آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

امام صادق(ع) و جهاد فرهنگی
شناخت پیشوایان الهی و پیروی از آنان، بدون آشنایی با کارنامه رهبران دینی امکان‌پذیر نیست، از این رو همه ما دوست داریم از اندیشه‌ها، مواضع و اخلاق و سیره آنان آگاه شویم.
راستی امام صادق(ع) به چه آرمان‌هایی می‌اندیشیدند؟ چه اهدافی را جستجو می‌کردند؟  چه اقداماتی انجام دادند؟ چگونه برنامه‌ریزی می‌کردند؟ به چه اموری اولویت می‌دادند؟ مخالفان ایشان چه کسانی بودند؟ چرا با ایشان مخالفت می‌کردند؟
امام در رابطه با خدا چه حالتی داشتند؟ چه می‌گفتند و چه می‌کردند؟
در برابر دوستان و هواداران خویش چه اقداماتی داشتند؟ با اقشار گوناگون اجتماعی چگونه رفتار می‌کردند؟
نسبت به کفر جهانی و «نظام شرک» چه مواضعی اتخاذ می‌کردند؟ در برابر دولت‌های نفاق و ستمگران عصر خویش چگونه مقاومت می‌کردند؟ برای دنیای امّت اسلامی چه کردند؟ برای آخرت آنان چه گام‌هایی برداشتند؟ این سؤالات، می‌تواند «کلید معرفت» نسبت به ساحت قدسی آن بزرگوار باشد. شناخت بهتر پیشوایان و هر چهره تاثیرگذار تاریخی بستگی به طرح درست پرسش‌ها و جستجوی دقیق شواهد و نشانه‌های باقی مانده از سخن و سیره وی دارد.
امامان معصوم(ع) از آنجا که حلقه‌های یک زنجیره   هدایتی و چراغ‌های فروزان یک نظام مدیریتی هستند، شناخت هر کدام از ایشان به شناخت بهتر دیگری کمک فراوان می‌کند.
اما با توجه به تفاوت شرایط اجتماعی، تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، عملکرد و روش پیشوایان معصوم(ع) متفاوت بوده است. همه رهبران الهی «مرزبان فرهنگ» توحید‌اند ولی نقطه‌های هجوم و شیوه‌های هجوم و ابزار‌های تهاجم متفاوت است.
تمام امامان عترت(ع) «مفسّران قرآن» و وحی الهی‌اند، ولی نیاز جامعه هر روز تفسیر آیه‌ای خاص و زدودن اندیشه‌های انحرافی منتشر شده در روزگار آنان است.
تمام امامان «نگهبان حدود الهی» و «حقوق امت» اسلام‌اند ولی زاویه‌های حمله سلاح‌ها و شعارها هر روز تغییر می‌کند. در عصر صادق آل محمد(ع) سه مشکل بزرگ جامعه را تهدید می‌کرد و بین امت مسلمان و اندیشه‌های توحیدی و راه و رسم مسلمانی فاصله می‌انداخت.
1. انحراف عقیدتی
2. انحراف سیاسی
3. انحراف اخلاقی
توسعه سیاسی و آزادی‌های باصطلاح فرهنگی تا حدّ هرج و مرج اخلاقی، خردگرایی بدون تکیه بر وحی الهی، جعل حدیث و فهم نادرست و ناقص سخنان نبوی(ص) پیدایش روش قیاس و استحسان در اجتهاد و دین شناسی، ظهور غالیان و صوفیان و خوارج و سایر فرق و گسترش تفکّر آنان در اقطار گوناگون بلاد اسلامی، ظهور مدعیان فقاهت و اجتهاد و حمایت قدرتمندان از آنان در برابر اندیشه‌های اصیل قرآنی، دامن زدن سیاست بازان به مباحث سرگرمی‌آفرین عقیدتی، توفانی از گرد و غبار فرهنگی پدید آورده بود که شناخت حق از باطل و  دین از بی‌دینی را دشوار می‌نمود.
روشنگری‌های امام صادق(ع) در برابر فرق و مذاهب انحرافی، بر اساس عقل و قرآن و سنت نبوی(ع) و مناظرات علمی آن بزرگوار و یاران پرورش یافته آن حضرت، باران رحمتی بود که گرد و غبار جهل و غرور و فریب و نیرنگ را از آسمان زندگی امت اسلامی شست و امکان دیدن خورشید حقیقت را فراهم ساخت.
گاهی طرح مسائل علمی و فلسفی و اجتماعی، تلاشی برای شناخت حقیقت و گشودن گرهی از مشکلات دنیا و آخرت مردم نیست. نمایشگاه قدرت ذهن و زبان فیلسوفان و دانشمندان و مایه سرگرمی جوانان محسوب می‌شود، در این گونه شرایط ورود مردم به این تالار‌های پر زرق و برق علمی و فلسفی و میادین ورزشی نیاز دنیا و آخرت آنان را تأمین نمی‌کند؛ بلکه بر جدال و مراء مطبوعاتی و رسانه‌ای می‌افزاید.
امام صادق(ع) با دعوت به سکوت و عدم طرح این مباحث برای گروه‌هایی که توان تشخیص لازم ندارند، بازار فضل‌فروشی را بی‌رونق می‌کرد و از اختلاف و پراکندگی پیروان خویش جلوگیری می‌فرمود.
روزی  امام صادق(ع) به زراره فرمود:
اعطیک جملة فی القضا و القدر؟ قال زراره نعم جعلت فداک. قال له: اذا کان یوم القیامة و جمع الله الخلایق سئلهم عمّا عهد الیهم و لم یسئلهم عمّا قضی علیهم.[1]؛ یک جمله درباره قضا و قدر (بحث جنجالی آن روز) برایت بگویم. زراره گفت: آری قربانت گردم. حضرت فرمود: روز قیامت که خدا همه خلق را گرد می‌آورد، از آنچه بدان عهد و پیمان می‌پرسد از قضا و قدر خویش درباره آن نمی‌پرسد.
به نظر این جانب تقسیم‌بندی‌های جامعه در میادین ورزشی به طرفداران این تیم و آن تیم و رقابت کشور‌ها و تیم‌ها نمونه‌ای از این اقدامات سرگرم‌ساز و اختلاف آفرین است که نسل جوان را از وظایف الهی و اجتماعی خویش باز می‌دارد، و روز قیامت از تعداد گل‌ها و بازی‌ها و لیگ‌ها از ما نخواهند پرسید؛ ولی در برابر مظلومیت امت اسلامی در عراق و افغانستان و فقر و رنج مسلمانان و  انسان‌های بی‌گناه در جهان باید پاسخ‌گو باشیم.
امام صادق(ع) شرایط را برای به دست گرفتن قدرت سیاسی آماده نمی‌دید زیرا رهبری الهی و معنوی بدون «جهاد فرهنگی» امکان‌پذیر نیست، ستمگران، ممکن است از انقلاب نظامی و کودتا آغاز کنند و اندک اندک مردم را با زور و پول با اهداف دنیوی خویش هماهنگ سازند؛ ولی رهبری الهی و نظام امامت و توحید، بر اساس آگاهی و آزادی انسان‌ها بنیاد شده است و بدون دعوت فرهنگی و انقلاب فرهنگی نظام امامت و رهبری دینی و دولت اسلامی شکل نمی‌گیرد.
در فرهنگ طاغوتی، هر چه مردم با فضائل انسانی فاصله بگیرند و در دو بخش آگاهی و آزادی و روشن‌بینی و قدرت اراده مسخ شوند، بهتر در اختیار ستمگران قرار می‌گیرند و گوش به فرمان‌تراند.
جهل و بی‌سوادی، فساد و ابتذال اخلاقی، شرط موفقیت طاغوت‌ها و لازمه اقتدار اجتماعی آنهاست. ولی در نظام‌های الهی، هر چه آگاهی‌ها افزون‌تر افق نگاه‌ها بازتر و اراده‌ها استوارتر و تقوا بیشتر باشد، ارکان اقتدار نظام اسلامی پایدارتر است. رهبران نظام‌های الهی به توحید، آزادی، آگاهی، جهاد و اتحاد و عدالت جهانی می‌اندیشند، و رهبران نظام‌های طاغوتی، اخلاق بردگی، بی‌خبری، تبعیض، تفرقه و رفاه و تنبلی را ترویج می‌کنند. امام صادق(ع) همکاری با این گونه سیستم‌ها را بشدّت تحریم می‌کند و درآمد حاصل از همکاری با آنان را «سُحت» و حرام خواری می‌داند.
قال ابوعبدالله(ع):
السحت انواع کثیرةُ منها ما اُصیب من اعمال الولاة الظلمه و منها اجور القضاة و اجور الفواجر، و ثمس الخمر و النبیذ المسکر و الرّبا بعد البیّنة امّا الرشا یا عمّار فی الاحکام فان ذالک الکفر بالله العظیم و برسوله؛[2] حرام‌خواری (سُحت) انواع زیادی دارد. درآمد حاصل از همکاری با حاکمان ظالم، کارمزد قاضیان (این نظام‌ها) کارمزد بدکارگان، قیمت شراب و نوشابه‌های سکرآور و ربا پس از اعلام حکم الهی هم سحت و حرام است. امّا رشوه ـ ای عمار ـ برای تغییر احکام براستی این کفر به خدای بزرگوار و رسول اوست.
امام صادق(ع) در اهمیت عدم همکاری با نظام‌های طاغوتی به یونس بن یعقوب از اصحاب خویش فرمود: لا تعنهم علی بناء مسجدٍ؛[3] در ساخت مسجدی هم به آنان کمک نکن.
یا در مورد دیگر آن بزرگوار می‌فرماید: من سوّد اسمه فی دیوان ولد سابع حشره الله خنزیراً؛[4] هر کس در دیوان (بنی عباس) نام‌نویسی کند خدا او را خوک محشور خواهد کرد.
ابعاد جهاد فرهگی
جهاد فرهنگی کاری دشوار و حساس‌تر از جهاد نظامی است و تداوم بیشتر و هماهنگی افزون‌تر و دانش و هنر بیشتر لازم دارد.
اصلاح اندیشه‌های جامعه، اصلاح احساسات عمومی، اصلاح اخلاق و روحیات مردم، اصلاح فرهنک و رسوم مردمی، اصلاح برداشت‌های نادرست از قرآن، اصلاح برداشت‌ها از احادیث نبوی(ص)، تکمیل و اصلاح اطلاعات جامعه از اوضاع اجتماعی، اصلاح رسانه‌های و عناصر تأثیرگذار بر فرهنگ عمومی، اصلاح مواد و متون و مدرسان و استادان نظام آموزشی، اصلاح روش‌های تحقیق و تألیف و تبلیغ و تدریس و اطلاع رسانی، همه تحولاتی است که در جهاد فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرد.
امام صادق(ع)  در برابر جامعه‌ای قرار داشت که بازسازی آن در زمینه‌های ده‌گانه فوق ضرورت داشت، توده‌های مردم از یک سو باید بر اساس اندیشه‌های الهی تربیت می‌شدند، سردمداران قدرت سیاسی بیشترین محدودیت‌ها را برای امام و یاران وی فراهم می‌آوردند، سران مذاهب انحرافی و قدرت‌های فرهنگی امام صادق(ع) را رقیب شکست‌ناپذیر خویش در عرصه علم و دانش می‌دیدند، و دنیازدگان و سران اقتصادی جامعه، بی‌توجه به حلال و حرام الهی به رفاه و آسایش خویش می‌اندیشیدند. در این شرایط امام صادق(ع) با تکیه بر قرآن و رهنمود‌های نبوی(ص) جهادی بزرگ را آغاز می‌کند که همه را یک جا مورد هجوم قرار داده است.
عبد المومن انصاری از امام صادق نقل کرده که آن بزرگوار فرمود:
قال رسول الله(ص):
«انّی لعنت سبعة لعنهم الله  و کل نبیٍ مجاب قبلی. فقیل: و من هم یا رسول الله؟ فقال:
1. الزائد فی کتاب الله؛
2. و المکذب بقدر الله؛
3. و المخالف لسنَتی ؛
4. والمستحل من عترتی ما حرّم الله؛
5. والمتسلط بالجبریّهِ لیعز من اذل الله و یذّل من اعزّ الله؛
6. والمستأثر علی المسلمین بفیئهم مستحلاً له؛
(ع). والمحرّم ما احّل الله ـ عزّوجل ـ [5]
پیامبر خدا(ص) فرمود:
هفت گروه‌اند که من و هر پیامبر مستجاب الدعوه‌ای قبل از من لعنت کرده است، گفتند: آنان کیانند، حضرت فرمود:
1. کسی که بر کتاب خدا چیزی بیفزاید. 2. کسی که برنامه‌ریزی خدا را تکذیب کند. 3. کسی که با سنت من مخالفت کند. 4. کسی که تجاوز به حقوق و حرمت عترتم را حلال بشمارد. 5. کسی که به زور، قدرت را به دست گیرد تا عزیزان الهی را ذلیل و خوارشدگان خدا را عزیز کند. 6. کسی که اموال عمومی مسلمین را به دارد و دسته خویش اختصاص دهد. 7. کسی که حقوق و ازادی‌های خدایی را از مردم سلب کند.
اخلال در منابع فکر و اندیشه اسلامی، تکذیب برنامه‌ریزی الهی در جهان آفرینش، مخالفت با سیره و سنت نبوی در زندگی اجتماعی، تضعیف جایگاه پاسداران قرآن و سنت پیامبر و اهل بیت آن بزرگوار، سلطه استبدادی و عزل و نصب‌های ناهماهنگ با دستورات الهی، انحصارطلبی در اموال عمومی، تحریم حلال‌های الهی، عصاره و زیر بنای تمام انحرافات عقیدتی و اخلاقی و سیاسی و اجتماعی است.
جهاد فرهنگی امام صادق(ع) برافراشتن رایت توحید و عدالت و امامت به طور همزمان بود. که با کمال تأسف هنوز ابعاد آن ناشناخته است.  تا دانشنامه بزرگ امام صادق(ع) و تک تک پیشوایان اسلام تدوین نشود و کارنامه عبادی، کارنامه فرهنگی، کارنامه سیاسی و کارنامه اقتصادی و کارنامه خدمات اجتماعی و فعالیت‌های نظامی و حتی کارنامه آموزش بهداشت و درمان در زندگی این پیشوای بزرگ مذهب جعفری تدوین نگردد، غبار مظلومیت بر چهره قدسی آن بزرگوار خواهد بود و حتی در میان پیروان خویش ناشناخته خواهد ماند. جهل زدایی، غفلت زدایی، تحریف‌زدایی، دروغ‌زدایی و جمود‌زدایی از سیره و سخنان ان بزرگوار، رسالتی است که بر دوش حوزه‌ها و دانشگاه‌های بلاد اسلامی سنگینی می‌کند، و مسؤلان فرهنگ جامعه اسلامی با یاری هنرمندان متعهد و دانشوران این دو نهاد مهم می‌توانند در معرفی صادق آل محمد بکوشند. و به جای این همه تبلیغات ورزشی فرهنگ کار و تولید و دانش و ایمان را ترویج کنند. والسلام.
پى نوشت‏ها: [1] . الارشاد، ج2، ص197، با ترجمه رسولی محلاتی.
[2] . الخصال، ج1، ص160.
[3] . المحجة البیضا، ج3، ص270.
[4] . همان.
[5] . بحارالانوار، ج72، ص339.

تبلیغات