فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۸۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در اغلب شهرها عدم تخصیص متناسب فضا و مکان گزینی بهینه ی عناصر خدماتی و کالبدی شهر، به ویژه خدمات درمانی(بیمارستان و درمانگاه) و عوامل مؤثر در مکان یابی این مراکز، افزایش روز افزون مشکلات شهری و شهروندان را به دنبال داشته و دارد. هدف پژوهشگران در این مقاله مشخص کردن نواحی محروم از خدمات مذکور به منظور تخصیص امکانات بهداشتی با اولویت زمانی در مناطق چهارده گانه شهر اصفهان بوده است.
روش بررسی: نوع مطالعه تحلیلی و جامعه ی پژوهش بیمارستان ها و درمانگاه های شهر اصفهان در سال 1390 بود. برای جمع آوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. اطلاعات بدست آمده در محیطArcMap وارد شد و با بهره گیری از امکانات این سامانه به تعیین شعاع عملکردی و بررسی توزیع فضایی بیمارستان ها، درمانگاه ها و تجزیه و تحلیل داده هاپرداخته شد. در نهایت از تکنیک تاپسیس جهت رتبه بندی مناطق استفاده شده است.
یافته ها: اختلافاتی بین مناطق چهاده گانه شهر اصفهان در زمینه ی برخورداری از خدمات بیمارستانی و درمانگاهی وجود داشت. این اختلاف درخصوص خدمات بیمارستانی بسیار بیشتر بود، به گونه ای که از 29 بیمارستان مورد بررسی 20 بیمارستان در سه منطقه 1، 3 و 5 قرار داشت، این درحالی است که مناطق4، 9، 11 و 13 شهر فاقد بیمارستان بودند. در بین مناطق شهر، منطقه ی 1 شهری به عنوان منطقه ی بسیار برخوردار و منطقه ی 10 به عنوان منطقه ی فرو برخوردار مشخص شد.
نتیجه گیری: تعداد خدمات مذکور در شهر اصفهان به اندازه ی کافی است، اما توزیع فضایی مناسبی ندارد. در نتیجه دسترسی ها به این مکان ها به خوبی صورت نمی گیرد.
برنامه ریزی توسعه انتقال (TEP) بر مبنای تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با استفاده از تکنیک آنتروپی
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون تقاضای انرژی الکتریکی، لزوم برنامه ریزی توسعه انتقال (Transmission Expansion Planning=TEP) امری اجتناب ناپذیر می باشد. برنامه توسعه انتقال به معیارهای مختلفی وابسته است. در این مقاله، ابتدا به بررسی معیارهای موثر در برنامه ریزی توسعه انتقال پرداخته شده وسپس یک مدل برای TEP پیشنهاد گردیده است. در این مدل با استفاده روش تحلیل سلسله مراتبی (Analytical Hierarchy Process=AHP) و تکنیک آنتروپی که یکی از تکنیک های ارزیابی اوزان در روش تصمیم گیری چند شاخصه (MADM= Muli Atribute Decision Making) می باشد، به برنامه ریزی توسعه انتقال پرداخته شده است. برای این منظور، پنج معیار اساسی معرفی و با استفاده از روش پیشنهادی AHP و تکنیک آنتروپی به بهینه سازی مسأله TEP پرداخته می شود. برای بررسی کارایی الگوریتم پیشنهادی، روش مذکور بر روی شبکه 14 شین IEEE پیاده سازی شده است.
مقایسه روش های ارزیابی سازمان: کارت امتیازی متوازن (BSC) و مدل تعالی (EFQM)
حوزه های تخصصی:
بهبود عملکرد در حال حاضر در صدر صورت جلسات بسیاری از سازمان ها در سطح جهان بوده و با توجه به گسترش روش های ارزیابی عملکرد سازمان، لازم است توجه کافی به انتخاب روشی گردد که تا حد امکان بیشترین میزان بازگشت سرمایه گذاری را داشته باشد (وانگرسمی، 2003) . کارت امتیازی متوازن (BSC) و مدل کیفیت اروپائی (EFQM) ابزارهای برای ارزیابی عملکرد سازمان با هدف بهبود مستمر سازمانی هستند. این مقاله به مقایسه و بررسی این دو مدل پرداخته و پس از بررسی و مقایسه ی توانایی ها و ضعفهای هر یک، از دو منظر تعالی سازمانی و اندازهگیری عملکرد، به این نتیجه میرسد که هر دو مدل از بسیاری از موارد مفهوم مشابهی دارند. در حالی که EFQM از اصول TQM پشتیبانی می کند، کارت امتیازی متوازن بر استراتژی سازمان تأکید دارد.
انتخاب سبد سهام بهینه با استفاده از رویکرد ترکیبی تئوری روابط خاکستری(GRA) و مدل برنامه ریزی خطی (مطالعه موردی: شرکتهای سرمایه گذاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب مجموعه ای از سهام در بازار های مالی، که دارای سود بیشتر و ریسک کمتر می باشند، همیشه مورد توجه سرمایه گذاران بوده است. در مدل های کلاسیک سرمایه گذاری، مسئله ی اصلی، توزیع سرمایه در جهت خرید سهام بوده است. روش های بسیار زیادی برای انتخاب سبد سهام در گذشته پیشنهاد شده است و در این پژوهش برای انتخاب سبدی از سهام در 16 شرکت سرمایه گذاری، از ترکیب دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تئوری تحلیل روابط خاکستری استفاده گردید. در تحقیق حاضر، از 16 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در سال مالی 89 به عنوان نمونه آماری استفاده شد. نحوه انتخاب این نمونه به صورت قضاوتی بوده است. برای وزن دهی به شاخص ها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید و با اسفاده از روابط خاکستری، و اوزان بدست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی، به رتبه بندی صنایع پرداخته شد. از آنجا که در خرید سبدی از سهام همواره با محدودیت هایی از قبیل بودجه سرمایه گذاری و تعداد سهامی که باید خرید روبرو هستیم، یک مدل جامع خطی نیز برای تخصیص بهینه سهام درنظر گرفته شد. این رویکرد جدید می تواند برای سرمایه گذاران به عنوان ابزاری مفید برای انتخاب سبدی از سهام باشد که بهترین کارایی را دارد.
انتخاب تأمین کننده با استفاده از سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین کنندگان یکی از اساسی ترین قسمت های زنجیره تأمین هستند که عملکرد آنها به صورت غیرمستقیم بر رضایت مشتریان تأثیر بسزایی دارد. از آنجا که خواسته های مشتریان با سازمان ها متفاوت است، سازمان ها برای انتخاب تأمین کنندگان خود ناگزیرند معیارهای گوناگونی را در نظر بگیرند. در سال های اخیر، مطالعات زیادی در این زمینه و با به کار بردن معیارها و روش ها ی گوناگون انجام پذیرفته است. هدف از این تحقیق، انتخاب تأمین کننده در یک شرکت تولیدی مواد غذایی با در نظر گرفتن معیارهای هزینه، کیفیت، سرویس، نوع روابط، و ساختار سازمان تأمین کننده است. برای ارزیابی تأمین کننده ها بر اساس معیارهای ذکر شده از سیستم استنتاج فازی استفاده شده است. ورودی این سیستم، امتیاز هر تأمین کننده در هر معیار است که با روش AHP به دست آمده و خروجی آن امتیاز نهایی هر تأمین کننده است. در نهایت، تأمین کننده ای انتخاب شد که با اینکه در قیمت و کیفیت بهترین نبود، ولی به علت عملکرد مناسب در تمامی معیارها بالاترین امتیاز را کسب کرد.
مطالعه تاثیر نوع صنعت بر معیارهای اعتباردهی به مشتریان حقوقی بانک صادرات ایران با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات نظام بانکی کشور مطالبات معوق آنهاست. از جمله راهکارهای اساسی برای رفع این معضل ایجاد نظام سنجش اعتبار و رتبه بندی اعتباری مشتریان است. نسبت های مالی استخراجی از صورت های مالی شرکت ها از دیرباز به عنوان یکی از ابزارهای مفید در ارزیابی شرکت ها توسط اشخاص ذی نفع برای پیش بینی وضعیت آتی استفاده شده اند. بنابراین، در این تحقیق، با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها و انواعی از ورودی و خروجی ها شامل نسبت های مالی و سایر مشخصه های حایز اهمیت از دیدگاه اساتید و کارشناسان اعتباری، به رتبه بندی شرکت ها در هر صنعت پرداخته شده است. سپس با استفاده از تحلیل حساسیت، رتبه اهمیت ورودی ها و خروجی ها (معیارهای اعتباردهی) به تفکیک نوع صنعت شناسایی و مقایسه شده اند. در پایان به تفکیک، میزان اهمیت ورودی ها و خروجی ها برای صنایع مختلف بررسی شد. رویکرد پژوهش می تواند در راستای مدیریت ریسک اعتباردهی به مشتریان توسط بانک ها استفاده شود
طراحی وتبیین مدلی برای انطباق پذیری سازمانهای دولتی
حوزه های تخصصی:
دانشگاهها در معرض چالشهای محیطی متعددی قرار دارند که حیات و بقای آنها را تهدید می کند. هدف اساسی این پژوهش، ارائة الگویی مؤثر برای ارتقای ظرفیت انطباق پذیری دانشگاه پیام نور است. در بررسی حاضر، برای تحلیل داده ها ار روش نظریه داده بنیاداستفاده شد. روش نمونه گیری هدفمند از داده های متنی و مصاحبه با بزرگان مدیریت برای این منظور مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی عوامل تأثیرگذار در انطباق پذیری نیز الگوی 7S مکنزی به عنوان الگوی اولیه یا پایه انتخاب شد. در ادامه، الگوی جدیدی با عنوان FITNESS طراحی گردید که بر اساسآن برای نیل به انطباق پذیری یا حساسیت و پاسخگویی به محیط، سازمانها باید به ساختار، فرهنگ، راهبرد، بینشها، فرآیندها، فنّاوری و نیروی انسانی انطباق پذیر مجهز شوند. در نهایت، پیشنهادهایی برای انطباق پذیری دانشگاه پیام نور ارائه گردید.
حل مسئله پوشش تدریجی چند معیاره با استفاده از شبیه سازی تبرید و شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مسائل پوشش تدریجی افزایش فاصله از تسهیل ارائه دهنده سرویس در ناحیه پوشش، موجب کم شدن سطح پوشش دهی می گردد و اغلب محققین در مسایل مکان یابی تنها به عامل فاصله توجه می کنند، حال آنکه در دنیای واقعی معیارهای زیادی مثل جمعیت، دسترسی سریع و... وجود دارند که باید علاوه بر عامل فاصله در ارزیابی مکان یابی و تخصیص مورد توجه قرار گیرند، به عنوان مثال در مکان یابی تسهیلات اورژانسی نباید تنها به عامل فاصله توجه کرد. از طرفی با ازدیاد نقاط تقاضا و معیارها، ضمن افزایش زمان محاسبات، نرخ ناسازگاری در ارزیابی و امتیازدهی بین نقاط نیز افزایش می یابد. در این مقاله رویکرد ترکیبی شبکه عصبی و شبیه سازی تبرید برای حل مسئله پوشش تدریجی چند معیاره پیشنهاد شده است. زمانیکه تعداد نقاط کم هستند، امتیاز نقاط (اهمیت نقاط در اولویت تخصیص) در مسئله با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و با افزایش تعداد نقاط، پس از یافتن الگوی ذهنی تصمیم گیرندگان این امتیازها با روش شبکه عصبی محاسبه می-شود، البته کارایی الگوریتم شبکه عصبی در یافتن الگوی ذهنی با استفاده از آزمون رتبه علامت دار در این مقاله تایید شده است. در ادامه مسئله با استفاده از الگوریتم شبیه سازی تبرید حل می گردد که نتایج بررسی، حاکی از کارایی بالای الگوریتم پیشنهادی (کیفیت جواب وزمان حل) در مقایسه با روش دقیق است.
ارایه الگوریتمی برای مدل کنترل موجودی (R,Q) با تابع تقاضای احتمالی و متاثر از مقدار کمبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سیستم سفارش های مستمر با اضافه کردن محدودیت تاثیرپذیری تقاضا از متوسط درصد کمبود بررسی شده که در آن بین افزایش مقدار کمبود و تعداد دفعات رخ دادن آن با کاهش تقاضا و انصراف مشتریان رابطه مستقیم وجود دارد. هدف از محدودیت فوق، مدل سازی هزینه های مرتبط با کسر اعتبار سازمان در فضای رقابتی است. در این تحقیق، ابتدا مدل ریاضی مساله مورد بررسی ارایه و سپس با توجه به پیچیدگی آن با دو الگوریتم فراابتکاری ژنتیک و انجماد تدریجی حل گردیده است. با توجه به اهمیت اجزا و پارامترها در عملکرد الگوریتم های فراابتکاری، اجزا و پارامترهای الگوریتم های ارایه شده براساس نتایج آزمایش ها صورت گرفته تنظیم شده است. در انتها با استفاده از تجزیه و تحلیل آزمایش ها صورت گرفته، نشان داده شده است که در این نوع مساله، الگوریتم انجماد تدریجی نتایج بهتری را ارایه می نماید.
مدل سازی ریاضی برای طراحی یکپارچه شبکه لجستیک مستقیم و معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه لجستیک معکوس یکی از عمده فعالیت های مدیریت زنجیره تامین است که کلیه فعالیت های فیزیکی مرتبط با محصولات برگشتی (مانند جمع آوری، احیاء و بازیافت، دفن و انهدام) را در بر می گیرد. در این راستا، طراحی و اجرای صحیح لجستیک معکوس علاوه بر افزایش سطح وفاداری مشتریان، موجب کاهش هزینه های موجودی و هزینه های حمل ونقل می شود. در این مقاله، به منظور کمینه سازی هزینه های مرتبط با هزینه های ثابت، هزینه های جریان مواد و هزینه های احداث مراکز بالقوه، یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط برای طراحی یکپارچه شبکه لجستیک مستقیم و معکوس ارایه می شود. برای اعتباردهی این مدل، چند نمونه مسأله آزمایشی تولید و سپس پارامترهای مدل تعیین می گردد. مدل پیشنهادی با استفاده از نرم افزار لینگو حل و نتایج محاسباتی بر حسب مقدار تابع هدف و زمان مربوطه به همراه تحلیل حساسیت آن ارایه می گردد. همچنین نتایج برای محصولات برگشتی با تقاضای مختلف برای یک و دو محصول ارایه می گردد. در خاتمه، نتیجه گیری کلی ارایه می گردد.
ارزیابی تأثیر اجرای برنامه ریزی عملیاتی در تحقق برنامه تولید و کاهش هزینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های استراتژی محوربرای دستیابی به اهداف استراتژیک، پروژه هایی را تدوین و اجرا می کنند. طراحی مدلی برای ارزیابی نتایج حاصل از پیاده سازی این پروژه ها در مقاطع گوناگون کمک شایان توجهی به مدیران ارائه می کند.
این پژوهشدر نظر دارد میزان تأثیر اجرای سیستم برنامه ریزی عملیاتی تولیدرا به عنوان یکی از پروژه های استراتژیک شرکت سایپا بر اساس دوهدف استراتژیک تحقق برنامه تولیدوکاهش هزینه هاارزیابی کند. به این منظور درزمینه تحقق برنامه تولید، ابعادی نظیرحجم و مدل های تولیدی ودر زمینهکاهش هزینه، هزینه های ناشی از توقف های در خطوط تولید، جریمه دیرکرد تحویل خودرو و هزینه دپوی محصولمورد بررسی قرار گرفتهاست. این پژوهش پیمایشی می باشد و با استفاده ازداده ها ومستندات سازمانیو برمبنایتحلیل آماری،فرضیه ها را مورد آزمون قرار می دهد.
نتایج این تحقیق نشان از تأثیر معنا دار اجرای این سیستم در افزایش میزان تحقق برنامه تولید و کاهش هزینه هامی باشد، از این رودر سازمان هایاستراتژی محور که بر مبنای نیاز مشتری، تولید انبوه و منعطف فعالیت می کنند،اجرای این سیستم می تواند تأثیر معناداری در دستیابی به اهداف استراتژیک داشته باشد.بر ساس نتایج به دست آمده، پیاده سازی این برنامه تأثیر متفاوتی بر شاخص های ذکر شده میزان تحقق برنامه تولید و کاهش هزینه ها دارد و بین محصولات گوناگون سایپا نیز تفاوت معناداری برای این تأثیر قابل مشاهده است.