نتیجه ای نرسند علم آن را به خداوند وا می نهند و دیگر ، کسانی که یکسره به تأویل این قبیل آیات و نیز آیات مربوط به آخرت توسل می جویند . راه حل اختلاف، به نظر مؤلف تنها رجوع به قرآن و احادیث معصومان (ع) است.
تربیت عرفانی از دیدگاه سهروردی
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده انگیزه های عرفانی در جوانان، که سبب رشد مسلک ها و دیدگاه های نابخردانه گردیده است، این مقاله به دنبال بررسی دیدگاه های عرفانی برآمده است. بدین لحاظ دیدگاه عرفانی سهروردی را به لحاظ غنای فلسفی آموزه های عرفانی، مورد بررسی قرار می دهیم تا از منظر او به بررسی مبانی فلسفی، مراحل و شرایط سلوک عرفانی و شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی که روشی رایج در مطالعات و تحقیقات مربوط به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت می باشد، استفاده شده است. بازتاب مراحل سلوک و اندیشه های تربیتی در اهداف آموزش متجلی می شود، اهداف تربیت عرفانی به «اهداف واسطه ای» و «هدف غایی» تقسیم می شود، اهداف واسطه ای عبارت است از کسب معرفت شهودی، پرورش عقل، عشق، عبودیت و هدف غایی که در مسیر زندگی، چیزی جز استمرار حضور و احساس خدا نیست که از آن به فنای فی الله تعبیر می شود. هم چنین اصول و روش های تربیت عرفانی از میان آثار شیخ اشراق استخراج و بیان گردیده است. این پژوهش بر معرفت شهودی که شخصی ترین معرفت است و از طریق دیدار حقایق به چشم دل و قلب متحقق می گردد و ابزار آن نیز تزکیه نفس و تصفیه روح می باشد و قلب انسان آن را واجد می گردد، تاکید کرده است. از نظر شیخ اشراق معرفت نفس محوری ترین ابزار شناخت است، که بر اساس علم حضوری و خودآگاهی استوار است.
تربیت عقلانى(1)
عصیان آدم
ولایت و هستی شناسی اسلامی (Walåyah and Islamic ontology)
حوزه های تخصصی:
در مقالهٴ حاضر نویسنده بر آن است که نقش مفهوم «ولایت» در فلسفه وحدت وجود را توضیح دهد. «ولایت» در نظام فلسفی نظریهٴ اسلامی درباره وجود، حضوری عمیق دارد و علاوه براین، جنبهٴ فعّال این مفهوم، فلسفه وجود اسلامی را به حرکت درآورده و در طول تاریخ، تفکّر فلاسفه اسلامی را تحریک کرده است. مفهوم «ولایت» از سنّت فلسفی اسلام جدائی ناپذیر است و در سنّت های فلسفی دیگر دیده نمی شود.
بنابراین، بررسی فلسفی مفهوم «ولایت» ما را یاری می دهد نسبت به ماهیّت تفکّراسلامی دیدی درست حاصل کنیم.
نقد دیدگاه «ژیلسون» در باره فلسفه اسلامى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
یکى از عوامل مؤثر در تمدن و فرهنگ، وجود اندیشه و تفکر است . فیلسوفان در تمدن و فرهنگ سازى نقش بسیار مهمى را ایفا مىکنند . از این رو اکثر فلاسفه غرب و تعدادى از متفکران شرق، تمام علم، اندیشه، پیشرفت و تعالى آن را ارمغان دنیاى غرب مىدانند، و به دنبال آن برترین تمدن و فرهنگ را به آنها نسبت مىدهند، و فعالیت علمى و فلسفى دانشمندان اسلامى را نادیده مىانگارند .
یکى از فیلسوفان غربى که در تدین و انصاف او شکى نیست، اتین ژیلسون فیلسوف معاصر و مشهور فرانسوى است . ژیلسون در بعضى از کتابهایش معتقد است، فلسفه مسیحى و یهودى وجود دارد ولى در تحقق فلسفه اسلامى تردید نموده و یا آن را انکار مىکند .
ژیلسون در کتاب «تاریخ فلسفه مسیحى در قرون وسطا» فلسفه مسلمانان را با عنوان فلسفه عربى (Arabian philosophy) و فلسفه مسیحى را با عنوان (christian philosophy) ذکر کرده است . و همچنین پایان فلسفه اسلامى را تا «ابن رشد» مىداند . ژیلسون در کتاب یاد شده، در باره فلاسفه اسلامى به صورت خیلى مختصر مطالبى را بیان کرده است . از این رو، در این پژوهش به بررسى و نقد سه موضوع اساسى پرداختهایم:
الف) آیا فلسفه مسیحى یا اسلامى داریم؟
ب) آیا فلسفه با عنوان عربى صحیحتر استیا با عنوان اسلامى؟
ج) چرا ژیلسون (مانند اکثر فلاسفه غرب) پایان فلسفه اسلامى را تا «ابن رشد» مىداند؟
مفهوم شناسی و حقیقت یابی حیات طیبه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیات طیبه، حیات حقیقی انسانی است که حیات دنیوی با همه گسترده گی اش بستر آن، و حیات اخروی با جاودانگی و اهمیتش تبلور این حیات حقیقی است. این حیات اصیل و حقیقی، واقعیتی ورای حیات ظاهری است که در همین دنیا حاصل می شود. حیات طیبه برخاسته از مرتبه بالای روح انسانی است. انسان مؤمن در سیر متعالی و تعالی معنوی خویش که تولدی بعد از تولد می یابد، به افاضه الهی از دل ایمانش مؤید به روحی می شود که حیات طیبه ثمره آن است. اگر حیات طیبه حیاتی جدید و برتر از حیات معمولی و منشأ آثاری بس ارزشمند برای انسان مؤمن است، در حقیقت مؤمن حائز مرتبه جدیدی از روح شده که از پرتو آن روح، این حیات و آثارش پدیدار شده است. البته این مرتبه فائقه روح که استعداد ویژه ای بوده و اکنون فعلیت یافته است، ظهور و شکوفایی اش را از ایمان و عمل صالح می گیرد.
پاسخ به کثرت گرایی دینی کنث آر. سامپلس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حقیقت و چگونگی سلوک باطنی در قرآن از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
حقیقت سلوک، نوعی حرکت باطنی است که از عالم ماده آغاز، و به لقای حق تعالی منتهی می شود. علامه طباطبایی وجود چنین حرکت باطنی ای را در انسان با استناد به کلماتی همچون صراط، طریق، سبیل، باب سما، صعود و عروج به سوی خدا، سبقت، ضلال و اهتدا، کدح الی رب، لقاء الله و رجعت و مباحثی همچون ذومراتب بودن اسلام و ایمان، ذودرجات بودن مؤمنان، نکوهش توقف در مرتبة ظاهر، غایت داشتن حیات آدمی و لزوم حرکت به سوی غایت، از نگاه قرآن تثبیت می کند. ایشان این حرکت باطنی را در مسیر نفس می داند. انسان در این راه، ناچار به شناخت درست نفس است. شناخت حقیقی نفس متوقف بر توجه به خداوند به منزلة غایت و نهایت این مسیر است. دین الهی با تشریع عبادات، کیفیت سلوک را در این مسیر بیان کرده است و البته تنها کسانی که به مرتبة عبادت احرار رسیده اند، توان چنین سلوکی دارند.
تفویض دین به پیامبر و امام از نظر آیت الله نمازى شاهرودى
حوزه های تخصصی:
یکى از شؤون مقام امامت و ولایت، تفویض امر دین و مقام امر و نهى و تشریع است که به پیامبر 9 و امامان : اعطا شده است.
دلایل علّامه نمازى شاهرودى براى اعطاى تفویض دین چنین است :
ـ تفویض امر دین، امکان عقلى دارد و خداوند امور دین را به بندگان برگزیده و معصوم سپرده است.
ـ با استناد به آیات و روایات، تفویض امور دین به پیامبر 9 و امامان : اثبات مى شود.
ـ وجود ولایت تشریعى براى ائمه : همانند پیامبر 9 است که محدود به امورى است که موسّع باشند یعنى حکم الزامى الهى در آن موارد نیامده باشد. احکام صادره از پیامبر 9 و ائمه : نشان دهنده آفاق دیگرى از مقام والاى ولایت ائمه : مى باشد. برخى احکام الهى فقط ابلاغى است که فریضه یا فرض الهى نامیده مى شود. و برخى احکام نیز امر آنها به پیامبر 9 و ائمه : واگذار شده است که همه این احکام در شؤون ولایت تشریعى است.
تحقیق تطبیقی در انسان شناسی پنج دین بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله مشتمل است بر سه گفتار در مورد خلقت انسان ، ترکیب وجود انسان و نحوه تقرر آدمی در جهان . در هر دفبار موضوعات فوق به طور تطبیقی بین ادیان یهودی ، مسیحی ، مزدائی، هندوئی و بودائی به بحث گذاشته شده و با موشکافی در آراء هر دین تحلیل شده اند. گفتار نخست درباره نخستین وجود انسان یا نخستین زوج آدمی ، نحوه تکوین آنها و چگونگی هتوط بشر تا به وضعیت فعلی بحث میکند گفتار دوم به بررسی چگونگی نفس و رابطه آن با تن و قوای روحانی انسان در دینهای مختلف میپردازد و گفتار سوم به مسائل اساسی انسانی که همیشه برای آدمی معما و معضلی بوده اند توجه میکند – مسائلی از قبیل جبر یا اختیار ، رنج یا خوشی ، مرگ ، خیر و شر ، تنهایی یا همبستگی ، تباهی وجود انسان و در پایان هر گفتار نیز تحلیل آراء و تطبیق جزء به جزء معتقدات دینی آورده شده است.
طاهریان و جایگاه فلسفه و کلام در خراسان و ماوراالنهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فلسفه و کلام در جهان اسلام فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر نهاده است. گاه تحت تاثیر شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی زمینه شکوفایی فلسفه و برخی فرق کلامی فراهم شده و فیلسوفان و متکلمان برجسته ای پا به عرصه وجود نهاده اند و زمانی دیگر شرایطی دیگرگون زمینه رکود فلسفه و برخی فرق کلامی و رشد برخی دیگر را فراهم آورده است. بی تردید نقش سلسله های حکومت گر در این فرآیند قابل توجه و مهم بوده است. از این روی در این نوشتار کوشش شده نقش طاهریان به عنوان نخستین خاندان حکومت گر در ایران بعد از اسلام، در مواجهه با فلسفه و کلام مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا قلمرو حکومتی آنان، خراسان و ماوراالنهر یکی از مراکز مهم فرهنگی در جهان اسلام بوده و نقش برجسته ای را در رشد و شکوفایی فلسفه و کلام و یا رکود آنها ایفا کرده است. بنابراین شایسته است زمینه های چنین فرآیندی در دوره طاهریان در این سرزمین و تاثیر آن در دوره های بعد بازبینی و شناسایی شود.
گفتگوی خداوند با جهنّم؛ واقعیت یا تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق گزارش قرآن کریم، بعد از صدور محکومیت مجرمان در قیامت، از جهنّم پرسیده می شود که آیا باز هم برای سکونت کفار و بیگانگان مکانی باقی است؟ دوزخ پاسخ می دهد: آیا مجرمی باقی مانده است؟ در این باره سه تفسیر ارائه شده است: برخی از مفسران این آیه شریفه را نوعی تمثیل و بیان زبان حال دانسته اند که خداوند به لسان تکوین از جهنم می پرسد و دوزخ هم به زبان حال پاسخ می گوید. جمع دیگری بر این باورند که آخرت سرای حیات و زندگی واقعی است و جهنم هم از حیات و شعوری برخوردار بوده و سخن از پاسخ است. در کنار این دیدگاه ها، اندکی از مفسران در این باره به حذف مضاف قائل اند و می گویند: خطاب خداوند به موکّلان جهنم است و خداوند می خواهد که از آنان اقرار بگیرد.
این نوشتار پس از بیان مستندات و دلایل هر یک از این دیدگاه ها و بررسی آن ها، به این نتیجه دست یافته است که باید دیدگاه دوم را ترجیح داد و به کارکردهای نظریه اوّل هم پایبند بود زیرا آیه با ایراد این پرسش و پاسخ می خواهد به این امر اشاره کند که قهر و عذاب خداوند از اینکه همه مجرمان را احاطه کند، قاصر نیست و با حقیقی دانستن مفاد آیه هم می شود آنچه را که مدعیان تمثیلی بودن آیه در پی آن هستند، تأمین شود. از این رو تا زمانی که دلیلی متقن و قابل قبول برای روی گرداندن و انصراف از ظاهر آیه به دست نیاید، نباید از آن رویگردان بود.